فقاهت به معنای استنباط حکم شریعت از منابع کتاب و سنت، در شیعه دارای سابقهیی طولانی است. سخن امام باقر (ع) به ابانبنتغلب که: اجلس فی مسجد المدینة و افت الناس ...(1) و نیز تعلیم آن حضرت به عبدالاعلی که: یعرف هذا و اشباهه من کتاب الله عز و جل قال الله تعالی ما جعل علیکم فی الدین من حرج ...(2) و بیانات دیگری از این قبیل حاکی از آن است که اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) از دیر باز به مرحلهی استنباط احکام از قرآن و سنت پیامبر (صلّیاللهعلیهوالهوسلّم) و کلمات آن حضرات نائل گشته، و فقه به معنای معرفت احکام، در دائرهی شیعیان آن بزرگواران به صرف تقلید و عمل به کلمات ائمه (علیهمالسّلام) منحصر نمانده و به سمت گسترش به جزئیات بیشتر و پیچیدهتر شدن در استدلال پیش رفته است. با این حال میان آنچه فقهای اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) در باب فقاهت و افتاء انجام میدادند، با آنچه از فقاهت در دورانهای شکوفایی فقه شیعه فهمیده میشود یعنی رد فروع به اصول و استنباط صدها قاعدهی کلیه و هزاران حکم فقهی پیچیده و مشکل از کتاب و سنت و حکم عقل، و تفریع فروع بیشماری که قادر باشد در غیبت امام معصوم همهی سؤالهای مکلفین را از شریعت پاسخ گوید و حلال و حرام خدا را در همهی ابواب با همهی جزئیات بیان کند، فاصلهیی ژرف وجود داشت و این فاصله باید به مرور و با پیشرفت تدریجی فقاهت پر میشد.1372/01/28
1 )
قال له أبو جعفر عليه السلام: اجلس في مسجد المدينة و أفت الناس، فإني أحب أن يرى في شيعتي مثلك.
ترجمه:
رجال النجاشي، ص: 10؛
قال له أبو جعفر عليه السلام: اجلس في مسجد المدينة و أفت الناس، فإني أحب أن يرى في شيعتي مثلك.
ترجمه:
2 )
عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ قَالَ يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ امْسَحْ عَلَيْهِ.
ترجمه:
به ابو عبد اللّه صادق (ع) گفتم: پايم به سنگ خورد و ناخنم شكست. روى آن زهرۀ گوسفند نهادم و پانسمان كردم. موقع وضو چه بايد بكنم؟ ابو عبد اللّه گفت: پاسخ اين مسئله و امثال آن از كتاب خدا روشن است: «خداوند شما را در تنگنا قرار نداده است» روى همان زهرۀ گوسفند مسح كن.
لینک ثابت
الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، ص: 33؛ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج1، ص: 363؛ وسائل الشيعة، ج1، ص: 464؛
عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ قَالَ يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ امْسَحْ عَلَيْهِ.
ترجمه:
به ابو عبد اللّه صادق (ع) گفتم: پايم به سنگ خورد و ناخنم شكست. روى آن زهرۀ گوسفند نهادم و پانسمان كردم. موقع وضو چه بايد بكنم؟ ابو عبد اللّه گفت: پاسخ اين مسئله و امثال آن از كتاب خدا روشن است: «خداوند شما را در تنگنا قرار نداده است» روى همان زهرۀ گوسفند مسح كن.