حج / ارکان حج/برکات حج/ابراهیم/طواف/صفا/مروه/عرفات
حج، فریضهای بیمانند است؛ گل صد برگ در میان فرائض اسلامی است؛ گویی همهی جوانب مهمّ فردی و اجتماعی، و زمینی و آسمانی، و تاریخی و جهانیِ دین، قرار است در آن مرور شود. معنویّت در آن هست، ولی بدون انزوا و گوشهنشینی و خلوتگزینی. اجتماع در آن هست، ولی به دور از درگیری و بدگویی و بدخواهی. از سویی حظّ روحی از مناجات و ابتهال و ذکر الهی، و از سویِ دیگر پیوند اُنس و ارتباط مردمی. حاجی با یک چشم، پیوند دیرین خود با تاریخ -با ابراهیم و اسماعیل و هاجر، با رسول خدا در هنگام ورود پیروزمندانه به مسجدالحرام، و با خیل مؤمنان صدر اوّل- را مینگرد و با چشمی دیگر، انبوه مؤمنان همروزگار خود را که هر کدام میتوانند دستی برای همیاری و اعتصام جمعی به حبلالله باشند.
تدبّر و اندیشیدن در پدیدهی حج، حجگزار را به این باور قطعی میرساند که بسیاری از آرمانها و آرزوهای دین برای بشریّت، بدون همافزایی و همدلی و همکاری مجموعهی دینداران، به بار نمینشیند، و با پیدایش این همدلی و همکاری، کید معاندان و دشمنان، مشکل مهمّی بر سر این راه پدید نمیآورد1399/05/07
لینک ثابت
تدبّر و اندیشیدن در پدیدهی حج، حجگزار را به این باور قطعی میرساند که بسیاری از آرمانها و آرزوهای دین برای بشریّت، بدون همافزایی و همدلی و همکاری مجموعهی دینداران، به بار نمینشیند، و با پیدایش این همدلی و همکاری، کید معاندان و دشمنان، مشکل مهمّی بر سر این راه پدید نمیآورد.1399/05/07
لینک ثابت
حج، رزمایش قدرت در برابر مستکبرانی است که کانون فساد و ظلم و ضعیفکُشی و غارتگریاند و امروز جسم و جان امّت اسلامی از ستمگری و خباثت آنان آزرده و خونآلود است. حج، نمایش تواناییهای سخت و نرم امّت است. این، طبیعت حج و روح حج و بخشی از مهمترین هدفهای حج است؛ این همان است که امام راحل خمینی کبیر، آن را حجّ ابراهیمی نامید؛ و این همان است که اگر متولّیان امر حج که خود را خادم حرمین مینامند، صادقانه به آن گردن نهند و به جای خشنودی دولت آمریکا، رضای الهی را برگزینند، میتواند مشکلات بزرگی از جهان اسلام را حل کند.1399/05/07
لینک ثابت
حجّ ابراهیمی، پدیدهی شکوهمند اسلام در برابر ... جاهلیّت مدرن است؛ دعوت به اسلام و نمایش نمادین زیست جامعهی اسلامی است. جامعهای که در آن همزیستی مؤمنان، در حرکتی پیوسته بر گرد محور توحید، برترین نشانه است؛ دوری از تنازع و تعارض، دوری از تبعیض و امتیازات اشرافی، دوری از فساد و آلودگی، شرط لازم است؛ رمی شیطان و برائت از مشرکان و آمیختگی با فرودستان و کمک به مستمندان و برافراشتن شعائر اهل ایمان، در شمار وظایف اصلی است؛ و دست یافتن به منافع و مصالح عمومی همراه با یاد خدا و شکر او و بندگی او، هدفهای میانی و نهایی است. این تصویر اجمالی از جامعهی اسلامی در آئینهی حجّ ابراهیمی است؛ و مقایسهی آن با واقعیّت جوامع غربی پر ادّعا، دل هر مسلمان با همّت را لبریز از شوق به تلاش و مبارزه برای رسیدن به چنین جامعهای میسازد.1399/05/07
لینک ثابت
در حج، هم نمایش بندگی و خشوع وجود دارد -از اوّل تا آخر اَعمال حج خشوع است، بندگی است، تضرّع است- هم در عین حال در کنار این عاملِ صددرصد معنوی، یک عامل اجتماعی وجود دارد و آن وحدت است، برادری است، یکرنگی است؛ فقیر و غنی، اقوام گوناگون، ملّتهای گوناگون، نژادهای گوناگون، در کنار هم، با یک انگیزه، با یک هدف، یک عمل را انجام میدهند؛ ما دیگر کجا چنین چیزی را سراغ داریم؟ چه در بین فرایض اسلامی و چه در آنچه ما از ادیان گوناگون اطّلاع داریم، چنین چیزی وجود ندارد. در عین حال خود حج حامل عنصر تحرّک است؛ عبادت است امّا در این عبادت انسان مشاهده میکند حرکت هست، طواف هست، سعی هست، رفت و آمد هست؛ در عین حال نمایش تجمّع است. این تجمّعات عجیب مردمی در کنار هم که در عرفات یا در مشعرالحرام یا در ایّام منیٰ انجام میگیرد هم یکی از مظاهر حیات اجتماعی اسلام است؛ همهی اینها در حج وجود دارد. [حج] نمایش اخلاق است: فَلا رَفَثَ وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدالَ فِی الحَجّ؛ آنجا جای برادری است، جای اخلاق است، جای گذشت است، جای دعوا کردن با یکدیگر نیست، جای جدال کردن نیست. میبینید همهی این عناصر عجیب و سازنده و درسآموز در حج جمع شده است؛ فریضهی حج یک چنین فریضهای است.1398/04/12
لینک ثابت
از جملهی خطاهای بزرگی که همیشه میشنفتیم، حالا هم گاهی از بعضی از زبانهای بیمبالات نسبت به حقایق اسلامی صادر میشود این است که «حج را سیاسی نکنید»؛ یعنی چه سیاسی نکنید؟ آنچه ما در حج لازم داریم از امور سیاسی، عین تعالیم اسلام است؛ ایجاد وحدت یک امر سیاسی است، این امر اسلام است، این عبادت است؛ وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا. ما اگر در حج از ملّت فلسطین یا مظلومین دنیای اسلام مثل مظلومین یمن و دیگران دفاع میکنیم و حمایت میکنیم، این البتّه یک کار سیاسی است امّا سیاستی است عین تعالیم اسلامی؛ دفاع از مظلوم خودش یک فریضه است، یک واجب است؛ این [واجب] اتّفاق میافتد. یا برائت از مشرکین؛ اگر چنانچه روی مسئلهی برائت تکیه میکنیم و اصرار میورزیم و آن را انجام میدهیم -که باید به بهترین وجهی انشاءالله همهساله انجام بگیرد- این به خاطر این است که یک فریضهی اسلامی است؛ أَنَّ اللَّهَ بَریءٌ مِنَ المُشرِکینَ وَ رَسولُه؛ مؤمنین هم «بُرَآءِ» از مشرکینند؛ إِنَّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمَّا تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤمِنُوا بِاللَّهِ وَحدَهُ؛ همهی اینها مال دین است. بله، سیاست است، در عملِ حج کار سیاسی هست، امّا این کار سیاسی عیناً همان تکلیف دینی است، عیناً همان عبادت است؛ ببینید که اینها جزو نکات مهمّی است. بله، اینکه بیایند منع کنند از این حرکات سیاسیِ این جوری، آن هم یک عمل سیاسی است، منتها سیاست غیر دینی، سیاست ضدّدینی؛ اینکه بگویند در حج حق ندارید به آمریکا بگویید بالای چشمت ابرو است، این [هم] یک حرکت سیاسی است، منتها حرکت سیاسی شیطانی است، حرکت سیاسی غیر اسلامی است. امّا اینکه شما آنجا ابراز برائت کنید از هر مشرکی، از هر ضدّاسلامی، این هم حرکت سیاسی است، منتها سیاستی که عین دین است؛ این سیاستِ دینی است. .1398/04/12
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که در حج خیلی مهم است،...مسئلهی الفت و برادری است. در روایات صادرهی از ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام) تأکید شده است، تحریض شده است که در مسجدالحرام، یا مسجدالنّبی با کسانی که شیعه نیستند نماز بخوانید، در نماز آنها شرکت کنید، به آنها اقتدا کنید؛ [اینها] روایات ما است؛ این الفت است، این ایجاد الفت بین برادران مسلمان است. اینکه من شنیدهام حالا بعضی اصرار دارند که در محلّ کاروانها و هتلها و غیره نماز جماعت برگزار کنند، سیاست درستی نیست، روش درستی نیست؛ بروند داخل مردم، با بقیّهی مسلمانها در مسجدالحرام، در صفوف منظّم نماز در مسجدالنّبی شرکت کنند. تشکیل امّت اسلامی در اجتماعات بزرگ مسلمین، جزو آن چیزهایی است که در حج وجود دارد.1398/04/12
لینک ثابت
آن کسانی.... که متصدّی امور... مناطق حج، مکّه و مدینه و امثال اینها هستند -[یعنی] دولت سعودی- وظایف سنگینی به عهده دارند؛ جزو وظایف اینها هم هست که امنیّت حجّاج را تأمین کنند، حرمت و کرامت حجّاج را تأمین بکنند. کرامت حاجی [مهم است]؛ ضیوفالرّحمان هستند، اینها مهمانان خدای متعالند؛ باید احترام اینها محفوظ باشد. رفتارهایی که به کرامت اینها صدمه میزند و به معنای اهانت به حاجی است حتماً باید برداشته بشود. البتّه محیط را نباید امنیّتی کنند؛ امنیّت حجّاج را رعایت کنند امّا محیط را یک محیط امنیّتی نکنند؛ محیطِ آرام، محیطِ زندگی خوب. در این مدّتی که حجّاج در مکّه و مدینه و بقیّهی مناطق و مراکز هستند -حالا یک ماه کمتر، بیشتر- باید رفتارِ آنها یک رفتار مناسبی باشد.1398/04/12
لینک ثابت
فریضهی حج موهبت بزرگ خداوند بر مؤمنان و فرصت بینظیر فردی و اجتماعی و بینالمللی برای آنان است. مهم آن است که ما قدر این نعمت را شناخته و ظرفیّت بهرهمندی از آن را در مقیاس فرد و جامعه افزایش دهیم. چگونگی هدایت و مدیریت این رویداد عظیم، میتواند نقشآفرین در این شناخت و بهرهمندی باشد.1398/02/14
لینک ثابت
فَقالَ: یا جابِرُ ... اَلصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاصِ وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبرِ وَ الزَّکاةُ تزیدُ فِی الرِّزقِ وَ الصِّیامُ وَ الحَجُّ تَسکینُ القُلوب....
وَ الصِّیامُ وَ الحَجُّ تَسکینُ القُلوب
فرمود که هم روزه و هم حج مایهی سکونتِ دل هستند. سکونت دل یکی از آن نعمتهای بزرگ خدا است: اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنین؛ «ثُمَّ اَنزَلَ اللهُ سَکینَتَه عَلی رَسولِه وَعَلَی المُؤمِنین»؛سکینه، یعنی آرامش دل. آرامش دل به معنای بیخیالی نیست، به معنای بیدغدغهای نیست؛ به معنای این است که دل تلاطم ندارد. ...
حج، هم از جهت ذکر و توجهّی که در حج وجود دارد -خب، توجّهات و اذکار در حج خیلی زیاد است دیگر؛ صلات است و طواف است و سعی بین صفا و مروه است و ذکرُ اللّه است و عرفات است و از اوّل تا آخرِ آن ذکر است، توجّه است؛ هم از این جهت ذکر الهی است که: اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوب- هم شاید از این جهت که مسلمان، مؤمن به خاطر حوادث دنیا [نگرانیهایی دارد]. همین طور که دشمنیهای جبههی خبیث دشمن در مقابل ما ایستاده و یک نگرانیهایی، دغدغههایی، دلواپسیهایی به وجود میآید؛ وقتی انسان به حج میرود، آنجا میبیند این جمعیّت مسلمانها را که از همهی اقطار عالم آمدند، احساس میکند که تنها نیست؛ این احساس عدم تنهایی، یک آرامشی به قلب انسان میدهد.1397/11/14
لینک ثابت
حج، یک فریضهی بسیار مهمّی است؛ شاید ما در بین فرایض مهمّ اسلامی، مثل حج فریضهای دیگر نداریم. اوّلاً در این فریضهی بزرگ و وسیع، ظرفیّتهای معنوی بسیاری وجود دارد که کسانی که دنبال ارتباط معنوی با حضرت حق (جلّ و علا) هستند، دنبال معنویّت و روحانیّت و مانند اینها هستند، میتوانند در گوشهوکنار این واجب و این فریضهی بزرگ، امکانات فراوانی و ظرفیّت عجیبی را پیدا کنند. از نماز و طواف و وقوف و سعی و خود اِحرام، و از قطعهقطعهی این واجب بزرگ و مرکّب از اجزای گوناگون، معنویّت میتراود، معنویّت میبارد. اگر قدر بدانیم، اگر دنبال معنویّت باشیم، ظرفیّت حج از همهی واجبات دیگر بیشتر است. این یک طرف قضیّه. درعینحال یک ظرفیّت بینظیر اجتماعی هم در حج وجود دارد؛ ببینید، این از خواصّ فرایض اسلامی است. اسلام اینهمه بر روی معنویّت تکیه میکند، امّا معنویّت اسلامی به معنای انزوا و رهبانیّت و گوشهگیری و جدایی و دوری از مردم نیست؛ همان واجب و فریضهای که بیشترین ظرفیّت معنویّت را دارا است، همان واجب و فریضه بیشترین ظرفیّت حضور اجتماعی را هم دارا است.1396/05/08
لینک ثابت
حج، مظهر حضور عظمت امّت اسلامی است، حج مظهر وحدت است، حج مظهر یکپارچگی است؛ حج مظهر قدرت امّت اسلامی است. بزرگترین اجتماع امّت در هر سال، بیوقفه، با اوضاع و احوالِ مشخّص، در یک نقطهی معیّن انجام میگیرد؛ یعنی امّت اسلامی بهوسیلهی حج، عرضِاندام میکند؛ خود را نشان میدهد. علاوهی بر این که جنبهی خارجی قضیّه است، یک جنبهی درونی هم دارد: ملّتهای مسلمان در حج باهم آشنا میشوند، اُنس پیدا میکنند، زبان هم را میفهمند -منظور از زبان، لغت نیست، منظور فرهنگ حاکم بر ذهنیّات یکدیگر است- با آن آشنا میشوند، به هم نزدیک میشوند، شبههها برطرف میشود، دشمنیها کمرنگ میشود و بتدریج برطرف میشود، دلها به هم نزدیک میشود، دستها به کمک هم میآیند، کشورها میتوانند به هم کمک کنند، ملّتها میتوانند به هم کمک کنند؛ این حج است. حالا در مقام عمل، آنهایی که متصدّی هستند یا مباشر هستند، چقدر کمک میکنند یا اجازه میدهند که حج اینجور برگزار بشود؛ آن بحث دیگری است، امّا حج این است: یک ظرفیّت بینظیر معنوی، در کنار یک ظرفیّت بینظیر اجتماعی و جایی برای ابراز عقیده و بیان موضع امّت اسلامی.1396/05/08
لینک ثابت
مسئلهی برائت که ما روی آن اینهمه تأکید کردیم و امام بزرگوار به این مضمون گفتند که قبول ندارند حجّ بیبرائت را،رازش این است. در حج، امّت اسلامی میتواند مواضع صحیح و مورد اتّفاق و قبول خود را بیان کند؛ مورد قبول و اتّفاق چه کسی آقا؟ ملّتها، شعوب. دولتها ممکن است جور دیگری فکر کنند، جور دیگری عمل بکنند -که میبینیم خیلی از دولتهای مسلمان متأسّفانه راهی غیر از خواست ملّتهایشان در پیش میگیرند و حرکت میکنند- امّا دل ملّتها چیز دیگر است. اینجا جایی است که ملّتها میتوانند موضع خود را در قضایای مختلف ابراز کنند.
کجا امّت اسلامی بهتر از بیتاللهالحرام و مکّه و مدینه و عرفات و مشعر و منا پیدا میکند برای اینکه اظهار کند که ملّتها دربارهی فلسطین و دربارهی مسجدالاقصی چه میگویند و چه میخواهند و چهجور فکر میکنند؟ کجا بهتر از اینجا؟ حج یک چنین ظرفیّتی دارد.... حج بهترین جا است برای اینکه امّت اسلامی -همه، از همهی کشورها- بتوانند ابراز موضع کنند، ابراز عقیده کنند؛ یک چنین ظرفیّتی است حج؛ این را باید قدر دانست، باید دنبال این بود.1396/05/08
لینک ثابت
وَ اِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ اَمنًا؛ این است قضیّه. قرآن کریم تصریح میکند که ما اینجا را محلّ اجتماع مردم و رجوع مردم و محلّ امنیّت قرار دادیم؛ امنیّت خیلی مهم است! ایمنی حجّاج از مسائل بسیار مهم است. ما قضایای تلخ حجّ سال ۹۴ را فراموش نمیکنیم. داغی در دل امّت اسلامی و در دل ما ایرانیها به وجود آمد که فراموششدنی نیست، این زخم خوبشدنی نیست. البتّه آن سال مسئولین حج خیلی زحمت کشیدند، خیلی تلاش کردند، ولی خب حادثه، حادثهی فاجعهبار و بزرگی بود. امنیّت حجّاج بر عهدهی آن کشوری است که حرمین شریفین در اختیار او و تحت سلطه و قدرت او است؛ آن دولت است که بایستی امنیّت را حفظ کند؛ این مطالبهی جدّی و همیشگی ما است. امنیّت حجّاج باید حفظ بشود؛ همهی حجّاج! حالا تکیهی ما روی حجّاج ایرانی است. دولتهای دیگر هم راجع به حجّاجِ خودشان مطالبه کنند و مطالبه داشته باشند، زنده برخورد کنند. ما جدّی مطالبه داریم؛ باید ایمنی حجّاج ما محفوظ بماند. فقط هم امنیّت و ایمنی نیست، عزّتشان، رفاهشان، آسایششان بایستی محفوظ بماند. ... خب باید مراقب باشید؛ آماده برای هرجور حادثهای که پیش بیاید؛ برای همهی شرایط باید آمادگی داشته باشید. مسئلهی آرامش و آسایش حجّاج خیلی مهم است. البتّه معنای ایمنی و امنیّت که ما میگوییم، این نیست که آنجا محیط امنیّتی درست کنند و باز فشارهای امنیّتی وارد کنند تا جور دیگری حجّاج اذیّت بشوند؛ نه، ایمن باشند، خیالشان راحت باشد، آرام باشند. آن قضایای فاجعهبار مسجدالحرام و منا نبایستی تکرار بشود، نبایست در یادها زنده بشود.1396/05/08
لینک ثابت
در ...فریضهی بینظیر]حج[، امنیّت زمان و مکان همچون نشانهای آشکار و ستارهای درخشان، دل انسانها را آرامش میبخشد و حجگزار را از محاصرهی عوامل ناامنی که از سوی ستمگران سلطهگر، همواره آحاد بشر را تهدید کرده است بیرون میکشد و لذّت ایمنی را در دورهای معیّن به او میچشاند.1395/06/15
لینک ثابت
حجّ ابراهیمی که اسلام به مسلمانان هدیه کرده است، مظهر عزّت و معنویّت و وحدت و شُکوه است؛ عظمت امّت اسلامی و اتّکاء آنان به قدرت لایزال الهی را به رخ بدخواهان و دشمنان میکِشد و فاصلهی آنان را با منجلاب فساد و حقارت و استضعافی که زورگویان و قلدران بینالمللی بر جوامع بشری تحمیل میکنند، برجسته میسازد. حجّ اسلامی و توحیدی، مظهر «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» است؛ جایگاه برائت از مشرکان و الفت و وحدت با مؤمنان است.1395/06/15
لینک ثابت