newspart/index2
کار فرهنگی / فعالیت فرهنگی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
کار فرهنگی

کسی که زبانِ باز و دلِ روشن و مغزِ فعّال دارد، میتواند مقابل تهاجم فرهنگی را بگیرد. با چه؟ با سنگر فرهنگی، با حصار فرهنگی و با سلاحِ دور زنِ فرهنگی. ابزار فرهنگی لازم است.این است که ما به کسانی که اهل کار فرهنگیاند، دائم میگوییم، به بعضی تکرار میکنیم، به بعضی التماس میکنیم، بعضی را در این‌جا جمع میکنیم و به بعضی پیغام میدهیم که «آقا! کار فرهنگی بکنید.»1373/06/21
لینک ثابت
کار فرهنگی

جواب کار فرهنگىِ باطل، کار فرهنگی حقّ است. در مقابل کسی که از ابزار فرهنگی استفاده میکند، ابزار فرهنگی لازم است. امروز یکی از بهترین ابزارهای فرهنگی، نماز جمعه است. نماز جمعه یک تریبون فرهنگی است. .... اگر شما که خطیب جمعه هستید، آگاه باشید که دشمن چه میگوید، به کجا حمله میکند و از کدام منفذ وارد میشود، و بعد از این آگاهی، خود را مجهز و مسلّح به مقابله با او کنید، صد نفر مثل او، جواب یکی مثل شما را نمیتواند بدهد. چون مردم به شما ایمان، و نسبت به شما پیشداوری دارند: «آقاست. امام است. پشت سرش نماز میخوانیم. عادل است. نماینده‌ی نظام اسلامی است، که مردم دوستش دارند.» مردم حرف شما را قبول میکنند؛ به شرطی که بدانید او چه گفته است و جواب را مناسب حال او و سنجیده بدهید. اگر این کار شد، این میشود مقابله با تهاجم فرهنگی.البته خطبه‌ی نماز جمعه یکی از کارها و کارِ اصلی امام جمعه است. امام جمعه میتواند در کنار آن، کارهای فرهنگی دیگری هم انجام دهد؛ مثل کارهایی که بعضی از آقایان ائمّه‌ی جمعه انجام میدهند. حتی در شهر کوچکی مثل سامان یا کازرون، امام جمعه‌ی محترم مردم را جمع میکند، اجتماع درست میکند، از این‌جا و آن‌جا دعوت میکند، مجلّه درست میکند و از این قبیل کارها. این، تعبیر اوّل از تهاجم فرهنگی و بیانِ کیفیّتِ موضعِ نمازِ جمعه در مقابل این تعبیر از تهاجم فرهنگی.1373/06/21
لینک ثابت
کار فرهنگی

ما گفتیم: «پنجاه درصد کار بنیاد شهید را برای جنبه‌ی فرهنگی بگذارید.» اگر فرض کنیم که جسم و روح، در یک تقسیم، پنجاه پنجاه قرار می‌گیرند، پنجاه درصد تلاش و کار و فعالیت و پول و امکان و وقت در بنیاد شهید، صرف مسائل معنوی و مسائل فرهنگی شود. این جوانان پاکیزه، این جوانان مؤمن، این پسران و دختران خالص و ناب و اینهایی را که از اساس با شهادت رشد کرده‌اند، با نام شهادت بزرگ شده‌اند، قلبشان منور به نور شهادت است؛ که با خودمان نباید مقایسه کنیم. این جوانان، پاک و روشن و منورند. اینها بهترین عناصر این انقلاب هستند و می‌توانند باشند. برای اینها باید کار فرهنگی انجام گیرد. دشمن باید از خانواده‌های شهدا مأیوس شود. من دیده بودم پسر شهید و فرزندان شهیدی را که از لحاظ روحی و معنوی بهترین افراد محیط اجتماعی خودشان بودند و انسان به گرد اینها نمی‌رسید. به بعضی هم برخورد کرده‌ایم، یا دیده و شنیده‌ایم که متأسفانه، چنین نبوده‌اند؛ با این‌که خانواده‌ی شهید بوده‌اند.این چیزی است که فقط با کار فرهنگی تدارک می‌شود1371/06/11
لینک ثابت
کار فرهنگی

احساس میشود که در سینما، در مطبوعات، حتّی در رادیو تلویزیون - که متعلق به دولت است، اما بالاخره عناصر آن‌طوری در آن‌جا حضور دارند - در سالنهای فرهنگی، در جشنواره‌ها و در جابه‌جای مناطق فرهنگی، یک بخش یا یک مهره از آن مجموعه در آن‌جا حاضر است و دارند کار میکنند. اول هم فرهنگی محض حرکت کردند، اما حالا سیاسیش هم کرده‌اند. به دولت انتقاد بکنند، به نظام انتقاد بکنند، روی گذشته‌ی نظام علامت سؤال بگذارند. این کار انجام شده است. این کار، کار بسیار خطرناکی است.
البته خطرناک که میگوییم، نه این‌که بیعلاج یا صعب‌العلاج است؛ نه، بسیار سهل‌العلاج است؛ به شرط این‌که بیمار و همچنین طبیب احساس کنند که بیماری هست. اگر احساس کردند بیماری هست، آن وقت دیگر صعب‌العلاج نیست؛ خیلی سهل‌العلاج است. خطر آن‌جاست که من و شما نفهمیم که چنین چیزی وجود دارد.... دستگاههای تبلیغاتی باید مراقبت کنند و نگذارند؛ بنشینند روی این مسأله فکر کنند؛ سلیقه‌یی هم نیست. این‌طور هم نباشد که دستگاهی پیش خود، یک کار تند ناسنجیده‌ی نامناسب با مجموعه‌ی توطئه بکند.البته دو گونه میشود کار کرد: یکی کار سلبی، دیگری کار ایجابی. کار سلبی، مقابله‌ی با آنها و جلوگیری از توطئه‌ی آنهاست. کار ایجابی، کار فرهنگی صحیح است؛ منبری خوب، منبر خوب، موعظه‌ی مردم و توجیه فکری آنها. این روزنامه‌های ما، این مجلات ما، این گویندگان ما، این آقایان مسؤولان که مرتب در این‌جا و آن‌جا و در مسجدها و پشت تریبونها و این شهر و آن شهر حرف میزنند، حرف اصلیشان این باشد. از انقلاب و برکات انقلاب و قدرت انقلاب و ارزش ارزشهای انقلاب و لزوم پایبندی به این ارزشها به‌جای پریدن به این و آن بگویید.1370/05/23

لینک ثابت
کار فرهنگی

کار شما[مسئولان بنیاد شهید]، بیش از آنچه که عملی و فیزیکی و محسوس باشد، کار فرهنگی است. من یک وقت گفتم، اگر بنیاد شهید، جسم و روح را معادل میداند، باید نصف امکاناتش را در اختیار روح - یعنی کار فرهنگی - بگذارد. البته کار فرهنگی، فقط درس دادن و گفتن نیست. گاهی شما به دست یک نفر قرصی میدهید، یا در دهان کسی لقمه‌یی میگذارید. این کار، فرهنگی است. وقتی که صحبت از کار فرهنگی میشود، ذهنتان فوراً به سمت مجله و روزنامه و امثال اینها نرود.1369/10/23
لینک ثابت
کار فرهنگی

کار فرهنگی را درست لخت کنیم و بفهمیم یعنی چه. کار فرهنگی، آن چیزی نیست که لباس فرهنگی دارد. لباس فرهنگی، یعنی نوشته و کاغذ و قلم و امثال اینها. این، فرهنگ میشود؛ اما کار فرهنگی نیست. کار فرهنگی، یعنی روح فرهنگی در آن باشد، یک حرکت فرهنگی باشد، رشد بدهد و فعل و انفعال را در ذهن و مغز و جان و عواطف انسان به وجود آورد. اگر شما مدرسه درست کردید، ولی این مدرسه در روح کودکی که هدف و آماج کار تبلیغی شماست، اثر مثبت نگذاشت، این کار چیست؟ میتوانید ادعا کنید که کار فرهنگی است؟ نه، این، ضد کار فرهنگی است. میخواهم حساسیت قضیه را توجه بکنید.1369/10/23
لینک ثابت
کار فرهنگی

بلاشک، ما امروز را که نگاه میکنیم، باید مثل راهروی باشیم که وقتی در ساعت پنجم حرکت خودش نگاه میکند، باید از ساعت اول بیشتر رفته باشد؛ ساعت دهم، از ساعت پنجم باید بیشتر رفته باشد. اگر دیدید بیشتر نرفته، پس عیبی در کار است. ما باید روزبه‌روز به آن فرهنگ انقلابی در همه‌ی شؤون - هم در دانشگاهها به‌طور اخص، هم در کل جامعه به‌طور اعم - نزدیکتر شده باشیم. اگر ببینیم این حادثه اتفاق نیفتاده، باید استنتاج بکنیم که کار و تلاش فرهنگی در جامعه‌ی انقلابی ما، به خوبی و کمال و سلامت انجام نگرفته است و نقایصی دارد، که آن نقایص را باید برطرف کنید. مثل همه‌ی مردم دیگری که وقتی نقصی در کارشان باشد، خودنگری و بازنگری میکنند، راههای جدید را جستجو مینمایند، عیوب را میفهمند و علاج میکنند، باید ببینیم مشکل چیست. باید عیوب را پیدا کنیم و آنها را درمان نماییم. باید راه جدیدی پیدا کنیم و اگر میان‌بُر هست، بزنیم. چنانچه سرعت کم است، باید بیشترش کنیم.1369/09/19
لینک ثابت
کار فرهنگی

فراموش نکنید که مسأله‌ی فرهنگی، مسأله‌ی خیلی مهمی است. همه‌ی این کارها یکطرف، فرهنگ هم یکطرف. اگر ما به یک نفر کمکی بکنیم، اما همان‌طور که به او کمک میکنیم، بگوییم: بگیر زهرمارت کن! آیا او با ما دوست میشود یا دشمن؟ ممکن است اول بگوید: آقا خیلی ممنون، نوکرت هم هستم؛ اما در دلش میگوید: مرده‌شوی شکلت را ببرند، خودت زهرمار کن! یک وقت هم هست که میروید میگویید قربانت بروم، من که نتوانستم به تو خدمتی بکنم، شرمنده‌ی تو هستم، چه کار کنم؟ ان‌شاءاللَّه خدا به هر دومان کمک کند. آیا او با شما دوست میشود یا دشمن؟ من نمیگویم شما زبانی کار کنید. نه، باید عملی کار کنید. بنیاد[مستضعفان] باید عملی کار بکند؛ اما کار فرهنگی را این‌طوری تشبیه کنید.
مثلاً فرض کنید اگر در کردستان، آن‌قدری که الان کار عمرانی و کار نظامی شده است، در کنار این کارها، یک ثلث آن، کار فرهنگی کرده بودید، نتیجه‌ی بهتری به دست میآمد. خیلی از شما سپاهی هستید و این حرفها را میدانید. آن کار اقتصادی و مادّی ما، جسمی است که روح و جان آن، کار فرهنگی است. اگر آن را غلط انجام دادیم، مثل این است که جسمی داریم با روح بد. اگر انسانی را به وجود آوردیم و بزرگ کردیم، منتها با روح و مغز شیطانی، چه فایده‌یی دارد؟ البته جانبازان خودشان خیلی خوبند. آنها کسانی هستند که زودتر از ما به میدان جنگ رفتند - یکیش خود شما - و خودشان را و جسم و سلامتشان را در راه اسلام دادند. این است که بهتر از ما هستند - در این‌که شکی نیست - اما نباید از این غافل بود که در بین اینها کسانی هستند که بتدریج ساقط میشوند. میدانید هر کسی که شارژ نشود، بتدریج خالی میگردد.1369/07/24

لینک ثابت
کار فرهنگی

نبرد فرهنگی را با مقابله‌ی به‌مثل میشود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب داد. تفنگ او، قلم است. این را میگوییم، تا مسؤولان فرهنگ کشور و کارگزاران امور فرهنگی در هر سطحی و شما فرهنگیان عزیز - اعم از معلم و دانشجو و روحانی و طلبه و مدرّستان، تا دانش‌آموزتان و تا کسانی که در بیرونِ این نظام آموزشی کشور مشغول کارند - احساس کنید که امروز، سربازِ این قضیه شمایید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد و چه کاری انجام خواهید داد.
مثل جنگ نظامی، چشمها را باید باز کرد و صحنه را شناخت. در جنگ نظامی هم، هر طرفی که بدون شناسایی و دیده‌بانی و بدون دانستن وضعیت دشمن، چشمش را ببندد، سرش را پایین بیندازد و جلو برود، شکست خواهد خورد. در جنگ فرهنگی هم، همین‌طور است. اگر ندانید که دشمن کار میکند، یا از آن‌که میداند، فرمان نبرید، از فرمانده‌ی فرهنگی دستور نگیرید، یا او از نیروی شما استفاده نکند و مانور و سازماندهی را درست انجام ندهد، پشت سرش شکست است.رادیو، تلویزیون، مدارس، وزارت ارشاد، روزنامه‌ها، مجلات و کلاً مجموعه‌ی بنای فرهنگی کشور، مسؤولیت دارند. شما معلمان، مشخص است که سنگرتان کجاست. مسؤولیتتان هم، مسؤولیت بسیار بزرگی است.1369/02/12

لینک ثابت
کار فرهنگی

جهاد، عبارت از جهاد نظامی، جهاد سیاسی و جهاد فرهنگی است. این هر سه، جهاد است. هیچ‌کدام را شما مغفولٌ‌عنه نگذارید.... کار سیاسی، باید پشتوانه‌ی جهاد نظامی داشته باشد و هر دوی اینها، بدون کار فرهنگی بیثمر خواهد بود. کار فرهنگی، مردم را با شما نگه خواهد داشت. اکثرتان یا جمع کثیری از شما، بحمداللَّه عالم، فاضل، درس‌خوانده، زحمت‌کشیده و واردِ به مفاهیم اسلامی و قرآنی هستید. کار فرهنگی را ان‌شاءاللَّه دنبال کنید.1369/01/22
لینک ثابت
کار فرهنگی

واقعاً مسائل فرهنگى کشور، امروز زمین‌افتاده است. همه خودشان را فرهنگى میدانند؛ همه نسبت به مسائل فرهنگى اظهار شوق و علاقه میکنند و آن را در بیاناتشان و اظهاراتشان مهم نشان میدهند؛ امّا حقیقتاً کار فرهنگى در کشور، متناسب با پیشرفت انقلاب و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست. ما امروز خیلى کارهاى فرهنگى باید میکرده باشیم که نکردیم؛ خیلى برنامه‌ها باید میریخته باشیم که نریختیم و حقیقتاً دستمان خالى است از خیلى از کارها؛ چه در داخل و چه در خارج کشور. لذاست که مسائل فرهنگى حقیقتاً درخورِ این است که به آن با سعه‌ی صدر و با اهتمام و دلسوزى عمیق و همراه با خبرگى و کارشناسى رسیدگى بشود. همه‌ی کارها را خبره‌ها انجام میدهند؛ چرا کار فرهنگى را خبره‌ها نباید انجام بدهند و هر کسى وارد میدان کار فرهنگى بشود و یک چیزى بگوید، یک نظرى بدهد، یک اقدامى بکند، ولو خبره‌وار نباشد؟ متأسّفانه خیلى از کسانى که میتوانند کار فرهنگى بکنند، مشغول به کارهاى اجرائی‌اند یا مشغول به کار سیاسی‌اند؛ یا حتّى اگر با نام فرهنگى هم حضور دارند و وجود دارند، باطنِ کار، کار سیاسى است.یکى دو سال قبل از این، یکى از این مجموعه‌هایى که در کشور با نیّات خوبى تشکیل میشود، آمدند پیش من براى یک کارى، یک چیزى از ما میخواستند .... من آن‌وقت در آن حیطه‌ی کارى که داشتند، به آنها این‌جورى گفتم که توصیه میکنم شما به کار سیاسى نپردازید. خب، کار سیاسى الان این همه متصدّى و مباشر دارد ‌- وارد و ناوارد ‌- و همه هم ‌الحمدلله‌ چون کار آسانى است، وارد میشوند و بعد از یکى دو روز و چند صباحى میشوند سیاسى. این خیلى طرف‌دار و مشترى و مرتکب و مقترف دارد؛ شما بروید به کار فرهنگى بپردازید. نه اینکه در رشد سیاسىِ ذهن مردم تلاش نکنید؛ نه، این هم وظیفه‌ی همه است؛ خود این هم یک کار فرهنگى است که انسان کارى کند که مردم رشد سیاسى پیدا کنند، قدرت تحلیل پیدا کنند، بینش درست پیدا کنند، یا بینش پیدا کنند ‌- وقتى کسى بینش سیاسى پیدا کرد، درست و نادرست آن را خودش بعداً تعیین خواهد کرد ‌- باید قدرتِ دیدِ حقایق سیاسى در مردم به وجود بیاید؛ مردم در برخورد با جریانها و حوادث سیاسى گیج نباشند. اینکه مردم قدرت تحلیل داشته باشند، مملکت را و انقلاب را بیمه میکند، تضمین میکند، هر حادثه‌اى یک جا به وجود آمد، بتوانند دُوروبَر حادثه را یک خُرده که نگاه کردند، بفهمند قضیّه چیست؛ این خیلى مهم است واقعاً؛ ما این را الان متأسّفانه نداریم، کم داریم. هرچه خود انقلاب و سنگلاخهاى انقلاب، مردم را به پیچوتاب انداخته و پیش برده، خب به جاى خود؛ ما و مجموعه‌هاى ما کمتر تلاش کرده‌اند. چرا، اوایل انقلاب بود، تا چند سالى کارهایى در این مورد میشد که مردم را از لحاظ بینش سیاسى جلو ببرند ‌- بعضى از مجموعه‌ها ‌- [امّا] حالا نیست؛ خود این یک کار فرهنگى است. امّا من توصیه‌ام به آن مجموعه این بود که شما در کارهاى باندى و اجرائىِ سیاسى وارد نشوید و به کار فرهنگى بپردازید که متأسّفانه غریب است. حالا هم من به آقایان عرض میکنم که واقعاً کار فرهنگى مهم است؛ شما بیش از کار سیاسى، کار فرهنگى برایتان باید اهمّیّت داشته باشد.1368/10/12
لینک ثابت
کار فرهنگی

معتقد بوده‌ام و همچنان هستم که این شورای عالی [انقلاب فرهنگی] میتواند کاراییهای زیادی برای پیشبرد فرهنگ کشور داشته باشد و به وزارتخانه‌هایی که متصدی و مباشر اجرایی کار فرهنگی هستند، کمک بزرگی بکند.1368/09/21
لینک ثابت
کار فرهنگی

در کار فرهنگی نباید مسأله‌ی پول و بودجه، یک مشکل عمده به حساب آید. به این معنا که مشکلات و نقایص فرهنگی را در ردیف نیازهای بودجه‌یی و در آخرهای لیست قرار ندهیم؛ بلکه در اولهای لیست - اگر نگوییم در ردیف اول - قرار بدهیم. اگر درست فکر بکنیم، این به صرفه‌ی اقتصادی مملکت هم است. یعنی از این‌که بودجه و امکانات بیشتر را به کارهای فرهنگی - بخصوص فرهنگ آموزشی - متوجه کنیم، کشور زیان نخواهد کرد؛ زیرا که خود این، برای آینده‌ی کشور تولید امکانات میکند.1368/09/21
لینک ثابت
کار فرهنگی

برای یک کشور، نیروی انسانی همه چیز است. ما اگر نیروی انسانی نداشته باشیم، هیچ چیزی نداریم. چند سال قبل از این، روی بعضی از کشورهایی که سالها پیش از ما انقلاب کردند و توفیقهایی هم در عرصه‌های اقتصادی و صنعتی و فنی و امثال اینها به دست آوردند، مطالعه‌یی میکردم. دیدم اینها در اوایل انقلاب، بیشترین تکیه و برنامه‌ریزی را روی تربیت نیروی انسانی گذاشته‌اند؛ به طوری که بعضی از این کشورها، همین الان نیروی انسانی کارآمد و ماهر صادر میکنند. یعنی نه این‌که کشور خودشان از وجود چنین نیروی انسانییی سرریز شده و بینیاز گردیده است؛ نه، کشور آنها از جهات دیگر آماده‌ی قبول این همه متخصص نیست و وضع اقتصادیشان طوری نیست که بتواند این همه متخصص را مصرف کند؛ این است که به کشورها صادر میکنند. همین نیروی انسانی است که آنها را علی‌رغم نداشتن درآمدهای کلانی مثل نفت و مانند آن - که بحمداللَّه ما از آن برخوردار هستیم - به سطوح خوب رسانده است.
این قسمت را از این جهت مطرح کردم که اگر ما امروز بودجه‌ی ارزی و یا ریالی را به کار فرهنگی متوجه میکنیم، باید توجه نماییم که اگرچه ممکن است در کوتاه مدت، این بودجه به درد کارهای اقتصادی و گردش امور اقتصادی کشور ما نخورد، اما در اندکی بعد از کوتاه مدت - نه این‌که در بلند مدت زیاد - عایدیش فوراً به خود ما برمیگردد؛ مثل همین مسأله‌ی انتشارات و کاغذ، که ما باید بتوانیم کتاب و نشریه‌ی علمی و امثال اینها را در اختیار داشته باشیم. باید کاغذ را در اختیار دستگاههای فرهنگی گذاشت تا بتوانند این کار مهم را انجام بدهند. این، یک مسأله است که در نگرش به عرصه‌ی فرهنگی کشور، ما باید به تربیت نیروی انسانی توجه کنیم.1368/09/21

لینک ثابت
کار فرهنگی

مسؤولان مربوط در بنیاد شهید هم، باید در کارهای فرهنگی و فکری و خدمات معنوی، روی این خانواده‌ها [ی شهدا] سرمایه‌گذاری بیشتری بکنند. البته، خدمات مادّی به خانواده‌های عزیز شهدا لازم است؛ اما خدمات معنوی و فکری لازمتر است. اگر ما خدمات مادّی را جدای از خدمات معنوی و فکری، در اختیار این عزیزان قرار بدهیم، در حقیقت کار عبثی انجام داده‌ایم. لذا باید روی مسایل معنوی و فکری، برنامه‌ریزی و کار و سرمایه‌گذاری معقول و خوب و عمیق و کارشناسی بشود؛ آن‌هم به‌دست صمیمیترین و دلسوزترین و کارآمدترین افراد. هرچه این سرمایه‌گذاری بهتر و بیشتر باشد، ضرری در آن نخواهد بود و هر چه هست، منفعت خواهد بود.
اگر فایده‌ی کار ذهنی کم باشد، باید در کیفیت برنامه‌ریزی خودمان تردید کنیم. اثر کار فرهنگی، صددرصد است و هیچ کار فرهنگىِ درست، بدون اثر نیست. راز کار فرهنگی را تبلیغاتچیهای جهانی میدانند. اگر این‌همه پول خرج میکنند و رادیو و خبرگزاری راه میاندازند، به این دلیل است که آثار و نتایج کار فرهنگی را میدانند. تأثیر هیچ سرمایه‌گذارییی مثل کار فرهنگی قطعی و نتیجه‌اش صددرصد نیست. اگر کار فرهنگی کم‌تأثیر باشد، بدانیم که ارکانش ناقص است و به میزان لازم انجام نگرفته است. باید عیب آن را یافت و اصلاح کرد.1368/05/25

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی