صراط مستقیم / راه راست/ راه مستقیم/ طریق الهی
هدایت الهی؛ راه خروج جوامع بشری از گمراهی
انسانها برای ارتباط خلق شدهاند، دلها باید باهم مرتبط باشند، به هم محبّت بورزند، به یکدیگر کمک کنند. انسانها باید مثل یک تَنِ واحد در دنیا [باشند]؛ اصلاً بشر اینجوری ساخته شده، اینجوری تدبیر شده؛ امّا امروز شما نگاه کنید ببینید همهجا جنگ، همهجا ناامنی، همهجا ترس، همهجا گمراهی، همهجا دوری دلها از یکدیگر؛ خانوادهها متلاشی؛ اختلاف طبقاتی فاحش؛ عدّهای برخوردار و بهرهمند، عدّهای محروم؛ اینها همه بهخاطر این است که سؤالات زندگی درست جواب داده نشده، غلط فهمیده شده؛ آنوقت این نظامهای اقتصادی و سیاسی کجومعوج در دنیا به وجود آمده و بشریّت، مبتلا است؛ میلیاردها انسان، مبتلای این وضعیّتند؛ حتّی آنهایی که برخوردار هستند هم مبتلایند. اینجور نیست که وقتی ما میگوییم اختلاف طبقاتی هست، یعنی آنکسی که فرض بفرمایید به قول معروف جزو یک درصد جامعهی آمریکایی است، خیلی راحت و خیلی خوش است؛ نه، او هم بدبختیهایی، گرفتاریهایی، مشکلاتی -روحی، روانی- در زندگی خودش دارد که الیٰماشاءالله، گاهی از گرفتاریهای آدم فقیر بیشتر است؛ یعنی همه گرفتارند. جامعهای که راه درست را نشناسد، صراط مستقیم را نشناسد، با خدا مرتبط نباشد، این[طور] است. این جوامع بشری متأسّفانه امروز دچار یک چنین ضلالت و گمراهیای هستند. اینکه شما این همه تکرار میکنید و گفتهاند تکرار کنید «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم»،(1) بهخاطر همین است. صراط مستقیم یعنی آن راهی که این آفتها، این مشکلات در آن وجود ندارد؛ این معنای صراط مستقیم است. دائم از خدای متعال میخواهید که شما را هدایت کند؛ این هدایت در قرآن است. اگر با قرآن اُنس گرفتیم، اگر قرآن را درست فهمیدیم، اگر در قرآن تدبّر کردیم، آنوقت پاسخ درست به سؤالات زندگی به ما داده خواهد شد؛ بایستی برویم دنبال این، این چیز مهمّی است.1396/03/06
لینک ثابت
شناخت صراط مستقیم بواسطه تمسک به پیامبر(ص)
آیات کریمهی قرآن دربارهی پیغمبر و دربارهی تعالیمی که به پیغمبر میدهد و بنای جامعهی اسلامی نوپا را قدم به قدم و کلمه به کلمه به پیغمبر تعلیم میدهد، خیلی زیاد است. توصیهی ما به خودمان، به جوانهایمان، به مبلّغین امور دینی، به کسانی که سررشتههای فکر مردم دست اینها است، این است که به همهی این آیات مراجعه کنند، همهی این مفاهیم را در قرآن ببینند؛ یک مجموعه است، یک مجموعهی کامل است. اشکال کار ما این است که ما از مجموعهی کامل تعالیم الهی خطاب به پیغمبر و توصیفی که خدا از پیغمبر میکند، غفلت میکنیم. اگر این مجموعهی کامل را مقابل نظر قرار بدهیم، آنوقت آن رفتار درست، آن صراط مستقیمی که پیغمبر بر آن قرار داشته، جلوی پای ما ظهور پیدا خواهد کرد. اِنَّکَ عَلیٰ صِراطٍ مُستَقیم؛(1) این صراط مستقیم را باید پیدا کرد.1395/09/27
1 )
سوره مبارکه الزخرف آیه 43
فَاستَمسِك بِالَّذي أوحِيَ إِلَيكَ ۖ إِنَّكَ عَلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ
ترجمه:
آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی.
لینک ثابت
مبارکی نوروز، وابسته به انتخاب انسان
خداوند انشاءاللَّه سال جدید را بر همهی شما دوستان، برادران و خواهران و همچنین بر خانوادهها و کسانتان مبارک کند. امیدواریم که سال جدید انشاءاللَّه برای همهی شما و برای ملت ایران سال پربرکت و شیرینی باشد. البته بخشی از این به عهدهی خود ماست؛ ما هستیم که با رفتار و جهتگیریهای خودمان، زندگی را مبارک میکنیم یا نامبارک میکنیم. یعنی آنچه که سرنوشت نهائی انسان را تنظیم میکند، انتخاب خود انسان است. خدای متعال این توانائی را به ما داده که انتخاب کنیم؛ «و هدیناه النّجدین»؛(1) دو راه را به ما نشان داده که انتخاب کنیم. البته گاهی شرائط جوری است که انتخاب برای انسان آسان است، گاهی انتخاب سخت است؛ ولی به هر حال باید در همهی امور انتخاب کرد.
اینکه در سورهی مبارکهی حمد، هر روز بارها تکرار میکنیم «اهدنا الصّراط المستقیم»،(2) نشاندهندهی این است که صراط مستقیمی که در پیش گرفتهایم - فرض این است که مثلاً شناختیم و در پیش گرفتیم - هر لحظه به دوراهیهائی میرسد. یعنی اینجور نیست که یک تونلی باشد که وقتی انسان داخل آن رفت، دیگر همین طور تا آخر تضمین شده باشد - مثل خط آهن - نه، دوراهیهای متعددی، سهراهیهای متعددی سر راه وجود دارد که باید دید، شناخت، فهمید و قدم در راه درست گذاشت. این «اهدنا» که هر روز تکرار میکنیم، یعنی امروز هم «اهدنا»، فردا هم «اهدنا»، پسفردا هم «اهدنا»؛ دراین قضیه هم «اهدنا»، در آن قضیه هم «اهدنا».
کار را هم خیلی نمیخواهیم نشدنی و سخت بگیریم؛ نه. خدای متعال بیّنات را در مقابل همه قرار داده؛ «ذلک ان لم یکن ربّک مهلک القری بظلم و اهلها غافلون».(3) اینجور نیست که اگر ما وسیلهی هدایت در اختیار نداشته باشیم و احیاناً حرکتمان درست نبود، خدای متعال ما را مؤاخذه کند یا عذاب کند یا چه کند؛ نه، وسیلهی هدایت را هم خدای متعال در اختیار میگذارد. البته مواردی هم هست که از این قاعدهی کلی استثناء است، لیکن عادتاً اینجور است؛ هدایت الهی هست.1390/01/23
3 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 131
ذٰلِكَ أَن لَم يَكُن رَبُّكَ مُهلِكَ القُرىٰ بِظُلمٍ وَأَهلُها غافِلونَ
ترجمه:
این بخاطر آن است که پروردگارت هیچگاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بیخبری هلاک نمیکند. (بلکه قبلاً رسولانی برای آنها میفرستد.)
لینک ثابت
حرکت از خودپرستی به خدا پرستی، وظیفه فردی هر انسان
در اسلام نگاه به انسان از دو زاویه است که این دو زاویه هر دو مکمل همدیگر هستند. این میتواند پایه و مبنائی برای همهی مسائل کلان کشور و نسخههائی که برای آیندهی خودمان خواهیم نوشت، باشد. این دو زاویهای که اسلام از آن به انسان نگاه میکند، یکی نگاه به فرد انسان است؛ به انسان به عنوان یک فرد؛ به من، شما، زید، عمرو به عنوان یک موجود دارای عقل و اختیار نگاه میکند و او را مخاطب قرار میدهد؛ از او مسئولیتی میخواهد و به او شأنی میدهد، که حالا خواهیم گفت. یک نگاه دیگر به انسان، به عنوان یک کل و یک مجموعهی انسانهاست. این دو نگاه با هم منسجمند؛ مکمل یکدیگرند. هر کدام، آن دیگری را تکمیل میکند.
در نگاه اول که نگاه اسلام به فردِ انسانی است، یک فرد مورد خطاب اسلام قرار میگیرد. در اینجا انسان یک رهروی است که در راهی حرکت میکند، که اگر درست حرکت کند، این راه، او را به ساحت جمال و جلال الهی وارد خواهد کرد؛ او را به خدا خواهد رساند؛ «یا ایّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه»(1). اگر بخواهیم این راه را تعریف کنیم، در یک جملهی کوتاه میشود گفت این راه، عبارت است از مسیر خودپرستی تا خداپرستی. انسان از خودپرستی به سمت خداپرستی حرکت کند. مسیر صحیح و صراط مستقیم این است. مسئولیت فرد انسان در این نگاه، این است که این مسیر را طی کند. یکایک ما مخاطب به این خطاب هستیم؛ دیگران بروند، نروند؛ حرکت کنند، نکنند؛ دنیا را ظلمات کفر بگیرد یا نور ایمان بگیرد، از این جهت تفاوت نمیکند. وظیفهی هر فردی به عنوان یک فرد این است که در این راه حرکت کند؛ «علیکم انفسکم لا یضرّکم من ظلّ اذا اهتدیتم»(2). باید این حرکت را انجام بدهد؛ حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهی به نور توحید. جادهی این راه چیست؟ بالاخره مسیری را میخواهیم حرکت کنیم و به جادهای نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبی موتور حرکت در این راه است؛ ملکات اخلاقی و فضائل اخلاقی، آذوقه و توشهی این راه است، که راه و حرکت را برای انسان آسان و تسهیل میکند؛ سرعت میبخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتنپایی؛ مواظب خود باشد که از این راه تخطی و تجاوز نکند. وظیفهی فرد در نگاه اسلام به فرد، این است. در همهی زمانها، در حکومت پیغمبران، در حکومت طواغیت، یک فرد وظیفهاش این است که این کار را انجام دهد و تلاش خودش را بکند.1386/02/25
1 )
سوره مبارکه الإنشقاق آیه 6
يا أَيُّهَا الإِنسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدحًا فَمُلاقيهِ
ترجمه:
ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد!
2 )
سوره مبارکه المائدة آیه 105
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا عَلَيكُم أَنفُسَكُم ۖ لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَيتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُكُم جَميعًا فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهی کسانی که گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میکردید، آگاه میسازد.
لینک ثابت
عبور کردن بی لغزش از پل عبودیت و تقوا در دنیا، عامل گذر آسان از پل صراط
امام سجاد (سلاماللَّهعلیه) در دعای ابوحمزه - که دعای خیلی با حال و خوبی است - ترس از قیامت را تشریح میکنند: «ابکی لخروجی عن قبری عریانا ذلیلا حاملا ثقلی علی ظهری»؛ امروز میگریم برای وقتی که عریان و ذلیل و بار سنگین عمل بر دوشم از قبر بیرون میآیم. «انظر مرّة عن یمینی و اخری عن شمالی اذ الخلائق فی شأن غیر شأنی لکلّ امرء منهم یومئذ شأن یغنیه وجوه یومئذ مسفرة ضاحکة مستبشرة»؛ (1)یک عده چهرههاشان خندان است و خوشنود و خوشحال و سربلندند. اینها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که در دنیا از پل صراطی که حقیقت و باطناش در آنجاست و مثال آن در اینجاست، توانستهاند رد شوند. این پل صراط، پل عبودیت، پل تقوا و پل پرهیزگاری است؛ «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»؛(2) صراط این دنیا، همان صراط روی جهنم است. «انّک علی صراط مستقیم(3)»ی که به پیغمبر میفرماید، یا «ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»، همان صراط روی جهنم است. اگر اینجا ما توانستیم از این صراط، درست، با دقت و بدون لغزش عبور کنیم، گذر از آن صراط آسانترین کار است؛ مثل مؤمنین که مانند برق عبور میکنند. «انّ الّذین سبقت لهم منّا الحسنی اولئک عنها مبعدون لا یسمعون حسیسها»؛(6) اصلاً اینها همهمهی جهنم را هم نمیشنوند؛ «و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون لا یحزنهم الفزع الاکبر»(7). فزع اکبر، یعنی دشوارترین ترسی که ممکن است برای انسان پیش بیاید. مؤمنین با همین ابعاد جسمانی و روحانی و نفسانی، فزع عظیمی که در آنجاست، «لا یحزنهم الفزع الاکبر»؛ اینها را محزون و اندوهگین نمیکند؛ اینها از این صراط عبور کردهاند.
برادران و خواهران عزیز! این صراط برای من و شما خیلی حساس است. ما مسؤولیم. ما با آدمهای معمولیِ کوچه و بازار فرق داریم. ما چه نمایندهی مجلس باشیم، چه عضو دولت باشیم، چه مدیر فلان بخش نظامی باشیم، چه بخش قضایی باشیم، همین که شما آقایان و خانمها مسؤولان بخشهای مختلف هستید، کار من و شما سخت است. ما اگر تخطی و لغزش پیدا کنیم و اشکالی در کارمان پیدا شود، ضررش فقط به خود ما نمیرسد؛ ضررش به جمع وسیعی میرسد. ما اگر کمکاری و کوتاهی کنیم، کشور ضرر میکند. ما اگر خدای نکرده از هوای نفس خود در تصمیمگیریها پیروی کنیم، از رفیقبازی و خطبازی و عدم ملاحظهی ارزشهای حقیقی تبعیت کنیم، کشور صدمه میبیند. کار ما سخت است. ما بیشتر از دیگران باید به فکر جهنم و عبور از این صراط دشوار باشیم. این چند سال مسؤولیت، ابدی نیست. نمایندهی مجلس هستید، عضو دولت هستید، وزیرید، مدیرید؛ این سه سال، چهار سال، پنج سال، ده سال میگذرد. اگر این چند سال را دندان روی جگر بگذارید و دنبال کسب پول، دنبال درآمدهای نامشروع، دنبال رانتخواری، دنبال استفادهی از امکانات دولتی و دنبال تعرض به بیتالمال نباشید - اینکه خیلی دشوار نیست - آن وقت «انّ الّذین سبقت لهم منّا الحسنی اولئک عنها مبعدون»(8). «هذا یومکم الّذی کنتم توعدون»؛(9) فرشتگان الهی پیش متقین و مؤمنین میآیند و میگویند این همان روز شماست؛ همان روزی است که وعده و مژدهی آن را انبیا در طول تاریخ به مؤمنین دادهاند. لذت ببرید؛ «ادخلوا الجنّة»(10). ما بیشتر از دیگران باید مراقب باشیم و بیشتر از دیگران از جهنم بترسیم. آتش دوزخ کسانی را که مسؤولیت مضاعف دارند، بیشتر تهدید میکند تا آدمهای معمولی که خودشان هستند و بار مسؤولیت خودشان در دایرهی خیلی محدود و کوچکی. وضع ما سختتر است.1383/08/06
1 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی : ص 590
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 72 ؛
بلد الامین ، ابراهیم بن علی عاملی كفعمی : ص 210 ؛
بحارالانوار ، علامه مجلسی : ج 95 ص 89 ؛
... أَبْكِی لِخُرُوجِ نَفْسِی أَبْكِی لِظُلْمَةِ قَبْرِی أَبْكِی لِضِيقِ لَحْدِی أَبْكِی لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ أَبْكِی لِخُرُوجِی عَنْ قَبْرِی عُرْيَاناً ذَلِيلًا حَامِلًا ثِقْلِی عَلَى ظَهْرِی أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی إِذِ الْخَلَائِقُ فِی شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِی لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرةٌَ»
ترجمه:
« برای جان دادنم گريه می كنم، برای تاريكی قبرم می گریم، برای تنگی لحدم گريه كنم، برای سوال نكيرو منكر از من گريه می كنم، برای بیرون آمدن از قبرم می گریم درحالیكه لخت و عریان و خوار و بار گناه را بر پشت می كشم یكبار به راستم بنگرم و یكبار به چپم زمانی كه مردم در كاری غیر از كار من باشند برای هر كسی در آن روز كار خاصی است كه او را به خود مشغول ساخته است. در آن روز چهره هایی باز و خندان و شادمان و چهره هایی كه بر آنها غبار [غم] نشسته و تیرگی و سیاهی و خواری آنها را پوشانده است.
2 )
سوره مبارکه يس آیه 61
وَأَنِ اعبُدوني ۚ هٰذا صِراطٌ مُستَقيمٌ
ترجمه:
و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!
3 )
سوره مبارکه الزخرف آیه 43
فَاستَمسِك بِالَّذي أوحِيَ إِلَيكَ ۖ إِنَّكَ عَلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ
ترجمه:
آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی.
4 )
سوره مبارکه يس آیه 61
وَأَنِ اعبُدوني ۚ هٰذا صِراطٌ مُستَقيمٌ
ترجمه:
و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!
5 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 101
إِنَّ الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنىٰ أُولٰئِكَ عَنها مُبعَدونَ
ترجمه:
(امّا) کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده [= مؤمنان صالح] از آن دور نگاهداشته میشوند.
5 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 102
لا يَسمَعونَ حَسيسَها ۖ وَهُم في مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم خالِدونَ
ترجمه:
آنها صدای آتش دوزخ را نمیشوند؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند.
6 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 103
لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ وَتَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ هٰذا يَومُكُمُ الَّذي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه:
وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمیکند؛ و فرشتگان به استقبالشان میآیند، (و میگویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد!
6 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 102
لا يَسمَعونَ حَسيسَها ۖ وَهُم في مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم خالِدونَ
ترجمه:
آنها صدای آتش دوزخ را نمیشوند؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند.
7 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 101
إِنَّ الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنىٰ أُولٰئِكَ عَنها مُبعَدونَ
ترجمه:
(امّا) کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده [= مؤمنان صالح] از آن دور نگاهداشته میشوند.
8 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 103
لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ وَتَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ هٰذا يَومُكُمُ الَّذي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه:
وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمیکند؛ و فرشتگان به استقبالشان میآیند، (و میگویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد!
9 )
سوره مبارکه النحل آیه 41
وَالَّذينَ هاجَروا فِي اللَّهِ مِن بَعدِ ما ظُلِموا لَنُبَوِّئَنَّهُم فِي الدُّنيا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجرُ الآخِرَةِ أَكبَرُ ۚ لَو كانوا يَعلَمونَ
ترجمه:
آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها میدهیم؛ و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند!
10 )
سوره مبارکه الأعراف آیه 49
أَهٰؤُلاءِ الَّذينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحمَةٍ ۚ ادخُلُوا الجَنَّةَ لا خَوفٌ عَلَيكُم وَلا أَنتُم تَحزَنونَ
ترجمه:
آیا اینها [= این واماندگان بر اعراف] همانان نیستند که سوگند یاد کردید رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولی خداوند بخاطر ایمان و بعضی اعمال خیرشان، آنها را بخشید؛ هم اکنون به آنها گفته میشود:) داخل بهشت شوید، که نه ترسی دارید و نه غمناک میشوید!
10 )
سوره مبارکه النحل آیه 32
الَّذينَ تَتَوَفّاهُمُ المَلائِكَةُ طَيِّبينَ ۙ يَقولونَ سَلامٌ عَلَيكُمُ ادخُلُوا الجَنَّةَ بِما كُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه:
همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که پاک و پاکیزهاند؛ به آنها میگویند: «سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام میدادید!»
10 )
سوره مبارکه الزخرف آیه 70
ادخُلُوا الجَنَّةَ أَنتُم وَأَزواجُكُم تُحبَرونَ
ترجمه:
(به آنها خطاب میشود:) شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!
لینک ثابت
تکیه قرآن به استغفار به علت عواقب خطرناک گناه برای انسان
همهی تلاش ادیان الهی و سلوک معنوی و سعی پیغمبران و شهادتهای مردان بزرگ خدا برای این است که بشر را به راه اوّل بکشانند و در صراط مستقیم قرار دهند. یعنی بشر به سمت خدا حرکت کند، عروج معنوی و کمال انسانی بیابد، با خدا آشنا شود و آیندهی خود را که همان مرحلهی اساسی حیات بعد از مرگ است و بقیه مقدّمهی آن است، تأمین کند. «الدّنیا مزرعة الاخرة»؛(1) من و شما در اینجا برای حیات ابدی مقدّمهچینی میکنیم. هر کاری که در اینجا انجام میدهید - تحصیل علم و تعلیم آن، مبارزه، ورزش، کسب دنیا و بنا و آبادسازی آن، کوبیدن دشمنان - باید دارای روحی باشد که شما را در صراط مستقیم به پیش ببرد. هر چه که شما را از این راه باز دارد، گناه است. گناه در اصطلاح دینی و در سخن انبیا یعنی عوائق و موانع راهِ کمال انسان. معنای گناه آن نیست که خدای متعال - العیاذ باللَّه - نمیخواسته بندگانش خوشی و لذّت داشته باشند. لذّتی که انسان را از راه خدا باز دارد، مثل غذای مضرّی است که کسی میخورد و او را به مرگ نزدیک میکند. انسان عاقل این غذا را نمیخورد و این لذّت را دور میاندازد. کسی که چربی یا قند خونش زیاد است یا ماده مضرّی در بدنش وجود دارد، از غذای لذیذی که آن ماده را در بدن او افزایش میدهد، پرهیز میکند. آن را نمیخورد و دور میریزد؛ ولو خوردن آن غذا لذّت داشته باشد. لذّت این غذا برای یک لحظه است؛ بعد بدبختی و گرفتاریاش گریبان انسان را میگیرد. گناه چنین چیزی است. به همین جهت است که در قرآن به استغفار تکیه شده است. آیات کریمهای که چند لحظه پیش، نغمهی روحبخش آنها فضا را پر کرد، همین مضمون را داراست: «و الذّین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروااللَّه فاستغفروا لذنوبهم»؛ کسانی که وقتی کار خلافی انجام میدهند یا به خودشان ظلم میکنند - گناه، ظلم به خود است - به مجرّد اینکه به خود ظلم کردند، «ذکرواللَّه»؛ به یاد خدا میافتند و «فاستغفروا لذنوبهم»؛ سپس از خدای متعال طلب مغفرت میکنند. «و من یغفر الذّنوب الّا اللَّه»؛(2) و کیست که بیامرزد گناهان را جز خدا.1374/08/10
1 )
إرشاد القلوب إلى الصواب، حسن بن ابى الحسن ديلمى ج 1 ص 89 ؛
عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج 1 ص 267 ح66 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 107 ص 109 ؛
الدنیا مزرعة الاخرة
ترجمه:
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 135
وَالَّذينَ إِذا فَعَلوا فاحِشَةً أَو ظَلَموا أَنفُسَهُم ذَكَرُوا اللَّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم وَمَن يَغفِرُ الذُّنوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَم يُصِرّوا عَلىٰ ما فَعَلوا وَهُم يَعلَمونَ
ترجمه:
و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند -و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمیورزند، با اینکه میدانند.
لینک ثابت
برخوردار شدن فرماندهان سپاه از موهبتهای کمنظیر معنوی و الهی
بنده وقتی به جمع شما نگاه میکنم، میبینم که این مجموعه و مجموعههای مشابه - که البته چنین مجموعهای را کمتر داریم - از لحاظ برخورداری از موهبتهای معنوی و الهی، کم نظیر و خیلی ممتازند. شما الطافی را از سوی خدای متعال دریافت کردهاید، که هر یک از اینها، برای کسی که آن را ندارد، خیلی شوق آور و آرزو برانگیز است. مجموعهی این الطاف، در شماست. اوّل اینکه جوانید که خودِ این نعمت، از بسیاری نعمتها بالاتر است. ثانیاً، دلهای شما در طریق هدایت قرار دارد. چقدر جوانِ گمراه در این عالم هست! جوانانی که این زندگی را مثل یک کور بهسر میبرند و چشم آنها وقتی باز خواهد شد که وقت گذشته است! «فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید.(1)» بعد از آن، آنچه بر آنها حاکم میشود، حسرت است و چیز دیگری ندارند. شما قبل از آنکه به آن مرحله برسید، چشمهایتان باز است: خدا را میشناسید. راه خدا، دین خدا و اولیای خدا را میشناسید.1373/06/29
1 )
سوره مبارکه ق آیه 22
لَقَد كُنتَ في غَفلَةٍ مِن هٰذا فَكَشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَديدٌ
ترجمه:
(به او خطاب میشود:) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است!
لینک ثابت
برسر دو راهی بودن انسان در همهی لحظات زندگی
اینکه ما در هر نمازی میگوییم «اهدنا الصراط المستقیم»(1) یکی از حِکَم و اسرار این آیه این است که انسان بر سرِ دوراهی است - البته در حدّی که عقل قاصر و معلومات بسیار ضعیف امثال بنده قد میدهد. والّا مردان خدا و اهل معرفت و حکمت، حتماً چیزهای بیشتری میفهمند - پس، یکی از حِکَم این آیه این است که انسان در همهی آنات زندگی بر سر دوراهی است. همین الان من و شما برای گفتنِ یک کلمه، برای گرفتن یک تصمیم، برای یک قضاوت کردن، برای برداشتن یک قدم و گرفتن و دادن یک چیز، در معرض انتخاب و بر سرِ دوراهی هستیم. انسان در معرض انتخاب است. یا راه خدا را انتخاب میکند یا راه هوای نفس را. لذا هر مقدار که انتخابِ خداییِ شما بهتر باشد، عروج شما بهتر خواهد شد و تکامل پیدا خواهید کرد. هرچه انتخابِ خدایی بیشتر شود، صفای روح بیشتر میشود، قوّتِ اراده بیشتر میشود، تواناییِ ذاتی بیشتر میشود، قدرتِ انجام کارهای بزرگ بیشتر میشود، حتّی تواناییِ غلبه بر دشمنانِ دنیایی و تواناییِ ادارهی کشور بیشتر میشود.1373/06/29
لینک ثابت
کمک گرفتن از خدای متعال برای شناختن صراط مستقیم
آن هدفی که بشریت به خاطر آن انسان است، این است که اشرف خلایق به سمت یک هدف بسیار والا، که حتی تصورش هم برای عقل و مزاج عقلانی و مادی ما کاملاً ممکن نیست، باید حرکت کند. این جاده هم، منحصراً صراط مستقیم است. اینکه شما میبینید در قرآن کریم اینقدر روی «صراط مستقیم» تکیه شده و پیغمبر را رهرو صراط مستقیم میداند - «یس والقرآن الحکیم انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم(1)» -، یا «اهدنا الصراط المستقیم(2)» در سورهی حمد هر روز بارها تکرار میشود، و آیات متعدد دیگر صراط مستقیم - برای این است که اهمیت صراط مستقیم را به ما نشان دهد. صراط مستقیم، همین صراطی است که از بین حرمات الله عبور میکند، که انسان دائم در حوزهی وسوسه و جاذبهی آنهاست. هدایت صراط مستقیم امر لازمی است. اما این هر روز گفتن و هر دقیقه گفتن و آن هم اصرار بر اینکه باید با حضور قلب بگویید - که اگر با حضور قلب نگفتید، فایده ندارد - برای چیست؟ در هر قدم از راه ما، حقیقتاً یک انشعاب وجود دارد؛ یک سهراهی، یک چهار راهی، یک چند راهی. این صراط مستقیم، گاهی اوقات ممکن است حقیقتاً گم شود. در جادهها گاهی برای انسان پیش میآید: انسان همینطور که میرود، راهی که علیالظاهر مستقیم است، راه یک کوره ده است و به یک کوره ده میرسد. راه اصلی واقعی، انحنایی دارد و آدمی ملتفت نیست که این، راه اصلی است؛ بلکه خیال میکند راه اصلی و مستقیم، همان راهی است که به کوره ده ختم میشود! شناختن راه مستقیم، کار بسیار مشکلی است و برای تشخیص آن، انسان از خدای متعال باید کمک بخواهد.1371/11/04
لینک ثابت
تذکر پنجگانه روزانه برای توجه به وجود صراط مستقیم
شما مثل کسى هستید که از جو زمین خارج شده و به فضا رفتهاید. آنجا هوا نیست و شما هم محتاج تنفسید. باید یک ذخیرهى هوایى با خودتان ببرید، تا بتوانید تنفس کنید. همین هم که حس کردید ذخیرهى هوا در حال ته کشیدن است، بلافاصله برگردید، خودتان را از لحاظ هوا تجهیز کنید و باز بروید. نه اینکه به شما بخواهم بگویم که من آنگونه نیستم. نخیر؛ بنده هم در این جهت، یا مثل شما هستم، یا مقدارى از شما هنوز عقبتر و پایینتر. ما هیچ کدام نباید به دیندارى و استقامت خودمان در این راه مغرور شویم و اطمینان پیدا کنیم و بگوییم: «من دیگر در این شرایط نمىلغزم.» خیر؛ اگر شما چنین بودید، نمىگفتند روزى پنج نوبت بگویید: «اهدنا الصراط المستقیم.» (1) یک بار دعا مىکردید و تمام مىشد و مىرفت. اینکه به شما مىگویند هر روز ده مرتبه - پنج نوبت و هر نوبت دوبار - حداقل، باید بگویید «اهدنا الصراط المستقیم»، به خاطر این است که همهى ما احتیاج داریم دائم متذکر باشیم که راه راستى وجود دارد - که البته همان راه عبودیت الهى، راه بندگى خدا و جدا شدن از بندگى نفس و بندگى هر که غیر خداست - و ممکن است ما از آن راه منحرف شویم و از خدا متضرعانه مىخواهیم که «خدایا! ما را در این راه نگهدار. ما را به این راه هدایت کن. این راه را به ما نشان بده.» دائم بر سر دوراهى هستیم؛ دائم. حرف مىزنیم، جلومان دوراهى است. سکوت مىکنیم، جلومان دو راهى است. مرخصى مىآییم، دوراهیها همینطور پىدرپى، جلو ما هستند. در محیط کار هستیم، همینطور. سختى پیش مىآید، همینطور. روابط سرد مىشود، همینطور. روابط خیلى گرم و پرجوش مىشود، همینطور. دائم بر سر دو راهى هستیم. در این دوراهیها، باید از طرف خداى متعال هدایت شویم؛ زیرا ممکن است بلغزیم. این امکان لغزش را، هرگز فراموش نکنید و براى آنکه این امکان را هر چه ضعیفتر کنید، خودتان را تجهیز نمایید. از لغزشگاهها اجتناب کنید. جاهایى هست که انسان پایش مىلغزد: «چوگل بسیار شد، پیلان بلغزند»؛ آدمها که جاى خود دارند. جاهایى لغزشگاه است. به آنجاها نزدیک نشوید. لغزشگاهها انواعى دارد. هر کس نقطه ضعفى دارد. یکى نقطه ضعفش پول است؛ یکى نقطه ضعفش رودربایستى و رفاقت است؛ یکى نقطه ضعفش احترام کردن است؛ یکى نقطهى ضعفش زن است؛ یکى نقطه ضعفش سورچرانى و شکمچرانى است. هر کس نقطه ضعفى دارد. آدم خودش نقطه ضعف خودش را خوب مىفهمد. به آن نزدیک نشوید. اگر نزدیک شدید، براى خودتان خطر درست کردهاید. علاوهبر نزدیک نشدن به نقطه ضعفها، باید در تقویت معنوى خودتان کوشا باشید. اول قدمش این است که همین نمازى را که در شبانه روز پنج نوبت مىخوانید، با توجه بخوانید. اگر ترجمهى نماز را بلدید، سعى کنید در حال نماز تمرکز پیدا کنید. این تمرکز، امر بسیار مهمى است؛ تا آنچه را برزبان جارى مىکنید «حتى تعلموا ماتقولون»؛ بفهمید چه مىگویید. آیهى قرآن است دیگر. مىگوید که مست مشغول نماز نشوید - «لاتقربوا الصّلاة وانتم سکارى حتى تعلموا ما تقولون» (2) تا بفهمید چه مىگویید. مشغول حرف زدن با خدایید؛ این، تمرکز مىخواهد. حواس ما پرت مىشود. غالباً در حال نماز، ذهنمان به جاهاى دیگر مىرود. باید در حال نماز، تمرکزى در خودمان ایجاد کنیم. اگر این تمرکز پیدا شد، قدم بعدش حضور قلب است. من عرض کنم به شما؛ پاداشى که خدا براى حفظ تمرکز و توجه به شما مىدهد، حضور قلب است. اگر شما توانستید کلمات و عبارات نماز را با توجه به معانىاش بیان کنید، خدا پاداشى چنین نقد در دستتان مىگذارد و آن پاداش این است که بعد از لحظاتى، در شما حضور قلب پیدا خواهد شد. به خدا توجه پیدا مىکنید و دلتان رقیق مىشود. گاهى اشکتان جارى مىشود. حالت نیاز در شما پیدا مىشود، و این، پاداش آن مجاهدتى است که مىکنید، و مهار ذهن را محکم مىچسبید که این طرف و آن طرف نرود.1371/05/19
2 )
سوره مبارکه النساء آیه 43
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنتُم سُكارىٰ حَتّىٰ تَعلَموا ما تَقولونَ وَلا جُنُبًا إِلّا عابِري سَبيلٍ حَتّىٰ تَغتَسِلوا ۚ وَإِن كُنتُم مَرضىٰ أَو عَلىٰ سَفَرٍ أَو جاءَ أَحَدٌ مِنكُم مِنَ الغائِطِ أَو لامَستُمُ النِّساءَ فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَيَمَّموا صَعيدًا طَيِّبًا فَامسَحوا بِوُجوهِكُم وَأَيديكُم ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفورًا
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه میگویید! و همچنین هنگامی که جنب هستید -مگر اینکه مسافر باشید- تا غسل کنید. و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» کردهاید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشتهاید، و در این حال، آب (برای وضو یا غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمّم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است.
لینک ثابت
خواستن دایمی صراط مستقیم از خدا
شما اقلاً در هر نماز دو بار، و هر روز اقلاً ده بار، خدمت پروردگار عرض میکنید: «اهدناالصّراط المستقیم»(1). معمولاً انسان یکبار دعا میکند. اینکه دایم صراط مستقیم را از خدا میخواهیم، همان استجابت «استقم کما امرت»(2) است؛ استقامت. بخصوص ماها که کارگزار و مسؤولیم، بارمان سنگینتر است.1369/09/14
2 )
سوره مبارکه هود آیه 112
فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ
ترجمه:
پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
لینک ثابت