اقتصاد بدون نفت / اقتصاد منهای نفت
خود این تحریمها را ما فرصت میدانیم. اینجور نباشد که بعضیها تعجّب کنند که چطور تحریم فرصت است؛ چطور تحریم - چیز به این بدی - فرصت است؟ این تحریم موجب شد ما به خودمان برگردیم؛ این تحریم موجب شد ما به نیروی داخلی خودمان بیندیشیم، دنبال ظرفیّتهای داخلی باشیم؛ اینکه همه چیز را از بیرون وارد کنیم با پول نفت، برای یک کشوری مثل کشور ما بدترین بلیّه و بزرگترین مشکل است که متأسّفانه از قبل از انقلاب این مشکل گریبانگیر کشور ما شده و هنوز هم تا حدود زیادی ادامه دارد که بایستی این را قطع کنیم.۱۳۹۴/۰۴/۰۲
لینک ثابت
در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه ... به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا.... این یک نگاه.نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. ...شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسّفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر اینجور نیست....خارجیها و رؤسای قدرتهای مستکبر میخواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند.۱۳۹۴/۰۱/۰۱
لینک ثابت
اگر در هر کاری بدون هدفگذاری مسئولان دولتی حرکت کنند و پیش بروند، کار به روزمرّهگی خواهد رسید؛ به نتیجه نمیرسد. هدفگذاریِ مشخّص و ثابتی باید وجود داشته باشد که بهسمت آن هدف، همهی دستگاهها را و همهی امکانات را بسیج کنند. به نظر بنده آن چیزی که .... بعد از این باید بهعنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایهگذاری بر روی تولید داخلی. همهی تلاشها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج بشود. از همهی مسئولانی که در زمینههای اقتصادی فعّالیّت دارند و از همهی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئلهی تقویت تولید داخلی کمک کنند...یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خامفروشی است.... ما باید کاری کنیم که خامفروشی بتدریج کاهش پیدا کند، تا اینکه بکلّی از بین برود؛ باید ارزش افزوده ایجاد کرد.۱۳۹۴/۰۱/۰۱
لینک ثابت
فرض بفرمایید ما از تحریم صدمه دیدیم و آسیبهایی از تحریم به اقتصاد ما، به مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ این آسیبها ناشی از چیست؟ انسان اگرچنانچه درست موشکافی کند، میبیند این آسیبها بیشتر ناشی از وابستگی ما به نفت است مثلاً؛ یا بیشتر ناشی از عدم حضور مردم در متن میدان اقتصادی است، [یعنی] دولتی کردن اقتصاد؛ بیشتر ناشی از اینها است. اگر ما نگاه کنیم و عامل اصلی را بشناسیم و آن عامل اصلی را بهنحوی علاج کنیم، تحریم یا بیاثر خواهد شد یا کماثر خواهد شد. اینکه دشمن میتواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار میدهد، بهخاطر این است که ما نفت را در زندگی خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کردهایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد میکند، دستگاههای گوناگون دولتی مورد تحریم قرار میگیرند، بهخاطر این است که این دستگاهها متعلّق به دولتند. ما میتوانستیم در عرصهی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همینطور اصرار کردیم بر اینکه همهچیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجهاش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.۱۳۹۳/۱۲/۲۱
لینک ثابت
اقتصاد ما نفتی [است]؛ یعنی چه؟ یعنی ما نفت را که سرمایهی ماندگار ما است و امکان ارزش افزودهی چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود. اقتصاد نفتی اینجوری است. خب، نفت را میشود تبدیل کرد به فرآورده. بنده احتمال میدهم - بعضی از دقّتهای علمی هم همین را تأیید میکند - شاید؛ این نفتی که ما آن را تبدیل میکنیم به بنزین و گازوئیل و نفت سفید و مثلاً مصرف اینجوری میکنیم، با تولید فراوردههایی که تا امروز، بشر آن فراوردهها را تولید نکرده است، تا صدبرابرِ این بشود ارزش افزوده برای نفت بهوجود آورد؛ ما از اینها غافلیم؛ نفت خام را از درون چاهها بکشیم بیرون و این ذخیره را - این ذخیره که دوباره در زیر زمین تولید نمیشود؛ جزو چیزهای پایانپذیر است؛ اینها تبدیلپذیر نیست که بگوییم تمام [آن را] میکِشیم، جای آن میآید؛ نه، وقتی کشیدیم، تمام میشود؛ نفت اینجور است، گاز اینجور است - بفروشیم، پول آن را صرف کنیم در مصارف جاری کشور؛ از این بدتر واقعاً چیزی نمیشود؛ این جزو میراثهای شوم رژیم طاغوت و رژیم گذشته است. یک راه پول درآوردنِ آسانی هم هست و بعضی از مسئولین در طول زمانهای مختلف هم ترجیح دادند که از این پولِ آسان استفاده کنند.۱۳۹۳/۱۱/۲۹
لینک ثابت
یک مسئلهی اساسی در مورد اقتصاد کشور این است که باید اتّکاء بودجهی کشور به نفت قطع بشود؛ باید به اینجا برسیم. البتّه این حرفهایی که من امروز به شما عرض میکنم و مکرّر گفتهایم، در مقام حرف آسان است، در مقام عمل کارهای مشکلی است. خود من دستم سالها در اجرا بوده است؛ بنده میدانم اجرا کار سختی است امّا معتقدم این کار سخت را میتوان انجام داد. اجرا کردن سختتر از حرف زدن است؛ امّا همین کار سخت را با همّت، با اعتماد به این مردم، با اعتماد به این جوانها، با اعتماد به سرمایههای داخلی کشور، با اعتماد به خدای متعال که وعدهی نصرت داده است، میشود انجام داد. یکی از کارها - که مهمترین کار همین است - [این است که] باید تکیهی بودجه به تولید داخلی باشد، یعنی به درآمدی که مردم تولید میکنند و مالیات میدهند.۱۳۹۳/۱۱/۲۹
لینک ثابت
ما امروز از ضعفا مالیات میگیریم - از کارمند مالیات میگیریم، از کارگر مالیات میگیریم، از کاسب جزء مالیات میگیریم - امّا از فلان کلانْسرمایهدار، فلان درآمددارِ بیحسابوکتاب مالیات نمیگیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ اینها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است. آن که از دادن مالیات به دولت خودداری میکند و مالیاتی که باید به دولت بدهد .... نمیدهد، در حقیقت کشور را وابسته میکند به پول مفت نفت، و وقتی کشور به پول نفت وابسته شد، همین مشکلات پیش میآید: یک روز تحریم میشود؛ یک روز نفت ارزان میشود؛ یک روز شاخوشانه میکشند؛ کشور به این وضع دچار میشود.۱۳۹۳/۱۱/۲۹
لینک ثابت
ازجملهى خصوصیّات مهمّ رژیم طاغوت....[این بود که ]در رسانهها ذائقهى مردم را به واردات عادت دادند که این عادت متأسّفانه تا امروز باقى است. عادات طولانىمدّتى که براى مردم بهوجود مىآید، بهآسانى از بین نمیرود. اینها به جاى کشاندن کشور به سمت احیاى تولیدات داخلى و منابع حقیقى یک ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقهى مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت. ملّت را تحقیر کردند، توانایىهاى ملّت را دستِکم گرفتند، به زبان آوردند.۱۳۹۳/۱۰/۱۷
لینک ثابت
بارها ما گفتهایم کارى کنید که وابستگى مالى کشور به نفت کم و کم و کمتر بشود؛ خب، شما ملاحظه میکنید در ظرف مدّت کوتاهى قیمت نفت را به نصف میرسانند. وقتى ما وابسته به نفت باشیم، مشکل براى ما درست میشود؛ این فکر را باید کرد. ازجملهى بزرگترین مسئولیّتهاى مسئولین کشور همین است که کارى کنند اگر دشمن دلش نخواست تحریم را بردارد، به رونق کشور و پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربهاى وارد نشود؛ راه آن چیست. راه آن این است که مراجعه کنیم به درون کشور، به درون ملّت، از نیروهاى درونى کشور استفاده کنیم و راههایى وجود دارد؛ آدمهاى صاحبنظر، آدمهاى کارشناس و بااخلاص، گواهى میدهند که راههایى وجود دارد که انسان بتواند به خودش متّکى باشد. این وظیفهى مسئولین کشور و مسئولین دولتى است، چشم ندوزند به دست بیگانه؛ بیگانه یکوقت مایل است فشار وارد بیاورد، شما هرچه عقبنشینى کنید، مىآیند جلو؛ هرچه شما یک قدم عقب بروید، آنها یک قدم مىآیند جلو؛ دستگاه استکبار، دستگاه ترحّم و انصاف و انسانیّت و ملاحظه که نیست؛ هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند. فکر اساسى بکنید. دولتىها هم بدانند که آنچه میتواند آنها را بر انجام وظیفهى خودشان قادر کند تکیه بر نیروى داخلى است؛ تکیه بر نیروى مردم است.۱۳۹۳/۱۰/۱۷
لینک ثابت
حرف بسیار درستى را آقاى ستّارى عزیزمان[رئیس بنیاد نخبگان] .... گفت: در کشورى و اقتصادى که متّکى به منابع زیرزمینى است و ثروت باد آورده در آن کشور حاکم است، نخبه، نه شناسایى میشود، نه جذب میشود، نه اصلاً احتیاج به نخبه احساس میشود. وقتى قرار شد که ما این ثروت ذخیرهى تاریخى خودمان را از زیرِ زمین بکشیم بیرون، مدام خامفروشى کنیم، به حالت «بچّهپولدارىِ ملّى» - اینجورى بگوییم؛ مثل بچّهپولدارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند - کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایى میشود، نه به نخبه احساس احتیاج میشود، نه نخبه میتواند نقش ایفا کند. نتیجه هم همین میشود که سرنوشت کشور مىافتد دست آن کسانى که سیاستگذاران کلانِ دنیاى نفت و منابع زیرزمینىاند. امروز اینجور است: سیاست آنها این است که یک روز قیمت نفت تنزّل پیدا کند؛ ناگهان شما مىبینید ۲۰ دلار قیمت نفت تنزّل پیدا کرد؛ تا دیروز مثلاً ۱۰۵ دلار میفروختند، حالا باید ۸۵ دلار بفروشند؛ اینها سیاستهاى جهانى است. کشورى که اقتصاد خودش را بسپرد دست سیاستگذاران و طرّاحان و برنامهریزانِ خارج از محدودهى مصالح او، حال آیندهى آن کشور معلوم است. کشور باید با نیروى درونى اداره بشود؛ به تعبیر درست ایشان، با ذخایر روى زمین یعنى استعدادهاى درونى ما، نیروى انسانى ما، هوش جوانان ما، با اینها باید اداره بشود؛ اگر این شد، هیچ قدرتى در دنیا قادر نخواهد بود که سرنوشت اقتصادى کشور را یا هر آنچه به اقتصاد کشور ارتباط پیدا میکند، در دست بگیرد و ملعبهى خودش قرار بدهد.۱۳۹۳/۰۷/۳۰
لینک ثابت
برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانههای اقتصادی دنیا است که پیش میآید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهههای دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یکوقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ در آن دورهای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم اینجوری است. پس یک عامل برای تأثیرگذاری برروی اقتصادها همین تکانههای گوناگون اقتصادی دنیا است که سرریز میشود به کشورها، یک عامل بلاهای طبیعی است که پیش میآید، و یک عامل هم تکانههای تخاصمی است؛ مثل تحریمها و امثال تحریمها. فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود.۱۳۹۲/۱۲/۲۰
لینک ثابت
یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال مایهی فروریختگیهای اقتصادی و فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمیگوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیهی ما بر استفادهی حداقلی از فروش نفت خام است؛ نفت را میتوان بهصورت فرآورده در اختیار گذاشت۱۳۹۲/۱۲/۲۰
لینک ثابت
اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود!؟ بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند.۱۳۹۲/۰۱/۰۱
لینک ثابت
کاهش وابستگی به نفت یکی ... از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد سالهی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهای اقتصادىِ درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینهی اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جملهی کارهائی است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیتهای گوناگونی در کشور وجود دارد که میتواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.۱۳۹۱/۰۵/۰۳
لینک ثابت
دولت وظیفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه صادرات غیرنفتی رشد خیلی خوبی داشته؛ بعد از این هم رشد بیشتری خواهد داشت؛ انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طوری که معادلهی صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بینیاز کنیم. یکی از بزرگترین بلیات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بلیات عمومی کشور، وابستگی ما به درآمد نفت است.....ما باید به جائی برسیم که اگر یک روزی به خاطر قضایای سیاسی، اقتضائات سیاسی، یا اقتضائات اقتصادی در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً برای مدت پانزده روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. شما ببینید این کار چه قدرت عظیمی را برای یک کشور تولید کنندهی نفت به وجود میآورد که یک وقت اگر اراده کرد، بگوید آقا من از امروز تا بیست روز نفت صادر نمیکنم. ببینید چه حادثهای در دنیا به وجود میآید. امروز ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، چون به این درآمد احتیاج داریم. اگر یک روزی اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامی در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذاریاش در دنیا فوقالعاده است. ما باید به اینجا برسیم. خب، این حمایت میخواهد؛ باید از صادرات حمایت بشود.۱۳۹۰/۰۵/۲۶
لینک ثابت
از نفت ... باید استفادهی بهینه کنیم. کارشناسها میگویند - من خودم وارد نیستم؛ آمار و ارقام از کارشناسهاست - این پنجاه، شصت میلیاردی که ما از طریق فروش نفت به دست میآوریم، با نهصد میلیارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست میآید؛ این خیلی مهم است. ما این درآمد را که از طریق نفت به دست میآوریم، صرف مسایل روزمرهی زندگی میکنیم؛ این، معنی ندارد؛ بایست اینها با محاسبهی صحیح انجام بگیرد. ما این نفت را ضایع میکنیم؛ البته این، کارِ امروز و دیروز نیست؛ دهها سال است که بنای اقتصاد و پیشرفت کشور روی این روش گذاشته شده است و یک شبه هم نمیشود آن را عوض کرد. من ده، دوازده سال پیش به مسئولان آن روز گفتم آن روزی انسان در قضیهی نفت احساس رضایت میکند، که کشور قادر باشد با اختیار خودش اعلام کند که من مصلحت میدانم امروز تولیدم را فلان قدر کم کنم؛ امروز سر فلان تعداد چاه کشور را طبق مصلحت کشور میخواهم ببندم؛ امروز میخواهم صادرات نفتم را این قدر کم کنم و نفت را در کارهای غیر سوخت مصرف کنم - سوخت، بدترین استفادهی از نفت است و دنیا الی ماشاءاللَّه استفادههای بهتر از سوخت نفت را کشف میکند و پیش میرود - آن روز ما میتوانیم خوشحال باشیم و به نفت خشنود باشیم.۱۳۸۵/۰۳/۲۹
لینک ثابت