newspart/index2
ترحم کردن / رحمت کردن/ رحمت داشتن/ ترحم نسبت به یکدیگر/ رحم داشتن
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ترحم کردن

در مجلس پیغمبر یک نفری به عِرض یک مؤمنی تعرّض کرد، به آبروی یک مؤمنی یک تعرّضی کرد -حالا ‌ندارد در روایت که چه‌جور تعرّضی- یک نفر دیگر در همان مجلس از آن مؤمنی که مورد تعرّض قرار ‌گرفته بود دفاع کرد. پیغمبر فرمودند این کاری که تو کردی -که دفاع کردی از آبروی مؤمن- این حاجزدر ‌مقابل آتش جهنّم است،‌ ‌این حجاب در مقابل آتش جهنّم است؛ سبک زندگی اسلامی یعنی این؛ یعنی ‌‌«اِرحَم تُرحَم»؛ رحم کن تا مورد ترحّم قرار بگیری از طرف خدای متعال؛ اینها باید آموزش داده بشود به ‌جوانهای ما. جوان ما باید «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»‌‌ ‌‌[باشد]... این‌جوری تربیت بشود؛ در مقابل ظلم ‌بِایستد، در مقابل متعرّض و متعدّی بِایستد امّا با برادر مؤمن، با مهربانی، با گذشت رفتار کند؛ باید به ‌جوانمان گذشت را یاد بدهیم. ‌1397/03/20
لینک ثابت
ترحم کردن

وَ مَن رَحِمَ الضَّعیفَ وَ اَعانَهُ وَ کَفاه...[یعنی]کسی که فرد ضعیف را مورد ترحّم قرار بدهد و به او کمک کند ‌و او را کفایت کند. بیشتر ابتلائات جوامع بشری از اوّل دنیا تا امروز عبارت است از پامال شدن ضعفا؛ الان ‌هم همین ‌جور است؛ الان هم از گرفتاری‌های مهمّ بشر در جوامع مختلف [همین است]. پناه میبریم به ‌خدا، در جامعه‌ی ما هم در مواردی همین‌ جور است که ضعفا پامال میشوند؛ آن کسی که قوی است، آن ‌کسی که دارای قدرت روحی یا قدرت مالی یا قدرت مقامی است، از معرکه‌های اجتماعی و از این زد و ‌خوردی که در اجتماع به ‌طور طبیعی وجود دارد، خود را سالم نجات میدهد امّا ضعیف زیر پا له میشود؛ ‌ضعفا زیر پا له میشوند. اگر چنانچه کسی تصمیم بگیرد و این را تکلیف خود قرار بدهد که به ضعفا ‌مهربانی کند، ترحّم کند، به آنها کمک کند، سینه سپر کند برای ضعفا، به‌ خاطر ضعفا،... [یعنی یکی] از ‌این... خصلت[هایی] را که انسان را در اعلیٰ‌علّیّین قرار میدهد دارا است‌.‌1397/02/02
لینک ثابت
ترحم کردن

‌[از]صفات برجسته‌ی [امیرالمومنین]«شجاعت»، «رحم»[است].آن انسانی که در میدان جنگ آن‌جور ‌میجنگد، وقتی سروکارش با یک خانواده‌ی یتیم‌دار می‌افتد، آن‌جور با یتیمان همراهی میکند، خم میشود، ‌بچّه یتیم‌ها را بازی میدهد، روی دوش خودش سوار میکند؛ اینها اصلاً همان چیزهایی است که ربطی به ‌این ندارد که ما متدیّن باشیم و به چه دینی متدیّن باشیم تا اینها را احترام کنیم؛ هر انسانی در مقابل ‌این عظمت وقتی قرار میگیرد احساس خضوع و تعظیم میکند‌.‌1395/06/30
لینک ثابت
ترحم کردن

در دعای شریف ابی‌حمزه [میخوانیم‌]: اِرحَمنی صَریعاً عَلَی الفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیدی اَحِبَّتی؛ این حالتی که ‌برای همه پیش می‌آید و شاید خیلی‌ها این حالت احتضار و لحظات نزدیکی مرگ را در دیگران دیده‌اند؛ ‌من و شما در آن لحظات از خودمان اختیاری نداریم؛ هیچ‌کس در آنجا به ما نزدیک‌تر از خدا نیست. وَ ‌نَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکُم وَ لکِن لا تُبصرِون؛هیچ‌کس نمیتواند ما را در آن حالت، از آن ورطه‌ای که در مقابل ما ‌است نجات بدهد، مگر عمل صالح و فضل الهی. عرض میکنیم در این دعا که «اللّهُمَّ ارحَمنی»؛ در آنجا ما ‌را رحم کن. وَ تَفَضَّل عَلَیَّ مَمدوداً عَلَی المُغتَسَلِ یُقَلِّبُنی صالحُ جیرَتی؛ در هنگامی که بعد از مرگ ما را ‌غسل میدهند، خدای متعال در آن حالت، رحمت خود را، فضل خود را شامل حال ما کند و به ما ترحّم ‌کند. بی‌اختیار در اختیار دستهای غسل‌دهنده هستیم؛ این مال یکایک من و شما است؛ هیچ‌کداممان از ‌این حالت دوری و فراغت نداریم؛ این برای همه‌ی ما پیش می‌آید. به یاد آن لحظه باشید‌. ‌1394/04/02
لینک ثابت
ترحم کردن

ما میخواهیم کار[پلیس] به‌معنای واقعی کلمه انجام بگیرد؛ یعنی قاطعیّت، اقتدار درعین‌حال با عدالت، با ‌مروّت، با ترحّم؛ جاهایی بایستی با ترحّم همراه باشد؛ این مظهر اسلام است. ذات مقدّس پروردگار از این ‌طرف رحمانِ رحیم است، از آن طرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنی این دو در کنار هم مورد توجّه قرار ‌میگیرد. ‌1394/02/06
لینک ثابت
ترحم کردن

اگر بخواهیم از هول روز قیامت و حالت دهشتی که همهی انسانها در قیامت بهخاطر حوادث عجیب آن ‌روز دارند نجات پیدا بکنیم، یک راهش این است که اینجا به بندگان خدا رحم کنیم؛ هرکسی که به ‌بندگان خدا رحم کند، خدا به او رحم خواهد کرد. معنای رحم کردن، به چشم حقارت نگریستن نیست ‌که حالا مثلاً بگوییم شأن این مردم بالاتر است از این معانی؛ نه، شأن مردم خیلی بالا است.‌1393/09/04
لینک ثابت
ترحم کردن

صفا در نفس انسان، محیط جامعه را محیط امن و امان روحی و معنوی قرار میدهد؛ دلها را به هم نزدیک ‌میکند؛ مؤمنان را به یکدیگر مهربان میکند؛ ترحم به یکدیگر را در میان جامعه‌ی ایمانی گسترش میدهد‌.‌1390/06/09
لینک ثابت
ترحم کردن

‌[از حقوقی که بر گردن امت رسول الله است]وَ یَرحَمونَ الضَّعیف [است]... بر ضعیفِ فرودست ترحّم کنند، ‌لگدمال نکنند ضعیف را، پایمال نکنند، بر خلاف دنیای جنگل که مال حیوانات وحشی است و دنیای به‌اصطلاح متمدّنِ کنونی که از وحشی‌ها هم اینها بدترند؛ اگر احساس کردند طرف مقابلشان ضعیف است، ‌دیگر به او ترحّم نمیکنند، پایمالش میکنند. لذا اظهار ضعف پیش مستکبرین و متکبّرین دنیا، ایجادِ ‌مقدّمه‌ی برای لگدمال شدن است؛ یعنی هر کسی که ضعف نشان بدهد، حتماً دارد خودش را آماده میکند ‌برای لگدمال شدن؛ رویّه‌ی دنیای جاهل و تمدّن جاهلی و نظم جاهلی این است. در اسلام عکسِ این ‌است؛ یعنی اگر دیدید کسی ضعیف است، باید ترحّمش بکنید‌.‌1383/01/30
لینک ثابت
ترحم کردن

