آنچه به طور مجمل میشود گفت، این است که این صنعت (هستهای)، هم از لحاظ پیشرفت کشور و تواناییهای کشور در عرصههای فنّی، اقتصادی، سلامت و غیره که به کشور آبرو میبخشد و زندگی را برای مردم بهتر میکند دارای اهمّیّت است، هم از جهت وزن سیاسی جهانی و بینالمللی برای کشور؛ یعنی وقتی که شما در بخشهای مختلف این صنعت پیشرفت دارید و دارید کار انجام میدهید و گرهگشایی میکنید، مراکز اطّلاعاتی جهان و بسیاری از سیاستمداران دنیا و شاید خیلی از دانشمندان و اهل مطالعه میفهمند و این برای کشور آبرو است؛ پس پیشرفت این صنعت از لحاظ بینالمللی و از لحاظ وزن و جایگاه و آبروی ملّی هم دارای اهمّیّت است. این، دو جهت. جهت سوّم از لحاظ روحیهی اعتماد به نفْس ملّی است. خب میبینید، دستگاههای مختلف تبلیغاتی دشمنان با همهی وجود دارند کار میکنند که کشور را بیآینده نشان بدهند، جوانها را مأیوس کنند؛ این دیگر در فضای مجازی، در تلویزیونها، در اظهارات سیاسی مشهود است. این کار شما درست نقطهی مقابل این حرکت دشمن است؛ یعنی روح امید را، روح اعتماد به نفْس را در ملّت تزریق میکند؛ مردم، جوانها، نخبگان، میفهمند که چه میدانهای اساسی و مهمّی را میتوانند کشف کنند، تصرّف کنند و بپیمایند.1402/03/21
لینک ثابت
چالش هستهای ما الان بیست سال است [که هست]. چرا این چالش را دشمنان ایجاد کردهاند؟ چرا اینقدر گیر میدهند؟ مگر در دنیا فقط ما داریم تلاش هستهای میکنیم؟ البتّه آنها میگویند از [دسترسیِ ما به] سلاح هستهای میترسند! دروغ میگویند، میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. جامعهی اطّلاعاتی آمریکا بارها تا حالا این را تصریح کرده که ایران دنبال تسلیحات هستهای نیست. همین چند ماه پیش هم ــ در همین چهار پنج ماه اخیر ــ دو مورد اعتراف کردند گفتند هیچ نشانهای از حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای دیده نمیشود؛ راست هم میگویند. البتّه [کار ما] از ترس آنها و به خاطر آنها نیست؛ عقیدهی ما این است. سلاح هستهای برای کشتار دستهجمعی به کار میرود، ما با کشتار دستهجمعی مخالفیم؛ خلاف دین است، خلاف اسلام است؛ چه اتمیاش، چه شیمیاییاش، چه انواع و اقسام دیگری که ممکن است. در جنگهای زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین و صدر اسلام، سفارش میشد که مواظب باشید آب روی مردم بسته نشود؛ آن وقت، حرکت عمومی علیه عامّهی مردم بستنِ آب بود، دیگر [سلاح] شیمیایی و این حرفها نبود. ما روی مبنای اسلامیمان نمیخواهیم طرف سلاح برویم؛ وَالّا اگر این نبود و میخواستیم برویم، جلویش را نمیتوانستند بگیرند، همچنان که جلوی پیشرفتهای هستهای ما را تا الان نتوانستند بگیرند و نخواهند توانست بگیرند. اگر میخواستیم سلاح هستهای درست کنیم، میکردیم، آنها هم میدانند این را. پس بهانهی سلاح هستهای دروغ است؛ [مسئله] این نیست، یک چیز دیگری مطرح است. آنها میدانند که حرکت در صنعت هستهای، در واقع، در حکم کلید برای پیشرفتهای علمی در بخشهای متعدّد کشور است؛ این را نمیخواهند؛ نمیخواهند ما در مسائل گوناگون، پیشرفتهای چشمگیر و تشویقکننده داشته باشیم. هر پیشرفتی که ملّت ایران بکنند، فکر ملّت ایران، راه ملّت ایران، مردمسالاری ملّت ایران، روی ملّتهای دیگر اثر میگذارد؛ اینها این را نمیخواهند، از این میترسند؛ هدفشان جلوگیری از پیشرفت کشور ما در یکی از مهمترین عرصههای علمی است که همین عرصهی هستهای است.1402/03/21
لینک ثابت
از حادثهای که در غرب به اسم «رنسانس» شناخته شد ــ تغییر مسیر زندگی غربیها ــ حدود پانصد سال میگذرد؛ در حادثهی رنسانس، اساسیترین خطّی که وجود داشت تقابل علم و دین بود؛ یعنی میخواستند بگویند که اگر میخواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید، دین و معنویّت و مانند اینها را کنار بگذارید؛ این مهمترین یا یکی از مهمترین خطوط اصلی حرکت غربیها در رنسانس بود که از این حادثه حدود پانصد سال میگذرد. امروز، در کشور جمهوری اسلامی که کشور معنویّت است و «جمهوری اسلامی» است، مهمترین کارهای علمی دارد انجام میگیرد، در رقابت با کسانی که سالهای متمادی است که در این رشتههای علمی دارند کار میکنند. چه کسانی دارند این کار را پیش میبرند؟ جوانان مؤمن، فخریزاده و شهریاریِ نمازشبخوان؛ اینها دارند پیش میبرند کار را؛ یعنی علم و معنویّت اینجور به هم آمیخته شده.1402/03/21
لینک ثابت
بیست سال است که غرب بر روی توان هستهای ما دارد کار میکند، امروز امکانات و پیشرفت هستهای ما ــ یعنی موجودی هستهای ما ــ از صد برابرِ بیست سالِ پیش بیشتر است؛ یعنی امروز ما بیش از صد برابر سال ۸۲ که آغاز چالش هستهای ما با غرب است و تحریمهای پشت سر هم و مانند اینها [موجودی هستهای داریم]؛ آنهایی که اهل فنّند و مطّلعند، اینجوری قضاوت میکنند. این واقعیّت کشور ما است. البتّه آنها برای اینکه این حرکت را متوقّف کنند، هر کار از دستشان برمیآمد کردند؛ جنایت هم کردند، ترور کردند، با جنایتشان این دانشمندان عزیز را از ما گرفتند. خیال کردند که اگر چنانچه شهریاری و علیمحمّدی و بقیّه را از دست ما بگیرند، کارها متوقّف میماند؛ کارها متوقّف نماند، دچار وقفه نشد، بحمدالله پیش رفت؛ یعنی جوانان ما، دانشمندان ما، نشان دادند که این صنعت بومیشده است، متعلّق به خود ملّت است و این دیگر قابل سلب کردن از این ملّت نیست.1402/03/21
لینک ثابت
این چالشی که بیست سال است ما با دشمنانمان بر سر قضیّهی هستهای داریم، حقایقی را هم روشن کرد؛ این چالش بیستساله چند حقیقت را روشن کرد. اوّلین حقیقت این است که توانایی و استعداد خارقالعادهی جوانهای ما را نشان داد. این چیزهایی که امروز دیده شد ــ و البتّه آنچه واقعیّت دارد بیش از اینها است ــ همه در حال تحریم انجام گرفته، در حال تهدید انجام گرفته. دائماً دانشمندان ما تهدید شدند، دانشمندان ما ترور شدند؛ بعضیها ترور شدند، بعضیها تهدید به ترور شدند، در عین حال این پیشرفتها حاصل شده. پس ما از لحاظ منابع انسانی فوقالعادهایم.1402/03/21
لینک ثابت
غربیها برای اینکه پیشرفت هسته ای ما را متوقّف کنند، هر کار از دستشان برمیآمد کردند؛ جنایت هم کردند، ترور کردند، با جنایتشان این دانشمندان عزیز را از ما گرفتند. خیال کردند که اگر چنانچه شهریاری و علیمحمّدی و بقیّه را از دست ما بگیرند، کارها متوقّف میماند؛ کارها متوقّف نماند، دچار وقفه نشد، بحمدالله پیش رفت.1402/03/21
لینک ثابت
غربیاها خیال کردند که اگر چنانچه شهریاری و علیمحمّدی و بقیّه را از دست ما بگیرند، کارها متوقّف میماند؛ کارها متوقّف نماند، دچار وقفه نشد، بحمدالله پیش رفت؛ یعنی جوانان ما، دانشمندان ما، نشان دادند که این صنعت بومیشده است، متعلّق به خود ملّت است و این دیگر قابل سلب کردن از این ملّت نیست.1402/03/21
لینک ثابت
دائماً دانشمندان هسته ای ما تهدید شدند، دانشمندان ما ترور شدند؛ بعضیها ترور شدند، بعضیها تهدید به ترور شدند، در عین حال پیشرفتهایی در صنعت هسته ای حاصل شده. پس ما از لحاظ منابع انسانی فوقالعادهایم.1402/03/21
لینک ثابت
از قانون مجلس تخطّی نشود؛ این هم توصیهی بعدی من است. مجلس یک قانونی گذرانده [قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملّت ایران»]، این قانون به نفع ما است، به نفع کشور است و به نفع صنعت هستهای است. بعضیها خیال میکنند این قانون برای کشور مشکلدرستکن است؛ اشتباه میکنند. این قانون، قانونِ خوبی است؛ اصلاً قانون هم هست، قانون را باید عمل کرد؛ بحثی نداریم. از قانون تخطّی نشود. چه در دسترسیهایی که دیگران توقّع دارند، چه در اطّلاعاتی که ارائه میکنید، طبق این قانون عمل بشود.1402/03/21
لینک ثابت
در ادبیّات سیاسی ما، کلمهی «مستضعف» و «استضعاف» وارد شد؛ میگوییم «فلان ملّت، ملّت مستضعفیاند» یا «ما قبل از انقلاب، ملّت مستضعفی بودیم». این کلمهی «مستضعف» یک کلمهی پُرمغز و پُرمعنایی است. «مستضعف» یعنی چه؟ یعنی کسی که ضعیف نگه داشته شده. «مستضعف» با «ضعیف» فرق دارد؛ «ضعیف» یعنی کسی که ضعیف است، «مستضعف» یعنی آن کسی که او را ضعیف نگه داشتهاند. ضعیف نگه داشته شدن که معنای کلمهی «مستضعف» است، دو جور است. یک وقت یک قدرتی میآید بر یک ملّتی سوار میشود، تسلّط پیدا میکند، او را ضعیف نگه میدارد؛ مثل قدرتهای استعماری که کشورهای استعمارزده را ضعیف نگه میداشتند. انگلیسها کشورهای شبهقارّهی هند را سالهای طولانی ضعیف نگه داشتند. اگر به این کتاب نگاهی به تاریخ جهان که نهرو ــ نخستوزیر اسبق هند که مرد مطّلع و دانشمندی بود ــ نوشته مراجعه کنید، او شرح میدهد که هند قبل از ورود انگلیسها چه بود و بعد از ورود انگلیسها چه شد، چقدر عقب رفت، چقدر تهیدست شد؛ استعمار این است.1402/03/21
لینک ثابت
[یک موضوع] دربارهی اهمّیّت صنعت هستهای است. البتّه شماها میدانید و با اهمّیّت این صنعت آشنا هستید، [امّا] خیلی از مردم این آشنایی را ندارند و قدر صنعت هستهای، ابعاد گوناگون و گستردهی این صنعت و تأثیراتش در زندگی مردم و در پیشرفت کشور را نمیدانند. من، هم اینجا یادداشت کردهام که در تذکّرات عرض خواهم کرد، هم حالا در این نمایشگاه چند بار به این برادران عزیز گفتم تقصیر شماها است که نمیآیید با مردم حرف بزنید و به مردم بگویید که چه کار دارید میکنید و این مجموعه چه حرکت عظیمی را وجههی همّت خودش قرار داده و دارد پیش میرود. شماها میدانید، مردم نمیدانند؛ لذا من به طور مختصر میگویم.
آنچه به طور مجمل میشود گفت، این است که این صنعت، هم از لحاظ پیشرفت کشور و تواناییهای کشور در عرصههای فنّی، اقتصادی، سلامت و غیره که به کشور آبرو میبخشد و زندگی را برای مردم بهتر میکند دارای اهمّیّت است، هم از جهت وزن سیاسی جهانی و بینالمللی برای کشور؛ یعنی وقتی که شما در بخشهای مختلف این صنعت پیشرفت دارید و دارید کار انجام میدهید و گرهگشایی میکنید، مراکز اطّلاعاتی جهان و بسیاری از سیاستمداران دنیا و شاید خیلی از دانشمندان و اهل مطالعه میفهمند و این برای کشور آبرو است؛ پس پیشرفت این صنعت از لحاظ بینالمللی و از لحاظ وزن و جایگاه و آبروی ملّی هم دارای اهمّیّت است. این، دو جهت. جهت سوّم از لحاظ روحیهی اعتماد به نفْس ملّی است. خب میبینید، دستگاههای مختلف تبلیغاتی دشمنان با همهی وجود دارند کار میکنند که کشور را بیآینده نشان بدهند، جوانها را مأیوس کنند؛ این دیگر در فضای مجازی، در تلویزیونها، در اظهارات سیاسی مشهود است. این کار شما درست نقطهی مقابل این حرکت دشمن است؛ یعنی روح امید را، روح اعتماد به نفْس را در ملّت تزریق میکند؛ مردم، جوانها، نخبگان، میفهمند که چه میدانهای اساسی و مهمّی را میتوانند کشف کنند، تصرّف کنند و بپیمایند.1402/03/21
لینک ثابت
[یک] توصیه این است که محصولات و خدمات هستهای تجاریسازی بشود که البتّه در این گزارشهایی که به من دادند، [آمده بود که] بعضیهایش تجاریسازی شده؛ این را باید توسعه داد. این پیشرفتهای ما بازارهای خوبی در دنیا دارد و برای اقتصاد کشور، برای درآمد کشور، میتوان واقعاً استفاده کرد. با کشورهای همسو که با ما معارضهای در این قضیّه ندارند، همکاری بشود که البتّه در بخشی از این گزارشها بود که یک همکاریهایی دارد میشود؛ یا آنها درخواست کردند یا ما خواستیم. این هم باید دنبال بشود؛ همکاری بشود و هر چه ممکن است، از امکاناتِ موجودِ دنیا استفاده کنیم، از پیشرفتهای علمیِ دنیا استفاده کنیم.1402/03/21
لینک ثابت
چالش بیست ساله صنعت هستهای
صنعت هستهای یکی از مؤلّفههای اساسی و مهمّ اعتبار کشور و قوّت و قدرت کشور است... من میگویم علّت تمرکز دشمنان روی انرژی هستهای هم همین است؛ علّت اینکه شما میبینید بیست سال است ما چالش داریم [همین است]؛ چالش هستهای ما الان بیست سال است [که هست]. چرا این چالش را دشمنان ایجاد کردهاند؟ چرا اینقدر گیر میدهند؟ مگر در دنیا فقط ما داریم تلاش هستهای میکنیم؟ البتّه آنها میگویند از [دسترسیِ ما به] سلاح هستهای میترسند! دروغ میگویند، میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم... آنها میدانند که حرکت در صنعت هستهای، در واقع، در حکم کلید برای پیشرفتهای علمی در بخشهای متعدّد کشور است؛ این را نمیخواهند؛ نمیخواهند ما در مسائل گوناگون، پیشرفتهای چشمگیر و تشویقکننده داشته باشیم. هر پیشرفتی که ملّت ایران بکنند، فکر ملّت ایران، راه ملّت ایران، مردمسالاری ملّت ایران، روی ملّتهای دیگر اثر میگذارد؛ اینها این را نمیخواهند، از این میترسند؛ هدفشان جلوگیری از پیشرفت کشور ما در یکی از مهمترین عرصههای علمی است که همین عرصهی هستهای است.1402/03/21
لینک ثابت
استضعاف ما در دورهی قبل از انقلاب
اکثر شما دورهی قبل از انقلاب را ندیدید، درک نکردید؛ ما سالها در آن دوره زندگی کردیم، با مسائل آن آشنا بودیم. شما هم امروز میتوانید آشنا بشوید؛ اگر مطالعه کنید، دقّت کنید، میتوانید بفهمید آن روز چه خبر بوده. به شما صریحاً عرض میکنم: ما در دورهی قبل از انقلاب، هر دو جور استضعاف را داشتیم. اوّلاً ما را ضعیف نگه داشته بودند؛ یعنی [مانند] همین جوانی که مثل رضایینژاد، مثل شهریاری، مثل فخریزاده در دورهی انقلاب تربیت شد، در قبل از انقلاب هم بود امّا به این رتبه نمیرسید؛ نمیگذاشتند، تحقیر میکردند ملّت ایران را و مانع پیشرفت ملّت میشدند. آن سالها یک وقتی در یک جلسهای، بر حسب تصادف، با یکی از کسانی که جزو مسئولین آن رژیم بود ارتباط پیدا شد ــ چون ما با آنها ارتباط نداشتیم ــ یعنی نشستیم در جلسهای که تصادفاً او هم بود؛ من شروع کردم به انتقاد کردن از بعضی از چیزها ــ جوان بودیم و حوصلهی حرف زدن و بحث کردن و مانند اینها زیاد داشتیم ــ جواب او این بود که «آقا! این حرفها چیست که شما میزنید؟ ما نشستهایم اینجا، اروپاییها، دیگران، مثل نوکر دارند برای ما کار میکنند، جنس میآورند، آنها میسازند، ما استفاده میکنیم.» منطق را میبینید؟ منطق این بود که آنها میسازند، ما استفاده میکنیم، [پس] آنها نوکر ما هستند. اروپاییها نفت ما را میبردند، بازار ما را تصرّف میکردند، در سیاست ما حدّاکثرِ دخالت را میکردند، این بیعقلی که طرف صحبت ما بود اینها را افتخار ملّت میدانست! «عقب نگه داشته بشوند» یعنی این؛ این یک نوع.
نوع دوّمش این بود که به مردم، به جوانها، باورانده بودند که ما نمیتوانیم. در دوران ملّی شدن صنعت نفت، زمان مصدّق، در مجلسِ شورای ملّیِ آن روز بحث شد که بیاییم صنعت نفت را ملّی کنیم، از دست انگلیسها بگیریم؛ نخستوزیر رژیم شاه ــ حاجعلی رزمآرا که یک سپهبد ارتشی بود ــ آمد در مجلس و گمانم در مجلس این حرف را زد؛ در ذهنم این هست که آمد گفت «این حرفها چیست که شما راجع به ملّی شدن صنعت نفت و ادارهی پالایشگاه آبادان میزنید؟ مگر ما میتوانیم؟ ایرانی یک لولهنگ نمیتواند درست کند.» شماها نمیدانید لولهنگ چیست، ندیدهاید لولهنگ را؛ لولهنگ یعنی آفتابهی از جنس سفال. آفتابه را دیدهاید؛ آفتابه را از جنس حلبی و مس و مانند اینها درست میکردند، یک جور آفتابه هم بود در جاهای دوردست که من دیده بودم، از جنس سفال و گِل پخته درست میکردند؛ یعنی پایینترین و پستترین چیزی که ممکن است یک انسانی درست کند. میگفت ایرانی همان لولهنگ را هم نمیتواند درست کند، حدّاکثر لولهنگ درست میکند! یعنی اینجوری تلقین میکردند. «استضعاف» یعنی این؛ میخواستند بباورانند که توِ ایرانی قادر نیستی، چرا بیخودی اصرار میکنی، چرا تلاش میکنی. لذا در دورهی رژیم پهلوی، این سالهای آخر که دیگر با شوروی هم ارتباطاتِ نسبتاً بهتری پیدا کرده بودند، از آمریکا گندم میخریدند، سیلویش را شورویها میساختند! یعنی قادر به ساختن سیلو نبودند، حالا سد و اتوبان و مانند اینها به جای خود محفوظ؛ یعنی وضع اینجوری بود.1402/03/21
لینک ثابت
منطقِ غربگرایانِ قبل از انقلاب
منطقِ غربگرایانِ آن روز [قبل از انقلاب] این بود که ایرانی نمیتواند، قادر نیست، ایرانی عُرضه ندارد که بسازد. حالا آن نگاه را مقایسه کنید با واقعیّتی که امروز وجود دارد، با این کاری که جوانهای ما در همین زمینهی انرژی هستهای که شما وارد هستید و مطّلع هستید انجام دادهاند... آن روز غربگراها ملّت را تحقیر میکردند، امروز ملّت غربگراها را تحقیر میکند. امروز ملّت ما کسانی را که دارای آن فکر و آن توهّمات هستند، دارد تحقیر میکند؛ با چه چیزی تحقیر میکند؟ با همین ساختوسازهایی که شما اینجا به ما نشان دادید؛ این تحقیرِ غربگراها است؛ این نشان دادنِ خطای بزرگِ آنها است که میخواستند بباورانند که ملّت ایران توانایی ندارد. بیست سال است که غرب بر روی توان هستهای ما دارد کار میکند، امروز امکانات و پیشرفت هستهای ما ــ یعنی موجودی هستهای ما ــ از صد برابرِ بیست سالِ پیش بیشتر است؛ یعنی امروز ما بیش از صد برابر سال ۸۲ که آغاز چالش هستهای ما با غرب است و تحریمهای پشت سر هم و مانند اینها [موجودی هستهای داریم]؛ آنهایی که اهل فنّند و مطّلعند، اینجوری قضاوت میکنند. این واقعیّت کشور ما است. البتّه آنها برای اینکه این حرکت را متوقّف کنند، هر کار از دستشان برمیآمد کردند؛ جنایت هم کردند، ترور کردند، با جنایتشان این دانشمندان عزیز را از ما گرفتند. خیال کردند که اگر چنانچه شهریاری و علیمحمّدی و بقیّه را از دست ما بگیرند، کارها متوقّف میماند؛ کارها متوقّف نماند، دچار وقفه نشد، بحمدالله پیش رفت؛ یعنی جوانان ما، دانشمندان ما، نشان دادند که این صنعت بومیشده است، متعلّق به خود ملّت است و این دیگر قابل سلب کردن از این ملّت نیست. این را آنها هم حالا اعتراف میکنند.1402/03/21
لینک ثابت
رنسانس، تغییر مسیر زندگی غربیها
از حادثهای که در غرب به اسم «رنسانس» شناخته شد ــ تغییر مسیر زندگی غربیها ــ حدود پانصد سال میگذرد؛ در حادثهی رنسانس، اساسیترین خطّی که وجود داشت تقابل علم و دین بود؛ یعنی میخواستند بگویند که اگر میخواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید، دین و معنویّت و مانند اینها را کنار بگذارید؛ این مهمترین یا یکی از مهمترین خطوط اصلی حرکت غربیها در رنسانس بود که از این حادثه حدود پانصد سال میگذرد.1402/03/21
لینک ثابت