گاهی اوقات یک قانونی تصویب میشود که معلوم است عملی نیست، یعنی کار کارشناسی نشان نمیدهد که اگر این قانون تحقّق پیدا کرد، این کار عملیّاتی خواهد شد؛ [این] کنار گذاشته بشود.1397/03/30
لینک ثابت
قانون / قانون اساسی/قانونگرایی / مقررات
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
گاهی اوقات یک قانونی تصویب میشود که معلوم است عملی نیست، یعنی کار کارشناسی نشان نمیدهد که اگر این قانون تحقّق پیدا کرد، این کار عملیّاتی خواهد شد؛ [این] کنار گذاشته بشود.1397/03/30 لینک ثابت قانون باید در پی حلّ مشکلات مردم باشد؛ اولویّتهای داخلی را باید رعایت کند؛ در درجهی اوّل درصدد رفع مشکل مردم ضعیف و طبقات ضعیف باشد. در کشور طبقاتی هستند که ضعیفند یا متوسّطینند یا زیر حدّ توسّطند؛ قانون بیشتر باید متوجّه رفع مشکل اینها باشد. البتّه قانون برای همه است و خیرِ همهی طبقاتِ کشور را میخواهد -فرقی نمیکند- امّا این در اولویّت است، چون مسئلهی طبقات ضعیف، مشکلات فعلی زندگی است؛ [قانون] درصدد برطرف کردن این مشکلات باشد. عمده این است که قانون نباید آلت دست صاحبانِ زَر و زور باشد؛ این مهم است؛ آلت دست آنها نباشد. حالا یکوقت یک قانونی شما وضع میکنید که اگر فرض بفرمایید کسی نردبان گذاشت به دیوار خانهی کسی و بالا رفت، قانونش این است که اینجور مجازات بشود؛ فرقی نمیکند که نردبان را به خانهی چه کسی بگذارد؛ فقیر باشد، غنی باشد، بالاشهری باشد، پایینشهری باشد، تفاوتی نمیکند، همه از این قانون سود میبرند. قانون برای همه است منتها یک جا یک اولویّتهایی وجود دارد؛ نباید اجازه داد قانون در اختیار کسانی قرار بگیرد که از زَر و زور استفاده میکنند.1397/03/30 لینک ثابت قانون [باید] در پی حلّ مشکلات واقعی باشد؛ ... بعضی از قوانین مربوط به خانواده که در مجلس مطرح است و بحث میشود یا تصویب میشود، انسان احساس میکند که تحت تأثیر و اثرپذیری از رسوم غربی است؛ از این باید اجتناب بشود.1397/03/30 لینک ثابت چند سال قبل، قانونی در خود جمهوری اسلامی یا قبل از جمهوری اسلامی تصویب شده؛ قانون است لکن الان این قانون منطقی ندارد، این قانون را حذف کنید... قانونی را که منطق ندارد و فلسفهی وجودیاش تمامشده است، بایستی رها کرد. بعضی از قوانین هم موجب تضاد و اشکال کار و گره در انجام کارها و مانند اینها هستند. بهمعنای واقعی کلمه این مسئلهی تنقیح قوانین را [دنبال کنید]. بعضی از قوانین مشکلزا هستند، باید [آنها را] برطرف کرد.1397/03/30 لینک ثابت همه قانون را معیار بدانند؛ ما از بیقانونی ضرر میکنیم، ضربه میخوریم. سال ۸۸ دیدید؛ اینکه کشور در سال ۸۸ دچار خسارت شد -سال ۸۸، هم خسارت مادّی پیدا کردیم، هم آبرویمان در دنیا به خطر افتاد- بهخاطر چه بود؟ بهخاطر بیقانونی. به اینها گفتیم بیایید طبق قانون عمل کنیم؛ قانون مشخّص است. شما میگویید انتخابات ایراد دارد؛ خیلی خب، آنجایی که انتخابات ایراد دارد، تکلیف قانونی واضح است که چهجوری باید حل کرد قضیّه را؛ خب بیایید طبق آن عمل کنیم. نکردند، زیر بار قانون نرفتند، بیقانونی کردند، خب مشکل درست کردند؛ برای کشور مشکل درست کردند، برای خودشان مشکل درست کردند، برای مردم مشکل درست کردند؛ هفت هشت ماه همینطور پشت سر هم ناامنی و مشکلات گوناگون درست کردند. این بهخاطر نرفتن زیر بار قانون است. توصیهی بنده، تأکید بنده، طلب بنده از دستگاههای مختلف، این است که همه تسلیم قانون باشند.1396/10/19 لینک ثابت قانون را دوجور میشود گذارد و وضع کرد: خوب و بد؛ میشود خوب قانونگذاری کرد، میشود بد قانونگذاری کرد. صرفاً هم بد و خوب بودن به این نیست که قانون خوب باشد یا قانون بد باشد؛ نه، گاهی یک قانون خوب را شما وضع میکنید امّا این وضع، بد است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه در کیفیّت وضع این قانون رعایت دقّت نشده، انسجام با بقیّهی قوانین مراعات نشده، وجود وضوح در قانون رعایت نشده. اوّلاً قانون بایستی باکیفیّت باشد؛ افزایش قانون، زیاد بودن قانون خیلی چنگی به دل نمیزند؛ باید قانون باکیفیّت باشد... دقّت کنید که اوّلًا قانون متقن باشد، قانون اتقان داشته باشد؛ یعنی دلایل وضع این قانون جوری باشد که هرکس نگاه میکند، ببیند بله، این قانون، قانون متقنی است. همهجانبهنگر باشد؛ نگاه جزئی و بیتوجّه به جوانب گوناگون، قانون را از حیّز انتفاع میاندازد. واضح باشد؛ جوری نباشد که پیدرپی اصلاحات مکرّر لازم داشته باشد، مرتّب استفساریّه بیاید مجلس؛ وقتی قانون واضح نبود، وقتی جامع نبود، مرتّباً استفساریّه میآید که آیا مرادتان این بوده یا آن بوده؛ گاهی نتیجهی استفساریّهای که مجلس صادر میکند، نقطهی مقابل مضمون خود قانون است؛ خب این قانون، قانون خوبی نیست؛ یعنی مضمون قانون ممکن است خوب باشد امّا قانونگذاریِ خوبی نیست، قانونگذاریِ بدی است. بنابراین قانون باید کیفیّت داشته باشد. [همچنین] تعارض قوانین؛ یکی از چیزهایی که ما دچارش هستیم، مسئلهی تراکم قوانین است؛ اینقدر که در مسائل مختلف قانون داریم!... تراکم قانون و افزایش کمّیّت قانون، حُسن نیست؛ عمده این است که قانون کیفیّت داشته باشد؛ جامع باشد.1395/03/16 لینک ثابت از قوانینی که زمینهساز فساد است جلوگیری کنید، یعنی بدقّت مراقب باشید. یکی از چیزهایی که حالا این مخصوص مجلس ما نیست -البتّه گاهی در مجلس ما هم اتّفاق افتاده؛ چندباری بنده در این سالها یادم هست- امّا در مجالس دنیا معمول است، [این است که] یک قانونی را تصویب میکنند و ده روز دیگر نسخ میکنند؛ در این ده روز، افرادی به میلیاردها میرسند! قانون فسادانگیز. یعنی این قانون جوری است که فرض کنید فروش یک چیزی را منع میکنند، ورود یک چیزی را یا صدور یک چیزی را منع میکنند، آن کسی که باید استفادهی خودش را بکند، از این منع استفاده میکند، بعد ده روز دیگر آزاد میکنند؛ افراد یکشبه به میلیاردها میرسند. این قانون فسادانگیز است. ازاینقبیل قوانین وجود دارد؛ مراقب باشید قانونی که گذاشته میشود، ضدّ فساد باشد.1395/03/16 لینک ثابت "قانون روی قانون آمدن" کار را مشکل میکند، قوانین مزاحم را باید برداشت؛ این کار را مجلس میتواند انجام بدهد؛ والا ما حالا قوانینی داریم، [اگر] باز یک قانونی روی آن قانون وضع بکنیم، قابل تفسیر و مشکلتراشی است؛ باید ملاحظه کرد، دقت کرد، قوانین مزاحم را پیدا کرد - موانع حقوقی و قضائی هم وجود دارد؛ اینها را باید شناسایی کرد و برداشت.1392/12/20 لینک ثابت قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است. گاهی قانون ناقص است، گاهی قانون معیوب است؛ امّا همان قانون معیوب هم اگر چنانچه عمل نشود - که منتهی به بلبشو و هر که هر که خواهد شد - ضرر آن عمل نشدن، بیشتر از ضرر عمل کردن به قانون است. این را باید نهادینه کرد؛ در مجموعهی دستگاهها این باید نهادینه بشود.1392/06/06 لینک ثابت همه... باید تابع قانون باشند. آنجائی اشکال پیش میآید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال ۸۸ اشکالاتی که وارد شد، خسارتی که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونی را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهای یا برای خاطر اغراض نفسانی، یا هدفهای خلاف سیاسی، یا هرچه - حالا در آن زمینه نمیخواهیم قضاوتی بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونی وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. گاهی ممکن است یک قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بیقانونی بهتر است. گاهی ممکن است در یک بخشی، یک خطائی هم از مجری قانون سر بزند که من و شما بفهمیم او در اجرای قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونی اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از اینکه باز بیقانونی کنیم؛ از راه بیقانونی بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است، درست کنیم. قانون، معیار بسیار خوبی است؛ وسیلهای است برای آسایش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملی، ادامهی راه عمومی.1392/02/25 لینک ثابت آحاد مردم در هر جای کشور که هستند؛ در شهر، در روستا، در مرکز، در کلانشهرها و در همه جا، باید به دنبال این باشند که هر کسی حرفی میزند، بر اساس قانون باشد؛ هر کسی توقعی دارد، بر اساس قانون باشد.1392/02/16 لینک ثابت اهمیت کشور به تنظیم قوانین این کشور است. ما در همهی مسائل احتیاج داریم به قانونهای راهگشا. نمایندگان مجلس حقیقت را نگاه کنند، نیاز را بشناسند، بر طبق نیاز، درستْ آن درمان لازم را برای هر درد و هر شکایتی جلوی پای مسئولین بگذارند. قانون باید راهگشا باشد. قانونی که راهها را ببندد، کارها را مشکل کند، یا قابل اجرا نباشد، یا مشکلات فراوان درست کند، یا دچار تناقض باشد، فایده ندارد. صرف اینکه ما بنشینیم یک قانونی تهیه و تنظیم کنیم، کافی نیست؛ بدانیم که قانون بایستی راهگشا باشد، مدبرانه باشد.1390/12/18 لینک ثابت هیچ چیزی از قانون بالاتر و عزیزتر نیست. در دنیا معروف است، میگویند قانون بد هم از بیقانونی بهتر است. بعید نیست آدم این را قبول داشته باشد؛ چون بیقانونی، هرج و مرج است؛ قانون بد لااقل یک ضابطهای است؛ خب، انسان اصلاحش میکند.1390/10/19 لینک ثابت قانونگرائی در انتخابات [مهم است]، وفاداری به قانون، احترام به رأی مردم. اینجور نباشد که اگر چنانچه انتخابات بر طبق نظر و میل ما انجام گرفت، این را ما قبول داشته باشیم؛ اگر برخلاف نظر ما بود، «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین». اگر حق را به ما دادند، آنی که ما میخواهیم، سر کار آمد، قانون را قبول داریم؛ اگر آنی که ما میخواهیم، سر کار نیامد، میزنیم زیر قانون؛ نه قانون را قبول داریم، نه رأی مردم را قبول داریم؛ این نمیشود. فتنهی ۸۸ همین جور بود. ادعا کردند که قانونگرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأی ندادند، اکثریت مردم به کس دیگری رأی دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتی مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند. گناه آتشافروزان فتنهی ۸۸ همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأی مردم تمکین نکردند. ممکن است کسی بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلی خوب، این اعتراض ایرادی ندارد؛ اما راهِ قانونی دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم.1390/07/20 لینک ثابت قانونی که تصویب میشود برای اجرا شدن است به همین دلیل باید از ابتدا امکان اجراییشدن قانون، براساس شرایط گوناگون، اقتضائات کشور و نگاه کلی، اصولی و همهجانبه ملاحظه شود و مدنظر قرار گیرد.1390/02/05 لینک ثابت قوانین و مقررات در داخل قوهی قضائیه بایستی مورد توجه قرار بگیرد، مورد تجدیدنظر قرار بگیرد، قوانین لازم به میدان بیاید. البته ما اطلاع داریم که آئین دادرسی و قوانین جزا، با تفصیل فراوان، در چرخهی تصویب قرار دارد؛ این بایستی به کل قوانین تعمیم پیدا کند. گاهی یک قانون غلطِ باقیماندهی از دوران طاغوت - دورانی که اساس قوهی قضائیه بر مبنای غلطی بود - مشکلاتی را ایجاد میکند. تعارض در قوانین، مشکلات گوناگونی را برای دادگاهها به وجود میآورد.1389/04/07 لینک ثابت |