مسائل اقتصادی کشور / اقتصاد ایران
در مورد شعار سال ۱۴۰۲ که عبارت بود از مهار تورّم و رشد تولید، کارهای خوبی انجام گرفت. در هر دو بخش شعار، کارهایی انجام گرفت، پیشرفتهایی هم اتّفاق افتاد، البتّه نه به قدر مطلوب... و آنچه که انجام گرفته خوب بود ولی باید ادامه پیدا کند. و این شعار، شعاری نیست که در یک سال توقّع داشته باشیم که به نحو مطلوب انجام بگیرد، این شعار همچنان ادامه خواهد داشت.
در سالی که پیش روی ما است و وارد آن شدیم، کارهای زیادی هست که بایستی انجام بگیرد و باید خودمان را به آن متعهّد بدانیم، هم مسئولین کشور، دولتیها، مجلس، قوّهی قضائیّه و دیگران و هم آحاد مردم، همه باید خودمان را به آن کارها متعهّد بدانیم در زمینههای مختلف، لکن در این سال هم مسئلهی عمدهی کشور عبارت است از اقتصاد. نقطهی ضعف اساسی کشور عبارت است از مسئلهی اقتصاد، باید در این زمینهها فعّال عمل کنیم.
بنده با مطالعهی نظرات کارشناسان این مسئله به این نتیجه میرسم که یک کلید اساسی برای حلّ مشکلات اقتصادی کشور عبارت است از مسئلهی تولید؛ تولید داخلی، تولید ملّی، برای همین هم هست که در این چند سال گذشته بر روی تولید ما تکیه کردیم. اگر رشد تولید و حرکت رو به جلو در تولید ملّی به نحو مطلوب انجام بگیرد، بسیاری از مشکلات مهمّ اقتصادی مثل مسئلهی تورّم، مسئلهی اشتغال و مسئلهی ارزش پول ملّی، این مسائل اساسی اقتصاد به نحو خوبی به سمت حل پیش خواهد رفت. مسئلهی تولید بنابراین مسئلهی مهمّی است و به همین جهت امسال هم روی مسئلهی تولید تکیه میکنم و توقّع دارم، انتظار دارم که انشاءالله یک جهشی در کار تولید اتّفاق بیفتد امسال، و بِجد اعتقاد دارم که این جهش بدون مشارکت مردم و بدون حضور مردم اتّفاق نخواهد افتاد. اگر ما بخواهیم جهش تولید داشته باشیم، بایستی اقتصاد را مردمی کنیم، باید پای مردم را به عرصهی تولید به نحو محسوسی باز کنیم، موانع حضور مردم را برطرف کنیم. در بخش مردمی ظرفیّتهای بزرگی وجود دارد که من انشاءالله توضیح خواهم داد در این باره و این ظرفیّتها بایستی فعّال بشود، باید از آنها به نفع کشور و به نفع مردم استفاده بشود. لذا من به این مناسبت شعار امسال را این قرار دادم: «جهش تولید با مشارکت مردم» این شعار امسال است. امیدواریم انشاءالله این شعار به بهترین وجهی تحقّق پیدا کند. برنامهریزان کشور برنامهریزی کنند، صاحبنظران همکاری فکری کنند و فعّالان اقتصادی به نحو عملی در این کار انشاءالله مشارکت کنند.۱۴۰۳/۰۱/۰۱
لینک ثابت
ما در ساخت یک اقتصاد قوی ملّی عقبیم. ما در استقرار عدالت اجتماعی، عدالت قضائی، عدالت اقتصادی ــ که «عدالت» یکی از برترین شعارهای انقلاب بوده، از بزرگترین هدفهای انقلاب بوده ــ عقبیم؛ کارهایی شده، کارهای خوبی هم شده، امّا تا آن مقداری که باید بشود خیلی فاصله هست؛ عقبیم. در ریشهکنیِ آسیبهای اجتماعی عقبیم؛ در مسئلهی طلاق، در مسئلهی اعتیاد، در مسائل اخلاقی، آن مقداری که باید پیش نرفتهایم؛ ما عقبیم. شما یک نگاهی بکنید به فضای مجازی، مشکلات برخورد اخلاقی را آنجا مشاهده میکنید؛ این عقب بودن ما است؛ عقبیم. در تطبیق زندگیمان با ارزشهای اسلامی عقبیم: اسلام گفته اسراف نکنید، ما اسراف میکنیم؛ اسلام گفته اشرافیگری را بگذارید کنار، در طبقات گوناگون ما، یک عدّهای که میتوانند اشرافیگری میکنند، یک عدّهای [هم] از اشرافیگری تقلید میکنند؛ نمیتواند، پول هم ندارد، امّا میرود قرض میکند برای اینکه عروسی پُرخرج برای فرزندش درست کند؛ چرا؟ اینها اشکالات ما است، اینها عقبماندگیهای ما است.۱۴۰۲/۱۱/۲۹
لینک ثابت
آن حقیقتی که انسان به طور روشن مشاهده میکند، این است که بنگاههای تولیدی بزرگ کشور ما، در طول سالهای متعدّد، رشد چشمگیری داشتهاند. این رشد چشمگیر از سوی بخش خصوصی ــ این بنگاههایی که گفتم، منظورم بنگاههای بخش خصوصی است ــ خیلی پُرمعنا است؛ این نشاندهندهی وجود یک بخش خصوصی توانا و قدرتمند در کشور است و این خبر مهمّی است؛ چرا؟ چون این رشد و پیشرفت و کارهایی که انجام گرفته، همه در شرایط تحریم انجام گرفته و علاوه بر اینکه در این میان، بعضی از دورهها هم دورههای کمکاریِ دولتها بوده ــ دههی ۹۰ دههی پیشرفت خیلی خوبی برای ما نبود ــ امّا درعینحال این کارها انجام گرفته. این نشاندهندهی این است که در شرایط کنونی کشور، بخش خصوصی ما قادر است کشور را به آن چیزی که مطلوب برنامهی پنجسالهی هفتم است، یعنی رشد [اقتصادی] هشت درصد برساند؛ یعنی مشاهدهی این کاری که دارد انجام میگیرد و حرکتی که دارد انجام میگیرد، انسان را واقعاً امیدوار میکند به اینکه ما بتوانیم به رشد مورد نظر برسیم.۱۴۰۲/۱۱/۱۰
لینک ثابت
[یک نکتهی اساسی] مسئلهی وجود ابتکار است. ابتکار هم از هر کسی برنمیآید؛ نیروی انسانی نخبه میتواند ابتکار کند، و ما در کشورمان این ثروت عظیم را داریم. حالا بعضی از کشورها در منطقهی ما ادّعا میکنند که میخواهند مثلاً فرض کنید تا فلان سال، اقتصاد چندم جهان بشوند! فقط با پول نمیشود اقتصاد چندم جهان شد؛ نیروی انسانی لازم است؛ نیروی انسانیتان کجا است؟ ندارند. آنچه میتواند راههای دشوار را بپیماید و کشور را به اوج برساند، به قلّه برساند، در درجهی اوّل، نیروی انسانی توانا و نخبه است؛ از این جهت، ما یک ثروت عظیمی داریم. تا آنجایی که من اطّلاع دارم و من میشناسم، کمتر کشوری دُوروبَرمان به قدر ما برخوردار از این ثروت و این نعمت است. میتوان مطمئن شد که این ظرفیّت عظیمی که ما داریم ــ منظورم ظرفیّت عظیم نیروی انسانی است ــ قادر است چندین برابر وضع کنونی به کشور سود برساند و میتواند در مسائل کلان کشور گرهگشایی کند.
بعضی از مسائل کلان کشور هست که ما به کلان بودنِ آن مسائل توجّه نداریم. مسئلهی آب برای کشور یک مسئلهی کلان است؛ ناترازی آب برای کشور یک مشکل و معضل اساسی است. مسئلهی سوخت همینجور؛ ما الان در مسئلهی سوخت، به معنای واقعی کلمه مشکل داریم. ما کشور تولیدکنندهی نفت، با اینهمه منابع زیرزمینی نفتی، بنزین وارد کنیم؟ این معنی دارد؟ معنایش همین است که ما در یک مسئلهی کلان دچار مشکلیم. مسئلهی برق همینطور. مسائل گوناگونی هست که مسائل کلان کشور است و ناترازی در این مسائل، کشور را رنج میدهد و مانع کارهای بزرگ متعدّدی میشود. بخش خصوصی ما میتواند در این زمینهها به معنای واقعی کلمه کمک کند، همینطور که الان شنیدید. اینکه حالا بخش خصوصی بیاید مثلاً فرض کنید که با یک مجموعهی برق خورشیدی ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید کند، خب چیز خیلی خوبی است. یک بخش خصوصی میآید خودش سرمایهگذاری میکند، ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید میکند؛ این برای کشور خیلی باارزش است. اگر ما اینها را تشویق کنیم، اگر ما به اینها کمک کنیم، اگر برنامهریزیِ درست انجام بگیرد، مطمئنّاً بخش خصوصی میتواند در این برنامههای کلان، هم فکر ارائه بدهد، هم عمل ارائه بدهد. این عرضِ ما به مسئولین محترم و به خود شما فعّالان اقتصادی بخش خصوصی است.
زمینهی مشارکت هم البتّه خیلی گسترده است... خود این جمعی که اینجا حاضر هستید که در بخشهای مختلف فعّالید، اگر هر کدام یک جمله صحبت بکنید، معلوم خواهد شد که زمینههای مشارکت خیلی وسیع است. شما از صنایع بزرگی مثل نفت، مثل گاز، مثل فولاد بگیرید، تا مثلاً صنایع دستی؛ در همهی این زمینهی گستردهی وسیع، امکان مشارکت مردم وجود دارد؛ سرمایههای مردم، ذهن مردم، دستهای توانای مردم، سرانگشتان فعّال و مبتکر مردم میتواند فعّال بشود و کار کند [که در نتیجه] اشتغال زیاد خواهد شد، فقر کمتر خواهد شد. بنابراین، این زمینههای گسترده وجود دارد؛ منتها، هم دستگاههای دولتی باید احساس مسئولیّت کنند، هم خود فعّالان اقتصادی باید احساس مسئولیّت کنند؛ یعنی از دو طرف احساس مسئولیّت لازم است.
[مسئولیت دولت] مسئلهی بهبود فضای کسبوکار است. عمده این است که دولت باید موانع را برطرف کند... البتّه حمایت دولت لازم است، نظارت دولت هم لازم است. ضوابطی وجود دارد که باید این ضوابط رعایت بشود؛ چه کسی باید مراقبت کند؟ دولت. بنابراین، نظارت دولت مطلقا قابل اغماض نیست؛ امّا نظارت غیر از دخالت کردن است. من دیروز شنیدم که در بعضی از شرکتهایی که دولت و بخش خصوصی شریک هستند، با اینکه سهم دولت سهم زیادی نیست، مدیریّت در اختیار دولت است؛ به نظر من این منطق ندارد. از همان شیوههای قانونی استفاده کنند، مدیریّت را به خود مردم و به خود سهامداران شرکتها بسپارند، منتها نظارت بشود. در این سالهای گذشته، بعد از آنکه سیاستهای اصل ۴۴ را بنده ابلاغ کردم و اصرار کردم و دنبال کردم، کارهای بیقاعدهای را دیدیم انجام گرفت که بر اثر عدم نظارت بود. کارهای بدی انجام گرفت، کارهای غلطی انجام گرفت؛ هم به منابع ارزی و ریالی ضربه خورد، هم به خود آن بنگاهها ضربه خورد و نتیجتاً به مردم ضربه خورد؛ یک عدّهای سوء استفاده کردند. نظارت دولت حتمی است، لازم است، بایستی حتماً انجام بگیرد. بنابراین، آنچه ما نفی میکنیم دخالت دولت است؛ وَالّا نظارت دولت را ما لازم میدانیم.
بعضی از این موانعی که گفتیم برطرف بشود، مربوط به درون خود دولت است؛ یعنی ناشی از اوضاع دیوانسالاری موجود ما است که این باید در خود دولت حل بشود. حالا اشاره کردند که مثلاً برای مجوّز اقدام در بخش بالادستی نفت، سه سال مذاکره لازم است! انسان منطق این را نمیفهمد که چرا سه سال مذاکره [لازم است]. خب شرکت خارجی میآید، مینشینند ظرفِ چند ماه با آن یک قرارداد میبندند، تمام میشود میرود؛ چرا بایستی با یک بنگاه داخلی که میخواهد در بخش نفت با این اهمّیّت، آنهم در بخشهای بالادستیِ آن کار کند و استخراج کند یا چاهها را زنده کند و کارهایی که انجام میگیرد، [بستنِ] قرارداد مثلاً این مدّت طول بکشد؟ این برای ما سؤال است. یا مراکز متعدّد تصمیمگیری، یا تعارض میان بخشها. چند وقت پیش، از طرف بعضی از کسانی که در بخش معدن فعّالیّت میکنند به من شکایت شد که مثلاً بین بخش معدن و محیطزیست، سر یک کاری که میخواهند انجام بدهند اختلاف به وجود میآید؛ خب این اختلاف باید حل بشود. بخش معادن بخش مهمّی است؛ یک وقتی با مسئول محترم صحبت بود که بخش معدن میتواند واقعاً به طور کلّی جای نفت را بگیرد؛ خب معلوم است که اهمّیّت نفت برای کشور چقدر زیاد است. ما اگر به معادن کشور برسیم ــ معادن کمیاب و بعضاً نایاب در دنیا را ما در کشور داریم ــ اگر به اینها رسیدگی بشود، استخراج بشود، روی اینها کار بشود، خیلی برای کشور ثروتآفرین است و به پیشرفت کشور کمککننده است. خب حالا فرض کنید که کسی بخواهد روی معدن کار کند، یک مانعی از یک طرف به وجود بیاید؛ اینها باید در داخل دولت حل بشود؛ یعنی بعضی از مشکلات و موانع مربوط به خود دولت است که اینها باید در آنجا حل بشود؛ با تصمیمگیری ریاست محترم جمهور و مشاورهی در هیئت وزیران و مدیریّت معاون اوّل محترم رئیسجمهور، باید اینها حل بشود.
بعضی از موانع مربوط به بیرون از دولت است؛ مثل قوّهی قضائیّه، مثل نیروهای مسلّح و امثال اینها که تعارضهایی به وجود میآید. به نظر من سران قوا میتوانند در این جلسهای که اختیارات به آن داده شده و میتوانند کارهای زیادی بکنند و تصمیمهای زیادی بگیرند، این را مطرح کنند و حل کنند. حالا اگر هم حل نشد، بالاخره رهبری را در جریان بگذارند و حل کنند؛ مشکلات و تعارضها را حل کنند، بگذارند راه باز بشود. این البتّه [جزو] مسئولیّتهای دولت است.
بخش خصوصی هم همانطور که اشاره کردم، بایستی واقعاً مسئولیّتهای خودش را بشناسد. انضباط، مراعات ضوابط لازم، مراعات قانون و سلامت کار، جزو وظایف اصلی است؛ بخش خصوصی حتماً بایستی اینها را رعایت کند، دولت هم باید نظارت کند.
این آقای محترمی که دربارهی تأمین مالی صحبت کردند، ذهن من را در این زمینه بیشتر مشغول کردند. من یادداشت کردم که ما روی رشد نقدینگی تکیه میکنیم؛ یعنی رشد نقدینگی باید متوقّف بشود، کمااینکه تلاش کردهاند، یک مقداری هم تأثیر داشته و رشد نقدینگی کم شده. یکی از مشکلات کشور رشد نقدینگی است. خب وقتی که ما در این زمینه به سیاستهای انقباضی رو میآوریم، طبیعتاً منابعی که بانکها در اختیار فعّالان اقتصادی میگذارند محدود میشود؛ ما این محدودیّت را چه کار کنیم که به بنگاههای کوچک و متوسّط که اساس کار دست اینها است ــ یعنی گستردهترین بخش فعّالیّت مال بنگاههای متوسّط و کوچک است ــ ضربه نخورد؟ این مدیریّت لازم دارد؛ این یکی از کارهای مهمّی است که البتّه متولّی اصلیاش بانک مرکزی است؛ کار را باید جوری مدیریّت کنند که اینجور نباشد که حالا همین سهم محدود منابعی را که بنا است بانکها بدهند، شرکتهای دولتی بیایند بردارند ببرند یا شرکتهای خاص ــ شرکتهایی که افرادش زرنگترند، دستوپادارترند، ارتباطات بیشتری دارند ــ بردارند ببرند؛ اینجور نباشد. این مدیریّت لازم دارد؛ یعنی رعایت عدالت به معنای واقعی کلمه اینجا لازم است.
اگر انشاءالله اینها رعایت بشود، به نظر من ظرفیّت ما در زمینهی پیشرفت اقتصادی خیلی بالا است؛ به معنای حقیقی کلمه، ظرفیّت ما خیلی بالا است. کشور ما واقعاً کشور ثروتمندی است؛ هم ثروت طبیعی داریم، هم ثروت انسانی داریم، هم ارتباط بین دولت و ملّت داریم. دولت باید کمک کند. یکی از کمکهایی که دولت میتواند بکند، در زمینهی صادرات و بازارهای خارجی است. کارهایی که شرکتهای مهمّ دنیا و بنگاههای بزرگ دنیا میکنند، به پشتوانهی دولتهایشان میکنند؛ دولتها به آنها کمک میکنند، راه را باز میکنند؛ [اگر] مشکلی برایشان پیدا بشود ــ چه مشکل حقوقی، چه مشکل مالی ــ به آنها کمک میکنند. یکی از کارهایی که دولت باید بکند همین است؛ یعنی دیپلماسی اقتصادی کار مشترکی است که یک بخشش مربوط به بخش خصوصی اقتصادی است، یک بخشش مربوط به دستگاه رسمی دیپلماسی کشور است که بایستی این قضیّه را دنبال کند.
به هر حال، از وضعی که فعلاً در این زمینهی بخش خصوصی دارد پیش میرود، من خرسندم و راضی هستم؛ باید تلاش بیشتری انجام بگیرد و بخش خصوصی و سرمایهگذاران و کارآفرینان کشور بتوانند برای آیندهی کشور، برای پیشرفت اقتصادی کشور، واقعاً نقش ایفا کنند و انشاءالله اوضاع اقتصادی را به سامان برسانند.۱۴۰۲/۱۱/۱۰
لینک ثابت
ما مشکلات خارجی داریم، تحریم داریم، دشمنیهای گوناگون داریم، امّا همینها هم میتواند برای ما فرصت بشود. دیروز یکی از آقایانی که در نمایشگاه [بازدید از توانمندی های تولید داخلی ۱۹/۱۱/۱۴۰۲] بود، به من گفت که ما را تحریم کردند، ما توانستیم به خودکفایی برسیم؛ ما را تهدید کردند، توانستیم به امنیّت برسیم. این نکتهی درستی است؛ اگرچه تحریم ضربهزننده است و بدون تردید مشکلدرستکن است، امّا از آن به عنوان یک فرصت هم میشود استفاده کرد؛ همینطور که کشور ما، جوانهای ما، مردم ما، فعّالان اقتصادی ما در یک جاهایی استفاده کردند و پیشرفت علمی پیدا کردیم. اگر به ما سلاح میفروختند، ما امروز در باب تسلیحات به اینجایی که رسیدهایم نمیرسیدیم. اگر ماهوارههای ما را از فضا یکییکی جدا نمیکردند و ما را از ماهوارهی فضائی محروم نمیکردند، ما امروز مثلاً فرض کنید که «ماهوارهی ثریّا» را به فضا نمیفرستادیم؛ یعنی دیگر احتیاج نداشتیم، آنجا بود. آن تحریم موجب شد که ما بتوانیم این کارها را انجام بدهیم.۱۴۰۲/۱۱/۱۰
لینک ثابت
[یک کار دشمن] به رخ کشیدن کمبودها و سختیها در امور اقتصادی[است]. خب بله، ما مشکل اقتصادی داریم، شکّی نیست؛ ضعفهای گوناگونی بوده، ادامه پیدا کرده؛ این ضعفهای اقتصادی وجود دارد، در این هیچ تردیدی نیست؛ اینها را به رخ میکشند، در حالی که اگر در یک موردی دقّت بشود، تحقیق بشود، بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است.۱۴۰۲/۱۰/۱۹
لینک ثابت
میخواهم چند توصیه به بسیج بکنم... امید به آینده را هرگز از دست ندهید، وسوسهها در شما اثر نکند. دلیل واضح بر اینکه جوانِ امروز باید همیشه امیدوار باشد این است که کشورش در طول چهل و چند سال، همیشه تحریم بوده، همیشه در محاصرهی اقتصادی بوده، اینهمه پیشرفت کرده. نه فقط [در بخش] تسلیحات... [بلکه] در بخشهای گوناگون کشور، در خدمات، در ایجاد امکانات رفاهی برای بخشهای مختلف مردم، در ارتباطات و اتّصالات، در علم، در فنّاوری، در تولید، پیشرفتهای فوقالعادهای انجام گرفته؛ این پیشرفتها در حالی است که دشمن به خیال خودش همهی درهای پیشرفت را روی ما بسته بود؛ تجارت ممنوع، صادرات ممنوع، واردات بسیاری از چیزها ممنوع؛ در این شرایط، کشور پیش رفته. خب در این کشوری که اینجور پیشرفت میکند، جایی برای ناامیدی وجود دارد؟ شما میتوانید همه کاری بکنید. صد برابرِ آنچه تا حالا پیش رفتهایم، شماها میتوانید پیش بروید، اگر در میدان باشید، اگر تلاش کنید، اگر کار کنید که میکنید.۱۴۰۲/۰۹/۰۸
لینک ثابت
تیمهای ملّی در همهی رشتهها، در مراقبت جدّی از بُروز آفت در ورزش؛ مراقب باشند که در ورزش کشور آفت به وجود نیاید. «آفت» یعنی چه؟ یعنی فساد اقتصادی، یعنی تشکیل مافیاهای ورزشی در داخل، یعنی آفتهای اخلاقی برای ورزشکاران پاکیزه و پاکدامن ما؛ اینها باید مراقبت بشود.۱۴۰۲/۰۹/۰۱
لینک ثابت
مسئلهی نفوذ غربیها در ایران از انگلیسها شروع شد؛ اوّل آنها آمدند در ایران. البتّه از [سالِ] ۱۸۰۰ میلادی در دولت قاجاریها نفوذ کردند و بتدریج نفوذ خودشان را گسترش دادند. هدف انگلیسیها این بود که در ایران همان کاری را بکنند که در هندوستان کردند. میدانید هندوستان حدود ۱۵۰ سال در مشت انگلیس بود و رمق هندوستان را انگلیسها گرفتند؛ ثروت عمدهی انگلیسها ناشی از استعمار هند است که حالا خود آن داستان مفصّلی دارد. همین کار را میخواستند با ایران بکنند؛ یعنی اوّل از یک جای کوچکی شروع کنند، بتدریج توسعه بدهند، منابع اقتصادی کشور را در اختیار بگیرند و بعد که اقتصاد کشور در اختیارشان قرار گرفت، آنوقت تصرّف سیاسی برایشان آسان میشود؛ عیناً مثل کاری که در هند کردند. در هند، اوّل کمپانی هند شرقی را راه انداختند، بعد که پیش رفتند، حکومت هند را تصرّف کردند، هند شد یک قسمتی از امپراتوریِ انگلیس؛ حدود ۱۵۰ سال وضع اینجوری بود. خب، در ایران [هم] میخواستند همین کار را بکنند. یکی از اوّلین کارهایی که کردند قضیّهی انحصار تنباکو بود ــ اسم «نهضت تنباکو» را قاعدتاً شنیدهاید ــ تا انحصار کِشت و فروش و خرید تنباکوی کشور در اختیار انگلیس باشد. دستگاههای دولتیِ آن زمان ــ زمان ناصرالدّینشاه ــ نفهمیدند که معنای این کار چیست، قبول کردند. میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، در سامرّا فهمید که پشت این قضیّه چیست، با یک فتوا این قرارداد را به هم زد و از بین برد. این کارِ اوّلشان بود؛ خب، این نشد. پیدرپی، قراردادهای گوناگونی از این قبیل بود که یکی از مهمترینهایش قراردادی بود معروف به «قرارداد وثوقالدّوله» که در سال ۱۹۱۹ میلادی و ۱۲۹۹ هجری شمسی، انگلیسها به نخستوزیر وقت ایران رشوهی مفصّلی دادند و این قرارداد را بستند. «قرارداد وثوقالدّوله» اقتصاد و سیاست و ارتش و نظام و همه چیزِ ایران را در اختیار انگلیسها قرار میداد. این قرارداد هم بسته شد، منتها شهید مدرّس در مجلسِ شورای ملّیِ آن زمان یکتنه در مقابل این قرارداد ایستاد، افشاگری کرد و نگذاشت به نتیجه برسد، این قرارداد هم باطل شد. قراردادهای دیگری هم بود ــ [مانند] قرارداد رویتر و غیره ــ که اغلب این قراردادها به وسیلهی علمای دین باطل شد، از بین رفت، جلویش گرفته شد.
البتّه بعد هم انگلیسها انتقام خودشان را از علمای دین گرفتند. دولت انگلیس دید اینجوری نمیشود و آن نقشهای که در هند عمل کردند، در ایران عملی نیست؛ به یک راهحلّی رسیدند ــ درست توجّه کنید ــ آن راهحل این بود: به فکر افتادند که باید یک دولتِ دیکتاتورِ خشنِ صد درصد وابستهی به خودشان را در ایران سر کار بیاورند تا دیگر دغدغهای نداشته باشند و هر کاری میخواهند، در ایران به وسیلهی خود آن دولت انجام بگیرد. رضاخان قزّاق را پیدا کردند؛ او را میشناختند، شناسایی کردند. رضاخان همان کسی بود که انگلیسها احتیاج داشتند؛ آدمی بود بسیار بیرحم، بسیار خشن، بسیار گستاخ، عامی، بیسوادِ بیاطّلاع از معارف و مانند اینها، لاتمنش، بیتقوا و بیایمان؛ یک آدم اینجوری را پیدا کردند. از ضعف پادشاه قاجار که احمدشاه بود استفاده کردند، به وسیلهی رضاشاه و یک نفر دیگر ــ سیّدضیاء طباطبائی که بعد او را کنار زدند ــ در ایران کودتا راه انداختند؛ رضاخان را اوّل کردند فرمانده کلّ قوا، بعد کردند نخستوزیر، بعد کردند شاه ایران؛ همان چیزی که انگلیسها میخواستند در ایران تحقّق پیدا کرد.
خب، اوّلکاری که به دست رضاشاه کردند [این بود که] روحانیّت را منکوب کردند، ملّت را مرعوب کردند. ملّت را بشدّت مرعوب کردند؛ آنجوری که پدرمادرهای ما و بزرگترهای ما برای ما نقل کردند، در زمان رضاشاه کسی جرئت نَفَس کشیدن نداشت؛ در اتاق خلوت هم کسی جرئت نداشت از رضاشاه انتقاد کند؛ در اتاق خلوت، بین دو سه نفر افراد خانواده هم کسی جرئت نداشت! اینقدر ملّت را مرعوب کرده بود. علما را خانهنشین کرد، عمامهها را از سرهایشان برداشت، حوزههای علمیّه را تعطیل کرد، با احکام دینی مثل حجاب هم علناً مخالفت کرد و آن کاری را که انگلیسها مایل بودند در ایران انجام بگیرد، یعنی تصرّف منابع مالی و اقتصادی، همه را انجام داد؛ هر کار آنها میخواستند انجام داد. البتّه اینجا من اشاره کنم که یک عدّه روشنفکران غربزده یا وابستهی به غرب ــ همه وابسته نبودند؛ یک عدّهایشان هم وابسته نبودند، لکن غربزده بودند، مبهوت غرب بودند ــ در رنگ و روغن زدن به حکومت رضاخان نقش داشتند؛ آنها هم پیش خدا مؤاخَذند؛ آن روشنفکرانی هم که نمیخواهم اسم بیاورم، در جنایت به ملّت ایران با رضاشاه شریکند؛ این هم هست.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
لینک ثابت
وقتی دولت [مصدق] سر کار آمد و معلوم شد که این دولت وابستهی به آمریکا نیست و نمیتواند باشد، آمریکاییها کودتای بیستوهشتم مرداد را راه انداختند، دولت را ساقط کردند، در ایران فجایع زیادی به وجود آوردند. بعد که نقاب از صورت آمریکاییها افتاد و معلوم شد که یک دولت مهربان و دوست با ایران نیستند، دیگر هر کار توانستند کردند؛ آمریکاییها مقدّرات کشور را در دست گرفتند، از لحاظ سیاسی و اقتصادی کشور را به طور کامل به خودشان وابسته کردند، پای رژیم صهیونیستی را به ایران باز کردند ــ آمریکاییها این کار را کردند؛ پای رژیم صهیونیستی را آمریکاییها به ایران باز کردند ــ ساواک را تشکیل دادند؛ ساواک مرکز کمال خشونت و بیرحمی با مردم، با معترضین، با مخالفین، و سرکوب بیرحمانهی کوچکترین مخالفت بود.۱۴۰۲/۰۸/۱۰
لینک ثابت
مسئولین باید کاری کنند که نخبه احساس کند مفید است، احساس مفید بودن بکند... راههایی وجود دارد برای این کار. حالا امروز خوشبختانه دو سه مرتبه صحبتِ این شرکتهای دانشبنیان شد، من هم همین را یادداشت کردهام؛ یکی از بهترین راههایی که نخبه احساس کند مفید است تشکیل شرکتهای دانشبنیان است. شرکتهای دانشبنیان، هم پیشرفت اقتصادی به کشور میدهد، هم نشاط در کشور ایجاد میکند، هم پیشرفت علمی به کشور میدهد، هم نخبهها را حفظ میکند و از وجود نخبهها برای کشور استفاده میشود. بنابراین، من تأکید میکنم که شرکتهای دانشبنیان را تقویت کنید. و یکی از راههای تقویت این است که محصولات این شرکتها دیگر از خارج وارد نشود. در همین اواخر، چند گزارش شکایتآمیز به من شده که شرکت دانشبنیان میگوید «ما این محصول را تولید میکنیم، فلان دستگاه اداری که مصرفکنندهی این محصول است، این را از خارج وارد میکند»؛ چرا؟ باید یاد بگیریم، عادت کنیم ــ بخصوص دستگاههای دولتی که غالباً جزو مشتریهای مهمّ این محصولات هستند ــ که از محصول داخلی استفاده کنیم. این مسئله که این همه تکرار میشود، اوّلین مخاطبش خود ما هستیم، خود مسئولین هستند، دستگاههای دولتی هستند، دستگاههای حکومتی هستند؛ اینها بایستی از محصولات داخلی استفاده کنند و در درجهی اوّل از همین محصولات شرکتهای دانشبنیان.۱۴۰۲/۰۷/۲۵
لینک ثابت
اگر کشورهایی مثل ایران، مثل عراق، مثل سوریه، مثل لبنان، مثل کشورهای حاشیهی خلیج فارس، مثل عربستان، مثل مصر، مثل اردن، یک خطّ مشی واحدی را در مسائل اساسی و کلّی خودشان اتّخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی اینها یا در سیاست خارجی اینها دخالت کنند؛ الان دخالت میکنند. الان آمریکا ضربهی اقتصادی میزند، ضربهی سیاسی میزند، نفت سوریه را میدزدند میبرند، داعشِ ظالمِ وحشی و خونخوار را، در اردوگاههای خودشان نگه میدارند، حفظ میکنند برای روزی که [اگر] باز به آن احتیاج داشته باشند، بیاورند درون میدان و به جان این و آن بیندازند؛ از این کارها دارند میکنند.۱۴۰۲/۰۷/۱۱
لینک ثابت
یک دستاورد [دفاع مقدس] این بود که ملّت ایران عظمت تواناییهای خودش را کشف کرد. شما الان ملاحظه کنید این خانمها و آقایان جوانی که آمدند اینجا صحبت کردند، دائم میگویند که ما در ادارهی کشور، در مدیریّت کشور، در اقتصاد و مانند اینها، شیوههای جنگ تحمیلی را و دفاع مقدّس را به کار ببریم و استفاده کنیم؛ این معنایش چیست؟ معنایش این است که آنقدر در دفاع مقدّس تواناییهای ملّت ایران در همان بخش آشکار شده که همه میخواهند در همهی بخشهای مدیریّت یک کشور و پیشرفت یک کشور و اعتلای یک کشور از آن برنامهها تبعیّت کنند و پیروی کنند؛ یعنی دفاع مقدّس یک تصویری در مقابل ملّت ایران قرار داد که ملّت ایران خودش را شناخت.۱۴۰۲/۰۶/۲۹
لینک ثابت
مسئولان قدر این مردم را باید بدانند و باید خدمت کنند. البتّه در سیستان و بلوچستان خیلی خدمت شده، خیلی کار شده. بلوچستانی که شما امروز میبینید، بلوچستان دورهی طاغوت نیست؛ بنده آن روز را دیدهام، مردم هیچ چیز نداشتند. از روز اوّل، از روزهای اوّل کار در این منطقه شروع شد؛ هم در آنجا، هم در زابل و سایر مناطق استان؛ امروز هم دارد کار میشود. باید این کارها با قوّت ادامه پیدا کند.
این مسئلهی خطّ آهن خیلی مهم است؛ اینکه شمال و جنوبِ شرق کشور با خطّ آهن متّصل بشود، خیلی اهمّیّت دارد؛ هم برای استان و استانهای در بین راه اهمّیّت دارد، هم برای اصل کشور اهمّیّت دارد. مسئلهی آب زابل خیلی اهمّیّت دارد. همهی کارها، همهی راهها باید پیموده شود برای اینکه حقّ مردم در مورد آب تأمین بشود و انشاءالله خواهد شد؛ این کارها خواهد شد. کارهای زیادی انجام گرفته؛ کارهای زیادی هم پیش روی ما است که باید انجام بگیرد. اگر دولتها به آن مصوّباتی که در اوایل دههی ۸۰ که بنده آمدم بلوچستان و تصمیمگیری شد، عمل میکردند، امروز چهرهی استان فرق میکرد. از طرف بعضی از دولتها تنبلی شد، بیتوجّهی شد. امروز بحمدالله مشغولند، کار میکنند، تلاش میکنند. بنده امیدوارم و انشاءالله که این امید به نتیجه برسد.۱۴۰۲/۰۶/۲۰
لینک ثابت
آمریکا در حال ضعیف شدن است، یا قدرتهای غربی، قدرتهای استکباری در حال ضعیف شدنند. این یک شعار نیست، این یک واقعیّت است و حرفی است که خود آنها میزنند؛ خود آنها میگویند شاخصهای اقتدار آمریکا در دنیا رو به تنزّل است. مثل چه شاخصهایی؟ مثل اقتصاد؛ یکی از مهمترین شاخصهای اقتدار آمریکا اقتصاد قوی آمریکا بود که میگویند رو به تنزّل است. یکی مسئلهی امکان دخالت در دولتها بود؛ آمریکا در دولتهای گوناگون دخالت میکرد، امروز این حالت رو به افول است؛ اروپاییها یک جور، دیگران یک جور. میشنوید دیگر؛ در مطبوعات و در خبرهای رادیو تلویزیون و خبرهای دنیا میشنوید؛ اعتراف میکنند. یکی از شاخصهای اقتدار در آمریکا توانایی تغییر دادن دولتها و کشورها بود. توجّه کنید! اینها مهم است. ۱۴۰۲/۰۶/۲۰
لینک ثابت
در بخش اقتصاد، کارهای خوبی در دولت انجام گرفته که حالا تفاصیلش را، هم آقای رئیسجمهور گفتند، هم آقای معاوناوّل تا حدودی تبیین کردند. آنچه من میخواهم [به آن] تکیه کنم این است که تعداد قابل توجّهی از شاخصهای اقتصاد کلان، رشد را نشان میدهد، پیشرفت را نشان میدهد، تغییرات مثبت را نشان میدهد. البتّه تا مسائل مربوط به اقتصاد کلان برسد به معیشت مردم و زندگی مردم یک مقداری فاصله وجود دارد؛ یعنی زمان باید بگذرد. طبیعت بعضی از دولتها این است که فردا را قربانِ امروز میکنند؛ این دولت این کار را نکرده؛ کارهای بزرگ و زیربنائی را انجام داده که اثرش ممکن است امروز به طور کامل ظاهر نشود، امّا بالاخره ظاهر خواهد شد. چند قلم را من ذکر میکنم، [امّا] گزارشی که به من داده شده خیلی بیش از اینها است؛ شاید نزدیک به پنجاه مورد اتّفاقات مثبتی که در زمینهی اقتصاد رخ داده در آن گزارش هست. حالا من تعداد محدودی از آنها را عرض میکنم.
افزایش رشد اقتصادی، بخصوص در بخش صنعت؛ این مهم است. افزایش رشد سرمایهگذاری که جزو مهمترین مسائل اقتصادی ما است و مشکل اساسی ما در بعضی از دورههای گذشته، مسئلهی سرمایهگذاری بود که رشدش منفی بوده؛ به تعبیر رایج، به آن میگویند «رشد منفی»، در حالی که اسمش رشد نیست، عقبگرد است. کاهش رشد نقدینگی که در بیانات آقایان هم بود. کاهش بیکاری، کاهش ضریب جینی، رشد قابل توجّه صادرات کالا، تقویت نظام مالیاتی که درآمدهای مالیاتیِ دولت توانسته بخش قابل توجّهی از بودجهِی جاری دولت را تأمین کند. رشد قابل توجّه تولید محصولات پتروشیمی که این مسئلهی محصولات پتروشیمی جزو چیزهای مهمّ کشور است. اقدامات ارزندهای در زمینهی نفت و گاز که یکی همین مرحلهی یازدهم پارس جنوبی بود که اخیراً آقای رئیسجمهور آن را افتتاح کرد. راهاندازی کارگاههای تعطیلشده یا نیمهتعطیل که عددی که ذکر کردند عدد بالایی است، چند هزار است؛ چند هزار کارخانهی تعطیل یا نیمهتعطیل راه افتاده؛ این خیلی مهم است. فعّالیّتهای مهم در زمینهی آبرسانی یا شبکههای آبیاری و زهکشی در جاهای مختلف که در گزارشات آقایان هم بود.
عرض کردم نزدیک به پنجاه قلم از این قبیل اقدامات به ما گزارش شده که اتّفاق افتاده ــ که اینها خیلی باارزش و مهم است ــ منتها دیده نمیشود. اوّلاً به خاطر اینکه کار اطّلاعرسانی در دولت متأسّفانه ضعیف است؛ یعنی آن کار اساسی برای اطّلاعرسانی نمیشود. اینکه یک نفر بیاید در تلویزیون حرف بزند و به مردم بگوید این کارها شده، این اطّلاعرسانی نیست؛ اطّلاعرسانی یک هنر است، یک کار هنری باید انجام بگیرد تا اینکه درست اطّلاعرسانی بشود. یکی این است، یکی هم چون مشکلات معیشتی الان در مردم وجود دارد ــ گرانی هست، بخصوص در بخشی از موادّ غذائی گرانیهای زیادی هست یا در مسکن گرانیهای زیادی هست ــ و اینها مسائل روزمرّهی مردم است، مردم اینها را میبینند و از کارهای مهم و باارزش اقتصادی طبعاً غفلت پیدا میشود؛ یعنی اینها غباری میشود که جلوی کارهای اساسی را میگیرد؛ یک فکر جدّی و عاجلی باید روی این مسئله بشود انشاءالله. خب، این در زمینهی کارهایی که در بخش اقتصادی انجام گرفته.۱۴۰۲/۰۶/۰۸
لینک ثابت