مقاومت اسلامی / مقاومت/مقاومت اسلامی لبنان/مقاومت اسلامی فلسطین
انتفاضهای که اینک در سرزمینهای اشغالی برای سوّمین بار آغاز شده، مظلومتر از دو انتفاضهی گذشته، امّا درخشان و پُرامید در حرکت است و به اذن الله خواهید دید که این انتفاضه، مرحلهی بسیار مهمّی از تاریخ مبارزات را رقم خواهد زد و شکستی دیگر بر رژیم غاصب تحمیل خواهد کرد. این غدّهی سرطانی، از هنگام آغاز، مرحلهای رشد کرده و به بلای کنونی تبدیل شده و درمان آن نیز باید مرحلهای باشد، که چند انتفاضه و مقاومت پیگیر و مستمر توانسته است اهداف مرحلهای بسیار مهمّی را محقّق سازد و همچنان توفنده به پیش میتازد تا دیگر اهداف خود را، تا زمان آزادی کامل فلسطین محقّق سازد.۱۳۹۵/۱۲/۰۳
لینک ثابت
جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدا بر نادرستی این نوع روشهای سازشکارانه تأکید کرد و آثار زیانبار و خسارتهای سنگین آن را گوشزد نمود. فرصتی که به روند سازش داده شد، آثار مخرّبی در مسیر مقاومت و مبارزهی ملّت فلسطین به همراه داشت، امّا تنها فایدهی آن، اثبات نادرستی تصوّر واقع بینی در عمل بود. اساساً روش و طریقهی شکلگیری رژیم صهیونیستی به گونهای است که نمیتواند از توسعهطلبی و سرکوبگری و تضییع حقوق حقّهی فلسطینیان دست بردارد؛ زیرا موجودیّت و هویّت آن در گروِ نابودی تدریجی هویّت و موجودیّت فلسطین است. چه، آنکه موجودیّت نامشروع رژیم صهیونیستی، در صورتی قابلیّت استمرار خواهد داشت که بر ویرانههای هویّت و موجودیّت فلسطین بنا شود. به همین دلیل است که حفاظت از هویّت فلسطینی و پاسداری از همهی نشانههای این هویّتِ بر حق و طبیعی، امری واجب، ضروری و یک جهاد مقدّس است. تا وقتی که نام فلسطین، یاد فلسطین و شعلهی فروزان مقاومت همهجانبهی این ملّت برافراشته بماند، امکان ندارد که پایههای رژیم اشغالگر، مستحکم گردد.۱۳۹۵/۱۲/۰۳
لینک ثابت
اینک مردم فلسطین در کارنامهی سه دههی گذشتهی خود، دو الگوی متفاوت را تجربه کردهاند و میزان تناسب آن با شرایط خویش را دریافتهاند. در مقابل روند سازش، الگوی مقاومت قهرمانانه و مستمرِ انتفاضهی مقدّس قرار دارد که دستاوردهای عظیمی برای این ملّت داشته است. بیدلیل نیست که این روزها مشاهده میکنیم که از سوی مراکز معلومالحال، «مقاومت»، مورد هجوم و یا «انتفاضه»، مورد سؤال قرار میگیرد. از دشمن انتظاری جز این نیست؛ زیرا بهدرستیِ این راه و ثمربخش بودن آن وقوف کامل دارد؛ امّا گاه مشاهده میکنیم که برخی از جریانها و حتّی کشورهایی که در ظاهر ادّعای همراهی با مسئلهی فلسطین را دارند، ولی در حقیقت درصددند تا مسیر درست این ملّت را منحرف کنند، به مقاومت حمله میکنند. ادّعای آنان این است که مقاومت در پی چند دهه از عمر خود، هنوز نتوانسته است آزادی فلسطین را محقّق سازد؛ پس این روش نیازمند بازنگری است! در پاسخ باید گفت: درست است که مقاومت هنوز نتوانسته به هدف غائی خود یعنی آزادی کلِّ فلسطین دست یابد، لیکن مقاومت توانسته است مسئلهی فلسطین را زنده نگه دارد. باید دید اگر مقاومت نبود، اینک در چه شرایطی به سر میبردیم؟ مهمترین دستاورد مقاومت، ایجاد مانع اساسی در برابر پروژههای صهیونیستی است. موفّقیّت مقاومت، در تحمیل یک جنگ فرسایشی به دشمن است، یعنی توانسته برنامهی اصلی رژیم صهیونیستی را که سیطره بر کلِّ منطقه بود، به شکست بکشاند. در این روند، باید بحق، از اصل مقاومت و سلحشورانی که در دورههای مختلف و از همان ابتدای اجرای پردهی تأسیس رژیم صهیونیستی به مقاومت پرداختند و با تقدیم جان خود، پرچم مقاومت را برافراشته نگاه داشته و نسل به نسل آن را منتقل کردند، تجلیل شود. نقش مقاومت در دورههای بعد از اشغال بر کسی پوشیده نیست و یقیناً نمیتوان حتّی نقش مقاومت را در پیروزیِ ولو مختصرِ جنگ سال ۱۳۵۲ مصادف با ۱۹۷۳ میلادی نادیده انگاشت؛ و از سال ۱۳۶۱ مصادف با ۱۹۸۲ میلادی که عملاً بار مقاومت بر دوش مردم داخل فلسطین قرار گرفت، مقاومت اسلامی لبنان -حزبالله- از راه رسید تا یاریگر فلسطینیان در مسیر مبارزاتیشان باشد. اگر مقاومت، رژیم صهیونیستی را زمینگیر نکرده بود، اینک شاهد دستاندازی آن به دیگر سرزمینهای منطقه بودیم؛ از مصر گرفته تا اردن و عراق و خلیج فارس و غیره؛ آری این دستاورد بسیار مهم است، امّا این تنها دستاورد مقاومت نیست و آزادی جنوب لبنان و آزادی غزّه، تحقّق دو هدف مرحلهای مهم در روند آزادی فلسطین به شمار میرود که توانسته است روند گسترش جغرافیایی رژیم صهیونیستی را معکوس گرداند. از اوایل دههی ۶۰ هجری شمسی مصادف با دههی ۸۰ میلادی به بعد، دیگر نهتنها رژیم صهیونیستی قادر نبوده است به سرزمینهای جدیدی دستاندازی کند، بلکه عقبگرد آن با خروج ذلّتبار از جنوب لبنان آغاز شد و با خروج ذلّتبار دیگر از غزّه استمرار یافت. هیچکس نمیتواند منکر نقش اساسی و تعیینکنندهی مقاومت در انتفاضهی نخست باشد. در انتفاضهی دوّم نیز نقش مقاومت، اساسی و برجسته بود. انتفاضهای که در نهایت، رژیم صهیونیستی را وادار کرد تا از غزّه خارج شود. جنگ ۳۳ روزهی لبنان و جنگهای ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه در غزّه، همگی صفحات درخشانی از کارنامهی مقاومت است که موجب افتخار تمام ملّتهای منطقه، جهان اسلام و همهی انسانهای آزادیخواه جهان است.
در جنگ ۳۳ روزه، عملاً همهی راههای امدادرسانی به ملّت لبنان و مقاومان سلحشور حزبالله بسته شده بود، امّا به یاری خداوند و اتّکاء به نیروی عظیم مردم مقاوم لبنان، رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن یعنی ایالات متّحدهی آمریکا، شکست مفتضحانهای را متحمّل شدند که دیگر بهآسانی جرئت حمله به آن دیار را نخواهند کرد. مقاومتهای پی در پی غزّه، که اینک به قلعهی شکستناپذیر مقاومت مبدّل شده است، در طی چند جنگ پیاپی نشان داد که این رژیم، ضعیفتر از آن است که در مقابل ارادهی یک ملّت، توان ایستادگی داشته باشد. قهرمان اصلی جنگهای غزّه، ملّت سلحشور و مقاومی است که باوجود تحمّل چندین سال محاصرهی اقتصادی، امّا با اتّکاء به قدرت ایمان، همچنان از این قلعه دفاع میکند. جای آن دارد که از همهی گروههای مقاومت فلسطین، سرایا القدس از جنبش جهاد اسلامی، کتائب عزّالدّین قسّام از حماس، کتائب شهداء الاقصی از فتح و کتائب ابوعلی مصطفی از جبههی خلق برای آزادی فلسطین که نقش ارزشمندی در این جنگها داشتند، تقدیر به عمل آید.
