نکتهی اوّل [در حادثه نوزدهم دی سال56]، سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که اینجور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّاندار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند.
...
نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثهای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که اینقدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است.
اگر چنانچه این شرایط را رعایت بکنیم، پیشرفت قطعی است؛ یعنی تردید نکنید. نمونهاش سالهای دفاع مقدّس است. بنده باز هم برای چندمین بار سفارش میکنم شرح حال این خانوادههای شهدایِ دوران دفاع مقدس یا دفاع از حرم اهلبیت را بخوانید، ببینید چه سختیهایی را اینها متحمّل شدند. این جوان، همسر عزیزش، فرزند نور چشمش را رها میکند میرود برای اداء تکلیف. در دفاع مقدّس هزارها [نفر] اینجوری رفتند وارد میدان شدند؛ خب نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که یک دیوانهای مثل صدّام با امکانات فراوان وارد میدان میشود، آمریکا کمکش میکند، اروپا کمکش میکند، ناتو کمکش میکند، شوروی کمکش میکند، کشورهای مرتجع عرب مثل ریگ پول به پایش میریزند، آخرش هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و دست از پا درازتر برمیگردد. وقتی ما یک جوانی مثل جوانهای دورهی دفاع مقدّس در میدان داریم که پشتشان گرم به آن ایمان است و یک کسی مثل امام دست و بازوی اینها را میبوسد، نتیجه این میشود که پیشرفت حتمی است. بله، جنگ احزاب بود و در این جنگ احزاب ایران پیروز شد؛ یعنی همهی قدرتهای دنیا دست به دست هم دادند که ایران را تجزیه کنند، خوزستان را جدا کنند، فلان جا را جدا کنند، [امّا] یک وجب از خاک کشور را نتوانستند ببَرند؛ این چیز کمی است؟ این پیروزی کوچکی است؟ وقتی حرکت میکنیم، احساس تکلیف میکنیم، خطر را قبول میکنیم، وارد میدان میشویم، نتیجه این است دیگر؛ این تجربهی ما است.1401/10/19
لینک ثابت
یک مرکز معتبر آمریکایی... سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما ــ انقلاب در فوریهی [سال] ۷۹ مسیحی پیروز شد؛ این در دسامبر است؛ حدود ده ماه تقریباً فاصله است ــ کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است... از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد.1401/10/19
لینک ثابت
یک سندی اخیراً منتشر شده از یک مرکز معتبر آمریکایی؛ که اسناد مهمّی را مثلاً بعد از گذشت سی چهل سال منتشر میکند. این [مرکز] یک سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید... آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید.
اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگوید تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی. به نظرتان این سیاست آشنا نیست؟ تبلیغ علیه جمهوری اسلامی؛ تبلیغ در دنیا، تبلیغ در افکار عمومی، تبلیغ در داخل کشور. این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند؛ تبلیغات. البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد.1401/10/19
لینک ثابت
[در اغتشاشات1401]یک عدّهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدّهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یک جایی را [خراب میکنند] و یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و مانند اینها، اینها مخالف با ضعفهای کشورند؛ ضعفهای مدیریّتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهایی مانند اینها؛ نه، بنده به شما عرض بکنم قضیّه عکس است. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند، هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود؛ هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود. اینها میخواستند نقاط قوّت ما را از بین ببرند: امنیّت ما را ــ امنیّت یکی از نقاط قوّت کشور ما است ــ مسئلهی تحصیل علم را؛ ما دائم افتخار میکنیم که از لحاظ علمی چنین پیشرفت کردهایم؛ خب تحصیل علم در کجا است؟ در مراکز تحصیلی، مراکز علمی، مراکز تحقیقی است دیگر؛ اینها این مراکز را هدفگیری کردند که تعطیل کنند که تحصیل علم انجام نگیرد؛ امنیّت نباشد، تحصیل علم نباشد، رشد تولید داخلی نباشد.1401/10/19
لینک ثابت
یک مرکز معتبر آمریکایی... سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است؛ یعنی همان اوایل انقلاب، رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را ــ با خواب آشفتهای که لابد دیده ــ به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید.
اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است... البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد.
البتّه معلوم است که دشمن موفّق به نیّت شوم خودش نشد. جمهوریِ اسلامیِ آن سالها کجا، جمهوریِ اسلامیِ امروز با ریشههای محکمی که نه فقط در کشور، [بلکه] در منطقه دوانده کجا! استحکامی که امروز به فضل الهی و به حول و قوّهی الهی جمهوری اسلامی دارد، قابل مقایسهی با آن روز نیست؛ امّا اینها ضربه زدند به ما، این کارها حرکت ما را کُند کرد، ما میتوانستیم جلوتر از این باشیم. اینها جنایت کردند. هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند؛ این جنایت است. خب کشوری که هشت سال همهی نیروهای خودش را متمرکز میکند برای دفاع از کشور، این نیروها میتوانست در سازندگی مصرف بشود، میتوانست کشور را پیش ببرد، میتوانست فقر را ریشهکن کند. فقط جنگِ تحمیلی نیست؛ فشار هست، تحریم هست؛ اینها همه مؤثّر است، اینها همه مؤثّر بوده. خباثتهایی کردند که حرکت جمهوری اسلامی را کُند کنند.1401/10/19
لینک ثابت
دشمن در رأس نقشههایش تبلیغات است؛ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛ تبیین. وسوسهای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند. این مطلب اوّل. جهاد تبیین را جدّی باید گرفت. همه، در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات، در هر جایی که شما ایستادهاید و یک شعاع پیرامونیای دارید و میتوانید روی آن اثر بگذارید، باید تبیین انجام بگیرد؛ تبیین درست، تبیین صحیح.1401/10/19
لینک ثابت
یک مرکز معتبر آمریکایی... سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما ــ انقلاب در فوریهی [سال] ۷۹ مسیحی پیروز شد؛ این در دسامبر است؛ حدود ده ماه تقریباً فاصله است ــ کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است؛ یعنی همان اوایل انقلاب، رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را ــ با خواب آشفتهای که لابد دیده ــ به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید.
اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است... البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد.1401/10/19
لینک ثابت
چرا میگوییم نوزدهم دی قم یک حادثهی تحوّلآفرینِ تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی در سراسر کشور آغاز شد که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بیرون بکشد؛ ایران را که زیر دست و پای فرهنگ مُعوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی له شده بود، بیرون بکشد، مستقلّش کند، هویّت تاریخی ایران را احیا کند. هویّت تاریخیِ ایران، ایرانِ اسلامی است؛ از اوّل بُروز اسلام تا امروز، شما کدام ملّتِ دیگر را سراغ دارید که در زمینهی علوم مختلف، در زمینهی فلسفه، در زمینهی فقه، در زمینهی علوم گوناگون، به قدر ایرانیها به اسلام خدمت کرده باشند؟ مراجعه کنید به این کتاب عزیز و مغتنم خدمات اسلام و ایران مرحوم شهید مطهّری. این هویّتِ اسلامی ایران گم شده بود؛ اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت ــ حالا فقط تهران هم نه، خیلی از شهرهای دیگر؛ حتّی در یک جاهایی از مشهد ما ــ احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند؛ اینجوری کرده بودند.1401/10/19
لینک ثابت
نکتهی اوّل[در حادثه۱۹دی۵۶] سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که اینجور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّاندار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند... نکتهی بعدی این است که بهنگام حرکت کردند. ببینید! من بارها این را در جمعهای مختلف عرض کردهام که در یک خطّ تولید، ممکن است بیست نفر کارگر ردیف ایستادهاند، این محصول صنعتی دارد روی این خط حرکت میکند، هر کدام یک کاری باید انجام بدهند؛ یکی باید یک چکّش بزند، یکی باید یک پیچ را بگرداند، یکی باید یک چیزی را بگذارد، یکی باید یک چیزی را بردارد؛ در لحظهی خودش باید این کار را انجام بدهند. اگر این جسم ــ که شما یکی از این بیست نفری هستید که پشت خطّ تولید ایستادهاید ــ از جلوی شما عبور کرد، شما ده ثانیه بعد به فکر افتادید، از دست رفت دیگر، کار تمام میشود. بهلحظه باید انجام داد. توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! [نتیجهی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد.
نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثهای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که اینقدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است.1401/10/19
لینک ثابت
بزرگداشت نوزدهم دی سال ۵۶، هر سال تکرار میشود؛ باید هم بشود، باید هم استمرار داشته باشد؛ در آینده هم باید این رشتهی نورانی دوام پیدا کند؛ چرا؟ چون حادثه، یک حادثهی تحوّلیِ بزرگ بود، حادثهی عادی نبود. زنده نگه داشتن حوادث تحوّلیِ تاریخ وظیفهی همه است... چرا میگوییم نوزدهم دی قم یک حادثهی تحوّلآفرینِ تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی در سراسر کشور آغاز شد که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بیرون بکشد؛ ایران را که زیر دست و پای فرهنگ مُعوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی له شده بود، بیرون بکشد، مستقلّش کند، هویّت تاریخی ایران را احیا کند. هویّت تاریخیِ ایران، ایرانِ اسلامی است؛ از اوّل بُروز اسلام تا امروز، شما کدام ملّتِ دیگر را سراغ دارید که در زمینهی علوم مختلف، در زمینهی فلسفه، در زمینهی فقه، در زمینهی علوم گوناگون، به قدر ایرانیها به اسلام خدمت کرده باشند؟ مراجعه کنید به این کتاب عزیز و مغتنم خدمات [متقابل] اسلام و ایرانِ مرحوم شهید مطهّری. این هویّتِ اسلامی ایران گم شده بود؛ اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت ــ حالا فقط تهران هم نه، خیلی از شهرهای دیگر؛ حتّی در یک جاهایی از مشهد ما ــ احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند؛ اینجوری کرده بودند. این جهادی که آغاز شد ــ که شعلهی اوّل آن جهاد در قم سر کشید ــ برای این بود که ایران را از آن وضع نجات بدهد؛ به هویّت اصلی خود، به هویّت واقعی خود، به هویّت تاریخی خود، به هویّت افتخارآمیز خود آن را برگرداند.1401/10/19
لینک ثابت
هدفهای بزرگ محتاج کارهای بزرگ است. باید کارهای بزرگ انجام بگیرد، باید کارهای تحوّلی انجام بگیرد. به نظر من میتواند انجام بگیرد. مسئولین مؤمنی وجود دارند، مسئولین پُرکار و پُرتلاشی وجود دارند؛ میتواند کارهای تحوّلی انجام بگیرد. خود انقلاب بزرگترین تحوّل بود. کارهای مقدّمات انقلاب، هر کدام یک کار تحوّلی بود. اینها بود که ما را توانست از آن گردنههای سخت عبور بدهد. بعد از این هم، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینهی فرهنگ، چه در زمینهی امنیّت، چه در زمینهی علم، چه در زمینههای گوناگون، کارهای تحوّلی و بزرگ لازم است. به نظر من این کار ممکن است: آدمش را داریم، مسئولینش را داریم، کشور بحمدالله جوانهای خوبی دارد. در همین دانشگاهها و در بسیاری از حوزههای علمیّه در سراسر کشور و در بین مردم گوناگون و طبقات گوناگون، افرادی هستند که میتوانند کار کنند؛ کارهای مبتکرانه، کارهای نوآورانه و کارهای تحوّلی.1401/10/19
لینک ثابت
در اغتشاشهای [سال 1401] دست دشمن خارجی عیان بود که حالا یک عدّهای انکار کردند. تا آدم میگوید «دشمن خارجی»، برای اینکه یک جناحی را یا یک شخصی را یا یک گروهی را یا یک دولتی را به زمین بزنند، فوراً آن را انکار میکنند، یعنی [میگویند] «نخیر، تقصیر شما است»؛ ولی نه، دست خارجیها واضح بود، معلوم بود. آن کار آمریکاییها، آن کار اروپاییها، کشورهای مختلف اروپایی؛ هر کدام یک جوری در این قضیّه وارد شدند؛ به طور عیان، آشکار، نه مخفی. معلوم شد که چه کسانی در این قضیّه دخالت دارند؛ در اغتشاشهای اخیر هم اینجوری بود. نمیشود ندیده گرفت اینها را. خب، اینجا هم مهمترین بخش کار، تبلیغات بود؛ اینجا هم مهمترین بخش حرکت دشمن مسئلهی تبلیغات بود. مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ * اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ * مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس. وسواس فقط مال جن نیست؛ ناس هم وسوسه میکند، وسواس میکند. فضای مجازی را دیدید؛ رسانههای خارجی از غربی و عربی و عبری و امثال اینها را ملاحظه کردهاید دیگر. بنابراین اینجا هم نقش اوّل مال تبلیغات بود. خب یک عدّهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدّهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یک جایی را [خراب میکنند] و یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و مانند اینها، اینها مخالف با ضعفهای کشورند؛ ضعفهای مدیریّتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهایی مانند اینها؛ نه، بنده به شما عرض بکنم قضیّه عکس است. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند، هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود؛ هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود. اینها میخواستند نقاط قوّت ما را از بین ببرند: امنیّت ما را ــ امنیّت یکی از نقاط قوّت کشور ما است ــ مسئلهی تحصیل علم را؛ ما دائم افتخار میکنیم که از لحاظ علمی چنین پیشرفت کردهایم؛ خب تحصیل علم در کجا است؟ در مراکز تحصیلی، مراکز علمی، مراکز تحقیقی است دیگر؛ اینها این مراکز را هدفگیری کردند که تعطیل کنند که تحصیل علم انجام نگیرد؛ امنیّت نباشد، تحصیل علم نباشد، رشد تولید داخلی نباشد. ما [شعار سال 1401] را هم اوّل سال مثل دو سه سال قبل اعلان کردیم تولید، با یک شیوهی خاصّی و از یک نگاه خاصّی. تولید در امسال یک حرکت خوبی داشته... اینها را میخواهند متوقّف کنند؛ اینها را میخواستند متوقّف کنند. یا مسئلهی گردشگری را [ضربه بزنند]. یکی از سیاستهای دولت مثلاً گردشگری بوده که گردشگری یک درآمد خوبی است که تازه داشت راه میافتاد، شروع میشد؛ این را میخواستند متوقّف کنند. نقاط قوّت را میخواستند متوقّف کنند وَالّا بله، ما مشکل اقتصادی داریم، مشکل معیشتی مردم را داریم؛ شکّی نیست؛ آیا مشکل اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟ با آمدن و اغتشاش کردن در خیابان حل میشود؟ اینها نمیخواستند نقاط ضعف را از بین ببرند؛ اینها میخواستند نقاط قوّت را از بین ببرند. خب، بلاشک اینها خیانت بود و دستگاههای مسئول هم با خیانت برخورد جدّی و عادلانه میکنند، و باید هم بکنند..1401/10/19
لینک ثابت
این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات سال 1401 شدند و اینها را راه انداختند، هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود؛ هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود.1401/10/19
لینک ثابت