یکی از چیزهایی که در تحلیل... حادثه[نوزدهم بهمن] و آثار این حادثه مورد غفلت قرار گرفته است، تأثیر این حادثه است در ایجاد استقلال؛ در کجا؟ در ارتش؛ یعنی بخشی از نظام اجتماعىِ زمان طاغوت که بیشترین رنج را از تسلّط و دخالت بیگانگان متحمّل شده بود؛ حادثهی نوزدهم بهمن در یک چنین دستگاهی و در یک چنین سازمانی، احساس استقلال را بیدار کرد. این احساس را در کلّ ارتش اوّل در نیروی هوایی و بعد در بقیّهی بخشها زنده کرد که میتوان خود را از زیر چتر نفوذ بیگانگان مداخلهگر و دستانداز خارج کرد.... اوّلین جایی که «جهاد خودکفایی» در آن به وجود آمد، نیروی هوایی بود؛ بعد بتدریج در کلّ ارتش گسترش پیدا کرد. این روحیّهی استقلال و خودباوری برای ارتش مهم بود، برای نیروهای مسلّح [هم] مهم بود، تا امروز هم مهم است، برای آینده هم مهم است... برای اینکه بتوانید کارآمدی خودتان را در مقابلهی با تهدیدها در جایگاهتان که جایگاه حفظ امنیّت هوایی کشور است نشان بدهید، باید احساس استغنا از دیگران و استقلال و رجوع به خود و تکیهی بر ظرفیّتهای خود داشته باشید؛ آنوقت استعدادها میجوشد؛ کمااینکه تاحالا اینجور بوده است و بعد از این هم همینجور خواهد بود. مسئلهی استقلال، مسئلهی مهمّی است برای کلّ کشور و کلّ انقلاب. استقلال یکی از پایههای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بود. شعار «استقلال» در کنار شعار «آزادی» مهمترین شعارهای انقلاب بود و هست و خواهد بود. ببینید، بعد از شکست شیوهی استعمار مستقیم - که قبلاً معمول بود و کشورها را به صورت مستقیم استعمار میکردند - که آن شیوه منسوخ شد، استعمار جدید جایگزین آن شد؛ استعمار جدید به این صورت بود که قدرتهای مداخلهگر خارجی مستقیماً وارد ادارهی کشورهای تحت استعمار نمیشدند؛ عوامل آنها و کسانی که گوش شنوایی از آنها داشتند و متّکی به آنها بودند، در رأس کشورها قرار میگرفتند و چون حکومت متّکی به خارج بدون استبداد امکانپذیر نیست، با استبداد حکومت میکردند و منافع قدرتهای خارجی را تأمین میکردند؛ این استعمار جدید بود. مبارزهی با استبداد بدون مبارزهی با آن قدرت خارجی ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید و نمیرسد. امروز هم همینجور است؛ اگر فرض کنیم یک ملّتی که از استبداد حاکمان خود به جان آمده، قیام کند و انقلاب کند و با آن مستبد مبارزه کند، امّا با آن سلطهگرِ خارجیای که پشت سر این مستبد قرار داشت، سازش کند، سرنوشت این انقلاب و مسئولان و مدیران این انقلاب، یا شکست است یا خیانت، از این دو حال خارج نیست؛ یا دچار خیانت خواهند شد و به انقلابشان، به کشورشان خیانت خواهند کرد؛ یا اگر بخواهند خیانت نکنند شکست خواهند خورد، از صحنه محو خواهند شد. همچنانکه در بعضی از انقلابها... ملاحظه کردیم [ که] با مستبد جنگیدند، [ امّا] از آن نیروی پشت سرِ مستبد غفلت کردند، یا احیاناً به فکر سازش و مدارا با او افتادند؛ نتیجه را امروز ملاحظه میکنید. مبارزهی با مستبد و سازش با مستکبر به جایی نخواهد رسید. آن انقلابی موفّق خواهد شد و پیروز خواهد شد که آن قدرت مداخلهگرِ پشتسرِ دیکتاتور را هم ببیند و با او مبارزه کند؛ لذا وقتی جوانهای ما رفتند لانهی جاسوسی آمریکا را گرفتند و ضربهی تحقیرآمیزی را به آمریکا زدند، امام گفتند «انقلابی بزرگتر از انقلاب اوّل». انقلاب اوّل هم انقلاب بود، انقلاب عظیم و بینظیری بود، امّا در این حرکت دوّم، ملّت ایران نشان داد که لایهی بعدی سلطه و گرفتاری و بلا را میشناسد و با آن مقابله و مبارزه میکند. مسئلهی استقلال را اینجا میشود فهمید؛ استقلال یعنی یک کشوری مداخلهگر را بشناسد، با آن مقابله کند و در مقابل آن بایستد. استقلال به معنای بداخلاقی کردن با همهی دنیا نیست؛ استقلال به معنای مقابلهی با آن قدرتی است که میخواهد مداخله کند، میخواهد دستور بدهد، میخواهد حیثیّت و شرف یک ملّت را برای منافع خود خرج کند؛ این معنای استقلال است. دشمن استقلالِ یک ملّت کیست؟ قدرتهای خارجی، قدرتهای مداخلهگر؛ آنها هستند که از حسّ استقلال در یک کشور واهمه دارند، میهراسند و سعی میکنند این حس را در ملّت، در رهروان و در رهبران و در پیشروان ملّت، تضعیف کنند، لذا دستگاههای تبلیغاتی اینها به کار میافتند برای اینکه ملّتها را از استقلال روگردان کنند؛ اینجور تبلیغ میکنند که استقلال سیاسی کشورها یا استقلال فرهنگی و اقتصادی کشورها با پیشرفت کشورها منافات دارد. میشنوید این حرفها را، آن کسانی که با تبلیغات جهانی آشنایی دارند، میشنوند؛ در دنیا بهعنوان اتاقهای فکر، بهعنوان حرفهای فیلسوفانه، این مطالب را پخش میکنند، کسانی هم در داخل کشورها - از جمله داخل کشور ما - همین حرفها را از طرف آنها منتشر میکنند، که یک کشوری اگر بخواهد در مجموعهی کشورهای پیشرفتهی دنیا قرار بگیرد، چارهای ندارد جز اینکه از میل استقلالخواهی فرو بکاهد، میل به استقلال را در خود کم کند؛ والّا با هم نمیسازد که یک کشوری بخواهد مستقل باشد، بخواهد صرفاً بر روی منافع خود تکیه بکند، و در عین حال جزو منظومهی پیشرفت جهانی هم قرار بگیرد. خب، این حرف حرف کاملاً غلط و ساختهوپرداختهی کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند. امید و هدف قدرتمندان مداخلهگر این است که در داخل کشورها، بتوانند با دخالت در امور کشورها منافع خودشان را تأمین کنند؛ اگر منافع آن ملّتها از بین رفت و پایمال هم شد، اهمّیّتی برایشان ندارد؛ اصرارشان بر این است [ که] دخالت کنند؛ کما اینکه در رژیم طاغوت [ هم] همین بود: با چه کسی رابطه داشته باشید، با چه کسی رابطه نداشته باشید، نفت را به چه کسی بفروشید، چقدر بفروشید، چه جوری مصرف کنید، چه کسی در فلان مسئولیّت حسّاس سرِ کار بیاید، چه کسی نیاید؛ در این چیزها دخالتهای صریح میکردند؛ این کشور میشود یک دستگاهی، یک وسیلهای برای منافع آنها و منافع ملّی بکلّی فراموش میشود؛ هدف مدیران و ادارهکنندگان کشور دیگر منافع ملّی نیست، تأمین منافع مداخلهگران است. استقلال، این رَوَند غلط و خائنانه را قطع میکند؛ جلوی این را میگیرد. معنای استقلال برای یک کشور این است. استقلال به معنای قهر کردن با کشورها نیست، به معنای ایجاد کردن سدّی در مقابل نفوذ کشورها است که نتوانند منافع آن کشور را، منافع [ آن ]ملّت را تحتالشّعاع منافع خودشان قرار بدهند؛ این معنی استقلال است و این مهمترین هدف برای یک کشور است. آن چیزی هم که میتواند استقلال را تأمین بکند برای انقلاب اسلامی ما، تکیهی صریح و شفّاف بر مبانی انقلاب است؛ اصول انقلاب، مبانی انقلاب، ارزشهای انقلاب، بهشکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد.1392/11/19
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که در تحلیل... حادثه[نوزدهم بهمن] و آثار این حادثه مورد غفلت قرار گرفته است، تأثیر این حادثه است در ایجاد استقلال؛ در کجا؟ در ارتش؛ یعنی بخشی از نظام اجتماعىِ زمان طاغوت که بیشترین رنج را از تسلّط و دخالت بیگانگان متحمّل شده بود؛ حادثهی نوزدهم بهمن در یک چنین دستگاهی و در یک چنین سازمانی، احساس استقلال را بیدار کرد. این احساس را در کلّ ارتش اوّل در نیروی هوایی و بعد در بقیّهی بخشها زنده کرد که میتوان خود را از زیر چتر نفوذ بیگانگان مداخلهگر و دستانداز خارج کرد.... اوّلین جایی که «جهاد خودکفایی» در آن به وجود آمد، نیروی هوایی بود؛ بعد بتدریج در کلّ ارتش گسترش پیدا کرد. این روحیّهی استقلال و خودباوری برای ارتش مهم بود، برای نیروهای مسلّح [هم] مهم بود، تا امروز هم مهم است، برای آینده هم مهم است... برای اینکه بتوانید کارآمدی خودتان را در مقابلهی با تهدیدها در جایگاهتان که جایگاه حفظ امنیّت هوایی کشور است نشان بدهید، باید احساس استغنا از دیگران و استقلال و رجوع به خود و تکیهی بر ظرفیّتهای خود داشته باشید؛ آنوقت استعدادها میجوشد؛ کمااینکه تاحالا اینجور بوده است و بعد از این هم همینجور خواهد بود. مسئلهی استقلال، مسئلهی مهمّی است برای کلّ کشور و کلّ انقلاب. استقلال یکی از پایههای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بود. شعار «استقلال» در کنار شعار «آزادی» مهمترین شعارهای انقلاب بود و هست و خواهد بود. 1392/11/19
لینک ثابت
عزیزان من! داشتن وسایل مدرن و پیشرفتهای که بهوسیله دیگران به یک کشور و به یک ارتش داده میشود و در مقابل، منابع آن کشور و آن ملت غارت میشود و بر کسانی که صاحبان آن منابعند، تسلّط مییابند، ارزشی ندارد. ارزش یک ارتش و یک نیروی هوایی به این نیست که مدرنترین هواپیماها را، دیگرانی که ساختهاند، دیگرانی که آن را میشناسند، دیگرانی که آن را تعمیر میکنند و دیگرانی که خود را مالک آن میدانند، با بهای گزافی، به یک ارتش، یا به یک نیروی هوایی بدهند و در برابر آن، خود را آقا بالاسر و همه کاره و صاحب اختیار و کلیددار آن ارتش و آن نیروی هوایی بدانند. این هیچ اعتباری برای یک ارتش و یک نیروی هوایی محسوب نمیشود. اعتبار یک ارتش، به استقلال آن است؛ به متّصل بودن به منافع ملت است؛ به ایستادن روی پای خود است؛ بهداشتن قدرت اقدام در مقابل دشمن است؛ به سرافرازی و غرور و مناعت در مقابل بیگانگان است. ارتشی که در رأس آن کسانی قرار گیرند که مجبور باشند در مقابل بیگانه تعظیم کنند، ارتش غیور و با مناعت و بلندپروازی نیست. امروز خیلی از کشورها هستند که از لحاظ ارزیابی و تقویم موقعیت ارتششان، در آخرین ردیفهای فهرستِ ارتشهای دنیا قرار میگیرند؛ اما انبارهایشان هم پُر از وسایل مدرن فراوانی است! پولهای ملتشان را گرفتند و به اینها دادند، چهار نفر هم ارباب بالای سرشان گذاشتند؛ این مایه افتخار نیست و هیچ ارزشی ندارد. مایه افتخار را شما دارید؛ شما که روی پای خودتان ایستادید؛ شما که بیگانهای را بر خود و در خود نمیپذیرید؛ شما که سعی میکنید با موجودىِ خودتان، بهترین خدمات را انجام دهید. هر کدام از شما اگر این روحیه اقتدار و مناعت و اتّکاءِ به نفس و عزّت در وجودتان بیشتر باشد، ارزشتان بالاتر و فایدهتان برای ملت بیشتر است... آنچه مهمّ است، روحیه و ایمان است؛ قدردانىِ چیزی است که این انقلاب و این حرکت عظیم به ما داده است؛ یعنی خودباوری، یعنی استقلال، یعنی عزّت، یعنی قطع رابطه آقا بالاسری کسانی که مدّعی آقا بالاسری بر همه دنیایند. ابتدا قدرتمندان سعی میکنند فشار بیاورند، تا ملتی که با زحمت و با دادن شهدای زیاد و مقاومت حیرتآور، استقلال را بهدست آورده است، پشیمان شود. سختی هست، فشار هست؛ اما با همین نیروی ایمان، این سنگلاخها را خواهیم گذراند. شما عزیزان بهفضل پروردگار خواهید توانست؛ این ملت بزرگ و شجاع خواهد توانست به قلّههای آرزوهای بزرگ برسد و علیرغم میل دشمن، آنچه را که دشمن نمیخواهد ملت ایران به آن دست پیدا کند، به آن دست پیدا کند. سفارش من به شما این است که این روحیه را در خودتان حفظ کنید؛ روحیه عزّت، روحیه استقلال، روحیه تکیه به تواناییهای خود، روحیه استغناء؛ استغناء از همه کسانی که میخواهند در مقابل آنچه از مادیّات میدهند، بخش عظیمی از معنویات و عزّت و ایمان و استقلال و شخصیت و هویت انسانی را از ما بگیرند. عزّت و استغناء در مقابل اینها، بزرگترین سرمایه است. این را باید حفظ کنیم و ملت ایران حفظ کرده است و ارتش عزیز ما حفظ کرده است. شما در نیروی هوایی، یکی از بهترین مظاهر حفظ این نیرو و این حالت و این روحیه بودید و هستید و باید باشید.1377/11/19
لینک ثابت
آنچه مهمّ است، روحیه و ایمان است؛ قدردانىِ چیزی است که این انقلاب و این حرکت عظیم به ما داده است؛ یعنی خودباوری، یعنی استقلال، یعنی عزّت، یعنی قطع رابطه آقا بالاسری کسانی که مدّعی آقا بالاسری بر همه دنیایند. ابتدا قدرتمندان سعی میکنند فشار بیاورند، تا ملتی که با زحمت و با دادن شهدای زیاد و مقاومت حیرتآور، استقلال را بهدست آورده است، پشیمان شود. سختی هست، فشار هست؛ اما با همین نیروی ایمان، این سنگلاخها را خواهیم گذراند. شما عزیزان بهفضل پروردگار خواهید توانست؛ این ملت بزرگ و شجاع خواهد توانست به قلّههای آرزوهای بزرگ برسد و علیرغم میل دشمن، آنچه را که دشمن نمیخواهد ملت ایران به آن دست پیدا کند، به آن دست پیدا کند. سفارش من به شما این است که این روحیه را در خودتان حفظ کنید؛ روحیه عزّت، روحیه استقلال، روحیه تکیه به تواناییهای خود، روحیه استغناء؛ استغناء از همه کسانی که میخواهند در مقابل آنچه از مادیّات میدهند، بخش عظیمی از معنویات و عزّت و ایمان و استقلال و شخصیت و هویت انسانی را از ما بگیرند. عزّت و استغناء در مقابل اینها، بزرگترین سرمایه است. این را باید حفظ کنیم و ملت ایران حفظ کرده است و ارتش عزیز ما حفظ کرده است. شما در نیروی هوایی، یکی از بهترین مظاهر حفظ این نیرو و این حالت و این روحیه بودید و هستید و باید باشید.1377/11/19
لینک ثابت
[ در مجموعه ارتش] استقلال یعنی برای خود بودن، برای کشور و مردم خود بودن و حرکت و تلاش کردن. آیا این، خصوصیت جدیدی در ارتش عزیز ما نیست؟ کسی میتواند این را انکار کند؟ ارتشی که گوش به فرمان دیگران نیست، چشم به اشاره دیگران نیست، تحت فرمان دیگران نیست، برای مصالح دیگران حرکت نمیکند؛ هر چه هست، متعلّق به خودِ اوست، متعلّق به ملت اوست، متعلّق به آینده اوست، متعلّق به کشور اوست. ارتشِ مستقل، یعنی این.1376/01/27
لینک ثابت
وقتی نیروهای مسلح از درون خود دانش و معرفت جوشیدند، باید یقین کرد که استقلال نه فقط یک اسم و ادعا که یک واقعیت و تبلور است. من این پدیده را در نهاجا به وضوح میبینم و از همهی دستاندرکاران، از فرماندهی نهاجا که اهل علم و تحقیق است؛ از جهاد خودکفایی که نخستین پرچم خودباوری را بلند کرده است و از یکایک کسانی که در این پیشرفت مؤثر بودهاند، تشکر میکنم.1373/03/01
لینک ثابت