newspart/index2
ورزش / سلامت عمومی/کوهنوردی/فوتبال/کشتی/وزنه‌برداری/شنا
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ورزش

یک مسئله‌ای که بر روی آن تأکید میکنم، مسئله‌ی اخلاق در ورزش است... خوشبختانه جامعه‌ی ورزشی ما از لحاظ اخلاق، جامعه‌ی سالمی است؛ لیکن در این مسئله خیلی باید پافشاری کرد. لغزشگاه وجود دارد. جوان ورزشکار ما وقتی که بر روی امواج تبلیغ و توجه جهانی و توجه افکار عمومی قرار میگیرد، در خطر اخلاقی قرار میگیرد. ما باید خودمان را از این خطر اخلاقی نگه داریم. شما که ورزشکارید، در درجه‌ی اول، و بعد مسئولین ورزشی و کسانی از مدیریتهای گوناگون که به این مسائل اهتمام دارند و این مسائل با آنها ارتباط پیدا میکند، باید به مسئله‌ی اخلاق در ورزش توجه کنند. مسئله‌ی اخلاق در ورزش خیلی مهم است. مغرور نشدن، مردمی ماندن، جوانمرد ماندن، با مردم بودن، برای مردم دل سوزاندن، خیلی مهم است. پیدا شدن این خصوصیات در انسان یک مسئله است، ماندن این خصوصیات در انسان مسئله‌ی مشکلتری است؛ اینها را انسان باید حفظ کند۱۳۹۱/۱۲/۲۱
لینک ثابت
ورزش

بعضیها فضای ورزش را خراب میکنند؛ با تخریب، با تهمت، با دروغ، با دعوا راه انداختن بین مجموعه‌های ورزشی. متأسفانه سهم رسانه‌های ورزشی هم در این کار خلاف، سهم کمی نیست. اینجا لازم است من این را تذکر بدهم، هشدار بدهم. رسانه‌های ورزشی یک چیز کوچکی را علیه کسی، یک جریان ورزشیای، یک تیمی، یک فدراسیونی، یک ورزشکاری پیدا میکنند، همین را وسیله قرار میدهند؛ این را به جان آن بیندازند، آن را به جان این بیندازند؛ دعوا کنند، از افراد مصاحبه بکشند. آن مصاحبه‌شونده هرچه حرفِ تندتر بزند، هرچه بیشتر بدگوئی کند، هرچه در صحبتهایش بیشتر فحش و فضیحت باشد، آن رسانه خوشحال‌تر است! این کار بدی است. این رسانه‌ها درست نقطه‌ی مقابل باید حرکت کنند، به عکس باید عمل شود۱۳۹۱/۱۲/۲۱
لینک ثابت
ورزش

اولویتها را در رشته‌های ورزشی مورد نظر قرار دهید. بعضی از رشته‌های ورزشی هست که ما در داخل کشور، هم سابقه‌اش را داریم، هم ظرفیتش را داریم، هم تجربه‌اش را داریم - یعنی توانائیهای گوناگون داریم - این رشته‌ها قهرمانی آور است... خب، در فلان رشته ما در دنیا هیچ رتبه‌ای نداریم، شانسی هم نداریم؛ یعنی اقبال این که رتبه هم بیاوریم، نداریم... اما در بعضی از رشته‌ها ما در دنیا رتبه داریم. امروز شما در دنیا روی سکوی قهرمانی قرار میگیرید - مثلاً در کشتی، یا در وزنه‌برداری، یا در بعضی از رشته‌های دیگر - این خیلی مهم است... خب، چوگان ورزش ما ایرانیها است، مال ما است؛ ورزش خوبی هم هست، ورزش سرگرم‌کننده و شادی هم هست. استعداد این ورزش در ایران وجود دارد؛ اگر وجود نداشت، پیش نمی آمد. در طول تاریخ، ورزش چوگان در ایران چیز معروفی بوده است. یا مثلاً بعضی از ورزشهای باستانی، که بعدها یک کارهائی شد و تلاشهائی انجام گرفت. اینها کارهای شیرینی است، کارهای زیبائی است که انجام میگیرد. به هر حال اولویتها را نگاه کنید و بیشتر به رشته‌هائی بپردازید که ریشه‌دارند؛ بخصوص دارای ظرفیت و استعدادند؛ بخصوص مربیهای داخلی دارند۱۳۹۱/۱۲/۲۱
لینک ثابت
ورزش

علمی کردن ورزش... جزو حرفهای من است،... در زمینه‌های ورزشی - آنهائی که قواعد علمی دارد - تعمق علمی کنند؛ کارهای افزاینده‌ی بر تحقیقات علمی انجام دهند. یک چیزی که فرض کنید امروز دنیا در زمینه‌ی فلان ورزش کشف کرده و روی آن کار میشود، این که حرف آخر نیست - مثل خیلی از کارهای علمی دیگر - حرفهائی بر اساس آنها و بر روی آنها میشود زد، که آنها را اعتلاء بدهد، یا حتّی آنها را نسخ کند... قواعدی که امروز در مورد ورزش در دنیا وجود دارد؛ چه ورزشهای انفرادی مثل کشتی و وزنه‌برداری، و چه ورزشهای دسته‌جمعی، مورد مداقه‌ی علمی قرار بگیرد، بر اینها افزوده شود، یک بخشهائی از آن اصلاح شود.
ورزش را از لحاظ علمی جلو ببرید. این مال آن ورزشهائی است که در دنیا قواعد ورزشی و قواعد علمی دارد و معمول است. بعضی از ورزشهای ما هم هست که قواعد علمی ندارد؛ باید برای اینها قواعد علمی وضع کنیم - که میشود وضع کرد - مثل همین ورزشهای باستانی …. بعضی از این ورزشهای باستانی، ورزشهای خیلی قشنگی‌اند؛ مثل همین میل گرفتن، که مشهدیها به آن میگویند گوارگه؛ این یک ورزش خیلی شیرینِ قشنگی است. خب، چه اشکالی دارد که برای این یک قواعدی درست شود و بیاید در عداد ورزشهای عمومی؟ یا مثلاً چرخ. یا از این قبیل ورزشهائی که در ورزش باستانی ما وجود دارد۱۳۹۱/۱۲/۲۱

لینک ثابت
ورزش

ورزش ملی ما که کشتی است، یک ورزش انفرادی است. حتّی ورزش باستانی ما هم که یک ورزش دسته‌جمعی است، هر کسی برای خودش ورزش میکند. میدانید وقتی که توی گود زورخانه میروند، کار دسته‌جمعی انجام نمیگیرد؛ با هم یک حرکاتی را انجام میدهند، هر کسی ورزش خودش را انجام میدهد؛ مثل فوتبال یا والیبال نیست که کار این، مکمل کار آن باشد؛ لذا کار، کار جمعی نیست۱۳۸۸/۱۱/۱۳
لینک ثابت
ورزش

من از طرفداران ورزش قهرمانی ام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبه‌پرورىِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقه‌مندم۱۳۸۷/۰۶/۰۵
لینک ثابت
ورزش

جنبه‌ی فرهنگی حتماً در ورزش هست و لازم است و باید دنبال شود؛ اما آن هسته‌ی اصلی در ورزش، تربیت و پیشرفت جسمانی است. آدم‌های مریض، آدم‌های بیحوصله، آدم‌هایی که تواناییها و قدرت‌هایی را که خدا در جسم یک انسان گذاشته، اصلاً نمیشناسند؛ چه برسد به این‌که بخواهند آن را در میدان‌های عمل بروز بدهند، خیلی ازشان امید کاری نمیشود داشت. این جسم کوچک - همین جسمِ با این حجم و با این عرض و طول مختصری که بنده و شما داریم - تواناییهایش خیلی بیش از اینهایی است که ما داریم از آن استفاده میکنیم؛ این را در آینده بشر کشف خواهد کرد. در همه‌ی رشته‌های ورزشی این مسأله وجود دارد که گوشه‌هایی از تواناییهای جسمانی بشر بروز میکند. ما در حال عادی، این پا را برای این میخواهیم که از این‌جا بلند شویم و به محل کارمان در یک کیلومتری یا دو کیلومتری، یا کمتر یا بیشتر، برویم یا همین‌قدر را برگردیم؛ یا خم شویم و چیزی را از این‌جا برداریم و در آن‌جا بگذاریم - استفاده‌ی ما از این جسم، همین اندازه است - اما تواناییهای جسم همین است؟! نه. وقتی شما میبینید که یک انسان مثلاً صد و بیست، سی کیلوگرمی، وزنه‌یی سه برابرِ وزن خودش را بالای سرش می‌برد؛ یا یک خانم جوانی، هشت هزار و هشتصد و چهل و چند متر از کوه بالا میرود، معلوم میشود که حد توانایی ما، فقط بالا رفتن از این پله‌ها نیست. ببینید چقدر فاصله است بین بالا رفتن از طبقه‌ی اول به طبقه‌ی دوم، تا رفتن به ارتفاع پنج هزار و چند صد متری و شصت و چند روز در آن‌جا زندگی کردن! این، به زبان آسان می‌آید؛ ولی خیلی چیز فوق‌العاده‌یی است. این، گوشه‌یی از تواناییهای جسمی انسان را نشان میدهد؛ این است توانایی جسمی بشر.
انسان از همه‌ی موجودات عالم، قویتر است و خدای متعال ذره ذره‌ی بافت‌های در هم تنیده‌ی این جسم را از مغز بگیرید - آن‌طور که صاحبان این فن برای ما میگویند، هنوز علم بشر عمده‌ترین کارکرد حجم مغز را نشناخته و اصلاً نمیشناسد که این بخش مغز برای چیست - تا بقیه‌ی اعضای بدن انسان، طوری خلق کرده که ما هنوز بدن خودمان را نمیشناسیم. یکی از مهمترین کارهای ورزش این است که دایم میدان‌های تازه و افق‌های تازه‌یی را باز میکند و قابلیت‌های جسم انسان و قدرت پروردگار را در به وجود آوردن این جسم، در خلق این شییء بدیع که نامش انسان است، نشان میدهد. این جسمِ با این همه دارای تحرک، با یک عامل معنوی همراه است و آن عامل، خرد و اراده‌ی انسان است، که انسان میتواند این دو را به کار بگیرد و جسم را هدایت کند و در جهت‌های گوناگون آن را حرکت بدهد. آن اراده هم خودش یک چیز فوق‌العاده‌یی است. گاهی انسان میخواهد - همان‌طور که گفتم - از طبقه‌ی اول به طبقه‌ی دوم برود؛ حوصله ندارد، حال ندارد؛ اراده‌ی او این‌قدر نیست که یک چیز سنگینی را از این‌جا بردارد و آن‌جا بگذارد؛ اما همین اراده این‌قدر توانایی دارد که برود روی بام دنیا؛ روی قله‌ی اورست. ببینید چقدر فاصله است! دکترها به ده دقیقه ورزش صبحگاهی قانعند و میگویند صبح‌ها فقط برای ده دقیقه دست‌ها و پا و سر را تکان بدهید؛ اما اراده‌ی انسان کم میآورد و میگوید نمیتوانم. هر چه هم میگوییم چرا ورزش نمیکنی، میگوید نمیتوانم. «نمیتوانم»؛ یعنی ظرف من خالی است و در این حد، اصلاً این ظرف توانایی ندارد؛ اما وقتی با همین ظرف بنا میکنیم کار کردن، میبینیم رفت تا قله‌ی اورست! چطور این ظرف خالی بود؟ برای این‌که آن را به کار نگرفته بودیم.۱۳۸۴/۰۸/۳۰

لینک ثابت
ورزش

در دنیا روح عوامانه‌ی گرایش به ورزش غلبه دارد... الان شما میبینید که گاهی یک کشور را به یک فوتبالیست میشناسند. آن کشور لابد سیاستمدار دارد، نخبه‌ی علمی دارد، عالم دارد؛ اما هیچ‌کس از آنها را نمیشناسند؛ گاهی خود آن کشور را هم نمیشناسند! دنیا به ورزش گرایش دارد، اما گرایش درستی نیست؛ من این گرایش را تأیید نمیکنم. کشور ما هم یک مقدار تابع همین قضیه است. در کشور ما که مهد ورزشهای دیگری مثل کشتی است، در عین حال الان فوتبال جاذبه‌ی بیشتری دارد؛ افراد مسابقات فوتبال را تماشا میکنند و به هیجان میآیند و با احساسات عمومی دنیا همسطح میشوند۱۳۸۳/۰۸/۱۰
لینک ثابت
المپیک, حسین رضازاده, ورزش, معنویت‎گرایی

یک جهت لطیف و بسیار مهم دیگر در کار مجموعه ی قهرمانهای ما که بحمداللَّه نشان داده شده، نشان دادن دینداری و علاقه مندی به ارزشهای اسلامی است؛ این خیلی باارزش است؛ هم در ورزش جانبازان و معلولان، انسان این مسأله را مشاهده می کند، هم در ورزش قهرمانهای دیگر. وقتی یک قهرمان کشور ما جلوِ چشم میلیونها و شاید صدها میلیون جمعیت دنیا، بعد از پیروزی خودش، خدا را شکر می کند و دستش را به آسمان بلند می کند یا سجده می کند، این را دست کم نگیرید؛ این پیام معنویت را در دنیا پخش می کند؛ دنیایی که با میلیاردها دلار سعی شده که معنویت در آن بی فروغ شود و چراغ معنویت آن خاموش شود. می دانید صهیونیست ها در این صد سال اخیر و بخصوص در این دهها سال اخیر چه خرجی کرده اند تا انسانها را بدون هویت معنوی بار بیاورند و به بی بندوباری و بی اعتقادی و لاابالیگری در عقیده و ایمان دینی بکشانند؟ شما وقتی بعد از پیروزی روی تشک کشتی یا محل وزنه برداری یا در هر نقطه ی دیگری، دست تان را بلند می کنید، خدا را شکر می کنید، به سجده می افتید یا نام بزرگان دین را بر زبان می آورید، در واقع دارید همه ی سرمایه یی را که آنها خرج کرده اند، با یک حرکت ساده دور می کنید؛ خدای متعال به شماها کمک و الهام می کند که این کار را انجام بدهید. حتماً این حسین آقای رضازاده آن روز اوّلی که فریاد کشید «یا ابوالفضل»، نمی دانست که این چقدر اثر می گذارد؛ او احساس دینی خودش را بروز داد؛ یا آن برادری که سجده می کند، یا آن که دستش را بلند می کند - که من بارها در ورزشهای قهرمانی خودمان این صحنه را از تلویزیون دیده ام - این ها در حقیقت معنویت را القا می کنند.۱۳۸۳/۰۷/۱۴
لینک ثابت
ورزش

هر ورزشکار قهرمانِ ما که در عرصه یی از عرصه های ورزش حضور پیدا می کند و چشمهایی را در سرتاسر دنیا به سوی خود جلب می کند، در واقع ترجمه یی است از احساسات ملی و هویت اسلامی کشور و ملت ما؛ هرچه در این زمینه ها تلاش کنید، تلاشِ باارزشی کرده اید۱۳۸۳/۰۷/۱۴
لینک ثابت
ورزش

امروز در دنیا مسأله ی ورزش و ورزش قهرمانی جایگاهی دارد که در واقع از این تریبون، برای نشان دادن هویت ملت بزرگِ ما، شماها [ورزشکاران] استفاده کردید و این جای تشکر دارد... بنابراین من از این جهت که شماها در عرصه یی از عرصه های گوناگون این کشور و این ملت، نماد شخصیت ملت بزرگ ما هستید، از شماها تشکر می کنم و از این که کار ورزش قهرمانی را دنبال می کنید، خرسند می شوم و این را یک کار باارزش می دانم۱۳۸۳/۰۷/۱۴
لینک ثابت
ورزش

یک سود... ورزش قهرمانی، توسعه ی ورزش در کل کشور است...چه در ورزش غیرجانبازان و معلولان، چه بخصوص در ورزش جانبازان و معلولان. وقتی شماها که از لحاظ جسمانی مشکلی هم دارید - مشکل ناخواسته - تلاش می کنید و مردم کوشش، همت و اراده ی شما را می بینند، تشویق می شوند به ورزش کردن؛ ورزش کار بسیار لازمی برای کشور ماست۱۳۸۳/۰۷/۱۴
لینک ثابت
ورزش

همرنگ‌ شدن‌ با فرهنگ‌ رایج‌ در ورزش‌ جهانی‌ هنر نیست‌ بلکه‌ هنر آن‌ است‌ که‌ مانند ورزشکاران‌ قهرمان‌ ایرانی‌، در هنگام‌ افتخارآفرینی‌، روح‌ ارزش‌گرائی‌ و معنویت‌ را با افتخار به‌ همه‌ دنیا نشان‌ داد و بعنوان‌ الگو، ورزشکاران‌ دیگر کشورهای‌ اسلامی‌ را نیز به‌ چنین‌ اعتقاد و رفتاری‌ ترغیب‌ کرد۱۳۸۱/۱۰/۳۰
لینک ثابت
ورزش

ورزشکاران‌ باید روح‌ پهلوانی‌ را که‌ در داستانهای‌ قدیمی‌ ایرانی‌ و حوادث‌ اسلامی‌ جلوه‌گر است‌ حفظ کنند و در همه‌ حالات‌ بویژه‌ در هنگام‌ کسب‌ موفقیت‌ و قهرمانی‌ در برابر خداوند و مردم‌، حقیقتا متواضع‌ باشند تا نام‌ آنها مثل‌ پوریای‌ ولی‌ با عزت‌ و احترام‌ و بزرگی‌ همراه‌ شود۱۳۸۱/۱۰/۳۰
لینک ثابت
ورزش

از لحاظ فلسفه‌ اصلی‌ ورزش‌ یعنی‌ سلامت‌ جسمی‌ و نشاط روحی‌ جامعه‌ فرقی‌ میان‌ زن‌ و مرد نیست‌ و باید امکانات‌ ورزشی‌ بانوان‌ را گسترش‌ داد... بگونه‌ای‌ عمل‌ شود که‌ زنان‌ ورزشکار کشور نیز بدور از فرهنگهای‌ غلط رایج‌ شده‌ در دنیا، با رعایت‌ حدود شرعی‌ و وقار و متانت‌، در رشته‌هایی‌ که‌ می‌توانند، حضور یابند۱۳۸۱/۱۰/۳۰
لینک ثابت
ورزش

براى جوانها ورزش کردن یک سرمایه‌اندوزى است. من اعتقاد دارم که ورزش یک فریضه‌ى عمومى است براى همه؛ البتّه منظورم ورزش حرفه‌اى نیست. ورزش حرفه‌اى را هم من رد نمیکنم امّا توصیه نمیکنم که جوانها همه بروند سراغ ورزش حرفه‌اى؛ نه، ورزش براى حفظ سلامت، براى حفظ نشاط؛ این هم تا آخر عمر یا تا اواخر عمر سرمایه‌اى است که براى شما میماند. تن‌پرورى و بیکارگى، ضایع کردن آن سرمایه‌ى عظیم است۱۳۷۹/۱۲/۰۸
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت