تواصی به حق وظیفه همگانی مسئلهی حضور مردم در صحنه ــ که جزو لوازم حتمی ادارهی صحیح کشور و پیشرفت انقلاب و به نتیجه رسیدن انقلاب و به هدفها دست یافتن انقلاب است ــ باید ترویج بشود؛ هر کسی صدایی دارد، هر کسی زبان گویایی دارد، هر کسی مخاطبی دارد، هر کسی میتواند اثر بگذارد، باید روی این زمینه کار کند: وَ تَواصَوا بِالحَقّ؛(۱) این حق است. تواصی به حق وظیفهی همه است؛ روحانی باشد، استاد دانشگاه باشد، منبر باشد، صداوسیما باشد، مسئول سیاسی باشد، مدیر فلان دستگاه باشد، عالِم باشد، مرجع باشد، هر کسی باشد، وظیفه است. مردم را بایستی به حضور در میدان، ایستادگی در میدان، آشنایی با لوازم میدان وادار کنند.1402/10/19
1 )
سوره مبارکه العصر آیه 3 إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند!
تلاش شیاطین کوچک و بزرگ برای اغوای مردم آقای رئیسجمهور شرح دادند بیانات شما آقایان را. یکی از مسائل مهم در ادارهی کشور و زندگی عمومی مردم این است که مسائل مردم روان باشد؛ دچار مشکل و عایق و مانع [نباشد]؛ مثل همین که حالا اخیراً مسئولین محترم تصمیم گرفتند که پنجرهی واحدی برای سرمایهگذاری و مانند اینها باز کنند؛ شبیه این چیزها؛ کارها روان انجام بگیرد، آسان انجام بگیرد. اینها یک چیزهایی است که به مردم مرتبط میشود. اگر این چیزها تأمین شد، حضور مردم در صحنه تأمین خواهد شد؛ یعنی اگر ما توانستیم این مسائلی را که مستقیم به خود مردم ارتباط پیدا میکند تأمین کنیم، حضور مردم در صحنه صد درصد خواهد بود. البتّه بحمدالله الان هم با اینکه ما در بعضی از این مسائل مشکل داریم [مردم در صحنهاند]. حتّی در دههی ۶۰، در دوران دفاع مقدّس هم [با اینکه] مشکلات زیادی وجود داشت، مردم حضور داشتند در صحنه، در این تردید نیست امّا اگر چنانچه این چیزها تأمین باشد، مردم یکپارچه در صحنه حضور خواهند داشت و وقتی مردم حضور داشته باشند، یک کشور و یک ملّت هیچ غمی نخواهد داشت، هیچ هراسی از کسی نخواهد داشت.
لذا به همین دلیل که چون حضور مردم بسیار مهم است و حضور مردم هم وابستهی به این چیزها است، شما میبینید که شیاطین کوچک و بزرگ در صدد اغوای مردمند؛ [همان جور] که رئیسشان گفت «لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین»، دائم مشغول اغواء [هستند]؛ به وسیلهی این رسانههایی که امروز دیگر خیلی آسان کرده رساندن هر حرفی را، هر دروغی را و تزیین کردن و توجیه کردن هر حرف غلطی را، دائم به اعماق ذهنیّات جامعه چیزهایی را میرسانند. اغواء میکنند دیگر؛ لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین؛ (1) برای اینکه بتوانند مردم را از آن ایمان، از آن اعتماد، از آن امید، از آن اعتماد به نفْس، از این چیزهایی که گفتیم منصرف کنند و آنها را مأیوس کنند، اعتماد به نفْس آنها را سلب کنند، اعتماد به مسئولین را از آنها سلب کنند، اتّحاد ملّی را تضعیف کنند؛ دائم در حال یک چنین کارهایی هستند؛ و این کاری است که دشمن میکند.
البتّه هدف این است که تودههای مردم مورد اغوا قرار بگیرند امّا وسیلهی اغوای تودههای مردم، اغوای خواص است. امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواصّ جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها. چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواصّ اغواشده فرصت داده بشود و امکان داده بشود، راحت تودهی مردم را اغوا خواهند کرد. یکی از سنگینترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه در جریان است. دارند دائم با مزدورپروری، با حرامخوارسازی، با لطایفالحیل افرادی را حرامخوار میکنند؛ وقتی حرامخوار شد، مثل حیوان جلّال، دیگر خیلی مشکل میشود او را از حرامخواری دور کرد. و مزدورپروری میکنند؛ بعضیها را با تهدید، بعضیها را با تطمیع و انواع و اقسام این چیزها. خب بنابراین الان یک جنگ نرم سختی وجود دارد. البتّه من این را عرض بکنم: چرا امروز جنگ نرم علیه ما این قدر سخت است؟ علّت، این است که ما قوی شدهایم؛ ما قوی شدهایم. امروز جبههی حق از لحاظ زیرساختها، از لحاظ امکانات قوی شده. امروز چالش دشمن با جبههی حق آسان نیست، کار دشواری است؛ لذاست که به جنگ نرم متوسّل میشوند و همهی تلاش خودشان را میکنند که ذهنیّات را خراب کنند؛ این به خاطر قدرت و قوّت ما است. البتّه گفتیم خواص آماجند لکن در بین خواص عدّهی زیادی، مجموعههای عظیمی از خواص بحمدالله امروز هستند ــ از پروردگانِ حوزه و دانشگاه، بخصوص جوانها ــ که اینها هم بابصیرتند، هم پُرانگیزه هستند و میتوانند به معنای واقعی کلمه یک ستونی باشند، یک استوانهی مستحکمی باشند. البتّه دشمن هم بشدّت در حال تلاش است، بشدّت در حال اثرگذاری و نفوذ است.
خب حالا چه کار کنیم در مقابل این حرکت دشمن؟ جهاد تبیین؛ همین که شماها هم در بیاناتتان در این دو روز، مکرّر گفتید؛ بنده هم قبلاً چند بار تا حالا تکرار کردهام و بحث جهاد تبیین را گفتهام. خب حالا چرا میگوییم جهاد، جهاد تبیین؟ این گرفته شده است از کلام امیرالمؤمنین (علیه السّلام)؛ امیرالمؤمنین در آن وصیّت معروف خودشان به حَسنین (علیهما السّلام) ــ که خطاب به آنها است، منتها میفرمایند «وَ مَن بَلَغَهُ کِتَابِی»؛ یعنی بنده و شما هم مخاطب این وصیّت هستیم ــ از جملهی چیزهایی که میفرمایند [این است]: «وَ اللَهَ اللَهَ فِی الجِهَادِ بِاَموَالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم فِی سَبِیلِ اللَه»؛ (2) جهاد با السنة حالا خوشبختانه [از میان] ملّت ما، کسانی که میتوانستند، وارد بودند، با اموالشان، با انفسشان جهاد کردند؛ الان هم دارند جهاد میکنند؛ با السنه هم باید جهاد کرد که کسانی در این بخش هم میتوانند واقعاً فعّال باشند و جهاد کنند.1400/12/19
1 )
سوره مبارکه ص آیه 82 قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعينَ ترجمه: گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد،
2 )
نامه 47 :از وصيتهاى آن حضرت است به حسن و حسين عليهما السّلام وقتى كه ابن ملجم لعنة اللّه عليه به او ضربت زد أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ .
ثُمَّ قَالَ : يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ . ترجمه: شما را به تقواى الهى سفارش مىنمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. حق بگوييد، و براى ثواب الهى بكوشيد. دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد.
شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مىرسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مىكنم، چرا كه از جد شما (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم مىفرمود: «اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است».
خدا را خدا را در باره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد كه در كنار شما تباه شوند.
خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت
خدا را خدا را در باره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند. خدا را خدا را در باره نماز، كه نماز عمود دين شماست. خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجا را خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد.
خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا.
بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد، كه بد كارانتان بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا كنيد و به اجابت نرسد.
سپس فرمود: اى فرزندان عبد المطلب، نيابم شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: امير المؤمنين كشته شد، امير المؤمنين كشته شد معلومتان باد كه فقط قاتلم بايد قصاص شود.
ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مكنيد، كه من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مىفرمود: «از مثله كردن دورى كنيد هر چند در باره سگ گاز گيرنده باشد»
مومنین برترند نهیب ملت ایران دشمن را به عقب میراند و عزم راسخ او معادلات غلط آنان را به هم میریزد. مسئولان کشور قدر این پدیدهی بینظیر را بدانند و با استقامت کامل و روحیّهی انقلابی و عمل جهادی به ملت عزیز خدمت و از آرمانهای انقلاب دفاع کنند. آینده متعلق به ملت بیدار و بصیر ماست، ما مسئولان باید بکوشیم از ملت عقب نمانیم. ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین (1)1396/11/22
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه: و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
قدرت خدا پشت سر ملّت ایران است قدرت خدا پشت سر آدمهای تنبل نمیآید؛ پشت سر ملّتهایی که حاضر نیستند فداکاری کنند نمیآید. قدرت خدا پشت سر آن کسانی میآید که وارد میدان میشوند، حرکت میکنند، تلاش میکنند، خودشان را برای همه کار آماده میکنند؛ اینها متّکیاند به قدرت الهی. ذلِکَ بِاَنَّ اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکٰفِرینَ لا مَولی لَهُم؛(1) این آیهی قرآن است؛ خدا، مولای شما است؛ شما مولایی دارید که همهی عالمِ وجود تحت قدرت او است؛ این مولای شما است و کافرین ندارند.
در جنگ بدر وقتیکه کفّار بنا کردند شعار دادن و بتهای خودشان را اسم آوردن، پیغمبر فرمود به مسلمانها بگویید: اَللهُ مَولانا وَ لا مَولی لَکُم؛(2) خدا مولای ما است، پشتیبان ما است، قدرت ما متّکی به قدرت او است و شما ندارید این را؛ همینجور هم شد.
الان ۳۷ سال، ۳۸ سال است که دارند از همهی امکانات استفاده میکنند برای اینکه این رویش مبارک را، این جمهوری اسلامی را، این انقلاب مجسّم را شکست بدهند و نتوانستهاند؛ اَللهُ مَولانا. ملّت ایران در صحنه است؛ به یک عدّه آدمهای کنارنشستهی نقزنِ غُرزن یا پیرو شهوات نگاه نکنید؛ ملّت در صحنه است، ملّت در میدان است. در میان این ملّت، زمرهی عظیمی حضور دارند که حاضرند جانشان را فدا کنند؛ این همان چیزی است که قدرت خدا را میآورد پشت سرِ انسان؛ این یعنی جنگ نامتقارن.1395/03/03
1 )
سوره مبارکه محمد آیه 11 ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَولَى الَّذينَ آمَنوا وَأَنَّ الكافِرينَ لا مَولىٰ لَهُم ترجمه: این برای آن است که خداوند مولا و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند؛ امّا کافران مولایی ندارند!
همت امام(ره) بر احیاء روح عزّت ملی در مردم ایران همت امام - که رهبر این انقلاب و زمامدار این انقلاب و پیشوای این انقلاب بود - بر این گماشته شد که روح عزت ملی را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است که فرمود: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». خود ایمان به معنای علو است. ایمان وسیلهی علو مادی است، اما فقط این نیست؛ نفس ایمان علوآور است، عزتآور است، یک ملت را رشد میدهد. خود امام جلو افتاد، رهبری کرد، آن وقت انگیزهها در مردم بیدار شد، همتها در مردم بیدار شد، استعدادها جوشیدن گرفت؛ و عمل مردم، حضور مردم در صحنه، زمینهی جلب رحمت الهی شد. این، نکتهی بسیار عظیمی است. رحمت الهی گسترده است؛ اما تا انسان ظرف خود را آماده نکند، این باران رحمت گیر او نمیآید. ملت ما به صحنه آمد، خود را در وسط میدان قرار داد، این شد زمینهی رحمت الهی و هدایت الهی؛ هدایت الهی شامل حال او شد، رحمت الهی شامل حال او شد، حرکتِ بیوقفه آغاز شد؛ حرکت به سمت عزت، حرکت رو به جلو، حرکت عزتآفرین؛ البته گاهی کند، گاهی تند، اما بدون وقفه و تعطیل.1391/03/14
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه: و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
حضور مردم عامل تنومندتر شدن نهال انقلاب اسلامی ایام مبارک دههی فجر است. در دههی فجر، آنچه که بر این حقیر و امثال این حقیر لازم است، دو تشکر است: اول، شکر الهی. با کمال خشوع، با کمال تواضع، جبههی شکر بر درگاه الهی میسائیم که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد؛ این حرکت عظیم، این کار بزرگ، این نهضت تاریخساز، به دست ملت ایران و با رهبری امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامی تشکیل شد؛ حرکت ملت ایران به سمت خدا، به سمت اهداف الهی، به سمت ارزشهای الهی آغاز شد. هیچ نعمتی از این بالاتر نیست و شکر الهی بر این نعمت بزرگ همیشه لازم است و در ایام دههی فجر، لازمتر. تشکر دوم، تشکر از ملت ایران است؛ وفاداری کردند، جوانمردی بهخرج دادند، گذشت کردند، ایثار کردند، شجاعت نشان دادند، بصیرت بهخرج دادند؛ حضور دائمی خود را در طول این سی و سه سال آنچنان حفظ کردند که این نهال با همهی خطرها، با همهی مشکلات، روزبهروز تنومندتر شد، بارورتر شد، بالندهتر شد. امروز مثل همان شجرهی طیبهای که «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»،(1) در زمین زندگی بشریت ریشه دوانده است و ثمرات و آثار آن بهطور متواتر نائل و واصل میشود.1390/11/14
شامل شدن هدایت و نصرت الهی، در صورت به میدان آمدن مردم امروز در کشورهای اسلامی علیه دیکتاتوریهای وابسته قیام شده است؛ این مقدمهای است برای قیام علیه دیکتاتوری جهانی و دیکتاتوری بینالمللی، که عبارت است از دیکتاتوری شبکهی فاسد و خبیث صهیونیستی و قدرتهای استکباری. امروز استبداد بینالمللی و دیکتاتوری بینالمللی متجسم است در دیکتاتوری آمریکا و پیروان آمریکا و شبکهی شیطانی و خطرناک صهیونیستی. امروز اینها با روشهای مختلف و با ابزارهای گوناگون در همهی دنیا دارند دیکتاتوری میکنند. آنچه شما در مصر انجام دادید، در تونس انجام دادید، در لیبی انجام دادید، در یمن دارید انجام میدهید، در بحرین دارید انجام میدهید، در کشورهای دیگر انگیزهی آن بشدت به وجود آمده است، جزئی از مبارزهی با این دیکتاتوری خطرناک و مضری است که دو قرن است دارد بشریت را فشار میدهد. این پیچ تاریخیای که گفتم، عبارت است از تحول از سیطرهی چنین دیکتاتوریای به آزادی ملتها و حاکمیت ارزشهای معنوی و الهی؛ این پیش خواهد آمد؛ استبعاد نکنید. این وعدهی الهی است که: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره».(1) خدای متعال تأکید میکند که اگر او را نصرت کردید، شما را نصرت خواهد کرد. ممکن است در نگاه عادی و مبتنی بر محاسبات مادی، بعید به نظر بیاید؛ اما خیلی از چیزها بعید به نظر میآمد و اتفاق افتاد. شما در یک سال و دو سه ماه قبل از این آیا فکر میکردید که طاغوت مصر اینجور ذلیل شود و از بین برود؟ اگر آن روز به کسانی گفته میشد که رژیم وابستهی فاسدِ مبارک ساقط خواهد شد، بسیاری استبعاد میکردند؛ اما اتفاق افتاد. اگر کسی دو سال قبل از این ادعا میکرد که در شمال آفریقا این حوادث عجیب به وقوع خواهد پیوست، اکثر باور نمیکردند. اگر کسی میگفت که در کشوری مثل لبنان، یک گروه جوانِ مؤمن خواهند توانست رژیم صهیونیستی و ارتش مجهز صهیونیستی را شکست بدهند، کسی باور نمیکرد؛ اما اینها اتفاق افتاد. اگر کسی میگفت که نظام جمهوری اسلامی با این همه دشمنی که از شرق و غرب علیه او اعمال میشد، خواهد توانست سی و دو سال مقاومت کند و روزبهروز قویتر شود و جلوتر برود، کسی باور نمیکرد؛ اما اتفاق افتاد. «وعدکم اللَّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه و کفّ ایدی النّاس عنکم و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صراطا مستقیما».(2) این پیروزیها آیت الهی است؛ اینها نشانههائی از قدرت فائقهی حق است که خدای متعال دارد به ما نشان میدهد. آن وقتی که مردم به میدان بیایند، آن وقتی که ما موجودی خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهی قطعی است. خدای متعال راه را هم به ما نشان میدهد؛ «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا».(3) خدا، هم هدایت میکند، هم کمک میکند، هم به اهداف عالی میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم.1390/11/10
1 )
سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
2 )
سوره مبارکه الفتح آیه 20 وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثيرَةً تَأخُذونَها فَعَجَّلَ لَكُم هٰذِهِ وَكَفَّ أَيدِيَ النّاسِ عَنكُم وَلِتَكونَ آيَةً لِلمُؤمِنينَ وَيَهدِيَكُم صِراطًا مُستَقيمًا ترجمه: خداوند غنایم فراوانی به شما وعده داده بود که آنها را به دست میآورید، ولی این یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت؛ و دست تعدّی مردم [= دشمنان] را از شما بازداشت تا نشانهای برای مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدایت کند!
3 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 69 وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ ترجمه: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
ناکامی دشمن برای ایجاد رخنه در اراده مردم و مسئولین امروز جبههی مقابل ما - که سردمدار آن جبهه هم آمریکا و صهیونیستهایند - به تمام طرقی که میتوانسته است متوسل و متشبث بشود، متشبث شده؛ از تمام راهها که میتوانسته برای مقابلهی با ملت ایران بهرهگیری کند، بهرهگیری کرده است، برای اینکه بتواند این دو عامل، یعنی عامل تقویت کنندهی نظام، و عامل ایستادگی مردم در صحنه را تضعیف کند و از بین ببرد. خودشان هم همین را تصریح میکنند؛ میگویند این تحریمهائی که ما بر علیه ایران تصویب و اجرا میکنیم - و با عناد کامل دنبال میکنند - برای این است که مردم را خسته کنیم، مردم از صحنه خارج شوند، مردم به نظام اسلامی پشت کنند. یا این کار صورت بگیرد، یا در ارادهی مسئولین رخنه به وجود بیاید؛ مسئولین در محاسباتِ خودشان تجدیدنظر کنند. تعبیر آنها این است: میگویند میخواهیم مسئولین جمهوری اسلامی احساس کنند که هزینهی تصمیمگیریهای آنها بالاست. این یعنی رخنه ایجاد کردن در ارادهی مسئولین کشور. با همهی توانشان، با همهی ترفندهائی که بلدند، دارند این دو کار را دنبال میکنند. یا در مردم ایجاد تردید کنند و مردم را از نظام جدا کنند، یا در مسئولین ایجاد تردید کنند و مسئولین را وادار کنند که در تصمیمهای خودشان تجدیدنظر کنند. اشتباه کردند؛ هیچکدام را نمیتوانند انجام دهند. یک روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسید که با شِعب ابیطالب و محاصرهی اقتصادی مسلمانها، آنها را از پا بیندازند؛ اما نتوانستند. این روسیاههای بدمحاسبهگر خیال میکنند ما امروز در شرائط شِعب ابیطالبیم. اینجور نیست. ما امروز در شرائط شِعب ابیطالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم. ما در شرائطی هستیم که ملت ما نشانههای پیروزی را به چشم دیده است؛ به آنها نزدیک شده است؛ به بسیاری از مراحل پیروزی، با سرافرازی دست پیدا کرده است. امروز مردم ما را از محاصرهی اقتصادی میترسانند؟ با این حرفها، با این ترفندها میخواهند مردم را از صحنه بیرون کنند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ امروز میخواهند در ارادهی مسئولین اختلال ایجاد کنند؟ «قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتّبعنی»؛(1) این راهی است که با بصیرت انتخاب شده است، این راهی است که با مجاهدت باز شده است، این راهی است که با خون عزیزترینها هموار شده است. ما از این راه رفتیم، به قلههائی هم دست پیدا کردیم. ما متوقف نمیشویم، انشاءالله پیش میرویم؛ ولی تا امروز هم به قلههای بسیاری دست پیدا کردهایم. جمهوری اسلامی، امروز کجا، بیست سال و سی سال قبل کجا؟ دشمنان جمهوری اسلامی، هیمنه و باد و بروتِ آن روزشان کجا، ضعف و انکسار امروزشان کجا؟ اینها نشانههائی است که ملت ایران را تشویق میکند. نخیر، در ادامهی راه اسلام - که راه خداست، راه دین است، راه سعادت دنیا و آخرت است - ارادهی مسئولین همچنان مستحکم خواهد ماند؛ مردم هم امروز و در آینده، پای ثابت این حرکت عظیم خواهند بود.1390/10/19
1 )
سوره مبارکه يوسف آیه 108 قُل هٰذِهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصيرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَني ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِكينَ ترجمه: بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
وجود عنصر ایمان دینی در ماجرای 9 دی در قضیهی 9 دی سال 88 یک نکته اساسی است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیمِ بینظیرِ تاریخی در سال 57، همان روح در ماجرای 9 دی نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایای گوناگونِ دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تأمل برای هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانتِ حاکم بر دلهای مردم بود. پس اینجا ما دو تا عنصر در کنار هم داریم: یک عنصر، عنصر مردم است؛ که مردم در هر کشوری، در هر جامعهای، اگر چنانچه همت کنند، بصیرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد میدان بشوند، میتوانند همهی مشکلات را حل کنند. یعنی بزرگترین کوهها در مقابل حضور مردم از بین میرود؛ میتوانند کوههای بزرگ را جابهجا کنند. این یک حقیقت آشکاری است که بسیاری از تحلیلگران اجتماعی در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها آن را درست لمس نکردند، درک نکردند؛ ما این را لمس کردیم. هنر بزرگ امام بزرگوار ما هم همین بود. (...) عنصر دوم هم عنصر ایمان دینی مردم است. ایمان دینی، آن معجزهگری است که قادر است اولاً همهی مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختیها را برای آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. «ایمان دینی میگوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛»(1) اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتی کسی یک چنین اعتقاد و ایمانی داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان میشود. این همان عاملی است که در صدر اسلام هم اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد؛ 9 دی این را نشان داد. 9 دی یک نمونهای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنی مردم احساس وظیفهی دینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفی کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، بکلی نقش بر آب شد؛ یعنی مردم نشان دادند که این، مردم ایران است.1390/09/21
1 )
سوره مبارکه التوبة آیه 52 قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَيَينِ ۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَيدينا ۖ فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَكُم مُتَرَبِّصونَ ترجمه: بگو: «آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار میکشیم!»
اهمیت مسئله قانونگرائی در انتخابات در انتخابات، دو تا مسئله از همه مهمتر است: مسئلهی اول، حضور مردم، شرکت مردم - که بایستی وسیع و گسترده باشد - مسئلهی دوم، قانونگرائی در انتخابات، وفاداری به قانون، احترام به رأی مردم. اینجور نباشد که اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و میل ما انجام گرفت، این را ما قبول داشته باشیم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین».(1) اگر حق را به ما دادند، آنی که ما میخواهیم، سر کار آمد، قانون را قبول داریم؛ اگر آنی که ما میخواهیم، سر کار نیامد، میزنیم زیر قانون؛ نه قانون را قبول داریم، نه رأی مردم را قبول داریم؛ این نمیشود. فتنهی 88 همین جور بود. ادعا کردند که قانونگرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأی ندادند، اکثریت مردم به کس دیگری رأی دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتی مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند. گناه آتشافروزان فتنهی 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأی مردم تمکین نکردند. ممکن است کسی بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلی خوب، این اعتراض ایرادی ندارد؛ اما راهِ قانونی دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکتهی اصلی است.1390/07/20
1 )
سوره مبارکه النور آیه 49 وَإِن يَكُن لَهُمُ الحَقُّ يَأتوا إِلَيهِ مُذعِنينَ ترجمه: ولی اگر حق داشته باشند (و داوری به نفع آنان شود) با سرعت و تسلیم بسوی او میآیند!
حضور مردم در میدان مبارزه، مهمترین عنصر انقلابها به نظر من مهمترین عنصر در این انقلابها، حضور واقعی و عمومی مردم در میدان عمل و صحنهی مبارزه و جهاد است، نه فقط با دل و خواست و ایمانشان، بلکه علاوه بر آن، با جسم و تنشان. فاصلهی عمیقی است میان چنین حضوری با قیامی که به وسیلهی یک جمع نظامی یا حتی یک گروه مبارز مسلح در برابر چشمان بیتفاوت مردم یا حتی مورد رضایت آنان انجام میگیرد. در حوادث دههی پنجاه و شصت در تعدادی از کشورهای آفریقا و آسیا، بار سنگین انقلاب را نه قشرهای گوناگون مردم و جوانان از همه جای کشورها، که دستجات کودتاگر یا هستههای کوچک و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها تصمیم گرفتند و عمل کردند و آنگاه که خودشان یا نسل پس از آنها بر اثر انگیزهها و عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض کردند، انقلابها به ضد خود تبدیل شد و دشمن بار دیگر بر آن کشورها تسلط یافت. این بکلی متفاوت است با تحولی که بر دوش تودهی مردم است و آنهایند که جسم و جان خود را به میدان میآورند و با مجاهدت و فداکاری، دشمن را از صحنه بیرون میرانند. در اینجا این مردماند که شعارها را میسازند، هدفها را معین میکنند، دشمن را شناسائی و معرفی و تعقیب میکنند، آیندهی مطلوب را، اگر چه به اجمال، ترسیم میکنند و در نتیجه اجازهی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و به طریق اولی به عوامل نفوذی دشمن نمیدهند. در حرکت مردمی ممکن است کار انقلاب با تأخیر انجام گیرد، ولی از سطحیگری و ناپایداری به دور است؛ کلمهی طیبهای است مصداق کلام خداوند که فرمود: «ألم تر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فی السّماء».(1) من وقتی پیکر دلاور ملت پر افتخار مصر را از تلویزیون در میدان تحریر دیدم، یقین کردم که این انقلاب پیروز خواهد شد. حقیقتی را بگویم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران که زلزلهی عظیمی را در حکومتهای دنیاطلبان شرق و غرب پدید آورد و ملتهای مسلمان را در جوش و خروشی بیسابقه انداخت، ما غالباً انتظار داشتیم که مصر پیش از همه جا به پا خیزد. سابقهی جهاد و روشنفکری و تربیت شخصیتهای بزرگ مجاهد و متفکر در مصر، این توقع را در دل ما برمیانگیخت. اما از مصر صدای واضحی شنیده نمیشد. من در دل، خطاب به ملت مصر این شعر ابوفراس را زمزمه میکردم: اَراکَ عَصِیَّ الدَّمعِ شیُمتُک الصبر/اَما لِلهوی نهیٌ علیک و لا امرٌ وقتی ملت مصر را در میدان تحریر و میادین دیگر شهرهای مصر دیدم، پاسخ خود را شنیدم. ملت مصر با همان زبان دل به من میگفت: بَلی اَنَا مُشتاقٌ و عِندِیَ لَوعةٌ/ولکنَّ مِثلی لایُذاعُ لهُ سِرٌّ این سرّ مقدس؛ یعنی انگیزه و عزم قیام، بتدریج در ذهنیت ملت مصر قوام یافت و شکل گرفت و در لحظهی مناسب تاریخی، عریان در صحنهای پرشکوه به میدان آمد. تونس و یمن و لیبی و بحرین هم دقیقاً محکوم به همین حکمند؛ «و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.»(2) در چنین انقلابهائی، اصول و ارزشها و هدفها، نه در مانیفستهای پیشساختهی گروهها و حزبها، بلکه در ذهن و دل و خواست آحاد مردمِ حاضر در صحنه، نگاشته و در قالب شعارها و رفتارهای آنان اعلام و تثبیت میشود.1390/06/26
1 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 24 أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ ترجمه: آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
2 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 23 مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا ترجمه: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
شورا یک نمونه پیش بینی شده اسلام برای حضور آحاد مردم در کارها اسلام در ضمن اینکه احکام الهی و ارادهی الهی را در هدایت و صلاح انسانها دارای کمال تأثیر میداند، ارادهی انسان، حضور انسان و حضور آحاد مردم را هم در همهی کارها پیشبینی کرده است. یک نمونهی آن همین مسألهی شوراست. خدای متعال در علائم مؤمنین میفرماید: «و امرهم شوری بینهم»(1)؛ کارهایشان را با مشورت انجام میدهند. البته مشورت، با شکلهای مختلفی ممکن است انجام گیرد؛ این هم یک شکل از اَشکال مشورت است.1378/03/04
1 )
سوره مبارکه الشورى آیه 38 وَالَّذينَ استَجابوا لِرَبِّهِم وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَأَمرُهُم شورىٰ بَينَهُم وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ ترجمه: و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا میدارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند،
