newspart/index2
سکینه الهی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
سکینه الهی

اینجانب شهادت این عزیز را به والدین و همسر و فرزندش و به جامعه‌ی علمی و دانشگاهی کشور و به عموم دوستداران و متعهدان نهضت علمی فراگیر، تبریک و تسلیت میگویم و برای آنان صبر و سکینه‌ی الهی و برای شهید عزیزمان علو درجات اخروی را از خداوند متعال مسألت میکنم۱۳۹۰/۱۰/۲۲
لینک ثابت
سکینه الهی

قال اللَّه الحکیم فی کتابه:
«هو الّذی انزل السّکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للَّه جنود السّموات‏و الارض و کان اللَّه علیما حکیما. لیدخل المؤمنین و المؤمنات جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و یکفّر عنهم سیّئاتهم و کان ذلک عنداللَّه فوزا عظیما. و یعذّب المنافقین‏و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء علیهم دائره السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا. و للَّه جنود السّموات و الارض و کان اللَّه عزیزا حکیما.»صدق اللَّه العلیّ العظیم.
اولًا خیلی متشکریم از آقایان محترم، برادران مکرم و اعضای این جلسه و هیئت فخیم در نظام جمهوری اسلامی که این اجلاس را تشکیل دادید و این مطالب قابل توجه را مطرح کردید. از بیانات رئیس محترم و نایب رئیس محترم هم تشکر میکنم که ما را در جریان اجمالی مسائل این اجلاس قرار دادید.
خصوصیت این اجلاسِ این بارِ شما نزدیکی به ماه مبارک رمضان است؛ ماه عبودیت، ماه اخلاص، ماه اتصال به معدن عظمت و قدرت و ماه اطمینان و سکینه‏ی ناشی از ذکر، که فرمود: «الا بذکر اللَّه تطمئنّ القلوب». باید یکی از بهره‏های مهم این ماه شریف برای ما این باشد که تلاطمها و اضطرابها و ناآرامی‏هائی که در دلهای ما به وجود می‏آید، ما را به این طرف و آن طرف میکشاند، آرام بگیرد و سکینه‏ی الهی بر قلب ما نازل بشود؛ که اگر این سکینه را خدای متعال عنایت کرد و مرحمت کرد، عمق ایمان و عشق و محبت به خدای متعال هم بیشتر میشود؛ «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم».۱۳۸۹/۰۶/۲۵

لینک ثابت
سکینه الهی

قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است: «فلنحیینّه حیاة طیّبة». حیات طیبه یعنی چه؟ زندگی پاکیزه یعنی چه؟ یعنی زندگی‏ای که در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیای انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگی فردی در آن تأمین است، آرامش روحی در آن هست، سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانی در آن وجود دارد؛ فوائد اجتماعی، سعادت اجتماعی، عزت اجتماعی، استقلال و آزادی عمومی هم در آن تأمین است. قرآن این‏ها را به ما وعده داده است. وقتی قرآن می‏گوید: «فلنحیینّه حیاة طیّبة»، یعنی همه‏ی این‏ها؛ یعنی آن زندگی‏ای که در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با این‏ها فاصله داریم؛ باید به این‏ها برسیم.۱۳۸۹/۰۴/۲۴
لینک ثابت
سکینه الهی

اولًا تبریک عرض می‏کنیم این اعیاد بزرگ و پیاپی را که حقیقتاً هرکدامی برای دلهای شیعیان یک خورشید فروزنده است، یک شعاع خیره‏کننده است؛ ولادت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین (علیه الصّلاة و السّلام)، ولادت حضرت سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) و ولادت حضرت ابی الفضل العباس (علیه الصّلاة و السّلام). إن شاء اللَّه که بر همه‏ی شماها این اعیاد مبارک باشد. مبارک بودن هم به این است که اولًا دلتان إن شاء اللَّه شاد باشد، روحتان برخوردار از آرامش و سکینه‏ی الهی باشد، همه‏ی وجودتان سرشار از اعتماد به خدا و توکل به خدای متعال باشد. اگر این‏ها شد، عید به طور کامل برای شما مبارک است. سعی کنیم این‏ها را برای خودمان تدارک ببینیم؛ دلهایمان را شاد کنیم، جانهایمان را از سکینه‏ی الهی برخوردار کنیم، اعتماد به خدا را هم در وجود خودمان روز به روز بیشتر کنیم.۱۳۸۸/۰۵/۰۵
لینک ثابت
حسن ظن به خدا، عامل قرص شدن دلها برای رسیدن به اهداف

این آیه‌ای که من تلاوت کردم، به مؤمنان بشارت میدهد و نزول سکینه‌ی الهی را یادآوری میکند. سکینه یعنی آرامش در مقابل تلاطمهای گوناگون روحی و اجتماعی. این آیه مربوط به حدیبیه است. در ماجرای حرکت پیامبر اکرم از مدینه به سمت مکه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره - در سال ششم از هجرت - حوادثی پیش آمد که از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یک طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آنها را محاصره کرده بودند؛ اینها از مدینه دور بودند - حدیبیه نزدیک مکه است - نیروهای دشمن متکی به عقبه‌ی مکه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یک طرف قضیه بود که موجب اضطراب میشد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین میشد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اکرم بر طبق آن سیاست عظیم مکتوم الهی - که بعد برای همه آشکار شد - در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم اللَّه»، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مسئله از این قبیل پبش آمد. این هم دلهائی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت.
در یک چنین مواردی که این اضطرابهای گوناگون - چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی - برای مؤمنینِ به اسلام پیش می‌آید، اینجا باید منتظر سکینه‌ی الهی بود؛ آنوقت میفرماید: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدا دلها را قرص کرد، آرامش به آنها داد، آنها را از تلاطمهای روحی برحذر و برکنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانی، به خاطر این آرامشی که خدا به آنها داد، آسوده شدند. آنوقت نتیجه‌ی این سکینه‌ی الهی و آرامش روحی این میشود که: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛(۱) آنوقت بذر ایمان در دل آنها عمیقتر میروید، نور ایمان دل آنها را بیشتر روشن میکند؛ ایمان آنها عمیقتر میشود. این است که برای یک مجموعه‌ی مسلمان، مجموعه‌ی مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمک‌کار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محکم میشود؛ وقتی گامها استوار شد، راه به‌آسانی طی میشود، به هدف نزدیک میشود.۱۳۸۸/۰۳/۲۹


۱ ) سوره مبارکه الفتح آیه ۴
هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا
ترجمه:
او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است.
لینک ثابت
سکینه الهی

قال الحکیم فی کتابه: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه علیما حکیما»
همه‏ی برادران و خواهران عزیز را توصیه می‏کنم و دعوت می‏کنم به رعایت تقوای الهی و توجه به خدای متعال و دل دادن به رحمت و تفضل الهی در همه حال. اگر ما تقوای خدا را پیشه کنیم، اگر در همه حال دل را به خدا متوجه کنیم، حضور خود در مقابل ذات مقدس پروردگار را از یاد نبریم- که معنای حقیقی تقوا همین است- یقیناً برکات الهی، رحمت الهی، کمک الهی شامل حال ما خواهد شد. در نماز جمعه‏ی هر هفته دلهای نمازگزار و متوجه به خداوند متعال باید این حقیقت را، این معنای شگفت‏انگیز را با خود مرور کند؛ تقوا را به خود تلقین کند.
این روزها از یک طرف به ایام ولادت باسعادت صدیقه‏ی کبرا فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها) متصل و مربوط است، و از یک طرف به ایام مغتنم و ذی قیمت ماه رجب؛ وقت ذکر است، وقت دعاست، وقت توجه است. این آیه‏ای که من تلاوت کردم، به مؤمنان بشارت می‏دهد و نزول سکینه‏ی الهی را یادآوری می‏کند. سکینه یعنی آرامش در مقابل تلاطم‏های گوناگون روحی و اجتماعی. این آیه مربوط به حدیبیه است. در ماجرای حرکت پیامبر اکرم از مدینه به سمت مکه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره- در سال ششم از هجرت- حوادثی پیش آمد که از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یک طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آن‏ها را محاصره کرده بودند؛ این‏ها از مدینه دور بودند- حدیبیه نزدیک مکه است- نیروهای دشمن متکی به عقبه‏ی مکه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یک طرف قضیه بود که موجب اضطراب می‏شد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین می‏شد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اکرم برطبق آن سیاست عظیم مکتوم الهی- که بعد برای همه آشکار شد- در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم اللَّه»، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مسئله از این قبیل پبش آمد. این هم دلهائی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت.
در یک چنین مواردی که این اضطرابهای گوناگون- چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی- برای مؤمنینِ به اسلام پیش می‏آید، اینجا باید منتظر سکینه‏ی الهی بود؛ آن‏وقت می‏فرماید: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدا دلها را قرص کرد، آرامش به آن‏ها داد، آن‏ها را از تلاطم‏های روحی برحذر و برکنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانی، به خاطر این آرامشی که خدا به آن‏ها داد، آسوده شدند. آن‏وقت نتیجه‏ی این سکینه‏ی الهی و آرامش روحی این می‏شود که: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ آن‏وقت بذر ایمان در دل آن‏ها عمیق‏تر می‏روید، نور ایمان دل آن‏ها را بیشتر روشن می‏کند؛ ایمان آن‏ها عمیق‏تر می‏شود. این است که برای یک مجموعه‏ی مسلمان، مجموعه‏ی مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمک‏کار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محکم می‏شود؛ وقتی گامها استوار شد، راه به‏آسانی طی می‏شود، به هدف نزدیک می‏شود.
همیشه دشمنان اسلام خواسته‏اند دل مسلمانان را مشوش و مضطرب کنند. در طول تاریخ اسلام موارد زیادی پیش آمده است، قبل از اسلام هم در مورد حرکتهای عظیم جهادی پیامبران قبل از نبی مکرم، مؤمنینی که توانستند ایمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحی پیدا کردند. این آرامش روحی حرکات آن‏ها را در اختیار جهت ایمانی قرار داد؛ مشوش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نکردند؛ چون در حال تشویش و اضطراب، پیدا کردن راه درست دشوار می‏شود. انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، درست فکر می‏کند، درست تصمیم می‏گیرد، درست حرکت می‏کند. این‏ها نشانه‏های رحمت الهی است.
امروز جامعه‏ی انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند. «الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب». یاد خداست که دلها را در ماجراهای طوفانی دنیا و زندگی حفظ می‏کند. یاد خدا را مغتنم بشمارید. ایام ماه رجب- همانطور که گفتیم- نزدیک است. دعاهای ماه رجب یک دریائی از معرفت است. در دعا فقط این نیست که انسان دل را به خدا نزدیک می‏کند؛ این هست، فراگیری هم هست. در دعا هم تعلیم است، هم تزکیه هست. دعا هم ذهن را- این دعاهای مأثور از ائمه (علیهم‏السّلام)- روشن می‏کند، حقایقی را، معارفی را به ما می‏آموزد که در زندگی به آن‏ها نیاز داریم، و هم دل را متوجه به خدا می‏کند. ذکر الهی را خیلی باید مغتنم بشمرید. همین نماز جمعه‏ی شما مصداق ذکر الهی است. «فاسعوا الی ذکر اللَّه». در اینجا آنچه بر دل شما، بر زبان شما، بر حرکات شما باید غالب باشد، یاد خداست. دل به یاد خدا، زبان متذکر به نام مقدس پروردگار، حرکات دست و پا و جسم هم حرکاتی در جهت یاد پروردگار و اطاعت اوامر الهی. این چیزی که مورد نیاز یکایک ماست، همین است.۱۳۸۸/۰۳/۲۹

لینک ثابت
عمیق‌تر شدن ایمان مسلمانان بعد از ماجرای صلح حدیبیه

این آیه‌ای كه من تلاوت كردم [هو الّذی انزل السّكینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للَّه جنود السّماوات و الأرض و كان اللَّه علیما حكیما]، به مؤمنان بشارت میدهد و نزول سكینه‌ی الهی را یادآوری میكند. سكینه یعنی آرامش در مقابل تلاطم‌های گوناگون روحی و اجتماعی. این آیه مربوط به حدیبیه است. در ماجرای حركت پیامبر اكرم از مدینه به سمت مكه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره- در سال ششم از هجرت- حوادثی پیش آمد كه از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یك طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آن‌ها را محاصره كرده بودند؛ این‌ها از مدینه دور بودند- حدیبیه نزدیك مكه است- نیروهای دشمن متكی به عقبه‌ی مكه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یك طرف قضیه بود كه موجب اضطراب می‌شد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین می‌شد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اكرم برطبق آن سیاست عظیم مكتوم الهی- كه بعد برای همه آشكار شد- در مقابل كفاری كه آمده بودند در مقابل او، در مواردی كوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم اللَّه»، را از این نوشته حذف كنید، پیغمبر قبول كرد؛ و چند مسئله از این قبیل پبش آمد. این هم دلهائی را مشوش كرد، مضطرب كرد، به تردید انداخت.
در یك چنین مواردی كه این اضطرابهای گوناگون- چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی- برای مؤمنینِ به اسلام پیش می‌آید، اینجا باید منتظر سكینه‌ی الهی بود؛ آن‌وقت می‌فرماید: «هو الّذی انزل السّكینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدا دلها را قرص كرد، آرامش به آن‌ها داد، آن‌ها را از تلاطم‌های روحی برحذر و بركنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانی، به خاطر این آرامشی كه خدا به آن‌ها داد، آسوده شدند. آن‌وقت نتیجه‌ی این سكینه‌ی الهی و آرامش روحی این می‌شود كه: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ آن‌وقت بذر ایمان در دل آن‌ها عمیق‌تر می‌روید، نور ایمان دل آن‌ها را بیشتر روشن می‌كند؛ ایمان آن‌ها عمیق‌تر می‌شود. این است كه برای یك مجموعه‌ی مسلمان، مجموعه‌ی مؤمن مهم است كه به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند كه خدا كمك‌كار اوست، بداند كه خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محكم می‌شود؛ وقتی گامها استوار شد، راه به‌آسانی طی می‌شود، به هدف نزدیك می‌شود.۱۳۸۸/۰۳/۲۹

لینک ثابت
سکینه الهی, نیازهای کشور, آرامش, مردم ایران, سکینه

امروز جامعه‌ی انقلابی ما، مردم مومن ما، نیاز به این دارند كه آرامش، سكینه، طمانینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند.۱۳۸۸/۰۳/۲۹
لینک ثابت
سکینه الهی

در انقلاب ما خود امام بزرگوار، اول مؤمن به این راه بود و از همه قلبش سرشارتر بود از ایمان به این راه و این هدف؛ می‏فهمید، می‏دانست دارد چه کار می‏کند؛ عظمت کار را می‏فهمید، الزامات این کار را هم می‏فهمید که اولین الزام این کار این بود که با توکل به خدا در این راه محکم بایستد. محکم ایستاد. جوانان این ملت هم با ایستادگی او ایستادگی پیدا کردند؛ آحاد این مردم هم وقتی‏که این چشمه‏ی صبر و سکینه لبریز شد و سرازیر شد، آن‏ها را فراگرفت. آن‏ها هم «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم» شدند. این سکینه وقتی‏که بر دل انسانها نازل می‏شود، ایمان انسان زیاد می‏شود. بعد می‏فرماید: «و للَّه جنود السّماوات و الأرض». از چه می‏ترسید؟ سپاه زمین و آسمان مال خداست. با خدا باش، این سپاه زمین و آسمان مال شماست؛ در اختیار شماست. این سنتهای الهی است.۱۳۸۷/۰۵/۰۹
لینک ثابت
سکینه الهی

تسلای من به عزاداران این حادثه تلخ و نیز به آسیب‏دیدگان وعده پاداش الهی به صابران است که فرمود: اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة. از خداوند متعال صبر و سکینه برای دل‏های مصیبت‏دیده، رحمت و غفران برای عزیزان درگذشته و شفای عاجل برای مجروحان مسئلت می‏کنم۱۳۸۷/۰۱/۲۶
لینک ثابت
سکینه الهی

امیدواریم خداوند به همه‏ی شماها اجر بدهد، پاداش بدهد و امیدواریم که خداوند إن شاء اللَّه روح مرحوم کاظمی عزیز را از برکات و تفضلات خودش برخوردار کند و خانواده‏ی محترمشان هم که اینجا تشریف دارند، إن شاء اللَّه مشمول صبر و سکینه‏ی الهی قرار بگیرند و ما روز به روز شاهد توفیقات بیشتر شما عزیزان در رویان و در جهاد دانشگاهی باشیم.۱۳۸۶/۰۴/۲۵
لینک ثابت
سکینه الهی

تفاوت رهبری و زعامت معنوی و روحی این است. علت هم همان اتصال با منبع اصلی قدرت، ارتباط با خدا، همه چیز را از او دانستن و همه کار را برای او کردن، است. این راز اقتدار و ماندگاری و نفوذ مردان خداست. امام با این دید و با این مبنا، همچنان زنده خواهد ماند. دشمنان او، مخالفان او، معارضان دینی و سیاسی او، رفتند و خواهند رفت؛ اما امام بزرگوار با فکرش، با هویتش و با وجود حقیقی‏اش در جامعه‏ی اسلامی و در جامعه‏ی بزرگ بشری ادامه پیدا خواهد کرد و روز به روز برجسته‏تر و قوی‏تر و محسوستر خواهد شد. راز قدرت معنویِ امام بزرگوار ما این است.
سرّ این نفوذ عجیب که این مرد بزرگ در دل توده‏های عظیم مسلمان در کشورهای مختلف راه یافت و راز این نفوذ عظیم، این است: از خود عبور کردن، برای خود تلاش نکردن، خدا را دیدن و از خدا الهام گرفتن و برای خدا مجاهدت به تمام معنا انجام دادن. این راز عظمت امام بزرگوار و رهبری روحانی است. پیامبران هم راز نفوذشان، راز ماندگاری‏شان همین بود؛ و الّا ظواهر و بند و بست سیاسی و شعارهای دهان‏پرکن و مورد علاقه‏ی توده‏های مردم را همه بلدند بدهند؛ دیگران هم این کارها را می‏کنند. این نیست آن چیزی که یک زعیم معنوی و روحانی را در دلها نافذ می‏کند؛ بر دلها حاکم می‏کند. و حکومت او از نوع حکومت معنوی و صوری نیست؛ از نوع حکومت انبیاء است؛ از نوع حکومت جباران و جائران هرگز نیست. لذا شما در زندگی امام که نگاه می‏کنید، این ارتباط با خدا و اتصال با خدا در او یک سکینه و آرامشی به وجود می‏آورد. آنجایی که دیگران وحشت‏زده می‏شدند، او آرام بود! آنجایی که دیگران به تزلزل می‏افتادند، او قاطع و مصمم بود. در وصیت‏نامه‏ی خود هم خطاب به مردم ایران، بلکه ملتهای مسلمان می‏گوید با دلی آرام و قلبی مطمئن از مردم خدا حافظی می‏کند و به جوار رحمت الهی می‏رود. دمِ مرگ هم با دل آرام این جهان را ترک می‏کند.
بعضی‏ها به ذهنشان می‏آمد که چطور امام با این دقت و اهتمامی که در احکام دین و نسبت به جان و مال داشت و این همه ما در انقلاب و در جنگ شهید دادیم، دچار دغدغه نبود و با دل آرامی می‏توانست دنیا را ترک کند و به ملاقات پروردگار برود؛ می‏گفتند جواب این خونها را که خواهد داد. جواب امام به این وسوسه‏ها این است که جواب این خونها را همان کسی خواهد داد که جواب خونهای صفین و نهروان را داد.۱۳۸۶/۰۳/۱۴

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت