newspart/index2
اقتصاد مردمی / دخالت مردم در اقتصاد/ حضور مردم در اقتصاد
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اقتصاد مردمی

مشکلاتی... که متوجّه ما میشود درست بشکافیم. حالا مثلاً فرض بفرمایید ما از تحریم صدمه دیدیم و آسیب‌هایی از تحریم به اقتصاد ما، به ‌مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ این آسیب‌ها ناشی از چیست؟ انسان اگرچنانچه درست موشکافی کند، میبیند این آسیب‌ها بیشتر ناشی از ‌وابستگی ما به نفت است مثلاً؛ یا بیشتر ناشی از عدم حضور مردم در متن میدان اقتصادی است، [یعنی] دولتی کردن اقتصاد؛ بیشتر ناشی از ‌اینها است‌. ‌اگر ما نگاه کنیم و عامل اصلی را بشناسیم و آن عامل اصلی را به‌نحوی علاج کنیم، تحریم یا بی‌اثر خواهد شد یا کم‌اثر خواهد شد. ‌اینکه دشمن میتواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار میدهد، به‌خاطر این است که ما نفت را در زندگی ‌خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کرده‌ایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد میکند، دستگاه‌های گوناگون دولتی مورد تحریم قرار میگیرند، به‌خاطر ‌این است که این دستگاه‌ها متعلّق به دولتند‌. ‌ما میتوانستیم در عرصه‌ی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که ‌کردیم در اوایل انقلاب که همین‌طور اصرار کردیم بر اینکه همه‌چیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ‌ما سپردیم به دولت، خب نتیجه‌اش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد‌.‌1393/12/21
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

‌ [اقتصاد مقاومتی] مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، ‌حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامه‌ریزی، ‌زمینه‌سازی، ظرفیّت‌سازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ به‌عنوان یک ‌مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوء‌استفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، ‌جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آماده‌سازی شرایط، وظیفه‌ی دولت است؛ تسهیل ‌میکند.‌1393/01/01
لینک ثابت
همراهی پشتیبانی الهی با حضور مردم در صحنه

[از ویژگی‌های سیاستهای اقتصاد مقاومتی] مردم‌محوری است که در این سیاستها ملاحظه شده. تجربه هم به ما نشان میدهد، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم می‌آیند دست خدا هم هست. یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة؛(۱) هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونه‌ی آن، دفاع هشت‌ساله، نمونه‌ی آن خود انقلاب، و نمونه‌ی آن گذر از گردنه‌های دشوار این ۳۵ سال [است] چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینه‌ی اقتصادی به این کمتر بها دادیم. سیاستهای اصل ۴۴ را که ما تصویب کردیم و ابلاغ کردیم، برای همین بود؛ البته حق آن چنان‌که باید و شاید ادا نشد. من در همین‌جا همان سالها، در جلسه‌ی با مسئولین راجع به سیاستهای اصل ۴۴ صحبت کردم؛ مورد تصدیق همه بود؛ در عمل هم کارهایی انجام گرفت که بایستی شکرگزار بود، لکن آنچنان که حق آن سیاستها بود عمل نشد. ما بایست به مردم تکیه کنیم، بها بدهیم؛ مردم با امکاناتشان باید بیایند در وسط میدان اقتصادی؛ فعالان، کارآفرینان، مبتکران، صاحبان مهارت، صاحبان سرمایه، نیروهای متراکم و بی‌پایانی که در این کشور وجود دارد، که واقعاً این نیروها هم بی‌شمارند. بنده سالهای متمادی است که سروکار دارم با قشرهای مختلف مردم؛ درعین‌حال گاهی یک چیزهایی برای ما آشکار میشود که من میبینم از اینها هم غافل بودیم. این‌قدر عناصر آماده‌ی به کار، یا دارای مهارت، یا دارای ابتکار، یا دارای دانش، یا دارای سرمایه در کشور هستند که اینها تشنه‌ی کارند؛ دولت بایستی برای حضور اینها زمینه‌سازی کند، اینها را راهنمایی کند که کجاها میتوانند توان خودشان را به کار ببندند، از آنها حمایت بکند؛ مسئولیت عمده‌ی دولت این است. حالا فعالیت اقتصادی دولت در یک بخشهای ناگزیری، قهراً وجود خواهد داشت؛ لکن باید فعالیت اقتصادی به مردم داده بشود.1392/12/20

1 ) خطبه 127 : از سخنان آن حضرت است باز هم به خوارج
فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلَّا أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّي أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) بِضَلَالِي وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِي وَ تُكَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِي سُيُوفُكُمْ عَلَى عَوَاتِقِكُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ الْبُرْءِ وَ السُّقْمِ وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ يُذْنِبْ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) رَجَمَ الزَّانِيَ الْمُحْصَنَ ثُمَّ صَلَّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ وَ قَتَلَ الْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِيرَاثَهُ أَهْلَهُ وَ قَطَعَ السَّارِقَ وَ جَلَدَ الزَّانِيَ غَيْرَ الْمُحْصَنِ ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِمَا مِنَ الْفَيْ‏ءِ وَ نَكَحَا الْمُسْلِمَاتِ فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بِذُنُوبِهِمْ وَ أَقَامَ حَقَّ اللَّهِ فِيهِمْ وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ يُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ النَّاسِ وَ مَنْ رَمَى بِهِ الشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَهُ وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْبُغْضُ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ خَيْرُ النَّاسِ فِيَّ حَالًا النَّمَطُ الْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ فَإِنَّمَا حُكِّمَ الْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا الْقُرْآنُ وَ يُمِيتَا مَا أَمَاتَ الْقُرْآنُ وَ إِحْيَاؤُهُ الِاجْتِمَاعُ عَلَيْهِ وَ إِمَاتَتُهُ الِافْتِرَاقُ عَنْهُ فَإِنْ جَرَّنَا الْقُرْآنُ إِلَيْهِمُ اتَّبَعْنَاهُمْ وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَيْنَا اتَّبَعُونَا فَلَمْ آتِ لَا أَبَا لَكُمْ بُجْراً وَ لَا خَتَلْتُكُمْ عَنْ أَمْرِكُمْ وَ لَا لَبَّسْتُهُ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا اجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَى اخْتِيَارِ رَجُلَيْنِ أَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَلَّا يَتَعَدَّيَا الْقُرْآنَ فَتَاهَا عَنْهُ وَ تَرَكَا الْحَقَّ وَ هُمَا يُبْصِرَانِهِ وَ كَانَ الْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَيَا عَلَيْهِ وَ قَدْ سَبَقَ اسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي الْحُكُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ الصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَ جَوْرَ حُكْمِهِمَا .
ترجمه:
اگر به گمان خود جز اين را قبول نكنيد كه من اشتباه كردم و گمراه شدم، چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به گمراهى من گمراه مى‏دانيد، و آنان را به خطاى من مؤاخذه مى‏كنيد، و به گناه من تكفير مى‏نماييد شمشيرهايتان بر دوشتان قرار دارد، بر سالم و نا سالم فرود مى‏آوريد، و گناهكار و بى‏گناه را با هم مخلوط مى‏كنيد، و حال اينكه مى‏دانيد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله زناكار همسردار را سنگسار مى‏كرد سپس بر جنازه‏اش نماز مى‏خواند و ارثش را به اهلش مى‏سپرد، قاتل را مى‏كشت و ارثش را به زن و فرزندش مى‏داد، دست سارق را قطع مى‏كرد، و زناكار بى‏همسر را تازيانه مى‏زد، آن گاه قسمت هر دو را از غنيمت مى‏پرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسرى بگيرند، پيامبر صلّى اللّه عليه‏ و آله گناهكاران را به خاطر گناهشان مؤاخذه مى‏كرد، و حق خدا را نسبت به آنان اجرا مى‏نمود، ولى سهم اسلامى آنان را از آنان منع نمى‏كرد، و نامشان را از دفتر مسلمانان حذف نمى‏نمود. اما شما بدترين مردم هستيد، و شيطان شما را به موارد كفر و طغيان انداخته، و به سرگردانى دچار كرده. به زودى دو دسته در باره من به هلاكت مى‏افتند: يكى محبّى كه در محبت افراط كند و افراطش او را به راه ناحق برد، و ديگرى دشمنى كه تجاوز از حد كند و دشمنى بى‏حدّش او را به غير راه حق برد. بهترين مردم در باره من مردم معتدل هستند، پس ملازم راه وسط باشيد و با اكثريت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه يكسو شده از مردم بهره شيطان است، چنان كه گوسپند دور مانده از گله نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. بنا بر اين اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند از آنان پيروى مى‏كنيم، و اگر آنان را به سوى ما بكشد بايد از ما پيروى كنند. پس اى بى‏ريشه‏ها شرّى براى شما نياورده‏ام، و در كارتان فريبتان نداده‏ام، و شما را به اشتباه نينداخته‏ام، رأى خودتان به انتخاب دو نفر قرار گرفت، ما هم از آنان پيمان گرفتيم كه از حدود قرآن تجاوز نكنند، ولى هر دو گمراه شدند و حق را ترك كردند در حالى كه به حق بصيرت داشتند، مقتضاى طبعشان جور و ستم بود و به آن راه رفتند، در صورتى كه قبل از آنكه رأى به باطل بدهند و حكم ظالمانه نمايند با آنان شرط كرديم كه به عدالت حكم كنند و حق را منظور دارند.
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

