کشاورزی / باغبانی/گندم/خودکفایی / زراعت/دهقانی
از مهندسان کشاورزی بایستی استفاده کنیم. من یکوقت... رفته بودیم یکی از استانها -به نظرم سفر همدان [بود]- آنجا دوستان ما که میرفتند بررسی میکردند، اطّلاع دادند به ما که کشاورزیهای مناطق گوناگون آن استان رونق خیلی خوبی دارد؛ [وقتی] پرسیدند، معلوم شد که جوانهای مهندس کشاورزی را اینها بهکار گرفتهاند و آن استان خوشبختانه زیاد هم داشت. رفتهاند آنجا و به اینها کمک کردهاند، حرف اینها را گوش کردهاند؛ این کمک میکند به این [کار].1394/06/04
لینک ثابت
ما بایستی صنایع تبدیلی را به روستاها ببریم، به بعضی از شهرها ببریم. من در ارومیه دیدم سیب روی زمین ریخته بود! گفتند اصلاً نمیارزد؛ پول کارگر خیلی بیشتر از آن پولی است که ما از فروش این سیب بهدست [میآوریم] یا هلو، زردآلو، انگور؛ خب، آنجا صنایع تبدیلی میخواهد. خیلی از جاهای گوناگون کشور، ما این میوهها را داریم که در بعضی از اوقات، صرف نمیکند برای صاحب باغ که این میوه را جمع بکند. ما اگر صنایع تبدیلی داشته باشیم، خشککننده داشته باشیم، بتوانیم آنجا از اینها استفاده بکنیم، این کار را باید بکنیم. و ظرفیّتها فوقالعاده است؛ واقعاً فوقالعاده است. من در ایرانشهر یک گوجه فرنگی دیدم به قدر یک گرمک! یک دانهی اختصاصی نبود؛ اصلاً گوجه فرنگی [همین اندازه بود]. آنجا یک باغی بود بین بمپور و ایرانشهر -وقتی که ما آنجا تبعید بودیم، دعوت کردند ما را، گوجه فرنگی آوردند به قدر یک گرمک! پیاز آوردند بهقدر همین مشت من! من یادم است، پیاز را گرفتم در دستم، گفتم من میخواهم این را اندازه بگیرم، بتوانم بگویم؛ به همین اندازهی [مشت من] بود؛ انگشتهای من خم نشد، وقتی این پیاز را در دست گرفتم. یعنی به این بزرگی! خب ما اینها را داریم. خیلی جاها در سرتاسر کشور، این امکانات وجود دارد. اگر به صنایع روستایی اهمّیّت بدهیم، اگر به روستاها اهمّیّت بدهیم، اگر به این باغدارها اهمّیّت بدهیم، اینها بهترین خدمت به روستاها و به فقرای ما در روستاها و در جاهای دیگر است.1394/06/04
لینک ثابت
صنایع بخش کشاورزی یکی از بخشهای راهبردی است که در همهی کشورها به آن کمک ویژه میشود و دولت باید به بخش کشاورزی مساعدت ویژهای داشته باشد1393/06/05
لینک ثابت
کشاورزی اهمّیّت حیاتی دارد. لازم است نگاه دولت و سیاستهای دولتی به بخش کشاورزی، نگاه حمایت باشد؛ همهجای دنیا هم همینجور است؛ از بخش کشاورزی بهوسیلهی دولتها حمایت میشود. آنوقت باید مشکلات موجود در بخش کشاورزی برطرف بشود؛ مشکلات کشاورزان، مشکلات دامداران.1393/04/16
لینک ثابت
یکی از چیزهائی که به کشاورزی استان [خراسان شمالی] و پیشرفت کشاورزی ضربه زده و مشکل به وجود آورده، کوچک شدن منابع درآمدىِ زمینی است؛ یعنی زمینها تقسیم شده؛ زمینهای کوچک، کوچک، کوچک. یکی از طرحهای مهمی که... بنده رویش تأکید میکردم، این است که بتوانند این منابع زمینىِ کشاورزی را یکپارچهسازی کنند، تا این کمک کند به این که کشاورزی بشود صنعتی؛ کشاورزی مدرن، کشاورزی با آلات پیشرفته؛ این یکی از چیزهای مهم است.1391/07/25
لینک ثابت
[در استان خراسان شمالی]کشاورزی را باید در درجهی اول اهمیت قرار داد؛ نه به معنای اینکه از صنعت استان فراموش کنیم... لیکن در مرتبهی اول، مسئلهی کشاورزی است؛ که اگر توانستیم کشاورزی را با شرائطی که دارد، احیاء کنیم، هم مسئلهی اشتغال حل میشود، هم عوارض گوناگون بیکاری - این حاشیهنشینی، اعتیاد و امثال اینها - از بین خواهد رفت یا ریشههای آن تضعیف خواهد شد.1391/07/25
لینک ثابت
برای مسئلهی اقتصاد، سه محور اصلی وجود دارد: یکی صنعتی کردن کشاورزی است؛ کشاورزی و باغداری را صنعتی کنیم، مدرن کنیم. یکی مسئلهی صنایع تبدیلی و تکمیلی و سردخانه و این چیزهاست. باغدارِ اینجا اگر در کنار دست خودش صنایع تبدیلىِ مورد دسترس داشته باشد، وضعش بکلی تفاوت پیدا میکند؛ سردخانه باشد، همین جور.1391/07/25
لینک ثابت
به اعتقاد من واردات محصولات کشاورزی خیلی توجیه قویتری میخواهد از آنچه که امروز انسان مشاهده میکند. ما در بخش کشاورزی تولیدات ممتازی داریم.. دربارهی تولیدات باغی...؛ کشور ما در این زمینه، از لحاظ کیفیت، جزو ممتازان دنیاست. ما باید بتوانیم تولیداتمان را افزایش بدهیم. این محصولات باغی و محصولات زراعی را صادر کنیم تا دنیا ببینند در ایران چه خبر است؛ نه اینکه مثلاً از آمریکای لاتین و از اینجا و آنجا مشابه آنها را که از لحاظ کیفیت هم خیلی پائینترند، وارد کنیم.1390/05/26
لینک ثابت
رفع خلأهای قانونگذاری در ... بخش [کشاورزی] با همفکری مجلس و دولت، و نگاه کلان و جامعنگر، زمینهساز ارتقاء جایگاه کشاورزی و برطرف شدن مشکلات آن میشود.1390/02/05
لینک ثابت
کشاورزی... که برای ما خیلی اهمیت دارد و از نظر من یک رکن اساسىِ قوام و حیات کشور ما است، بستگی دارد به صنعت. پیشرفت کشاورزی جز با پیشرفت صنعتی ممکن نیست.1389/01/09
لینک ثابت
حرف بنده به شما کشاورزان عزیز و به همهی کشاورزان سراسر کشور این است که کاری که شما بر عهده گرفتهاید، کار کوچکی نیست. همان کشاورزی که در یک نقطهی دوردستی از کشور فرض کنیم بر روی یک یا پنج هکتار زمین مشغول کار است، به سهم خود یکی از پایههای اساسی حیات این کشور را بالا میبرد. مواظب باشید کشاورزی تحقیر نشود؛ کشاورزی بسیار حایز اهمیت و دارای عزت است. ارزشی هم که در شرع مقدس اسلام شنیدهاید که برای قشر کشاورز بیان شده است، ناشی از اهمیت این کار است. شما چه میکنید؟ شما با استفاده از نعمت خدادادىِ زمین و آب، گنجینههای الهی را - که در ذرات هست، در خاک هست، به وسیلهی نور خورشید و عوامل طبیعی این گنجینهها بارور میشود - استخراج میکنید، تا انسانهایی که روی این زمین زندگی میکنند، زنده بمانند. اگر غذا نباشد، زندگی نیست؛ و شما غذای انسانها را تأمین میکنید؛ لذا عظمت و ارزش این کار یک ارزش طبیعی و شبیه ارزش ذاتی است. امروز کشور ما... بیش از همیشه به امنیت غذایی احتیاج دارد، تا برای نانش، برای خوراک روزمرهاش، برای روغنش، برای گوشتش محتاج کشورهای دیگر نباشد؛ محتاج کسانی که میتوانند در مقابل این عطیه، شرف او را مطالبه کنند، نباشد؛ امنیت غذایی برای کشور ما خیلی مهم است. سال گذشته [سال83] که اعلام شد کشور به خودکفایی در گندم رسیده است، به نظر من حقیقتاً یک عید بزرگ برای این کشور بود. بنده از کشاورزان، از مدیران بخش کشاورزی، از جوانان عالمی که در این کار کمک کردند، از اعماق دل متشکر شدم، مطمئناً ملت هم متشکر شد؛ این حادثهی بزرگی بود. مردان و جوانانی همت کردند که این کار بشود، و شد. ما همان کشوری هستیم که در دوران طاغوت، پایهی کشاورزی ما را متزلزل کردند، برای این که ما را وابسته کنند؛ برای این که بازار برای گندم خودشان و بقیهی محصولات کشاورزی دیگران - بیگانگان - درست کنند.
با این افزایش جمعیت - امروز کشورمان بیش از دو برابر اول انقلاب جمعیت دارد - اگر بنا بود ما مثل آن روزِ آنها از نظر گندم محتاج بیگانگان باشیم، برای هر تن گندمی که به ما میدادند، یک منت سنگین، یک بار سنگینِ تحقیر بر روی دوش این ملت سوار میشد؛ هر وقت هم که مایل بودند، میتوانستند این را قطع کنند؛ اما ملت ما در گندم به خودکفایی رسید. عین همین قضیه باید در بقیهی محصولات مهم و اساسی غذایی به وجود بیاید؛ در برنج، در روغن، در گوشت، در لبنیات، که نیازهای کشور است. باید کشور به دیگران اصلاً محتاج نباشد و مردم کشور بدانند که شما قشر کشاورز و دامدار با غیرت خود، با ایمان خود، با همت خود، غذای آنها را تأمین میکنید و مردم محتاج این نیستند که از دیگران درخواست کنند؛ هم پول بدهند، هم منت بکشند، هم دایم تَه دلشان نگران باشد که اگر یک مشکلی به خاطر یک مسألهی سیاسی و غیره پیش آوردند، چه کنیم. کشاورز ایرانی برای ملت ایران امنیت غذایی را تأمین میکند؛ این، افتخار بزرگی است؛ قدر خودتان را بدانید. من این را عرض میکنم برای این که در سرتاسر کشور، جوانان مناطق کشاورزی که گاهی جاذبهی مشاغل دیگر آنها را به خود جذب میکند، بدانند که ارزش و کرامت و تأثیر این شغل از اکثر مشاغل دیگر، در زندگی جمعی ملتشان، بالاتر است و جای گسترش هم دارد.1384/10/14
لینک ثابت
امروز دیگر آن روزی نیست که یک کشاورز در طول سی، چهل سال همیشه روی یک قسمت از زمین کار کند و یک مشت گندم به دست بیاورد؛ نخیر، امروز فنون جدید، دانشهای جدید، تجربههای جدید وارد میدان شدهاند. شما میبینید که بازده متوسط چهار تن گندم را یک انسانِ باهمت، به یازده، دوازده تن در هکتار میرساند؛ همین کار در برنج، در زیتون و در کُلزا هم شده است. دیگر اینطور نیست که منطقه، منطقهی محدودی باشد. جوانها وارد بشوند، آموزشهای لازم را بگیرند؛ آنهایی که میتوانند، تحصیلات لازم را در زمینهی خاک، آب و مسائل گوناگون کشاورزی ببینند، بعد، به جان این سرزمین پُربرکت بیفتند و برکات الهی را از آن استخراج کنند؛ این کار ممکن است. دستگاههای... هم البته باید کمک کنند.1384/10/14
لینک ثابت
مسؤولان... با نگاهِ «حایز اهمیت»، باید به بخش کشاورزی نگاه کنند. بخش کشاورزی یک محور اصلی در ادارهی کشور است؛ و باید با این چشم در تنظیم معلومات دانشگاهی، در تخصیص بودجه، در گماشتن افراد کارآمد و توانا در رأس کارها، به آن نگاه کرد؛ باید امر کشاورزی را در کشور سبک نشمرند. البته صنعت هم مهم است و وقتی ما روی کشاورزی تکیه میکنیم، صنعت را نفی نمیکنیم... اما جاذبههای گوناگون و زرق و برق و نام و نشان بخشهای دیگر، مبادا اهمیت این بخش بسیار مهم را تحتالشعاع قرار بدهد؛ شریان اصلی زندگی جامعه، در این بخش است و زندگی واقعی و ملموس جامعه - حیات اجتماعی - در این بخش، بیشتر معنا پیدا میکند؛ چون اینجا مسألهی غذا و مسألهی امنیت غذایی و مسألهی استقلال ناشی از امنیت غذایی و خودکفایی مطرح است؛ این نکتهی اول، که مسؤولان با این چشم به مسألهی کشاورزی نگاه کنند. این نگاه... در دانشگاه، در بخشهای دانشگاهی مربوط به کشاورزی، در تنظیم درسها، در گرفتن دانشجو، در پرداختن به استاد، اثر میگذارد، تا بقیهی خدمات گوناگونی که دولت میتواند به کشاورزان بدهد؛ مانند آنچه که مربوط به بانکهاست، آنچه که مربوط به سازمان مدیریت و برنامهریزی است، آنچه که مربوط به خود وزارت جهاد کشاورزی است. نکتهی دوم برای مسؤولان این است که در کار کشاورزی، همینطور که اسم شما جهاد کشاورزی است، جهادی حرکت کنید.1384/10/14
لینک ثابت
ما امروز اندکی بیش از هجده میلیون هکتار زمینِ قابل کشت داریم؛ در بخشهای مختلف: دیمی و آبی و باغی و غیره، که این مقدار میتواند به سی میلیون هکتار افزایش پیدا کند؛ یعنی نزدیک به دو برابر. من در بعضی از بخشهای این کشور... زمینهایی را دیدهام که با «کار» میتوانند تبدیل بشوند به زمینهای قابل کشت. ما خیلی امکانات در این کشور داریم. ما یک کشورِ به معنای حقیقی کلمه غنی هستیم و این «غنا» را مردم باید حس کنند؛ از این غنا باید استفاده کنند. به زارع میتوانیم بگوییم روی این زمین، خوب و با شیوهی علمی کار کن و محصول به دست بیاور؛ چیز دیگری در اختیار او نیست؛ ولی این مسؤولانند که بایستی نظام این کار را طراحی کنند.1384/10/14
لینک ثابت
بخش آموزش کشاورزی و ترویج و استفاده از دانش موجود دنیا در دانشگاههای ما و فرستادن جوانها برای کمک به روستاییها، جزو کارهای بسیار مهم است. البته به همهی روستاییان و همهی کشاورزان و کسانی که دستاندرکار کشاورزی اند، توصیه میشود که از این جوانان مطلع و خبره در کار کشاورزی استقبال کنند. بنده در بعضی از روستاها از نزدیک ملاحظه کردم که جوانهای خبره و دانشآموختهی کشاورزی، یک نفرشان بیکار نمانده بود! همه در مزارع مشغول کار شده بودند و نتیجه این شده بود که آن بخش از لحاظ محصول کشاورزی، رشد فوقالعادهیی کرد... باید از شیوههای علمی استفاده کرد.1384/10/14
لینک ثابت
دستگاه کشاورزی برای کشور ما بسیار مهمّ است؛ چون امنیت غذایی برای کشوری بزرگ، پُرجمعیت و دارای هدفهای بلند، بسیار مهم است؛ لذا بخش کشاورزی و دامدارىِ ما یک بخش ویژه و استثنایی است و همه باید برای آن تلاش کنند. در اسلام هم آگاهانه و با توجّه، نسبت به کشاورزی تأکید شده است. حدیث بسیار پُرمعنا و پُرمضمونی دربارهی کشاورزان نقل شده است: «الزّارعون کنوز اللَّه فی ارضه»؛ یعنی کشاورزان کسانی هستند که گنجینههای خدا در زیر زمین را میدِروند و استخراج میکنند. مهمترین گنجینه خدا در زمین و خاک عبارت است از موادی که مایه ادامه حیات بشر و حیوانات است. این از طلا و نفت مهمتر است. طلا و نفت وسیله بهدست آوردن مایحتاج زندگی است؛ اما محصول غذایی، مهمترین مایحتاج زندگی است. این را برای این عرض میکنیم که همه دستاندرکاران کشور و بخصوص مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی توجّه کنند - همانطور که از اوّلِ انقلاب بارها تکرار شده است - که کشاورزی یکی از اساسیترین محورهای توسعه در کشور ماست؛ یک امر حاشیهای نیست. توجه به صنعت - که لازم است - نباید موجب عطف توجّه از کشاورزی شود. کشاورزی، پایه و زیربنا و اساس است.1382/10/14
لینک ثابت