سینما / سینماگران/تلویزیون / فیلم/ فیلمسازی
ضرورت رعایت خطوط قرمز اخلاقی در فیلم ها
واقعاً خط قرمزهائى هست که باید رعایت شود. یک جاهائى عبور از برخى از خطوط قرمز اخلاقى - منظورم خطوط قرمز سیاسى هم خیلى نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست - در بعضى از فیلمها و سریالها لزومى ندارد. انسان نگاه میکند، مىبیند این سریالِ خوشساخت و خوشمضمون اگر این زائده را نداشته باشد، هیچ زیانى به این سریال نمیرساند؛ از این قبیل هم ما داریم. بعضى از ارتباطات عشقى دختر و پسر که توى فیلمها منعکس میشود، بد است، بدآموز است. این فرق میکند با آن چیزى که فرض کنید در سریال «اغماء» وجود داشت؛ کسى اول یک توهّم یا تصورى به ذهنش مىآید، آخر سریال میفهمد نه، این اشکال نداشته. بله، این حق با شماست. اما اینکه شما نوع برخورد یک زن و مرد را، یک عشق غلط را - این عشقهاى مثلث و مربع را - توى فیلم بیاورید، این مضر است؛ این را کاریش نمیشود کرد. کارى کنیم که اینها توى فیلمها نیاید. حالا این یک اشکال.1389/04/12
لینک ثابت
انتقاد یعنی نمایش مبارزه خیر و شر برای معلوم شدن نقطه مردود
فرض کنید فیلمى هست که ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چیز خوبى است دیگر - اما در واقع انتقاد نیست؛ نق زدن است. یک فرق اساسى وجود دارد بین انتقاد کردن و نق زدن. انتقاد کردن این است که شما یک نقطهى منفى را پیدا کنید، با تکیهى بر نقطهى مثبتى که در این اثر نمایشى شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطهى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید. جانمایهى یک اثر نمایشى طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است. شما در این سرگذشت، یک قهرمان دارید، یک هدف دارید. این قهرمان دنبال یک هدفى است، با یک موانعى مبارزه میکند. شما چالش جدى و واقعى و عینىاى را تصویر میکنید. مقصود این قهرمان این است که به آن هدف برسد و با این موانع مبارزه کند. این موانع، زشتىهایند. بالاخره در این داستان، این هنرمندى که این فیلمنامه را مینویسد یا این کارگردانى که کارگردانى میکند، میخواهند چه بکنند؟ میخواهند خروجى و محصول این مبارزه چه باشد؟ این خیلى مهم است. اگر محصول این مبارزه باید این باشد که در چالش خیر و شر، خیر بر شر فائق و غالب بیاید، پس بایستى شما حرکت خیر را، جریان خیر را توى این نمایش نشان بدهید. بله، حرکت شر را هم - ایرادى ندارد - نشان بدهید، اما معلوم بشود یک حرکت خیر وجود دارد که کاراکتر قهرمان دنبال آن است، براى آن مبارزه میکند، براى آن جانفشانى میکند؛ حتّى گاهى جانش را بر سر آن میگذارد، براى اینکه به آن هدف برسد. یعنى درست است که شما عیب و زشتى را نشان دادید، اما یک چیز بزرگترى را نشان دادید و آن، جهاد براى مبارزهى با این زشتى است؛ این میشود انتقاد. من به عنوان یک روحانى و به عنوان یک مسئول در نظام جمهورى اسلامى، به شما عرض میکنم: اینجور انتقادى هیچ اشکال ندارد، بلکه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش میبرد و حرکت میدهد؛ این خوب است. اما یک وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یک نقطهى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن. مگر نقاط منفى و نقاط ضعف از یک جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بکلى ریشهکن میشود؟ شما این را برداشتید، یک چیز دیگر هست. این که جهتى نشد براى یک هنرمند، این که هدفى نشد، این که امتیازى نیست، افتخارى نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاهنمائى کند، یأس بپراکند. شما وقتى زشتى را نشان میدهید، اما آن عامل خیرى را که بناست بر زشتى غلبه پیدا کند یا با آن مبارزه کند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراکنده میشود و نومیدى به وجود مىآید؛ فیلم شما را که طرف نگاه میکند، میگوید: خوب، چه فایده؟ با آن تأثیر عظیمى که فیلم دارد، اثر نمایشى دارد.
من میگویم شما انتقاد کنید، منتها انتقاد به معناى واقعى کلمه؛ یعنى مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود که اگر این نقطهى زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزهاى براى رفع آن وجود دارد، جریانى براى نابودى آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد که در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزهاى براى مبارزهى با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأسآور میشود؛ فضا را تاریک نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست.1389/04/12
لینک ثابت
ساخت فیلم های پرخباثت چون 300 و بدون دخترم هرگز؛ دشمنی استکبار با حرکت ملت
همان کسانى که در عرصهى فرهنگى شبکه درست میکنند - که شماها بیشتر از من دیدهاید و مطلعید که به قصد نابود کردن بناى خانواده و شکستن حریم عفاف و حجابى که میراث هزاران سالهى ایرانى است و کشور ما و ملت ما از دوران قبل از اسلام، از لحاظ مسائل شهوانى و جنسى، یک ملت عفیف و نجیب بوده، شبکه درست میکنند - همینها در زمینههاى سیاسى، فیلم «بدون دخترم هرگز» را، فیلم «300» را میسازند که علیه حیثیت ایرانى است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدمها ادعا میکنند که با ایران دشمنى ندارند، با ملت ایران دشمنى ندارند، اما شب و روز دشمنى میکنند. این مسئله خیلى مهم است؛ این نشان دهندهى این است که ملت ما در یک عرصهى عظیمى مشغول حرکت است و در مقابل خواستههاى استعمارى و استکبارى و جهانخوارانه و غصبآلودِ این قدرتها - که این هدفها در همهى دنیا منتشر است و محسوس است - ایستاده است. ما در حال یک مبارزهى عمومى هستیم. ملت در حال یک مبارزهى عمومى است. خوب، در یک چنین شرائطى، وظیفهى ماست که در زمینهى کار سیاسى، جهت سیاسى، طعم سیاسىِ فیلم بدانیم چه کار داریم میکنیم.1389/04/12
لینک ثابت
عوامل تولید فیلم نقش انقلابی خود را بشناسند و به آن عمل کنند
اگر شما به عنوان یک کارگردان، به عنوان یک هنرپیشه، به عنوان یک فیلمنامهنویس، به عنوان یک عامل مؤثر در پدید آمدن این اثر نمایشى و این اثر دراماتیک جاذب و جالب، به عنوان کسى که در این میدان فعال است - حالا یا فیلمنامهنویس است، یا کارگردان است، یا فیلمبردار است، یا هرچه - نقش ایستادگى و نقش دشمنشناسى را ایفاء کردید، نقش خودتان را شناختید و به آن عمل کردید، خود شما قهرمانِ یک داستان حقیقى هستید؛ خود شما میشوید یک قهرمان؛ همچنان که در یک هنر نمایشى، در یک داستان، یک قهرمان داریم، یک ضد قهرمان داریم؛ این قهرمان به سمت یک هدفى دارد تلاش میکند، مجاهدت میکند، کار میکند؛ شما اگر در جاى خودتان قرار گرفتید، آن نقش خودتان را ایفاء کردید، شما خودتان همان قهرمانید؛ آن وقت اثرى که میسازید، بازىاى که میکنید، باروحتر، گرمتر، گیراتر و جذابتر خواهد شد. این آن چیزى است که ما از جامعهى هنرمند کشورمان، از شما مجموعهاى که بخصوص با صدا و سیما همکار هستید، انتظار داریم.1389/04/12
لینک ثابت
لزوم قدرشناسی از کارهای نمایشی
من قدر کارهاى نمایشى را میدانم. من ارزش این کارها را میدانم. من میدانم پشت سر هر دقیقهاى، بلکه هر ثانیهاى از این فیلم یا سریالى که شما ساختهاید، چقدر فکر، ابتکار، خلاقیت، هنر، تلاش، زحمت و گاه بیخوابىهاى طولانى وجود دارد. البته خیلى از مخاطبانِ این فیلمها نمیدانند؛ یک فیلم مىبینند - یک ساعت یا چند ساعت - یا سریالى به آنها نشان داده میشود، اما پشت سرِ این یک ساعت یا چند ساعت، دنیاى عظیمى از کار انجام میگیرد؛ از پیدا کردن سوژه، تا نوشتن فیلمنامه، تا پیدا کردن کارگردان و سپردن به کارگردان، تا عوامل تولیدى، تا گریم، دکور، لباس، تا فیلمبردارى، تا تدوین - آن مرحلهى آخر - و نمایش. چقدر عامل هنرى در اینجا به کار مىافتد، چقدر دست و پنجهى هنرمند اینجا کار میکند، چقدر ذهن خلاق فعالیت میکند؛ اینها را انسان میداند. واقعاً هم مقتضاى تکلیف ماست که قدرشناسى و تشکر کنیم.1389/04/12