‌ ‌[از ویژگی‌های سیاستهای اقتصاد مقاومتی] مردم‌محوری است که در این سیاستها ملاحظه شده. تجربه هم به ما نشان میدهد، بیانات و معارف ‌اسلامى هم تأکید میکند که هرجا مردم مى‌آیند دست خدا هم هست. «ید الله مع الجماعه»؛ هرجا مردم هستند، عنایت الهى وکمک الهى‌و ‌پشتیبانى الهى هم هست؛ نشانه و نمونه‌ى آن، دفاع هشت‌ساله، نمونه‌ى آن خود انقلاب، و نمونه‌ى آن گذر از گردنه‌هاى دشوار این ۳۵ سال ‌‌[است] چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینه‌ى اقتصادى به این کمتر بها دادیم. سیاستهاى‌اصل ۴۴ را که ما تصویب کردیم ‌و ابلاغ کردیم، براى همین بود؛ البتّه حقّ آن‌چنان‌که باید و شاید ادا نشد... ما بایست به مردم تکیه کنیم، بها بدهیم؛ مردم با امکاناتشان باید ‌بیایند در وسط میدان اقتصادى؛ فعّالان، کارآفرینان، مبتکران، صاحبان مهارت، صاحبان سرمایه، نیروهاى متراکم و بى‌پایانى که در این کشور ‌وجود دارد، که واقعاً این نیروها هم بى‌شمارند.‌1392/12/20
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

ما اگر میخواهیم مردم در صحنه‌ی اقتصاد باشند، باید صحنه‌ی اقتصادی امنیت داشته باشد؛ اگر امنیت را میخواهیم، بایستی دست مفسد و ‌سوءاستفاده‌چی و دورزننده‌ی قانون و شکننده‌ی قانون بسته بشود؛ مبارزه‌ی با فساد این است؛ این باید جدی گرفته بشود؛ امروز خوشبختانه ‌مسئولین این را میگویند، لکن گفتن کافی نیست. همه‌ی مسئولین - چه مسئولین اجرائی، چه مسئولین قضائی و چه مسئولین قوه‌ی مقننه - ‌در این جهت مسئولند. اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادی کشور مثل یک خانه‌ی بی درودروازه‌ای بود که هرکه خواست آمد، هرجور ‌خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجیبِ شایسته‌ی متینی که میخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو ‌نمی‌آید. شفاف‌سازی، شرط اصلی این فسادستیزی است؛ باید شفاف‌سازی بشود، باید فضای رقابتی به‌وجود بیاید، باید فضای با ثبات به‌وجود ‌بیاید؛ فعالِ اقتصادی در این شرایط خواهد آمد و احساس امنیت خواهد کرد. آن وقت در یک چنین فضایی آن کسی که با ابتکار خود یا ‌سرمایه‌ی خود یا کارآفرینی خود ثروتی به‌دست می‌آورَد، نظام اسلامی از او حمایت میکند و تأیید میکند. اگر چنانچه فضا فضای سالمی شد، ‌‌[آن‌وقت] کسب ثروت و کسب درآمد یک چیز مباح و مورد تأیید و مورد حمایت نظام است‌.‌1392/12/20
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

