قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران / قانون/قانونگرایی / قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است، یعنی اشکالی ندارد؛ البتّه ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند، نواقصشان، خلأهایشان برطرف میشود؛ این [یک] امر طبیعی است. فرض بفرمایید که یک روزی ما مجمع تشخیص نداشتیم، این یک کمبودی بود، یک خلأیی بود، امروز مجمع را داریم؛ و از این قبیل پیشرفتها که در همهی نظامهای دنیا هم همین جور است. همین چند سال قبل من میخواندم که فرض بفرمایید در یک نظام حکومتیِ ریاستی مثل آمریکا که حالا دویستوخُردهای سال از تشکیل آن میگذرد، یک چیزهایی را دارند تأسیس میکنند، به وجود میآوردند، یا کم میکنند؛ یعنی نظام را [تکمیل میکنند]. بنابراین ساختار ایرادی ندارد، ساختار خوب است؛ البتّه ممکن است کم و زیادش کرد.1398/03/01
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی ما نقص ندارد، کمبود ندارد. نقش مجلس معلوم است، نقش دولت معلوم است، نقش رئیس جمهور معلوم است، نقش قوهی قضائیه معلوم است؛ هرکدام وظائفی دارند، باید به وظائفشان عمل کنند.1391/07/19
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در این دویست سال اخیر - که سالهای انقلابهای بزرگ است - در هیچ انقلابی چنین اتفاقی نیفتاده است که با این فاصلهی کم، نظام جدید به وسیلهی خود مردم، نه به وسیلهی یک عامل دیگر، تعیین شود. بعد بلافاصله امام بزرگوار دنبال قانون اساسی بود. من فراموش نمیکنم؛ در ماههای اردیبهشت یا خرداد سال ۵۸ - یعنی سه ماه چهار ماه بعد از پیروزی انقلاب - امام شورای انقلاب را که ماها بودیم، برای یک کار مهمی به قم خواستند. ما خدمت امام رفتیم. من از یاد نمیبرم چهرهی خشمگین امام را که نظیر آن را من در امام کم دیدم. حرفشان این بود که چرا برای قانون اساسی فکری نمیکنید. این در حالی بود که هنوز سه ماه از پیروزی انقلاب بیشتر نگذشته بود. همان جلسه تصمیمگیری شد که انتخابات مجلس خبرگان برگزار شود. مسئولین کشور - که دولت موقت بود - آمدند انتخابات را برگزار کردند. مردم در یک انتخاباتِ سراسری شرکت کردند، نمایندگان خود را - که خبرگان قانون اساسی بودند - معین کردند. خبرگان هم در ظرف چند ماه قانون اساسی را تدوین کردند. بعد امام باز دوباره فرمودند که این قانون اساسیای که تدوین شده است، باید به رأی مردم برسد. با اینکه نمایندگان مردم آن را تدوین کرده بودند، اما امام فرمود باز هم بایستی رأی مردم باشد. لذا آمدند رفراندوم قانون اساسی کردند، مردم هم با رأی بالائی قانون اساسی را تصویب کردند.1390/07/20
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
امام خبرگان ملت را از طریق انتخابات مأمور کرد که قانون اساسی را تدوین کنند. آن تدوینکنندگان قانون اساسی، با انتخاب ملت این کار را انجام دادند. اینجور نبود که امام یک جمع خاصی را بگذارد که قانون اساسی بنویسند؛ به عهدهی ملت گذاشته شد. ملت خبرگانی را با شناسائی خود، با معرفت خود انتخاب کردند و آنها قانون اساسی را تدوین کردند. بعد امام همین قانون اساسی را مجدداً در معرض آراء مردم قرار داد و رفراندوم قانون اساسی در کشور تشکیل شد. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام است. ببینید، پایههای نظام را امام اینجور مستحکم کرد. هم از لحاظ حقوقی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ فعالیت اجتماعی، هم از لحاظ پیشرفتهای علمی، امام یک قاعدهی محکم و مستحکمی را به وجود آورد که بر اساس این قاعده میشود تمدن عظیم اسلامی را بنا نهاد.1390/03/14
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
من یک جملهای را از یک مقام غربی نقل کنم. بنده دأبم نیست از قول این سیاستمدارها و معاریف غربی چیزی بگویم؛ اما این جملهی جالبی است. او میگوید: دو چیز است که اگر در میان مسلمانها دست به دست بگردد و ملتهای مختلف مسلمان از این دو چیز آگاه شوند، دیگر همهی تابوهای غرب - یعنی اصول جزمی غرب - در هم خواهد شکست و باطل خواهد شد. این دو چیز چیست؟ این متفکر غربی میگوید: یکی قانون اساسی جمهوری اسلامی است؛ که این قانون اساسی، یک حکومت مردمی و پیشرفتهی امروزی و در عین حال دینی را در چشم مسلمانان جهان ممکن میسازد. این قانون اساسی نشان میدهد که میتوان یک حکومتی داشت که هم متجدد باشد، امروزی باشد، پیشرفته باشد و هم کاملاً دینی باشد. قانون اساسی این را تصویر میکند. میگوید چنین چیزی ممکن است. این یک. دوم، کارنامهی موفقیتهای علمی و اقتصادی و سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی است؛ که اگر این دست مسلمانها برسد، میبینند که آن امرِ ممکن اتفاق افتاده است، واقع شده است. او میگوید اگر ملتهای مسلمان از این امکان و وقوع نسبی که هم ممکن است، هم در ایرانِ امروزِ اسلامی به طور نسبی واقع شده است، مطلع شوند، این نظامسازی را پیش چشم داشته باشند، دیگر جلوی سلسلهی انقلابها را نمیتوان گرفت1389/11/15
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسی است؛ رهنمودهای امام است؛ وصیتنامهی امام است؛ سیاستهای کلی نظام است که در قانون اساسی معین شده است که این سیاستهای کلی بایست تدوین بشود. در این چهارچوب، اختلاف نظر، اختلاف ممشا، اختلاف سلیقه عیب نیست، که حسن است؛ مضر نیست، که مفید و نافع است.1388/06/20
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
جسم و روح جمهوری اسلامی. نظام جمهوری اسلامی یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که آن قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، انتخابات- همین چیزهایی که مشاهده میکنید- است، که البته حفظ اینها لازم و واجب است؛ اما کافی نیست.1387/09/24
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
. قانون - وقتی که با ساز و کار قانون اساسی پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند.1387/06/02
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
میثاق همهی ما قانون اساسی است و یک وظایف تعریفشدهای در قانون اساسی کشور وجود دارد1385/06/06
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
بارها عرض کردهایم که تجسم انقلاب در «جمهوری اسلامی» و در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداومبخشِ انقلاب را گذاشتهاند: پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر این که بر طبق اسلام باشد؛ و مسألهی رهبری.
من چند سال قبل در مقایسهی بین نظام جمهوری اسلامی و نظام شوروی سابق - که امریکاییها و غربیها توانستند نظام شوروی را مضمحل کنند و طمع بسته بودند که همان جریان را نسبت به انقلاب اسلامی انجام بدهند - گفتم که تفاوتهای این دو نظام، تفاوتهایی است که نمیتواند محکومِ یک قانون باشند. در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب میشود، یعنی ولایت الهی که منتقل میشود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبهی رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمانهای اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت میافتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است.1385/03/14
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی ما بسیار خوب و پیشرفته است. قانون اساسی از جملهی همان چیزهایی است که دشمنان ما آن را آماج حملات خود قرار دادهاند؛ چون این قانون اساسی با این خصوصیات و با این تقسیم قدرت میتواند کشور را به سامان برساند و جامعه را پیش ببرد. این قانون اساسی میتواند ضامن حفظ نظام اسلامی باشد؛ نظامی که پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسانهاست. این قانون اساسی میتواند ذهنها را اشباع و اقناع کند و جسمها را به رفاه مادی برساند؛ میتواند دنیا و آخرت مردم را آباد کند. بر اساس این قانون اساسی، امروز کشور در حال حرکت و پیشرفت است. نه اینکه نقص و ضعف وجود ندارد - بلاشک ضعفها وجود دارد - منتها شما اگر وضعیت کشور و موقعیت استثنایىِ نظام جمهوری اسلامی را در نظر بگیرید، خواهید دید که از اول انقلاب پیشرفت ما در همهی زمینهها، پیشرفت خوب، در بعضی جاها عالی، و در برخی از بخشها قابل قبول بوده است.1384/02/11
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
این ملت، این نظام، این چارچوب و این قانون اساسی توانسته است هم اسلام را تضمین کند و هم جمهوریت را.1382/11/24
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
تبیین مبانی ارزشی و تقویت قانون اساسی هم مهمّ است. قانون اساسی مثل ستونها و پِیهای یك بناست. اگر ما بخواهیم عمارت بزرگ و رفیعی بسازیم، پِی و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شكل كلّی دهد. این پِیها و ستونها، همان قانون اساسی است. قوانین عادّی عبارت است از كاری كه در داخلِ بنا انجام میگیرد؛ تقسیمبندیها، دیواركشیها و آرایشها. ارزشها به مثابه مصالح ساختمانیاند. همه ستونهایی كه ایجاد میشود و همه كارهایی كه در این عمارت انجام میگیرد - چه در بخش قانون اساسی، چه در بخش قانون عادّی - مصالحش همان ارزشهای ماست؛ از ارزشهای ما تشكیل و تركیب میشود. ما این قانون اساسی و این چارچوب مستحكم را داریم. در این بیستوچهار پنج سال، برای آراستن داخل این بنای رفیع و فخیم سعی زیادی هم شده است. ما میتوانیم یك بنای مستحكم و زیبا به دنیا ارائه دهیم. همه تلاش دشمن این است كه این نمونه ارائه نشود؛ لذا به ستونها و پِیها حمله میكند، برای اینكه آنها را فرو ریزد. البته قوانین عادّی منعطف است. برای تغییر و بروز كردن قوانین عادّی، عاقلانه و مدبّرانه نیست كه پِیها را به هم بریزیم. برای تغییر یك دكور، هیچوقت ستونها را خراب نمیكنند. برای عوض كردن تقسیمبندیها، پِی را خراب نمیكنند. پِی را باید محكم نگه داریم؛ این پِی، خوب ریخته شده است.
ببینید در دنیا دولتهایی كه گاهی اعتراضهایی هم به جمهوری اسلامی میكنند، قانون اساسیِ دویست سیصد ساله خود را محكم نگه داشتهاند. ارزشهای كهنه دویست سیصد ساله، بلكه بیشتر را محكم و دو دستی نگه میدارند و نمیگذارند به آن خدشه وارد شود. شما دیدید در نامهای كه سال گذشته عدّهای از بهاصطلاح روشنفكران امریكا برای توجیه جنگطلبی رئیسجمهور امریكا و دار و دستهاش صادر كردند، روی ارزشهای امریكایی تكیه كردند. این ارزشها، ارزشهای «جورج واشنگتن» است كه دویست سال از عمر آن میگذرد. ارزشهای امریكایی برای آنها اصل شد، كه بر اساس آن ارزشها حتّی جنگطلبی و استعمال بمب اتم نیز مطرح گردید. همان روزها«بوش» تهدید كرد كه من چند كشور را با بمب اتم میزنم! این كار توجیه میگردد و جایز شمرده میشود. روی ارزشهای خودشان اینطور تكیه میكنند؛ اما وقتی نوبت به ما و قانون اساسی و ارزشهای ما میرسد، ما میشویم اصولگرا به معنای متحجّر! اصولگرایی امریكایی میشود مثبت؛ اما اصولگرایی اسلامیِ متّكی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوقِ آزادیخواهی و استقلالطلبیِ یك ملت میشود یك چیزِ محكوم، میشود فحش: اصولگراها! البته مدتّی است تعبیر «اصولگراها» را عوض كردهاند و میگویند «محافظهكارها»؛ غافل از اینكه در كشور ما جناحهای مختلف همهشان اصولگرایند. البته ممكن است تعدادی تندرو در هر گوشهای وجود داشته باشند، اما جُلِّ عناصر كشور ما كه در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همهشان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشماندازها كاملاً دیده و رعایت شود. ما به مرحلهای رسیدهایم كه میتوانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ كنیم و پیش برویم.1382/05/15
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی مثل ستونها و پِیهای یک بناست. اگر ما بخواهیم عمارت بزرگ و رفیعی بسازیم، پِی و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شکل کلّی دهد. این پِیها و ستونها، همان قانون اساسی است. قوانین عادّی عبارت است از کاری که در داخلِ بنا انجام میگیرد؛ تقسیمبندیها، دیوارکشیها و آرایشها. ارزشها به مثابه مصالح ساختمانیاند. همه ستونهایی که ایجاد میشود و همه کارهایی که در این عمارت انجام میگیرد - چه در بخش قانون اساسی، چه در بخش قانون عادّی - مصالحش همان ارزشهای ماست؛ از ارزشهای ما تشکیل و ترکیب میشود. ما این قانون اساسی و این چارچوب مستحکم را داریم. در این بیستوچهار پنج سال، برای آراستن داخل این بنای رفیع و فخیم سعی زیادی هم شده است. ما میتوانیم یک بنای مستحکم و زیبا به دنیا ارائه دهیم. همه تلاش دشمن این است که این نمونه ارائه نشود؛ لذا به ستونها و پِیها حمله میکند، برای اینکه آنها را فرو ریزد. البته قوانین عادّی منعطف است. برای تغییر و بروز کردن قوانین عادّی، عاقلانه و مدبّرانه نیست که پِیها را به هم بریزیم. برای تغییر یک دکور، هیچوقت ستونها را خراب نمیکنند. برای عوض کردن تقسیمبندیها، پِی را خراب نمیکنند. پِی را باید محکم نگه داریم؛ این پِی، خوب ریخته شده است.
ببینید در دنیا دولتهایی که گاهی اعتراضهایی هم به جمهوری اسلامی میکنند، قانون اساسىِ دویست سیصد ساله خود را محکم نگه داشتهاند. ارزشهای کهنه دویست سیصد ساله، بلکه بیشتر را محکم و دو دستی نگه میدارند و نمیگذارند به آن خدشه وارد شود. شما دیدید در نامهای که سال گذشته عدّهای از بهاصطلاح روشنفکران امریکا برای توجیه جنگطلبی رئیسجمهور امریکا و دار و دستهاش صادر کردند، روی ارزشهای امریکایی تکیه کردند. این ارزشها، ارزشهای «جورج واشنگتن» است که دویست سال از عمر آن میگذرد. ارزشهای امریکایی برای آنها اصل شد، که بر اساس آن ارزشها حتّی جنگطلبی و استعمال بمب اتم نیز مطرح گردید. همان روزها«بوش» تهدید کرد که من چند کشور را با بمب اتم میزنم! این کار توجیه میگردد و جایز شمرده میشود. روی ارزشهای خودشان اینطور تکیه میکنند؛ اما وقتی نوبت به ما و قانون اساسی و ارزشهای ما میرسد، ما میشویم اصولگرا به معنای متحجّر! اصولگرایی امریکایی میشود مثبت؛ اما اصولگرایی اسلامىِ متّکی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوقِ آزادیخواهی و استقلالطلبىِ یک ملت میشود یک چیزِ محکوم، میشود فحش: اصولگراها! البته مدتّی است تعبیر «اصولگراها» را عوض کردهاند و میگویند «محافظهکارها»؛ غافل از اینکه در کشور ما جناحهای مختلف همهشان اصولگرایند. البته ممکن است تعدادی تندرو در هر گوشهای وجود داشته باشند، اما جُلِّ عناصر کشور ما که در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همهشان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشماندازها کاملاً دیده و رعایت شود. ما به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ کنیم و پیش برویم.1382/05/15
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
منشور واقعی انقلاب و خواست حقیقی مردم همان چیزی است که در قانون اساسی ما - بخصوص در اصول اوّل آن - منعکس شده است.1381/09/01
لینک ثابت
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
منشور رسمی و قانونىِ انقلاب و کشور عبارت است از قانون اساسی ما. همه چیزهایی که برای اداره امور ملت لازم است، به شکل متین و مستحکمی در این منشور وجود دارد.1381/09/01
لینک ثابت