حضور مردم، مصداق نصرت الهی نظام اسلامی چیزی دارد که بمب و حملهی خارجی و مانند آنها بر آن کارگر نیست؛ بلکه آن را مستحکمتر میکند و آن «مردم» است. نظام اسلامی مردم را دارد. تا مردم با نظام اسلامیاند؛ تا مردم اگر ببینند سر و صدایی است، پنجرهها را باز میکنند ببینند چه خبر است و اگر بهوجود آنها احتیاج است بروند؛ تا جوانان به مسائل انقلاب، احساس حمیّت میکنند؛ تا سیاست جزو زندگی مردم است؛ دانشگاه سیاسی است، بازار سیاسی است، جامعهی روحانیت سیاسی است و همه و همه در مسائل سیاسی دخالت میکنند، نظر میدهند و تحلیل میکنند، کاری از امریکا و غیرامریکا و بمب اتم و تجهیزات و فنآوری و پول و دلار و غیره برنخواهد آمد. این، بخش اوّلِ قضیه. بنابر این؛دشمن نمیتواند هیچ کاری بکند. اما اگر این نظام اسلامی، مردم را از دست بدهد؛ مردم بیتوجّه و دلسرد شوند، ایمانشان سست شود، به فکر زندگی شخصی خودشان بیفتند؛ هر کسی بگوید ما چند سال در خدمت انقلاب بودیم، دیگر بس است، برویم سراغ کارمان؛ تاجر برای تجارت خود، کاسب برای کسب خود، زارع برای زراعت خود، دانشجو و طلبه برای درس خود و آن یکی برای تبلیغ خود، ارزش بیشتری قائل شوند، مسائل کشور و انقلاب، البته آسیبپذیر است. ما از آسمان که نیفتادهایم! ما ذاتاً که بر ملتهای دیگر؛ امّتهای تاریخ و گذشتگان خودمان، رجحانی نداریم. رجحان این ملت به دلیل انتخاب راه خدا و ایمان بود؛ به سبب حضورش بود که «من کان للَّه کان اللَّه له»؛(1) هر کس در خدمت اهداف الهی باشد، خدا کمکش میکند. «ولینصرنّ اللَّه من ینصره»؛(2) هر کس خدا را نصرت کند، خدا هم نصرتش میکند. تا به حال اینطور بود. اگر خدا را نصرت نکنیم، قضیه بهعکس و طور دیگری میشود و دشمن، مسلّط خواهد شد.1374/11/20
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج13 195؛
الوافی، فیض كاشانی، ج 8، ص 784 ؛
كما ورد من كان لله كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس. ترجمه: هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.
2 )
سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
حضور وظیفه عامل ترس دشمن و خرسندی دوستان امروز، چیزی که همه را به حرکت فرا میخواند، حضورِ «وظیفه» است. آیه قرآن است که « و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة و من رباط الخیل.»(1) این، مرتبه افضلِ آن چیزی است که کشور و ملت ما، در دوران جنگ تحمیلی مشاهده کردند. این، دشمنان را میترساند و دوستان را خرسند، امیدوار و مطمئن میکند. این، نشان میدهد که جمهوری اسلامی را دیگر نمیتوان غافلگیر کرد. این، نشان میدهد که جمهوری اسلامی، گلِ خوشبوی معطّر زیبا را، آن چنان بیدفاع نگذاشتهاند که دست دشمن، از هر طرف به تطاول دراز شود و آن را پرپر کند. این، شمشیر ذوالفقار است؛ شمشیر دودَمی که هم خوشحالکننده دوستان است، هم ترساننده دشمنان.1374/03/25
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 60 وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ ترجمه: هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!
عصبانیت دشمن از حرکت عظیم و پر افتخار مردم در 22 بهمن امروز اینجور شده و همین دشمنان را عصبانى میکند. آنها امیدوار بودند در داخل جمهورى اسلامى، این چراغ بتدریج کمنور بشود و خاموش بشود؛ چه برسد به اینکه در دنیا روزبهروز مشتعلتر بشود. امروز میبینند در داخل و خارج کشور، چراغ فضایل اسلامى و جهاد با شیطانها و شیطان بزرگ و حرکت به سمت ارزشهاى الهى و اسلامى، روزبهروز فروزانتر میشود. این حرکت عظیم و پُرافتخار بیستودوّم بهمنِ امسال دشمنان را سوزاند. مژده باد به ملّت بزرگ ما که با این حرکت هوشیارانهی خودشان توانستند دشمن را دچار درد و غیظ کنند! قُل موتوا بِغَیظِکُم.(۱) این غیظ در دل دشمنان، با حرکت انقلابى ملّت ما به وجود آمد. و این ملّت، ملّت آگاهى است. حرکتى که بر دوش اینچنین ملّتى باشد، تمامشدنى نیست.1368/12/10
1 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 119 ها أَنتُم أُولاءِ تُحِبّونَهُم وَلا يُحِبّونَكُم وَتُؤمِنونَ بِالكِتابِ كُلِّهِ وَإِذا لَقوكُم قالوا آمَنّا وَإِذا خَلَوا عَضّوا عَلَيكُمُ الأَنامِلَ مِنَ الغَيظِ ۚ قُل موتوا بِغَيظِكُم ۗ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ ترجمه: شما کسانی هستید که آنها را دوست میدارید؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالی که شما به همه کتابهای آسمانی ایمان دارید (و آنها به کتاب آسمانی شما ایمان ندارند). هنگامی که شما را ملاقات میکنند، (به دروغ) میگویند: «ایمان آوردهایم!» امّا هنگامی که تنها میشوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان میگزند! بگو: «با همین خشمی که دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینهها آگاه است.»
پیام به ملّت ایران بهمناسبت حضور در همهپرسى اصلاحیّهی قانون اساسى و انتخابات ریاست جمهورى بسم اللهالرّحمنالرّحیم اَّلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلاتَخشَوهُم وَاخشَونِ (۱).
ملّت رشید و عزیز ایران! خداى را سپاسگزارم که یک بار دیگر در امتحانى بزرگ و الهى، سربلند و پیروز و موفّق گشتید و با حضور گسترده و چشمگیر خود در صحنهی همهپرسى و انتخابات، ضمن اداء وظیفهی حقشناسى خود نسبت به امام عظیمالشّأن فقید (اعلى الله مقامه) و میثاق مجدّد با آرمانهاى والاى انقلاب اسلامى، اصلاحات قانون اساسى را تصویب کردید و رئیسجمهور خود را برگزیدید.خنّاسان و بدخواهانى که با انواع وسوسههاى شیطانى و با بهرهگیرى از کاستیها و فشارهاى ناشى از توطئههاى دشمنان و جنگ تحمیلى، تلاش مذبوحانهاى را به همراه همهی بوقهاى تبلیغاتى دشمنان براى ناامید کردن مردم و خالى کردن صحنه با تمام توان آغاز کرده بودند، امروز ناکام و مأیوس گردیدند. و صفوف فشردهی ملّت در جمعهی ششم مرداد که متبرّک به نزدیکى با ایّام عید بزرگ غدیر خم و روز ولایت و امامت بود، انشاءالله زمینهی نزول رحمت و برکت بیشتر از جانب خداوند متعال بر این ملّت و رضایت و خرسندى ولیاللهالاعظم (ارواحنا فداه) را فراهم کرد و تیرى بر قلب کفر و استکبار و نفاق بود.
جاى آن است که همهی کسانى که دانسته و ندانسته در سراسر جهان، اسیر تحلیلهاى غلط و غیرواقعىِ خود و دیگران دربارهی ایرانند، اکنون به خود آیند و حقایق کشور عزیز ما را در رفتار و موضعگیریهاى ملّت بزرگمان، صحیح و واقعبینانه درک کنند.
امید است وحدت صفوف شما ملّت عزیز که همیشه برکات و فضل الهى را به همراه داشته است، این بار نیز منشأ تحوّلات مبارکى در جامعه گشته و با کمک عموم ملّت، سعادت، رفاه، ترقّى، عزّت و استقلال و پیشرفت آرمانهاى انقلاب اسلامى را به ارمغان آورد.
قانون اساسى جدید که یکى از آخرین یادگارهاى امام عزیزمان است، میثاق امّت با انقلابى است که بیش از ده سال آماج توطئههاى همهی دشمنان عنود و لجوج و نادان و بزرگ و کوچک بوده و مسیر خونبار خود را با استقامت و سرفرازى پیموده و با خطّ برجسته و نورانى در تاریخ ثبت گردانیده است. اینجانب بهعنوان خدمتگزارى کوچک، از آحاد مردم غیور و عزیز، برادران و خواهران، جوانان و نوجوانان و سالخوردگان که با زحمت خود را به صندوقها رساندند و نیز از همهی برگزارکنندگان انتخابات -از شوراى محترم نگهبان و وزارت محترم کشور و صداوسیما و نیروهاى انتظامى و مباشرین امور صندوقهاى آراء که آنچنان با شکوه و آرامش و نظم، این مانور عظیم انقلابى را برگزار کردند و سایر دستاندرکاران- صمیمانه تشکّر میکنم و براى همگان از خداى متعال موفّقیّت و سعادت استدعا دارم. والسّلامعلیکمورحمةالله سیّدعلى حسینیخامنهاى هشتم مرداد ماه ۶۸ بیستوششم ذیالحجّةالحرام ۱۴٠۹1368/05/08
1 )
سوره مبارکه المائدة آیه 3 حُرِّمَت عَلَيكُمُ المَيتَةُ وَالدَّمُ وَلَحمُ الخِنزيرِ وَما أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ وَالمُنخَنِقَةُ وَالمَوقوذَةُ وَالمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطيحَةُ وَما أَكَلَ السَّبُعُ إِلّا ما ذَكَّيتُم وَما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَستَقسِموا بِالأَزلامِ ۚ ذٰلِكُم فِسقٌ ۗ اليَومَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِن دينِكُم فَلا تَخشَوهُم وَاخشَونِ ۚ اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَأَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسلامَ دينًا ۚ فَمَنِ اضطُرَّ في مَخمَصَةٍ غَيرَ مُتَجانِفٍ لِإِثمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ ترجمه: گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفهشده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.