تلاوت در جمع یک هنر است، یک هنر مقدّس است. این هنر که در شمار برترین هنرهای قدسی است و جزو برترین هنرهای مقدّس است، باید در خدمت ذکر و در خدمت دعوت باشد. قرآن ذکر است دیگر؛ تلاوت شما [قاریان قرآن] باید در خدمت ذکر باشد؛ .... نباید فقط به عنوان یک هنر به این نگاه کنید؛ بعضی از خوانندههای قرآن غیر ایرانی را که انسان نگاه میکند، به این [کار] فقط به صورت یک هنر نگاه میکنند؛ نه، این فقط یک هنر نیست؛ این، وسیلهی دعوت الیالله است؛ با این شکل بایستی به آن نگاه کنید.1401/01/14
لینک ثابت
در مورد اُنس با کلام الله؛ خب یکی از نامهای مبارک قرآن «ذکر» است. در خود قرآن چند جا تعبیر «ذکر» به کار برده شده و مراد، قرآن است؛ مثلاً «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزلناه» در سورهی انبیاء که قرآن به عنوان «ذکر» معرّفی شده، یا «اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظون» در سورهی حجر که اینجا هم همین جور است و چند جای دیگر قرآن ــ شاید مجموعاً چهار پنج جا [یا] پنج شش جا در قرآن هست ــ که قرآن «ذکر» نامیده شده ؛چرا «ذکر»؟ ذکر یعنی «یاد»؛ «قرآن، ذکر است» یعنی چه؟ یعنی «مذّکِر» است، یادآورنده است؛ قرآن، ما را به یاد میآورد. این به عنوان مبالغه است. در کلام عرب وقتی میخواهند مبالغه کنند، اسم فاعل را به صورت اسم فاعل به کار نمیبرند، به صورت مصدر به کار میبرند؛ میگویند «زیدٌ عدل»؛ وقتی میخواهند بگویند: زید خیلی عادل است، میگویند: زیدٌ عدل؛ زید عدل است؛ این [مسئله]، این [جور] است. قرآن ذکر است؛ یعنی در نهایت یادآوری و در نهایت مذکِّریّت است. این قرآن است. خب «ذکر» وسیلهی ارتباط است؛ ذکر یعنی یاد؛ شما اگر یادتان بود ارتباط برقرار میکنید با هر کسی، با هرچیزی، اگر از او یادتان رفت، قهراً دیگر ارتباط برقرار نمیکنید؛ ذکر طبیعتاً وسیلهی ارتباط است؛ اگر میخواهیم با خدا ارتباط داشته باشیم، با بهشت ارتباط داشته باشیم، با باطن عالیرتبهی خودمان که خدای متعال برای ما قرار داده و میتوانیم به آن برسیم و به آن فعلیّت بدهیم، ارتباط [برقرار] کنیم، باید به یادش باشیم؛ اگر یاد رفت، غفلت حاصل خواهد شد و این غفلت همان چیزی است که در قرآن مکرّر نسبت به این غفلت پرهیز و زنهار داده شده، بر حذر داشته شدهایم از این. در قیامت به کافر و منحرف میگویند: لَقَد کُنتَ فی غَفلَةٍ مِن هذا وَ کَشَفنا عَنکَ غِطائَک؛ که مال سورهی ق است، یا در سورهی مبارک انبیاء [میفرماید]: یا وَیلَنا قَد کُنّا فی غَفلَةٍ مِن هذا؛ کافر در قیامت این جور میگوید: یا وَیلَنا؛ وای بر ما؛ ما دچار غفلت بودیم. غفلت بلای خیلی بزرگی است. لذا