یومالله ۲۲ بهمن / 12 بهمن/دهه فجر/انقلاب اسلامی / 22 بهمن/روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران/بیست و دوم بهمن/بیست و دو بهمن
تجمع دشمنان انقلاب در 25 بهمن 57 مقابل اقامتگاه امام خمینی(ره)
از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، كیها زیر پرچم مبارزهی با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریكا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستكبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابستهی به نظام استكبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه كنید از قبل از انتخابات سال 88، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریكا كجا ایستاده است؟ انگلیس كجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای صهیونیستی كجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از تودهای بگیر تا سلطنتطلب، تا بقیهی اقسام و انواع بی دینها كجا ایستادهاند؟ یعنی همان كسانی كه از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی كردند، سنگ زدند، گلوله خالی كردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا كردند شعار دادن؛ همانها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریكا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههای ارتجاع و استكبار و استبداد كوچك و بزرگ دنیا صف كشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است كه ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی است كه انسان اگر صدها بار شكر خدا را بكند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجدهی شكر كنیم.1388/10/19
لینک ثابت
تلاش برای تغلیب جنبش کارگری بر حرکت عمومی مردم در اوایل انقلاب
یك نكته در باب دولت اسلامی عرض كنیم. یكی از شعارهای خوبی كه آقای رئیسجمهور [دکتر احمدی نژاد]، هم در دورهی انتخابات، هم بعد از آن تكرار كردند، مسألهی دولت اسلامی است. من به این موضوع در نماز جمعه اشارهای كردم. باید قدری بیشتر این مفهوم را بشكافیم. نظام اسلامی پس از انقلاب اسلامی تشكیل شد. شورش انقلابی و نهضت انقلابی میتوانست انجام بگیرد، اما نظام غیر اسلامی تشكیل شود. خیلی جاها اینطور شده؛ در الجزائر همینطور بود. در الجزائر، نهضت، اسلامی بود. اصلًا پایگاه نهضت و رهبران نهضت، مسلمانها بودند؛ اما بعد از آنكه نهضت به نتیجه رسید، كسانی كه اعتقادی به مبانی تفكر اسلامی نداشتند، آمدند قدرت را در دست گرفتند. اینجا هم همین كارها داشت میشد. در همان روز 21 بهمن و 22 بهمن و 23 بهمن از این كارها داشت میشد. بنده از نزدیك در جریان برخی از كارها بودم؛ داشتند حركت میكردند كه به اصطلاحِ خودشان یك جنبش كارگری و یك حركت كارگری را بر این حركت عمومی تغلیب كنند و همان فرمولی كه در روی كار آمدن نظامهای سوسیالیستی در دنیا معمول است- یعنی انقلاب طبقهی كارگر- تحقق بدهند و بعد هم یك چند نفر سر كار بیایند؛ منتها امام را محاسبه نكرده بودند؛ یعنی این گوهر خدشهناپذیرِ شكستناپذیر را در محاسباتشان ندیده بودند؛ لذا سخت ضربه خوردند. حتّی روز سوّمِ بعد از پیروزی انقلاب راه افتادند آمدند جلوی بیت امام در مدرسهی علوی و تظاهرات كردند و مطالباتِ بهاصطلاح سوسیالیستی و كارگری را مطرح كردند. ولی نظام اسلامی تشكیل شد.
نظام اسلامی یعنی چه؟ یعنی منبع تقنین و معیار و ملاك اجرا و اركان تصمیمگیری در كشور معلوم شد چیست؛ اركان حكومت- قوهی مجریه، قوهی مقنّنه، رهبری، قوهی قضائیه و دیگر اركان- چیده شد و قانون اساسی آمد همهی اینها را تثبیت كرد؛ لذا پایهگذاریهای اصولی انجام گرفت. این نظام اسلامی فقط شكل نیست؛ محتوایی دارد؛ یعنی كارهایی باید در واقعیت زندگی مردم انجام بگیرد. تحقق این واقعیتها در زندگی مردم، مردان و عناصر مؤمن و معتقد به خودش را- كه دارای صفات و خصوصیات لازم هم باشند- میطلبد؛ این میشود دولت اسلامی. دولت اسلامی شامل همهی كارگزاران نظام اسلامی است؛ نه فقط قوهی مجریه؛ یعنی حكومتگران و خدمتگزاران عمومی. اینها باید جهتگیریها و رفتار اجتماعی و رفتار فردیِ خود و رابطهشان با مردم را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند تا بتوانند به آن اهداف برسند. بعد هم باید آن جهتگیریها را در مدّ نگاه خودشان قرار دهند و بسرعت به سمت آن جهتگیریها حركت كنند؛ این میشود دولت اسلامی.1384/06/08
لینک ثابت
انقلاب اسلامی؛ انقلابی ضدّامریکایی
امریکا در داخل کشور ما[قبل از انقلاب] با دو ابزار کار میکرد. یکی از ابزارهای امریکایی عبارت بود از سرمایهگذاریها، دخالتهای در ارتش، مجموعهی کارشناسی نظامی، پولها، سیاستها، سفارت امریکا و غیره. ابزار دوم هم عوامل صهیونیست بودند. اگرچه در ایران، آن وقت هم صهیونیستها از ترس مردم جرأت نمیکردند سفارتخانهی رسمی داشته باشند، امّا مراکزی مخصوص خود داشتند و با عواملشان، با کسانشان، با سیاستمدارانشان و با تجّارشان، اینجا کار میکردند. صحنهی سیاست و اقتصاد و نیروی مسلّح ایران در مشت امریکاییها بود. این را مردم میفهمیدند.
امام از سالهای چهل و یک و چهل و دو، به این مطلب تصریح کردند. پس، وقتی در سال پنجاه و هفت مبارزه پیروز شد و انقلابِ پیروزمند به ثمر رسید، در حقیقت یک انقلاب ضدّامریکایی به ثمر رسیده بود. حال شما ببینید ملّت ایران و انقلابیّون، حق داشتند با عوامل امریکایی در این کشور چهکار کنند؟ کارهای زیادی میتوانستند بکنند و اگر هم میکردند، کسی ملامتشان نمیکرد؛ چون شانزده سال با امریکاییها مبارزه کرده و کتک خورده بودند. هیچکس نمیگفت چرا شما با امریکاییها این کار یا آن کار را کردید؟ درعینحال - درست توجّه کنید! - بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، انقلاب و مسؤولین و شخص امام بزرگوار، نسبت به امریکاییها حدّاکثرِ ارفاق را کردند. سفارتشان سر جای خودش محفوظ بود و اینجا کاردار داشتند. اوّل سفیر داشتند؛ بعد کاردار داشتند. در روزهای اوّل انقلاب - بیست و دو و بیست و سهی بهمن - جوانان پرشور انقلابی، چند نفر از آنها را دستگیر کردند و به مدرسهای که امام رضواناللَّهعلیه، اوّل آنجا وارد شده بودند - یعنی مدرسهی رفاه و مدرسهی علوی - آوردند. بعد، امام برای دستاندرکاران خودشان پیغام فرستادند که مبادا کسی به اینها تعرّض کند؛ هیچکس به اینها تعرّض نکند. آنوقت یکییکی ولشان کردند، رفتند. اوّل از کشور رفتند؛ یعنی عدّهای از آنها خارج شدند، اما سفارتشان در تهران مشغول کار و فعّالیت بود. شما ببینید! رفتار این انقلاب و این ملّت نجیب و آن امام کریمِ بزرگوارِ پر اغماض با امریکاییها در ایران اینگونه بود. در حالیکه عرض کردم، اگر از سوی مردم و انقلابیّون پرشور و شخص امام که مظهر صلابت و قدرت بودند، هر تصمیمی نسبت به آنها گرفته میشد، کسی در دنیا ملامت نمیکرد و نمیتوانست بکند. از آن طرف، امریکاییها چه کار کردند؟ به جای اینکه این کرامت و بزرگواری امام بزرگوار و مردم را مغتنم بشمارند و قدردانی کنند و پاسخ مناسب بدهند، رفتار شدیداً خصمانهای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به عنوان لانهی جاسوسی معرّفی شد - که واقعش نیز همین بود - به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آنجا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند. آنها در سنای امریکا، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مصوّبه گذراندند. تبلیغات امریکایی در سراسر دنیا، تبلیغات به شدّت خصمانهای علیه انقلاب و مردم بود که انجام میشد. مگر این مردم چه گناهی کرده بودند؟ چرا باید رژیم امریکا اینقدر با اینها خصومت و کینهورزی نشان میداد؟ این سؤالی بود که امریکاییها به آن جوابی ندادند و هرگز نمیتوانند جواب بدهند.1373/08/11
لینک ثابت