میهمانان گرامی!
خطرات ناشی از حضور رژیم صهیونیستی هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد و لذا مقاومت باید از همهی ابزارهای لازم برای استمرار کار خود برخوردار باشد و در این مسیر، همهی ملّتها و دولتهای منطقه و همهی آزادیخواهان جهان وظیفه دارند نیازهای اساسی این ملّت مقاوم را تأمین کنند که بستر اصلی مقاومت، ایستادگی و پایداری ملّت فلسطین است که خودْ فرزندان غیور و مقاوم را پرورش داده است. تأمین نیازهای مردم فلسطین و مقاومت فلسطین، وظیفهای مهم و حیاتی است که همه باید به آن عمل کنیم. در این روند، نباید به نیازهای اساسی مقاومت در کرانهیِ باختری بیتوجّه بود که اینک بار اصلی انتفاضهی مظلوم را بر دوش میکشد. مقاومت فلسطین نیز باید با عبرتگیری از گذشتهی خود به این نکتهی مهم توجّه داشته باشد که «مقاومت» و «فلسطین»، ارزشمندتر و والاتر از آن است که در اختلافات میان کشورهای اسلامی و عربی و یا اختلافات داخلی کشورها و یا اختلافات قومی و مذهبی درگیر شود. فلسطینیان، بخصوص گروههای مقاومت باید قدر جایگاه ارزشمند خود را بدانند و به این اختلافات ورود نکنند. کشورهای اسلامی و عربی و همهی جریانهای اسلامی و ملّی، موظّفند در خدمت آرمان فلسطین قرار گیرند. حمایت از مقاومت، وظیفهی همهی ما است و هیچکس حق ندارد در برابر کمک، از آنان انتظار ویژهای داشته باشد. آری، تنها شرط کمک این است که این کمکها در جهت تقویت بُنیهی مردم فلسطین و ساختار مقاومت هزینه شود. پایبندی به اندیشهی ایستادگی در برابر دشمن و مقاومت در همهی ابعاد آن، ضامن استمرار این کمکها است. موضع ما نسبت به مقاومت یک موضع اصولی است و ربطی به گروه خاصّی ندارد. هر گروهی که در این مسیر استوار باشد، با او همراه هستیم و هر گروهی که از این مسیر خارج شود، از ما دور شده است. عمق رابطهی ما با گروههای مقاومت اسلامی فقط به میزان پایبندی آنان به اصل مقاومت مرتبط است.۱۳۹۵/۱۲/۰۳
لینک ثابت
مقاومت، این روزها با توطئهی دیگری نیز دست به گریبان است و آن تلاش دوستنمایانی است که میکوشند مقاومت و انتفاضهی مردم فلسطین را از مسیر خود منحرف ساخته و آن را هزینهی معاملات سرّی خود با دشمنان ملّت فلسطین بنمایند. مقاومت هوشمندتر از آن است که در این دام فروافتد؛ بویژه آنکه ملّت فلسطین رهبر حقیقی مبارزات و مقاومت است و تجارب گذشته نشان میدهد که این ملّت با درک دقیق از شرایط، مانع از اینگونه انحرافات میشود و اگر خدای ناکرده، جریانی از جریانهای مقاومت در این دام فروافتد، این ملّت همچون گذشته میتواند نیاز خود را بازتولید کند. اگر گروهی پرچم مقاومت را بر زمین بگذارد، یقیناً گروهی دیگر از دل ملّت فلسطین برمیآید و آن پرچم را در دست خواهد گرفت.۱۳۹۵/۱۲/۰۳
لینک ثابت
درود و رحمت خداوند نثار روح پُرفتوح همهی شهدای اسلام باد، بویژه شهدای والامقام مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و نیز همهی رزمندگان صادق جبههی مقاومت و نیز روح مطهّر بنیانگذار جمهوری اسلامی که بیشترین اهتمام را به قضیّهی فلسطین مبذول داشت.۱۳۹۵/۱۲/۰۳
لینک ثابت
نفوذ دشمن, نفوذ فرهنگی, مقاومت اسلامی
مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاکریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همهچیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزهی دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده؛ روشها را هم که شما میبینید: این شیوههای فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها؛ [یعنی] انگیزهها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هستهی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
لینک ثابت
مسجد پایگاه بزرگ بسیج فرهنگی و حرکت فرهنگی است؛ شیوهی کار را باید در مسجد آموخت که چهکار کنیم. اوّلاً به شما عرض بکنم حرفی که شما با مأمومین خودتان و مسجدیهای خودتان میزنید، از نطق تلویزیونی و مانند اینها بمراتب کارآمدتر و مؤثّرتر است؛ بارها این را عرض کردهایم که نگاهِ چشمدرچشم و جلسهی نزدیک که نفَس گوینده به شنونده میخورَد، یکچیز دیگری است؛ این فقط هم در اجتماعات ما تجلّی دارد؛ البتّه در کلّ اسلام در نمازهای جمعه و امثال اینها این هست، لکن در بین شیعه، بُروزوظهور بیشتری دارد. این مجالس روضهخوانی، مجالس وعظ و خطابه، مجالس گوناگون خیلی چیزهای مهمّی است؛ اینها را دستکم نباید گرفت، هم از فضای مجازی مؤثّرتر است، هم از صداوسیما مؤثّرتر است، منتها خب دایرهاش محدود است؛ اگرچنانچه این سلسلهی عظیم، این تشکیلات عظیم خوب کار کند و در همهجا کار کند، تأثیراتش برهمهی اینها فائق خواهد آمد و میتوانید شما این جوان را، این مخاطب را به معنای واقعی کلمه مصونیّت ببخشید و میتوانید او را در مقابل این میکروبها و این ویروسهایی که بهطور دائم دارد سرازیر میشود بهطرف این کشور و طرف این نظام واکسینه کنید. بنابراین [مسجد] هستهی مقاومت است، منتها مقاومت بِاَنواعه؛ مقاومت فرهنگی، مقاومت سیاسی، و درجای خود هم مقاومت امنیّتی و نظامی؛ کمااینکه در مساجد [اینگونه بوده].۱۳۹۵/۰۵/۳۱
لینک ثابت
مقاومت اسلامی, نگاه کلان, عدالت اجتماعی, تمدنسازی نوین اسلامی, بصیرت, قدرت تحلیل سیاسی, سبک زندگی
مسجد، [هم] پایگاه مقاومت است، هم [پایگاه] رشد فعّالیّتهای فرهنگی و هدایت فرهنگی و بصیرت فرهنگی [است]؛ در دل فرهنگ، سیاست هم هست. این را هم عرض بکنیم که معنای سیاست فقط این نیست که انسان طرفدار زید و مخالف عمرو باشد یا بعکس؛ سیاست یعنی نگاه به حرکت عمومی جامعه که کدام طرف داریم میرویم؛ آیا به سمت هدفها داریم حرکت میکنیم یا زاویه گرفتهایم و داریم از هدفها دور میشویم؟ معنای واقعی سیاست این است. آنوقت در خلال این نگاه، تکلیف آدمها و اشخاص و گروهها و احزاب و جریانها روشن میشود که آیا داریم به سمت عدالت اجتماعی میرویم؟ آیا داریم به سمت استقلال واقعی دینی میرویم؟ آیا داریم به سمت ایجاد تمدّن اسلامی میرویم، یا داریم به سمت وابستگی به غرب و وابستگی به آمریکا و تحتتأثیر قرار گرفتن نسبت به بافتهها و یافتههای بیمغز غربیها حرکت میکنیم؟ این خیلی مسئلهی مهمّی است که سبک زندگی ما، ما را به کدام طرف دارد میکشانَد؛ این نگاه، نگاه سیاسی است که میبینید از فرهنگ سرچشمه میگیرد؛ بنابراین در دل فرهنگ، سیاست هم هست. با این نگاه به حوادث جامعه باید نگاه کرد.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