در روایات ما وارد است که مؤمنین با یکدیگر تراحم و تعاطف دارند؛ یعنی به هم رحم میکنند و با یکدیگر ‌عطوفت میورزند.این یک وظیفه اخلاقی است و این امر در پیشرفت و بنای اجتماعی ما تأثیر دارد. به هم ‌رحم کنید. مردم به هم رحم کنند تا خدا هم به آنها رحم کند. وقتی که در دلِ مردم نسبت به یکدیگر ‌ترّحم و عطوفت و حُسن‌ظن و محبّت هست، فضای جامعه، فضای بهشت میشود‌.‌1381/01/16
لینک ثابت
ترحم کردن

بنده با جدیت به "رحماء بینهم" عقیده دارم، اما برخی افراد برعکس، با خودیها دشمن و با کفار، بسیار ‌خوب هستند، شدت و قاطعیت باید در برابر کسانی باشد که متعرض به کیان ملت ایران و نظام اسلامی ‌هستند، اما در میان خودیها باید رحمت و عطوفت حاکم باشد، اصحاب خط و خطوط نسبت به هم گذشت ‌کنند و حمل بر صحت داشته باشند. هدف خودیها میان یکدیگر و حتی در قبال کسانی که نسبت به ‌ارزشها دچار غفلت هستند، پنجه زدن نیست، بلکه هدف آنها باید بیدار کردن و دریدن پرده غفلت باشد‌.‌1377/03/09
لینک ثابت
ترحم کردن

در امیرالمؤمنین عطوفت و ترحّم و رقّت قلب در حدّ اعلاست که واقعاً برای انسانهای معمولی، چنین ‌حالتی کمتر پیش می‌آید. مثلاً کسانی که به فقرا کمک کنند و به خانواده‌های مستضعف سر بزنند، زیادند؛ ‌اما آن کسی که اوّلاً این کار را در دوران حکومت و قدرت خود انجام دهد، ثانیاً کارِ یک روز و دو روزش ‌نباشد - کار همیشه‌ی او باشد - ثالثاً به کمک کردن مادّی اکتفا نکند؛ برود با این خانواده، با آن پیرمرد، با ‌این آدم کور و نابینا، با آن بچه‌های صغیر بنشیند، مأنوس شود، دل آنها را خوش کند و البته کمک هم ‌بکند و بلند شود، فقط امیرالمؤمنین است. شما در بین انسانهای رحیم و عطوف، چند نفر مثل این طور ‌انسان پیدا میکنید؟ امیرالمؤمنین در ترحّم و عطوفتش، این‌گونه است‌.‌
او به خانه‌ی بیوه زن صغیردار که میرود؛ تنورش را که آتش میکند، نان که برایش میپزد و غذایی را که ‌برایش برده است، با دست مبارک خود در دهان کودکانش میگذارد، بماند؛ برای این‌که این کودکان گرفته ‌و غمگین، لبخندی بر لبانشان بنشیند، با آنها بازی میکند، خم میشود آنها را روی دوش خود سوار میکند، ‌راه میرود و در کلبه‌ی محقّر آنها سرگرمشان میکند، تا گل خنده بر لبان کودکان یتیم بنشیند! این، رحم ‌و عطوفت امیرالمؤمنین است، که یکی از بزرگان آن وقت گفت: آن قدر دیدم امیرالمؤمنین با انگشتان ‌مبارک خودش، عسل در دهان بچه‌های یتیم و فقیر گذاشت که «لوددتُ انی کنت یتیما» ؛ در دلم گفتم، ‌کاش من هم بچه‌ی یتیمی بودم که علی این طور مرا مورد لطف و تفضّل خود قرار میداد! این، ترحّم و ‌رقّت و عطوفت امیرالمؤمنین است‌.‌
همین امیرالمؤمنین در قضیه‌ی نهروان؛ آن جایی که یک عدّه انسانهای کج‌اندیش و متعصّب تصمیم دارند ‌اساس حکومت را با بهانه‌های واهی براندازند، وقتی در مقابلشان قرار میگیرد، نصیحت میکند و فایده‌ای ‌نمی‌بخشد؛ احتجاج میکند، فایده‌ای نمی‌بخشد؛ واسطه میفرستد، فایده‌ای نمی‌بخشد؛ کمک مالی میکند و ‌وعده‌ی همراهی میدهد، فایده‌ای نمی‌بخشد؛ در آخر سر که صف‌آرایی میکند، باز هم نصیحت میکند، ‌فایده‌ای نمی‌بخشد؛ بنا را بر قاطعیت میگذارد. آنها دوازده هزار نفرند. پرچم را به دست یکی از یارانش ‌میدهد و میگوید: هر کس تا فردا زیر این پرچم آمد، در امان است؛ اما با بقیّه خواهم جنگید. از آن دوازده ‌هزار، هشت هزار نفر زیر پرچم آمدند. گفت شما بروید؛ رفتند. این در حالی است که آنها سابقه‌ی جنگ ‌دارند، دشمنی و بدگویی کرده‌اند. اینها را دیگر امیرالمؤمنین اهمیت نمیدهد. بنای جنگ و ستیز داشتید، ‌کنار گذاشتید؛ پیکارتان بروید. چهارهزار نفرِ دیگر ماندند. فرمود: اگر مصمّمید، شما بجنگید. دید بنا دارند ‌بجنگند. گفت: پس، از چهار هزار نفر شما، ده نفر زنده نخواهد ماند! جنگ را شروع کرد. از چهار هزار نفر، ‌نُه نفر زنده ماندند؛ چون بقیه را به خاک هلاکت انداخته بود! این، همان علی است. چون میبیند که ‌طرفهای مقابلش، انسانهای بد و خبیثی هستند و مثل کژدم عمل میکنند، قاطعیت به‌خرج میدهد‌.‌‌.. ‌خوارج را درست بشناسید: کسانی با تمسّکِ ظاهر به دین، با تمسّک به آیات قرآن، حفظ کردن قرآن، ‌حفظ کردن نهج‌البلاغه(البته آن روز فقط قرآن بود؛ ولی در دوره‌های بعد، هر چه که مصلحت باشد و ظاهر ‌دینىِ آنها را حفظ کند) به برخی از امور دینی ظاهراً اعتقاد داشتند؛ اما با آن لُبّ و اساس دین مخالفت ‌میکردند و بر روی این حرف تعصّب داشتند. دم از خدا میزدند؛ اما نوکرىِ حلقه به گوش شیطان را ‌داشتند... خوارج، این طور موجوداتی بودند. آن وقت امیرالمؤمنین در مقابل آنها با قاطعیت ایستاد. این، ‌همان علی است. «اشدّاء علی الکفّار و رحماء بینهم‌».‌
ببینید؛ این دو خصوصیت در امیرالمؤمنین، چطور زیباییای را به وجود میآورد! انسانی با آن ترحّم و با آن ‌رقّت، طاقت نمیآورد و دلش نمی‌آید که یک بچه یتیم را غمگین ببیند. میگوید تا من این بچه را نخندانم، ‌از این‌جا نخواهم رفت. آن وقت آن‌جا در مقابل آن انسانهای کج‌اندیشِ کج‌عمل - که مثل کژدم، به هر ‌انسان بیگناهی نیش میزنند - می‌ایستد و چهارهزار نفر را در یک روز و در چند ساعتِ کوتاه از بین ‌می‌برد. «لا یُفلت منهم عَشَرة». از اصحاب خود امیرالمؤمنین، کمتر از ده نفر شهید شدند - ظاهراً پنج نفر ‌یا شش نفر - اما از چهارهزار نفرِ آنها، کمتر از ده نفر باقی ماندند؛ یعنی نُه نفر! توازن در شخصیت، یعنی ‌این‌.‌1375/11/12

لینک ثابت
ترحم کردن

‌[شما نیروهای انتظامی]باید مظهر عطوفت و ترحّم باشید، مظهر محبّت و وِداد باشید، معلوم باشد که ‌مأمور دولتى با کسى نظر شخصى ندارد، عناد ندارد‌.‌1368/03/28
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی