newspart/index2
مسائل اقتصادی کشور / اقتصاد ایران
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مسائل اقتصادی کشور

در مورد قانون و‌ اهمّیّت قانونگذاری باید عرض بکنم درست است که شما برای مجلس دو شأن قائلید، شأن قانونگذاری و شأن ‌نظارت ــ به همان معنایی که «نظارت» در قانون معنا شده ــ امّا شأن قانونگذاری خیلی بالاتر از مسئله‌ی نظارت است؛ اصل ‌مسئله برای مجلس، قانونگذاری است. فلسفه‌ی قانون چیست؟ اصلاً چرا ما قانون لازم داریم؟ برای اینکه ثبات در زندگی ضرورت ‌حیاتی است. اگر ثبات نباشد، جامعه غیر قابل پیش‌بینی باشد، برنامه‌ریزی نمیشود کرد. برنامه‌ریزی مبتنی است بر اینکه شما ‌بتوانید به آینده خاطرجمع باشید تا بتوانید برنامه‌ریزی میان‌مدّت یا بلندمدّت بکنید. چه جوری خاطرجمع میشوید؟ با قانون. ‌قانون در همه‌ی مسائل ــ مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی، مسائل فرهنگی و غیره ــ قاعده وضع میکند؛ قانون این است. اگر ‌قانون نباشد، اصلاً زندگی مختل خواهد شد. معروف است در دنیا که قانون بد، بهتر از بی‌قانونی است؛ در حالی که قانون بد یک ‌آفت بزرگی است، امّا میگویند از بی‌قانونی بهتر است. پس مسئله‌ی قانونگذاری خیلی مهم است. قانونگذاری، هم به آحاد مردم ‌امکان میدهد برای زندگی خودشان برنامه‌ریزی کنند، هم به مجموعه‌ها و بنگاه‌های گوناگون فرهنگی و اقتصادی و غیره این ‌فرصت را میدهد، هم به مسئولان کشورها و دولتها این فرصت را میدهد؛ قانون [مهم است]. این اهمّیّت قانونگذاری است.‌1402/03/03
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

مجلس یازدهم مشکلات کشور را شناخته؛ مهم این است. مشکلات کشور شناخته شده و بر اساس شناخت مشکلات، قانون ‌گذاشته شده. این تفصیلی که آقای قالیباف دادند ــ که قبلاً هم یک گزارش مفصّلی برای من فرستاده بودند؛ [البتّه] من از ‌جاهای دیگر هم گزارش دارم، یعنی گزارش فقط گزارش مجلس نیست ــ از کارهایی که شده، قانونهایی که تصویب شده یا الان ‌در مجرای تصویب قرار دارد، اینها همه حاکی از آشنایی با مشکلات کشور است. وقتی مشکلات را انسان دانست، قانون را بر طبق ‌مشکل وضع میکند. هدف این قوانین، مبارزه با فساد بوده، رفع تبعیض بوده، رفع انحصار بوده، بهبود فضای کسب‌و‌کار بوده و ‌بقیّه‌ی مسائل اقتصادی دیگر. این قوانین با صراحت و قاطعیّت نظر داده، حکم کرده و تصویب شده. این هم مهم است؛ یعنی ‌ملاحظه و لاپوشانی و مانند اینها در قوانین نیست، صریح و روشن است‌.
برخی از این قوانینی که شما تصویب کرده‌اید، قوانین راهبردی است؛ یعنی قوانین موضعی و مقطعی نیست، یک قوانین راهبردی ‌است برای کشور که واقعاً جای احترام و تمجید دارد؛ چه در زمینه‌های اقتصادی، چه در زمینه‌های غیر اقتصادی؛ در همه‌ی اینها. ‌قانون «اقدام راهبردی» که همان اوّلِ کار تصویب کردید، یک قانون اساسی است، یک قانون مهمّی است. این [قانون]، کشور را از ‌سرگردانی در قضیّه‌ی هسته‌ای نجات داد؛ یعنی آن حالت حیرت و حالت ندانم‌کاری [را از بین برد]. وقتی ندانم‌کاری و حیرت ‌هست، انسان به مقتضای هر قدمی یک تصمیمی میگیرد و گاهی تصمیم‌های متعارض! این قانون کاملاً مشخّص کرد که باید چه ‌کار کنیم، الان هم داریم نشانه‌هایش را در دنیا مشاهده میکنیم. یا قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیّت» که به معنای ‌واقعی کلمه از آن قانونهای حیاتی است. بنده سالها است ــ یعنی چند سال است ــ این را میگویم، امّا قانون شما غیر از گفتن ما ‌است؛ گفتن ما در مواردی حالت نصیحت پیدا میکند، [ولی] قانون شما اجرائی و الزامی است، باید عمل بشود. این قانون خیلی ‌قانون مهمّی است. یا قانون «جهش تولید دانش‌بنیان»؛ اینها قوانین راهبردی است. قوانین دیگری هم از این قبیل هست که اینها ‌قوانین راهبردی است‌.‌1402/03/03

لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

بسم الله الرّحمن الرّحیم. اوّلاً خیلی خرسندم که این توفیق را پیدا کردم که امسال در این نمایشگاه شرکت کنم. این نمایشگاه، ‌یعنی نمایشگاه کتاب که هر سال تشکیل میشود، یک همایش عظیم مردمی است که جنبه‌ی غالبِ آن جنبه‌ی فرهنگ است و ‌این خیلی خرسندکننده است؛ واقعاً این نمایشگاه شوق‌آور است. آنچه من امسال در این نمایشگاه دیدم خرسندکننده بود. اوّلاً ‌جمعیّتِ زیاد، هم دیده میشد، هم در آمارهایی که به من دادند تعداد جمعیّتی که در این چند روز آمده‌اند بالا بوده، خیلی خوب ‌بوده، مقدار کتابی که خریداری‌ شده خیلی خوب بوده؛ بعد هم خود من که چندین غرفه را از نزدیک دیدم، انسان احساس میکند ‌که کار نشر کتاب بر خلاف بعضی از زمینه‌های نامساعد، رو به‌ پیشرفت است‌.

‌«زمینه‌ی نامساعد» که میگویم، عمدتاً گرانی کاغذ است و گاهی نامرغوب بودن کاغذ که حالا امروز وزیر محترم به من خبر دادند ‌که در زمینه‌ی تولید کاغذ مرغوب کارهای خوبی را شروع کرد‌ه‌اند. من البتّه چند سال قبل به این مسئله تأکید کردم، همّت ‌نکردند که دنبال کنند؛ حالا خب بحمدالله شروع کرده‌اند. امیدواریم که این کمک کند تا این قیمتِ بالای کتابها ــ که خرید ‌کتاب با این قیمتها واقعاً سخت است ــ بشکند و با ارزان شدن کاغذ، با آمدن کاغذ داخلی مرغوب، این وضع بهتر بشود‌.
به هر حال، اینها زمینه‌های نامساعدی است، لکن با وجود اینها انسان میبیند که تعداد عناوین کتاب بسیار زیاد شده؛ یعنی مثلاً ‌فرض بفرمایید سال ۱۴۰۱ تعداد کتابی که چاپ شده از مجموعِ چندین سالِ قبل از انقلاب بیشتر است؛ این خیلی موضوع مهمّی ‌است. با اینکه حالا از لحاظ اقتصادی و امثال اینها این همه مشکلات وجود دارد، امّا در عین حال عناوین کتاب بالا رفته. شمارگان ‌چاپ کتاب البتّه خیلی بالا نیست، نسبتاً پایین است یا در بعضی از موارد پایین است، لکن تعداد چاپ بالا است؛ بعضی از کتابها ‌ده بار، پانزده بار، بیست بار، سی بار چاپ شده. همین حالا در همین [جا] یک کتابی را به من گفتند که حدود دویست بار چاپ ‌شده؛ خب اگر چنانچه مثلاً شمارگان هر دفعه‌ای هزار هم باشد، مبلغ قابل توجّه و خوبی است. بنابراین، این خرسندکننده است‌.‌1402/02/24

لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

جلسه [با کارگران] که هر سال تشکیل میشود، اوّلاً برای این است که ارزش کارگر در جامعه با صدای بلند گفته بشود؛ آن چیزی ‌که ما دلمان میخواهد این است؛ ارزش کارگر [معلوم بشود]. حالا البتّه کارگر یک مفهوم وسیعی دارد؛ الان منظور من همین ‌کارگرهای دستگاه‌های صنعتی و کشاورزی و خدماتی و مانند اینها است ــ کار به محقّقین و اساتید دانشگاه و [غیره ندارم]؛ آنها ‌هم به یک نحوی کارگرند؛ آنها فعلاً مورد نظر من نیستند ــ همین شما، جامعه‌ی کارگری کشور. قدر این جامعه دانسته بشود. ‌من اصرار دارم که این اتّفاق بیفتد. دوّم، تذکّراتی هم به ذهن ما میرسد که میخواهیم هم به مسئولین بگوییم، هم به خود کارگران ‌عزیز بگوییم تا بتوانیم جامعه‌ی کارگری را پیش ببریم ان‌شاءالله‌.1402/02/09
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

اهمّیّت کارگر را از کجا بفهمیم؟ از اهمّیّت کار. کار چه اهمّیّتی در جامعه دارد؟ از اهمّیّت کار میشود اهمّیّت کارگر را فهمید. کار، ‌حیات جامعه است؛ کار، ستون فقرات زندگی مردم است؛ کار نباشد هیچ چیزی نیست. غذائی که میخوریم، لباسی که میپوشیم، ‌امکاناتی که از آن در زندگی استفاده میکنیم که حیات ما وابسته‌ی به آنها است، همه‌ی اینها ناشی از کار است. کار را چه کسی ‌میکند؟ کارگر. پس ارزش کارگر چیست؟ ارزش کارگر، ارزشِ حیات جامعه است، ارزش زندگی مردم است؛ این را همه بدانند، این ‌را همه بفهمند. خود کارگرها هم به این نکته توجّه کنند؛ قدر خودتان را بدانید که حالا من در پایان صحبت، یک کلمه‌ای راجع ‌به این قدردانیِ خود عرض خواهم کرد. اگر در جامعه کار وجود نداشته باشد، همه‌ی این سرمایه‌های ملّی راکد میماند. خب ما ‌معدن داریم، امکانات داریم، خاک داریم، آب داریم، اگر کار بود، همه‌ی اینها‌ منشأ برکت خواهد شد؛ معدن استخراج میشود، آب و ‌خاک استفاده میشود، زندگی میچرخد. اگر کار نبود، این استعدادها همه مرده و خفته خواهد ماند؛ پس کار ظرفیّتها را شکوفا ‌میکند؛ این اهمّیّت کار است. وقتی هم که اهمّیّت کار را فهمیدیم، آن‌وقت معلوم میشود که کارگر چه اهمّیّتی دارد؛ این یک ‌مطلب. [باید] در درجه‌ی اوّل ما این شناخت را از خودمان، از موضوع کارگر، از مجموعه‌ی کارگری داشته باشیم‌.
وقتی اهمّیّت مسئله‌ی تولید کار، تولید اشتغال را فهمیدیم ــ آنچه حالا گفته میشود اشتغال؛ یعنی واقعاً کار؛ حالا بعضی از ‌اشتغالها هست که درونش واقعاً کار نیست، از آن وقتی که مصرف میشود، کار مفید در نمی‌آید؛ آن مورد نظر نیست ــ اگر هشت ‌ساعت، هفت ساعت، پنج ساعت، کمتر، بیشتر، در فلان مرکز میرویم و می‌آییم، واقعاً پنج ساعت کار انجام بگیرد، هفت ساعت کار ‌انجام بگیرد؛ ما باید تولید کار کنیم. تولید کار از جنبه‌های مختلف مهم است: اوّلاً، کشور به کار احتیاج دارد، جامعه به کار احتیاج ‌دارد و همین‌طور که گفتیم [اگر] کار نباشد زندگی نیست؛ ثانیاً، فرد کارگر به کار احتیاج دارد برای خاطر اینکه زندگی‌اش را اداره ‌کند؛ ثالثاً، فرد کارگر یک احتیاج معنوی، یک احتیاج روحی به کار دارد؛ خدای متعال انسان را این‌جور آفریده که بیکاری او را ‌کسل میکند، کار او را بر سر نشاط می‌آورد؛ پس احتیاج به کار فقط برای خاطر گذران زندگی نیست؛ از لحاظ معنوی هم ما به کار ‌احتیاج داریم؛ فرد به کار احتیاج دارد. رابعاً، کار مانع فساد میشود. ‌بیکاری منشأ فساد است. خیلی از این فسادها بر اثر بیکاری ‌است‌.
ما چند سال قبل از این، سه چهار سال پیش، یک حرکتی را با دولتِ وقت شروع کردیم برای شناخت آسیب‌های اجتماعی. حتّی ‌خود بنده در جلسات شرکت میکردم ــ جلسات چندساعته ــ برای اینکه راجع به آسیب‌های اجتماعی کار بشود، فکر بشود. آنچه ‌که من خودم به آن رسیدم، این است که بسیاری از این آسیب‌ها ناشی از بیکاری است؛ اعتیاد مربوط به بیکاری است، فساد مربوط ‌به بیکاری است، دزدی مربوط به بیکاری است، طلاق‌ و انهدام خانواده‌ها مربوط به بیکاری است. پس ببینید، آن دستگاه‌هایی که ‌مسئول تولید کارند ــ حالا وزارت کار، مسئول تولید کار نیست، عمدتاً وزارتخانه‌های دیگر مسئول تولید کارند ــ بدانند که تولید ‌کار،‌ ایجاد کار، ایجاد اشتغال، به معنای واقعی کلمه‌ چقدر برای جامعه مهم است؛ سرمایه‌گذاری کنند. ‌1402/02/09

لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

ما احتیاج داریم که یک رابطه‌ی مستقیمی بین درآمد و کار وجود داشته باشد؛ یعنی [مطابق] این آیه‌ای که این قاری عزیزمان ‌خواندند: لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعی. درآمد بایستی ناشی از سعی باشد، ناشی از کار باشد، ناشی از تلاش باشد. باید جامعه را ‌این‌جوری [بار آورد]؛ این کارِ خیلی سختی است؛ این یعنی چه؟ یعنی [روش کسب] خیلی از این پولهای بادآورده و ثروتهای ‌بادآورده غلط است. ما باید فرهنگ ثروت بادآورده را در کشور متوقّف کنیم... این کارِ بلندمدّت و مشکلی است امّا باید بشود. ‌خیلی از این واسطه‌گری‌ها، خیلی از این سوداگری‌ها، خیلی از این دلّال‌بازی‌ها، این رشوه دادن و رشوه گرفتن‌ها در بعضی از جاها، ‌این رباخواری‌ها در بعضی از بخشهای اقتصادی کشور، این ویژه‌خواری‌ها، که ارتباط با فلان کس موجب بشود یک درآمدِ آسانِ ‌بی‌دردسرِ بدون کاری گیر آدم [بیاید]، همه‌ی اینها برای جامعه مضر است. درآمد باید با کار ارتباط مستقیم داشته باشد. آنچه من ‌گفتم معنایش این نیست که فردا، یا شما یا دستگاه دولتی یا خود بنده بتوانیم این کار را انجام بدهیم؛ من میخواهم این فرهنگ ‌در جامعه رشد کند: فرهنگِ ارتباطِ درآمد با کار. خیلی از این تبعیض‌ها، خیلی از این کارهای تجمّلاتی، خیلی از این ثروتهای مضر ‌ــ که آثار فسادش را انسان در جامعه میبیند و کسانی مصداق «مُترَفین» در جامعه هستند که در قرآن ذکر شده‌اند‌ ــ خیلی از ‌اینها ناشی از همین است که ارتباط درآمد و سود و بهره با کار قطع شده؛ کار نیست، [امّا] درآمد هست؛ این نمیشود؛ درآمد باید ‌ناشی از کار باشد‌.
اگر با فساد مبارزه کردیم، در این فرهنگ پیشروی خواهیم کرد. مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد. فساد چیست؟ فساد، رشوه است، فساد ‌ویژه‌خواری است، فساد ربا است؛ اینها فساد است دیگر، مفاسد است. اگر با اینها هر گامی که در راه مبارزه‌ی با فساد انجام بگیرد، ‌یک گام واقعی در راه پیشرفت در این فرهنگی است که عرض کردیم. البتّه بنده حدود بیست سال پیش یک نوشته‌ی مشروحی ‌در باب مبارزه‌ی با فساد دادم؛ مربوط به سال ۸۰، ۸۱ و آن وقتها است.‌‌ ‌در آن نوشته هم من گفتم که مبارزه‌ی با فساد پیگیری ‌میخواهد؛ به قول این داستانها و افسانه‌ها، مثل مار هفت‌سر، اژدهای هفت‌سر است که یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن ‌طرف زنده‌اند، مشغول کارند. همه‌جانبه باید مبارزه کرد. اگر از آن روز دولتهای محترم و مسئولین محترم دنبال میکردند این ‌قضیّه را، بلاشک ما امروز وضع بهتری داشتیم. خب حالا بحمدالله امید این هست که دولت مردمی و مجلس انقلابی این کار ‌مبارزه‌ی با فساد را دنبال کنند‌.
من عرض میکنم که اگر یک مسئولی جرئت مقابله‌ی با مفسد داخلی را نداشته باشد، به طریق اولی جرئت مبارزه‌ی با زورگوی ‌خارجی را نخواهد داشت. [مثلاً] فلان کس از تجارت انحصاری سوء استفاده میکند؛ خب باید جلویش را گرفت؛ سخت است. فلان ‌کس از اعتبارات بانکی سوء استفاده میکند؛ فلان کس بدهکاری‌های بانکی‌اش را نمیدهد؛ خب باید مقابله کرد. اینجا اگر شما ‌نتوانید مقابله کنید، آنجایی که یک دولت زورگویی مثل آمریکا یا دیگری پایشان را در یک کفش میکنند که باید در قضیّه‌ی ‌انرژی هسته‌ای این‌جوری بکنید، این‌جوری نکنید، نمیتوانید مقابله کنید. وقتی اینجا شما قدرت مبارزه ندارید، آنجا هم قدرت ‌مبارزه ندارید. این [جور] است‌.‌1402/02/09

لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

یکی از نکاتی که همه باید بدانند، هم مسئولین دولتی بدانند، هم آن کارآفرین و سرمایه‌گذار که خیلی از کارها وابسته‌ی به ‌موجودی او و امکانات او است، همه بدانند که اگر تلاش شد تا زندگی کارگر ارتقاء پیدا بکند، وضع کشور ارتقاء پیدا خواهد کرد. ‌کارگر وقتی دغدغه نداشته باشد، امنیّت شغلی داشته باشد، رفاه داشته باشد، زندگی‌اش راحت بچرخد، کیفیّت کار بالا خواهد ‌رفت، کیفیّت محصول بالا خواهد رفت. یکی از مشکلات ما در تجارتهای جهانی و حتّی تجارت داخلی کیفیّت محصول است. اگر ‌چنانچه کارگر دلش گرم باشد و بداند که زندگی‌اش راحت میچرخد، بداند که امنیّت شغلی دارد، اطمینان خاطر داشته باشد، ‌کارش بهتر خواهد شد، کیفیّت کار بالا خواهد رفت، ارتقاء [پیدا میکند]؛ این را همه باید بدانند. بنابراین هر تلاشی برای ارتقاء ‌زندگی کارگر انجام بگیرد، این در واقع تلاش برای بهبود کار است، تلاش برای بهبود محصول کار است، تلاش برای بهبود کشور ‌است؛ یعنی سرمایه‌گذاری است. اگر ما روی رفع مشکلات جامعه‌ی کارگری تلاش بکنیم، در واقع سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؛ این ‌هزینه نیست، این سرمایه‌گذاری است. این را همه بدانند؛ هم مسئولین بدانند در کارهایی که مربوط به مسئولین کشوری است، ‌‌[اعمّ از] دولتی یا مجلسی یا غیره، هم خود آن کارفرمایان و سرمایه‌گذاران و کارآفرینان و مانند اینها این را بدانند‌.‌
خب ، تولید، ستون فقرات کشور است؛ یعنی ستون فقرات اقتصاد کشور «تولید» است؛ ستون فقرات تولید هم کارگر است. ما نباید ‌بگذاریم کارگر، [یعنی] این ستون فقرات، تضعیف بشود. ما امسال [در شعار سال] گفتیم: رشد تولید. خب رشد تولید چه جوری ‌به وجود می‌آید؟ بخش مهمّی از رشد تولید مربوط به کارگرها است؛ [اگر] با دل گرم، با علاقه‌مندی دنبال کار باشند، این‌جور ‌میشود. خب این نکته را بنابراین توجّه کنند؛ هم مسئولین محترم، هم کسانی که اهل سرمایه‌گذاری و ایجاد کار و ایجاد کارگاه و ‌مانند اینها هستند، توجّه بکنند که برای رشد تولید، برای بهبود وضع، باید ارتقاء زندگی کارگر را یک اصل مهم به حساب بیاورند‌.‌1402/02/09

لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

‌[یک نکته‌] سهم‌بری عادلانه از درآمد کار است که ما در سیاستهای اقتصاد مقاومتی راجع به این، یک بندی آوردیم و بحث ‌کردیم؛ مدّتها قبل، بحث شده. سهم کارگر به ‌عنوان سرمایه‌ی انسانی ــ که یک منبع انسانی است، سرمایه‌ی انسانی است که ‌بیش از سرمایه‌های مادّی تأثیر دارد ــ در ایجاد ارزش برای محصول کار، باید مورد توجّه قرار بگیرد. خب حالا من اینجا یک ‌نکته‌ای را میخواهم از این استنتاج کنم و آن، این است که اگر میخواهیم سهم کارگر از ایجاد ارزش بالا برود، بایستی برای آموزش ‌و مهارت‌آموزی و تجربه‌آموزی کارگر برنامه‌ریزی کنیم که البتّه در حرفهای وزیر محترم هم بود؛ این را خیلی باید جدّی گرفت. ‌سهم کارگرِ ماهر و مجرّب و آموزش‌دیده و دارای ابتکار در ایجاد ارزش برای محصول کار، خب خیلی بالاتر میرود؛ به همان نسبت ‌سهم او از درآمد هم بالا میرود. خب، حالا این معنایش این نیست که ما بخواهیم در مقابل سرمایه‌گذار و مانند اینها جبهه درست ‌کنیم؛ نه، من به‌ هیچ‌ وجه این را توصیه نمیکنم. سرمایه‌گذار و کارآفرین و کارگر، لازم و ملزوم هم هستند؛ این نباشد، کاری از او ‌برنمی‌آید؛ او نباشد، از این کاری برنمی‌آید؛ هر دو به هم احتیاج دارند. آن چیزی که میتواند این سهم عادلانه را تأمین کند، وجود ‌انصاف است؛ فضای انصاف؛ برخلاف آن چیزی که کمونیست‌ها شعارش را میدادند، عمل هم نمیکردند؛ دروغ میگفتند. آنها فضای ‌جنگ و فضای تضاد و مانند اینها را ترویج میکردند؛ در عمل معلوم شد که اشتباه میکنند؛ خطای بزرگی بود، کاری هم از پیش ‌نبردند، عملاً هم پایبند نبودند. فضای انصاف، فضای همراهی، فضای همدلی، فضای ناظر دانستن خدا بایستی حاکم باشد تا ‌بتوانند [موفّق باشند]. البتّه در مواردی ابزار سرمایه در یک طرف، موجب تضییع حقّ کارگر در یک طرف دیگر میشود؛ جلوی این ‌باید گرفته بشود. آن طرف هم یک محدودیّتهایی ممکن است برای او وجود داشته باشد؛ آن هم بایستی مورد توجّه قرار بگیرد.‌1402/02/09
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

مسئولین کشور یک فکری باید بکنند برای جوانهای تحصیل‌کرده‌ی بیکار. ما جوانهای زیادی داریم؛ دو دسته جوان داریم که باید ‌برای اینها فکر جدّی بشود: یک دسته همین جوانهای تحصیل‌کرده‌ی بیکارند که گاهی در این دیدارهایی که بخش ارتباط مردمی ‌ما با خانواده‌ها دارند و گزارشش را به من میدهند، اطّلاع پیدا میکنیم؛ فرض کنید تحصیل‌کرده‌ی یک رشته‌ای است، تحصیلات ‌تکمیلی هم داشته، امّا حالا مثلاً یک کار خیلی سطحی‌ای را دارد انجام میدهد؛ یعنی کارِ مناسبِ خودش را انجام نمیدهد؛ از این ‌قبیل داریم؛ یک فکری برای اینها باید بشود؛ این کارِ خیلی مهمّی است. اینها سرمایه‌های کشورند، نباید معطّل بمانند؛ این یک ‌دسته. یک دسته جوانهایی هستند که نه دنبال تحصیلند، نه دنبال کارند؛ واقعاً باید صاحب‌نظران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ‌بنشینند برای این یک فکری بکنند، به دولت کمک کنند؛ به دولت کمک کنند، بشود یک فکری کرد برای اینها. از این قبیل هم ‌متأسّفانه در داخل کشور داریم؛ جوانهایی که کار ندارند، دنبال کار هم نیستند؛ تحصیل نمیکنند، دنبال تحصیل هم نیستند. ما ‌تعداد قابل توجّهی جوانِ این‌جوری داریم؛ این هم جوان است، این هم سرمایه است، نبایستی از دست برود. واقعاً بایستی یک ‌فکری بکنند [برای] اینها؛ این کاری است که حتماً بایستی صاحب‌نظران اقتصادی و انسانی انجام بدهند‌.‌1402/02/09
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

در مورد مسئله‌ی خصوصی‌سازی... حالا بد عمل کردند؛ خب بله، هر قانون خوبی را ممکن است بد عمل کنند. اینکه ما امکانات ‌کشور، امکانات تولیدی، کارخانجات، اینهایی را که خوب عمل میشده، بدهیم دست دولت، که دولت نمیتواند دستگاههای تولیدی ‌و بنگاههای تولیدی بزرگ را اداره کند؛ دولت نمیتواند؛ مشکلات به وجود می‌آید، فساد به وجود می‌آید؛ چقدر در این چند سال ‌این مسائل پیش آمده. راه [حلّ] این [مسائل] فقط خصوصی‌سازی بود؛ واقعاً هیچ چاره‌ی دیگری وجود نداشت. و این کار ناگهان ‌انجام نگرفت؛ با فکر، با مطالعه، با پیش‌بینی، با ساعتها بحث کردن انجام گرفت. بله، من قبول دارم که آن توقّعی که بنده از ‌خصوصی‌سازی داشتم، تا حالا برآورده نشده، امّا کارهای خوبی هم انجام گرفته. اینکه شما میگویید بنگاه دولتی را به بخش ‌خصوصی داده‌اند، آن [بنگاه] دلارش را به دولت برنمیگرداند، این درست نیست. آن که دلار را برنمیگرداند، همان بنگاهِ فعلاً ‌دولتی است؛ این اشکالی است که خود من همین اخیراً به مسئولین دولتی گفتم،‌ ‌تکرار کردم و این را چند بار مطرح کردم؛ یعنی ‌خود آن بنگاه‌های دولتی‌ای هستند که تجارت میکنند، کار میکنند، با خارج هم معامله دارند، [امّا] دلارشان را به بانک مرکزی ‌برنمیگردانند؛ یعنی مربوط به بخش خصوصی نیست. البتّه بخش خصوصی هم اشکالاتی دارد؛ مراقبت میخواهد، دقّت میخواهد، ‌رعایت میخواهد؛ اینها لازم است؛ شکّی نیست‌.‌1402/01/29
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

در مورد جلسه‌ی اقتصادی سران قوا، اوّلاً این یک امر دائمی نیست، یک امر موقّت است؛ ثانیاً برای مقاصد خاصّی است؛ من چهار ‌مورد را معیّن کردم و به آنها گفتم: یکی مسئله‌ی بودجه است؛ تنظیم بودجه و اصلاح ساختار بودجه که یکی از مشکلات بزرگ ما ‌همین مسئله‌ی ساختار بودجه است؛ و سه مورد دیگر؛ هدف این جلسه این بوده. البتّه تا حالا آن‌طور که باید و شاید پیش نرفته، ‌امّا علاجش تعطیل کردن نیست؛ علاجش این است که ما دنبال کنیم تا این کارها انجام بگیرد. بعضی از مسائل هست که ‌اشکالش در عدم توافق مسئولان سطوح بالا است؛ خب این را چه‌جوری حل کنیم؟ حلّش به همین است که بگوییم دُور هم ‌بنشینید بحث کنید و یک تصمیم واحدی بگیرید و اقدام بکنید؛این [تشکیل شورا] ناشی از این است‌.‌1402/01/29
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

در اسلام مبانی معرفتیِ شخصی، قلبی، اجتماعی، سیاسی، بین‌المللی [وجود دارد]؛ همه‌ی اینها در اسلام هست؛ مسئله‌ی آزادی ‌یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده؛ مسئله‌ی عدالت یکی از مهم‌ترین مسائل معرفتی است. اینها را باید حل کرد؛ ‌جوان دانشجو بایستی روی اینها فکر کند، کار کند و به عمق برسد. کتاب بخوانید، نهج‌البلاغه بخوانید، در تلاوت قرآن تأمّل کنید. ‌حالا فرض کنید در مورد عدالت؛ البتّه یک مصداق مهمّ عدالت رفع نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و مانند اینها است امّا فقط ‌این نیست؛ این یک قلم عمده‌اش است.‌1402/01/29
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

در مورد شناخت نقشه و راهبرد دشمن، بِروز باید باشیم... مثلاً فرض کنید چهار نفر سرمایه‌دار یا کارآفرین کشور را ترک کردند، ‌پولشان را برداشته‌اند و رفته‌اند یک کشور دیگر. میگوید «آقا ببین! به چه امید شما میخواهی اینجا فعّالیّت اقتصادی بکنی؟ دارند ‌میروند»! خب بله، چهار نفر رفته‌اند، چهل نفر مانده‌اند و دارند فعّالیّت میکنند. هزاران شرکت دانش‌بنیان دارد به وجود می‌آید، ‌جوانها دارند به کار جذب میشوند؛ واقعیّتهای جامعه اینها است امّا دشمن سعی خودش را میکند برای اینکه همه را ناامید بکند. ‌خب این طرّاحی دشمن است. پس توجّه بشود که امروز طرّاحی‌ دشمن، بدبین کردن ما به خودمان است. [میخواهند] به خودمان ‌بدبینمان کنند؛ به دولتمان بدبین بشویم، به محیط دانشجویی‌مان بدبین بشویم، به مردممان بدبین بشویم؛ نه، کشور دارد ‌حرکت میکند، حرکت خوبی هم میکند‌.‌1402/01/29
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

به نظر من، آن تاخت‌وتازی که زمان مغولها اتّفاق افتاد دارد تکرار میشود. البتّه نوع تاخت‌وتاز این مغولهای جدید، مغولهای ‌کراوات‌بسته و پاپیون‌زده و ادکلن‌زده و کت و ‌شلوارپوشیده، با آن مغولها تفاوت دارد، امّا تاخت‌وتاز است، دارند تاخت‌وتاز میکنند... ‌تحریم هم جزو تاخت‌وتاز است؛ [مثل] تحریم دارویی. اگر کشورهای غربی بتوانند یک کشوری مثل ایران اسلامی را که دنبال ‌استقلال و دنبال ایستادگی و استقامت است، از موادّ غذائیِ لازم هم محروم کنند میکنند؛ آنها همچنان که داروهای لازم را ممنوع ‌کردند، آن وقتی که واکسن لازم داشتیم پولش را گرفتند [امّا] واکسنش را ندادند ــ در سال ۹۹ پول واکسن را گرفتند و به ‌بهانه‌های مختلف واکسن را ندادند ــ شک نداشته باشید اگر چنانچه میتوانستند کاری کنند که غذای مردم، نان مردم داخل ‌کشور نیاید و در کشور به وجود نیاید، حتماً میکردند؛ یعنی اینها این‌جوری هستند. حالا آن قضیّه‌ِی قحطی دهه‌های چندِ قرن ‌هم که به جای خود محفوظ؛ این هم یک‌جور تهاجم است. علاوه بر این، صدها و هزاران رسانه را در خدمت دروغ و شایعه‌ و ‌انحراف و مانند اینها قرار دادند. الان یک مجموعه‌ی تهاجم و تاخت‌وتاز متنوّع، از نظامی گرفته تا اقتصادی، تا [جنگ] سخت، تا ‌‌[جنگ] نرم، همه‌جور وجود دارد. خب، اینجا نقش شاعر چیست؟ من حرفم این است. شعرای ما در یک دوره‌هایی درخشیدند؛ ‌یعنی کاری را که باید میکردند کردند‌.‌1402/01/16
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

اقتصاد، اوّلین مسئله‌ی کشور است، مهم‌ترین مسئله‌ی کشور است؛ مسئله‌ی معیشت مردم، مسئله‌ی ملموسِ همه‌ی آحاد کشور ‌است. خب، شعار [مهار تورم‌‌ ‌و رشد تولید] شعار مهمّی است، شعار حسّاسی است؛ البتّه شعارهای سالهای قبل هم تا سالهای ‌متعدّد عموماً اقتصادی بود؛ امّا اینکه ما شعارها را شعارهای اقتصادی قرار دادیم، این به معنای بی‌اعتنائی به مسائل فرهنگی و ‌اجتماعی و مانند اینها نیست؛ آنها هم به جای خود مهم است امّا یک اقتصاد نابسامان بر روی فرهنگ جامعه هم اثر میگذارد؛ ‌یعنی تأثیر کج و کوله بودن و ناموزون بودن اقتصاد کشور بر روی مسائل اجتماعی و بر روی مسائل فرهنگی هم نباید نادیده ‌گرفته بشود. تورّمِ بالا، در چند سال پی‌درپی خیلی چیز مهمّی است؛ سالهای متعدّد، پشت سر هم تورّم بالا. خب، این روی نظام ‌توزیع درآمدها در کشور اثر میگذارد و توزیع درآمدهای کشور را ناموزون میکند؛ یک عدّه‌ای محروم میمانند، یک عدّه‌ای هم حالا ‌از طرق مختلفی جیبهایشان پُر میشود. از هر دو طرف، ایجاد فساد خواهد شد؛ هم از طرف فقر، فسادهای فرهنگی، اجتماعی به ‌وجود می‌آید؛ هم از طرف آن مجموعه‌ای که توانسته‌اند از این آبهای گل‌آلود ماهی بگیرند، استفاده‌ی نامشروع کنند، حرام‌خوری ‌کنند، از ناحیه‌ی آنها هم فسادهایی به وجود می‌آید. تورّم یک مسئله‌ی صرفاً اقتصادی به نظر میرسد امّا انسان میبیند نه، این ‌میتواند بر روی فرهنگ مردم، افکار مردم، رفتار مردم، مسائل اجتماعی کشور اثر بگذارد. خیلی از فسادهای اجتماعی و فرهنگی ‌هست که اگر ما سر نخ اینها را دنبال کنیم، به همین پولهای حرام و برخورداری‌های تبعیض‌آمیز خواهیم رسید‌.‌1402/01/15
لینک ثابت
مسائل اقتصادی کشور

‌[یک الزام برای عملی شدن شعار مهار تورم و رشد تولید] ، ثبات در سیاستها و تصمیم‌های اقتصادی است. اینکه در سیاستهای ‌پولی‌مان، در سیاستهای مالی‌مان، دائماً تغییراتِ پی‌در‌پی بدهیم، خیلی مضر است برای کشور؛ خیلی مضر است. حالت ‌بی‌اطمینانی به وجود می‌آورد، کارآفرین را مردّد میکند، آن کسی را که میخواهد سرمایه‌گذاری کند و کارآفرینی کند، مردّد ‌میکند. ما حالا دنبال سرمایه‌گذاری خارجی هم هستیم، به خارجی‌ها میگوییم بیایند سرمایه‌گذاری کنند؛ هر کسی که میتواند و ‌مایل است، بیاید سرمایه‌گذاری کند، او هم سود میبرد، ما هم سود میبریم؛ داخلی‌ها که به طریق اولیٰ. خدا رحمت کند مرحوم ‌عسگراولادی را! سالها پیش اینجا جلسه‌ای بود،‌ ایشان صحبت کرد گفت شما از خارجی‌ها میخواهید که بیایند سرمایه‌گذاری ‌کنند، خارجی‌ها نگاه میکنند به سرمایه‌گذاران داخلی؛ اینها ــ به تعبیر او ــ ویترین نظامند، جعبه‌آینه‌ی نظامند؛ میخواهند ‌ببینند که شما با کارفرمای داخلی و کارآفرین داخلی چه‌جوری رفتار میکنید، بعد اگر چنانچه دیدند خوب رفتار میکنید، آنها هم ‌می‌آیند. این حرف درستی است. تغییر سیاستها، تبدیل جهت‌گیری‌ها، خیلی ضربه میزند. بنابراین، یکی از مهم‌ترین بحثها ثبات ‌در سیاستهای پولی و مالی و مانند اینها است‌.‌1402/01/15
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی