سیدمحمدحسین شهریار / حیدربابایه سلام/حیدربابا/همای رحمت/شعرای فارسیسرا/شعر فارسی / شهریار/محمدحسین شهریار/سید محمد حسین بهجت تبریزی/ استاد شهریار
شهریار، شاعری مخلص و متواضع
شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار میکرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را میدهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهرهی بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفتهی بسیج نشان میداد، که شهریار در آن مراسم بود. این چند روزه، هفتهی بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار شعر میخواند و در سیما او را نشان میدادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همهی مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد. من خودم میخواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچهها تلویزیون روشن است و صدای شهریار میآید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچهها همهشان ایستادهاند و تماشا میکنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دورانهای بعد از دوران خودش، معروفتر و بزرگتر خواهد شد.1371/09/11
لینک ثابت
ایستادگی شهریار در مقابل فشار روشنفکران ضد انقلاب
وقتی انقلاب پیروز شد، او[شهریار] با همان روحیهی دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار نبود. یعنی گرفتاریها آنقدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمیآمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار، در ستایش انقلاب، از تبریز بلند شد. دیدیم همهی جزئیات انقلاب را او تعقیب میکند.
در همهی مواقع حساس انقلاب، اونقش مؤثری ایفا کرد. یک جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد که یکی از سختترین تجربههای ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و شعر جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید و خودش لمس نمیکرد، به دشواری میتوانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن - بلکه بیش از هشتاد سال - در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشاندهندهی نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود.
بههرحال، بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب میسرود، یک عده از روشنفکران وابسته به رژیم گذشته که با او سابقهی دوستی داشتند، مرتب فشار میآوردند، نامه برایش مینوشتند و شعر در هجوش میگفتند. حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، اینطور دل میسوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود.
من حقیقتاً تعجب میکردم. من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار میآوردند، از نزدیک میشناختم و شعر و سابقهی ذهنیشان را میدانستم. بعضی از آنها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو دربار پهلوی و آن دستگاه محسوب میشدند. بعضی دیگر هم تودهای و کسانی بودند که جیرهخور شوروی سابق به حساب میآمدند. همهی اینها، با اینکه به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بینشان فاصلهای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار شریک بودند، و شهریار، محکم و قرص ایستاده بود.1371/09/11
لینک ثابت
شهریار ؛ شاعری مانوس با قرآن و معنویات
شهریار در دوران مهمی از زندگیاش - در حدود شاید سیسال آخر زندگیاش - دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با قرآن و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد.
خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آنطور که شنیدم - شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست - ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده ... بههرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است.1371/09/11
لینک ثابت
دربارهی شاعری شهریار، دو حرف میشود زد: یک حرف این است که شهریار، یکی از بزرگترین شعرای معاصر ماست؛ هم در شعر فارسی و هم در شعر ترکی. البته شعر فارسی او خیلی بیشتر از شعر ترکی است و به نظر میرسد که اولین و معروفترین شعرهای او به زبان فارسی است. البته منظومهی «حیدر بابایه سلام» را بایستی استثناء کرد؛ چون «حیدر بابایه سلام»، داستان جداگانهای دارد که آن را در بخش دوم راجع به شاعری شهریار، باید عرض کنیم. لکن اگر «حیدر بابایه سلام» را کنار بگذاریم، در مجموع، شعر فارسی شهریار اوج بیشتری از شعر ترکیاش دارد.
در شعر فارسی شهریار، خصوصیت عمدهای که برای برادران ترک وجود دارد، این است که شعر به معنای حقیقی کلمه است. شعر به معنای حقیقی کلمه، معنای حقیقی شعر است. یعنی نظم کلمات فقط نیست؛ لب احساس و خیال است. این را که عرض میکنم، ترکهای فارسیدان - مثل آقای تجلیل- خودشان خوب میدانند. گاهی این زبان اوج میگیرد. یعنی ما غزلهایی در شعر فارسی شهریار داریم که در ردیف غزلهای درجهی یک فارسی است. البته اینها زیاد نیست؛ اما هست. گاهی هم البته زبان تنزل میکند. ما توقعی هم از شاعری که در یک منطقهی غیرفارس زبان متولد شده، نداریم. ولی آنچه که از شهریار در شعر فارسی میبینیم، او را در ردیف یکی از بزرگترین شعرای زمان ما قرار میدهد. مطلب دومی که در مورد شاعری شهریار باید گفت، یک چیز بالاتر از این است؛ و آن این است که میشود گفت: شهریار یکی از بزرگترین شاعران همهی دورانهای تاریخ ایران است. و آن به لحاظ «حیدر بابایه سلام» است. «حیدر بابایه سلام» یک شعر استثنایی است. همهی خصوصیات شعری مثبت شهریار در این شعر هست. یعنی روانی، صفا، ذوق و دیگر خصایصی که مربوط به شعر است، همه در «حیدر بابایه سلام» جمع شده است. لکن علاوه بر اینها، ویژگی دیگری هم در «حیدر بابایه سلام» هست و آن این است که در این شعر که تصویری از سابقهی ذهنی خود شاعر است، مطالب بسیار حکمتآمیز وجود دارد. با این حساب، میتوان شهریار را یک حکیم به حساب آورد. پایهی شعر «حیدر بابایه سلام» به نظر ما خیلی بالاست. فکر میکنیم که آمیزهی بسیار هنرمندانهای است از شعر و حکمت و زبان زیبا و قدرت فوقالعادهی تصویر. شهریار این منظومه را در هنگامی گفته که بسیار جوان بوده است. ایشان خودش در آن نسخهای که برای من فرستاده، بالای صفحهی اول نوشته است: «گمان میکنم این را در سال ۱۳۲۴ شمسی سرودم.» و در این سال، شهریار بسیار جوان بوده است.1371/09/11
لینک ثابت