newspart/index2
قوه مجریه‏ / قوای نظام / دولت/دولت‌ها/هیئت دولت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
قوه مجریه‏

سال آخر دولتها معمولاً سال حسّاسی است. خب تجربهی بنده دیگر زیاد است در این زمینه. سال چهارم دولتها، بخصوص اگر [سالِ] چهارمِ دوّم باشد، سال بسیار حسّاسی است و معمولاً در این سال اگر چنانچه مراقبت نشود، کارها سست خواهد شد. اوّلاً همهی دولتها موظّفند تا روز آخر تلاش کنند و کار کنند؛ تا لحظهی آخر. بنده اعتقاد راسخ دارم که دولتها بایستی تا آخرین روز مسئولیّتشان تلاش کنند و کار کنند و وظایف خودشان را انجام بدهند، بعد امانت را به دولت بعدی تسلیم کنند، البتّه عقیدهام این است که با صورتوضعیّت؛ مثل مهندسی که وسط کار، بنا را به یک مهندس دیگری تحویل میدهد و صورتوضعیّت میدهد؛ این کاری است که انجام گرفته، این وضعی است که الان موجود است. بایست تا روز آخر مشغول کار باشند.1399/04/22
لینک ثابت
قوه مجریه‏

]من[به دولت جوان و حزباللهی معتقدم و به آن امیدوارم و البتّه دولت جوان صرفاً به معنای این نیست که باید یک رئیس دولت جوان، آن هم مثلاً جوان به معنای ۳۲ ساله داشته باشد؛ نه، دولت جوان، [یعنی] یک دولت سرِ پا و بانشاط و آمادهای که در سنینی باشد که بتواند تلاش کند و کار بکند و خسته و از کارافتاده نباشد؛ منظور این است. بعضیها تا سنین بالا هم به یک معنا جوانند؛ حالا همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید -شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم- شصت و چند سال سنّش بود، ایشان که خیلی جوان نبود؛ اگر دَه سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم، یعنی کنار نمیگذاشتم او را که جوان هم نبود. بنابراین بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانهی خوبی را میتوانند انجام بدهند. به هر حال به نظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزباللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راههای دشوار عبور بدهد.1399/02/28
لینک ثابت
قوه مجریه‏

هیچ دولتی ... بدون کمک و پشتیبانیِ مردم قادر به کار نیست، نه دولتِ ما و نه هیچ دولتی در دنیا. ما نباید کاری کنیم که این پشتیبانی و اعتماد مردم نسبت به دستگاههای دولتی... سلب بشود. علاجِ مشکلات این نیست که ما پشت دولت را خالی کنیم؛ علاج مشکلات این نیست که ما تبرّی کنیم از آنچه دستگاههای مسئول انجام میدهند؛ نخیر، علاج این است که ما انتقاد کنیم، حرفمان را بزنیم، کمک کنیم، کمک فکری بکنیم و کمک عملی بکنیم؛ علاج این است.1397/06/15
لینک ثابت
قوه مجریه‏

دولت، یعنی قوّهی مجریّه بهطور مجموع از صدر تا ذیل، یک پهنهی عظیمی از مسئولیّت و کار را بر عهده دارد؛ از مسائل سیاسی و مسائل اقتصادی بگیرید، تا مسائل علم و فرهنگ، تا مسائل اجتماعی، تا مسائل امور زیربنائی مثل حمل و نقل و انرژی و مانند اینها، تا خدمات و امثال اینها؛ یک مجموعهی عظیمی از کار، بر عهدهی دولت است و خب از صدر تا ذیل، چند هزار نفر مشغول کار و تلاشند و در بین این مجموعه بسیارند کسانی که حقیقتاً از همهی نیروی خودشان استفاده میکنند و بلکه بیشتر از اندازهای که متوقَّع و منتظَر هست کار میکنند برای اینکه کار را بتوانند خوب تحویل بدهند... در یک کشور بزرگ و پهناوری مثل کشور ما با یک جمعیّت هشتاد میلیونی، مدیریّت این مجموعهی کار، کار بزرگی است، کار آسانی نیست و کار بسیار دشوار و مهمّی است؛ و کسانی که دستاندرکارند، خودشان بیشتر از همه میفهمند. حالا یک کسی بیرون گود ایستاده، ممکن است جور دیگری فکر کند و قضاوت کند امّا انسان وقتی وسط گود باشد، حالا بنده که دستم به کار اجرائی سالهایی بند بوده، کاملاً میفهمم که چقدر مشکلات هست، چقدر دشواریها هست؛ حتّی اگر چنانچه این مشکلاتی که عارض بر ما است -[مثلاً] دشمنهای خبیثی که هستند- هم نباشند، بالاخره کار، بسیار دشوار و مشکل است.1397/06/07
لینک ثابت
قوه مجریه‏

بایستی تصویر دولت در چشم مردم، تصویر یک گروه توانا و کارآمدی باشد که دارند تلاش میکنند.حالا البتّه انسان که تلاش میکند، همیشه موفّق نمیشود؛ نفْس اینکه دارند تلاش میکنند، کار میکنند، این برای مردم جذّاب است. شما ملاحظه کردید ما در بازی فوتبال... در مقابل اسپانیا گل خوردیم امّا همه تیم ما را تأیید کردند. بنده خودم که خیلی دیر در این قضایا وارد میشوم، وارد شدم؛ گفتم کارتان عالی بود. مردم هم آمدند به خیابانها؛ در حالی که گل خورده بودیم. چرا؟ چون خوب بازی کردند؛ چون همه دیدند که اینها در میدان تلاش کردند، عرق ریختند، ابتکار به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند. دروازهبان با هوشمندی و فداکاری و سرعت عمل، یک کاری کرد که کارستان بود؛ این را مردم وقتی ببینند از شما، برایتان شعار میدهند؛ به نفعتان شعار میدهند؛ این باید احساس بشود. ممکن است یک جا آدم نتواند مشکل را هم حل کند؛ [امّا] همین قدر که بدانند وارد میدان هستید و دارید تلاش میکنید و روز و شب نمیشناسید، این به مردم این پیام اقتدار را میدهد. باید احساس بکنند دارد کار میشود.1397/04/24
لینک ثابت
قوه مجریه‏

دولت اسلامی -یعنی مسئولین دولتی، قوّهی مجریّه، قوّهی قضائیّه، قوّهی مقنّنه- ... وظیفهشان این است که تربیت ایمانی کنند این ملّت را؛ تربیت تقوائی کنند این ملّت را؛ تربیت صبر، تربیت احسان بین مردم و بین مؤمنین؛ ما باید مردم را اینجوری تربیت کنیم. از همه مهمتر دستگاههای دولتی هستند که با برنامهریزی میتوانند این کار را انجام بدهند.1396/12/24
لینک ثابت
قوه مجریه‏

بهترین تبلیغ برای دولتی که در رأس کار است، عمل او است. یعنی شما اگر چنانچه هزاران کلمه در تبلیغ حرف بزنید، امّا یک کار خوب [هم] ارائه بدهید، این یک کارِ خوب بیش از آن هزاران کلمه حرف تأثیر میگذارد در مردم. یعنی [اگر] مردم ببینند، حس کنند، لمس کنند کار را، این بهترین تبلیغ برای دولت است.1395/06/03
لینک ثابت
قوه مجریه‏

دولت در بخشهای مختلف کارشناسهای خوبی دارد. از بدنهی کارشناسی دولت ...در بخشهای مختلف حتماً استفاده بشود؛ امّا مخصوص آنها هم نیست؛ در بیرون دولت هم الان شما ملاحظه کنید، در زمینهی مسائل اقتصادی ...افرادی هستند که در دولت هم نیستند، در دانشگاهند، تدریس میکنند یا اقتصاددانند؛ اینها کارشناسند. از بدنهی کارشناسی حتماً استفاده بشود برای تصمیمگیریها.1395/03/16
لینک ثابت
قوه مجریه‏

وظیفهی دولت جمهوری اسلامی... این است که این سه مؤلّفهی بزرگ را برای همهی تصمیمگیریها و همهی اقدامها در نظر داشته باشد:
مؤلّفهی اوّل عبارت است از آرمانها و اهداف نظام جمهوری اسلامی؛ که این اهداف و آرمانها مطلقاً نبایستی از نظر دور بشود؛ که آرمان نظام جمهوری اسلامی را میشود در جملهی کوتاهِ "ایجاد تمدّن اسلامی" خلاصه کرد. تمدّن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادّی میتواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد؛ زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزّتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگىِ جهان طبیعت؛ تمدّن اسلامی یعنی این؛ هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.
مؤلّفهی دوّم عبارت است از راههایی که ما را به این اهداف میرساند؛ راهبردهای عمومی و کلّی؛ این راهبردها را بایستی شناخت، تکیهی بر اسلامیّت، ملاحظهی ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اینکه فرمود: کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، این یک وظیفه است، این یک راهبرد کلّی است. راهبرد تکیهی به آراء مردم و آنچه که مردمسالاری را تشکیل میدهد و راهبردهایی از این قبیل؛ اینها سیاستهای کلان و اساسی و راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است برای رسیدن به آن آرمانها؛ کار عمومی، تلاش عمومی، ابتکار عمومی، وحدت ملّی، و از این قبیل چیزهایی که وجود دارد.
[و سوّم] واقعیّات، واقعیّات را هم باید دید؛ ...آنچه ما لازم داریم، آرمانگرایی با نگاه به واقعیّتها است. واقعیّتها را هم باید درست فهمید، آنچه که از واقعیّتها موجب اقتدار است، آنها را باید شناخت؛ آنچه از واقعیّتها که کمبود و نقص است، آنها را هم باید شناخت؛ آنچه که مانع حرکت است، اینها را باید شناخت؛ واقعیّتها را باید درست فهمید. من تعدادی از واقعیّتها را اسم بردم در آنجا که اینها واقعیّتهای شیرین موجود ما است، همهاش نباید نقصها را دید یا ضعفها را دید. وجود فکرهای برجسته، وجود عناصر فعّال و مبتکر، رواج معرفت دینی و معنویّت در بین بخش وسیعی از نسل جوان، بقاء شعارهای دینی و اسلامی، نفوذ روزافزون نظام جمهوری اسلامی در منطقه و در عالم؛ اینها واقعیّتهایی است که وجود دارد؛ این واقعیّتها را هم باید دید. البتّه واقعیّتهای تلخی هم در کنار این، مثل همهی زندگی انسان که مخلوطی از شیرینی و تلخی است، وجود دارد؛ با تکیهی به آن واقعیّتهای شیرین و تقویت آنها، بایستی کوشش کرد برای اینکه واقعیّتهای تلخ و نامطلوب زدوده بشوند یا کم بشوند.
این سه عنصر را باید در نظر داشت؛ یعنی آرمانها را از نظر دور نداشت، راهبردها را نبایستی از نظر دور داشت، البتّه واقعیّتها را هم باید دید. اگر چنانچه واقعیّتها را نبینیم، راه را درست نخواهیم رفت؛ امّا وجود واقعیّتها هم نبایستی ما را از راههایمان منصرف بکند. اگر چنانچه وجود یک صخرهای در راه موجب بشود ما از راه برگردیم، خطا کردیم؛ اگر وجود این صخره ندیده گرفته بشود و بیمحابا انسان برود، باز هم خطا کرده؛ امّا اگر چنانچه نگاه کنیم ببینیم در اطراف این صخره چه راههایی را میتوان ایجاد کرد، یا خود این صخره را چگونه میتوان برداشت، یا در او منفذی ایجاد کرد، یا راه موازی ای برای آن پیدا کرد، آنوقت این نگاه صحیح به واقعیّتها است.1395/03/16

لینک ثابت
قوه مجریه‏

اتّحاد دولت و ملّت را به هم نزنید. ممکن است شما از یک دولتی خوشت بیاید، از یک دولت دیگری خوشت نیاید؛ دیگری هم از آن دولت دیگر خوشش نیاید، از این دولت خوشش بیاید؛ ممکن است، اشکالی هم ندارد. -رقابتهای انتخاباتی به جای خود، اختلافنظرها به جای خود، حتّی انتقاد هم به جای خود- امّا دولت و ملّت باید همه در کنار هم باشند؛ یعنی اگر در این مملکت یک حادثهای رخ بدهد که تهدیدی برای کشور باشد، دولت و ملّت باید همدوش حرکت کنند. نِقار به وجود نیاورید، کدورت به وجود نیاورید، اتّحاد دولت و ملّت را حفظ کنید؛ این یکی از توصیههای بنده است در همهی دولتها. در همهی دولتهایی که بنده بعد از رحلت امام مسئولیّت داشتم، این توصیهی من بوده است؛ با اینکه دولتها سیاستهای مختلفی داشتند، جهتگیریهای مختلفی داشتند لکن ملّت باید با دولت همراه باشد، اتّحاد را حفظ کند؛ این منافات ندارد با انتقاد کردن یا حرف زدن یا مطالبه کردن؛ اینها اشکالی ندارد.1395/03/14
لینک ثابت
قوه مجریه‏

دولت مسئولیت میانداری را [به عهده دارد]. آنهایی که اهل ورزش باستانیاند، درست توجّه دارند که ما چه عرض میکنیم؛ خب، دیگران هم دارند ورزش میکنند امّا نگاهشان به میاندار گود است. اگر چنانچه دولت رفتار قوی و خوب و موفّقی داشته باشد، دستگاههای دیگر هم خواهینخواهی، حرکتشان حرکت خوبی خواهد بود؛ دولت یک چنین وضعی دارد.1394/03/06
لینک ثابت
قوه مجریه‏

دولتها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و لبّ معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ما است. همه باید بهعنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتّحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصاً در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالشهای مهمّی روبهرو است...امروز وظیفهی همهی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند... اوّلاً به خاطر اینکه همهی دولتها دغدغهی اصلی و اساسیشان حلّ مشکلات مردم است؛ البتّه ممکن است تواناییهای مختلفی داشته باشند و همه در یک ردیف نباشند؛ ثانیاً ممکن است که سلایق گوناگونی داشته باشند؛ امّا هدف در همهی این دولتها عبارت است از اینکه در دورهی مسئولیّت خود در حدّ توان خودشان بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، دولت قانونی است، دولت مشروع است. مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رأیدهندگان به این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور رأی دادند؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا میکند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رأیی که از طرف اکثریّت مردم بر طبق چهارچوب قانون اساسی انتخاب شد؛ این مشروع است، دولت قانونی است و باید مردم او را قانونی بدانند و تا آنجایی که میتوانند به او کمک کنند؛ [البتّه] حقوق دوجانبهای برقرار است.1394/01/01
لینک ثابت
قوه مجریه‏

امروز وظیفهی همهی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند... اوّلاً به خاطر اینکه همهی دولتها دغدغهی اصلی و اساسیشان حلّ مشکلات مردم است؛ البتّه ممکن است تواناییهای مختلفی داشته باشند و همه در یک ردیف نباشند؛ ثانیاً ممکن است که سلایق گوناگونی داشته باشند؛ امّا هدف در همهی این دولتها عبارت است از اینکه در دورهی مسئولیّت خود در حدّ توان خودشان بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، دولت قانونی است، دولت مشروع است. مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رأیدهندگان به این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور رأی دادند؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا میکند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رأیی که از طرف اکثریّت مردم بر طبق چهارچوب قانون اساسی انتخاب شد؛ این مشروع است، دولت قانونی است و باید مردم او را قانونی بدانند و تا آنجایی که میتوانند به او کمک کنند؛ [البتّه] حقوق دوجانبهای برقرار است.1394/01/01
لینک ثابت
قوه مجریه‏

ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام... دستیافتنی است ولی شروطی دارد؛ یکی از مهمترین شروط عبارت است از همکاریهای صمیمانه میان ملّت و دولت؛ اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همهی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید. دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و تواناییهای ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.1394/01/01
لینک ثابت
قوه مجریه‏

من از همهی توانی که در اختیارم هست استفاده خواهم کرد برای کمک به دولت؛ دولت را تأیید میکنم، حمایت میکنم، مثل همهی دولتهای گذشته. نسبت به مسئولان بلندپایهی دولت - آنهایی که میشناسم - اعتماد دارم. همهی دولتهایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهای منتخب مردمند و بنده در همهی این دورهها - آنوقتی که مسئولیّت داشتم - از همهی این دولتها حمایت کردم. همهی دولتها هم نقاط مثبتی دارند، [هم] نقاط منفیای دارند؛ هیچ دولتی نیست که بگوید من همهی نقاطم مثبت است یا کسی بگوید همهی نقاطش منفی است؛ نه، مثبت و منفی مخلوط است. البتّه نسبت به دولتهای گذشته، بهتر این است که نقد به صورت کارشناسی انجام بگیرد؛ نقد در منبرهای عمومی خیلی مصلحت نیست.1393/04/16
لینک ثابت
قوه مجریه‏

بنده سالهای متمادی است که سروکار دارم با قشرهای مختلف مردم؛ درعینحال گاهی یک چیزهایی برای ما آشکار میشود که من میبینم از اینها هم غافل بودیم. اینقدر عناصر آمادهی به کار، یا دارای مهارت، یا دارای ابتکار، یا دارای دانش، یا دارای سرمایه در کشور هستند که اینها تشنهی کارند؛ دولت بایستی برای حضور اینها زمینهسازی کند، اینها را راهنمایی کند که کجاها میتوانند توان خودشان را به کار ببندند، از آنها حمایت بکند؛ مسئولیت عمدهی دولت این است.1392/12/20
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی