قشر پرستار هم باز از یك نگاه دیگر یك قشر بسیار اثرگذار و مهم است. نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت كشور یك نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در كنار بیمار نباشد، گمان اینكه معالجهی پزشك در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشتهگونی كه بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر كدام از ما كه دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس كردیم و احساس میكنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده كننده است. این هم اهمیت این. قابلهها هم همینجور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین كننده است. اینجا هم من عرض میكنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابلههای محترم كه قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی كه مردم به چشم تكریم به آنها باید نگاه كنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تكریم نگاه كنند، كه خودِ این كرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همهی قشرهای گوناگون در كیفیت انجام كار.
نقش كارگر هم جزو نقشهائی است كه امروز در دنیا تقریباً شناخته شده است. اگرچه كه حق كارگران در بسیاری از مناطق عالم پایمال میشود؛ اما كارگر در واقع آن عنصر محوری در نظام تشكیلاتیِ فعالیت در درون یك جامعه است. آنی كه با دستان خود، با چشم خود، با مغز خود، با مهارت خود و كاردانی خود كار را به سامان میرساند، مصنوع را تولید میكند و نیاز ضروری جامعه را برآورده میكند، كارگر است. هرچه انسان بیشتر دقت میكند، اهمیت این سه قشر برای انسان آشكارتر میشود. البته مسئله كار دو طرف دارد: مسئلهی كارگر، مسئله مدیران كار و سرمایهگذاران، كه همهی اینها در تولید كار دخیلند و مؤثرند.
اینی كه من عرض میكنم خودِ این سه قشر قدر خود را بدانند و كرامت خود را بشناسند، به نظر من نكتهی مهمی است. اگر اهمیت كاری كه انسان سرگرم آن هست برای انسان معلوم شود، دیگر مسامحه در كار نخواهد بود؛ دلسردی و نومیدی در میان نخواهد بود. وقتی فهمیدیم كاری كه ما داریم انجام میدهیم، چقدر مهم است برای حیات جامعه و حیات كشور، آن وقت خودِ این، نیروئی در درون ما به وجود میآورد كه بر همهی مزاحمهای بیرونی فائق میشود.1388/02/09
لینک ثابت