حضرت آیتالله خامنهای در پردازش معنای سه کلیدواژه «عزت، حکمت و مصلحت» در مقوله سیاست خارجی، گفتند: «عزت»، نفی «دیپلماسی التماسی چه در کلام و چه در محتوا» و پرهیز از چشم دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر است.
ایشان تکیه نکردن بر اصول در سیاست خارجی را خلاف عزت و باعث تذبذب دانستند و افزودند: در همه مسائل جهانی در «حرف و اقدام و مواجهه با اقدام دیگران»، عزتمندانه و متکی بر اصول حرکت میکنیم.
رهبر انقلاب معنای حقیقی «حکمت» را رفتار و گفتار «خردمندانه، اندیشیدهشده و محاسبهشده» برشمردند و گفتند: هر حرکتی در سیاست خارجی باید عقلانی و فکرشده باشد و تصمیمات و اقدامات دفعی و بدون حساب در مقاطعی به کشور ضربه زده است.
ایشان نداشتن اعتماد بیجا به طرفهای مقابل را روی دیگر مفهوم «حکمت» برشمردند و گفتند: البته نباید هر حرفی را در عالم سیاست دروغ دانست؛ چرا که حرفهای صادقانه و قابل قبول وجود دارد اما نباید به همه حرفها اعتماد کرد.
«مصلحت» به مفهوم داشتن انعطاف در موارد لازم برای دور زدن موانع سخت و صخرهای و ادامه دادن مسیر، کلیدواژه مهم دیگری بود که رهبری به تبیین آن پرداختند.
ایشان گفتند: حفظ اصول منافاتی با مصلحت به معنای یاد شده ندارد. البته چند سال قبل که مفهوم «نرمش قهرمانانه» مطرح شد، در خارج و برخی در داخل برداشت غلط کردند؛ چرا که مصلحت یعنی یافتن راهی برای گذشتن از کنار موانع دشوار وادامه دادن راه برای رسیدن به هدف.1402/02/30
لینک ثابت
عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.
اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد.1397/11/22
لینک ثابت
عزت حکمت مصلحت, جملات طلایی برگزیده
این سه شعار عزّت، حكمت، مصلحت را درست باید بفهمیم؛ اگر توانستیم اینها را عملیّاتی بكنیم، سیاست خارجی ما همان چیزی خواهد شد كه نیاز كشور به آن است و شایستهی تراز نظام جمهوری اسلامی است.1392/06/06
لینک ثابت
[نامزدهای انتخابات باید] انسانهای با تدبیری باشند، با حکمت باشند. ما در سیاست خارجی گفتیم «عزت و حکمت و مصلحت»؛ در ادارهی کشور هم همین جور است، در مسائل داخلی هم همین جور است، در اقتصاد هم همین جور است؛ باید با برنامه، با حکمت، با تدبیر، با نگاه بلندمدت و همهجانبه، با یک هندسهی صحیح کارها را مشاهده کنند، نگاه کنند، وارد میدان شوند.
