پاسدار انقلاب اسلامی / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / پاسدار/ پاسداران/ پاسداری/ سپاهی
دو برابر بودن پاداش و کیفر الهی برای سپاه
بعضی از قشرها هستند که اگر خطایی از آنها سر بزند خدای متعال، آن را دو خطا حساب میکند؛ ما معمّمین از این قبیل هستیم؛ [یک] خطای ما دو خطا است. خدای متعال به زنهای پیغمبر میفرماید: یا نِساءَ النَّبیِّ مَن یَأتِ مِنکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین؛ به زنهای پیغمبر! زنهای پیغمبر امّالمؤمنینند، مقامشان این قدر بالا است؛ [آن وقت] خدای متعال به همین خانمهای محترم میگوید اگر شما خطا کردید، یُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین؛(1) دو برابر شما را عذاب میکنیم، مؤاخذه میکنیم. البتّه «وَ مَن یَقنُت مِنکُنَّ لِلّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تعمَل صالِحاً نُؤتِها اَجرَها مَرَّتَین»؛ (2) اگر کار خوب هم بکنید دو برابر به شما پاداش میدهیم. شما سپاهیها هم همینجور هستید؛ اگر چنانچه شما هم کار خوب بکنید دو برابر پاداش میگیرید؛ یکی پاداش خود آن کار خوب، یکی پاداش الگو شدن برای دیگران.1402/05/26
1 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 30
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَن يَأتِ مِنكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَينِ ۚ وَكانَ ذٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرًا
ترجمه:
ای همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و این برای خدا آسان است.
2 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 31
وَمَن يَقنُت مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسولِهِ وَتَعمَل صالِحًا نُؤتِها أَجرَها مَرَّتَينِ وَأَعتَدنا لَها رِزقًا كَريمًا
ترجمه:
و هر کس از شما برای خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزی پرارزشی برای او آماده کردهایم.
لینک ثابت
اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم، درسی دائمی جلوی چشم سپاه
تأکید میکنم بر اینکه یک درس دائمی جلوی چشم سپاه وجود دارد و آن عبارت است از آیهی کریمه: بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَّحیمِ * وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم.(1) که چند نکته هست:
اوّلاً اِعداد -[یعنی] آماده کردن- به اندازهی استطاعت؛ یعنی هیچ قانع نباشید به یک حدّی؛ هر چه میتوانید، این آمادگی را در بخشهایی که در خود آیه ذکر شده بایستی تأکید بکنید و زیاد کنید. سپاه روزبهروز باید آمادگیهای خودش را بیشتر کند. آنچه دربارهی آن باید آمادگی ایجاد کنید، اوّلاً «قُوَّة» است، ثانیاً «رِباطِ الخَیل» است. «قُوَّة» یعنی قدرت، یعنی توان و نیرو؛ «رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزارهای گوناگون؛ در هر دورهای ابزار متناسب با آن [دوره] است. هدف چیست؟ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛ «تُرهِبون» فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه، این ترس، بازدارنده است. اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارندهی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرُانگیزه احساس بیم بکند؛ و خودِ این مهمترین بخشِ بازدارنده است.
این «قُوَّة» در «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبههای مختلفی خودش را نشان میدهد: اوّلاً قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد.
قدرت علمی و تخصّصی؛ همهی حرکتِ موفّقِ مجموعههای گوناگونِ بشری ابتدائاً در سایهی علم انجام گرفته؛ در سایهی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بینالمللی، به عزّت دست پیدا میکنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قُوَّة» عبارت است از علم.
قوّهی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعهی نظامیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبهپیش داشته باشد.
[قوّهی] در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(2) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود. قوّت [یعنی] عزم راسخ و پولادین؛ قوّت [یعنی] ایمان قوی و خالص، قوّت [یعنی] انگیزهی روزافزون؛ اینها همه قوّت است؛ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة، همهی اینها را باید آماده کنید. قوّت، تربیت جوانان بلندهمّت و پُرانگیزه است. مظهر قوّت در اینجا دانشگاه افسری امام حسین است؛ جوانِ باهمّت و جوانِ باایمان تربیت میکند؛ اینها همه «قُوَّة» و مشمول «اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة» است.
«وَمِن رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. ما در زمینهی مسائل ابزار، در دوران حکومت طاغوت، هم وابسته بودیم، هم عقبمانده بودیم، هم نابلد بودیم؛ بعضی از چیزها را داشتیم امّا بلد نبودیم از آنها استفاده کنیم! خصوصیّت حاکمیّت طاغوت همینها است. ابزار بایستی پیشرفته باشد؛ بایستی ناوابسته باشد؛ ابزار مال خود شما باید باشد؛ خود شما بایستی ابزار را به وجود آورده باشید، تولید کرده باشید، ابداع کرده باشید؛ به معنای حقیقی کلمه مالک ابزار باید باشید. [ابزار] بهروز باید باشد. یک ابزاری است که از دَه سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم. در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛ [متناسب با] زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همه جور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجّه باشد. مسئلهی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئلهی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجّه کنید. پس بنابراین آن «قوّه»، این هم «ابزار»؛ هر چه میتوانید -مَا استَطَعتُم- بایستی در این زمینهها خود را آماده کنید.
در نظام طاغوت و رژیم وابستهی فاسد، انبارهای ما پُر بود از ابزارهای آمریکایی که متعلّق به آنها بود؛ ما حق نداشتیم در آن زمان بسیاری از اینها را حتّی باز کنیم، نگاه کنیم، قطعه را بشناسیم، اگر امکان داشت خودمان قطعه را عوض کنیم. برادران عزیز ارتشیای که آشنا بودند، آگاه بودند از مسائل آن روز، آن وقت به بنده خبر دادند و گفتند که گاهی اوقات در همین مجموعهِی ابزار، یک ابزاری را که دربسته بود ــ که داخلش مثلاً فرض کنید بیست یا سی جزء بود ــ همین جور میگذاشتند داخل هواپیما میفرستادند آمریکا که آنجا تعمیر کنند و برگردانند! اجازه نمیدادند اینجا افسر فنّی مربوطه یا برادر نظامی ارتشی مربوط به این کار، این را باز کند و نگاه کند و او تعمیر کند؛ اجازهی این داده نمیشد. یعنی انبارها پُر بود از سلاح، منتها سلاحی که مال دیگران بود، اجازهاش دست دیگران بود؛ هر جا او میگفت باید مصرف میشد؛ اگر او اجازه نمیداد، نمیتوانست مصرف بشود. این کارخانهجات اسلحهسازی دشمن را با پول ملّت، با هزینهِی ملّت، بایستی آباد میکردند. یکی از دو مؤلّفهی قدرت رژیم طاغوت این بود، مؤلّفهی دیگر هم این بود که ما به دستور آمریکا، ژاندارم منطقه باشیم؛ یعنی رژیم طاغوتی ایرانِ قبل از انقلاب منطقه را برای آمریکا بیمانع کند، هر صدای ضدّآمریکایی را در آنجا سرکوب کند و خفه کند؛ یعنی با هزینهی ملّت ایران، با هزینهِی نیروی انسانی ایران و پول ملّت ایران، منافع دیگران تأمین بشود. امروز صددرصد مسئله بعکس است؛ امروز ملّت ایران برای خودش اقدام میکند و با ارادهی خودش کار میکند، با توان خودش حرکت میکند و آنچه به مصلحت کشور است انجام میدهد. قوّت یعنی همهی اینها را در نظر داشته باشیم.1398/07/21
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 60
وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ
ترجمه:
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!
2 )
نامه 62 : از نامههاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ
وَ مِنْهُ : إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
ترجمه:
اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند.
به خدا قسم در قلبم نمىافتاد، و بر خاطرم نمىگذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند.
چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مىكردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مىكنند،
ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنهاى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مىرود، يا همچون ابر از هم مىپاشد.
بنا بر اين در ميان آن فتنهها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد.
و قسمتى از اين نامه است
به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد،
اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بىخردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند،
زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد.
اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمىترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمىكردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمىداشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مىكردم.
آيا شما نمىبينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته
خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پستترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام
لینک ثابت