newspart/index2
اعتماد به خدا
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
نمونه‌هایی از توکل و اعتماد امام خمینی(ره) به قدرت الهی

بسیج یكی از آیات قدرت الهی است كه خدای متعال به آن بنده‌ی صالح، به آن مرد بزرگ، به آن شخصیت كم‌نظیر یا بی‌نظیر تاریخ اسلام بعد از ائمه (علیهم‌السّلام) عطا كرد. فكر پردازش بسیج عمومی، بسیج مستضعفین كه امام بزرگوار آن را مطرح كرد و عمل كرد و با همه‌ی توان پشت سر این فكر ایستاد، این نهال را آبیاری كرد تا تبدیل شد به شجره‌ی طیبه‌ای كه «تؤتی اكلها كلّ حین باذن ربّها»، یكی از الطاف الهی نسبت به آن مرد بزرگ و آن بنده‌ی صالح و آن عبد خاشع پروردگار بود. چشم بابصیرت امام این نشانه‌های قدرت و اعانت الهی را میدید. عیب ماها این است كه گاهی كمكهای الهی را لمس میكنیم، اما آنها را درست نمی‌بینیم؛ تشخیص نمیدهیم كه این چه كمك بزرگی است كه خدا دارد به ما میكند؛ اما او میدید.
در یك قضیه‌ای كه من مكرر این را نقل كردم، ایشان به من فرمود كه از اول انقلاب تا امروز - آن روز حدود سال 1365 بود - همه جا دست قدرتی را مشاهده میكنیم كه دارد ما را كمك میكند و جلو میبرد. او این دست قدرت را میدید. نگاه امام به ملت ایران با نگاه دیگران فرق داشت. همان روز اگر میخواستیم قضاوت بسیاری از نخبگان علمیِ دینی و غیر دینی و سیاسی و غیره را درباره‌ی ملت ایران مشاهده كنیم، میدیدم قضاوتها قضاوتهای عجیب و غریبی است. بعضی این ملت را باایمان نمیدانستند، بعضی دارای صداقت نمیدانستند، بعضی به نیرو و به وفای آنها شك میكردند - كه ما اینها را شنیدیم، از خیلی‌ها شنیدیم - اما امام در سال 1341 در همین شهر قم، آن وقتی كه هنوز هیچ خبری از این اجتماعات عظیم نبود، در همین مسجد اعظم گفت اگر ما به مردم فراخوان بدهیم، این صحرای قم را از جمعیت پر میكنند؛ لبیك میگویند. نگاه او به مردم، یك چنین نگاهی بود؛ مردم را شناخت. آن عنصر باارزشِ اكسیرگونه‌ای كه مسها را طلا میكند، این را در جان و دل مردم كشف كرد و آن را به كار گرفت. لذا با این موانع بزرگی كه در سر راه وجود داشت، انقلاب پیروز شد. هیچ تحلیلگری باور نمیكرد كه این اتفاق در اینجا بیفتد. او تكیه‌ی به خدا كرد، توكل به خدا كرد، وارد عمل شد، با دل مردم تماس برقرار كرد و مردم به صحنه آمدند و این حركت عظیم اتفاق افتاد؛ بعد هم مسئله‌ی بسیج را مطرح كرد.1389/08/02

لینک ثابت
ترجیح رضای خداوندبرمردم توسط پیامبر(ص) در ازداوج با همسر پسرخوانده خود

درس بزرگ این است كه با اعتماد و اتّكای به نفس و استمداد از خداوند متعال و تصحیح روز به روز كارها و برطرف كردن اشكالها، راه خود را به سمت اهداف عالیه ادامه دهد و بداند كه صلاح دنیا و آخرتش در این است. این، هم خدا را راضی خواهد كرد و هم دلها و افكار مردم را به حقّانیت مجموعه‌ی قضائی متوجّه خواهد نمود. «و كفی باللّه حسیبا »؛ حسابگر و قضاوت‌كننده‌ی واقعی در مورد اعمال و رفتار انسان، خداست و همین كافی است.
شما ملاحظه كنید، خداوند متعال حبیب خود، پیغمبر مكرّم و معظّم را در امتحان دشواری قرار داد كه در آن واقعه بیشترین چیزی كه در تهدید لطمه بود، آبرو و اعتبار خود پیغمبر بود؛ قضیه‌ای كه در سوره‌ی احزاب بیان شده است: «و اذ تقول للّذی انعم الله علیه و انعمت علیه، أمسك علیك زوجك و اتّق الله و تخفی فی نفسك ما الله مبدیه ». در این حادثه، افكار و عواطف عمومی ممكن بود علیه پیغمبر تحریك شود؛ موضع، موضع تهمت بود؛ «و تخشی النّاس و اللّه احقّ ان تخشاه ». خدا به پیغمبرش می‌گوید ملاحظه‌ی حرف این و آن را می‌كنی، درحالی‌كه باید ملاحظه‌ی خدا را بكنی. و پیغمبر ملاحظه‌ی خدا را كرد و این امتحان بزرگ و بسیار دشوار را از سر گذراند. در اینجاست كه این آیه‌ی تكان‌دهنده ذكر می‌شود: «الّذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احداً الّا الله ». لازمه‌ی تبلیغ رسالات الهی این است. عدّه‌ای را بر اثر اشتباه یا سوء فهم یا تبلیغات خصمانه و موذیانه در مقابل انسان قرار می‌دهند؛ راه مقابله فقط این است كه انسان محاسبه‌ی خدایی را ملاك قرار دهد. لذا در پایان همین آیه می‌فرماید: «و كفی باللّه حسیبا»؛ خدا محاسبه‌كننده است؛ اوست كه قضاوت خواهد كرد كه من و شما در این راه، درست حركت كرده‌ایم یا نه. اگر خدا این‌طور قضاوت كرد، آن وقت خاصیت با خدا بودن این است كه خودِ خدای متعال متكفّل اصلاح نظر مردم هم خواهد بود: «من أصلح ما بینه و بین اللّه اصلح الله ما بینه و بین النّاس ». خدای متعال خودش این بخش قضیه را هم به عهده می‌گیرد؛ كمااینكه در قضیه‌ی پیغمبر به عهده گرفت و حقیقت را روشن كرد.
شهید عزیز ما، مرحوم بهشتی هم بزرگترین امتحانش این بود. آن مقداری كه در آن دوره به این سیّد بزرگوارِ نورانیِ ارزنده‌ی برجسته، دستهای تبلیغاتی دشمن تهمت زدند، به كمتر كسی از عناصر انقلاب در طول زمان این همه اهانت‌های خصمانه و بغض‌آلود كردند. گفتند انحصارطلب است، متكبّر است، قدرت‌طلب است، دنبال دیكتاتوری است؛ اما او راه خود را با قدرت و قوّت طی كرد. البته جان خودش را گذاشت؛ اما در واقع با استقامت در این راه، جان و حقیقت و هویّت خودش را به عرش اعلی رساند. همه‌ی این‌ها برای ما درس است.1382/04/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی