تفکر شیعه / اندیشه شیعه / فکر شیعه
عزیزان من! تاریخ اسلام یک مجموعهی تلخی و شیرینی و فراز و نشیب و دشواریها و ناهمواریهاست. اگر کسی این تاریخ را ملاحظه کرده باشد، خواهد دید که بقای اندیشهی شیعی، فکر شیعی، فقه شیعی، فلسفه شیعه و معارف شیعی، خودش یک معجزه است. یعنی در لابلای سنگلاخهای سخت، خارهای درهم پیچیده و درهم تنیده و راههای گوناگون و پیچدرپیچ با نگهبانان سنگدلِ پایههای قدرتهای سیاسی نابحق و ظالم و غاصب، یک جریان آب زلالِ گوارای سالمی از مبدأ سرچشمهی اسلام جاری شده است؛ از همهی این موانع عبور کرده است؛ این فاصلهی ژرف را درنوردیده است و روزبهروز، هم خالصتر، هم وسیعتر، هم برجستهتر و هم متعالیتر شده است. اینها گزافه نیست؛ اینها واقعیت است.
فقه شیعه، فلسفهی شیعه، کلام شیعی و معارف شیعی، در طول زمان، در میان تحریفها، در میان شبههافکنیها، در میان بافندگیهای شبه علمی، آن هم همراه با پشتوانهی سیاسی ظالمانه، پشتوانهی پولهای بیتالمال که در خدمت اهداف مغرضانه قرار میگرفته، توانسته است خود را، هم سالم نگه دارد، هم تکامل ببخشد، هم توسعه ببخشد و دلها و ذهنهای میلیونها انسان را در اقطار عالم - نه فقط در ایران - مقهور عظمت و استحکام خود قرار دهد. این ناشی از چیست؟ یقیناً سلامت و اصالتِ این فکر، بیشترین تأثیر را دارد. اما جاهایی هست که قدرت علمی به تنهایی کافی نیست؛ یک چیز دیگر لازم است؛ آن چیزی که پشتوانهی ایمانهای خالص هم همان است؛ و آن، عواطف صحیح برخاسته از معرفت درست است. این محبّت ائمه، این محبّت اهل بیت - همین چیزی که در قرآن هم روی آن تکیه شده؛ «الّا المودّة فی القربی» (۲) - این تمسّک به سخنان اهل بیت و راهنماییهای آنها و انگشت راهگشای اشارهی آنها در همهی مسائل، آن عامل مهمی است که توانسته این اندیشهی سالم و مستحکم را از گزندها محفوظ نگه دارد. عالمان و متفکّرانی که مقهور پول و زور و قدرت و شهوت و بقیهی لغزشگاهها شدند، کم نیستند. آن عاملی که میتواند عالم و عامی را از این لغزشگاهها دور نگه دارد، همین جوشش ایمان آمیختهی با عواطف است. این را شیعه حفظ کرده است.1379/06/10
لینک ثابت
زیارت اربعین تعیین میعاد شیعیان در سرزمین کربلا است
میدانید یکى از علائم ایمان زیارت اربعین(1) است؟ بنده نمیدانم این روایت چقدر صحیح است، اصرارى هم ندارم که بگویم معناى این روایت همین است که من گمان کردهام، واقعش هم این است که احتمال میدهم معنایش یکى از شقوق و احتمالات دیگرى باشد که در این زمینه بیان میشود؛ امّا اگر این احتمال هم که من میگویم باشد، مؤیّد فراوانى دارد؛ «زیارة الاربعین».
شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعهاى بود که در یک جا و در یک مکان زندگى نمیکرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانههاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همهى اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشتهى اطاعت و فرمانبَرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام؛ همهى این رشتهها به آنجا متّصل میشد؛ قلبى بود که به همهى اعضا فرمان میداد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمانبَرى آنها بهحساب، فریاد زدنشان از روى دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب. فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را میدیدند، امّا یک کنگرهى جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه (علیهمالسّلام). این کنگرهى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائى است، روح عاشورائى است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنبالهروِ عاشوراى حسین است. این است که مىبینیم همه جا این تپشهایى که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشى است؛ اینها شعلههایى بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالىمقدار سرکشیده؛ به جانها و روحها زده؛ انسانها را به گلولههاى داغى تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.1352/12/24
1 )
تهذيب الأحكام، شیخ طوسی، ج6، ص52.
وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ ع أَنَّهُ قَالَ: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.
ترجمه:
از امام حسن عسكرى عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «نشانههاى مؤمن، پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز [گزاردن در شبانهروز]، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشانى بر خاك نهادن، و بلند گفتنِ بسم اللّه الرحمن الرحيم».
لینک ثابت