newspart/index2
بیان عبرتهای تاریخی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
حادثه نوزدهم بهمن؛ نمونه ابتکار، ایستادگی و اقدام بهنگام

بزرگداشت نوزده بهمن که ما اصرار داریم هر سال این بزرگداشت صورت بگیرد و در این سالهای متمادی در چنین روزی ما با عزیزان نیروی هوائی دیدار کردیم و شنیدیم و گفتیم، فقط به منظور زنده نگهداشتن یک خاطره نیست - اگرچه خود زنده نگهداشتن خاطرات گرامی و باشکوه، یک ارزش است - آنچه برای ما مهم است، دو نکته‌ی دیگر است: یکی درس گرفتن و عبرت گرفتن از گذشته است. وقتی ما مثلاً خاطره‌ی نوزدهم بهمن را مرور میکنیم، یک درسی از این حادثه فرا میگیریم؛ آن درس، درس اقدام، ابتکار، ایستادگی، کار بهنگام و تأثیر آن در حرکت جامعه و کشور است؛ این یک عبرت شد. درست است که بدنه‌ی ارتشِ دوران قبل از انقلاب، بدنه‌ی طاغوتی نبود؛ سران طاغوتی بودند، بدنه جزو ملت بودند؛ این چیز روشنی است، برای ما از اول روشن بود، برای مردم هم در طول سالهای متمادی واضح و روشن شد؛ لیکن بروز این مردمی بودن، نقش‌آفرینی در عرصه‌ی حرکت مردمی، یک چیز دیگر است. این نمیشد، مگر آن وقتی که از درون ارتش یک حرکتی که برجسته باشد، چشم‌نواز باشد، چشمگیر باشد، به وقوع بپیوندد؛ و نوزده بهمن این کار را انجام داد.
شما امروز وقتی به حادثه‌ی نوزده بهمن نگاه کنید، ممکن است اهمیت آن حادثه خیلی به چشم نیاید؛ ولی ما که آن روز بودیم، بنده که آن روز خودم ناظر این جریان بودم و در مدرسه‌ی علوی در جمع برادران نیروی هوائی حضور پیدا کردم و حرکت شجاعانه‌ی آنها را دیدم، احساس من و احساس افرادی از قبیل من که آن اوضاع را دیدند، احساس دیگری است. حادثه‌ی نوزده بهمن یک خطشکنیِ بزرگ بود، یک کار عظیم بود. افسر، درجه‌دار و همافر بیایند، علناً و با صراحت با انقلاب هم‌آوائی کنند و نگاه کنند تو چشم نگهبانان رژیم طاغوت و به آنها «نه» بگویند؛ این خیلی کار بزرگی بود. این اقدام اثر خودش را بخشید. یک اقدام بجا و بهنگام کاری کرد که احساسات خفته و بدون تظاهر، آن کار را نمیتوانست انجام بدهد. در همه‌ی عرصه‌ها و زمینه‌ها، اقدام و ابتکار، یک چنین اثری دارد.
دوم: ما از این حادثه درس بگیریم برای آینده؛ در گذشته متوقف نشویم. یکی از آفات اجتماعات و مجموعه‌ها و ملتها و گروه‌ها، متوقف ماندن در افتخارات گذشته است. هی افتخارات گذشته را به یاد خودمان بیاوریم، به آنها ببالیم، اما متناسب با آنها، در زمان حاضر، در حال، حرکتی انجام ندهیم.1390/11/19

لینک ثابت
روایت ماهاتیر محمد از واقعه اقتصادی شرق آسیا

یكی از چیزهایی كه انسان از رسانه توقّع دارد این است كه از حوادث گذشته برای توضیح تهدیدهای آینده و حوادثِ در شرف تكوین استفاده كند و مردم را نسبت به آنها حسّاس نماید. قضایای جوامع انسانی و جهانی حقیقتاً مشابهند؛ چون با همه‌ی تغییری كه در وضع زندگی انسانها به‌وجود می‌آید، عوامل تأثیرگذار حقیقی در زندگی انسانها همیشه چیزهای معیّنی است. «سنّت‌اللَّه» كه در قرآن می‌بینید، همین است. «و لن تجد لسنّةاللَّه تبدیلا و لن تجد لسنّةاللَّه تحویلا» همینهاست؛ یعنی سنّتهایی وجود دارد و تبدیلها و تحولهایی به‌وجود می‌آید. مثلاً امروز قضایای مشروطه برای ما كاملاً قابل درس‌گیری و درس‌آموزی است. چون بنده در برهه‌ای از سالهای زندگی‌ام با مسائل و قضایای مشروطه خیلی اُنس داشته‌ام و كتابها و گزارشهای متعدّد را نگاه می‌كردم، امروز كه نگاه می‌كنم، می‌بینم این قضایا و حوادث خیلی به هم نزدیك است. همچنین عوامل در انقلابهای گوناگون دنیا؛ مثلاً انقلاب كبیر فرانسه یا انقلابهای دیگر، مشابه است. عوامل مشابه است و نتایج مشابهی را هم می‌دهد. مثلاً در انقلاب كبیر فرانسه عامل مخرّبی وجود داشته كه ما جلوِ این عامل مخرّب را در این‌جا گرفتیم و نگذاشتیم، می‌بینیم آن نتایج مترتّب نشد، یا عاملی وجود داشته كه آن‌جا تخریب ایجاد كرده، ما این‌جا جلوِ آن را نگرفتیم، می‌بینیم عیناً همان تأثیر و همان زیان را در این‌جا هم به‌طور مشابه داشته است.
از خیلی از قضایای گذشته- چه در طول تاریخ و چه در عرض زمان- می‌توان قضایای آینده را حدس زد. در دنیا یك حادثه پیش می‌آید، مثلًا الآن در ونزوئلا اشكال عمده‌ی این آقا كه در آنجاست، این است كه تسلیم آمریكاییها نیست. او رفیق و مرید «فیدل كاسترو» است. به آن معنا چپ هم نیست؛ مانند دیگر بخشهای دنیا حكومت می‌كند و فقط تسلیم آمریكاییها نیست. برایش چقدر مشكل درست كردند. مشكل را از چه راه درست كردند؟ از راه حضور مؤثّر سرمایه‌های آمریكایی و شبه آمریكایی در كشور ونزوئلا. یعنی حضور مؤثّر سرمایه‌ها در جاهای مؤثّر ضربه زد و این خیلی درس‌آموز است. آقای «ماهاتیر محمّد» بعد از آن واقعه‌ی اقتصادی شرق آسیای چند سال پیش، اینجا آمده بود و به بنده گفت: «ما در یك شب به مردمی گدا تبدیل شدیم!» البته كمی مبالغه می‌كرد؛ اما واقعیّت قضیه این بود. علّت این بود كه دست بیگانه بر پول و بر مراكز اصلی پول آن‌ها مسلّط بود. بیگانگان یك‌وقت مصلحت دانستند و در ظرف چند ساعت كلّ موازنه و تعادل پولی آن كشور و اندونزی و كشورهای دیگر را به هم زدند. در واقع به یك معنا بخشی از آن منطقه را نابود كردند. خوب؛ این در زمان خود ما برای ما عبرت‌آموز و درس‌آموز است.1381/11/15

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی