newspart/index2
انزوای آمریکا
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
استقبال مردم پاکستان از رهبری در دوران ریاست جمهوریشان

در دنیا یک جنگ عظیم و یک چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نیست، اما جنگ اراده‌ها و عزم‌ها و سیاست‌ها و تدبیرهاست. ایران در کجای این جنگ است؟ ایران در جبهه‌ای از این جنگ در مرکز فرماندهی قرار دارد که افراد آن جبهه را ملتها تشکیل می‌دهند. سرسری عبور نکنیم از این‌که وقتی رئیس جمهور ایران به اندونزی می‌رود، در نماز جمعه برایش شعار می‌دهند، در دانشگاه برایش شعار می‌دهند، در مجموعه‌ی اساتید برایش شعار می‌دهند و اگر اجازه می‌دادند در کوچه و بازار راه برود، مردم هم برایش شعار می‌دادند. اینها چیزهای مهمی است.

بنده زمان ریاست جمهوری به پاکستان رفتم؛ آنچنان تظاهراتی شد که با وجود این‌که قرار بود ریگان - رئیس جمهور امریکا - بعد از سفر من برود و از پاکستان بازدید کند، دیگر نرفت! دیدند آبروریزی است برای او؛ چون آن وضعی که مردم در استقبال از رئیس جمهوری اسلامی ایران بوجود آوردند، اگر او می‌رفت آن‌گونه نمی‌شد. الان رئیس جمهوری اسلامی ایران به هر کشوری از کشورهای منطقه‌ی شرقی - چه اسلامی و چه حتّی غیراسلامی - بخواهد برود، وقتی به مردم بگویند، عکس‌العمل آنها شوق‌آمیز، با اظهار علاقه و با اظهار طرفداری است؛ به هرکدام از آنها بگویند رئیس جمهور امریکا می‌خواهد بیاید، عکسش را آتش می‌زنند و پرچمش را پاره می‌کنند! این‌طوری است. امروز در دنیا، جبهه‌ی سیاسی و جنگ اراده‌ها و عزمها و تدبیرها به این شکل است؛ آرایش این جبهه این‌گونه است.1386/02/31

لینک ثابت
استقبال مردم دنیا از مسئولان جمهوری اسلامی ایران

ما مایل نیستیم در دنیاى اسلام منزوى باشیم، و منزوى هم نیستیم و نخواهیم شد. انزوا به معناى دیپلماتیک و رایج آن در دنیا، آن‌چنان مضر نیست که انزواى از ملتها مضر است. امروز امریکا به حسب ظاهر منزوى نیست؛ حضور سیاسى و حتى حضور نظامى او در همه جاى این منطقه محسوس است؛ اما در حقیقت منزوى است؛ چرا؟ چون ملتها که تعیین‌کننده و تصمیم‌گیرنده‌اند، همه از حضور امریکا و سیاستهاى امریکا متنفر و بیزارند؛ این انزوا مضر است. جمهورى اسلامى در دنیاى اسلام این انزوا را ندارد.
شما الان هر جاى دنیاى اسلام بروید، خواهید دید که مردم دلهایشان براى جمهورى اسلامى مى‌تپد؛ این واقعیت است. سفر اخیر رئیس جمهور محترم ما به بوسنى، یک نمونه است. مگر ما با بوسنى چقدر ارتباط مردمى داریم؟ مگر مردم بوسنى چقدر به این‌جا آمده‌اند؟ بعد از قرارداد دیتون و خاتمه‌ى جنگهاى بالکان، آن همه علیه ایران در آن‌جا تبلیغات و فعالیت شده بود؛ عوامل جمهورى اسلامى را از آن‌جا بیرون کردند، به آنها توهین کردند، در تبلیغاتشان آنها را متهم کردند و همه چیز راجع به آنها گفتند؛ درعین‌حال مردم بوسنى از رئیس جمهور ما آن‌گونه استقبال کردند. ایشان مى‌گفتند در برف سنگین سارایوو - که شاید تا نزدیک زانوى انسان برف باریده بود - مردم در خیابانهاى شهر اجتماع متراکمى کرده بودند تا رئیس جمهورى اسلامى ایران را ببینند. ایشان مى‌گفتند به کتابخانه‌ى قاضى خسروبیک رفتیم - که بنده هم زمان ریاست‌جمهورى به آن‌جا رفته بودم - تقریباً 45 دقیقه بازدید ما طول کشید؛ اما وقتى برگشتیم، دیدیم مردم هنوز آن‌جا ایستاده‌اند. در مسجدِ آن‌جا مردم اجتماع متراکمى کرده بودند و براى خوش‌آمدگویى به رئیس جمهورى اسلامى ایران، به زبان فارسى سرود مى‌خواندند! این استقبال مربوط به اشخاص نیست.
من از سفر الجزایر برگشته بودم و منظره‌یى را که در آن کشور دیده بودم، براى امام تشریح کردم و گفتم این استقبال مربوط به شخص من نبود؛ تکریم شما بود. الان هم نه شخص من، نه شخص آقاى خاتمى، نه هیچکدام از مسؤولان کشور که به دیگر کشورها مى‌روند و این‌گونه مورد استقبال قرار مى‌گیرند، مورد نظر نیستند؛ مردم اشخاصِ ماها را نمى‌شناسند؛ شاید اسم ما را بدانند، اما انقلاب و امام را مى‌شناسند؛ همان شخصیتى که مثل خورشید در آسمان دنیاى اسلام مى‌درخشید و همه - چه دشمنها مى‌خواستند، چه نمى‌خواستند - آن را لمس مى‌کردند. الان هم نمودار و برگه‌یى از آن شخصیتِ ممتاز را مشاهده مى‌کنند. شما هرجا بروید، وضعیت همین‌گونه است.
یکى از مسؤولان ما - یادم نیست آقاى رئیس جمهور بود یا کس دیگرى - به یکى از کشورهاى عربى رفته بود و از او استقبال خوبى کرده بودند. من گفتم شما به هر کدام از کشورهاى عربى بروید، قضیه همین است؛ اگر به مصر بروید، اجتماع مردم از همه‌جا بیشتر خواهد بود؛ به سودان بروید، همین‌طور است، به دیگر کشورها بروید، همین‌طور است؛ البته مشروط بر این‌که دولتها مانع نشوند. امروز در سرتاسر دنیاى اسلام، جمهورى اسلامى مطرح است؛ علت هم این است که بر سر حرف و شعار اصلى خود - که اسلام است - ایستاده است.1383/12/27

لینک ثابت
استقبال بی نظیر مردم کشورهای دیگر از رؤساى جمهورى اسلامى

شما ببینید در کدام کشور ممکن است این اتّفاق بیفتد که رهبر کشورى، رئیس جمهور کشورى به یک کشور دیگر برود، مردم آن‌جا آنچنان از او استقبال کنند که از رئیس و از رهبر خودشان استقبال نمى‌کنند. کجا چنین اتّفاقى مى‌افتد؟ ببینید کجا را این‌طور مى‌شناسید. این اتّفاق درباره‌ى رؤساى جمهورى اسلامى در کشورهاى دیگر، مکرّر و بارها اتفاق افتاده و مى‌افتد.
من در دوران ریاست جمهورى به پاکستان رفتم. استقبالى که در پاکستان شد، حادثه‌اى عظیم بود. على‌رغم این‌که رسانه‌هاى جهانى مى‌خواستند چیزى در این باره نگویند، مجبور شدند. در همه رسانه‌هاى جهانى، چند روز اظهار شگفتى از این حادثه عظیم بود. میلیونها انسان در اسلام آباد و در لاهور و دیگر مناطقى که رفتیم، از ما استقبال کردند؛ همانند استقبالى که شما امروز در مشگین‌شهر و پریروز در اردبیل مشاهده کردید.
رئیس جمهور ما به سودان رفت؛ رئیس جمهور دیگر ما به پاکستان رفت؛ چنین رفتارى را کردند. و امروز هرجا که مسلمانهاى آن‌جا - چه شیعه و چه سنّى - بخواهند آزادانه ابراز احساسات کنند، اگر از مسؤولان جمهورى اسلامى بروند، همین‌طور ابراز احساسات مى‌کنند. البته طبیعى است که خلقیّات ملتها مختلف است؛ بعضى شدیدتر، بعضى ضعیفتر؛ اما این عقبه سیاسى در همه جا هست.
امریکا مى‌خواهد این طرفدارى کشورها را با پول بخرد و گیرش نمى‌آید. در همان پاکستانى که گفتم - پاکستان زمان ضیاءالحق بود که من رفتم - امریکاییها و بعضى رژیمهاى وابسته به امریکا در آن‌جا خرجهاى میلیاردى مى‌کردند؛ اما فایده‌اى نداشت. دو، سه سال بعد از رفتن من، یک رئیس جمهور امریکا مى‌خواست به پاکستان برود؛ مردم در آن منطقه جنوبى پاکستان تظاهرات کردند و او مجبور شد نرود! این عقبه سیاسى، خاص جمهورى اسلامى است.1379/05/05

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی