سیدمحمد خاتمی / رئیس جمهور / حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی
احاطهی خداوند بر همه چیز
در میان خصوصیات ایشان [آقای خاتمی]، اگر من بخواهم روی یکی از آنها تکیه کنم، این است که ایشان در همهی این مدت، دشمنانی را که کمین کرده و خیز برداشته بودند، ناامید کردند. خیلیها از سال 76 - از اول تشکیل این دولت - میخواستند آقای خاتمی را در موضع مقابله و مواجههی با نظام قرار دهند؛ خیلی هم تلاش کردند؛ ما شاهد بودیم. البته ریشه و مبنا و سلسلهجنبان این تلاشها در بیرون از این مرزهاست؛ منتها کسانی هم متأسفانه همان انگیزههای فاسد و پلید را در داخل انعکاس میدادند. خیلی تلاش کردند، اما آقای خاتمی حقیقتاً مقاومت کردند. آن روزی که ایشان اعلام کردند وقتی میگویم «جامعهی مدنی»، مراد من مدینةالنبی است - که اتفاقاً دیروز یا پریروز در یکی از صحبتهای ایشان من این را خواندم - خیلی خلاف انتظار بعضیها شد؛ لذا به ایشان حمله کردند و فشار آوردند.
اینها مواضعِ خیلی باارزشی است. ما که قصور داریم و دیدمان اینقدر کوتاه است، میفهمیم و میبینیم؛ کاتبانِ نامهی اعمال ما - که مأموران الهی هستند - به طریق اولی میبینند؛ و خدای متعال هم که «من ورائهم محیط»(1) است، همه چیز را میبیند. اینها پیش خدای متعال اجر دارد. انشاءاللَّه در آینده هم باید همینطور باشد.1384/05/10
لینک ثابت
توصیه رهبری به خاتمی برای موضعگیری در برابر رادیوهای دشمن
عمده قوای حیاتی این کشور، در اختیار اسلام و انقلاب است. اساسیترین پایههای قدرت در این کشور - یعنی مردم - دلبسته اسلام و انقلاب و راه امام و ارزشهای الهی و اسلامیاند. جوان اینطور است؛ دانشجو اینطور است؛ قشرهای غیرجوان اینطورند؛ روحانیون اینطورند؛ کسبه و متوسّطین اینطورند؛ کارگران و اکثریت قشرهای مختلف مردم اینطورند؛ دستگاه اداره کننده کشور اینطور است؛ رؤسای کشور اینطورند. بحمداللَّه رؤسای کشور، رؤسای سه قوّه، در خدمت اسلام و برای اسلاممند. واقعاً خیلی چیزها را بعضیها نمیدانند؛ دشمنان هم طور دیگری قضایا را منعکس میکنند. بد نیست همه این چیزها را بدانند. دو سال قبل از این در دوم خرداد و در انتخابات ریاست جمهوری، ملت ایران حماسه بزرگی آفرید. سی میلیون نفر پای صندوقها آمدند. تا قبل از اینکه روز انتخابات شود، رادیوهای بیگانه هرچه توانستند، علیه این انتخابات حرف زدند. مرتّب گفتند تقلّب خواهد شد. مرتّب گفتند چنین خواهد شد، چنان خواهد شد؛ برای آنکه مردم را دلسرد کنند. هدفشان این بود. اگر شما به مجموعهها و بولتنهایی که اخبار رادیوهای بیگانه را در آن سه، چهار ماه منتهی به انتخابات دوم خرداد پخش میکردند، نگاه کنید، خیلی از حقایق روشن خواهد شد. طوری حرف میزدند که مردم را دلسرد کنند تا پای صندوقهای رأی نیایند؛ اما مردم به حرف دلسوزانِ خودشان گوش کردند و به وسط میدان آمدند و با سی میلیون رأی در انتخابات شرکت کردند. واقعاً حرکت خیلی عظیمی بود و موفقیّت بزرگی برای ملت ایران و برای نظام جمهوری اسلامی شد. به مجرّد اینکه این انتخابات به پایان رسید و معلوم شد که جمعیتِ زیادی آمدهاند و رئیس جمهوریِ منتخب مشخّص شد، رادیوهای بیگانه طوری لحنهایشان را برگرداندند که انگاری دوم خرداد را آنها راه انداختهاند؛ انگاری که دوم خرداد مال آنهاست! تا بهحال هم هنوز رها نکردهاند؛ تا الان هم که تقریباً دو سال و نیم میگذرد، همچنان همانطور حرکت میکنند! تبلیغات کردند و راجع به رئیس جمهوری محترممان حرف زدند و مطالبی گفتند.
من این خاطره را میخواهم عرض کنم: در همان روزهای اوّل، دومِ بعد از انتخابات بود که جناب آقای خاتمی - رئیس جمهور عزیزمان - از من وقت ملاقات خواستند و آمدند با من ملاقات کردند. به ایشان گفتم من نمیدانم شما در این چند روز که گرفتار مسائل انتخابات بودهاید، فرصت کردهاید این رادیوها را گوش کنید یا نه؟ اما من گوش کردهام. این رادیوها اینطور وانمود میکنند که حرکت دوم خرداد، حرکتی بر ضدّ انقلاب، بر ضدّ امام و بر ضدّ اسلام بود! روشهای تبلیغات است؛ اینطور حرکت میکنند. من مایلم شما در همین اوّلین صحبتی که خواهید کرد، تو دهن اینها بزنید و نشان دهید که نه، قضیه اینطور نیست؛ راه، راه امام است؛ راه، راه انقلاب است. بعد از سه، چهار روز ایشان یک مصاحبه مطبوعاتی داشتند. بعد که ایشان با من مجدّداً ملاقات کردند، گفتند من در حال آن مصاحبه مطبوعاتی چیزهایی در ذهنم آماده کرده بودم که بگویم؛ اما همهاش از یادم رفت. تنها چیزی که به یادم بود، همان حرف شما بود که گفتید تو دهن اینها بزنید. ایشان در آن مصاحبه، تو دهن آنها زد. تا امروز هم بحمداللَّه رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوّه قضایّیه و مسؤولان کشور، موضع انقلاب، موضع امام، موضع اسلام و پایبندی به ارزشهای اسلامی را هر روز تکرار میکنند. این مایه افتخار است؛ این خودش یکی از وسایل وحدتبخش است. یکی از عواملی که میتواند در سطح کشور دلها را به هم نزدیک کند، همین است. این است که بنده مکرّر عرض میکنم دلها باید با هم اُنس پیدا کند، وفاق پیدا شود و جریانها به هم نزدیک شوند.1378/09/26
لینک ثابت
سابقه آشنایی رهبری با آقای هاشمی و خاتمی
آقای هاشمی از سال 1336 - یعنی چهلویک سال - با من همکاری و رفاقت دارد. رفاقت چهلویک ساله، خیلی است؛ یعنی دو برابر عمر شما. حالا تصادفاً نکتهی جالبی وجود دارد. آن روزی که من این را گفتم[هیچکس برای من مثل هاشمی نیست]، آقای خاتمی که انتخاب نشده بود. عجیب است که آقای خاتمی هم اتّفاقاً همین مقدار با من سابقه دارد؛ از سال سی و هفت. البته آن وقت ایشان کوچک بودند. سال 1337 که من میخواستم به قم بیایم، پدر ایشان، مرحوم آیةاللَّه خاتمی - که مرد بسیار عزیز و بزرگی هم بود - مشهد بودند و ما با ایشان در آنجا آشنا شدیم. ایشان و برادرانشان، پانزده، شانزده ساله بودند؛ من هم سنّاً خیلی از آنها بزرگتر نبودم - پنج، شش سال بزرگتر بودم - لیکن در آن سنین، پنج، شش سال کاملاً مشخّص است. با ایشان هم سابقهی زیادی داریم.1377/02/22
لینک ثابت