لینک ثابت
یک جمله راجع به رژیم صهیونیستی عرض بکنیم؛ بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغهی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّهی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، میدانند دشمن کیست؛ حالا دولتها و بوقهای تبلیغاتی و مانند اینها میخواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، [امّا] به جایی نمیرسد. ملّتها -ملّتهای مسلمان، بخصوص ملّتهای منطقه- حواسشان جمع است و میدانند. خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم [وضع] آمریکا.۱۳۹۴/۰۶/۱۸
لینک ثابت
فرض بفرمایید تروریسم یک مفهومی است که استکبار آن را در یک معنای خاصّی بهکار میبرد؛ یا حقوق بشر یا دموکراسی. فرض بفرمایید که شش ماه بمباران یمن و کوبیدن خانهها و مدارس و بیمارستانها و مانند اینها تروریسم نیست؛ مکرّر در مکرّر حمله کردن به مناطق فلسطینیها در غزّه و غیر غزّه و کشتن صدها بلکه هزارها کودک و زن و مرد بیگناه و انسان بیدفاع تروریسم نیست؛ اینکه مردم بحرین میگویند که ما هر نفر در داخل این کشور یک رأی داشته باشیم، این ربطی به حقوق بشر ندارد، این مطالبهی حقوق بشر نیست؛ امّا دفاع نیروهای مقاومت در فلسطین و لبنان تروریسم است؛ گروههایی که در لبنان یا در فلسطین مقاومت میکنند، با اشغالگر میجنگند، از سرزمین خودشان و از خانهی خودشان دفاع میکنند، اسمش تروریسم است! آنچه در کشورهای مستبدّ دنیا -که جزو اطرافیان و حلقهی نزدیک سلطه و آمریکا در این منطقه محسوب میشوند- میگذرد، ضدّ حقوق بشر نیست؛ امّا فرض کنید مجازات مجرمی که اعتراف به جرم کرده و میکند یا مجازات یک اخلالگری که دهها یا صدها یا هزارها نفر را در یک کشور معتاد میکند به مواد مخدّر، میشود ضدّ حقوق بشر! اینها اینجوری هستند؛ یعنی مفاهیم را خودشان معنا میکنند؛ میخواهند آنجور که خودشان معنا میکنند، دیگران [هم] آنجور بفهمند و با ادبیّات آنها حرف بزنند.۱۳۹۴/۰۶/۱۲
لینک ثابت
ملّتها در مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت کردند یعنی تسلیم نشدند این نکته را توجّه کنید! در طول دهها سالی که رژیم صهیونیستی با پشتیبانی و کمک انگلیس و بعد هم آمریکا، در این منطقه، مرتّب روزبهروز بر قدرت مادّی خود افزود، در این مدّت برخی دولتهای ضعیف و برخی آدمهای ناباب در دولتهای مسلمان گرایش پیدا کردند به جانب صهیونیستها. خیلی از دولتهای مسلمان و برخی از سیاستمداران دنیای اسلام -از جمله رژیم منحوس قبلیِ کشور خود ما و بعضیهای دیگر- با صهیونیستها که غاصب بودند، معارض بودند، متجاوز بودند، آدمکُش بودند، توسعهطلبی داشتند، «از نیل تا فرات» میگفتند، با یک چنین دولتی ارتباطات برقرار کردند و دشمنیها را بکلّی نادیده گرفتند؛ امّا ملّتها نه، ملّتها همچنان در دلشان احساس نفرت از صهیونیسم اشغالگر و دولت صهیونیست موج میزد. ملّتها در این زمینه دنبال دولتها نرفتند. و خب، این برای دولتهای وابستهی به آمریکا و رفیق و همکاسهی با رژیم صهیونیستی، چیز سنگینی بود.
فکر کردند این را باید خراب کنند و ملّتها را باید از صهیونیسم منصرف کنند. چهکار کردند؟ این جنگهای داخلی را راه انداختند؛ این جنگهای سنّی و شیعه، این سازمانهای جنایتکاری از قبیل القاعده و داعش و امثال اینها، ساختهوپرداخته شدند برای اینکه ماها را به جان هم بیندازند و ملّتها را در مقابل هم قرار بدهند. این هم دست متجاوز و خائن آنها است.۱۳۹۴/۰۴/۲۷
لینک ثابت
در لبنان؛ سالهای متمادی رژیم صهیونیستی بخش مهمّی از لبنان را اشغال کرده بود، و استکبار و در رأس آنها آمریکا سکوت کردند؛ سکوت توأم با رضایت. بعد یک گروه مقاومت مؤمنِ فداکاری پیدا شدند که شریفترین گروههای دفاع ملّی، همین گروه مقاومت در لبنان و حزبالله لبنان است -اینها جزو شریفترین گروههای مقاومت ملّی و دفاع ملّی در سطح جهانند؛ ما کمتر گروه مقاومتی را داشتهایم در کشورها که اینجور پاکیزه، باایمان، فداکارانه و موفّق عمل کنند- و کمر به قتل اینها بستهاند و اینها را متّهم میکنند به تروریسم. حزبالله تروریست است؟ نیروی عظیم دفاع ملّی از لبنان، تروریست است؟ اسم این تروریست است؟ پس نیروهای مقاومتی که شما اروپاییها و دیگران بهشان افتخار میکنید در طول تاریخ -در فرانسه و در کشورهای دیگر- که بهعنوان دفاع از میهنشان ایستادهاند، آنها هم تروریست بودند؟ نیرویی که در مقابل متجاوز ایستاده است، در مقابل عوامل استکبار ایستاده است و فداکاری میکند، تروریست است؟ آنوقت دست رژیم کودککُشِ جبّارِ جنایتکارِ صهیونیستی را بهعنوان برادر، بهعنوان دوست همیشگی میفشرند؛ سیاست آنها این است.
علّت اینکه ما از مقاومت لبنان دفاع میکنیم [این است:] چون اینها یک گروه مقاومت -بهمعنای واقعی- در مقابل دشمنند، یک گروه دفاعند، یک گروه شجاعند، فداکارند و ایستادهاند در مقابل [آنها]. اگر اینها نبودند، اسرائیل که یک روزی تا صیدا و جلوتر از صیدا و تا خودِ بیروت هم آمد، امروز بیروت را اشغال میکرد، لبنانی باقی نمیماند؛ گروه مقاومت است که جلوی اینها را گرفته است. آنوقت آمریکاییها، حضرات سیاستمداران صادق و راستگوی آمریکا(!) اینها را میگویند تروریست و ایران را بهخاطر حمایت از اینها میگویند مدافع تروریسم! مدافع تروریسم، شما هستید. شما هستید که داعش راه میاندازید، شما هستید که تروریست تربیت میکنید، شما هستید که صهیونیستهای خبیث و تروریست را زیر بال خودتان نگه میدارید، شما مدافع تروریست [هستید]؛ شما باید محاکمه بشوید بهعنوان حمایت و کمک به تروریست. همین مسئله در مورد یمن هست، در مورد بحرین هست، در مورد کشورهای دیگر [هم] هست.۱۳۹۴/۰۴/۲۷
لینک ثابت
خوشبختانه نیروی امّت اسلامی نیروی بسیار زیادی است؛ دلیل واضحش هم این است که سالهای متمادی است دارند سعی میکنند با همهی قوا نیروی بیداری و مقاومت در منطقه را سرکوب کنند و نتوانستهاند؛ با جمهوری اسلامی که محور این بیداری بود، ۳۵ سال است مبارزه میکنند؛ بحمدالله شکست خوردهاند و بعد از این هم شکست خواهند خورد.۱۳۹۴/۰۲/۲۶
لینک ثابت
اقتدار نظامی, مقاومت اسلامی
نکتهی بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانهی نظارت و به بهانهی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعهی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعهی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصهی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.۱۳۹۴/۰۱/۲۰
لینک ثابت
در ظرف کمتر از ده سال مقاومت لبنان بر ارتش جرّار(۵) صهیونیستی چند بار فائق آمد؛ [اوّل] مقاومت لبنان، بعد مقاومت فلسطین. مقاومت لبنان، اوّل صهیونیستها را از جنوب لبنان بیرون کرد؛ بعد در جنگ ۳۳ روزه، بینی صهیونیستها را به خاک مالید. آمریکا صهیونیستها را کمک کرد، خیانتکاران داخلی کمک کردند امّا نیروی مقاومت - که نیروی مردمی بود، با ایمان بود، با هدف بود، میفهمید دارد چهکار میکند - توانست همهی اینها را از عرصه خارج کند. اخیراً هم این ضربشستی که نیروی مقاومت به ارتش صهیونیستی وارد کرد که هنوز داغ است، جزو حرفهایی است که هنوز فراموش نشده است. مقاومت فلسطین همینجور؛ در جنگ ۲۲ روزه، در جنگ ۸ روزه، در جنگ ۵۱ روزهی ماه رمضان گذشته در تابستان - همین تابستانی که گذشت - یک عدّه مردم کمتوان، کمسلاح، در یک منطقهی کوچک توانستند؛ چون مردم متعهّد بودند، چون مردم پشتیبان بودند، مقاومت فلسطین توانست نیروی صهیونیستی جرّار را زبون کند، ذلیل کند و او متوسّل بشود که بیایید آتشبس را قبول کنیم.
این قضایای اخیر در عراق را شما ملاحظه کردید؛ کسانی که تحریکشدهی آمریکا و صهیونیست و دیگران بودند، تا پشت دروازهی بغداد آمدند؛ نیروهای مجاهد مردمی عراق در پشتیبانی از ارتش آن کشور توانستند این ضربه را به این نیروهای موسوم به داعش وارد کنند. در سوریه همینجور؛ نیروهای مردمی به کمک ارتششان رفتند. مردم اینجورند؛ هرجا صحنه به مردم سپرده شد، انگیزههای مردمی، نیروهای متنوّع و متکثّر مردمی، کارها را پیش خواهد برد.۱۳۹۳/۱۱/۲۹
لینک ثابت
دربارهی پیغمبر میفرماید که«حَریصٌ عَلَیکم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم».(۷) نسبت به مؤمن دارای رأفت [امّا] اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم؛(۸) در مقابل کسانیکه با شما دشمنی میکنند و دشمن شما هستند «اَشِدّاء» باشید؛ یعنی سخت باشید؛ مثل خاکریزِ نرم نباشید که دشمن از هرجا خواست بتواند در شما نفوذ کند؛ مستحکم باشید، ایستاده باشید امّا «رُحَمآءُ بَینَهُم»، بین خودتان، دلهایتان با هم صاف باشد، با هم مهربان باشید؛ اسمها نتواند شما را از هم جدا کند، مرزهای جغرافیایی نتواند شما را با هم دشمن کند، مرزهای جغرافیایی نتواند ملّتها را در مقابل هم قرار بدهد؛ این از آن درسهای پیغمبر است. ما امروز - روز ولادت نبیّ اکرم - خوب است درس بگیریم؛ فقط تجلیل کردن و تعریف کردن از پیغمبر، کاری نیست که امروز از ما انتظار میرود؛ باید درس بگیریم، باید بخواهیم که آنچه را پیغمبر برای آن مبعوث شده است، تحقّق ببخشیم که عرض کردم اولویّت، امروز در دنیای اسلام اتّحاد است.۱۳۹۳/۱۰/۱۹
لینک ثابت