بخش خصوصی را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتی شرائطی دارد، ارکانی ‌دارد؛ یکی از ‌بخشهایش همین تکیه‌‌ی به مردم است؛ همین سیاستهای اصل ۴۴ با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر ‌باید دنبال شود؛ این جزو ‌کارهای اساسی شما [اعضای هیئت دولت] است. در بعضی از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم ‌که بخش خصوصی به خاطر کم‌‌توانیاش ‌جلو نمی‌آید. خب، باید فکری بکنید برای اینکه به بخش خصوصی توانبخشی بشود؛ حالا ‌از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ ‌لازم است؛ از هر طریقی که لازم است، کاری کنید که بخش خصوصی، بخش ‌مردمی، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتی معنایش این است ‌که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی ‌در کشور محفوظ بماند، هم آسیب‌‌پذیریاش کاهش پیدا کند. یعنی وضع ‌اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ‌ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند ‌و اختلال پیدا کند. یکی از شرائطش، ‌استفاده از همه‌‌ی ظرفیتهای دولتی و مردمی است؛ هم از فکرها و اندیشه‌‌ها و راهکارهائی که صاحبنظران ‌میدهند، استفاده کنید، ‌هم از سرمایه‌‌ها استفاده شود‌‌‌.‌
به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود... تصور نشود ما میتوانیم سرمایه‌‌گذاری مردمی و کار سالم مردمی داشته باشیم، بدون مبارزه‌‌ی با مفاسد ‌اقتصادی؛ و تصور نشود که مبارزه‌‌ی با مفاسد اقتصادی موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایه‌‌گذاری مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون ‌اکثر کسانی که میخواهند وارد میدان اقتصادی بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمی هستند؛ حالا یکی دو نفر هم آدمهای ناسالم پیدا میشوند. ‌باید با چشمهای تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانی نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینی تسهیلات بانکی ‌بگیرند، اما کارآفرینیِ واقعی انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوه‌‌ی قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکاری ‌قوه‌‌ی مجریه و قوه‌‌ی قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمی است‌.‌
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی است؛ صنعت و کشاورزی... واحدهای کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه ‌واحدهای بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهی‌‌شان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده‌‌ی واحدهای بزرگ ما ‌وضعشان اینجور است...‌‌ ‌لیکن باید به فکر واحدهای متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلی مهم است، اینها در زندگی مردم تأثیرات مستقیم دارد.‌1391/06/02

لینک ثابت
اقتصاد مردمی

مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. این سیاستهاى اصل ۴۴ که اعلام شد، میتواند یک تحوّل به‌وجود بیاورد؛ و این کار ‌باید انجام بگیرد. البتّه کارهایى انجام گرفته و تلاشهاى بیشترى باید بشود. بخش خصوصى را باید توانمند کرد؛ هم به فعّالیّت اقتصادى تشویق ‌بشوند، هم سیستم بانکى کشور، دستگاه‌هاى دولتى کشور و دستگاه‌هایى که میتوانند کمک کنند - مثل قوّه‌ى مقننّه و قوّه‌ى قضائیّه - کمک ‌کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.‌1391/05/03
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. این نیازمند توانمند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است؛ که اینها را باید مسئولین در اختیار ‌مردم بگذارند و امیدواریم ان‌شاءالله این روند روزبه‌روز توسعه پیدا کند. البته رسانه‌ها نقش دارند، رادیو و تلویزیون نقش دارند، میتوانند مردم را ‌آگاه ‌
کنند؛ دولت هم باید فعال برخورد کند و بتوانند ان‌شاءالله مسئله‌ی اقتصادی را پیش ببرند.1390/01/01

لینک ثابت
تلاش عده ای برای غليظتر كردن اقتصاد دولتی در دهه‌ی 60

از جمله‌ی چیزهائی كه ما در باب مسائل اقتصادی رویش تكیه میكنیم و به عنوان توصیه‌ی جزمی مطرح میكنیم، مسئله‌ی سیاستهای اصل 44 است. خیلی بایستی به این سیاستها اهتمام ورزید. خوب، حالا در مقایسه‌ی خصوصی‌سازی در سالهای طولانیِ گذشته با این چند سال، آماری ذكر میشود؛ این آمار، آمار درستی است؛ منتها آن زمان سیاستهای اصل 44 ابلاغ نشده بود. یعنی آن زمانی كه اصلاً بحث سیاستهای اصل 44 نبود، آن وقت را نباید ملاحظه كرد؛ بعد كه آن سیاستها ابلاغ شد، اصلاً وضع مسئله‌ی اقتصاد عوض شد؛ در واقع حركت جدیدی در اقتصاد كشور آغاز شد. لذا مقایسه‌ی با قبل از آن دوران، مقایسه‌ی تعیین‌كننده‌ای نیست. در همین دوران، ما بایستی ببینیم در باب اصل 44 چه كار كردیم؛ این مهم است. ببینید، روح اصل 44 هم این بود كه ما بتوانیم اولاً سرمایه‌های مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه‌ی اقتصاد كنیم. باید سرمایه‌های مردم و مدیریت مردم - بخش خصوصی - وارد عرصه‌ی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتی باقی ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد. البته در همان محدوده‌ای كه این سیاستها اجازه میدهند و با همان رعایتهائی كه در قانون پیش‌بینی شده - كه قانون هم قانون دقیقی است، قانون خوبی است - این را باید رعایت كنید.

البته در برخی از سرمایه‌گذاری‌ها بخش خصوصی ناتوان است؛ یعنی واقعاً توانائی سرمایه‌گذاری ندارد. خوب، علاجش چیست؟ اگر بخش خصوصی همین طور ناتوان بماند، هیچ گرهی باز نخواهد شد؛ باید سیاستها برود به این سمت كه شما بخش خصوصی را قادر كنید بر اینكه بتواند زیر بار برخی از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ برود. این هم میشود یكی از سیاستها. البته دولت وقتی كه شانه‌ی خودش را از فعالیتهای اقتصادی خالی میكند، معنایش این نیست كه از اقتصاد كناره میگیرد؛ نه، سیاستگذاری‌ها باز هم در اختیار دولت است، دست دولت است؛ یعنی بایستی سیاست را دولت بگذارد، بایستی نظارت را دولت بكند.
در آن سالهای دهه‌ی 60 كه آقایان همین طور به سمت روزبه‌روز غلیظتر كردن اقتصاد دولتی میرفتند، من مثال میزدم و میگفتم فرض كنید یك موتوری است كه میتواند این بار سنگین را برساند و شما هم در كنار موتور راه میروید، یا خودتان پشت فرمان می‌نشینید و هدایتش میكنید. شما این موتور را كنار گذاشتید و همه‌ی باری را كه توی این وانت است، خودتان روی دوش گرفتید، هِن و هِن دارید جلو میروید؛ هم نمیرسید، هم خسته میشوید، هم همه‌ی بار حمل نمیشود، هم این موتور اینجا بیكار میماند. این موتور، بخش خصوصی است. این را آن زمان به آنها میگفتیم، اثر هم نمیكرد. امام هم هرچه میگفتند به مردم بدهید، اینها میگفتند مراد از مردم، بخش خصوصی نیست - مراد نظر امام را توجیه میكردند! - مردم یعنی توده‌ی مردم. به توده‌ی مردم چه جوری میشود كمك كرد؟ دولت اقتصاد را در دست بگیرد، به توده‌ی مردم كمك كند. فرمایش امام را اینجوری معنا میكردند! خوب، این توجیه، غلط بود.
الان فضا، فضای دیگری است. همان كسانی كه آن زمان آنجور حرف میزدند، حالا صد و هشتاد درجه برگشته‌اند؛ یعنی باز هم در حد تعادل قرار ندارند، خط وسط نیستند. آن افراط بود، این طرف هم همانها دارند تفریط میكنند. بالاخره یك خط متعادلی وجود دارد. خط متعادل همین است: سرمایه‌ی مردم و مدیریت مردم اقتصاد را بر دوش بگیرد و كنترل و هدایت به عهده‌ی دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه این كار بخوبی انجام بگیرد - كه البته در كوتاه‌مدت هم انجام نمیگیرد؛ این جزو كارهای میان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد - واقعاً یك فرجی برای اقتصاد كشور خواهد شد.1389/06/08

لینک ثابت
اصل ۴۴ قانون اساسی, حمایت از سرمایه ایرانی, بخش خصوصی, اقتصاد مردمی

روح اصل ۴۴ این بود كه ما بتوانیم اولا سرمایه‌های مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه‌ی اقتصاد كنیم.1389/06/08
لینک ثابت
اصل ۴۴ قانون اساسی, حمایت از سرمایه ایرانی, بخش خصوصی, اقتصاد مردمی

باید سرمایه‌های مردم و مدیریت مردم- بخش خصوصی- وارد عرصه‌ی اقتصاد بشود؛1389/06/08
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

روح [سیاستهای] اصل ۴۴ این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایه‌های مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه‌ی اقتصاد کنیم. باید سرمایه‌های ‌مردم ‌و مدیریت مردم‌ - ‌بخش خصوصی - وارد عرصه‌ی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتی باقی ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد. ‌البته در ‌همان محدوده‌ای که این سیاستها اجازه میدهند و با همان رعایتهائی که در قانون پیش‌بینی شده - که قانون هم قانون ‌دقیقی است، قانون ‌خوبی است - این را باید رعایت کنید‌.‌‌ البته در برخی از سرمایه‌گذاریها بخش خصوصی ناتوان است؛ یعنی ‌واقعاً توانائی سرمایه‌گذاری ندارد. خوب، ‌علاجش چیست؟ اگر بخش خصوصی همین طور ناتوان بماند، هیچ گرهی باز نخواهد شد؛ ‌باید سیاستها برود به این سمت که شما بخش ‌خصوصی را قادر کنید بر اینکه بتواند زیر بار برخی از سرمایه‌گذاریهای بزرگ برود. ‌این هم میشود یکی از سیاستها. البته دولت وقتی که شانه‌ی ‌خودش را از فعالیتهای اقتصادی خالی میکند، معنایش این نیست که ‌از اقتصاد کناره میگیرد؛ نه، سیاستگذاریها باز هم در اختیار دولت است، ‌دست دولت است؛ یعنی بایستی سیاست را دولت بگذارد، ‌بایستی نظارت را دولت بکند‌.‌‌ در آن سالهای دهه‌ی ۶۰ که آقایان همین طور به سمت ‌روزبه‌روز غلیظتر کردن اقتصاد دولتی ‌میرفتند، من مثال میزدم و میگفتم فرض کنید یک موتوری است که میتواند این بار سنگین را برساند و ‌شما هم در کنار موتور راه ‌میروید، یا خودتان پشت فرمان مینشینید و هدایتش میکنید. شما این موتور را کنار گذاشتید و همه‌ی باری را که توی ‌این وانت ‌است، خودتان روی دوش گرفتید، هِن و هِن دارید جلو میروید؛ هم نمیرسید، هم خسته میشوید، هم همه‌ی بار حمل نمیشود، هم ‌این ‌موتور اینجا بیکار میماند. این موتور، بخش خصوصی است. این را آن زمان به آنها میگفتیم، اثر هم نمیکرد. امام هم هرچه ‌میگفتند به مردم ‌بدهید، اینها میگفتند مراد از مردم، بخش خصوصی نیست‌ - ‌مراد نظر امام را توجیه میکردند! - مردم یعنی ‌توده‌ی مردم. به توده‌ی مردم چه ‌جوری میشود کمک کرد؟ دولت اقتصاد را در دست بگیرد، به توده‌ی مردم کمک کند. فرمایش ‌امام را اینجوری معنا میکردند! خوب، این توجیه، ‌غلط بود‌‌‌. ‌الان فضا، فضای دیگری است. همان کسانی که آن زمان آنجور حرف ‌میزدند، حالا صد و هشتاد درجه برگشته‌اند؛ یعنی باز هم در حد ‌تعادل قرار ندارند، خط وسط نیستند. آن افراط بود، این طرف هم ‌همانها دارند تفریط میکنند. بالاخره یک خط متعادلی وجود دارد. خط متعادل ‌همین است: سرمایه‌ی مردم و مدیریت مردم ‌اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهده‌ی دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه این کار ‌بخوبی انجام بگیرد - که البته در ‌کوتاه‌مدت هم انجام نمیگیرد؛ این جزو کارهای میان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد - واقعاً یک ‌فرجی برای اقتصاد کشور ‌خواهد شد‌‌‌.‌1389/06/08
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

حضور مردم در صحنه‌ها توانست دشمن را مأیوس کند... این حضور فقط در عرصه‌ی سیاست نیست، فقط در انتخابات نیست؛ در عرصه‌های ‌سازندگی، در عرصه‌ی اقتصادی، مردم حضور داشته باشند. همانطور که گفتم، این سخن مربوط به همه‌ی ملت ایران است، اما در خصوص بیجار ‌هم این مسأله معنا پیدا میکند و مصداق دارد.‌
مردم بیجار شهر خودشان، بیابانهای سرسبز و خرم خودشان، منطقه‌ی بسیار پر برکت خودشان را قدر بدانند. اینی که شنیده میشود مردم بعضاً از ‌این شهرستان به نقاط دوردست مهاجرت میکنند، این برخلاف حضور است؛ حضور اقتصادی.‌‌ ‌باشید، بمانید، اینجا را آباد کنید. گذشت آن دورانی ‌که دولتها نمیخواستند نگاه به مناطق دوردست بکنند. خوشبختانه دولت خدمتگزار نگاه به اقصی نقاط کشور میکند و مسائل اقصی نقاط کشور ‌را مورد توجه قرار میدهد. من میبینم، مشاهده میکنم، از نزدیک ناظر هستم، میبینم نسبت به مسائل شهرستانها و استانها چطور دقت دارند. ‌نسبت به همین بیجار، آن روز من دیدم مسئولانِ دولتی، مشکلات این منطقه و این شهرستان را بدرستی متوجهند؛ مسئله‌ی کمبود آب، ‌مسئله‌ی سرازیر شدن سدها به سمت استانهای دیگر و محروم ماندن اینجا از آب را توجه دارند و اینها چیزهائی است که مسئولین استان به اینها ‌توجه دارند، در فکر علاج‌جوئی نسبت به این مسائل هستند؛ دنبال اینند که این مسائل را حل کنند. این خیلی مغتنم است که مسئولین کشور ‌به فکر مناطق گوناگون کشور - ولو آن جاهائی که از مرکز دور است، ولو آن جاهائی که برای بسیاری از مردم کشور ناشناخته است - باشند. ‌این خیلی مغتنم است، خیلی خوب است. مردم خود منطقه باید همکاری کنند. همکاری کنید، حضور داشته باشید. این حضور، یکی از مهمترین ‌مسائلی است که برای ادامه‌ی حرکت عظیم ملت ایران در سطح کشور و در اینجا و در سطح استان، مطرح است. شهر خودتان، دیار خودتان، آب ‌و خاک پر برکت و زیبا و پر طراوت و سر سبز خودتان را قدر بدانید، مغتنم بشمارید، از آنها بهره ببرید. مسئولین هم کمک کنند، دست به دست ‌هم بدهید.‌‌ ‌این هم مسئله‌ی حضور است‌.‌1388/02/28

لینک ثابت
اقتصاد مردمی

این همت مردم است که می‌تواند کشور را بی‌نیاز کند. سرمایه‌گذاری‌هائی‌ که مردم انجام می‌دهند در بخشهای مختلف، بسیار ارزشمند است؛ ‌بخصوص در بخشهای تولیدی. و من برای آن مردمی که به کارهای خدمت‌رسانی به مردم علاقه‌مندند، این را بهترین عمل، بهترین حسنه و ‌صدقه می‌دانم که در کارهای تولیدی سرمایه‌گذاری‌ کنند؛ هم اشتغال ایجاد شود، هم به پیشرفت کشور کمک کند، هم فقر و محرومیت را از ‌بخشهای مهمی از کشور برطرف کند. این آن سیاست عمومی نظام جمهوری اسلامی است: کمک گرفتن از سرمایه‌ی‌ مالی، سرمایه‌ی‌ فکری، ‌بازوی توانا و کارآمد مردم عزیزمان که کشور مال آن‌هاست و آینده متعلق به آن‌هاست‌.‌1387/02/19
لینک ثابت
اقتصاد مردمی

از سیاستهای اصل ۴۴ همه باید استفاده کنند. کسانی که توانایی سرمایه‌گذاری دارند، حتّی افرادی که می‌توانند سرمایه‌گذاری را با اجتماع و ‌شرکت انجام دهند، این‌ها راه دارد. آحاد مردم و صنوف مختلف مردم می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند؛ می‌توانند در این راه با یکدیگر شریک شوند و ‌سهیم باشند. علاوه بر سهام عدالتی که تقریباً ده میلیون نفر را شامل می‌شود- که مال دو دهک پائین جامعه است- بقیه‌ی آحاد مردم هم ‌می‌توانند از این سیاستها استفاده کنند؛ راه دارد. مسئولین دولتی باید راه‌های مشارکت مردم را در فعالیتهای اقتصادی به آن‌ها بگویند. این ‌سیاستها به معنای تولید ثروت عمومی برای جامعه است. تولید ثروت از نظر اسلامی بی‌مانع است. تولید ثروت با غارت ثروت دیگران فرق دارد. ‌یک‌وقت کسی به اموال عمومی دست‌درازی می‌کند، یک‌وقت کسی بی‌قانون و بدون پیروی از قانون به دستاوردهای مادی می‌رسد؛ این‌ها ‌ممنوع است؛ اما از طریق قانونی، تولید ثروت از نظر شارع مقدس و از نظر اسلام، مطلوب و مستحسن است. ثروت را تولید کنند، منتها در ‌کنارش اسراف نباشد. اسلام به ما می‌گوید ثروت تولید کنید، اما اسراف نکنید. مصرف‌گرایی افراطی مورد قبول اسلام نیست. آنچه که از تولید ‌ثروت به دست می‌آورید، باز همان را وسیله‌ای برای تولید ثروت دیگر بکنید. مال را نه به صورت راکد و نازا در بیاورید- که در اسلام اسمش کنز ‌کردن است- نه به صورت ولخرجی و ولنگاری در مصرف مال، آن را صرف در چیزهای غیر لازم زندگی کنید؛ اما با توجه به این‌ها، ثروت را ‌برای خودتان تولید کنید. ثروت آحاد مردم، ثروت عموم کشور است؛ همه از آن سود می‌برند. روح اصل ۴۴‌‌ ‌و سیاستهای اصل ۴۴ این است. ‌طوری بشود که منابع درآمدی آحاد مردم، بخصوص طبقات ضعیف، متنوع شود؛ مردم بتوانند گشایشی پیدا کنند؛ این یک گام بلند در راه رفاه ‌عمومی است‌.‌1386/01/01
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی