جهاد فرهنگی / مجاهدت فرهنگی
بعضی کسان ترویج میکنند که ما دشمن خارجی نداریم! انسان از غفلت بعضی افراد تعجّب میکند. من به شما عرض کنم، این انقلاب و این کشور و این حرکت عظیم، بزرگترین ضربه را بر منافع چپاولگران و غارتگران بینالمللی وارد کرده است. اگر این حرف حقیقت دارد که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی جلوِ منافع غارتگرانهی بیگانگان را در این کشور گرفته است که حقیقت دارد و راست است دیگر کدام توضیحی برای اثبات وجود دشمن لازم است؟! معلوم است که دشمن کیست و چه کسی با این نظام مخالف است.
اکثر رسانههای دنیا در دست همان غارتگران است. رادیوها و تلویزیونها و مطبوعات و سازمانهای خبررسانی متعلق به آنهاست. غالباً در بیشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگی و سیاسی عظیمی را علیه جمهوری اسلامی شروع کردهاند؛ که دنبال این جنگ فرهنگی، جنگ سیاسیِ همراه با موذیگریهای اقتصادی و فشارهای گوناگون است. اگر کسی این دشمنِ با این وضوح را نبیند، آیا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نیست؟!۱۳۷۹/۱۱/۱۹
لینک ثابت
استفاده حقیقی من و شما از این ساعات و از این روزها و شبها این است که از خدا بخواهیم و خودمان هم مجاهدت کنیم تا بتوانیم مانند یک کارگزار اسلامىِ واقعی، یک مسؤول حقیقىِ مؤمن و اسلامی، در هر بخشی که هستیم، عمل کنیم. باید اینطور شود و چارهای هم نیست؛ یعنی اصلاً نمیشود تحمّل و قبول کرد که ما اجازه دهیم این فسادها در بین ما رواج پیدا کند؛ نه، آن کارها باید بشود و همه هم مسؤولند. باید تلاش شود، این مجاهدتها باید بشود، این اصلاحها باید صورت گیرد. اوّلین قدم اصلاح - که اصلاحات گفته میشود - اصلاح درونىِ خود ماست.۱۳۷۹/۰۹/۱۲
لینک ثابت
هیچ ملتی و کشوری بدون مجاهدت بهترین فرزندانش نتوانسته است از شرّ سلطهی بیگانگان که زشتترین خفّت و خواری برای یک ملت است، خود را نجات دهد. امروز هم مجاهدت جوانان و برگزیدگان در میدانهای دیگر لازم است: در میدان علم و معرفت، در عرصهی تلاش برای خودسازی معنوی و اخلاقی در صحنهی مجاهدت فرهنگی، در رساندن پیام نجاتبخش انقلاب به دلهای مشتاق، در ایجاد امید و مبارزه با دیو یأس، در مبارزه با تبلیغات دشمنان مستکبر، در استوار کردن وحدت ملی و نزدیک کردن دلها به یکدیگر.۱۳۷۸/۱۱/۱۴
لینک ثابت
هیچ ملتی و کشوری بدون مجاهدت بهترین فرزندانش نتوانسته است از شر سلطهی بیگانگان که زشتترین خفت و خواری برای یک ملت است، خود را نجات دهد. امروز هم مجاهدت جوانان و برگزیدگان در میدانهای دیگر لازم است: در میدان علم و معرفت، در عرصهی تلاش برای خودسازی معنوی و اخلاقی در صحنه مجاهدت فرهنگی، در رساندن پیام نجات بخش انقلاب به دلهای مشتاق، در ایجاد امید و مبارزه با دیو یأس، در مبارزه با تبلیغات دشمنان مستکبر، در استوار کردن وحدت ملی و نزدیک کردن دلها به یکدیگر.۱۳۷۸/۱۱/۱۴
لینک ثابت
پرچم عزّت و جهاد و ایثاری که با دست شما جوانان در این کشور به اهتزاز درآمد، امروز هم در دست جوانان است؛ جوانان مؤمن، جوانان پاک و نورانی در میدانهای مختلف. اگر روحیه جهاد و مقاومت در مقابل دشمنیهای دشمن باشد، این جوان هر جا هست - در پادگان، در دانشگاه، در حوزه علمیه، در بازار، در کارخانه، در محیطهای گوناگون - «مجاهد فیسبیلالله» است؛ پاسدار ارزشها و پاسدار دین است.۱۳۷۷/۰۷/۲۶
لینک ثابت
دانشجوی بسیجی، پیکار فرهنگی و فکری و عقلانی را نیز مانند حضور در میدانهای جنگ، با تکیه بر هوشمندی و تلاش و توکل به پیش میبرد و خود را در همه حال، سرباز اسلام و انقلاب و فرزند خمینی کبیر میشمرد. بسیج دانشجویی در عین آنکه یک تشکل نظمیافته و برخوردار از سازماندهی است، نه در جناحهای سیاسی، هضم و حل میشود و نه خود را رقیب سازمانهای دانشجویی متعارف میشمرد. هر دانشجویی با هر سلیقهی سیاسی، اگر پایبند به ارزشهای انقلاب و آمادهی حضور در عرصهی مبارزهی فرهنگی و سیاسی با استکبار و ایادی آشکار و نقابدار آن است، میتواند در خیل بسیجیان دانشگاه و عضوی از بسیج دانشجویی باشد.۱۳۷۷/۰۷/۱۴
لینک ثابت
بلاشک جمود و تحجّر هرجا باشد، یک مشکل است و راه از بین بردنش هم این است که شما که دانشجویان هرچه میتوانید به کیفیّت فکری خودتان در زمینهی دانش و معرفت بیفزایید. هریک نفر از شما، وقتیکه اهل دانش، فرهنگ، فرزانگی، روشنفکری و فرهیختگی است، میتواند این مفاهیم را در عمل گسترش دهد؛ یعنی درست نقطهی مقابل جوّ جمود و تحجّر. اگر بخواهیم با جمود بجنگیم، جنگ با جمود اینگونه است؛ یعنی جنگ فرهنگی است. جنگ با جمود، جنگ شمشیری نیست؛ چون از مقولهی فرهنگ است. تحجّر و جمود هم نوعی فرهنگ است؛ منتها فرهنگ بسته! بایستی با روشهای فرهنگی با آن مقابله کرد. به نظر من، دانشجویان میتوانند در این زمینه مؤثّر باشند.۱۳۷۷/۰۲/۲۲
لینک ثابت
استکبار بر روی تبلیغات، خیلی حساب میکند و البته این غلط هم نیست! به یک معنا دستگاه استکبار، اشتباه هم نمیکند که بر روی تبلیغات حساب میکند. هم در زمینههای سیاسی، که ما وقتی در زمینهی سیاسی بحث میکنیم، جبههی مقابل را تعبیر به «استکبار» میکنیم که این نامگذاری دلایلی دارد و هم وقتی در جبههی مبارزهی فرهنگی بحث میکنیم، جبههی مقابل را «فرهنگ غربی» یا «فرهنگ تهاجم» میگوییم که این نامگذاری هم باز دلایل خودش را دارد فعلًا بحث من بر سر مواجههی استکبار با نظام جمهوری اسلامی است.
در واقع استکبار، تبلیغات را میداندار مبارزه علیه خط و ربط و جهتگیری ملت مسلمان کرده است. نه اینکه بخواهیم بگوییم از حالا، بلکه از همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب، این کار شد. منتها در واقع، اقبال با استکبار نبود؛ کمااینکه امروز هم در این جهت، اقبال با استکبار نیست! آنها که روی تبلیغات حساب میکنند، از این باب است که اثر تبلیغات را در دنیا دیدهاند. فرض بفرمایید که تبلیغات در این قضایای تبدیل و امحای نظامهای مارکسیستی در اروپای شرقی، نقش خیلی عجیبی داشت. ما بخصوص بعضی از این قضایا را با دقّت دنبال میکردیم و اثر تبلیغات را لحظه به لحظه میدیدیم.۱۳۷۶/۱۰/۱۲
لینک ثابت
اگر ملتی از ایمان برخوردار بود و بااراده بار آمد و قدرت تصمیمگیری به او تعلیم داده شد، در همهی میدانها در میدان سیاست، در میدان مبارزات فرهنگی و مبارزات نظامی پیروز است. چنین ملتی در مقابل همهی دشمنان پیروز خواهد شد.۱۳۷۶/۰۶/۱۵
لینک ثابت
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده میشود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یکوقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد؛ یکوقت در میدان سیاست است که «جهاد سیاسی» نامیده میشود؛ یکوقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر میشود و یکوقت در میدان سازندگی است که به آن «جهاد سازندگی» اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.۱۳۷۵/۰۳/۲۰
لینک ثابت
الحمدلله مسؤولین کشور خوبند. امروز در رأس کشور، شخصیتهای مؤمن، مجاهد، آگاه و صمیمی قرار دارند... در بخشهای مختلف - مجلس، قوّهی قضائیّه، نیروهای مسلّح، آحاد مردم - همه و همه در جهادند و مملکت، مملکتِ جهاد فیسبیلاللَّه است. از این جهت، بنده که بیشترِ سنگینی بارم این است که نگاه کنم ببینم کجا شعلهی جهاد در حال فروکش کردن است و به کمک پروردگار نگذارم؛ ببینم کجا اشتباه کاری میشود، جلوش را بگیرم - مسؤولیت اصلی حقیر، همینهاست - از وجود جهاد در وضع کنونی کشور، نگران نیستم. این را شما بدانید! منتها، نکتهای بلیغ در قرآن است که ما را به فکر میاندازد. قرآن به ما میگوید: نگاه کنید و از گذشتهی تاریخ، درس بگیرید... عبرت گرفتن از تاریخ، یعنی همین نگرانی ای که الان عرض کردم.۱۳۷۵/۰۳/۲۰
لینک ثابت
در دوران اختناق و مبارزه، بعضی که آنگونه مبارزات را قبول نداشتند یا نمیفهمیدند - افرادی که معرفت سیاسی شان کم بود و نمیفهمیدند که چرا باید مبارزه و جهاد کرد - اما آدمهای مؤمنی بودند، میگفتند: «ای کاش وسیلهای فراهم شود، تا ما برویم در جایی که دشمن خدا هست، شمشیر بزنیم. در جبههها و سنگرها بجنگیم و از فضلیتِ جهاد برخوردار شویم.» دلشان به سوی چنان حالتی پرواز میکرد.
جهاد در اختیار هرکس قرار نمیگیرد! جهاد با دشمن و در میدان خطر، در اختیار هر کس قرار نمیگیرد!...بعضی فقط هشت سال جهاد کردند. اما جهاد سپاه، قبل از آن هشت سال شروع شده است و تا امروز هم ادامه دارد.۱۳۷۳/۰۶/۲۹
لینک ثابت
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده میشود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یکوقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد؛ یکوقت در میدان سیاست است که «جهاد سیاسی» نامیده میشود؛ یکوقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر میشود و یکوقت در میدان سازندگی است که به آن «جهاد سازندگی» اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.۱۳۷۲/۰۲/۱۵
لینک ثابت
اگر دشمن با امواج خبری وارد کشور ما شود؛ با رادیوهایش وارد کشور ما شود و حرفهایش را وارد کشور ما کند و در ذهن ملت اینطور وارد کند که «مبارزه خوب نیست؛ دفاع از اسلام فایدهای ندارد؛ ایستادگی در مقابل دشمن ثمری ندارد؛ هرچه زحمت بکشید و مبارزه کنید، ضرر کردهاید» آیا بازهم در مملکت ایران، مبارزهای علیه دشمنان اسلام باقی خواهد بود؟! معلوم است که نه! خیلی از مسلمانان در دنیا هستند که با امریکا و دشمنان اسلام مبارزه نمیکنند. خیلی ملتها هستند که قرآن هم میخوانند، نماز هم میخوانند، عبادت هم میکنند، اما با دشمن اسلام مبارزه نمیکنند که هیچ، با آنها دوستی هم میکنند! اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوههای شهوانی و مادّی ندارد، تبدیل کند، پیروز شده است. اینجاست که مبارزهی فرهنگی، مبارزهای واجبتر از واجب میشود.۱۳۷۲/۰۲/۱۵
لینک ثابت
سومی که از همه سختتراست، «استقلال فرهنگی» است. این، بسیار سخت است و بسیار خون دل دارد. مبارزه برای استقلال فرهنگی، از همه انواع استقلالها سختتر است. من یک وقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگی» میزنند. این ادّعا راست است و خدا میداند که راست است. بعضی نمیفهمند؛ یعنی صحنه را نمیبینند. کسی که صحنه را میبیند، ملتفت است که دشمن چهکار میکند و میفهمد که شبیخون است، و چه شبیخونی هم هست!۱۳۷۲/۰۲/۱۵
لینک ثابت
هدفِ تهاجم فرهنگی دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد. آن آقایی که خودش - به حسب آنچه که ما میبینیم - خسرالدنیا و الآخره است، بر میدارد مینویسد که «ملت ایران خسر الدنیا و الآخره شدهاند»! مینویسند، و چاپ هم میکنند که «مسلمانهای عالم و از جمله ملت ایران، خسر الدنیا والآخره شدند.» چرا؟ چون با امریکا جنگیدند؛ مقصودش این است! این، خسر الدنیا و الآخره بودن است؟! ملت ایران که توانست خود را از ذلّتِ وابستگی نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژیم منحوس دست نشانده فاسد پهلوی و ارتباط با امریکا نجات دهد و اینطور شجاعت و شهامت و سربلندی در دنیا از خود به نمایش بگذارد و در جاده آزادگی گام نهد، خسر الدنیا و الآخره است؟! این جوانان ما، این خانوادههای مؤمن ما، این زن و مرد دلباخته دین و عاشق راه خدا، خسر الدنیا و الآخرهاند؟! خودشان خسر الدنیا و الآخرهاند! کسی که این را میگوید، حقیقتاً خسر الدنیا و الآخره است. نه دنیا دارند، نهآخرت. دنیاشان، دنیای نکبت؛ آخرتشان هم بلاشک، قهر و عذاب الهی است. نسبت بهمردم این حرفها را میزنند و پخش هم میکنند. برای چه پخش میکنند؟ برای اینکه مردم رامتزلزل کنند؛ برای اینکه ایمان مردم را عوض کنند. این، کار کیست؟ کار همان دشمنی که استقلال اقتصادی به ضرر اوست، استقلال سیاسی به ضرر اوست؛ استقلال فرهنگی به ضرر اوست.
اینها عوامل دشمنند. این، تهاجم فرهنگی است. این، مبارزه با ملت ایران است، که دشمنان انجام میدهند. مخصوص ما هم نیست؛ اینها با اسلام بدند و با اسلام دشمنی میکنند.
حال وظیفه ما چیست؟ من میگویم وظیفه معلّم و فرهنگی و دانشآموز - که اینها در مرکز دایره قرار دارند - و همچنین همه کسانیکه با امور فرهنگی کشور سر و کار دارند، یک جهاد و مبارزه طولانی است.۱۳۷۲/۰۲/۱۵
لینک ثابت