مذاکره با آمریکا, تجربه ملت ایران, تحریم اقتصادی, افکار عمومی رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟ عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانهی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند. البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند. آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینهی تحریم هم، فایدهای نداشته است. البته در زمینهی ادامهی مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است. این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه میدهند. تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.1393/05/22
مذاکرات هستهای, مذاکره با آمریکا بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر میكنند در قضیّهی هستهای ما با آمریكاییها مذاكره كنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولی در همان سخنرانی اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیكنم امّا خوشبین نیستم. ببینید مرتّب پیدرپی اظهارات سخیف آمریكاییها را؛ سناتور بیآبروی آمریكایی از صهیونیستها پول میگیرد تا برود در مجلس سنای آمریكا به ملّت دشنام صریح بدهد، نه اینكه اهانت كند؛ دشنام میدهد. رؤسای كشورشان هم همینجور، در سطوح مختلف به ملّت ایران [اهانت كند]. البتّه تودهنی را روز بیستودوّم بهمن از مردم خوردند. یكی از علل اجتماع گرمتر مردم امسال همین بود كه مردم دیدند كه چطور مسئولین آمریكا گستاخ، پررو، زیادهطلب، بددهن، بیادب روبهرو میشوند؛ غیرت دینی مردم آنها را به میدان كشاند تا به دشمن بگویند: اشتباه نكن، ما هستیم. ملّت ایران در این راهپیمایی بیستودوّم بهمن به همهی ما - به این حقیر، به مسئولین گوناگون، به زحمتكشانی كه دارند در امور ادارهی كشور حقیقتاً زحمت میكشند؛ چه آنهایی كه در باب سیاست خارجی كار میكنند، چه آنهایی كه در باب سیاست داخلی كار میكنند - خواستند بگویند: خاطرتان جمع باشد، ملّت ایران ایستاده است، در صحنه است، در مواجههی با دشمن احساس ضعف نكنید؛ یكی از پیامهای بزرگ ملّت ایران این بود.1392/11/28
مذاکره با آمریکا, تحریم اقتصادی, مصالح ملّی وقتی دشمن نگاه كرد، دید یك ملّتی عازم است، ایستاده است، تصمیم دارد كار خودش را پیش ببرد، آن دشمن ناچار به عقبنشینی میشود؛ همین هم هست. این اشتباه آنها را ملّت ایران به هم خواهند زد؛ اینكه خیال میكنند، میگویند ما تحریم كردیم، ایران مجبور شد بیاید پای میز مذاكره، نه، [اینطور نیست]. ما قبلاً هم اعلان كردیم، قبل از این حرفها هم ما گفتیم [كه] نظام جمهوری اسلامی دربارهی موضوعات خاصّی كه مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشكل، مذاكره میكند؛ معنای این آن نیست كه این ملّت مستأصل شده است، ابداً. یكی از بركات همین مذاكرات اخیر این بود كه دشمنی آمریكاییها و مسئولین دولت ایالات متّحدهی آمریكا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشكار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.1392/10/19
مذاکره با آمریکا, جملات طلایی برگزیده نظام جمهوری اسلامی دربارهی موضوعات خاصّی كه مصلحت بداند، با این شیطان[آمریکا] برای رفع شرّ او و برای حلّ مشكل، مذاكره میكند؛ معنای این آن نیست كه این ملّت مستأصل شده است.1392/10/19
مذاکره با آمریکا یك نكته هم دربارهی مسائل اخیر و این بگومگوهایی كه در صحنهی سیاست خارجی و مسائل هستهای و گفتگو و مذاكره و از این حرفها هست، عرض بكنیم. اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی كه اجرای كار برعهدهشان است، از همهی دولتها بنده حمایت میكنم، از مسئولان - مسئولان داخلی، مسئولان خارجی - حمایت میكنم و وظیفهی ما است. من خودم مسئول اجرایی بودهام، وسط میدان بودهام، سنگینی كار و سختی كار را با همهی وجود احساس كردهام؛ میدانم كه كار ادارهی كشور كار سختی است. لذا اینها به كمك احتیاج دارند، من هم كمكشان میكنم، حمایتشان میكنم؛ این یك طرف قضیّه است كه قطعی است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئلهی حقوق هستهای؛ اصرار داریم بر اینكه از حقوق ملّت ایران یك قدم عقبنشینی نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاكرات مداخله نمیكنیم؛ یك خطوط قرمزی وجود دارد، یك حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند كه این حدود را رعایت كنند؛ از هارتوهورت دشمنان و مخالفان هم واهمهای نداشته باشند و ترسی به خودشان راه ندهند.1392/08/29
مسئله هستهای ایران, مذاکره با آمریکا در جزئیّات این مذاكرات مداخله نمیكنیم؛ یك خطوط قرمزی وجود دارد، یك حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند كه این حدود را رعایت كنند.1392/08/29
مذاکره با آمریکا هیچكس نباید این مجموعهی مذاكرهكنندگان ما را با مجموعهی شامل آمریكا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهی یك - سازشكار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند؛ یك مأموریّتی را دارند انجام میدهند. كار سختی هم هست [كه] بر عهدهی اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كاری را كه بر عهدهی آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را كه مشغول یك كاری است و مسئول یك فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی كه گاهی شنیده میشود - كه اینها سازشكارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست. این را هم توجّه داشته باشید، این مذاكرهای كه امروز دارد انجام میگیرد با شش كشور - كه آمریكا هم جزو این شش كشور است - فقط در مورد مسائل هستهای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [كه] مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمیكنیم. یك تجربهای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، كه آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاكرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنیسازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقبنشینی میكردید، همهی مشكلات حل میشد، پروندهی هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنیسازی را آغاز كردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی كه] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول كارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت كردند، كارها را پیش بردند. بنابراین از مذاكراتی هم كه امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبین نیستم؛ من فكر نمیكنم [از] این مذاكرات آن نتیجهای را كه ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لكن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان كه دارند در جبههی دیپلماسی فعّالیّت میكنند، كار میكنند، قرص و محكم حمایت میكنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزدومواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افكار عمومی را گمراه كنند.1392/08/12
مذاکره با آمریکا تحرّك دیپلماسی، حضور دیپلماسی كار بسیار لازمی است - مسئولینی كه این كارها را میكنند، بخشی از كارهایند - لكن تكیه بایست بر روی مسائل داخلی باشد. در عرصهی دیپلماسی هم آن كشوری موفّق است كه متّكی باشد به نیروی درونزا؛ آن دولتی میتواند در پشت میز مذاكرهی دیپلماسی حرف خودش را سبز بكند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا بكند كه متّكی باشد به یك اقتدار درونی، تواناییهای درونی؛ حساب میبرند از یك چنین دولتی.1392/08/12
مذاکره با آمریکا مسئولین ما توجّه داشته باشند، حرفها را ببینند؛ از آن طرف لبخند میزنند، اظهار علاقه میكنند، اظهار میل به مذاكره میكنند، از این طرف بلافاصله میآیند میگویند: همهی گزینهها روی میز است! خب، كه مثلاً چه؟ چه حركتی، چه غلطی ممكن است نسبت به جمهوری اسلامی انجام بدهند؟ اگر جدّی هستند در كار، بایستی خودشان را كنترل كنند، باید جلوی آن كسانی را كه زبان به حرفهای یاوهای از این قبیل میگشایند بگیرند. یك سیاستمدار پولدار آمریكایی یك غلطی میكند كه بله، ما بایستی در فلان صحرای ایران بمب اتم بزنیم و تهدید كنیم و فلان؛ باید بزنند دهن یك چنین آدمی را خُرد كنند.1392/08/12
مذاکره با آمریکا, جملات طلایی برگزیده هیچكس نباید این مجموعهی مذاكرهكنندگان ما را با مجموعهی شامل آمریكا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهی یك - سازشكار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند.1392/08/12
ارتقاء ظرفیت فکری ملت ایران در جریان تعلیق غنی سازی سال ۸۲ و ۸۳ دربارهی مسائل جاری ما با آمریكا - كه این روزها محلّ بحث است - چند نكته را من عرض بكنم؛ سئوال است در ذهنها. اوّلاً یك تذكّر مهم و لازمی را بدهم: هیچكس نباید این مجموعهی مذاكرهكنندگان ما را با مجموعهی شامل آمریكا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهی یك - سازشكار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند؛ یك مأموریّتی را دارند انجام میدهند. كار سختی هم هست [كه] بر عهدهی اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن كاری را كه بر عهدهی آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را كه مشغول یك كاری است و مسئول یك فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی كه گاهی شنیده میشود - كه اینها سازشكارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست. این را هم توجّه داشته باشید، این مذاكرهای كه امروز دارد انجام میگیرد با شش كشور - كه آمریكا هم جزو این شش كشور است - فقط در مورد مسائل هستهای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [كه] مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمیكنیم. یك تجربهای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، كه آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاكرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنیسازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقبنشینی میكردید، همهی مشكلات حل میشد، پروندهی هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنیسازی را آغاز كردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی كه] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول كارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت كردند، كارها را پیش بردند. بنابراین از مذاكراتی هم كه امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبین نیستم؛ من فكر نمیكنم [از]این مذاكرات آن نتیجهای را كه ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لكن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.1392/08/12
مذاکره با آمریکا, جملات طلایی برگزیده مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمیكنیم.1392/08/12
مذاکره با آمریکا, جملات طلایی برگزیده به دولت آمریكا اعتمادی نداریم، به مسئولین خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم كه با دقّت، با ملاحظهی همهی جوانب گامها را درست بردارند، محكم بردارند، منافع ملّی را یك لحظه به فراموشی نسپرند.1392/07/13
نرمش قهرمانانه, مذاکره با آمریکا هیچ كس در چشم این دشمنان منفورتر از چهرهی درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ بهخاطر اینكه ایستاده بود، بهخاطر اینكه امام با دو خصوصیّت بینظیر «بصیرت كامل» و «قاطعیّت تمام» - هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع میایستاد - سدّی بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض كردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیمتر، از چشم آنها مبغوضتر؛ امروز هم همینجور است؛ هر كسی كه در پایبندی به این ارزش اصولی و اصلی، یعنی ارزشی كه هویّت سیاسی انقلاب را معیّن میكند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پایبندتر باشد و بفهمد كه فهرست مشكلات تولیدشده و ایجادشدهی دشمنان علیه نظام اسلامی در این چهارچوب میگنجد - هركسی با یك چنین بینشی و با ایستادگی در این راه باشد - همانقدر برای آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسی، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاكره هم میكنند، درخواست مذاكره هم میكنند، خودشان هم میگویند. به یكی از این سیاستمداران غربی چند روز پیش از این گفته بودند شما كه میخواهید مذاكره بكنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاكره میكند دیگر! یعنی اقرار به دشمنی با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنی اشخاص نیستند، علت دشمنی این حقیقت و این هویّت است. همهی آنچه كه میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود. ما مخالف با حركتهای صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسی ، چه در عالم سیاستهای داخلی. بنده معتقد به همان چیزی هستم كه سالها پیش اسمگذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یك جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد، اما این كشتیگیری كه دارد با حریف خودش كشتی میگیرد و یك جاهایی به دلیل فنّی نرمشی نشان میدهد، فراموش نكند كه طرفش كیست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند كه دارند چهكار میكنند، بدانند كه با چه كسی مواجهند، با چه كسی طرفند، آماج حملهی طرف آنها كجای مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.1392/06/26
مذاکره با آمریکا آمریكائیها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاكره كنیم. خب، سالها است كه میگویند میخواهیم مذاكره كنیم؛ این یك فرصتی نیست كه برای ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم كه خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاكره را منع نمیكنم - مثل مسئلهی خاصی كه در قضیهی عراق داشتیم، و بعضی از قضایای دیگر - لیكن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهی من این را نشان میدهد. آمریكائیها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقیاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهی هم كه از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید كرد؛ موضعگیریهای مسئولان و دولتمردان آمریكا نشان داد كه همین مطلبی كه ما گفتیم - كه گفتیم خوشبین نیستیم - درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید كردند. انگلیسها هم یك جور دیگر، دیگران هم یك جور دیگر. تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهای او را باید دانست؛ هدفهای اساسی و كلان را باید در مدّ نظر داشت. ممكن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست كه شما قبول كنید، برگردید؛ هنر این است كه شما كاری كنید كه راهتان را ادامه دهید، او هم مانع كار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود كه او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلی خوب، این كه خسارت است. توجه به این جهات باید از سوی مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد.1392/04/30