newspart/index2
توکل به خدا / توکل
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
توکل به خدا, روحیه انقلابی

اگر به خدا توکّل داشته باشیم و به خودمان اعتماد کنیم، روحیّه‌هایمان قوی خواهد بود؛ هم در زمینه‌ی علمی، هم در زمینه‌ی مدیریّتی، هم در زمینه‌ی اداری. آنچه من بر روی آن تکیه میکنم روحیّه‌ی انقلابیگری است؛ این روحیّه را باید حفظ کنید.1395/08/12
لینک ثابت
جهاد کبیر یعنی تبعیّت نکردن از دشمن

امروز برای کشور ما جنگ نظامیِ سنّتی و متعارف احتمال بسیار بسیار ضعیفی است لکن جهاد باقی است؛ جهاد یک چیز دیگر است. جهاد فقط به‌معنای قتال نیست، فقط به‌معنای جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیع‌تری دارد. در بین جهادها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: وَ جٰهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا؛در سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان است؛ «بِه‌» یعنی به قرآن، «جٰهِدهُم بِه‌» یعنی به‌وسیله‌ی قرآن با آنها جهاد کن؛ جِهاداً کَبیرًا. این آیه در مکّه نازل شده. درست توجّه کنند جوانهای عزیز! در مکّه جنگ نظامی مطرح نبود؛ پیغمبر و مسلمانها مأمور به جنگ نظامی نبودند، کاری که آنها میکردند کار دیگری بود؛ همان کار دیگر است که خدای متعال در این آیه‌ی شریفه میگوید: وَ جٰهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا. آن کارِ دیگر چیست؟ آن کارِ دیگر، ایستادگی و مقاومت و عدم تبعیّت [است.] فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا؛(1) از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر. این تقسیم‌بندی غیر از تقسیم‌بندی جهاد اکبر و جهاد اصغر است: جهاد اکبر که از همه سخت‌تر است، جهاد با نفْس است، همان چیزی است که هویّت ما را، باطن ما را حفظ میکند؛ جهاد اصغر، مجاهدت با دشمن است، منتها در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را «جهاد کبیر» نام نهاده که آن همین است. «جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه‌ی با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ تبعیّت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیّت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیّت نکن؛ این شد «جهاد کبیر».

این تبعیّت نکردن آن‌قدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرّر به آن توصیه میکند. آیه‌ی تکان‌دهنده‌ی اوّل سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب: بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیم * یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکٰفِرینَ؛ [میفرماید] «اِتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرین»! پیغمبر! تقوا داشته باش و از کافران تبعیّت نکن؛ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا،(2) ما میدانیم مشکلات تو را، ما میدانیم فشارهایی که بر تو وارد میکنند تا تو را وادار به تبعیّت کنند -تهدید میکنند، تطمیع میکنند- امّا شما مراقب امر و نهی الهی باش، اِتَّقِ اللهَ، حواست جمع باشد. وَ لا تُطِعِ الکٰفِرین؛ این اطاعت نکردن از کافرین، آن چیز بزرگ و مهمّی است که خدای متعال با این لحن با پیغمبرش حرف میزند.

خب، اطاعت از کافرین نکن، پس چه‌کار کن؟ وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا.(۷) [میفرماید:] یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المُنفِقینَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلیمًا حکیمًا * وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ اِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا؛(3) از آنها تبعیّت نکن؛ تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ی کار داری، برنامه‌ی زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ی اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو. ببینید اینها همه آیات اوّل سوره‌ی احزاب است؛ پشت سر هم؛ اوّل، اِتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ وَ المُنفِقین؛بعد، وَ اتَّبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِّک؛پشت سر [آن‌]، جواب این سؤال است که خب، خطر وجود دارد، فشار می‌آورند؛ وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی‌ بِاللهِ وَکیلا؛(4) در مقابل همه‌ی این فشارها به خدا تکیه کن؛ به خدا تکیه کن. توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ این نیست؛ توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آن‌وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ امروز مسئله‌ی جمهوری اسلامی این است.1395/03/03


1 ) سوره مبارکه الفرقان آیه 52
فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا
ترجمه:
بنابر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن [= قرآن‌] با آنان جهاد بزرگی بنما!
2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَالمُنافِقينَ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليمًا حَكيمًا
ترجمه:
ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است.
3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 2
وَاتَّبِع ما يوحىٰ إِلَيكَ مِن رَبِّكَ ۚ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعمَلونَ خَبيرًا
ترجمه:
و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی می‌شود پیروی کن که خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.
4 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 3
وَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفىٰ بِاللَّهِ وَكيلًا
ترجمه:
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!
لینک ثابت
توکل به خدا

[در مواجهه با دشمن] خطر وجود دارد، فشار می‌آورند؛ وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی‌ بِاللهِ وَکیلا؛ در مقابل همه‌ی این فشارها به خدا تکیه کن؛ به خدا تکیه کن. توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ این نیست؛ توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آن‌وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد.1395/03/03
لینک ثابت
توکل به خدا

توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ ... توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آن‌وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد.1395/03/03
لینک ثابت
لزوم توکل به خدا در مقابل فشارها و مخالفت ها

حرکت امّت اسلامی، این حرکتی که با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در دنیا آغاز شده است و هر چه هم تلاش کرده‌اند نتوانسته‌اند آن را از بین ببرند و روزبه‌روز قوی‌تر شده است، روزبه‌روز عمیق‌تر شده است، این نهضت قطعاً پیروز خواهد شد؛ دشمنی دشمنان نمیتواند این حرکت عظیم را از بین ببرد.

اینجا ما باید به توصیه و امرِ آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، که تلاوت کردم، عمل کنیم: فَقُل حَسبِیَ الله؛ اگر دیدی با تو مخالفت میکنند، اگر دیدی روگردانی میکنند، اگر دیدی با ابزارهای گوناگون از همه طرف تو را احاطه میکنند، فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم.(1) این توکّلِ امامِ بزرگوارِ ما بود که راه را به ما نشان داد و ما را تا اینجا رساند و ملّت ایران با همین توکّل ان‌شاءالله راه را ادامه خواهد داد و امّت اسلامی با بیداری اسلامی این حقایق را روزبه‌روز تجسّم بیشتری خواهد بخشید.1395/02/16


1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 129
فَإِن تَوَلَّوا فَقُل حَسبِيَ اللَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ ۖ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ العَرشِ العَظيمِ
ترجمه:
اگر آنها (از حق) روی بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا کفایت می‌کند؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ بر او توکّل کردم؛ و او صاحب عرش بزرگ است!»
لینک ثابت
توکل به خدا

حرکت امّت اسلامی، این حرکتی که با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در دنیا آغاز شده است و هر چه هم تلاش کرده‌اند نتوانسته‌اند آن را از بین ببرند و روزبه‌روز قوی‌تر شده است، روزبه‌روز عمیق‌تر شده است، این نهضت قطعاً پیروز خواهد شد؛ دشمنی دشمنان نمیتواند این حرکت عظیم را از بین ببرد. اینجا ما باید به توصیه و امرِ آیه‌ی شریفه‌ی قرآن...عمل کنیم: فَقُل حَسبِیَ الله؛ اگر دیدی با تو مخالفت میکنند، اگر دیدی روگردانی میکنند، اگر دیدی با ابزارهای گوناگون از همه طرف تو را احاطه میکنند، فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم. این توکّلِ امامِ بزرگوارِ ما بود که راه را به ما نشان داد و ما را تا اینجا رساند و ملّت ایران با همین توکّل ان‌شاءالله راه را ادامه خواهد داد.1395/02/16
لینک ثابت
چهار چیزی که پناه بردن به آن توصیه شده است

عَن اَبانِ بنِ عُثمانَ و هِشامِ بنِ سالِمَ و مُحَمَّدِ بنِ حُمرانَ عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ‌‌السَّلامُ قالَ:
عَجِبتُ لِمَن فَزِعَ مِن اَربَعٍ کَیفَ لا یَفزَعُ اِلى اَربَعٍ: عَجِبتُ لِمَن خافَ کَیفَ لا یَفزَعُ اِلى قَولِهِ تَعالى حَسبُنا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ، فَاِنّى سَمِعتُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ بِعَقَبِها فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سُوءٌ.
امام صادق علیه‌السّلام میفرماید: تعجّب میکنم از کسى که از چهار چیز بیمناک است، چرا به چهار پناهگاه پناه نمیبرد؟ تعجّب میکنم از کسى که میترسد، چگونه به گفته‌ى حق که خدا ما را بس است و چه خوب وکیلى است" پناه نبرد که شنیدم خدا دنبال آیه فرمود: "با نعمت خدا و فضل او بازگشتند و بدى و ضررى هم ندیدند.
این روایت مربوط به مجلس دوّم صدوق (رضوان الله‌ علیه) است.

عَجِبتُ لِمَن فَزِعَ مِن اَربَعٍ کَیفَ لا یَفزَعُ اِلى اَربَع [ امام صادق (علیه‌السّلام) میفرماید: تعجّب میکنم از] کسى که از چهار چیز بیمناک است، چرا به چهار پناهگاه براى مصون ماندن از آن چهار چیز مراجعه نمیکند! آن چهار چیزى که از آنها بیم داریم چه چیزهایى است؟ و علاج و پناهگاه هر کدام از این چهار چیز چیست؟

عَجِبتُ لِمَن خافَ کَیفَ لا یَفزَعُ اِلى قَولِهِ تَعالى «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»(۱)

شما که میترسید، چرا به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» پناه نمیبرید؟ چطور؟ استدلال دنبالش هست:

فَاِنّى سَمِعتُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ بِعَقَبِها «فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سُوء»(۲)

نتیجه‌‌ى اینکه گفتند «حَسبُنا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» این شد که «فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سُوء».

خب، سه مشکل دیگر با سه پناهگاه دیگر را ذکر میفرمایند که حالا میخوانیم؛ بعد هم یک چیز پنجمى را بیان میکنند که آن، دیگر پناه بردن و فرار کردن نیست، رغبت است. کسى که به دنیا رغبت دارد چرا به این آیه پناه نمی‌آورد! نکته‌‌اى که در اینجا وجود دارد این است که پناه بردن به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» یعنى چه؟ یعنى [ فقط] بگوییم «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»! از دشمن که میترسیم، بگوییم «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل، حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»؛ همین؟ یا نه، دل و جانمان را با این مفهوم آمیخته کنیم و عمل‌مان را دنبالش بیاوریم؛ کما اینکه در «فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ الله‌» همین بود. بعد از جنگ سخت اُحد و آن‌‌همه خسارتها و زخمى و کشته، مسلمانها برگشتند مدینه؛ در این بین یک عدّه‌‌اى آمدند که آقا بترسید، میخواهند پدرتان را دربیاورند. کفّار جمع شده بودند نزدیک مدینه که باز دوباره به مسلمانها حمله کنند. یک عدّه مُرجِفین -آن کسانى که شأنشان همین است که توى دل مردم را خالى کنند- هم آمدند که آقا چه نشسته‌‌اید، پدرتان را در می‌آورند؛ از بین رفتیم، نابود شدیم؛ آیه‌‌ى شریفه نازل شد: اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایمانا وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل. پیغمبر فرمود کسانى که امروز در جنگ اُحد مجروح شدند، باید بیایند برویم در مقابل کسانى که جمع شده‌‌اند شبانه به ما حمله کنند؛ اگر کسى هم نیاید، خودم تنها میروم. پیغمبر راه افتاد، زخمی‌هاى مسلمان‌ها فوراً لباس جنگ پوشیدند و دنبال پیغمبر راه افتادند؛ آمدند و رفتند و آن مجموعه‌‌اى را که جمع شده بودند براى اینکه حمله کنند، متوارى کردند و تارومار کردند. فَانقَلَبوا، یعنى برگشتند؛ بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ ؛ هم نعمت آوردند یعنى غنیمت گرفتند از آنها، [ هم] «وَ فَضل»، زیادتىِ از سوى پروردگار یعنى احساس پیروزى و احساس قدرت کردند؛ لَم یَمسَسهُم سُوء، هیچ ضررى هم به آنها نرسید؛ وَ اتَّبَعوا رِضوانَ الله‌. تمسّک به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل» یعنى این؛ صِرف اینکه آدم بنشیند بگوید ما از دشمن میترسیم، صد بار حسبنا الله‌ [ هم بگوید] کافى نیست؛ که گاهى هم وسط این گفتن‌ها، حواس آدم میرود به دکّان و به درس و به مسجد و به مرید و مانند اینها؛ این کافى نیست. اینکه میگویند پناه ببرید به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»، یعنى آن‌‌چنان‌‌که آن مسلمان صدر اسلام پناه برد به «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»؛ اوّلاً در دل خود معتقد شد به اینکه وقتى که با خدا است، وقتى در راه خدا است، خدا براى کمک به او کافى است؛ و بر طبق این اعتقاد عمل هم کرد: پا شد با همان حال زخمى، راه افتاد به طرف جنگ. این آیه‌‌ى اوّل، تا آیات بعد را هم ان‌شاءالله‌ بعد بخوانیم.1393/01/24


1 )
من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 392؛
الأمالي( للصدوق)، ص: 6؛
الخصال، ج‏1، ص: 218؛

ْ أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
ترجمه:
امام صادق عليه السّلام فرمود:شگفتم آيد از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد(و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 173
الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ
ترجمه:
اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 174
فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ لَم يَمسَسهُم سوءٌ وَاتَّبَعوا رِضوانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَظيمٍ
ترجمه:
به همین جهت، آنها (از این میدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید؛ و از رضای خدا، پیروی کردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.
لینک ثابت
صبر و توکل؛ لازمه عمل مسئولان

لازمه‌ی عمل هم «صبر» و «توكل» است. شماها مسئولان كشور هستید در بخشهای مختلف؛ كارهای زیادی برعهده‌ی شما است؛ كارهای شما، هم كار دنیا است، هم كار آخرت؛ یعنی وقتی به انجام وظیفه‌ی خود میپردازید، هم دارید دنیا را آباد میكنید، زندگی را آباد میكنید، هم دارید باطن و درون خودتان را آباد میكنید. این عمل - كه هم عمل دنیائی است، هم عمل اخروی است - احتیاج دارد به دو عنصر: صبر و توكل. آیه‌ی شریفه‌ی قرآن میفرماید: «نعم اجر العاملین. الّذین صبروا و علی ربّهم یتوكّلون».(۱) صبر یعنی پافشاری، پایداری، مقاومت، ایستادگی، هدف را فراموش نكردن. فرمود: «ان یكن منكم عشرون صابرون یغلبوا مئتین»؛(۲) در میدان نبرد، در میدان رویاروئی با دشمن، اگر صبر داشته باشید، میتوانید با این نسبت بر دشمن غلبه پیدا كنید.
مكرر عرض كرده‌ایم؛ در عرصه‌های گوناگون جهانی، درگیری‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفی كه اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شكست خواهد خورد. صبر یعنی این عزم را، این اراده را نگه داشتن، حفظ كردن. توكل هم یعنی كار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن. گمان نشود - كه البته در فضای دینیِ امروز گمان هم نمیشود؛ در گذشته چرا، تبلیغ میشد، اینجور توهّم میشد - كه توكل یعنی بنشین تا خدا برساند، بنشین تا خدا درست كند، بنشین تا خدا گره را باز كند؛ نه، توكل یعنی كار را انجام بده، نتیجه را از خدا بخواه؛ منتظر نتیجه از سوی پروردگار باش. بنابراین در موضوع توكل - به قول ما طلبه‌ها - «كار» اخذ شده است.1392/04/30


1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 58
وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِنَ الجَنَّةِ غُرَفًا تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ نِعمَ أَجرُ العامِلينَ
ترجمه:
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفه‌هایی از بهشت جای می‌دهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عمل‌کنندگان!
1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 59
الَّذينَ صَبَروا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ
ترجمه:
همانها که (در برابر مشکلات) صبر (و استقامت) کردند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند.
2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 65
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ المُؤمِنينَ عَلَى القِتالِ ۚ إِن يَكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ يَغلِبوا مِائَتَينِ ۚ وَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبوا أَلفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهونَ
ترجمه:
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند!
لینک ثابت
توکل به خدا

در عرصه‌های گوناگون جهانی، درگیری‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفی که اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شکست خواهد خورد. صبر یعنی این عزم را، این اراده را نگه داشتن، حفظ کردن. توکل هم یعنی کار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن. گمان نشود - که البته در فضای دینىِ امروز گمان هم نمیشود؛ در گذشته چرا، تبلیغ میشد، اینجور توهّم میشد - که توکل یعنی بنشین تا خدا برساند، بنشین تا خدا درست کند، بنشین تا خدا گره را باز کند؛ نه، توکل یعنی کار را انجام بده، نتیجه را از خدا بخواه؛ منتظر نتیجه از سوی پروردگار باش. بنابراین در موضوع توکل - به قول ما طلبه‌ها - «کار» اخذ شده است.خب، کاربرد صبر و توکل، علاوه بر اعمال شخصی، در اداره‌ی کشور هم بسیار مهم است. در اعمال شخصی، هم صبر ما، هم توکل ما کاربرد دارد: در تحصیل صبر داشته باشیم، توکل داشته باشیم، پیش میرویم؛ در مشاغل اداری همین جور، در ورزش همین جور، در اداره‌ی امور خانواده همین جور؛ در هر کاری از کارهای شخصی، همین جور. در اداره‌ی کشور و مدیریت کشور هم - چه مدیریتهای کلان، چه مدیریت بخشهای گوناگون - صبر و توکل نقش دارد. بدون صبر و بدون توکل امکان ندارد انسان بتواند کارهائی را که در زمینه‌ی مدیریت کشور برعهده‌ی او است، انجام دهد. با بی‌صبری، با شتابزدگی، با بی‌حوصلگی، با تنبلی، با مأیوس شدن در مواجهه‌ی با مشکلات - که اینها همه‌اش ضد توکل است - نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد، نمیشود پیشرفت کرد، نمیشود مسئولیت مهم پیشرفت کشور را به انجام رساند1392/04/30
لینک ثابت
نقش توکل و ارتباط با خدا در راه ملت ایران

