یك مقایسهی كوتاه بین زینب كبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب كبری را نشان میدهد. در قرآن كریم، زن فرعون نمونهی ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه كنید زن فرعون را كه به موسی ایمان آورده بود و دلبستهی آن هدایتی شده بود كه موسی عرضه میكرد، وقتی در زیر فشار شكنجهی فرعونی قرار گرفت، كه با همان شكنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شكنجهی جسمانی او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لی عندك بیتا فی الجّنة و نجّنی من فرعون و عمله»؛ از خدای متعال درخواست كرد كه پروردگارا! برای من در بهشت خانهای بنا كن. در واقع، طلب مرگ میكرد؛ میخواست كه از دنیا برود. «و نجّنی من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمرهكنندهی فرعون نجات بده. در حالی كه جناب آسیه - همسر فرعون - مشكلش، شكنجهاش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانی بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادی از نزدیكان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهای روحی كه برای زینب كبری پیش آمد، اینها برای جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب كبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید كه به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلی (علیهالسّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علیاكبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتك احترام را، مسئولیت حفظ كودكان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه كرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همهی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نكرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض كرد: پروردگارا! از ما قبول كن. بدن پاره پارهی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میكند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول كن. وقتی از او سؤال میشود كه چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب كبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای كلمهی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی كه قرآن كریم از جناب آسیه نقل میكند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. كار برای خدا اینجور است. لذا نام زینب و كار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقای دین اسلام، بقای راه خدا، ادامهی پیمودن این راه به وسیلهی بندگان خدا، متكی شده است، مدد و نیرو گرفته است از كاری كه حسینبنعلی (علیهالسّلام) كرد و كاری كه زینب كبری كرد. یعنی آن صبر عظیم، آن ایستادگی، آن تحمل مصائب و مشكلات موجب شد كه امروز شما میبینید ارزشهای دینی در دنیا، ارزشهای رائج است. همهی این ارزشهای انسانی كه در مكاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشری است، ارزشهائی است كه از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. كار برای خدا خاصیتش این است.
از جنس همین كار، كار انقلاب بود؛ لذا انقلاب ماندگار شد، ثبات و اقتدار معنوی و حقیقی پیدا كرد، دوام پیدا كرد. این انقلاب، انقلابی بود برای خدا.1388/11/19
لینک ثابت