روزمرّه فکر کردن در مسائل اقتصادی، مضر است؛ تغییر سیاستهای اقتصادی به طور دائم، مضر است - در همهی بخشها، بخصوص در اقتصاد - تکیه کردن بر نظرات غیر کارشناسی، مضر است؛ اعتماد کردن به شیوههای تزریقیِ اقتصادهای تحمیلی شرق و غرب، مضر است. سیاستهای اقتصاد باید سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» باشد - یک اقتصاد مقاوم - باید اقتصادی باشد که در ساخت درونیِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگی کند؛ با تغییرات گوناگون در این گوشهی دنیا، آن گوشهی دنیا متلاطم نشود؛ این چیزها لازم است.1392/02/07
لینک ثابت
اینکه ما تصور کنیم اگر ارزشهای معنوی را ملاک قرار دادیم، کار دیپلماسی به بنبست خواهد خورد، غلط است؛ به بنبست نمیخورد. میتوان با حفظ همین ارزشها، با پایفشاری بر همین ارزشها، در عرصهی دیپلماسی وارد شد، فعال شد، تلاش کرد، منطق را حاکم کرد و طرفها را رفته رفته و بتدریج به مواضع خود نزدیک کرد. اینکه گفتیم «عزت، حکمت، مصلحت»، حکمت این است. حکمت این است که شما بتوانید مواضع طرف مقابل را حکیمانه به مواضع خودتان نزدیک کنید؛ اینها در تضاد با هم نیستند. حکمت و عزت و مصلحت مکمل همند؛ باید در جهت مصالح ملی باشند؛ و در درجهی اول باید با حفظ عزت ملی و عزت هویتی همراه باشند. یعنی تسلیم، انسلام، انظلام، نه در مرحلهی باورهای قلبی و نه در مرحلهی عمل و قرارداد، نباید وجود داشته باشد؛ این با حکمت امکانپذیر است. دعوا کردن و اوقاتتلخی کردن و حرف تند زدن، یک وقتی ممکن است به درد بخورد؛ اما این روش عمومی نیست. روش عمومی، حکمت است. حکمت یعنی با منطق، متین در عرصهی دیپلماسی وارد شدن. اگر چنانچه اینجوری پیش برویم، به توفیق الهی پیشرفتهای ما هرگز متوقف نخواهد شد.1390/10/07
لینک ثابت
دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.1382/08/12
لینک ثابت
ثبات در سیاست خارجی براساس اصول: عزت، حکمت و مصلحت و تعقیب هدفهای زیر:
گسترش همکاریهای دوجانبه و منطقهای و بینالمللی
ادامه پرهیز از تشنج در روابط با کشورهای غیر متخاصم
بهرهگیری از روابط برای افزایش توان ملی
مقابله با افزونخواهی و اقدام متجاوزانه در روابط خارجی
تلاش برای رهایی منطقه از حضور نظامی بیگانگان
مقابله با تک قطبی شدن جهان
حمایت از مسلمانان و ملتهای مظلوم و مستضعف
تلاش برای ایجاد نزدیکی بیشتر میان کشورهای اسلامی
تلاش برای اصلاح ساختار سازمان ملل1378/02/30
لینک ثابت
در امر سیاست خارجی، اصول اعلامشدهی جمهوری اسلامی و تأکید بر عناوین عزت و حکمت و مصلحت مورد توجه قرار گیرد.1378/01/19
لینک ثابت
جمهوری اسلامی ثابت کرده است که در پی تشنّج آفرینی در روابط خود با کشورها نیست، و به روابطی برابر که با سه اصل عزت و حکمت و مصلحت، در سیاست خارجی منطبق باشد، علاقهمند و پایبند است؛ و ثابت کرده است که در این روابط، منافع مادی و معنویِ کشور و رعایت مصلحت و عزت ملت عظیمالشّأن ایران و صیانت از آرامش و سِلم در فضای سیاسی جهان، شاخص و راهنمای اصلی اوست.1377/01/12
لینک ثابت
ملت ایران هیچوقت به انگلیسیها اعتمادی نداشته است. الآن هم شما هر چیز بدی که در کشور پیدا کنید، هر حرکت بد و هر کار زشتی که مشاهده نمایید، میگویند این کار انگلیسیهاست. انگلیسیها به خاطر طول مدت استعمارشان و از بس که در ایران فساد کردند، در اینجا بدنامند. بنابراین، اگر انگلیسیها بودند، چیزی را در این قضیه از دست نمیدادند. آلمان، این طوری نبود. مردم و دولت ایران، به صداقت آلمان نوعی اعتماد داشتند. البته به نظر من، همان هم ناشی از یک زودباوری بود و نباید این کار میشد. این اعتماد هم اعتماد درستی نبود؛ اما حالا ثابت شد. آلمانیها بدانند که امروز ملت ایران، به صداقت آنها دیگر هیچ اعتمادی ندارد.
