newspart/index2
هجرت روحانیون / هجرت برای تبلیغ/ هجرت تبلیغی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
لزوم هجرت طلاب به شهرستانها ؛ با توجه به سیره علمای پیشین

اینجا[خراسان شمالی] جایگاهی است كه یك حوزهی علمیهی كامل، با سطوح عالی درسی، با كیفیتِ خوب میتواند فراهم شود. استاد باید بیاید. این منطقی نیست كه طلبه حتماً در دورانهای اولیهی درس هجرت كند، برود به حوزههای بزرگ، بعد هم دیگر برنگردد؛ این نمیشود. در همین شهرستانهای اطراف خراسان بزرگ، علمای بزرگ داشتیم. من به خیلی از این شهرها رفتم؛ مجتهدین درجهی یك در آنجا اقامت داشتند. در بیرجند دو تا مجتهد بودند كه اگر چنانچه در نجف بودند، به احتمال زیاد جزو مراجع تقلید میشدند: مرحوم تهامی و مرحوم آشیخ محمدحسین آیتی. اینها در بیرجند مانده بودند و متعلق به مردم بیرجند شده بودند. در قوچان، كسی مثل مرحوم آقا نجفی قوچانی میآید ساكن میشود، كه یكی از شاگردان برجستهی مرحوم آخوند خراسانی است. در بجنورد - عرض كردیم - مرحوم حاج میرزا احمد مرتضوی بود، و در شهرستانهای دیگر هم همین جور؛ علمای بزرگ و علمای برجستهای بودند.
بعضی میگویند خب آقا، آن وقت ارتباطات بین شهرهای بزرگ و شهرهای كوچك آسان نبود؛ علما مجبور بودند آنجا بنشینند. این استدلال بعكس نتیجه میدهد. امروز كه ارتباط آسان است، شما یك رایانه میگیرید، پای رایانه مینشینید، از بهترین درسهای حوزههای بزرگ مستقیماً استفاده میكنید. پس امروز باید به حوزههای بزرگ نروند، نه آن روز. شما شبههی علمی داشته باشید، سوار ماشین میشوید، دو سه ساعته خودتان را میرسانید مشهد، میروید پیش یك عالم دینی، شبهه را برطرف میكنید، برمیگردید. امروز با پیشآمدن امكانات فراوان، حوزههای شهرستانها باید رونق بگیرد؛ باید كمّاً و كیفاً توسعه پیدا كند.
این طرح هجرتی كه بنده چندین سال قبل از این مطرح كردم، موجب گسترش فعال روحانیت در سرتاسر كشور میشود. باید از حوزههای بزرگ هجرت كنند، بیایند در شهرستانها بمانند؛ چه اهل آنجا باشند، چه نباشند. افراد گاهی هم اهل آنجا نیستند. مرحوم محقق سبزواری - صاحب ذخیره و صاحب كفایه و ملای معروف و شیخالاسلام بزرگ اصفهان در دوران صفویه - بلند میشود از اصفهان میآید مشهد ساكن میشود. آن وقت اصفهان بزرگترین شهر ایران بود، مشهد یك شهر كوچكی مثل یك ده بزرگ بود. مدرسهی باقریهی مشهد - كه طلبههای قدیمی مشهد آن را دیده بودند و امروز خراب شده - مدرسهای است كه ایشان تعمیر كرده. میآمدند، میماندند، ولو شهر خودشان هم نبود. مرحوم میرزا مهدی شهید اصفهانیالاصل، كه یكی از چهار شاگرد برجستهی مرحوم وحید بهبهانی است - كه چهارتا شاگرد او به نام «مهدی» است و به آنها میگویند «مهادی اربعه» - میآید مشهد میماند، در همین جا هم به شهادت میرسد. در طول این سالها، علمای بزرگی در بین اعقاب او حضور داشتند. چه اشكال دارد اهل آنجا هم نباشند، اما بیایند؟ فضلاً از اینكه اهل آنجا باشند. اگر اهل آنجا باشند، باید بیایند.
فضلای بجنوردیِ مشهد و قم بنشینند بین خودشان ده نفر را انتخاب كنند، آنها را بفرستند اینجا، حوزه هم موظف باشد امكانات فراهم كند؛ بیایند اینجا، درسها را بگویند. حالا میگویند تا سطح ده تدریس میشود. بالاتر بگویند، درس خارج بگویند. بله، طلبهای كه اینجا درس خارج خوانده و قریبالاجتهاد شده، مانعی ندارد و خوب است كه دو سال، سه سال، پنج سال هم برود در یك حوزهی دیگری - مثلاً حوزهی قم یا حوزهی مشهد - حضور پیدا كند و بعد برگردد اینجا. وقتی یك روحانیِ ملایِ باسوادِ عمیق در این روزگار - كه روزگار فكر و فرهنگ و گسترش اندیشههای نو در سرتاسر دنیای اسلام است - در یك شهرِ اینجوری باشد، میدانید چه اتفاقی میافتد؟
امروز این شهر یا این استان، نزدیك به چهل هزار دانشجو دارد. از این چهل هزار دانشجو چندتاشان با شما طلبهها مرتبطند؟ با چندتاشان مینشینید حرف میزنید؟ تعدادی از شما ممكن است به بعضی از مجامع آنها دعوت شوند و بروند؛ پنجاه نفر، صد نفر آنجا باشند، برایشان سخنرانی كنند. مسئله این نیست. باید بالمشافهه حرف بزنید، طرف مقابل را بسازید؛ این احتیاج دارد به وقت، احتیاج دارد به كار، احتیاج دارد به سواد كافی، احتیاج دارد به ملاحظهی نیازهای فكری و فرهنگی، و احتیاج دارد به عشق؛ این كار باید اتفاق بیفتد.1391/07/19

لینک ثابت
لزوم هجرت بزرگان علما به شهرها با توجه به سیره ملا آخوند همدانی

آن چیزى که نظر من را در شخصیت مرحوم آقاى آخوند[همدانی] جلب کرد - منهاى همه‌ى این فضایل معنوى که ایشان دارند - این است که یک مجتهد عالى مقامى مثل آقاى آخوند ملاعلى که در هر حوزه‌‌اى مى‌رفت، بلاشک یا در رأس قرار مى‌گرفت، یا جزو رؤوس بود - حتماً ایشان در درجه‌ى دوم قرار نمى‌گرفت - اگر ایشان در ادوار آقاى گلپایگانى و آقاى داماد - همین شاگردهاى معروف حاج شیخ - به قم مى‌آمدند، حداقل این طور نبود که یک آدم در سایه‌یى قرار بگیرند؛ آن هم با آن شخصیت اثباتى قوى! غیر از عالم ثبوت، از لحاظ اثبات هم آدمى قوى بود.
این آدم به همدان مى‌رود و ساکن مى‌شود. به نظر من این خیلى جلوه کرد و مهم آمد که یک مرجع تقلید، این گونه باشد. آن وقت بنده در مشهد بودم؛ در خود مشهد، مرحوم آقاى میلانى جزو مراجع و در حد مراجع بود؛ لیکن مشهد، یک شهر درجه‌ى اول دنیاى اسلام بود - شهر بزرگ و حوزه‌ى علمیه‌ى بزرگ - نمى‌شد از کسى به خاطر اقامت در مشهد، تمجید کنیم. اما دو نفر، همیشه چشم بنده را به خودشان جلب مى‌کردند؛ یکى آقاى آخوند، یکى هم مرحوم آقا شیخ محمد بود. آقا شیخ محمد هم همین جور بود؛ او هم یک ملاى درجه‌ى یک بود که در بروجرد ساکن شده بود. آقاى آخوند هم یک ملاى درجه‌ى یک بود که در همدان ساکن شده بود. این به نظر من خیلى مهم است، کار خیلى بزرگى است.
البته مرحوم آقاى خوانسارى از لحاظ دوره، مقدارى مقدم بر آقاى آخوند بودند؛ لیکن معلوم نبود از لحاظ علمى و تبحر، نسبت به آخوند، ترجیح داشته باشند. انسان خودش را این جور ندیده بگیرد، هضم نفس بکند و از ریاست و مرجعیت و این چیزها صرف نظر بکند! حتى شنیدم ایشان رساله هم ننوشته بودند؛ در حالى که مردم همدان، مقلد ایشان بودند! آقاى جلالى همدانى، گاهى از آقاى آخوند صحبت مى‌کردند، مى‌گفتند بین مرحوم آقاى بروجردى و مرحوم آخوند، مشکلى پیدا شد؛ مردم همدان به آقاى بروجردى - به آن عظمت - پیغام دادند که شما آقاى آخوند را به ما معرفى کردید، اگر شما ایشان را نمى‌شناسید، ما هم شما را نمى‌شناسیم ! ببینید، مردم به ملایى این چنین ارادت دارند، مخلص او هستند و رساله نمى‌دهد! ایشان منبر مى‌رود، ولى روضه نمى‌خواند! اینها خیلى مهم است.
من مى‌خواهم از این نقطه استفاده کنم که اى کاش ما سیره‌ى عملى بزرگانى مثل آقاى آخوند را ببینیم، تا امروز هم جریان پیدا کند، بزرگانى بروند و در شهرهایى بمانند. بگذاریم اساطین علم در همه‌ى بخشهاى این کشور باشند، در همه‌ى شهرها حوزه‌هاى علمیه‌ى حقیقى و مجتهد پرور به وجود بیاید، و مردم در هر جا به رکن رکینى مثل آقاى آخوند ملاعلى متکى باشند. اگر چه حالا امثال ایشان خیلى هم زیاد نیستند؛ اما به هر حال چنین شخصیتهایى در شهرهاى کشور باشند، این خیلى با ارزش است.1377/05/03

لینک ثابت
تاسیس حوزه علمیه مشهد به برکت هجرت آیت الله میلانی از کربلا به مشهد

عدّه‌اى[ازطلاّب علوم دینیّه و فضلاى محترم] هستند که مى‌توانند در شهرى مستقر شوند و آن را هدایت کنند. اینها در خلال هزارها یا صدها نفر مثل خودشان، در قم مانده‌اند و اثرى هم بر ایشان مترتّب نیست. حداکثر این است که درسى بگویند، که اگر هم نگفتند، آن چند نفرى که به درس اینها مى‌آیند، به یک درس دیگر مى‌روند. یعنى همان درس را از دیگرى خواهند شنید. الان در کشور ما، شهرها و روستاهایى وجود دارد که محتاجِ عالِمِ دینى است و علماى دینى باید به آن‌جاها بروند. البته بدون پیش شرط. چون بعضى به ما مى‌گویند باید فلان امکانات، فلان تسهیلات، چه و چه، فراهم باشد تا ما برویم! ما نمى‌گوییم که احتیاج به امور مادّى و شرایط زندگى نیست. البته که احتیاج هست. اما این را باید جزو طلبات قهرى دانست. خوب؛ این در همه جا وجود دارد. پس، نباید آن را به عنوان «پیش شرط» فرض کرد. باید راه بیفتند و باید همّت گماشته شود.
البته، این یک امر فردى هم نیست. ممکن است پنجاه نفر بگویند: «دیگر مسلّم شد که باید پا شویم برویم» و پا شوند بروند. خوب؛ پنجاه نفر این کار را کردند، بعد متوقّف خواهد شد. این، باید در حوزه‌ى علمیه‌ى قم و به تبع آن در سایر حوزه‌ها، به حرکت و جریان تبدیل شود. راه بیفتند و بروند. مدیریّت حوزه‌ى علمیه و اکابر و اعیان و متشخّصین حوزه، این کار را راه بیندازند. اوّل هم از خودشان شروع کنند. بعضى از بزرگان هستند که اگر به شهرهاى دیگر بروند، وجودشان در آن‌جاها انفع از قم خواهد بود. حتى درباره‌ى بزرگان هم چنین چیزى وجود دارد. خوب؛ یک نفر مثل آیةاللَّه میلانى رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه، از کربلا که دَمِ گوش نجف بود و مثل ایشان در نجف و کربلا تعداد زیادى بودند، پا شد آمد مشهد و حوزه‌ى علمیه‌ى بزرگى را به وجود آورد. این، یک واقعیّت است. حقیقتاً از برکات الهى براى حوزه‌ى مشهد، وجود مرحوم آیةاللَّه میلانى بود. خوب؛ ایشان مى‌توانست تا آخر عمر در کربلا بماند. آن وقت، عالمى در ردیف چندین نفر مثل خودش بود. یعنى بعضى اگر علماً هم جلوتر نبودند، شاید از جهات دیگر، جلوتر از ایشان بودند. لکن ایشان به مشهد آمد و مایه‌ى برکت شد. پس، این حرف، حتى درباره‌ى شخصیتهایى مثل مرحوم آیةاللَّه میلانى هم جارى است؛ تا از تراکم جلوگیرى شود. این هم هجرت؛ هجرت به جاهایى که احتیاج هست: به شهرها، حوزه‌ها، حوزه‌هاى بزرگ و حوزه‌هاى کوچک، و بعد به داخل دستگاههاى دولتى، داخل ادارات، داخل کارخانه‌ها - آن‌جاها که طلبى و تمایلى هست - و بعد هجرت به خارج از کشور. امروز یکى از مصادیق هجرت، ممکن است این باشد.1373/06/20

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی