نامزد اصلح / کاندیدای اصلح در انتخابات
[دشمنان]با اصل انتخابات دشمنند؛ با حضور پرشور و گستردهی مردم در انتخابات دشمنند؛ با انتخاب آدمهای اصلح و طرفدار حقوق مردم و متعبد و پایبند به مبانی اسلامی و ارزشهای اسلامی مخالفند، دشمنند؛ چرا؟ چون میدانند اینها هم انتخابات، هم حضور گستردهی مردم، هم حضور آدمهای مناسب و شایسته در مجلس، به ضرر آنهاست؛ لذا مخالفت میکنند.۱۳۸۶/۱۲/۲۲
لینک ثابت
آنچه که بنده در همهی انتخاباتها تأکید کردهام، امروز هم همان را در درجهی اول تأکید میکنم، حضور مردمی و قدردانی مردمی است از انتخابات. من به شما عرض بکنم- البته حالا سربسته میگویم- سعی شد در این کشور، باب انتخابات بسته شود تا دشمنان بتوانند بگویند نظام جمهوری اسلامی نظام مردمی نیست؛ تلاش شد برای این کار، خدای متعال نگذاشت؛ ارادهی الهی بر ارادهی بدخواهان فائق آمد، دلهای مردم به سمت انتخابات جذب شد در دورههای متعدد و بخشهای مختلف؛ علیرغم دشمن، مردم در انتخابات شرکت کردند. این انتخابات هم همانجور است.
آنچه که من عرض میکنم، در درجهی اول حضور مردمی است. در درجهی بعد که البته حائز اهمیت بسیاری است این هم، پیدا کردن نمایندهی اصلح است. آن کسانی که به وسیلهی شورای نگهبان صلاحیت آنها اعلام میشود، معنایش این است که این از حد اقل صلاحیت مورد نیاز برخوردار است. در بین این کسانی که اعلام میشوند، افرادی هستند با صلاحیتهای بالاتر، افرادی هستند در سطح پایینتر. هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزههای انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دینداری و آمادگی برای حضور در میدانهای انقلاب؛ دردشناسترین و دردمندترین نسبت به نیازهای مردم را انتخاب کنند. اینها فرصتهائی هست، بایستی مردم عزیز ما در همه جای کشور- این دیگر مخصوص استان یزد نیست- هوشیارانه، با بصیرتِ تمام تلاش کنند، پیدا کنند و با رأی خود مسجل کنند و مجلس را- آن مجلسی را که مورد نیاز جامعهی کنونی ماست- تشکیل بدهند.
البته مردم توجه باید داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعدههای غیر عملی ملاک نیست. من با خودِ نمایندههای محترم در دورههای مختلف وقتی مواجه شدم، به اینها گفتم: آقایان و خانمهای نماینده! وظیفهی نماینده این نیست که وعدهی عمرانی و فلان پروژه، فلان کار را در منطقهی انتخابی خود به مردم بدهد؛ اینها کار اجرائی است، کار دولت است. وظیفهی نماینده این است که بتواند قانون مورد نیاز کشور را پیدا کند، آن قانون را جعل کند. وقتی قانون شد- یعنی قاعدهای گذاشته میشود- دستگاههای اجرائی و قضائی مجبورند برطبق قانون عمل بکنند و عمل میکنند. وعدههای غیر عملی دادن، وعدههای بزرگ دادن، اینها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ گاهی علامت منفی هم هست. از طرف علاقهمندان به نامزدهای انتخاباتی گوناگون، بداخلاقیهای انتخاباتی، شایستهی ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهای مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامی و شرعی را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههای اینترنتی و غیره، اینها اصلًا مصلحت نیست. من به طور جد از همهی کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقهمندیای دارند، درخواست میکنم، اصرار میکنم که این علاقهمندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهی خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید. این علامت بدی است. بعضی جاها در دنیا معمول است اسرار خانوادگی یکدیگر را برملا میکنند، عکسهای پنهانی از هم میگیرند، افشا میکنند. خوب، همانهائی هستند که وقتی هم رفتند مجلس- دیدهاید در تلویزیون- سر یک مسئلهای میافتد به جان هم، با مشت و لگد باهم رفتار میکنند! اینکه امتیاز برای نماینده نیست. آنچه که در مورد انتخابات باید به یاد مردم عزیز ما باشد، آماده شدن برای حضور همهجانبه و گسترده در انتخابات و کوشش کردن برای شناسائیِ اصلح و مراعات کردن رفتارهای انتخاباتی است، که این را عرض کردیم.۱۳۸۶/۱۰/۱۲
لینک ثابت
انتخابات مجلس خبرگان یکی از مهمترین انتخاباتهای ماست. مجلس خبرگان باید همیشه آماده باشد؛ و تشکیل شده باشد از انسانهای امین، عاقل، صالح، خیرخواه جامعه، حاضریراق برای روز مبادا و لحظهی موعودی که ممکن است پیش بیاید؛ تا بتوانند در لحظهی معین کار بزرگ خود را- که عبارت است از انتخاب رهبر- انجام بدهند. لذا انتخابات بسیار مهمی است. بایستی این مجلس همیشه آماده به کار بماند؛ حاضر باشد؛ افراد آن- منتخبان مردم- منتخبانی باشند که مردم بتوانند به آنها اعتماد کنند و به آنها دل بدهند. گزینشی را که آنها خواهند کرد، آن گزینش را مردم بپذیرند و مورد قبول مردم قرار بگیرد؛ این خیلی مسئلهی مهمی است. بنابراین سطح مجلس خبرگان، بالاترین سطح انتخاب است؛ مردم بایستی افراد شایسته را بشناسند و انتخاب کنند. چنانچه افرادی را نمیشناسند، از راهنماییِ انسانهای مؤمن و مطمئنی استفاده کنند که معرفی آنها برای انسان حجت شرعی باشد؛ دنبال حجت شرعی باشید. دنبال این باشید که اگر خدای متعال پرسید زید را چرا برای مجلس خبرگان انتخاب کردید، شما بگویید این زید را فلانکسانی که میدانستیم مردمِ وارد و مطمئن و امینی هستند، معرفی کرده بودند؛ پیش خدا حجت داشته باشید. به هر معرفیای نمیشود دل بست و اعتماد کرد. معرفی انسانهای مورد اطمینان؛ معرفی کسانی که انسان بداند که اینها نیتشان خدایی است؛ برای دنیا و برای گِروکشیهای سیاسی و جنجال و هیاهو وارد میدان نشدهاند؛ بلکه به عنوان ادای وظیفه معرفی کردهاند؛ انسان از حرف آنها اطمینان پیدا میکند و افرادی را با معرفی آنها به عنوان خبره به مجلس خبرگان میفرستد.
مسئلهی شوراها هم همینطور است. نوع منتخبان شوراهای اسلامی شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت است؛ اما وظیفهی اینها هم یک وظیفهی بسیار مهمی است. کسانی باید در شورای شهر مشغول خدمت شوند که افرادی کاری، فعال، صادق و به فکر خدمت به مردم باشند؛ به فکر خودشان، به فکر دنیای خودشان و به فکر جمع و جور کردن امور دنیوی برای خودشان نباشند و بخواهند برای مردم کار و تلاش کنند. اگر انجمنهای شهر و روستا، شوراهای شهر و روستا- که مورد انتخاب مردم هستند- انسانهای صالحی باشند، بسیاری از مشکلات شهری و زندگی مردم حل خواهد شد.۱۳۸۵/۰۹/۲۲
لینک ثابت
صاحبان صلاحیت هم بایستی سعی کنند که خود را در معرض این کار قرار بدهند؛ یعنی واقعاً هر کسی که احساس میکند میتواند و صلاحیت این کار را دارد که در یک چنین مجلسی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشد و وظیفهای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهدهی آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شرعی انجام بدهد، کسی که یک چنین خاطرجمعیای را از خود دارد، به نظر من وظیفهی شرعیِ اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخاباتهای دیگر هم بارها گفتهایم، کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و امثال اینها در خود صلاحیت میبینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخاباتها مؤکّدتر است. آن کسانی که واقعاً احساس میکنند این صلاحیت و توانایی را دارند، بیایند، وارد این میدان بشوند و خودشان را در معرض انتخاب مردم و حضور در این مجلس مهم و محترم قرار بدهند. آحاد مردم هم باید وظیفه بدانند. حالا ما انشاءاللَّه در فرصت خود دربارهی مجلس خبرگان به مردم مطالبی عرض خواهیم کرد و توصیههایی داریم که انشاءاللَّه برای مردم میگوییم. دیر نشده است. اجمالاً اینجا عرض بکنیم که این، یک وظیفهی عمومی است؛ همه احساس کنند وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند. این هم یکی از چیزهایی است که باید برای حفظ اعتبار این مجلس مورد توجه باشد.۱۳۸۵/۰۶/۰۹
لینک ثابت
نکتهی سوم این است که انتخابات یک مسألهی شخصی نیست؛ یک مسألهی عمومی است و ما هم دو نفر رئیسجمهور نمیخواهیم. ما هشت نفر داوطلب ریاست جمهوری داریم، که یکی از این هشت نفر رئیسجمهور خواهد شد. همه موظفند نسبت به کسی که رئیس جمهور شد، همکاری و همدلی نشان دهند. کسی که شورای نگهبان او را تأیید کرده است، در واقع مُهر صلاحیت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پیدا کردن صالحتر است. بالاخره حداقل صلاحیتها را داشته است که شورای نگهبان به او مُهر تأیید زده است. اگر هر کدام از اینها رئیس جمهور شدند، آحاد مردم احساس نکنند که آن کسی که ما میخواستیم، نشد؛ پس او به درد نمیخورد؛ او صالح نیست؛ نه، در یک دورهی چهارساله، او رئیس جمهور است. البته مردم باید از او مطالبه کنند و بخواهند؛ ما هم مطالبه میکنیم؛ همچنان که تا الان این کار را کردهایم. تا الان هم ما مطالبات مردم و نظام را از کسانی که رئیس جمهور بودهاند، خواستهایم. بنده اهل این که بیایم در مقابل مردم با کسی دعوا و جنجال راه بیندازم، نیستم؛ اما خدای متعال کمک کرده است و در جریان کار، یک لحظه از مطالبهی حقوق مردم و ارزشهای نظام از مسئولانی که تا کنون سر کار بودهاند، فارغ نبودهام. من از اینها مطالبه کردهام؛ اما اینکه بعضی توانستهاند عمل کنند، بعضی نتوانستهاند؛ بعضی مقداری توانستهاند، بعضی به جهاتی عمل نکردهاند؛ بحث دیگری است.۱۳۸۴/۰۳/۲۵
لینک ثابت
به همهی برادران و خواهران و همهی ملت عزیز ایران سفارش میکنم که فضای انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند. کسانی که به یک نامزد انتخاباتی علاقهمندند، مراقب باشند به خاطر علاقهی به او، نامزد دیگر را تخریب نکنند؛ این بین مردم اختلاف و نقار ایجاد میکند؛ علاوه بر اینکه تخریب اساساً کار درستی نیست و فایدهیی هم ندارد. کسی که با تخریب یک نامزد انتخاباتی میخواهد آراء او را کم کند، به مقصود خودش دست پیدا نمیکند؛ هم یک کار غلط و خلاف منطق و در موارد بسیاری خلاف شرع انجام میگیرد، هم فایدهیی گیر او نمیآید. فضا را سالم نگه دارید. شما از نامزد خودتان حمایت کنید، دیگران هم از نامزد خودشان حمایت کنند و به او رأی دهند. در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسی گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیای مردم، به معیشت مردم، به آیندهی مردم و به عزت مردم اهمیت میدهد.۱۳۸۴/۰۳/۱۴
لینک ثابت
مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند. اصلح کسی است که با نیازی که شما برای جامعه میفهمید، تطبیق کند و بتواند نیازهای جامعه را برآورده سازد. بعضیها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغهی زیاد میشوند. شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانی که فکر میکنید میتوانند شما را راهنمایی کنند، راهنمایی بخواهید؛ به هر نتیجهیی که رسیدید، عمل کنید و رأی بدهید؛ اجر شما را خدای متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آنچه میفهمیم و به آنچه تکلیف الهی تشخیص میدهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسی که عامل به تکلیف است، پیش خدای متعال محفوظ است.۱۳۸۴/۰۳/۰۳
لینک ثابت
جهت دومِ اهمیت انتخابات مجلس این است که شما با انتخاب نمایندهی مجلس، در واقع سرنوشت کشور را در چهار سال آینده رقم میزنید. انتخابات مجلس مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و کشورشان است؛ چون مجلس مرکز قانونگذاری است. قانون یعنی جادهای که باز میشود تا مسئولان اجرایی از آن جاده حرکت کنند و با تلاش خود گوشه و کنار و زوایای کشور را آباد و اصلاح کنند. این جادهبازکنی به عهدهی قانون است و قانون را هم نمایندهی شما در مجلس وضع میکند؛ بنابراین مجلس خیلی مهمّ است. علاوه بر این، طبق قانون اساسیِ ما، مجلس ناظر بر دولت است. اگر دولت در جایی بد و یا کج حرکت کند، پا در راه نادرستی بگذارد و خدای نکرده سوءاستفادهای بشود و فسادی به وجود آید، مرکزی که میتواند جلوِ فساد و انحراف را بگیرد، مجلس است؛ ببینید چقدر مهمّ است! این مجلس با آراءِ مردم تشکیل میشود. هرچه آراء بیشتر باشد، مجلس قویتر خواهد شد. شما وقتی کسی را صالح و شایسته دانستید و او را به مجلس فرستادید، توانستهاید بخشی از توان خود را در ساختن و پیشرفت آینده به کار بگیرید؛ اهمیت مجلس از اینجاست. لذا مردم برای مصالح خود، مصالح کشور و مصالح نظام باید نگذارند انتخابات از آن شکوه و عظمت خودش بیفتد. متأسفانه بعضی از افرادی که تریبون دارند- یا قلم یا بیان- و میتوانند حرف بزنند، ملتفت نیستند که انتخابات و مجلس چه عظمتی دارد؛ حرفی ندارند که کاری کنند یا چیزی بگویند که مردم را از حضور در صحنهی انتخابات و عرصهی رأی دادن دلسرد کنند؛ این بر اثر بیتوجّهی و غفلت است، و الّا هر ایرانیِ غیور و علاقهمند به عزّت ایران و آبادی کشور و سرنوشت ملت باید تلاش کند تا مجلسی قوی و آبرومند تشکیل شود.۱۳۸۲/۱۱/۲۴
لینک ثابت
انتخابات در پیش است. حضور در انتخابات یکی از مستحکمترین وسیلههایی است که این ملت میتواند آن را مثل یک زره پولادین در مقابل خود و در مقابل حمله دشمنان و سوءنیّت و بد دلیِ مستکبران و دخالتکنندگان نگه دارد. انتخابات بسیار مهمّ است. آنچه که بنده در انتخابات از خدای متعال خواستهام و میدانم که ملت عزیز ما هم همین را میخواهد، این است که انتخابات پُرشور، سالم، قوی و با حضور ملت انجام گیرد و انشاءاللَّه خدای متعال به ملت ما توفیق دهد که نمایندگان صالح و توانمند و کارآمدی را به مجلس بفرستد. یکی از مهمترین ارکان نظام، مجلس شورای اسلامی است. اگر در مجلس نمایندگان مؤمن، بااخلاص و توانمند حضور داشته باشند، مجلس خیلی از گرهها را میتواند باز کند. مهمترین موضوعی که بنده توقّع و اهتمامِ به آن دارم، انتخابات است. البته انتخابات میدان رقابت است و افراد بایستی با هم رقابت کنند؛ رقابت سالم. هر کس که به این نظام معتقد و پایبند است، میتواند وارد میدان انتخابات شود. کسانی که این نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستی بدانند که از نظر این ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است کسانی که این قانون اساسی و این ملت و کارها و شعارها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز. این جناحها و خطوط و احزاب هم از نظر بنده اعتباری ندارند. بعضی خودشان که کشمکش میکنند هیچ، سعی میکنند که رهبری و دستگاههای نظام را هم وانمود کنند که در دعواهای جناحی و خطّیِ اینها واردند! این مطلب درست نیست. بنده حزب و شخصیت نمیشناسم؛ بنده این را میشناسم که کسی که میآید به مجلس، باید با تقوا باشد. اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه اتقاکم». دیگر این که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی بهشدّت و بهجد، از بُندندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. صلاحیت بر اساس این مسائل است و مسؤولان دستگاههای مختلف - چه وزارت کشور، چه شورای نگهبان و چه دستگاههایی که در زیرمجموعه این مراکز مشغول فعالیت هستند - باید معیارشان را قانون قرار دهند؛ زیرا در قانون این مسائل پیشبینی شده است.۱۳۸۲/۱۰/۱۸
لینک ثابت
کسانی که به عنوان نامزد انتخابات به مردم معرفی میشوند، معنایش این است که اینها صلاحیت دارند و این معرفی، امضای صلاحیت اینهاست. دستگاهها بایستی مراقب باشند که این امضاء بیهوده، خلاف و دروغ نباشد. این دروغ گفتن به مردم است؛ هم رد کردنِ آدم صالح، هم پذیرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است. دستگاهها مراقب باشند که این خلافها انجام نگیرد، تا إن شاء اللّه روز انتخابات برسد و مردم نگاه کنند و با فکر آزاد و رأی درست، کسی را که به نظر خودشان صالحتر است، با شناخت و معرفت انتخاب کنند و به مجلس بفرستند. یک مجلس معتبر و آبرومند میتواند برای کشور خیلی مفید باشد.۱۳۸۲/۱۰/۱۸
لینک ثابت
بعضی میگویند حقّ شهروندیِ انتخاب شدن را نبایستی سلب کرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندی معمولی مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن شدن در شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندی است که برای دارندهی آن صلاحیتهایی لازم است که این صلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شورای نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شورای نگهبان، که باید صلاحیتها را احراز کنند. در احراز صلاحیت نامزدها خودِ مردم بهترین افراد هستند و بیشترین مسئولیتها را دارند که وقتی انسانی را احراز صلاحیت کردند، به همدیگر معرفی کنند و آن کسانی که میتوانند، برای آن شخص امکانات فراهم نمایند، تا انسان صالح بتواند وارد این میدان شود.۱۳۸۲/۰۹/۲۶
لینک ثابت
من با تفتیش عقاید موافق نیستم و آن زمان هم که در سالهای دههی شصت عدهای تندرو برای ورود دانشجو به دانشگاهها چیزهای عجیب و غریب سؤال میکردند، بنده مخالف بودم و بارها هم اعلاممخالفت کردم. کسی که عملًا و صریحاً نشان داده و اثبات کرده؛ اصرار دارد که تظاهر کند با مبانی ارزشی نظام مخالف است و موافقت ندارد، نمیتواند نمایندهی مردم شود و به مجلس شورای اسلامی که رکن نظام است، برود. بنابراین صلاحیت اخلاقی لازم است و همه باید روی این بُعد حسّاس باشند.۱۳۸۲/۰۹/۲۶
لینک ثابت
رعایت ضوابط در همهی بخشها و زمینهها یک امر لازم است و باید با دقّت و به طور کامل مراعات شود؛ آن وقت افرادی که صالح هستند، در اختیار مردم قرار گیرند تا آراءِ مردم، اصلح را در بین آنها انتخاب کند؛ آنگاه انتخابات به نحوهی رایجی که وجود دارد، انشاءاللَّه مفید خواهد بود. همه باید این معنا را رعایت کنند. وقتی ما در دنیا شعار تحقّق اسلام را میدهیم، این امر کوچکی نیست؛ پشتسر این شعار، احساسات و ایمان و عقیده و دینِ بخش عظیمی از جمعیت کرهی زمین قرار دارد. اگر ما بتوانیم ثابت کنیم که حقیقتاً به دنبال این شعار هستیم و ثابت کنیم که این شعار کارآیی دارد، آنگاه یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت پشتسر این شعار قرار خواهند گرفت؛ این چیز کمی نیست.۱۳۸۱/۱۲/۱۳
لینک ثابت
در قانون اساسی ما، رئیسجمهور مقام والایی است. در قانون اساسی، هم وظایف سنگینی بر دوش رئیسجمهور گذاشته شده- که در اصول مختلف آن مطرح گردیده است- هم اختیارات و امکانات زیادی در اختیار رئیسجمهور است. در مجموعهی نظامِ قانون اساسی ما، این اختیارت و امکانات و وظایف، منحصر به فرد است. رئیسجمهور اختیارات فراوانی دارد: قوّهی مجریّه و بودجهی کشور و وزارتخانههای گوناگون در اختیار اوست.
حقّاً و انصافاً جا دارد که آحاد مردم نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند. خوشبختانه کسانی که وارد این میدان شدهاند، افراد متعدّدی هستند و میتوانند سلایق مختلفی را به خودشان جذب کنند. در اینجا افراد باید با دقّت و تعقّل و محاسبه وارد شوند و از خدای متعال هم بخواهند آنچه که خیر و صلاح این ملت است، به آنها توفیق دهد تا انجام دهند. افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کردهاند، قانوناً صالحند. البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار میدهد و کسی را اصلح میداند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار میدهد. اشکالی ندارد؛ اینها نباید موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقهمندی یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهوری و دستهی دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافی پیدا شود. چه مانعی دارد؟ قانون همین را خواسته است که مردم طبق سلایقِ خودشان بگردند و انتخاب کنند.۱۳۸۰/۰۲/۲۸
لینک ثابت
نکته بعدی در باب انتخابات این است که مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند؛ چون امر کوچکی نیست. مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است. سرنوشت مسائل اقتصادی، مسائل فرهنگی، روابط خارجی و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادی به این قضیه وابسته است. درست است که قوای دیگر هم هر کدام وظایفی دارند، اما مهمترین مسائل و فعالیتهایی که در بخشهای مختلف کشور به جریان میافتد، به قوّه مجریّه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم میشود. البته ما هنوز درست نمیدانیم چه کسانی نامزد خواهند شد؛ از فردا معلوم خواهد شد. کسانی میروند نامزد میشوند؛ بعد هم شورای نگهبان طبق وظیفه قانونی خود، کسانی را که از لحاظ معیارهای قانونی صلاحیت دارند، مشخص خواهد کرد. سپس من و شما بایستی در بین این مجموعه نگاه کنیم و کسی را که اصلح است، انتخاب کنیم. این هم وظیفه بسیار مهمی است.۱۳۸۰/۰۲/۱۱
لینک ثابت
انتخابات، فقط یک پدیدهی سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است. امروز در دنیا چه در کشور ما و چه در هرجای دیگر روی این حساب میشود که چند درصد از کسانی که میتوانستند رأی بدهند، در یک انتخابات شرکت کردند و رأی دادند. از نظر مردم دنیا و تحلیلگران و سیاستگذاران عالم، آن نظامی مستحکم است که تعداد بیشتری از مردمش در هنگام انتخابات پای صندوقها بیایند و رأی بدهند. این نشانهی استحکام یک نظام است؛ که بحمد اللّه ما این را در انتخاباتهای گوناگونی که در این سالهای متوالی داشتهایم، همیشه نشان دادهایم و مردم حضور قویای داشتهاند. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را بهدست خودشان معیّن کنند؛ زیرا که کشور متعلّق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوّهی مقنّنه معیّن کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معیّن شده است، معیّن کنند. این حقّ مردم است و متعلّق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. اینطور نیست که یکی بگوید من نمیخواهم از این حقّم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام بستهی به احقاق و استنقاذ این حقّ است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند. نظام جمهوری اسلامی توانسته است این حق را در اختیار مردم بگذارد؛ اما در گذشته ما این حق را نداشتیم. در نظامهای گذشته، مردم از استفاده از چنین حقّی محروم بودند. نظام جمهوری اسلامی این حق را داده است؛ باید مردم بروند و استنقاذ کنند. گاهی یک رأی هم مؤثّر است؛ هیچکس نگوید رأی منِ تنها چه تأثیری دارد. گاهی یک رأی یا چند رأی، در سرنوشت یک کشور اثر میگذارد. شما میتوانید با رأی دادن خودتان، شخص مؤمنِ صالح را به مجلس بفرستید. آن کسی که به مجلس رفت، در هنگامهی حسّاس آنجایی که رأی یک نماینده میتواند سرنوشت کشور یا یک قشر، یا سرنوشت اقتصاد را معیّن کند رأی او کارساز خواهد بود. لذا هیچوقت کسی نگوید که رأی من چه تأثیری دارد. مهم این است که در روز انتخابات، إن شاء اللّه همهی مردم زن و مرد، پیر و جوان و هرکس که از لحاظ قانونی میتواند رأی بدهد بروند و رأی بدهند و انتخابات را پُرشور و پُررونق کنند. هرکس که به نظام اسلامی علاقه دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. هرکس که به سربلندی نظام جمهوری اسلامی علاقهای دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. پیشبینی من این است: آنچنان که ما از این ملت بزرگ و آگاه و هوشمند تاکنون حضور در همهی صحنهها را دیدهایم، إن شاء اللّه در این انتخابات هم پُرشور و با علاقه شرکت میکند و حضور خودش را اعلام خواهد کرد و در واقع طرفداریاش را از اسلام و نظام اسلامی نشان خواهد داد.۱۳۷۸/۱۱/۲۶
لینک ثابت