newspart/index2
حضور مردم در دفاع مقدس
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اداره شدن جنگ تحمیلی به وسیله مردم

یکی از چالشهای بزرگی که همان اول انقلاب به سراغ کشور آمد، همین جنگ تحمیلی هشت ساله بود. شوخی نیست؛ هشت سال! جنگی را بر این کشور تحمیل کردند. هر نظامی باشد، با ناآمادگیای که در اول انقلاب به طور طبیعی هست، در یک چنین چالشی شکست میخورد؛ اما کشور عزیز ما، نظام مقدس جمهوری اسلامی شکست نخورد؛ پیروز شد. جنگ به وسیله‌ی مردم اداره شد. هم ارتش و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم نیروهای گوناگون، متکی به مردم بودند؛ به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفای مردم. از خط مقدم تا همه‌ی صفوف عملیاتی، تا پشت جبهه و پشتیبانی، مردم با صفا و صداقتی مثال‌زدنی و فراموش‌نشدنی، برای فداکاری آمادگی داشتند. آن کسانی که در سنین جوانىِ بعد از آن دوران هستند، متأسفانه به یاد نمیدهند. چقدر خوب است که آن حوادث ممتاز و برجسته و زیبا بازخوانی شود.

در همین شهر کرمانشاه برای من نقل کردند که جعفرآباد بمباران شده بود، یک خانواده‌ای زیر آوار مانده بودند. بچه‌های فرمانداری رفتند کمک کردند، اینها را از زیر آوار بیرون آوردند. پیرمردِ پدر این خانواده بعد برای تشکر به فرمانداری آمده بود. تشکر میکرد که به من کمک کردید. مسئولین فرمانداری به او گفتند شما فهرست خسارتهاتان را بدهید که ما به شما کمک کنیم و جبران خسارتهاتان بشود. در این نقل، این پیرمرد گفت: حیف است از تو همشهری! مگر من برای جیفه‌ی دنیا اینجا آمده‌ام؟ ببینید، او کرمانشاهی است ها! این تعبیر، همان تعبیر پرگذشت و پر اغماضی است که یک انسان والا انجام میدهد. از این نمونه‌ها در این شهر شما و استان شما فراوان است. در همه‌ی مناطق عملیاتی غرب و جنوب غربی و شمال غربی، از این نمونه‌ها میشود پیدا کرد. اینها چیزهائی است که در ملتهای دیگر پیدا نمیشود. یک نمونه‌های برجسته‌ی اینچنین را، آن هم با این فراوانی، نمیشود پیدا کرد. جنگ را مردم اداره کردند؛ مردم پای کار بودند.1390/07/20

لینک ثابت
تفاوت نگاه دنیا به ایران بعد از فتح خرمشهر

وقتی خرمشهر سقوط کرد، نماد قوی‌پنجگیِ دشمن بود و مظلومیت ملت ایران. وقتی ملت ایران با قدرت خرمشهر را از دشمن پس گرفت و هزاران نیروی رزمنده‌ی دشمن را اسیر کرد، در واقع سرنوشت نهایی جنگ نوشته شد. همان روزها سران چند کشور برای وساطت به ایران آمده بودند. یکی از برجستگان سیاسیِ معروف انقلابی دنیا - که رهبر یکی از کشورهای آفریقایی بود - به من گفت امروز مسأله‌ی ایران و جمهوری اسلامی در دنیا بکلی با قبل از فتح خرمشهر متفاوت است؛ امروز همه به چشم فاتح و پیروز به شما نگاه می‌کنند. و حقیقت هم همین بود. شش سال بعد از آن صرف شد تا نظام جمهوری اسلامی بتواند بر زرادخانه‌ی عظیم جهانی - که پشت سر رژیم بعثی صدام قرار داشت - پیروز شود. و ما پیروز شدیم و توانستیم بر دشمنی که شورویِ سابق و ناتو و امریکا از او حمایت می‌کردند، به او تجهیزات می‌دادند، به او سلاح شیمیایی می‌دادند، به او کمک‌های مؤثرِ اطلاعاتی می‌دادند، فائق بیاییم؛ این به برکت حضور مردم بود؛ یعنی حضور بسیج؛ یعنی جوانان بااخلاص.1384/06/02
لینک ثابت
دشمن در دوران جنگ بارها میگفت: ایران از امواج انسانی استفاده میکند

شما جوانان عزیز در آن سالهایی که من اشاره میکنم - سالهای ۶۴ و ۶۵ و ۶۶ - در میدان نبودید. بعضی خیلی کوچک بودید، بعضی هم به‌هرحال در میدان نبودید. قضیه، این‌طور بود که وقتی امام یک اشاره میکرد، سیل داوطلبان جبهه به سمت پایگاهها و پادگانها سرازیر میشد. بعضی هم بیاجازه به طرف جبهه میرفتند که البته نیروهای نظامی، اینها را میگرفتند، سازماندهی میکردند، به آنها آموزشهایی میدادند و از اینها در جبهه استفاده میشد. همینها گِره‌ی بسیاری از مشکلات را باز میکرد؛ یعنی در دوران جنگ، ما کمتر وقتی دچار کمبود نیروی انسانی شدیم. از لحاظ تجهیزات، مشکل خیلی بود؛ اما از لحاظ نیروی انسانی نه؛ چون همیشه آماده بودند. دشمن چه میگفت؟ دشمن واقعیت را میدید؛ لذا درمانده بود. آنها وقتیکه جنگ را طرّاحی و حمله‌ی نظامی به انقلاب را برنامه‌ریزی میکردند، فقط روی نیروهای سازمانی ارتش حساب کرده بودند؛ فکر سپاه و بسیج و فکر نیروهای عظیم انسانی را نکرده بودند و چون با آن مواجه میشدند، برنامه‌شان غلط از آب درمیآمد. باید با این کار به مبارزه میپرداختند؛ پس شروع به تبلیغات میکردند. از جمله حرفهایی که در دوران جنگ، بارها و بارها علیه نظام و انقلاب و امام گفته شد، این بود که ایران از امواج انسانی استفاده میکند. ما در جواب میگفتیم بله؛ ما از امواج انسانی استفاده میکنیم؛ منتها امواج انسانىِ آگاه و مؤمن. بله، ما از نیروی عشق و ایمان استفاده میکنیم. نگران بودند؛ لذا برنامه‌ریزی را شروع کردند، برای این‌که نسل جوان را از این حرکت عظیم بگیرند.1378/06/13
لینک ثابت
لشگر حقیقی مردم هستند

عزیزان من! هر انسان عاقلی و هر مجموعه‌ای باید بگردد، لشکریان با اخلاص و با صدق خودش را جستجو کند. امام بزرگوار ما، بزرگترین هنرش این بود که لشکر خود را شناخت و پیدا کرد و دانست که در روز بعد، چه کسی به داد او خواهد رسید و چه کسی سخن او را خوب گوش خواهد کرد. شما ببینید چه کسانی به سخنان امام گوش کردند؟ خوشبختانه صحنه‌ی جنگ تحمیلی که از چندین سو برای ما درس است، از این جهت هم برای ما درس است. آن روزی که امام در سال پنجاه و هشت سرِ قضیه‌ی پاوه کلمه‌ای گفتند، ساعت حدود سه‌ونیم، چهار بعدازظهر بود که من به طرف جماران می‌رفتم. اصلاً قیافه‌ی شهر، قیافه‌ی دگرگون شده‌ای بود و مردم همین‌طور بی‌اختیار راه افتاده بودند. این حالت، تقریباً با فراز و نشیبها و کم و زیادهایی، تا سال شصت و هفت ادامه داشت. وقتی که امام اشاره‌ای می‌کرد، فریادی می‌کشید و دستوری می‌داد، چه کسانی می‌رفتند؟ آنها لشکر حقیقی شمایند؛ آنها را دریابید.

البته یک دولت، برای گروه یا دونِ گروهی فکر نمی‌کند. امنیت برای همه است. فرقی هم نمی‌کند که آن همه‌ای که ما می‌گوییم، جزو مخلصان دولت باشند یا نباشند. ولو آنهایی که مخلص دولت هم نیستند، باید امنیت داشته باشند. آنهایی که با دولت روابط چندان صمیمانه‌ای ندارند، بایستی امکان کار و تلاش داشته باشند. شکّی نیست که خدمات شما متعلّق به همه است. شما برای جمعی یا دونِ جمعی کار نمی‌کنید؛ اما بدانید که در میان اینها، آن کس که وقتی شما فریاد استمداد بلند کردید، به داد شما خواهد رسید، کیست. فرض کنیم، اگر یک روز احتیاج به این داشتید که برق کم مصرف شود و اعلان کردید که برق کم مصرف کنید، ببینید چه کسانی به حرف شما گوش می‌کنند و چه کسانی اعتنا نمی‌کنند و در منزلشان، صد برابر آن آدمی که با دو شعله‌ی برق، مصرف معمولی دارد، مصرف خود را بالا می‌برند؛ یعنی به فکر شما نیستند. ببینید اینها چه کسانی هستند. به نظر من، اینها را خیلی راحت می‌شود شناخت.

من خواهش می‌کنم که در همه‌ی بخشها - در زمینه‌ی فرهنگ، در زمینه‌ی مسائل سیاسی و در زمینه‌ی امنیت - مسأله‌ی «رضی العامة و سخط العامة» را در مقابل «رضی الخاصة و سخط الخاصة» در نظر بگیرید؛ ببینید آنهایی که فریاد و استصراخ شما را در هنگام لازم جواب می‌دهند، چه کسانی هستند.1376/06/02

لینک ثابت
مقایسه عراق با ایران در شرایط اقتصادی بعد از جنگ

امروز، عراق یکی از مقروضترین کشورهای دنیاست و در ردیفهای اول قرار می‌گیرد. کشوری که پشتوانه‌ی ارزی فراوانی داشت، امروز حدود هشتاد میلیارد دلار قرض دارد! و این ضربه‌ی بزرگ و خسارت عظیمی است که بر او وارد شده است. کشور ایران که هشت سال درگیر یک جنگ تحمیلی بود و از کمکهایی که به عراق می‌شد، برخوردار نبود، به هیچ وجه مقروض نشد. چنین امتیازی به خاطر آن است که ملت ما، زنده و بیدار و مسلمان و فداکار و ایثارگر و در صحنه و متحد و به حق خود واقف و علاقه‌مند است.1368/06/22
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی