مرجعیت علمی / اقتدار علمی/نهضت نرمافزاری / مرجعیت علمی جهان اسلام/ نیاز به زبان فارسی برای علمآموزی/ یادگیری زبان فارسی برای علمآموزی
بالاتر بودن استعداد ایرانی ها از سطح متوسط جهانی
بنده تصوّر نمیکنم که حالا این کار[ رسیدن ایران به مرجعیت علمی دنیا] در ظرف پنج سال و ده سال و پانزده سال انجام بگیرد؛ نه، من چند سال پیش گفتم شما پنجاه سال دیگر، چهل سال دیگر این آینده را تصویر کنید که در دنیا هر کسی بخواهد به یافتههای تازهی علمی دست پیدا کند، مجبور بشود زبان فارسی یاد بگیرد؛ همّت را این قرار بدهید. کاری کنید که در دنیا دیگران محتاج دانش شما باشند، مجبور باشند زبان شما را یاد بگیرند تا به دانش شما دست پیدا کنند؛ این کار هم ممکن است؛ این کار ممکن است.
مرحوم دکتر چمران - شهید چمران - یک نخبهی علمی بود؛ حالا او مشهور شده به جنگ و شهادت و تفنگ و مانند این چیزها، لکن یک نخبهی علمیِ برجسته بود؛ در یکی از دانشگاههای برجستهی آمریکا هم درس میخواند که بعد رها کرد و آمد، و در لبنان و بعد هم در کشور خودش مشغول جهاد شد. او به من میگفت که در دانشگاههای آمریکا - و بخصوص و از جمله در همان دانشگاهی که ایشان تحصیل میکرد - برجستههای درجهی یک، معدود بودند و ایرانیها در بین آنها بیشتر از همه بودند. ایرانیها از متوسّط استعداد جهانی بالاترند؛ این را ما از افراد دیگر هم مکرّر شنیدهایم؛ عرض کردم حالا هم که تجربهها این را نشان میدهد.1392/07/17
لینک ثابت
احتیاج آمریکایها به ابزارهای جنگی در جنگهای انفصال
بنده در یکی از همین ملاقاتها به دانشجوها گفتم شما برای پنجاه سال آینده برنامهریزی کنید؛ توقع ما این است. منظورم در زمینهی علم است. هدف را این قرار بدهیم که پنجاه سال بعد، کشور شما یکی از مراجع عمده و درجهی اول علمی دنیا باشد؛ به طوری که اگر کسی خواست با تازههای دانش آشنا شود، مجبور بشود زبان ملی شما را یاد بگیرد؛ همچنانی که این دختر عزیزمان گفتند که ما مجبوریم زبان بینالمللی را یاد بگیریم؛ راست هم میگوید. انگلیسیها با زرنگی زبان خودشان را زبان علم و زبان بینالمللی کردهاند و هر چه شما میخواهید یاد بگیرید و هر چه میخواهید بخوانید، مجبورید زبان آنها را یاد بگیرید. شما کاری کنید که در پنجاه سال آینده، همین نیاز به زبان فارسی شما باشد. این، یک آرزوست؛ یک قله است؛ مثل قلهی دماوند، مثل قلهی توچال، که نگاه کردن به آن، هیجانانگیز است؛ شوق رسیدن به آن، در دل همه به وجود میآید؛ اما چه کسانی میرسند؟ باید کفش و کلاهش را آماده کنید؛ بیشتر از آن، باید همتش را آماده کنید و راه بیفتید. من در نسل جوان کشورمان، این استعداد را میبینم. من نمیخواهم گزافه بگویم، شعار هم نیست؛ هیچ کس از ما توقع نکرده که بیاییم این حرفها را بزنیم؛ اینها واقعیت است. جوان ایرانی در استعدادهای گوناگون، یک ظرفیت سطح بالا را داراست. اگر ما مسئولان نشناسیم، گناه ماست؛ اگر خودِ او این ظرفیت را نشناسد، گناه اوست. گناه هم نتیجهی خودش را دارد؛ از راه ماندن و به مقصود نرسیدن است. اما اگر چشم را باز کنیم، راه را پیدا کنیم، همت بگماریم و هدف را گم نکنیم، بدون تردید خواهیم رسید.آنهایی که امروز در قلهی دانشند، همیشه اینطور نبودهاند. همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همهی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگیِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! در جنگهای داخلی امریکا - به جنگهای انفصال معروف است؛ جنگ بین شمال و جنوب امریکا. جنوبیها میخواستند جدا شوند؛ اما شمالیها میجنگیدند و نمیگذاشتند که آنها جدا شوند؛ جنگ چهارساله که در حدود سالهای هزار و هشتصد و شصت تقریباً، صد و پنجاه سال پیش اتفاق افتاد - دو طرف موفقیت خودشان را در این میدانستند که بتوانند مثلاً یک کشتی جنگی یا یک توپِ از فلان نوع را از انگلیس بخرند، از اقیانوس اطلس عبور بدهند و برسانند به این طرف. آن زمان، امکانات نداشتند؛ اما امروز در قلهی علمند؛ چون تلاش کردند. تلاش به دین و ایمان و کفر و اسلام، ارتباطی ندارد؛ قرآن این را میگوید. من بارها این آیه را گفته و خواندهام: «کلاًّ نمدّ هؤلاء و هؤلاء»؛ ما به همه کمک میکنیم؛ این سنت الهی است. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خدای متعال این سنت را قرار داده است که این تلاش به نتیجه خواهد رسید. مشکل کسی که عاری از معنویت است، جای دیگر است؛ مشکل او یک بعدی بودن، تهیدست بودن از یک ثروت لازم دیگر است و همت را فقط متوجه یک بخش کردن است، که آن وقت ضررهایش را هم دارند میبینند. امروز جامعهی امریکایی تا خرخره در گنداب این ضررها دست و پا میزند و بدتر هم خواهد شد؛ همینها روی سرشان را هم خواهد گرفت. این حوادث تاریخی، ظرف یک سال و پنج سال و ده سال به وجود نمیآید؛ بلکه در ظرف صد سال، صد و پنجاه سال به وجود میآید؛ اینها به آن اواخرش رسیدهاند و مشکلات جدیای دارند، که حالا بحث ما در آنباره نیست. پس، باید کار و تلاش کرد. من این استعداد را در شما میبینم.1385/08/18
لینک ثابت