در این راه عظمت و عزّتی كه ملت ایران در پیش دارد، توجّه به خدا و توكّل به خدا و ارتباط با خدا، یك نقش بزرگ و اساسی دارد. عدّه‌ای غافلند، همه‌اش روی محاسبات مادّیِ محض محاسبه میكنند؛ در محاسباتشان معنویّت و كمك الهی و توكّل به خدا و حسن ظنّ به وعده‌ی الهی كأنّهُ هیچ راهی ندارد. خب این محاسبات مادّی را مستكبرین عالم هم دارند میكنند، بهتر از شما هم میكنند، چرا روزبه‌روز عقب میروند؟ چرا دچار این همه مشكلات میشوند؟ چرا مجبور میشوند ظلم كنند؟ چرا مجبور میشوند لشگركشی كنند - به افغانستان، به عراق، به پاكستان - انسانهای بی‌گناه را بكُشند؟ وَ اِنَّما یَحتاجُ اِلی الظُّلمِ ضَعیف؛(۱) آن كسی كه ضعیف است احتیاج دارد به این‌كه ظلم بكند؛ ضعیفند كه ظلم میكنند؛ چون دستشان با سلاح آشنا است، این سلاح را بی‌محابا به كار میبرند، ظالمانه، متجاوزانه، خودسرانه؛ خب این خودش عقب‌رفت است، هم عقب‌رفت در معیارهای معنوی، هم عقب‌رفت در محاسبات مادّی. روزبه‌روز تمدّن غرب دارد مشكلات بیشتری در اطراف خود میتند، و این مشكلات اینها را از پا خواهد انداخت؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با مبدأ هستی است؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با معدن نور و عظمت است؛ فَتَصِلَ اِلی‌ مَعدِنِ العَظَمَة، و تَصیرَ اَرواحُنا مُعَلقَةً بِعِزِّ قُدسِك؛(۲) اینها لازم است. امروز برای ملت ایران این زمینه آماده است.1392/03/22

1 )
صحیفه سجادیه دعای ۴۸ ؛ من لا يحضره الفقيه، شیح صدوق، ج ‏1، ص 491 ؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏84، ص 203.

وَ قَدْ عَلِمْتُ‏ أَنَّهُ لَيْسَ فِی حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لَا فِی نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّمَا يَحْتَاجُ إِلَى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعَالَيْتَ- يَا إِلَهِی- عَنْ ذَلِكَ عُلُوّاً كَبِيراً.
ترجمه:
دانسته‌‏ام كه در حكم ستم روا ندارى و در انتقام شتاب نكنى. زيرا كسى در كارى شتاب كند كه مى‏‌ترسد از كفش برود و كسى ستم كند كه ضعيف و ناتوان باشد. و تو اى خداى من، بس برتر از اين‏هايى، برتريى بس عظيم.
لینک ثابت
اعتماد به خدا, انس با خدا, رابطه با خدا, توکل به خدا, سلاح هسته‏‌ای

وقتی دل شما نخبگان با خدا بود، دانش شما دیگر در خدمت بمب اتم یا سلاح سمّی یا شیوههای اقتصادیِ نابود کنندهی ثروت ملتها به کار نمیرود.1391/07/12
لینک ثابت
اعتماد به خدا, پیروزی, حسن ظن به خدا, توکل به خدا, وحدت, حفظ وحدت

رمز پیروزی و تداوم حركت، توكل به خدا، حسن‌ظن به خدا، اعتماد به خدای متعال و حفظ وحدت و پیوستگی است.1390/11/10
لینک ثابت
توکل به خدا

در همه‌ی تلاشهای ما، آن چیزی که به تلاش ما برکت میدهد و اراده و عزم ما را راسخ میکند، توکل و توجه به خدای متعال و اخلاص است. در همه‌ی زمینه‌ها این لازم است.1390/10/07
لینک ثابت
توکل به خدا

هرچه توجه به خدای متعال بیشتر باشد، اخلاص انسان بیشتر باشد، توکل ما به خدا بیشتر باشد، کار بهتر پیش خواهد رفت. خطاست اگر تصور کنیم بدون تکیه‌ی به قدرت الهی، بدون استمداد از قدرت الهی، خواهیم توانست قدمی از قدم برداریم. کار بابرکت، آن کاری است که همراه باشد با روحیه‌ی اخلاص و توان‌طلبی و استغاثه‌ی به پروردگار.1390/10/07
لینک ثابت
توکل به خدا

در همه‌ی تلاشهای ما، آن چیزی که به تلاش ما برکت میدهد و اراده و عزم ما را راسخ میکند، توکل و توجه به خدای متعال و اخلاص است. در همه‌ی زمینه‌ها این لازم است.1390/10/07
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی