newspart/index2
عید مبعث / بعثت/رسالت/ / بیست و هفتم رجب
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اعطا بزرگترین هدیه‌ی عالم وجود، به نبیّ مکرّم اسلام در مبعث

تبریک عرض میکنم عید سعید و بسیار بزرگ مبعث رسول اکرم را به همهی امّت بزرگ اسلامی و به ملّت عزیز ایران و به همهی آزادگان جهان. روز مبعث و شب مبعث، روز و شبی است که بزرگترین هدیهی عالم وجود -که از آن تعبیر شده است در دعای شب مبعث به «بِالتَّجَلِّی الاَعظَم» (1) به نبیّ مکرّم اسلام، برترین بندهی خداوند، اعطا شد و هدیه داده شد.

1)البلد الأمین و الدرع الحصین، النص، ص: 183؛
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة)، ج‌3، ص: 278؛
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَ الْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا مَا أَنْتَ بِهِ مِنَّا أَعْلَمُ یَا مَنْ یَعْلَمُ وَ لَا نَعْلَم‌1400/12/10

لینک ثابت
مقابله با استکبار، حقیقت بعثت

امروز بشرِ قرن بیست و یکم با همه‌ی داعیه‌ها، براثر بعضی از ضعفهایی که نشان داده می‌شود، به این سمت حرکت می‌کند که قدرت یا مجموعه‌ی قدرتی بی‌مهار به اتّکای زور و سرپنجه‌ی پولادین و قدرت اسلحه‌ی خود بایستند و برای خودشان حق خلق کنند؛ حقّی که وجود ندارد. این همان وضعیّتی است که آن روز در دوران شروع بعثت وجود داشت. پیغمبر ایستاد؛ نفرمود این یک واقعیّت است و با این واقعیّت چه می‌شود کرد. بعضی کسان ضعفها و بی‌همّتیهای خود را این‌طور توجیه می‌کنند: واقعیّتی است، چه کار کنیم؟ واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست. واقعیّتهای طبیعی، واقعیّتهای غیرقابل علاج، واقعیّتهایی که بر انسانها تحمیل نشده است؛ اینها واقعیّتهایی است که انسان باید با آنها کنار بیاید و بسازد؛ اما واقعیّتهایی را که عدّه‌ای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّه‌ای دیگر به وجود آورده‌اند، باید به هم زد. این منطقی نیست که بگوییم قدرت استکبار امروز یک واقعیّت است، چه کار کنیم. این واقعیّت، تحمیلی است. در مقابل این واقعیّت، انسانهای بزرگ، ادیان الهی و صاحبان فکرهای بزرگ می‌ایستند و مقابله می‌کنند تا آن را عوض کنند و عوض هم می‌شود. حقیقت بعثت، این بود. روزی که این پیام واردِ فضای مکه شد، فرمود: «قولوا لااله‌الّااللَّه تفلحوا»(1). کسی اگر اهل انصاف نیز بود، به خود جرأت نمی‌داد که احتمال بدهد این حرف یک روز پیروز خواهد شد؛ چون اصلاً زمینه‌ای وجود نداشت. آن همه بتِ با عظمت بر دیوارهای کعبه آویخته؛ پشتوانه‌ی بتها، تعصّبهای عمیق جاهلی؛ آن اشراف مکه و خانواده‌های قدرتمند و با نفوذ که «لااله‌الّااللَّه» همه‌ی اینها را به هم می‌زد؛ پشت سر اینها، حکومتهای مقتدر ساسانی و امپراتوری روم. مگر کسی به خود جرأت می‌داد در وهله‌ی اوّل بپذیرد که این پیام، قابل طرح و تعقیب است؟! انسانهای ضعیف، از همین‌جا عقب‌نشینی می‌کنند. اما وظیفه و رسالت و بعثت، پیغمبر را جلو آورد. بعثت یعنی برانگیختگی و این بعثت آمد فضا را اوّل در محیط حجاز، بعد در همه‌ی دنیای متمدّن آن روز، در ظرف بیست و چند سال تغییر داد.1381/07/13

1 )
صحیح ابن حبان : ج 14 ص 518 
معجم الكبیر،سلیمان بن احمد طبرانی : ج 5 ص 61؛ 
مناقب آل ابی طالب علیهم السلام ، ابن شهر آشوب مازندرانى‏ ج1ص56 ؛ 
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 18 ص 202 ؛ 
كنزالعمال ،متقی هندی : ج 12 ص 449 ح35538 ؛

رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم فی سوق ذی المجاز وعليه حلة حمراء وهو يقول يا أيها الناس قولوا لا إله إلا الله تفلحوا ورجل يتبعه يرميه بالحجارة وقد دمى عرقبيه وهو يقول يا أيها الناس لا تطيعوه فإنه كذاب»
ترجمه:
«طارق بن عبدالله محاربی گفت پیامبر گرامی را در بازار ذی المجاز دیدم كه ردای قرمزی بر تن داشت و می گفت ای مردم بگویید لااله الا الله تا رستگار شوید و مردی او را دنبال می كرد و او را سنگ می زد و در حالیكه از پاشنه پایش خون می آمد و می گفت ای مردم او را اطاعت نكنید زیرا او دروغگو است»
لینک ثابت
برافراشته شدن پرچم علم و معرفت در مبعث

مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتی است که خصوصیات آن برای بشریّت، ممتاز و بی‌نظیر است. مبعث در حقیقت پرچم علم و معرفت را برافراشت. بعثت با «إقرء» شروع شد: «إقرء باسم ربّک الّذی خلق»(1) و با «ادع إلی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة»(2) ادامه یافت؛ یعنی دعوت همراه با حکمت. دعوت اسلامی در حقیقت گسترش و پراکندن حکمت در سراسر عالم و در طول تاریخ است؛ همچنان که بعثت، پرچمداری و برافراشته شدن پرچم عدل است؛ یعنی در میان مؤمنین، بندگان خدا و آحاد بشر، عدالت استقرار پیدا کند؛ همچنان که رسالت، برافراشتن پرچم اخلاق والای انسانی است؛ «بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق».(3) خدای متعال خطاب به پیغمبر می‌فرماید: «و ما أرسلناک الّا رحمة للعالمین»؛(4) یعنی همه‌ی چیزهایی که بشر - در همه‌ی زمانها، در همه‌ی شرایط و در هر نقطه‌ی عالم - به آن نیاز دارد، در این بعثت گنجانده شده است؛ یعنی علم و معرفت، حکمت و رحمت، عدل و برادری و برابری؛ چیزهای اساسی‌ای که جریان زندگیِ سالم انسان به اینها وابسته است. حتی با این‌که در اسلام، جهاد مقرّر شده است، و جهاد یعنی مبارزه با زورگویی و تجاوز - البته بعضی کسان به طور بدخواهانه، اسلام را به خاطر حکم جهاد، دینِ شمشیر معرفی کردند - اما همین اسلام می‌فرماید: «و إن جنحوا للسّلم فاجنح لها و توکّل علی اللَّه»؛(5) یعنی باز آن‌جایی که شرایط اقتضا می‌کند، صلح را بر جنگ ترجیح می‌دهد.1380/07/23

1 ) سوره مبارکه العلق آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ اقرَأ بِاسمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ
ترجمه:
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید،
2 ) سوره مبارکه النحل آیه 125
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ
ترجمه:
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است.
3 )
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 
تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى‏ ج 10 ص 86 
مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏ ص 8
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372
كنزالعمال ،متقی هندی  ج 11 ص 420 ح 31969

« انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ
ترجمه:
از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم.»
4 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 107
وَما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمينَ
ترجمه:
ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.
5 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 61
وَإِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ العَليمُ
ترجمه:
و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی؛ و بر خدا توکّل کن، که او شنوا و داناست!
لینک ثابت
پیام مبعث، پیام رایج شدن اخلاق حسنه در جامعه

یک نقطه‌ی برجسته‌ی دیگر [در مسئله بعثت پیامبرگرامی اسلام]، مسأله‌ی اخلاقیّات و تزکیه‌ی نفوس است که آن هم در آیاتی از قرآن مورد تأکید قرار گرفته است و در حدیث نبوی معروف بین همه‌ی فِرَق اسلامی هم هست که «بُعِثتُ لِاُتَممّ مکارم الاخلاق(1)». ببینید؛ در آن جامعه‌ای که خُلقیّات - اخلاق حسنه و مکارم اخلاقی - رایج باشد، انسانها از اخلاق نیکو - از گذشت، برادری، احسان، عدل، علم و حق‌طلبی - برخوردار باشند، انصاف بین آنها باشد، صفات رذیله در میان آنها حاکم و رایج نباشد، در چه بهشتی زندگی خواهند کرد!
امروز بشر، از همین چیزها رنج می‌برد. امروز گرفتاریهای دنیای بشر، گرفتاریهای ناشی از طغیانهای سیاسی در عالم و طواغیت، به ریشه‌های اخلاقی برمی‌گردد. گرفتاریهای توده‌های مردم هم غالباً به جهالت آنها برمی‌گردد. اسلام، اینها را برطرف می‌کند.1376/09/07


1 )
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 
تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى‏ ج 10 ص 86 
مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏ ص 8
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372
كنزالعمال ،متقی هندی  ج 11 ص 420 ح 31969

« انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ
ترجمه:
از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم.»
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی