روزه / رمضان/عبادت / صیام/صوم
یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفه همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أرایت الّذی یکذّب بالدّین. فذلک الّذی یدعّ الیتیم. و لایحضّ علی طعام المسکین». یکی از نشانههای تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد و احساس مسؤولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگی و تشنگی و نرسیدن به آنچه اشتهای نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسؤولیتی که اسلام در قبال مسأله مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند۱۳۸۱/۰۹/۱۵
لینک ثابت
در نهج البلاغه چنین آمده است. و عن ذلک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات و الزکوات و مجاهده الصیام فی الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم و اذها با للخیلاء عنهم.. یعنی: خداوند بندگان مؤمن را با نمازها و زکاتها و روزههای دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست میکند: به پیکر آنان آرامش میبخشد، به دیدگان آنان فروتنی میدهد، نفس آنان را رام میسازد، دلهای آنان را افتادگی میآموزد، و خودپسندی را از آنان دور میکند۱۳۷۹/۰۶/۱۹
لینک ثابت
«یا ایّها الذین امنوا کتب علیکم الصّیام کما کتب علی الّذین من قبلکم»..... مسأله روزه و اینکه این فریضه الهی بر امّتهای قبل از امّت اسلام هم قرار داده شده بود، مطرح شده است. از جمله فرایض و واجباتی که بشر در طول ادوار گوناگون به آن نیازمند است، یکی همین روزه گرفتن است؛ همچنان که نماز خواندن و ذکر الهی چنین است. در همه ادوار، در همه احوال، در همه تمدّنها و در همه دورههای حیات بشری، در هر حالی که بشر باشد، بهخاطر خاصیت بشرىِ خود، به بعضی از این اعمال و فرایض نیازمند است که یکی از آنها هم همین روزه است...
روزه که از آن بهعنوان تکلیف الهی یاد میکنیم، در حقیقت یک تشریف الهی است؛ یک نعمت خداست؛ یک فرصت بسیار ذی دقیمت برای کسانی است که موفّق میشوند روزه بگیرند؛ البته سختیهایی هم دارد. همه کارهای مبارک و مفید، از سختی خالی نیست. بشر بدون تحمّل سختیها به جایی نمیرسد. این مقدار سختی که در تحمّل روزهگیری وجود دارد، در مقابل آنچه که از روزه عاید انسان میشود، چیزِ کم و سرمایه اندکی است که انسان مصرف میکند و سود بسیاری را میبرد.۱۳۷۸/۰۹/۲۶
لینک ثابت
سه مرحله برای روزه ذکر کردهاند؛ هر سه مرحله هم برای کسانیکه اهل آن هستند، مفید است. یک مرحله، همین مرحلهی عمومی روزه است؛ یعنی پرهیز از خوردن و نوشیدن و سایر محرّمات. اگر تنها محتوای روزه ما همین امساک باشد، این منافع زیادی دارد. هم ما را میآزماید و هم به ما میآموزد؛ هم درس هست، هم آزمایش برای زندگی است. تمرین و ورزش است؛ یک ورزش بسیار با اهمیتتر از ورزش جسمانی در این کار وجود دارد. روایاتی از ائمه علیهمالسّلام وارد شده است که به همین مرحله از روزه توجّه دارد. یک روایت از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که میفرماید: «لیستوی به الغنی و الفقیر»؛ خدای متعال روزه را واجب کرده است، تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنی با یکدیگر برابر شوند. انسانی که تهیدست و فقیر است، نمیتواند در طول روز هرچه هوس کرد، بخرد و بخورد و بیاشامد؛ اما آدمهای غنی، در طول روز، هرچه که هوس میکنند و هرچه که میخواهند، برایشان فراهم است. غنی، حال فقیر و گرسنگی فقیر و تهیدستی او را از بهدست آوردن چیزهایی که مورد اشتهای اوست، درک نمیکند؛ اما در روزی که روزه میگیرد، همه یکسانند و با اختیار خودشان، از مشتهیّات نفسانی محرومند. یک روایت دیگر از امام رضا علیهالسّلام نقل شده است که به نکته دیگری اشاره دارد. میفرماید: «لکی یعرفوا الم الجوع و العطش و یستدلوا علی فقر الآخره» در این روایت، به تهیدستی و گرسنگی و تشنگی روز قیامت اشاره میشود. در روز قیامت، یکی از ابتلائات انسان، تشنگی و گرسنگی است که در آن حالت، انسان در مقابل مؤاخذه و سؤال و جواب الهی قرار میگیرد. انسان باید در گرسنگی و تشنگی روز ماه رمضان، به آن حالت روز قیامت توجّه کند و به آن لحظه بسیار سخت و دشوار متنبّه شود.
باز روایت دیگری از امام رضا علیهالسّلام است که به بُعد دیگری از ابعاد روزه در همین مرحله گرسنگی و تشنگی کشیدن توجّه میکند. آن، این است که میفرماید: «صابراً علی ما اصابه من الجوع والعطش». قدرت صبر به انسان داده میشود که بتواند گرسنگی و تشنگی را تحمّل کند. انسانهای نازپرورده - کسانیکه معنای گرسنگی و تشنگی را نچشیدهاند و نفهمیدهاند - قدرت صبر و تحمّل هم ندارند؛ در بسیاری از میدانها، خیلی زود از پا درمیآیند و امتحانهای گوناگون زندگی، آنها را درهم میفشرد و له میکند. انسانی که گرسنگی و تشنگی را چشیده است، معنای اینها را میداند و در مقابل دشواریهایی که از این راه ممکن است پیش بیاید، قدرت تحمّل دارد. ماه رمضان، این قدرت تحمل و این صبر را به همه میدهد. یک روایت دیگر ... آن هم از امام رضا علیهالصّلاةوالسّلام است؛ گرچه شاید این یکی، دو مورد، فقرههای یک حدیث باشد. «و رائضا لهم علی اداء ما کلّفهم»؛ یعنی تحمّل گرسنگی و تشنگی و اجتناب از مشتهیّات نفسانی در روز ماه رمضان، یک نوع ریاضت است که انسان را بر اداء تکالیف گوناگون زندگی قادر میسازد. البته منظور، ریاضتهای شرعی و ریاضتهای الهی و ریاضتهای اختیاری است. یکی از چیزهایی که انسان را قدرتمند میکند و بر پیمودن راههای دشوار زندگی توانا میسازد، ریاضت کشیدن است که خیلیها به آن پناه میبرند. این یک ریاضت شرعی است. بنابراین، در همین چند حدیثی که خوانده شد، میبینید که همین مرحله از روزه - یعنی مرحله تحمّل گرسنگی و تشنگی - در اغنیا احساس همسانی با فقرا ایجاد میکند؛ احساس گرسنگی روز قیامت را به انسان منتقل میکند؛ صبر و تحمّل در مقابل شدائد را به انسان میبخشد؛ صبر بر اداء تکلیف را به عنوان یک ریاضت الهی به انسان اهداء میکند؛ یعنی این همه فواید در همین مرحله است. علاوه بر خالی بودن شکم از غذا و اجتناب از کارهایی که در حال عادی برای انسان مباح است، نورانیّت و صفا و لطافتی هم به انسان میدهد که بسیار مغتنم است.
مرحله دوم روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگاهداری گوش و چشم و زبان و دل - حتّی طبق بعضی از روایات - نگاهداری بشره انسان، پوست بدن و موی بدن انسان از گناه. از امیرالمؤمنین علیهالسّلام نقل شده است که «الصّیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرّجل من الطّعام و الشّراب»؛ همانطوری که از غذا و از آشامیدنی و از مشتهیّات نفسانی اجتناب میکنید، از گناه هم اجتناب کنید. این یک مرحله بالاتر برای روزه است... روایت دیگری از فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها نقل شده است که فرمود: «ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»؛ انسان از روزه چه بهرهای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟ در یک روایت نقل شده است که زنی به خدمتکار خود اهانت کرد. ظاهراً آنها در همسایگی پیامبر، یا مثلاً در سفری همراه آن حضرت بودند. پیامبر اکرم طعامی در دستشان بود، به او تعارف کردند و فرمودند: از این بخور. آن زن گفت من روزهام. نقل شده است که پیامبر به او اینطور فرمودند: «کیف تکونین صائمه و قد سببت جاریتک»؛ چطور تو روزهای؛ در حالی که به خدمتکار خودت دشنام دادهای؟ «انّ الصوم لیس من الطعام و الشّراب»؛ روزه فقط این نیست که از خوراک و نوشیدنی اجتناب کنید. «و انما جعلاللَّه ذلک حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل والقول»؛ خدا خواست که انسان روزهدار به سراغ گناهان و آلودگیها نرود؛ و از جمله این گناهان، گناهان زبان است؛ بدگویی و اهانت به دیگران است. از جمله این گناهان، گناهان دل است؛ دشمنی و کینه دیگران را در دل پروراندن است. بعضی گناهان به معنای اصطلاح شرعی است؛ بعضی گناهان اخلاقی است؛ مراتب گوناگونی دارد. پس، مرحله دوم روزهداری این است که انسان بتواند از گناهان، خود را جدا کند و بخصوص شما جوانان عزیز از این فرصت استفاده کنید. ... در طول ماه رمضان، از این فرصت استفاده کنید و اجتناب از گناهان را - که مرحلهی دوم روزهداری است - تمرین نمایید.
مرحله سوم از روزهداری، پرهیز از هرچیزی است که ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل کند. این، آن مرحله بالای روزهداری است که در حدیث آنطور که وارد شده است، پیامبر به حضرت پروردگار (جلّت عظمته) عرض میکند: «یا ربّ و ما میراث الصّوم»؛ دستاورد روزه چیست؟ ذات اقدس ربوبی فرمود: «الصوم یورث الحکمة و الحکمة تورث المعرفة و المعرفة تورث الیقین فاذا استیقن العبد لا یبالی کیف اصبح بعسر ام بیسر»؛ روزه سرچشمههای حکمت را در دل میجوشاند. وقتی که حکمت بر دل حاکم شد، آن معرفت نورانی و روشن بهوجود میآید. معرفت که بهوجود آمد، همان یقینی بهوجود میآید که حضرت ابراهیم از خدای متعال آن را میخواست و در دعاهای این ماه [رمضان] مرتّب درخواست شده است. وقتی کسی دارای یقین بود، همه دشواریهای زندگی بر او آسان میشود و انسان شکستناپذیر از حوادث میگردد. ببینید چقدر اهمیت دارد! این انسانی که میخواهد در مدّت سالهای عمر خود، یک راه تعالی و تکامل را بپیماید، در مقابل مشکلات و حوادث زندگی و موانع راه، شکستناپذیر میشود. یقین، چنین حالتی به انسان میدهد. اینها ناشی از روزه است. وقتی که روزه یاد خدا را در دل زنده کرد و فروغ معرفت خدا را در دل بهوجود آورد و دل را روشن نمود، اینها به دنبالش میآید. هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند، به روزه برای این مرحله مضرّ است۱۳۷۸/۰۹/۲۶
لینک ثابت
عزیزان من! روزه برای خاضع کردن و مهار کردن همین روح بهیمیّت در آدمی است. نماز برای خاضع کردن انسان است. همه حرکات و سکنات و عمل و سکون و اقدام و هر آنچه در اسلام است، برای این است که ما بر نفس خودمان تسلّط پیدا کنیم. بتوانیم بر سر این فیل وحشی که در درون و در وجود ماست، چکّش نصیحت و موعظه و ذکر و تکالیف الهی را بکوبیم و آن را رام کنیم.۱۳۷۷/۱۰/۲۸
لینک ثابت
هدف از روزه، تقوای الهی است و یکی از بزرگترین دستاوردهای ماه مبارک رمضان است... [روزه] وظیفه عمده در این ماه مبارک به حساب میآید.
خدای متعال بشر را طوری آفریده است که به تربیت احتیاج دارد…..تمام عبادات و تکالیف شرعیای که من و شما را امر کردهاند تا انجام دهیم، درحقیقت ابزارهای همین تزکیه یا همین تربیت است؛ برای این است که ما کامل شویم؛ ورزش است. همچنان که اگر ورزش نکنید، جسم شما ناتوان، بیقدرت و آسیبپذیر خواهد شد و اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایی، به توانایی، به بروز قدرتها و استعدادهای گوناگون برسانید، باید ورزش کنید. نماز، ورزش است؛ روزه، ورزش است؛ انفاق، ورزش است؛ اجتناب از گناهان، ورزش است؛ دروغ نگفتن، ورزش است؛ خیرخواهی برای انسانها، ورزش است. با این ورزشها، روح زیبا و قوی و کامل میشود. اگر این ورزشها انجام نگیرد، ممکن است به ظاهر خیلی پسندیده به نظر بیاییم؛ اما باطنمان یک باطن ناقص و نحیف و حقیر و آسیبپذیر خواهد بود. روزه، یکی از این ورزشهاست.
روزه فقط این نیست که انسان نخورد و نیاشامد. این نخوردن و نیاشامیدن، باید از روی نیّت باشد، والاّ اگر شما یک روز به خاطر گرفتاری و یا اشتغال به کار، دوازده ساعت، پانزده ساعت فرصت نکنید چیزی بخورید، هیچ ثوابی به شما نخواهند داد. اما همین امساک را وقتی با نیّت انجام دادید - «اجعلنا ممّن نوی فعمل»؛ نیّت کند و به دنبال آن، عمل انجام دهد - این همان گوهر درخشانی میشود که به شما ارزش میبخشد و روحتان را قیمتی میکند.
شرط روزه، نیّت است. نیّت یعنی چه؟ یعنی این عمل را، این حرکت را، این امساک و تمرین را، جهت دادن برای خدا، در راه خدا، به خاطر انجام دستور الهی. این است که به هر کاری ارزش میبخشد. لذا در دعای شب اوّل ماه مبارک میخوانید که: «اللّهم اجعلنا ممن نوی فعمل ولا تجعلنا ممن شقی فکسل». کسالت، بیرغبتی و بینشاطی برای کار - چه کار معنوی و چه کار مادّی - شقاوت است.۱۳۷۶/۱۰/۱۲
لینک ثابت
روزه، یکی از بهترین کارهاست. با این که به ظاهر اقدام نکردن است؛ اما در باطن اقدام است، عمل است، کار مثبت است. چون شما نیّت این کار را دارید؛ لذا از هنگامی که وارد صحنه روزهداری میشوید - یعنی از بعد از لحظه طلوع فجر - تا آخر روز به طور دائم به خاطر این نیّت، در حال عبادتید. اگر هم بخوابید، عبادت میکنید. همینطور راه بروید، عبادت میکنید.
این که از قول نبّیاکرم علیهو علیآلهالصّلاة والسّلام نقل شده است که فرمود: «انفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عبادة»؛ خوابیدن و نفس کشیدن شما عبادت است، خواب چطور عبادت میشود؟ نفس کشیدن چطور «سبحاناللَّه» گفتن میشود؟ این به خاطر آن است که شما بیکار هم که باشید، هیچ اقدامی هم که نکنید، چون با این نیّت وارد این وادی شدهاید، یکسره در حال عبادتید.
در روایت دیگر میفرماید: «نومالصّائم عبادة و صمته تسبیح»؛ سکوت هم که میکنید، مثل این است که «سبحاناللَّه» میگویید. و «عمله متقبّل و دعائه مستجاب»؛ عمل شما مقبول، و دعایتان مستجاب است. سکوت شما عبادت است، نفس کشیدن شما عبادت است، خوابیدن شما عبادت است. چرا؟ چون شما این امساک و این دست کشیدن از بخشی از لذّات جسمانی را، برای خدا در یک مدّت سی روزه - ماه رمضان - تجربه میکنید.
همه این عبادت و دیگر عبادات، برگرد این محور میگردد که انسان با مشتهیّات نفسانی و با لذایذی که انسان را به پستی میکشانند و برده میکنند، مبارزه کند. افسار گسیخته کردن نفس انسانی، هنر نیست. …. به طور کلّی، دعوت انبیا، دعوت حکما، دعوتهای الهی، در جهت کفّنفس از این لذایذ است، که روزه هم از این قبیل است. به همین خاطر است که در روایات ما، ماه رمضان یک صحنه مناسب شمرده شده است؛ برای این که انسان در این ماه تمرین کند و مجموعه گناهان را ترک گوید.
یک روایت از امام صادق علیهالصّلاة والسّلام است که خطاب به «محمّدبن مسلم» میفرماید: «یا محمّد! اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و لسانک و لحمک و دمک و جلدک و شعرک و بشرک». امام صادق به این یار و شاگرد نزدیک خودشان میفرمایند که وقتی روزه میگیری، باید شنوایی تو روزهگیر باشد، بینایی تو روزه بگیرد، زبان تو روزه بگیرد، گوشت و خون و پوست و موی و بشره تو روزهدار باشد؛ دروغ نگویی، انسانهای مؤمن را دچار بلا نکنی، دلهای ساده را اغوا نکنی، برای برادران مسلمان و جامعه اسلامی توطئه درست نکنی، بدخواهی نکنی، بددلی نکنی، تهمت نزنی، کمفروشی نکنی، امانتداری کنی. انسانی که در ماه رمضان با کفِنفس خود، از خوردن و آشامیدن و مشتهیّات نفسانی و جنسی روزه میگیرد، باید زبان خود، چشم خود، گوش خود، و همه اعضا و جوارح خود را روزهدار بداند و خود را در محضر خدای متعال و دوری گزیده از گناهان بینگارد. دنباله روایت میفرماید: «ولایکون یوم صومک کیوم فطرک»؛ روز روزه تو، مثل روز فطر تو نباشد؛ مثل روزهای عادّی باشد. روز ماه رمضان هم همانگونه رفتار کنی که در روزهای عادّی رفتار کردی. باید به تربیت نفس توجّه کنی و این فرصت را مغتنم بشماری.
در یک روایتی دیگر میفرماید: «صوم النّفس امساک الحواس الخمس عن سائر المأثم». از امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام نقل شده است که روزه نفس، غیر از روزه جسم و روزه شکم است. روزه نفس انسان این است که همه حواس پنجگانه او از گناهان امساک کنند. «و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشّر»؛ دل از همه موجبات و اسباب شرّ و فساد خالی شود. با خدای متعال و با بندگان خدا، دل را صاف و بیغلّ و غش کنیم.۱۳۷۶/۱۰/۱۲
لینک ثابت
ما عبادات فردی، عبادات اجتماعی و عبادات سیاسی داریم؛ .... هر کدام از اینها، شما را مثل پولاد آبدیده محکم میکند؛ این جوانان را مستحکم میکند؛ آنها را خللناپذیر و در مقابل نفوذ شیطان، نفوذ دشمن، نفوذ عوامل فساد و در مقابل تهاجم فرهنگی، آسیبناپذیر میکند.... جاذبههایی هم هست که کسی به جز نفس خود انسان نمیگستراند! یک جا پول است، یک جا شهوت، یک جا مقام، یک جا لذّتی است که خدای متعال به آن لذّت راضی نیست؛ اینجا کسی شما را وادار نمیکند، نفس شماست که آن دشمنترین دشمنان شماست. «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک». روزه انسان را در مقابل همه اینها نفوذناپذیر و آسیب ناپذیر میکند. قدر این ماه را بدانید.در روزهای دوران اختناق هم وقتی عناصر مؤمن میخواستند در مقابل فشار دستگاه حاکم و در مقابل وسوسهها و اغواهای زندگی راحت - که آنها را وادار میکرد مبارزه را کنار بگذارند - مقاومت کنند، به روزه روی میآوردند. عبادات خدا این گونه است...... روزه که میگیرید، خودتان را مثل فولاد، محکم و آبدیده میکنید۱۳۷۵/۱۰/۱۹
لینک ثابت
[ ماه رمضان] شهراللَّه است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است.
شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز میایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است.
امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند.
روزه یکی از مائدههای الهی است. چنان که قرآن هم، در این ضیافت عظیم، یکی دیگر از مائدههای الهی محسوب میشود. از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد۱۳۷۳/۱۱/۱۴
لینک ثابت
روزه یکی از مائدههای الهی است... از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد.۱۳۷۳/۱۱/۱۴
لینک ثابت
عن علی علیهالسّلام قال: قیل لرسول اللَّه، صلّیاللَّهعلیهوآله، من الذی یباعدالشیطان منا.» چه چیزی شیطان را از ما دور میکند؟... چه عاملی این [شیطان]را از ما دور میکند؟ «قال: الصوم للَّه یسود وجهه»؛ روزه چهرهاش را سیاه میکند. علّتش هم این است که صوم و روزه، طغیان غرایز گمراه کننده جسمانی را سرکوب میکند و جلو طغیان آنها را میگیرد. «و الصّدقه تکسر ظهره» و صدقه پشتش را میشکند؛ چون صدقه، گذشت و اغماضِ مهمّی از مایملک انسان است.۱۳۷۳/۰۶/۲۰
لینک ثابت
روزهی ماه رمضان که یک تمرین و ریاضت است، وسیلهای است برای تسلّطِ بر نفس؛ که بدون تسلّط بر نفس و در دست گرفتن زمام هوسها و هواها و شهوات، هیچ کار بزرگی را نمیشود با موفقیّت انجام داد. ماه رمضان با سرمایهی روزهای که دارد یک تمرین علمىِ ارزشمند در این جهت است۱۳۷۲/۰۱/۰۴
لینک ثابت
از جمله کارهایی که روزهدار باید از آن اجتناب کند و واضحترین مصداق روزه هم هست، خوردن و آشامیدن است؛ ولو آن چیزی که خورده یا آشامیده میشود، خیلی کم باشد. همین اندازه که صدق خوردن کرد، اگر عمداً باشد، روزه باطل میشود. بعضی چیزهاست که صدق خوردن نمیکند، اما همهی مراجع فتوا دادهاند که آنها هم مثل خوردن و آشامیدن، مبطل روزه است. از قبیل چه چیز؟ از قبیل سرمهای غذایی که وارد بدن میشود. این خوردن، عرفی نیست؛ اما مبطل روزه است. یا حتی آمپولهای تقویتی که داخل رگ یا عضله تزریق میشود، مبطل روزه است. اگرچه در مورد آمپولهای غیر تقویتی، که مربوط به تقویت و ویتامین و ایجاد ذخیرهی غذایی و غیره نیست، اشکال نکردهاند - و ظاهراً اشکال هم ندارد - اما بعضی احتیاط کردهاند. آب دهان را فرو بردن هم اشکالی ندارد؛ اما اگر مسواک را داخل دهان کردید و به آب دهان آغشته شد، بعد همان را آوردید بیرون و دوباره داخل دهانتان کردید و آن آب را فرو بردید، این، باز مبطل است. یعنی مسألهی خوردن و آشامیدن مسألهی دقیقی است. واضحترین مصداق روزه هم، امساک از خوردن و آشامیدن است۱۳۷۱/۱۲/۰۴
لینک ثابت
اگر نمیتوانیم بهطور دائم در حال مراقبت و ساختوساز خودمان باشیم، اقلاًّ ماه رمضان را مغتنم بشماریم .شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یکی از بزرگترین شرایط، همین روزهای است که شما میگیرید. این، یکی از بزرگترین توفیقات الهی است. توفیق یعنی چه؟ توفیق یعنی اینکه خدای متعال چیزی را برای انسان، مناسب بیاورد. با واجب کردن روزه، خدای متعال زمینهی مناسبی را برای من و شما بهوجود آورده است که قدری در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگی است. شکم خالی است و مبارزه با نفس، تا حدودی در اثنای روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست دارید، نمیخورید و نمیآشامید و بسیاری از مشتهیات نفسانی را برای خودتان به مدت چند ساعت ممنوع میکنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست، و مبارزه با هوا، در رأس تمام کارهای نیک و خودسازیها قرار دارد۱۳۷۱/۱۲/۰۴
لینک ثابت
روزه، موجب تقوا و به وجود آورندهی تقواست؛ اما روزهی باتوجه... روزه فقط این نیست که انسان نخورد و نیاشامد؛ روزه یک نوع پرورش روح شماست. شما میتوانید اندامهای روحتان را با روزه پرورش بدهید و تصفیه و پاکیزه بشوید و طهارت پیدا کنید.۱۳۶۹/۰۲/۰۶
لینک ثابت
طی مسافتی به قدر هشت فرسنگ، موجب میشود که نماز انسان در حال سفر، قصر بشود و روزه هم برداشته شود. البته، چه به صورت مستقیم این سفر هشت فرسنگ طی بشود - یعنی در حدود ۴۴ یا ۴۵ کیلومتر - و چه به صورت رفتوبرگشت هشت فرسنگ بشود؛ یعنی چهار فرسنگ بروید و همان راه، یا به قدر آن راه را برگردید. این را همه میدانند که اگر در ماه مبارک رمضان، کسی سفر کرد - با شرایطی که دارد - و این مقدار فراسخ را رفت، روزه از او برداشته است؛ یعنی طبق نظر شیعه، روزهی در حال سفر حرام است. البته اهل سنت هم در سفر روزه را واجب نمیدانند؛ اما حرام هم نمیدانند و میگویند، میشود انسان در سفر روزه بگیرد. علمای شیعه معتقدند که نه، در حال سفر روزه جایز نیست.
حالا اگر این سفر بخواهد تحقق پیدا کند، شرایطی دارد که در رسالهها آن را مفصلاً ذکر کردهاند. یکی از ... این است که انسان باید از حد ترخص خارج گردد، تا احکام سفر مترتب بشود. فرض کنید شما از شهری که در آن ساکن هستید، یا قصد اقامهی ده روز کردهاید، میخواهید روز ماه رمضان به مسافرت بروید. مادامی که از حد ترخص خارج نشدهاید، اگر نماز خواندید، حق ندارید شکسته بخوانید و حق ندارید روزهتان را بشکنید. وقتی از حد ترخص عبور کردید و گذشتید، آنوقت احکام سفر، بار خواهد شد. حد ترخص هم این است که شما به جایی برسید که دیوارهای شهر را دیگر نبینید و شبح شهر در آنجا دیده نشود.
بعضیها وقتی میخواهند در روز ماه رمضان مسافرت کنند، مثلاً ساعت ۸ صبح قصد دارند سفر بروند، چون میدانند که بعد از سفر، روزهی آنها شکسته خواهد شد، از صبح که هنوز سفر نرفتند، احکام روزه را دیگر بر خودشان مترتب نمیکنند. صبح مینشینند صبحانه میخورند و هنوز سفر شروع نشده، یا از حد ترخص خارج نشده، آثار سفر را بار میکنند! این، درست نیست. آن روزی که شما قصد دارید مسافرت کنید، هنوز روزه هستید. بعد از آنکه اذان صبح گفته شد، شما صائم هستید و تا وقتی که سفر شروع نشده است و از حد ترخص خارج نشدهاید، حق ندارید هیچیک از مبطلات را انجام بدهید۱۳۶۹/۰۱/۳۰
لینک ثابت