newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دانشگاه اسلامی

من انتظار و خواهشم از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که مسأله‏ی تهاجم فرهنگی را بحث کنید. اصلًا این موضوع را مورد مطالعه قرار دهید. البته به نحو حمل شایع صناعی، قطعاً مسائلی هست که مربوط به تهاجم فرهنگی است و الآن بحث می‏شود؛ شکّی نیست. مثلًا بحث در مورد همین مسأله‏ی اسلامی کردن دانشگاهها به حمل شایع، بحث از تهاجم فرهنگی است؛ ولی باید به حمل اوّلی و ذاتی در باره‏ی خود تهاجم بحث کنید! آیا واقعاً آنکه بنده در قضیه‏ی تهاجم فرهنگی می‏فهمم، اصلًا درست است یا نه؟ این را مناقشه کنیم؛ اگر دیدیم که درست است، اگر دیدیم که حقیقتاً ارزشها، اصول، پایه‏ها و مبانی، مورد تهاجم قرار دارد، ستاد اصلی مقابله با این تهاجم، اینجاست و اینجا نبایستی از این قضیه و این کار غفلت کند. باید إن شاء اللّه با جدّیت دنبال فرمایید.
البته من باید اقرار کنم که از کارکرد شورا، حقیقتاً و قلباً راضی هستم؛ یعنی این مجموعه‏ی باارزشی که الآن دور هم جمع شده‏اید، شاید واقعاً با این سنگینی و با این وزانت علمی هیچ مجموعه‏ای را در کشور نداشته باشیم. یعنی مجموعه‏ای رسمی نداریم، شاید مجموعه‏ای غیر رسمی باشد که ما نمی‏شناسیم. واقعاً بین مجموعه‏های رسمی، با این وزانت علمی و فرهنگی که این مجموعه دارد، شاید هیچ مجموعه‏ای نباشد. بنده هم خوشحالم که ما این مرکز بسیار مهم را داریم. من از اینکه شنیدم و گزارش داده شد که بعضی از حضرات برای حضور، و برای شرکت در بحثها، خیلی اهتمام دارند، بسیار خوشحالم و از این حضرات هم تشکّر می‏کنم.
البته از همه‏ی برادران و خواهرمان بایستی درخواست کنیم که نسبت به حضور در جلسه هم کمّاً و هم کیفاً اهتمام داشته باشند. این جلسه در سابق، هر هفته‏ تشکیل می‏شد؛ حالا ظاهراً دو هفته یک‏بار تشکیل می‏شود. دو هفته یک‏بار، زمان خیلی زیادی هم نیست، برای اینکه همه مقیّد باشند که حتماً در هر جلسه از اوّل تا آخر و در بحثها شرکت کنند؛ یعنی حضورشان در جلسه، حضور فعّال و مثبتی در بحثها باشد. إن شاء اللّه اگر این طور باشد، این جلسه به نتایجش خواهد رسید. در ضمن آن چیزهایی که در گزارش دیدم، مصوّباتی که بوده، مصوّبات خوبی بوده است. مجموعه‏هایی هم که درست شده است برای بعضی مقاصد، مثل همین مسأله‏ی اسلامی شدن دانشگاهها و بعضی چیزهایی دیگر، یا تغییر و اصلاح ساختار که برخی مخصوص رسیدگی به این قضیه شده‏اند همه مثبت و باارزش است و بنده صمیمانه از همه‏ی آقایان متشکّرم.1376/11/04

لینک ثابت
انضباط اجتماعی

اگر چه بخشهای دولتی - فرهنگی ما یک مجموعه از کار فرهنگی را به عهده دارند - مثل دانشگاهها، مثل مدارس - اما حقّاً و انصافاً مجموعه‌ی مسائل فرهنگی کشور، در این بخشها منحصر نیست. یعنی اگر ما در زمینه‌های فرهنگی کشور احساس کنیم که یک کار عمومی لازم است؛ فرض کنید احساس شود که جامعه‌ی ما جامعه‌ای است که به بعضی از بی‌انضباطیها در زمینه‌ی مسائل خودش، خو گرفته و لازم است که یک کار پیگیر و دنباله‌دار نسبت به این قضیه انجام گیرد، - وجود مجوعه‌ای ضروری به نظر می‌رسد. فکر می‌کنم پارسال هم در این جلسه، انضباط اجتماعی را مثال زدم.
خوب؛ در کدام یک از بخشهای ما این قضیه قابل طرح و تصمیم‌گیری است؟ چه کسی می‌خواهد نسبت به این قضیه تصمیم بگیرد؟ دولت هم که مجموعه‌ی مجریان کشورند، سرشان بیشتر به مسائل اجرایی مشغول است تا به این مسائل کلّی، که بخصوص در کارهای اجرایی، خیلی مابازاء ندارد که انسان آن را لمس کند!
مرکزی لازم است، برای این‌که این‌گونه چیزها - خُلقیّات روحی جامعه و ملت، خُلقیّات سیاسی و اجتماعی، یا خُلقیّات رفتاری - را بحث کنند و در موردش به تصمیم‌گیری بپردازند.1376/11/04

لینک ثابت
ورود فرهنگ غربى به دنیاى عرب توسط ناپلئون

اسلام فرهنگ جامعه را با همه‌ى خیرات و حسناتى که در فرهنگهاى دیگر وجود دارد، تکمیل مى‌کند؛ لیکن فرهنگهاى مختلف در دنیا، در مقابل هم صف‌آرایى مى‌کنند. این صف‌آرایى ممکن است که در مواردى طبیعت فرهنگها باشد. فرض کنید فرهنگ مادّیگرى، طبعاً در مقابل فرهنگ معنوى یک نوع صف‌آرایى دارد؛ و طبعاً - ولو عملاً متولیّانشان نخواهند - این ضدّ آن و علیه آن است و آن نیز ضدّ این است. یک وقت هم هست که بحث طبیعت دو فرهنگ نیست، بلکه مجموعاً متولیّان و صاحبان یک فرهنگ، به دلایلى سعى مى‌کنند که فرهنگ خودشان را بر فرهنگ دیگرى غلبه دهند؛ چنانچه استعمارگران در دوران استعمار، یکى از اوّلین کارهایى که مى‌کردند، این بود که فرهنگ خودشان را وارد آن منطقه‌ى تحت نفوذ استعمارى کنند. یعنى این را حساب شده مى‌کردند؛ نه به این معنا که لشکریانشان مى‌آمدند، سالها مى‌ماندند و فرهنگ قهراً منتقل مى‌شد؛ نه. براى این کار، محاسبه مى‌کردند.
استعمار از اوّل - از قرن هجدهم، از قبل از انقلاب فرانسه - چنین مى‌کرد. البته «ناپلئون» قبل از این قضایا به مصر رفت و سعى کرد که با مصریان به شکل - على‌الظّاهر - غیراستعمارى برخورد کند؛ لیکن تمام آنچه را که از ورود فرهنگ غربى به دنیاى عرب - بخصوص به مصر - ذکر مى‌کنند، به همان مدّت کوتاه یکى دو ساله که ناپلئون در مصر بود، مى‌رسانند! به آن‌جا چاپخانه برد و بنا کرد افکار و مفاهیم رایج آن روز فرانسه را در مصر آن روز گسترش دادن! کار استعمارگران این است!
انگلیسیها هم همین کار را در هند کردند. استعمارگران در آفریقا و هر جا که رفتند، این کار را کردند! این امرى قهرى است که استعمارگران فرهنگ خودشان را در یک سلطه‌ى استعمارى مى‌بردند - هر جایى را که مى‌گرفتند - لذاست که این فرهنگها ماندگار هم شده است. امروز در آن‌جاها که به وسیله‌ى انگلیسیها فتح شده است، فرهنگ انگلیسى ماندگار است. بعد از گذشت قرنها، حتّى هنوز شکل سیاسى حکومت انگلیس و بسیارى چیزهاى دیگر وجود دارد!
اگر یک وقت قدرتمندان عالم و کسانى که مى‌توانند کارى بکنند، ملاحظه کنند که بخشى از فرهنگ یک کشور، مزاحم آنها و معارض منافع آنهاست، بدیهى است که با آن بخش، معارضه‌ى فرهنگى مى‌کنند! این نوع معارضه، دیگر معارضه‌ى توپ و تفنگ و کارهاى امنیتى و سیاسى نیست؛ بلکه معارضه‌ى فرهنگى است. هر کس که زبان رساتر، قوّت استدلال و منطق قویتر؛ بخصوص امکانات تبلیغى و تجربه‌ى بیشترى در این زمینه‌ها داشته باشد، او برنده است. یعنى امروز در دنیا، این تجربه شده است.1376/11/04

لینک ثابت
امام فرمودند: مصوّبات شورای انقلاب فرهنگی لازم‌الاجراست

در زمینه‌ی فرهنگ عمومی و مسائلی که مربوط به فرهنگ عمومی است، جایی لازم است که متصّدی شناخت و بحث و تصمیم‌گیری و ابلاغ برای اجرا - به مراکز خودش - باشد و آن همین شورای انقلاب فرهنگی است و انصافاً هیچ جایگزینی هم ندارد. این یک نکته که خواستم عرض کنم جایگاه شورا، خیلی مهمّ است.
البته مکرّراً سؤال میشود که از لحاظ نفوذ قانونی این مصوّبات، ما در چه وضعیتی هستیم؟ آیا از لحاظ قانونی، حکم قانون دارد؟ این هم قبلاً عرض شد که بله؛ ما در زمان امام سؤال کردیم، ایشان فرمودند؛ بعد هم همین معنا از طرف ما تأیید شد که مصوّبات این شورا لازم‌الاجراست و به هر جا که ابلاغ شد، دستگاههای اجرایی موظفّند اجرا کنند. نمیشود گفت که حالا ما تصمیمی میگیریم، بعد یک زمان هم مجلس یک تصمیم میگیرد. بله؛ طبیعی است که این هست.
البته این‌جا دستگاه قانونگذاری نیست؛ نمیخواهیم تعبیر قانون کنیم. کمااین‌که در آن سؤالی هم که از امام شد و جوابی که ایشان فرمودند، اسم قانونگذاری نیامده؛ چون مرکز قانونگذاری در قانون اساسی، یک جاست، لیکن منافاتی ندارد که مصوّبات این‌جا در یک حوزه و در سطح خاصی لازم‌الاجرا باشد، همان‌گونه مصوّبات دولت در یک محدوده لازم‌الاجراست.1376/11/04

لینک ثابت
تهاجم فرهنگی دشمن با ابزارهای تبلیغی مانند فیلم، سینما، خبرسازی و...

اگر کسى به مسائل، حسّاسیت داشته باشد و متوجّه مسأله‌ى تهاجم فرهنگى شود، نشانه‌هاى بارز بى‌شمارى را در این زمینه مشاهده مى‌کند. من مى‌خواهم عرض کنم یکى از مسائلى که در کشور ما نمى‌شود از آن غفلت کرد، مسأله‌ى تهاجم فرهنگى است. البته این دعوتى را که به تهاجم فرهنگى مى‌کنیم، مى‌شود معناى دیگر و طور دیگرى فهمید و تحلیل کرد؛ لیکن حقیقت قضیه این است که امروز نمى‌شود در زمینه‌ى مسائل فرهنگى در کشور بى‌توجّه باشیم.
 به خیال خودمان کار سازنده مى‌کنیم؛ مملکتمان را بسازیم و توجّه نکنیم که دشمنانى وجود دارند که دین، استقلال و حتّى ارزشهاى ملى - یعنى ارزشهاى غیردینى - ما را با ابزارهاى فرهنگى، هدف قرار مى‌دهند! اینها را با همان ابزارهاى فرهنگى که ابزارهاى تبلیغى است - فیلم، سینما، خبرسازى و جریان‌سازى جهانى و بحث و استدلال - مورد تهاجم قرار مى‌دهند و پایه‌هایش را در داخل کشور، سست مى‌کنند! به نظر من اگر ما بخواهیم کشورمان را به سمت آن هدفهایى که تعلیم و ترسیم شده است، پیش ببریم، بدون این‌که به این نکته توجّه کنیم، نه کار شدنى است، نه کار حکیمانه‌اى است، نه کار عاقلانه‌اى است! به این باید توجّه شود.1376/11/04

لینک ثابت
استعمار

استعمارگران در دوران استعمار، یکی از اوّلین کارهایی که میکردند، این بود که فرهنگ خودشان را وارد آن منطقه‌ی تحت نفوذ استعماری کنند. یعنی این را حساب شده میکردند؛ نه به این معنا که لشکریانشان میآمدند، سالها میماندند و فرهنگ قهراً منتقل میشد؛ نه. برای این کار، محاسبه میکردند.
استعمار از اوّل - از قرن هجدهم، از قبل از انقلاب فرانسه - چنین میکرد. البته «ناپلئون» قبل از این قضایا به مصر رفت و سعی کرد که با مصریان به شکل - علی‌الظّاهر - غیراستعماری برخورد کند؛ لیکن تمام آنچه را که از ورود فرهنگ غربی به دنیای عرب - بخصوص به مصر - ذکر میکنند، به همان مدّت کوتاه یکی دو ساله که ناپلئون در مصر بود، میرسانند! به آن‌جا چاپخانه برد و بنا کرد افکار و مفاهیم رایج آن روز فرانسه را در مصر آن روز گسترش دادن! کار استعمارگران این است!
انگلیسیها هم همین کار را در هند کردند. استعمارگران در آفریقا و هر جا که رفتند، این کار را کردند! این امری قهری است که استعمارگران فرهنگ خودشان را در یک سلطه‌ی استعماری می‌بردند - هر جایی را که میگرفتند - لذاست که این فرهنگها ماندگار هم شده است. امروز در آن‌جاها که به وسیله‌ی انگلیسیها فتح شده است، فرهنگ انگلیسی ماندگار است. بعد از گذشت قرنها، حتّی هنوز شکل سیاسی حکومت انگلیس و بسیاری چیزهای دیگر وجود دارد!1376/11/04

لینک ثابت
شورای عالی انقلاب فرهنگی

از آن جایی که مقوله‌ی فرهنگ، مقوله‌ی بسیار مهمّی است، جا دارد که مجموعه‌ای بنشینند و درباره‌ی مسائل مورد اهتمام فرهنگ کشور، فراتر از گرفتاریها و ابتلائات اجرایی، تبادل نظر کنند؛ ... به نظر من، فرهنگ، نسبت به بقیه‌ی بخشهای جامعه، برای این‌که کسانی - اهل نظر و اهل فکر - بنشینند و حقیقتاً علاج‌جویانه و روشن‌بینانه و حکیمانه مسائل فرهنگ جامعه را بررسی کنند، اولویّت دارد. بنابراین ایرادی نیست که ولو سیاستهای کلّی - از جمله سیاستهای فرهنگی - در جای دیگر تدوین میشود، و به‌هرحال جایگاهی هم برای سیاستهایی که به اجرا نزدیک است، یا به تعبیر جناب آقای خاتمی همان حلقه‌ی واسط بین اجرای محض و سیاستهای کلّی است - که این هم خودش عرض عریضی است - وجود داشته باشد... من واقعاً اصرار دارم این مجموعه [شورای انقلاب فرهنگی] ، با احساس این مسؤولیت، مشغول کار باشد.
یک بار دیگر هم چند سال قبل - زمان امام رضوان‌اللَّه‌علیه - همین سؤال مطرح شد و مجموعه و شخص امام رضوان‌اللَّه‌علیه به این نتیجه رسیدند که این تشکیلات، وجودش لازم است، ولو این‌که دستگاههای موظّف فرهنگی دولتی ما به کار خود مسلّطند. آن وقت هم خوب تسلّط داشتند و برنامه‌ریزی میکردند. مجلس بود، قانونگذاری میکرد، دولت هم بود؛ اما احساس شد که این مجموعه هم کاملاً لازم است. الان هم من تأکید میکنم و به نظرم میرسد که حقیقتاً این مجموعه میتواند خلأ بزرگی را در باب فرهنگ پُر کند.1376/11/04

لینک ثابت
شورای عالی انقلاب فرهنگی

اگر چه بخشهای دولتی - فرهنگی ما یک مجموعه از کار فرهنگی را به عهده دارند - مثل دانشگاهها، مثل مدارس - اما حقّاً و انصافاً مجموعه‌ی مسائل فرهنگی کشور، در این بخشها منحصر نیست. یعنی اگر ما در زمینه‌های فرهنگی کشور احساس کنیم که یک کار عمومی لازم است؛ فرض کنید احساس شود که جامعه‌ی ما جامعه‌ای است که به بعضی از بیانضباطیها در زمینه‌ی مسائل خودش، خو گرفته و لازم است که یک کار پیگیر و دنباله‌دار نسبت به این قضیه انجام گیرد، وجود مجوعه‌ای ضروری به نظر میرسد...
خوب؛ در کدام یک از بخشهای ما این قضیه قابل طرح و تصمیم‌گیری است؟ چه کسی میخواهد نسبت به این قضیه تصمیم بگیرد؟ دولت هم که مجموعه‌ی مجریان کشورند، سرشان بیشتر به مسائل اجرایی مشغول است تا به این مسائل کلّی، که بخصوص در کارهای اجرایی، خیلی مابازاء ندارد که انسان آن را لمس کند! مرکزی لازم است، برای این‌که این‌گونه چیزها - خُلقیّات روحی جامعه و ملت، خُلقیّات سیاسی و اجتماعی، یا خُلقیّات رفتاری - را بحث کنند و در موردش به تصمیم‌گیری بپردازند.
نه این‌که بخواهیم بگوییم هر کاری در زمینه‌های فرهنگ عمومی بخواهد انجام گیرد، باید بیاید از این‌جا رخصت بطلبد؛ نه. الان روحانیت معظّم و دستگاههای تبلیغاتی کشور که دولتی هم نیستند و مردمیاند، کارهای فراوانی در این زمینه میکنند؛ احتیاج هم ندارند که از جایی استیذان کنند که این حرف را بزنیم، یا نزنیم. اما اگر حقیقتاً یک دستگاه متفکّر و جامعِ همه‌ی خصوصیات و بیننده‌ی همه‌ی کمبودها و نیازها وجود داشته باشد که بتواند خلأها را بفهمد، بعد اگر به این نتیجه رسید که در کشور، این کمبود از لحاظ اخلاقی وجود دارد، ببیند آیا جای این هست که به دستگاههای تبلیغاتی کشور - فرضاً به سازمان تبلیغات، یا به دستگاه اعزام مبلّغ در قم - توصیه کند، یا نظر کارشناسی بدهد که به نظر ما چنانچه مبلّغین در این ماه رمضان، یا در این یک سال، یا در این برهه از زمان، روی این مسأله تکیه کنند، خوب است؛ خیلی به سود کشور خواهد بود...، پس در زمینه‌ی فرهنگ عمومی و مسائلی که مربوط به فرهنگ عمومی است، جایی لازم است که متصّدی شناخت و بحث و تصمیم‌گیری و ابلاغ برای اجرا - به مراکز خودش - باشد و آن همین شورای انقلاب فرهنگی است و انصافاً هیچ جایگزینی هم ندارد. ... جایگاه شورا، خیلی مهمّ است.1376/11/04

لینک ثابت
شورای عالی انقلاب فرهنگی

مکرّراً سؤال میشود که از لحاظ نفوذ قانونی این مصوّبات [شورای عالی انقلاب فرهنگی]، ما در چه وضعیتی هستیم؟ آیا از لحاظ قانونی، حکم قانون دارد؟ این هم قبلاً عرض شد که بله؛ ما در زمان امام سؤال کردیم، ایشان فرمودند؛ بعد هم همین معنا از طرف ما تأیید شد که مصوّبات این شورا لازم‌الاجراست و به هر جا که ابلاغ شد، دستگاههای اجرایی موظفّند اجرا کنند. نمیشود گفت که حالا ما تصمیمی میگیریم، بعد یک زمان هم مجلس یک تصمیم میگیرد. بله؛ طبیعی است که این هست. البته این‌جا دستگاه قانونگذاری نیست؛ نمیخواهیم تعبیر قانون کنیم. کمااین‌که در آن سؤالی هم که از امام شد و جوابی که ایشان فرمودند، اسم قانونگذاری نیامده؛ چون مرکز قانونگذاری در قانون اساسی، یک جاست، لیکن منافاتی ندارد که مصوّبات این‌جا در یک حوزه و در سطح خاصی لازم‌الاجرا باشد، همان‌گونه مصوّبات دولت در یک محدوده لازم‌الاجراست. البته ممکن است که یک دستگاه قانونگذاری بیاید و بر خلاف این، یک قانون وضع کند؛ چه مانعی دارد؟ اوّلاً ممکن است دولت، امروز یک تصویبنامه بگذارند که فردا قانون، آن را نقض کند. نمیشود گفت که دولت بگوید اصلاً تصویبنامه نگذرانیم، برای این‌که یک وقت ممکن است نقض شود! ثانیاً حتّی قوانین خودِ مجلس هم، قوانین این دوره با فاصله‌ی معیّنی - به وسیله یک قانون دیگر نقض میشود. به نظر من، این نمیتواند به عنوان یک اشکال مطرح شود. البته چنانچه واقعاً بررسی و تصمیم‌گیری شد و دیدند که باید نقض شود، نقض کنند. آن‌جا مجلس شورای اسلامی است، شما هم میتوانید حضور پیدا کنید و ثابت نمایید؛ ضمن این‌که مسؤولین دولتی - چند نفر از وزرا، ریاست محترم جمهور و بعضی مسؤولین دیگر - در این شورا حضور دارند. پس این هم از جهت نفوذ قانونی مصوّباتِ این‌جا و اهتمام دستگاهها به آن. البته همه‌ی دستگاهها باید خودشان را موظّف بدانند و عمل کنند. به بنده گزارش دادند که بعضی از دستگاهها مصوبه‌ی این‌جا را خیلی تحویل نمیگیرند! معلوم است که تخلّف میکنند. باید با تخلّف برخورد شود؛ باید دنباله‌گیری شود و به آنها اخطار شود و موظّف شوند که به آن چه از این‌جا ابلاغ میشود، ترتیب اثر دهند و مثل یک امر واجب‌الاطاعة، اطاعت کنند.1376/11/04
لینک ثابت
شورای عالی انقلاب فرهنگی

من انتظار و خواهشم از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که مسأله‌ی تهاجم فرهنگی را بحث کنید. اصلاً این موضوع را مورد مطالعه قرار دهید. البته به نحو حمل شایع صناعی، قطعاً مسائلی هست که مربوط به تهاجم فرهنگی است و الان بحث میشود؛ شکّی نیست. مثلاً بحث در مورد همین مسأله‌ی اسلامی کردن دانشگاهها به حمل شایع، بحث از تهاجم فرهنگی است؛ ولی باید به حمل اوّلی و ذاتی درباره‌ی خود تهاجم بحث کنید! آیا واقعاً آن‌که بنده در قضیه‌ی تهاجم فرهنگی میفهمم، اصلاً درست است یا نه؟ این را مناقشه کنیم؛ اگر دیدیم که درست است، اگر دیدیم که حقیقتاً ارزشها، اصول، پایه‌ها و مبانی، مورد تهاجم قرار دارد، ستاد اصلی مقابله با این تهاجم، این‌جاست و این‌جا نبایستی از این قضیه و این کار غفلت کند. باید ان‌شاءاللَّه با جدّیت دنبال فرمایید.1376/11/04
لینک ثابت
شورای عالی انقلاب فرهنگی

من باید اقرار کنم که از کارکرد شورا[ی عالی انقلاب فرهنگی]، حقیقتاً و قلباً راضی هستم؛ یعنی این مجموعه‌ی باارزشی که الان دور هم جمع شده‌اید، شاید واقعاً با این سنگینی و با این وزانت علمی هیچ مجموعه‌ای را در کشور نداشته باشیم. یعنی مجموعه‌ای رسمی نداریم، شاید مجموعه‌ای غیررسمی باشد که ما نمیشناسیم. واقعاً بین مجموعه‌های رسمی، با این وزانت علمی و فرهنگی که این مجموعه دارد، شاید هیچ مجموعه‌ای نباشد. بنده هم خوشحالم که ما این مرکز بسیار مهم را داریم.1376/11/04
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی