جهاد سازندگی / جهاد/بسیج سازندگی / سنگرسازان بیسنگر/جهادگران
ما در مطالعات خود، در بررسیهای خود، نه فقط در این برهه، بلکه از گذشته، توجه کردیم که در دوران طاغوت به این منطقه با نگاه منفی نگاه شده است. مردم این منطقه را بیگانه دانستند، مورد بیاعتنائی قرار دادند؛ از اول انقلاب به همین جهت به دستور امام بزرگوار (رضوان اللَّه تعالی علیه) اولین گروه عمران، به عنوان دفتر عمران کردستان، به این منطقه آمدند تا مشغول خدمترسانی شوند، تا مشکلات متراکمشدهی از دوران قبل را بر طرف کنند. البته ناامنیهائی که دشمنان انقلاب در برههای از زمان به وجود آوردند، فرصتها را گرفت، عقبافتادگیهائی در این خدمترسانیها به وجود آورد، اما جوانان دلیر میهن اسلامی - چه جوانان جهاد سازندگی، چه دلاوران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چه مردان نیرومند ارتش و نیروی انتظامی - به پشتیبانی شما مردم توانستند در این استان و در این منطقه کارهائی را انجام دهند. البته در عین حال عقبافتادگیها کم نیست.1388/02/28
لینک ثابت
فرصت کار عمرانی را هم در یک برههای از زمان از این استان گرفتند. استان شما از جهات مختلف، یک استان بسیار بااستعداد است. اینجا میتوانست سرمایهگذاریهای خوبی انجام بگیرد؛ بنا بود در همان سالهای اول، کارهای زیربنائی بزرگی انجام بگیرد. اولین گروه عمرانی از سوی شورای انقلاب - قبل از تشکیل جهاد سازندگی - به کردستان آمد. آن زمان مرحوم شهید بهشتی (رضوان اللَّه علیه) که رئیس شورای انقلاب بود، یک گروهی را برای عمران منطقهی کردستان فرستاد؛ هنوز جهاد سازندگی هم تشکیل نشده بود. نظام میدانست که رژیم طاغوت با این استانهای دوردست و متفاوت از لحاظ زبان و لهجه و قومیت، چه کرده است؛ میخواست جبران کند؛ اما ضدانقلاب این فرصت را متأسفانه برای مدت چند سال از دست نظام جمهوری اسلامی گرفت. من اطلاع دارم و میدانم که بحمداللَّه در این استان و در طول این سالها، خدمات بسیار زیاد و بسیار بزرگی انجام گرفته که آن روزها در مخیّلهی کسی خطور نمیکرد. در این استان و در طول این سالها، اینقدر کار عمرانی انجام گرفته است که یک فهرست طولانی را تشکیل میدهد: راهها، سدها، کار توزیع انرژی، کار توزیع آب، مخابرات و شاخصهای گوناگون توسعه. همین حالا در این استان حدود نوزده سد در حال احداث است. هرگز آن روزها کسی به ذهنش هم خطور نمیکرد که این کارها انجام بگیرد؛ این کارها شده است. اما در عین حال آنچه میتوانست بشود و آنچه که باید میشد، از این بسیار بیشتر است. بسیاری از کارها در این استان انجام نشده است که باید همت مسئولان متوجه این نقاط بشود.1388/02/22
لینک ثابت
بعد از پیروزی انقلاب این حرکت دانشجوئی - جنبش دانشجوئی، حضور دانشجوئی - صحنهی عجیبی است. در همان ماههای اول، مسئلهی تشکیل سپاه پاسداران و حضور فعال دانشجویان در سپاه است و به فاصلهی چند ماه، تشکیل جهاد سازندگی به وسیلهی خود دانشجوهاست، که خود دانشجوها جهاد سازندگی را تشکیل دادند و خودشان آن را توسعه دادند؛ خودشان آن را پیش بردند، که یکی از برکات و افتخارات نظام اسلامی، جهاد سازندگی بود.1387/09/24
لینک ثابت
ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانستهایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی کارهای بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتی آن کسانی که جلوی چشمشان این کارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیکردند که جوان ایرانی قادر به این کارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا میخریدند و سیلو را روسها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند! باید روسها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهای اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهی چه کسی برویم، جز درِ خانهی همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادی میدیدند که این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمیکردند! و امروز کشور ما یکی از کشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به برکت همین جوانها. کار جهادی، این است. در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به این که «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگی ناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها.1384/10/14
لینک ثابت
نتیجهی این تحریمها این شد که امروز ما در زمینهی ضد زره، جزو ده کشور سطح اول دنیا هستیم. امروز ما در زمینهی غنیسازی اورانیوم جزو ده، یازده کشور دنیا هستیم که این فناوری را در این حد داریم. این فناوری، بومی هم هست. ما فرق داریم با آن کشوری که چون نظام کمونیستی داشت، شورویِ آن روز به او کمک کرد. بعضیها چین را به رخ ما میکشند. چین در ده سالِ اولِ انقلابش تمام امکانات را از شورویِ آن روز گرفت؛ آن موقعی که هنوز میانهشان بههم نخورده بود. اما در هیچ سالی از سالها، هیچ قدرتِ دارای دانش و صنعت به ما کمک نکرد. هر کار کردیم، خودمان کردیم.
قبل از انقلاب جزو حرفهایی که ما همیشه میزدیم، این بود که ما گندم را از امریکا میخریم و سیلوی ما را هم شورویها میسازند. بنده اوایل انقلاب به منطقهی جنوب رفتم و دیدم بچههای جهاد سازندگی و مهندسان شما یک سیلوی با ظرفیت کم ساختهاند. به نظرم همانجا به سجده افتادم؛ چون سیلو، سازهی دشواری است؛ خیلی آسان نیست. وقتی انسان به ظاهر آن نگاه میکند، چیز سادهیی بهنظر میآید؛ اما سازهی پیچیدهیی است. ما این چیز پیچیده را توانستیم درست کنیم. امروز ما یکی از سیلوسازهای معتبر بینالمللی با ظرفیتهای بالا هستیم؛ برای خیلی جاهای دیگر هم ساختهایم. بنابراین قهر و ناهمدلی و کجتابیِ دنیای غرب با ما، به ضرر ما تمام نشد. بعضیها این را به عنوان یک فاجعه در نظر میگیرند و میگویند تحریم اقتصادی پدر تکنولوژیِ ما را درمیآورد. بله، ممکن است جادهی آسفالته را از جلوی انسان بگیرد، اما همیشه جادهی آسفالته خوب نیست؛ گاهی هم جادههایی که انسان به دست خودش کشیده و مسیرش را روی آن طی میکند، برای محکم کردن عضلات انسان خیلی مفیدتر است؛ گاهی هم راه را میانبر میکند. جادهی آسفالتهیی که دیگران کشیدهاند، ما را به جاهایی میبرد که کِشندههای آن جاده میخواستند. اگر بخواهیم خودمان جاده بکشیم، گاهی جادهی میانبُر میکشیم و راه میانبُر میزنیم. ما علت انحطاط خود را در آن افسونشدگی میدانیم. امروز ما از آن وضعیت بیرون آمدهایم. یکی از بزرگترین خدمات نظام جمهوری اسلامی - همانطور که گفتم - در زمینههای علم و فناوری این است که ما را به این باور رساند که میتوانیم. امروز این باور وجود دارد و واقعاً ما میتوانیم. ما در زمینههای اقتباس، قطعهسازی، مشابهسازی و در مدلهای فناوریِ امروز دنیا پیشرفتهای خیلی خوبی کردهایم.1383/12/05
لینک ثابت
در نظام جمهوری اسلامی و به برکت انقلاب اسلامی، همهی تلاشها سرعت و کاراییِ مضاعفی پیدا میکند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همهی صحنهها و عرصهها بهکار میآید و در زمینهی کارهای زیربناییِ کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحبنظران دربارهی انقلابهای دنیا اینطور اظهار نظر کردهاند که انقلابها بعد از آنکه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آنها از بین میرود و به دستگاههای ایستا و بیتحرّک تبدیل میشوند. ممکن است در برخی از انقلابها همینطور باشد - ما نسبت به آنها قضاوتی نمیکنیم - اما در مورد انقلاب ما پدیدهای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاههایی را بهوجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاهها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاهها سپاه بود، یکی از دستگاهها بسیج بود. اینها دستگاههایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. ولو سازماندهی و تشکیلات و نظم در اینها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در اینها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیهی جهادی را دیدید، که البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاهها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمکرسانی به بم همین روحیه را مشاهده میکنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبتدیدگان - که مربوط به همهی بشر است - یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیهی حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنهی کار و ابتکار، این کمکرسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیهی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیهی سنگرسازان بیسنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت میکردند، روی بولدوزر مینشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیهی جهادی بهتر میکند.1382/10/14
لینک ثابت
مجموعهی وزارت جهاد کشاورزی، این آمیزهی مهمِّ چندگانه بتواند کارساز باشد. ادغام این دو وزارتخانه باید این امید را در دلها زیاد کند که جنبههای مثبت را تعمیم دهد؛ هم جهاد سازندگی که از اوّل انقلاب میداندار کارهای بسیار باارزش و مهم بود، و هم وزارت کشاورزیِ سابق که مجموعهای از تجربهها و امکانات فراوان در آن متراکم بود. همهی اینها به کارِ ادامهی این راه مهم میآید. کارهای بزرگ، به همّتهای بزرگ و به ایمانهای عمیق - ایمان به کار، ایمان به مردم و پشت سر و مهمتر از همهی اینها، ایمان به خداوند و پاداش الهی - احتیاج دارد و یک کار جهادی لازم است؛ جهاد یعنی همین. اگر بخواهیم کشاورزی سروسامان واقعی پیدا کند، باید این جهاد را انجام دهیم.1380/10/12
لینک ثابت
هرجایی که این جرأت همراه با ایمان بود، ما پیشرفت داشتهایم. نهادهای انقلابی اینگونه بودند. نهادهای انقلابی به خاطر اتّکای به نفس، به خاطر جرأت در اقدام، به خاطر توکّل به خدا، به خاطر باور به نیروی ذاتی خود، در هرجا وارد شدهاند، توانستهاند کارِ خوب انجام دهند. نیروهای مؤمنی که در میدان دفاع هشت ساله، آن همه ابتکار بهخرج دادند - چه سپاه پاسداران، چه نیروهای مؤمن ارتش، چه این بسیج عظیم مردمی - کارهای معجزهآسایی کردند. جهاد سازندگی نیز همینطور است. البته جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام شده است؛ اما توقّع و انتظار این است که همان خصوصیات مثبت و قوی، همان تکیه به نیروی ذاتی خود - که یقیناً نیروهای مؤمن و متعهد وزارت سابق کشاورزی هم از آن استقبال میکنند - همان روحیهای که جهاد سازندگی را بهوجود آورد، این وزارت جدید را - که وزارت جهاد کشاورزی است - شکل دهد تا بتواند مشکلات کشاورزی، مشکلات روستاها، مشکلات صنایع جنبی در روستاها و مشکل مهاجرت را حل کند.1379/10/19
لینک ثابت
امروز شما ممکن است مجاهدت بکنید، جانتان را هم نگهدارید. مجاهدت علمی، مجاهدت سازندگی، مجاهدت امر به معروف و نهی از منکر و مجاهدت بیان حقایق انجام میشود، جان کسی را هم نمیگیرد؛ ولی آن روز - روز جنگ - اگر کسی میخواست مجاهدت کند، جان خود را در معرض خطر قرار میداد. این شهدا که اینقدر عزیزند، بهخاطر این است.1378/06/07
لینک ثابت
یکی از افتخارات نظام مقدّس اسلامی این بوده است که در همهی زمینههایی که به خیر و صلاح ملت و کشور مربوط میشود، طرحهای نو و سازنده و ابتکاری داشته است. مظهر این قدرتِ تصمیمگیری هم امام بزرگوار (رضواناللَّهتعالیعلیه) بود که با یک دید الهی و تدبیری خردمندانه آن خطوط اصلی را که برای ادارهی کشور در زیر سایهی اسلام و کشاندن مسیر عمومی این ملت به سمت صلاح، لازم بود، در همان اوایل انقلاب تمهید کرد و مقدّمات آن را فراهم نمود. یکی از این تدبیرهای برجسته و ماندگار، همین «جهاد سازندگی» است.
جهاد سازندگی، یادگار ارزندهی امام بزرگوار ماست. حقیقتاً شجرهی طیّبهای است که به دست با برکت امام بزرگوار، غرس شد و رشد کرد و میوه داد و کشور و ملت را در مراحل مختلف بهرهمند نمودند. قبل از آنکه مسألهی جنگ مطرح گردد و ایران اسلامی در یک معرکهی مسلّحانه وارد میدان شود، مسألهی سازندگی کشور مطرح شد. کشوری که انقلاب و امام و این ملت، از دست رژیم وابسته و فاسد پهلوی تحویل گرفته بودند، یک ویرانهی به تمام معنا بود. آبادانی و ثروت و ظواهر و رنگ و روغنها مربوط به شهرهای بزرگ بود؛ آن هم تا حدّی که به منافع عناصر اصلی آن رژیم ارتباط پیدا میکرد. روستاها خراب، بدون جاده و راه، بدون آب، بدون برق، بدون امکانات و بدون کار تولیدیِ به درد بخور؛ شهرها دچار انواع و اقسام اشکالات و اوضاع کشور، کلاً نابسامان!
در چنین شرایطی امام بزرگوار، جهاد سازندگی را به وجود آورد و اعلام کرد و خیل عظیم جوانان مؤمن و پُرشور، به این حرکتِ انقلابی پیوستند. معلوم بود که در این تشکیلات، آنچه لازم است، کار و ابتکار است؛ کار خستگیناپذیر و ابتکار و نوآوری برای نجات کشور. چه جوانهای باارزشی، چه انسانهای پاکیزه و نورانیای و چه صاحبان استعداد و فکری در این مجموعه، در سلک خدمتگزاران درآمدند و در راههای دور، در شهرها و روستاهای دوردست، در جاهای گرم، در جاهای سرد و شرایط زیستی نامناسب، با مشکلات زیادی فعّالیت کردند.
هنوز جنگ تحمیلی شروع نشده بود که جهاد سازندگی شهید داد. این خیلی مهمّ است. جهاد سازندگی در میدان سازندگی شهید داد؛ چون کسانی دشمنِ این بودند که انقلاب توفیق پیدا کند. میدیدند که این جوان تحصیلکرده و آگاه، یا این انسان ماهر و خدوم و زحمتکش، با سازندگی و کار خود، پایههای این نظام را مستحکم میکند؛ لذا تعدادی از این عزیزان، قبل از شروع جنگ تحمیلی، به وسیلهی عناصر منافق و مخالف با نظام مقدّس جمهوری اسلامی، جان خود را از دست دادند و به شهادت رسیدند. بعد هم جنگ تحمیلی شروع شد و باز جهاد سازندگی در خطوط مقدّم بود. این لقبِ پرافتخارِ «سنگرسازِ بیسنگر»، نشاندهندهی خیلی از معانی است. در طول دوران جنگ، در خطوط مقدّم، در پشت جبههها و در اواسط جبههها، همه جا حضور جهاد سازندگی مشخّص بود. سنگر را شما ساختید. جادهی مواصلاتی نیروها و انبارهای مهمّات را شما ساختید. تعمیرات را شما انجام دادید. کارهای بزرگ و ابتکاری را که به ذهن کسی خطور نمیکرد که کسانی بتوانند انجام دهند، شما پیشرو و مبتکر بودید. در دورهی سازندگی نیز همینطور است.
بحمداللَّه در این بیست سالی که از انقلاب گذشته است، این مجموعهی عظیم و این سازمان بزرگ - یعنی جهاد سازندگی - یکی از بهترین امتحانها را داده است. امروز هم بحمداللَّه وجود شما ذیقیمت و مغتنم است. باید این کارها را ادامه دهید. هم باید به سازندگی شهرها و روستاها بپردازید و هم به سازندگی انسانها مشغول شوید. در درون خودتان، مدیران لایق، اشخاص برجسته، دستهای کارآمد و مغزهای فعّال تربیت کنید. این کشور، هنوز سالهای متمادی به خدمات شما و به کار و تلاش مخلصانهتان احتیاج دارد. در این دورانی که دشمنان انقلاب، کمین گرفتهاند تا شاید بتوانند از برخی از مشکلات اقتصادی یا تعطیل بعضی از کارها، احیاناً نقطهی ضعفی برای نظام، یا برای دولت و مسؤولینِ دلسوزِ خدمتگزار درست کنند، وظیفهی همه و بخصوص شماست که تلاش خودتان را مضاعف کنید تا بتوانید با کار سازنده، مشکلات مردم را کم و به پیشرفت کشور کمک نمایید.
رسالت جهاد سازندگی، همچنان باقی است. نباید تصوّر کرد که جهاد سازندگی، رسالت انقلابی خود و آن مسؤولیتی را که در میان بسیاری از ارگانهای دیگر به او تشخّص میداد، از دست داده است؛ بههیچوجه اینگونه نیست. نکتهی اساسی این است که دستگاههای گوناگون در کشور، همه مشغول خدمتند. امروز بحمداللَّه دستگاههای دولتی بر اثر زحماتِ دولتمردانِ خدمتگزار و دلسوز، هر کدام در هر بخش، به خدمات باارزشی سرگرمند؛ لیکن نهادهایی مثل جهاد سازندگی که از انقلاب جوشیدهاند، چه خصوصیتی دارند؟ چگونه است که در درون این تشکیلات، ضمن اینکه ارزشهای اسلامی محفوظ است، تلاش فراوان و خدمتهای بزرگ در آن با دلسوزی انجام میگیرد و از لحاظ کاری هم توفیقاتِ نوآوری این مجموعهها از بقیهی بخشها جلوتر و بالاتر است؟ البته بحمداللَّه امروز نوآوری در کشور، همه جا هست؛ اما شروعِ نوآوری و جرأت و جسارتِ ورود در میدان ابتکار، نکتهای است که در اوّل، در امثال جهاد و نهادهای انقلابی پدید آمد و بر محور آن حرکت شد. راز این همه چیست؟ راز همهی این موفقیتها در بخشهای مختلف، تمسّک به ایمان انقلابی است؛ ایمان به حقیقت والا و درخشانی که توانست این کشور را نجات دهد. از چه چیزی نجات دهد؟ از دوران جاهلیتِ تاریکِ ذلّتبار برای ملت ایران!1377/07/15
لینک ثابت
هر دستگاه و هر مجموعهای که بتواند در درون خودش، این ایمان شاداب و پُرنشاط و فعّال و پربرکت را بیشتر حفظ کند، بیشتر به درد این ملت، به درد این مملکت و این نظام و به درد این تاریخ میخوردو شما جهادگران، از آن قبیل هستید. شما توانستید این ایمان را در درون خودتان حفظ کنید. ارزش اصلی جهاد به این است. عشق و ارادت بنده به امثال مجموعهی شما بهخاطر این است. ما هیچ قوم و خویشی با اشخاص نداریم. اینکه شبانه روزی نمیگذرد که من شما جهادگران را بخصوص دعا نکنم، به خاطر وجود این گوهر تابناک در درون شما و در میان شماست. این را حفظ کنید. این است که میتواند کشور را نجات دهد.1377/07/15
لینک ثابت
ما هیچ نخواستهایم که اتّکاءِ به خارج داشته باشیم. الان در زمینهی سازندگی، در زمینهی معماری، در زمینهی کارهای زیربنایی - سدها، جادهها، راهآهنها، کارخانههای بزرگ، نیروگاهها - در داخل کشور به دست عناصر خودی کارهایی انجام میگیرد که در گذشته فکرش را هم نمیشد کرد.
اوایل انقلاب در زمان ریاست جمهوری بنده، صحبت شد که چطور است این سدها را بدهیم مهندسان خودمان بسازند. بعضیها فریاد برآوردند که آقا مگر میشود؟! بعد اتّفاقاً من برای کاری به خوزستان رفته بودم؛ برادران جهاد سازندگی مرا بردند و یک سیلوی عظیم چهل، پنجاه هزار تنی را به من نشان دادند، که خودشان ساخته بودند. سیلو - آنطور که من شنیدهام - جزو کارهای نسبتاً پیچیده در زمینههای معماری است. در گذشته هم سیلوهای ایران را روسها میساختند. رژیم، گندم را از امریکاییها میگرفت؛ سیلوهایش را روسها میساختند! اصلاً مهندس ایرانی به خودش اجازه نمیداد که وارد اینگونه کارها شود. من دیدم که بچههای جهاد سازندگی و جوانان بینام و نشان - که عنوان خیلی بلندبالایی برای خودشان درست نکرده بودند - چنین چیز باعظمتی را ساختهاند. واقعاً دل من محکم شد و آمدیم دنبال کردیم. الان هم در کشور، سدها، راهها، کارهای زیربنایی عظیم، کارخانهها و نیروگاهها، ساخته شده و میشود و ما به این معنا هیچ اتّکایی به خارج نداریم1377/06/12
لینک ثابت
بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده میشود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر میشود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.این نکته در فرهنگ اسلامی، نکتهی برجستهای است، که گفتیم نمونههایی هم در میدانهای مختلف دارد.1375/03/20
لینک ثابت
لازم میدانم به برادران عزیزی که در «جهاد سازندگی» مشغول خدمت هستند و در اینجا حضور دارند، به خاطر خدمتشان در این ارگان و دستگاه انقلابی، تبریک بگویم و عرض کنم که باید قدر این نهاد اصیل و ارزشمند را بدانند.
جهاد سازندگی به حقیقت یکی از زادههای انقلاب است و برکات آن در جنگ و صلح، در دفاع و در سازندگی، برای همه مشهود بود. امیدواریم که روزبهروز این نهاد مقدّس، هم از لحاظ تلاشِ کاری و هم از لحاظ جهتگیریِ انقلابی و ایمانی، تقویت شود. این نهاد، گُلی است که بر تنهی برومند نهال انقلاب روییده است و انشاءاللَّه که این گُل، همیشه با طراوت بماند و به مردم فایده ببخشد1372/04/23
لینک ثابت
سازندگی...، یک مجاهدت است، یک جهاد فی سبیلالله است. هر کس که در این مجاهدت شرکت کند، جهاد کرده است. کسی که در راه اداره و حفظ جامعهی اسلامی -که یک واجب بزرگ است- گامی برداشته، خیلی باارزش است.1371/04/22
لینک ثابت
در زمینهی روستاها، جهاد سازندگی میتواند نقش خیلی زیادی داشته باشد. در این منطقه، روستاهای فراوان و البته محرومی وجود دارد. منطقه هم منطقهی عشایری است و عشایر، مردم بلندنظری هستند که کمتر مراجعه میکنند و کمتر درخواست مینمایند؛ لیکن نیازمندند و باید نیازمندیهایشان را کشف کرد و برای رفعش اقدام نمود.1369/10/12
لینک ثابت