آن روزی كه بعد از فروپاشی اردوگاه كمونیزم، رئیس جمهور وقت امریكا نظم نوین جهانی را اعلام كرد، هدف استكباریِ دیرین امریكا را آشكار كرد؛ ما فیالضّمیر خودش و دستگاه سیاستگذار امریكایی را نشان داد و آشكار كرد. البته این مخصوص آن روز نبود؛ از دهها سال پیش تصمیم گرفتند و اعلان كردند كه اجازه نخواهند داد هیچ قدرت دیگری وارد امریكای لاتین شود. امریكای لاتین به عنوان یك منطقهی اختصاصی دولت ایالات متحده امریكا به حساب آمد. بعد بتدریج این به همهی دنیا توسعه داده شد؛ منتها این را به عنوان یك هدف اعلامشده ذكر نمیكردند و بر زبان نمیآوردند. بعد از آنكه احساس كردند در مقابلشان رقیب بزرگی مثل شوروی وجود ندارد، این هدف را تقریباً بهصراحت اعلام كردند: دنیای تك قطبی؛ نظم نوین جهانی با یك قدرت واحد و مسلّط بر همهی عالم. هدفی كه برنامههای كاری امریكا در طول این دهها سال گذشته، همه همین را نشان میدهد. هدف، گسترش سلطهی نظامی و به دنبال آن، سلطهی سیاسی و اقتصادی است؛ و تماماً در جهت منافع كمپانیهایی كه در واقع سیاست دولت امریكا را آنها تعیین میكنند؛ جهتگیریها را آنها به وجود میآورند. اینها واقعیّاتی است كه بشرِ امروز اگر این واقعیات را بداند، بهموقع تصمیم خواهد گرفت. انسانها اگر بفهمند در دنیای آنها چه میگذرد، قدرت تصمیمگیری و موضعگیری دارند. آحاد ملتها كارهای بزرگی میتوانند انجام دهند.
به من آماری دادند كه دولت امریكا از سال 1945 تا امروز در سرنگونی چهل دولت مستقل، كه تابع امریكا نبودند، نقش ایفا كرده و در بیست و چند مورد دخالت نظامی داشته است! این دخالتها بدون استثناء با كشتار عمومی و با فجایع بزرگ همراه بوده است. البته در مواردی موفّق شده و در مواردی هم ناكام مانده و موفّق نشده است. آنچه كه در ذهن خود ماست و از یاد ماها دور نیست، مثالهای روشنی است؛ از جمله بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، كه آقای رئیس جمهور اشاره كردند؛ مثال ویتنام، آن جنگهای خونین، آن فجایع فراموش نشدنی كه بالاخره هم با ناكامی امریكا تمام شد؛ مثال شیلی؛ مثال خود ایران در كودتای 28 مرداد - كه مأمور امریكایی به تهران آمد و مشغول برنامهریزی و اقدام شد؛ و بعد هم خودشان این موضوع را اعلام كردند و اسنادش نیز منتشر شد كه الان در دسترس همه است - و همچنین در جاهای متعدّد دیگر. عامل همهی اینها، كمپانیهای بزرگ اقتصادی، سردمداران مالی بزرگ امریكا، احزاب اقتدارطلب، دستجات پُرنفوذ صهیونیستی، شخصیتهای معیوب از لحاظ فكری و اخلاقی - كه در رأس كارها هستند - میباشند. این پروندهی بسیار سنگین و گذشتهی بسیار ننگینی است. اینها چیزهای كوچكی نیست. برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ كدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امكانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر كردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میكنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم كنند كه این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهرهی آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموكراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد.1380/12/27
بیانات در دیدار کارگزاران نظام
تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, نظام سلطه, قدرتهای سلطه گر, استکبار, سیاههی جنایات امریکا, نظم نوین جهانی, دنیای تک قطبی, عملکرد استکبار, نظام سلطه, سلطه طلبی, قدرتهای سلطه گر, دخالتهای آمریکا, حمایت امریکا از کودتاها, کودتای 28 مرداد, عملکرد استکبار, استکبار جهانی
روایت تاریخی
لینک ثابت
تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, نظام سلطه, قدرتهای سلطه گر, استکبار, سیاههی جنایات امریکا, نظم نوین جهانی, دنیای تک قطبی, عملکرد استکبار, نظام سلطه, سلطه طلبی, قدرتهای سلطه گر, دخالتهای آمریکا, حمایت امریکا از کودتاها, کودتای 28 مرداد, عملکرد استکبار, استکبار جهانی
روایت تاریخی