نماز جمعه / ائمه جمعه/نماز
محرومیت مردم ایران از نماز جمعه در دوران حکومت طاغوت
ما قدردان نماز جمعه هستیم، از خدای متعال هم واقعاً متشکّریم. یکوقتی با ائمّهی جمعه، خدمت امام رفته بودیم؛ آن سالهای اوّل که تازه تشکیل شده بود و امام هم بنده را مفتخر کرده بودند به امامت جمعهی تهران، ما با ائمّهی جمعه خدمت ایشان رفتیم و بنده یک صحبتی کردم. آن جملهای که من گفتم که از دلم برآمده بود، این بود که گفتم همچنانکه خدای متعال برای مردم لیلةالقدر را قرار داد، و در تفسیر سورهی انّاانزلنا از ائمّه (علیهمالسّلام) نقل شده است که در حکومت بنیامیّه هزار ماه گذشت و مردم لیلةالقدر نداشتند -هزار ماه حکومت بنیامیّه بود، در آن هزار ماه لیلةالقدر نبود و مردم محروم بودند از این لیلةالقدر؛ این در روایات ما هست- همینطور ما از نماز جمعه در دوران حکومت طاغوت محروم بودیم. در بعضی از شهرها، بهعنوان همان روش قدیم، حکّام یک نفر را معیّن میکردند و میگذاشتند. البتّه در بعضی از شهرها هم مثل مشهد، امامجمعهی محترم و مکرّمی بود -مرحوم آقای حاج شیخ غلامحسین تبریزی که مرد بسیار: هم عالم، هم متّقی، هم زاهد [بود]- که ربطی به حکومت نداشت؛ ازاینقبیل هم داشتیم، لکن در خیلی از شهرهای دیگر، امامجمعه منصوب آن حکومتهای طاغوت بود؛ مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد، برای مردم جذّاب نیست و مردم هم نمیرفتند. گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نماز جمعه و شما نماز جمعه را به ما دادید، به ملّت ایران دادید. واقعاً نعمت بزرگی است.1394/10/14
لینک ثابت
حضور پرشور مردم در نمازجمعه با وجود خطرات مختلف
دشمنىهایى است که از اوّل انقلاب تا امروز با نماز جمعه شده است. هر هفته تبلیغات سنگین حجیمى از طرف دشمنان نسبت به نماز جمعه صورت مىگرفت. حرفهایى مىزدند که تقصیر هم نداشتند؛ چون ملت ایران را نمىشناختند. به ضرر خودشان حرف مىزدند؛ مثل بسیارى از جاهاى دیگر که رادیوهاى بیگانه و صداهاى دشمن، نسبت به مردم ایران حرف مىزنند و اظهار نظر مىکنند. اینها در واقع خود را پیش ملت ایران رسوا مىکنند و بىخبرىِ خودشان را نشان مىدهند. حرفها مىزدند که مایهى خندهى مردم شرکتکننده در نماز جمعه بود. مىگفتند به هرکدام از افراد شرکتکننده در نماز جمعهى تهران، فلان قدر پول مىدهند، فلان قدر جنس مىدهند! اینها همان مردمى بودند که با پشتیبانیهاى مالى خودشان، آن جنگ عظیم را پشتیبانى کردند. در همین نماز جمعهى تهران، انبوه پول و جنس و هدایاى مردمى به سمت جبههها روانه مىشد. اینقدر این ایرانىناشناسها، در بارهى این مردم اشتباه مىکردند، جفا مىنمودند و سخن به یاوه مىگفتند!
آنها به تبلیغات هم اکتفا نکردند و نماز جمعه را مورد تهاجم خونین قرار دادند. پنج امامجمعهى معتبر معروف را به شهادت رساندند: مرحوم آیتاللّه قاضى، مرحوم آیتاللّه مدنى، مرحوم آیتاللّه صدوقى، مرحوم آیتاللّه دستغیب، مرحوم آیتاللّه اشرفى. پنج عالمِ مجتهدِ پیرمردِ باتقواى پرهیزکارِ پارسا و پاکدامن را که هر هفته مردم با دل و جان پشت سر آنها مىایستادند و به آنها اقتدا مىکردند، جلوِ چشم همین مردم در نماز جمعه به شهادت رساندند. به بسیارى دیگر هم سوء قصد کردند که بحمد اللّه به جایى نرسید. همین نماز جمعهى تهران و همین محوطهاى که در آن نشستهاید، بسیارى از شما به یاد دارید که شاهد چه حوادثى بوده است. در موشکباران طولانى مدّت تهران که در چند نوبت بود، مردم در نماز جمعه شرکت مىکردند. یک نوبت که در حدود پنجاه روز یا دو ماه بود و هر روز و شبى موشکهاى دشمن به این شهر فرود مىآمد، این نماز جمعه با اجتماعى عظیم شاید بشود گفت بیش از سایر اوقات مملو از جمعیت مىشد. چون خطر بود و مردم احساس مىکردند که حضورشان در اینجا خطرپذیرى است و براى خداست، لذا براى ثوابِ مضاعف شرکت مىکردند! بنده نماز جمعههایى را به یاد دارم که در اثناى آن، صداى انفجار موشکها از اطرافِ همین محلّ نماز جمعه مىآمد. در همین نماز جمعه، دشمن انفجار خونینى را به راه انداخت و جلوِ چشم مردم در همین نقطه عدّهاى به شهادت رسیدند؛ اما این مردم مثل کوه استوار ایستادند و تکان نخوردند. بنده آن روز در همینجا ایستاده بودم که آن انفجار اتّفاق افتاد. اوّل خیال کردیم موشک یا بمباران هوایى است؛ نگران شدم که نماز جمعه به هم خواهد خورد. معلوم مىشود که ما هم مردممان را درست نشناخته بودیم. خدا مىداند که این صفها تکان نخورد. یک گُلهجا این انفجار واقع شد و چند لحظه همان جا یک هیاهویى شد، بعد شهدا و مجروحان را بردند؛ اما مردم همان جا نشستند و نماز جمعه و خطبهها ادامه پیدا کرد! این نماز جمعه، چنین مناظرى را شاهد بوده است. نماز جمعهى تهران، به خاطر همان آثار و برکاتى که عرض شد، در این بیست سال مرکز و آماج سختترین حملات دشمن قرار گرفت.1377/08/08
لینک ثابت
تاثیر تریبون نمازجمعه در اتفاقات سال 60
من فراموش نمیکنم در اواسط سال 60، وقتی که دشمنان و گروهکها و تفالههای ضد انقلاب و استکبار، آن جنایات و فجایع عظیم را در این کشور به وجود آورده بودند - شهادت 72 تن، شهادت نخستوزیر و رئیس جمهور - بنده در بیمارستان بودم. خطبههای نماز جمعه در تهران، به اعتقاد من، در آن روز، بیشترین حمل بار انقلاب را بر دوش داشت. هر جمعه که میشد، از این کانون نماز جمعه، به سراسر کشور، نور منتشر میشد. حقایق برای مردم تشریح میشد و مردم میفهمیدند که در این کشور چه میگذرد و دشمن چه کار میکند. تریبونهای آزاد، این گونه است.1371/03/20
لینک ثابت