در یکی از دعاهای مربوط به نافلهی شب [چنین آمده]: اَللَهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَمِ وَ الجُبنِ وَ البُخلِ وَ الغَفلَةِ وَ القَسوَة؛ به خدا پناه میبریم از غفلت. خب پس «غفلت» نقطهی مقابل «ذکر» است؛ قرآن هم ذکر است. هر چه شما با قرآن بیشتر اُنس پیدا کنید، ذکر بیشتر خواهد شد. و البتّه «ذکر» و «مراقبه» تقریباً همسان یا به یک معنا متّحدند؛ [همان] مراقبه که این همه اهل معنا و اهل سلوک روی آن تأکید میکنند و میگویند پلّکان عروج انسان مراقبه است؛ مراقب خود بودن. گمان میکنم در فرمایشات مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی یا یکی از شاگردهای ایشان یک وقتی دیدم که ایشان میفرمایند بدون مراقبه هم گاهی حال برای انسان پیدا میشود امّا این حال باقی نمیماند؛ اگر مراقبه بود، آن حال معنوی هم برای انسان باقی میماند. بنابراین تلاوت قرآن، اُنس با قرآن این خصوصیّات را دارد.1401/01/14
لینک ثابت
دربارهی ماه مبارک رمضان فرمود: هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ اِلى ضیافَةِ اللَه؛ خیلی خب، شما دعوت شدید. انسان گاهی یک جایی دعوت میشود، اجابت میکند، میرود به آن مهمانی و پذیرایی میشود؛ یک وقت هم نه، دعوت کردهاند ما را، همّت نمیکنیم که حرکت کنیم و به آن مهمانی برویم و پذیرایی بشویم؛ پس این، دست من و شما است. این ماه، ماه رمضان است، ماه ضیافت است، ماه گسترهی بینهایت رحمت الهی است. آن کسی که برود سر این سفره بنشیند و پذیرایی بشود کیست؟ بحث سر این است. باید همّت بکنیم که ما وارد این تالار عظیم پذیرایی بشویم و سر این سفره بنشینیم. این ضیافت چیست؟ حالا اگر همهی شما انشاءالله به بهترین وجهی وارد این تالار ضیافت شدید و به ضیافت الهی مشرّف شدید، خدای متعال به شما چه خواهد داد؟ پذیرایی الهی عبارت است از فراهم کردن فرصت تقرّب به خدا؛ یعنی از این چیزی دیگر بالاتر نیست. خدای متعال در این ماه فرصت تقرّب به خودش را فراهم کرده؛ اگر شما وارد این ضیافت شدید، از این پذیرایی بهرهمند میشوید. این فرصت چیست؟ این فرصت، روزه است؛ این فرصت اجر بیپایان تلاوت [کتاب] الهی است، تلاوت قرآن است؛ این فرصت اجر مضاعف برای اصلاح ذاتالبین است و امثال این چیزها که در خطبهی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وجود دارد. از خدای متعال بخواهیم اینها را؛ بخواهیم که خدای متعال به ما این توفیق را بدهد که از این فرصتها استفاده کنیم. لذا فرمود: فَاسأَلُوا اللَهَ رَبَّکُم بِنیّاتٍ صادِقَةٍ وَ قُلوبٍ طاهِرَةٍ اَن یُوَفِّقَکُم لِصِیامِهِ وَ تِلاوَةِ کِتابِه؛ این را از خدا بخواهید.
بحمدالله شما[قاریان قرآن] اکثراً جوان هستید و دلهای پاک و نورانی و متلألئ که انسان واقعاً غبطه میخورد به حال شما جوانها؛ میتوانید از این فرصتها به بهترین وجهی استفاده کنید. حضرت سجّاد (سلام اﷲ علیه) در دعای چهلوچهارم صحیفهی سجّادیّه که دعای ورود به ماه رمضان است، به خدا این جور عرض میکنند: وَ اَعِنّا عَلی صیامِهِ بِکَفِّ الجَوارِحِ عَن مَعاصیه؛ صیامِ این جوری؛ معلوم شد که صیام، فقط نخوردن و اجتناب از این کارهای ظاهری نیست؛ این هم جزو این صیامی است که شما را به خدا آن جور نزدیک میکند: کفّ جَوارِح از معاصی الهی؛ وَ استِعمالِها فیهِ بِما یُرضیک؛ البتّه دعا، دعای مفصّلی است و من توصیه میکنم که کسانی که نخواندهاند این دعا را بخوانند؛ بخوانید این دعا را و واقعاً بهرهمند بشوید؛ شماها این لیاقت را دارید که از کلمات امام سجّاد در صحیفهی سجّادیّه به بهترین وجهی استفاده کنید؛ دنبالهاش بعد از فاصلهای میفرماید: وَ اَن نَتَقَرَّبَ اِلیکَ فیهِ مِن الاَعمالِ الزّاکیَةِ بِما تُطَهِّرُنا عَن الذُّنوبِ وَ تَعصِمُنا فیهِ مِمّا نَستَأنِفُ مِنَ العَیوب؛ خدای متعال هم از گذشته ما را پاک کند، هم در آینده ما را محفوظ کند و نگه دارد؛ قدر این ماه را بدانیم.1401/01/14
لینک ثابت
فراهم کردن فرصت تقرّب، پذیرایی الهی در ماه رمضان
دربارهی ماه مبارک رمضان فرمود: هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ اِلى ضیافَةِ اللَه؛ خیلی خب، شما دعوت شدید. انسان گاهی یک جایی دعوت میشود، اجابت میکند، میرود به آن مهمانی و پذیرایی میشود؛ یک وقت هم نه، دعوت کردهاند ما را، همّت نمیکنیم که حرکت کنیم و به آن مهمانی برویم و پذیرایی بشویم؛ پس این، دست من و شما است. این ماه، ماه رمضان است، ماه ضیافت است، ماه گسترهی بینهایت رحمت الهی است. آن کسی که برود سر این سفره بنشیند و پذیرایی بشود کیست؟ بحث سر این است. باید همّت بکنیم که ما وارد این تالار عظیم پذیرایی بشویم و سر این سفره بنشینیم. این ضیافت چیست؟ حالا اگر همهی شما انشاءالله به بهترین وجهی وارد این تالار ضیافت شدید و به ضیافت الهی مشرّف شدید، خدای متعال به شما چه خواهد داد؟ پذیرایی الهی عبارت است از فراهم کردن فرصت تقرّب به خدا؛ یعنی از این چیزی دیگر بالاتر نیست. خدای متعال در این ماه فرصت تقرّب به خودش را فراهم کرده؛ اگر شما وارد این ضیافت شدید، از این پذیرایی بهرهمند میشوید. این فرصت چیست؟ این فرصت، روزه است؛ این فرصت اجر بیپایان تلاوت [کتاب] الهی است، تلاوت قرآن است؛ این فرصت اجر مضاعف برای اصلاح ذاتالبین است و امثال این چیزها که در خطبهی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وجود دارد. از خدای متعال بخواهیم اینها را؛ بخواهیم که خدای متعال به ما این توفیق را بدهد که از این فرصتها استفاده کنیم. لذا فرمود: فَاسأَلُوا اللَهَ رَبَّکُم بِنیّاتٍ صادِقَةٍ وَ قُلوبٍ طاهِرَةٍ اَن یُوَفِّقَکُم لِصِیامِهِ وَ تِلاوَةِ کِتابِه؛(1) این را از خدا بخواهید.1401/01/14
1 )
عيون أخبار الرضا ، شیخ صدوق ج 1 ، ص 295
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ
ترجمه:
امام رضا از پدران بزرگوارشان از اميرالمؤمنين (عليهمالسّلام) نقل فرمودند كه: «روزى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله سخنرانى كرده، فرمودند: اى مردم، ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما رو كرده است، ماهى كه نزد خدا از تمام ماهها برتر است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است و آن ماهى است كه در آن ماه به مهمانى خدا دعوت شدهايد و در آن از اهل كرامت خدا گشتهايد، نفسهايتان در اين ماه تسبيح و خوابتان در آن عبادت است و اعمالتان در آن مقبول است و دعايتان مستجاب، پس با نيّتهاى صادق و قلبهاى پاك از خدا بخواهيد كه شما را به روزه گرفتن و تلاوت آيات قرآن موفّق نمايد...»