دولت هم البته آنچه را که لازمهی حکمت و اعتزاز این ملّت است، در این زمینه عمل میکند و باید عمل کند. آنچه را که مصلحت ملت است، همراه با عزّتی که مناسب این ملت است، باید با توجّه و دقّت دنبال کند و هیچگونه عجلهای به خرج ندهد. هیچ احساس احتیاجی نکند، که بحمد اللّه نمیکند. ما به کسی احتیاج نداریم. این ملت، ملتی با شصت میلیون نیروی انسانی و با ذخیرهی بسیار باارزشی از تجربهها و سرمایهها سرمایههای مادّی، سرمایههای انسانی، سرمایههای معنوی و دانش و تجربه است. این ملت، خیلی چیزها را در درون خود دارد. ما اگر همهی دروازههایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. ما به خودکفایی نسبیِ کاملی در همهی جوانب رسیدهایم. اگر این ملت، یکوقت مصلحتش ایجاب کند که همهی درها را هم ببندد، میتواند. بدانید که اگر چنان روزی برای ملت ایران پیش آید، روز فَرَج است. چرا؟ برای اینکه ما همیشه آن وقتیکه احساس کردهایم باید از خودمان استفاده کنیم، درخشیدهایم. دیدید که در جنگ، به مجرّد اینکه درهای سلاح و تجهیزات جنگی بر روی ما بسته شد، ما به درون خودمان برگشتیم که خودمان را تأمین کنیم. این پیشرفتهایی که ما امروزه در صنایع نظامی داریم، به همین خاطر پیش آمد، و الّا ایران نمیتوانست سلاح سبک کوچک هم تولید کند. امروز ایران سلاحهای پیچیده را هم تولید میکند و میتواند تولید کند. این، به برکت همین بستن درها و قطع رابطهها پیش آمد. به برکت این پیش آمد که ملت ایران و نیروهای سازنده و کارآمد، احساس کردند که باید به خودشان مراجعه کنند. اگر یک روز این احساس در جوانب دیگر هم پیش آید، روز عید ماست. ما از این هیچ نگرانی نداریم.
تلاش کردند، تا شاید بتوانند کشورهای اروپایی و کشورهای دیگرِ وابسته به اروپا را وادار کنند که در این نمایش بیمعنی شرکت کنند. البته کشورهای اروپایی حقّاً یکسان رفتار نکردند؛ بعضی خیلی بد عمل کردند. من به وزارت خارجه دستور دادهام که رفتارهای این دولتها را با دقّت ثبت کنند. در حافظهی تاریخی این ملت باید بماند که فلان دولت، چگونه رفتار میکند؛ فلان حزب در فلان کشور که امروز دولت را اداره میکند، با ملت ایران در روز به خیال خودشان آزمایش، چگونه رفتار خواهد کرد. این باید ثبت شود و البته با دقّت ثبت خواهد شد. بعضیها، خوب و عاقلانه و طبق منافع خودشان عمل کردند. آن منافع را فهمیدند و عمل کردند؛ بعضیها هم نه.
ما در زمینهی مسائل اروپا، هیچ مشکلی نداریم. سیاست اروپایی را خود ما طرّاحی کردهایم؛ کسی به ما دیکته نکرده است. ما خودمان تشخیص دادهایم که در زمینهی رابطه با جهان، اروپا کجاست و چگونه باید با اروپا رفتار کنیم؛ همانطور هم رفتار کردهایم و تا امروز هم بوده است. امروز هم آنچه را که لازمهی حکمت و عزّت و مصلحت است، همان را طرّاحی میکنیم و پیش میبریم. در دنیا به کسی نیاز نداریم که بخواهد به ما کمک کند. ما خودمان به فضل پروردگار، از روز اوّل انقلاب تا به حال، گذرگاههای بسیار دشوار را گذراندهایم؛ اینها که چیزی نیست و اصلًا اهمّیتی ندارد که با آنچه که ما از سر گذراندهایم، قابل مقایسه باشد. بنابراین، به نظر من ملت ایران در این آزمایش، بیشترین سود را برده است.1376/01/27
لینک ثابت
رعایت اصول اعلام شدهی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و توجه اکید به عناوین عزّت و حکمت و مصلحت در این روابط.1372/08/18
لینک ثابت
در همهى برخوردها، باید احساس عزت کنیم
من یک وقت عرض کردم: «عزت، حکمت، مصلحت.»عزت یعنى اقتدار الهى؛ احساس اقتدار کردن و اعتزاز به خود. کسى حق ندارد احساس ذلت کند. اگر کسى احساس ذلت کند، از ما نیست. «و للَّه العزة و لرسوله و للمؤمنین(1).» در همهى برخوردها، باید احساس عزت کنیم. احساس عزت، البته غیر از احساس تکبر و نخوت است. باید عزیزانه برخورد کنیم. خوشبختانه دیپلماسى ما در طول چند سالى که بنده با آن سروکار و ارتباط دارم، همینطور بوده و غیر از این نبوده است. ما هرگز در دیپلماسى خودمان با هیچکس - نه در سطح وزارت خارجه، نه در سطوح رؤساى کشور و رؤساى نظام - هرگز برخورد ذلیلانه و غیر عزیزانه در دنیا نداشتیم. با دوستانمان هم دوست و خندهرو و مهربان بودیم. اما عزیز بودیم.1371/05/19
1 )
سوره مبارکه المنافقون آیه 8
يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ
ترجمه:
آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند!
لینک ثابت
عزت, حکمت, مصلحت, وزارت امور خارجه, روابط بین المللی, عزت حکمت مصلحت
عزت و حکمت و مصلحت ، یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بین المللی ماست.1370/04/18
لینک ثابت
امروز دیپلماسی ما از جهاتی، حتّی از دیپلماسی در دوران جنگ که خیلی پیچیده و سخت بود سختتر، ظریفتر و ابتکارطلبتر است. اگر بخواهیم اصول سیاست خارجی را که بر پایهی عزت و حکمت و مصلحت استوار است، بر اوضاع و شرایط پیچیدهی امروز دنیا و وضع خاص خودمان تطبیق کنیم، بلاشک فراست، ابتکار عمل، پُرکاری، دقت و پایبندی شدید به اصول و آرمانها، جزو وظایف عمومی دستگاه دیپلماسی ماست. چرا امروز مسألهی دیپلماسی ما سخت و پیچیده است؟ برای اینکه از بعد از رحلت حضرت امام (ره)، سیاست زیرکانهی پیچیدهیی در دنیای مربوط به ما به وجود آمد. نمیخواهم بگویم که همهی دنیا وقتشان صرف این کار میشود؛ نه، در آن بخش سیاستگذاری و فعالیت دنیایی مربوط به ما، ایدهی خیلی زیرکانه و البته خباثتآلودی پیدا شد که تقریباً از آن روزهای اول شروع کردند؛ از صحنههای گوناگون هم این سیاست را تعقیب کردند؛ هنوز هم تعقیب میکنند و آن، این است که تصمیم گرفتند در اعمال و رفتار و گفتار و منش جمهوری اسلامی چیزی پیدا کنند و یا چیزی به آن نسبت بدهند که در آن، تخطئهی دوران امام باشد. این، چیز خیلی مهمی است. کاری کنند که دوران ده، یازدهسالهی نورانی حیات و حضور مبارک امام (ره) که ملتهای دنیا به آن دوران دل بستهاند، ما در آن دوران حیات پیدا کردیم، کشور در آن دوران به اوج عزت اسلامی خود رسید و هرچه دستگاههای سیاسی، تبلیغاتی دشمن تلاش کرد که آن دوران را مخدوش و ملکوک کند، نتوانست، به زبان و قلم و منش و رفتاری از درون جمهوری اسلامی تخطئه بشود؛ یا اگر چنین چیزی میسور و ممکن نیست، آنچنان وانمود کنند که گویی این کار در حال انجام است.1370/04/18
لینک ثابت
عرض کردیم که عزت و حکمت و مصلحت، یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالمللی ماست. عزت: «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»، «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا». ما نمیخواهیم عزتمان را با تکیه بر نژاد و ناسیونالیسم و حرفهایی که متأسفانه همهی دنیا با تکیه به آنها دور خودشان یک حصار میکشند، ثابت کنیم. فلان کشور اروپایی ثابت میکند که نژاد من برترین است. آن یکی میگوید نخیر، نژاد من برترین است. حتّی این تنافس و تفاخر، به جنگهای بینالمللی و خونریزیها و خرجهای کلان هم کشیده میشود! نه، ما برای خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ایمان توحیدی که خاصیت و شاخصهی تفکر اسلامی است و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلایق الهی و لزوم خدمت به آنها قائلیم. لذا ما هر قدرتی که میخواهد ابرقدرتی و تکبر و استکبار و فخرفروشی را در روابط خود با ملتهای دیگر وارد بکند، رد میکنیم. اگر شما جزو فلان نژاد هستید، برای خودتان هستید. اگر شما دارای ثروت یا قدرت و تکنولوژی هستید، برای خودتان هستید. تکنولوژی شما برای خودتان است؛ برای ما که نیست؛ چرا به ما فخر میفروشید؟
هر ملتی ذخیرهای دارد. ملت ما هم ذخایر خیلی فراوانی دارد؛ ذخایر فرهنگی، پروندهی بسیار درخشان در صحنهی علم جهانی، در صحنهی سیاست جهانی، در صحنههای گوناگون. ما بنای فخرفروشی نداریم. اگر خوبی، برای خودت هستی؛ اگر پولداری، برای خودت هستی؛ اگر قدرتمندی، برای خودت هستی؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علایق انسان با انسان است. بنابراین، عزت یعنی تحمیل هیچکس را قبول نکردن.
آدم در رفتار بعضی از مسئولان کشورها، حتّی در رفتار دیپلماتهایشان گاهی مشاهده میکند که فخر و غرور بیجا و احمقانهای وجود دارد. تصور میکنند که چون زبانشان فلان زبان است، یا نژاد و اسمشان، فلان نژاد و فلان اسم است، پس باید فخر بفروشند! نه، اینها تصورات احمقانهای است و در منطق صحیح انسانی، جایی ندارد. ما چنین چیزی را از هیچکس قبول نمیکنیم. ما بر اساس عزت اسلامی، عزت توحیدی و عزت ملت خودمان حرکت میکنیم.
ملت ما باید در روابط بینالمللی خواری نبیند و اهانت نشود. هیچکس حق ندارد اهانت به ملت ایران را در کمترین برخورد با دیگران قبول کند. اگر کسی اهانتپذیر است، برای خودش اهانتپذیر است؛ برای ملت ایران نمیشود؛ حق ندارد. ملت ایران، ملتی سرافراز و بزرگ و جاندار است و نشان داده است که قدرت حضور در صحنههای دنیا را دارد. ما که بودیم؟ ما کجا بودیم؟ ما را در دنیا یک روز به عنوان زایدهی انگلیس، و یک روز به عنوان زایدهی امریکا میشناختند! چه کسی معتقد بود که این ملت میتواند بدون اتکای به هیچکس، بدینگونه در دنیا برای خودش عزت درست کند و انظار جهانی را به سوی خویش جلب نماید؟ ما بحمد اللّه در تمام صحنهها مشاهده کردهایم که این ملت، ملت بزرگ و جاندار و پُرخونی است؛ زار و نزار و ذلتپذیر نیست.
سراغ حکمت میآییم. حکمت، یعنی حکیمانه و سنجیده کار کردن. هیچگونه نسنجیدگی را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه که مربوط به سیاست خارجی و ارتباطات جهانی است، راه داد. همه چیز باید سنجیده باشد. آدم نباید هرچه به دهانش آمد، بگوید. باید ملاحظه کنیم که آیا این سخن با موازین منطق و خرد منطبق است، یا منطبق نیست. اگر منطبق نیست، آن را کنترل کنیم. باید حکیمانه برخورد کنیم. فقط در حرف زدن نیست؛ در معاشرتها و برخوردها هم باید حکیمانه برخورد کرد. البته حکمت، به معنای نگفتن نیست. بعضی میگویند حالا که حرف نسنجیده نباید زد، پس چرا باید حرف زد؟! گویی که هیچ کار سنجیده نمیشود کرد! نه، اگر گفتیم ما باید حکیمانه کار کنیم، معنایش این نیست که پس کار نکنیم، تماس نگیریم، حرکت نکنیم، حرف نزنیم، مبادا غیر حکیمانه درآید!
همانطور که آقای دکتر ولایتی اشاره کردند و درست هم است، وزارت خارجه یک دستگاه انسانی عظیم است. از لحاظ نیروی انسانی، واقعاً دستگاه پُرذخیرهای است. بحمد اللّه انسانهای خوب، انقلابی، مسلمان، اکثراً یا عموماً بچههای انقلاب، جوانان انقلابی مؤمن، با فکرهای خوب در وزارت خارجه حضور دارند. ما چرا از تلاش و تفکر و سنجش و عقلیت بچهحزباللهیهای خودمان مأیوس باشیم؟ دیدیم که بچهحزباللهیهای خودمان، همین برادران وزارت خارجه، همین عناصر مؤمن و خوب، در یک تجربهی سیاسی مثل جنگ خلیج فارس که چیز خیلی عظیمی بود و چقدر افراد اشتباه کردند یا مثل قضیهی قطعنامه، چگونه از خودشان عقل و شخصیت و هوشمندی نشان دادند. در ارتباطات فراوانی، همینطور است.
کار را سنجیده انجام بدهیم. کارهای نسنجیده انجام نگیرد؛ چون ضرر کار نسنجیده در اینجا، با ضرر کار نسنجیده فرضاً در ادارهی ثبت احوال فلانجا یا وزارت صنایع یا وزارت دیگر فرق میکند. ضرر کار نسنجیده در اینجا، عمیقتر و عمومیتر و چشمگیرتر و نقدتر است. کار نسنجیده نباید انجام بگیرد، حرف نسنجیده نباید زده بشود. جوانب هر کاری باید خوب سنجیده بشود و بعد انجام بگیرد. این، معنای حکمت است. و اما مصلحت. مراد، مصلحت شخص من و شما نیست، که اگر ما این اقدام را کردیم، ممکن است برایمان گران تمام بشود. نه، گران هم که تمام بشود، مگر ما که هستیم؟ اگر کاری به مصلحت کشور و به مصلحت انقلاب است، ولی به مصلحت شخص من نیست، گو مباش؛ چه اهمیتی دارد؟ مصلحت، یعنی مصلحت انقلاب، و این مصلحت همهجانبه است؛ یعنی از رفتار شخصی ما بخصوص شما شروع میشود.
شما که مأمور وزارت خارجه هستید بخصوص سفرا که در خارج هستند، و در درجهی دوم کسانی که به خارج رفت و آمد دارند کار و منش شخصی شما، با منش شخصی عضوی در یک وزارتخانهی دیگر متفاوت است. شما رسول و پیامآورید. از شما حدس زده میشود که در خارج چه خبر است. اگر شما در سفارتخانه، مسلمان زندگی کنید و همسر و فرزندان و کارمندان شما روش مسلمانی داشته باشند، فرق میکند بااینکه یک همسطح و همرتبهی شما در وزارتی دیگر از وزارتخانههای ما، منش اسلامی داشته باشد. اینجا اثرش چشمگیرتر است. اگر هم خدای نکرده روش عملی شما اندکی اختلال داشت، ضررش بیشتر است. پس، از اینجا رفتار مصلحتآمیز را شروع کنید.1370/04/18
لینک ثابت
عزت حکمت مصلحت, عزت, عزت ملی, عزت اسلامی
ما بر اساس عزت اسلامی، عزت توحیدی و عزت ملت خودمان حركت میكنیم.1370/04/18
لینک ثابت