لینک ثابت
میزان بالای تولید آثار نمایشی داخلی نمایانگر وجود ظرفیتهای زیادی در کشور است
ما زمینهى کار خیلى داریم، ظرفیت کار خیلى داریم. سى و سه هزار ساعت اثر نمایشى در طول سال که ایشان آمار دادند، در حالى که در بخش سریال مثلاً شصت و چند درصدش تولید داخل است، در بخش فیلم حدود چهل درصد گفتند تولید داخل است، این خیلى رقم بالائى است؛ این نشاندهندهى وجود ظرفیتهاى عجیبى در کشور است. خیلى از کشورهاى دنیا این ظرفیتها را ندارند، جز تعداد معدودى کشورهاى معروف دنیا. در واقع آنتنهاى کشورهاى مختلف را چند تا کشور معدود اداره میکنند؛ عمدتاً هم آمریکا و هالیوود. ما این همه امکانات داریم، این همه نیروى انسانىِ خوب، این همه امکانات سختافزارى، و بعد امکان عظیم نرمافزارى؛ این تاریخ پرحادثه. بنابراین ما براى کار کردن، خیلى امکان داریم.1389/04/12
لینک ثابت
وجود آثار ممتاز و زیاد؛ نشانه ی عملی بودن توقعات منطقی در باب فیلم سازی
شماها خیلى زحمت کشیدید، واقعاً هم آثار خوبى خروجىِ این زحمات شماست؛ اما بین آنچه انجام گرفته و آنچه با این ظرفیت عظیم میتواند انجام بگیرد، باز هم فاصله زیاد است. بنده توقعم خیلى زیاد است. من توى این زمینهها - نه فقط در مقام مخاطبهى با شما - با خیلى از مسئولین گوناگون دیگر هم که مواجه میشوم، یک پرتوقعىهائى دارم. به نظر خودم این پرتوقعىها منطقى است؛ به هیچ وجه غیر منطقى نیست. همین که شما این همه دارید کار میکنید، نشاندهندهى این است که آنچه ما توقع داریم، تخیل نیست، خیالات نیست؛ عملى است. ما که این امکانات را نداشتیم؛ این همه کار، این همه آثار هنرى، این همه آثار نمایشىِ برجسته و ممتاز، این تعداد هنرپیشهى حقیقتاً باارزش. بعضى از هنرپیشههاى ما انصافاً در ردیف یک قرار دارند؛ همهفنحریف، همه جا بهدردبخور. بعضى از کارگردانىها برجسته و ممتاز است. حالا بنده در این زمینهها صاحبنظر نیستم و نمیتوانم به عنوان یک صاحبنظر اظهار نظر کنم، اما به عنوان یک مستمع که انسان نگاه میکند، اثر هنر را و کار هنرىِ برجسته را میفهمد. بنابراین زیاد میشود کار کرد و شما هم انشاءاللَّه باید تلاش کنید.1389/04/12
لینک ثابت
زبان فیلم های تاریخی همین زبان معمولی خودمان باشد
در زمینهى فیلمهاى تاریخى، یک چیزى که همیشه ذهن من را مشغول میکند و گاهى هم تذکر دادهام، این است که زبان این فیلمها را یک زبان رساتر قرار دهید؛ این خیلى چیز مطلوبى نیست. این فیلمهائى که تاریخى است، مال گذشتهى تاریخ است، آدم مىبیند زبان فیلم - دیالوگها - زبان کتابىِ به اصطلاح باستانى اما غلط است؛ که آدمى که اهل این چیزهاست، نگاه میکند مىبیند مثلاً فیلمنامهنویس خواسته زبانى مثل زبان سعدى یا زبان بیهقى یا زبان آنجورى به کار ببرد، اما نتوانسته؛ یک چیز غلطى از آب درآمده، که هم براى مستمع قابل فهم و دلنشین نیست، هم براى صاحبنظر و مطلع یک چیز بدى است. آدم نگاه میکند مىبیند زبان، زبان غلطى است؛ این چه لزومى دارد؟ میگویند ما میخواهیم با این زبان، فضاى باستانى را منعکس کنیم. نه، هیچ لزومى ندارد؛ فضاى باستانى را جور دیگر هم میشود منعکس کرد. هیچ اشکالى ندارد که شما با همین زبان معمولىِ متعارف خودمان، همین زبانى که در همهى فیلمها وجود دارد - زبان امروز - مثلاً گفتگوى خواجه نظامالملک یا فلان شخصیت تاریخى یا شاه عباس را بیاورید؛ این مطلقاً صدمهاى به فیلم نمیزند، بلکه عکسش اینجور است که صدمه میزند.1389/04/12
لینک ثابت
جهت دهی اسپانسرهای غربی به فیلمهای ایرانی
حالا من با شما جوانها بخصوص، خیلى حرف دارم. این نکتهاى که این خانم هنرمند گفتند، به نظر من خیلى مهم است. یکى از کارها همین است؛ کسانى بیایند طعم نیاز بازارهاى غربى را، مثلًا فرض کنید به تابلو نقاشى، به دست بیاورند، بعد بیایند اینجا، پشتیبانى مالى کنند و نقاش ما را به سمت تأمین آن نیاز سوق بدهند. عین همین قضیه در فیلمسازى هست. فیلمهائى را براى جشنواره نامزد کنند که در جهت خواست آنهاست. عین همین قضیه در کار علمى ماست؛ در مقالهاى است که در آى. اس. آى منتشر مىشود؛ در موضوع تحقیقى است که شما در پژوهشگاه خودتان دنبال مىکنید. به تعبیر متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مىآیند در بخشهاى مختلف، کمکهاى مالى، کمکهاى مادى، اعانهها را مىگذارند براى اینکه در آن جهت کار انجام بگیرد. به این توجه کنید. استقلال علمىِ کشور یکى از لوازمش همین است: استقلالِ حرکت علمى، حرکت هنرى و به طریق اولى، حرکت سیاسى. بعضى از حرکات سیاسى هم از این قبیل است.1388/08/06
لینک ثابت
شما قدرت امنیتى و جاسوسى و تبلیغاتى این سرویسهاى گوناگون امنیتى و تبلیغاتى دنیا را دستکم نگیرید. همه این را احساس میکنند - حالا شاید کسانى که کمتر توى مقولههاى گوناگون تبحر داشتند، کمتر ببینند - هالیوود را شما دست کم نگیرید. قدرتِ اثرگذارى هنرى - همین طور که یکى از خانمها هم گفتند - در غرب و چینش بسیار دقیق حروف تبلیغات در دنیاى غرب را دست کم نگیرید. همهى این نیروى عظیم، به اضافهى ثروت بىپایان، به اضافهى دستگاههاى عظیم سیاسى و تبلیغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هیچ کشور دیگرى در دنیا پیدا نمیکنید که اینجور آماج حملات باشد. و جمهورى اسلامى دارد مقاومت میکند.1388/08/06
لینک ثابت
فیلم های دفاع مقدس؛ پرمشتری ترین فیلم ها
اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعهى ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسى این را خیال کند. تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینههاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینهى فیلم و سینما، چه در زمینهى کتاب، خاطره، داستان. همین چند تا کتابى که در واقع تیراژهایشان بىسابقه است- در کشور ما چنین تیراژهائى وجود نداشته که در ظرف دو سال، صد بار کتابى چاپ بشود. اینکه به من گزارش دادند، کتابى است در باب دفاع مقدس، همین کتاب «خاکهاى نرم کوشک» یا کتاب «دا» که در کمتر از دو سال، شنیدم بیش از هفتاد بار به چاپ رسیده! ما هیچگونه کتابى از کتابهاى گوناگون را با این تیراژها نداریم- مخصوص کتابهاى مربوط به دفاع مقدس است. در زمینهى فیلم هم همینجور است؛ پرفروشترین فیلمها و پرجاذبهترین و پرمشترىترین فیلمها، فیلمهائى است که مربوط به دفاع مقدس است. از فیلم «آژانس شیشهاى» و «لیلى با من است»، تا این فیلم اخیرِ اخراجىهاى آقاى دهنمکى، اینها بیشترین مشترىها، بیشترین فروشها را داشته که در بارهى دفاع مقدس است. اینجور نیست که مشترى نداشته باشد، طالب نداشته باشد. البته بعضى از کارها هست، مشترى پیدا نمىکند؛ این اشکال در مضمون و محتوا نیست، اشکال در ساخت است، در قالب است، در کیفیت است، در مایههاى کمِ هنرى است که به خرج داده مىشود و در یک اثر به کار مىرود و طبعاً طالب پیدا نمىکند. بنابراین در این زمینه هرچه بتوان کار کرد، هرچه بتوان سرمایهگذارى مالى و مدیریتى و وقتى و اینها کرد، جا دارد؛ و سفارش ما این است. دوستان هنرمند هم با شوق و امید، این کار را دنبال کنند. البته این کار افراد پابهرکاب و آماده و مسئولیتشناس لازم دارد؛ یعنى کسانى که حقیقتاً احساس مسئولیت کنند و حالت تنبلى و خوابآلودگى و اینها در انسان نباشد. یک چنین عناصرى مىتوانند خوب در این عرصه و در این میدان نقش ایفاء کنند.1388/06/24
لینک ثابت
روایت هنرى دفاع مقدس، مجاهدت است
آنچه که در دوران آن هشت سال از بروز خصلتهاى والا و پسندیدهى انسانى، از شجاعت، از ایثار، از اخلاص، از صدق و صفا، از بروز تدبیرهائى که از یک جوان چنین
تدابیرى انتظار نمىرفت- این برجستگىهائى که در دورهى هشت سال دفاع مقدس به وجود آمد- اتفاق افتاد، با هزینههاى زیادى هم همراه بود. چقدر جان عزیز فدا شد، چقدر ثروت مال و ثروت وقت مصرف شد. شما امروز آنها را در واقع با کار هنرى خودتان بازآفرینى مىکنید. همان تأثیراتى را که آن حادثه مىتوانست در یک نسل، در یک جامعه باقى بگذارد، شما با این نوشتهى خودتان، با این فیلم خودتان، با این کار هنرى خودتان که بازآفرینى آن حادثه است، در مخاطب خودتان ایجاد مىکنید. این خیلى کار بزرگى است، خیلى کار مهمى است؛ شما براى آن تابلوى پرشکوه و پر از ریزهکارى و ظرافت و زیبائى آئینه مىشوید. خود این کار فرهنگى و کار هنرى شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است؛ زیرا سعى بر این بوده که آن مفاهیم والا به دست فراموشى سپرده بشود؛ براى این تلاش شده، کار شده. آن عزتى، اعتماد به نفسى، احساس اقتدارى که از ناحیهى معنویت رزمندگان ما و جامعهى اسلامى ما احساس شد و توانست آن حادثهى عجیب و شگفتانگیز- یعنى پیروزى در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن- را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، براى ملت ما، براى کشور ما، یکى از بزرگترین نیازهاست. اینها را بایستى نگه داریم و در مقابلهى با تلاشى که مىشود براى به فراموشى سپردن آنها، مقاومت کنیم. کار شما روایت دفاع مقدس و همین مجاهدت بزرگ است.1388/06/24
لینک ثابت
ممانعت جشنواره های بین المللی از حضور فیلم های ارزشی
یکى از نقصهاى کار ما هم البته این است که ما آثارمان امکان انعکاس بینالمللى، کمتر پیدا کرد. البته دلائلى دارد؛ این جشنوارههاى بینالمللى، کارهائى را که حقیقتاً راوى خوب و درستى از دفاع مقدس یا از انقلاب یا از ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى باشد، مطلقاً به خود راه نمیدهند و دوست ندارند؛ مگر وقتى مجبور باشند یک چیزى را در مجموعهى کار خودشان راه بدهند. سیاست جشنوارههاى بینالمللى، سیاست برخلاف و برعکس این است؛ اما بالاخره مستمع به این جشنوارهها اختصاص ندارد و میتوان مستمعینى، طالبانى، خوانندگانى براى کتابها، بینندگانى براى فیلمهاى دفاع مقدس پیدا کرد؛ در صورتى که براى کار و اثر ترجمهى درست و خوبى انجام بگیرد که به نظر من یکى از عرصههاى کار این است.1388/06/24
لینک ثابت
جذب ناخودآگاه فرهنگ توسط مخاطب نتیجه استفاده از هنر خوب است
دیگران با این کارهاى هنرمندانهاى که بعضاً دارند، دارند یک باطلهائى را تبلیغ مىکنند؛ شگفت اینکه ما هم همان حرفها را قبول مىکنیم! همین سریال کرهاى که دارد پخش مىشود و همه دارند آن را مىبینند، یک تاریخسازى و افسانهى باطل است؛ آدم اگر بخواهد توى شاهنامه بگردد و اینجور داستانى را پیدا کند، ده پانزده تا از این داستانها مىشود پیدا کرد. منتها طرف هنر به کار برده؛ وقتى کسى هنرمندانه کار مىکند، پاداشش همین است که جنابعالى هم که هیچ علاقهاى به آن تاریخ و به آن فرهنگ ندارید، مىنشینید و با کمال علاقه گوش مىکنید و خواهى نخواهى آن فرهنگ را جذب مىکنید! این خاصیت هنر خوب است.1388/06/14
لینک ثابت
مقابله با هالیوود و شرکتهای بزرگ سینمایی استکباری، وظیفه قطعی علمای دین
شما ببینید تلویزیون، رادیو، وسائل الکترونیکى، اینترنت و دیگر وسائل ارتباطاتى، امروز در دنیا در خدمت چه اهدافى قرار دارد. امروز استکبار به این اکتفا نمىکند که شمشیر نشان بدهد؛ شمشیر هم نشان مىدهد، اما در کنار او به دهها شیوهى دیگر متوسل مىشود براى این که آن فکر غلط، آن راه خطا، آن روش ستمگرانه و طغیانگر را بر ملتها تحمیل کند. امروز طبق اطلاعات قطعى ثابت شده است که مؤسسهى عظیم هالیوود و شرکتهاى بزرگ سینمائى با سیاستهاى استکبارى آمریکا همراهى و همکارى مستمر و باب میل دارند. این مؤسسهى بزرگ فیلمسازى و سینمائى که دهها کمپانى بزرگ فیلمساز از هنرمند و از کارگردان و از بازیگر و از نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و سرمایهگذار در آن گرد هم جمع شدند، در خدمت هدفى دارند حرکت مىکنند. آن هدف عبارت است از اهداف سیاست استکبارىاى که دولت آمریکا را هم همان سیاستها دارد مىچرخاند. اینها چیز کوچکى نیست. امروز شما براى اینکه اسلام را، دین را، حقیقت را، صراط مستقیم را، هم به مردم نشان بدهید، هم مردم را در این صراط به راه بیندازید، با مشکلات بزرگى روبهرو هستید. باید با زمان، خودمان را تطبیق دهیم. شبههها از قبیل شبهههاى صد سال و دویست سال قبل نیست. شبهههائى که در ذهن جوان شما، دانشجوى شما، حتّى دانشآموز شما القاء مىکنند، شبهههائى از جنس روز است. در مقابل این کى مىخواهد بایستد؟ غیر از علماى دین، غیر از مرزداران عقیده چه کسى باید در مقابل این تیرهاى مسموم و زهرآگین بایستد و قرار بگیرد؟1388/02/23
لینک ثابت
مقابله با هالیوود و شرکتهای بزرگ سینمایی استکباری؛ وظیفه قطعی علمای دین
شما ببینید تلویزیون، رادیو، وسائل الکترونیکى، اینترنت و دیگر وسائل ارتباطاتى، امروز در دنیا در خدمت چه اهدافى قرار دارد. امروز استکبار به این اکتفا نمىکند که شمشیر نشان بدهد؛ شمشیر هم نشان مىدهد، اما در کنار او به دهها شیوهى دیگر متوسل مىشود براى این که آن فکر غلط، آن راه خطا، آن روش ستمگرانه و طغیانگر را بر ملتها تحمیل کند. امروز طبق اطلاعات قطعى ثابت شده است که مؤسسهى عظیم هالیوود و شرکتهاى بزرگ سینمائى با سیاستهاى استکبارى آمریکا همراهى و همکارى مستمر و باب میل دارند. این مؤسسهى بزرگ فیلمسازى و سینمائى که دهها کمپانى بزرگ فیلمساز از هنرمند و از کارگردان و از بازیگر و از نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و سرمایهگذار در آن گرد هم جمع شدند، در خدمت هدفى دارند حرکت مىکنند. آن هدف عبارت است از اهداف سیاست استکبارىاى که دولت آمریکا را هم همان سیاستها دارد مىچرخاند. اینها چیز کوچکى نیست. امروز شما براى اینکه اسلام را، دین را، حقیقت را، صراط مستقیم را، هم به مردم نشان بدهید، هم مردم را در این صراط به راه بیندازید، با مشکلات بزرگى روبهرو هستید. باید با زمان، خودمان را تطبیق دهیم. شبههها از قبیل شبهههاى صد سال و دویست سال قبل نیست. شبهههائى که در ذهن جوان شما، دانشجوى شما، حتّى دانشآموز شما القاء مىکنند، شبهههائى از جنس روز است. در مقابل این کى مىخواهد بایستد؟ غیر از علماى دین، غیر از مرزداران عقیده چه کسى باید در مقابل این تیرهاى مسموم و زهرآگین بایستد و قرار بگیرد؟1388/02/23
لینک ثابت