لینک ثابت
یک حدیثی را مرحوم علّامهی طباطبائی (رضوان الله علیه) نقل میکنند، من خوشم آمد که این را به شما عرض بکنم؛ این حدیث از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است که مرحوم طباطبائی میفرماید: و هو من غرر الاحادیث؛ این از برجستهترین و زبدهترین احادیث اهلبیت (علیهم السّلام) است. قیل له هَل عِندَکُم شَیءٌ مِنَ الوَحی؛ یک نفر از امیرالمؤمنین میپرسد که غیر از این قرآنی که حالا در اختیار ما هست، چیزی از وحی در اختیار شما هست؟ قالَ لَا وَ الَّذی فَلَقَ الحَبَّةَ وَ بَرَاَ النَّسَمَة؛ حضرت میفرمایند که نه، به خدا قسم، چیزی بیش از این در اختیار ما نیست؛ اِلَّا اَن یُعطِیَ اللَهُ عَبداً فَهماً فی کِتابِه؛ ترجمهی فارسی این، به زبان متعارف ما این جوری میشود: بله، اگر خدای متعال راه را باز کند، ما در همین چیزی که هست غور کنیم، آن وقت چیزهای زیادی در اختیار ما هست. مرحوم علّامه طباطبائی میگویند که این بیانات امیرالمؤمنین در توحید، در معارف الهی که به تعبیر ایشان از بیانات عجیب امیرالمؤمنین است ــ که شما نهجالبلاغه را که نگاه کنید، این واقعاً به تعبیر ایشان از اعاجیب است ــ همهی اینها را امیرالمؤمنین از قرآن استفاده کرده؛ از این حدیث استفاده میشود که همهی این معارف عالی و ممتاز که برای فهمیدن آنها عقول متعارف عادّی کافی نیست، و باید انسان فکر کند، یاد بگیرد، درس بگیرد تا بفهمد، همهی این معارف را امیرالمؤمنین از قرآن گرفته، از قرآن استفاده کرده. قرآن این [جور] است. این اقیانوس عمیق، این [جور] است.1401/01/14
لینک ثابت
تلاوت در جمع یک هنر است، یک هنر مقدّس است.1401/01/14
لینک ثابت
تلاوت در جمع ، یک هنر مقدّس است.1401/01/14
لینک ثابت
تلاوت در جمع که در شمار برترین هنرهای قدسی است و جزو برترین هنرهای مقدّس است، باید در خدمت ذکر و در خدمت دعوت باشد.1401/01/14
لینک ثابت
کشور ما از لحاظ قرّاء خوشخوان یکی از کشورهای برجسته و نمونه است. یعنی در دنیای اسلام شاید مثلاً [بجز] کشور مصر که حالا یک امتیازی در این زمینه دارد، من فکر نمیکنم بقیّهی کشورها این تعداد قاری برجسته و خوشخوان و درستخوان در کشورها وجود داشته باشد که بحمدالله در کشور ما هست. [این] به برکت جمهوری اسلامی است. ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم! اوایل انقلاب، همّت ما و اهتمام ما این بود که قاری ما بداند کجا باید بخواند، کجا وصل کند، کجا وقف کند، کجا بِایستد؛ یعنی در این حد [بودند]، آن هم قرّاء معدودی که بودند. امروز بحمدالله انسان نگاه که میکند، قرّاء متعدّد و کثیری [را میبیند]. بنده با رادیوتلاوت مأنوسم الحمدلله، غالباً گوش میکنم آن وقتی که فراغت داشته باشم؛ به قدری تلاوتهای خوب در این رادیو و گاهی در تلویزیون ــ که کمتر توفیق پیدا میکنم [ببینم] ــ وجود دارد که انسان واقعاً خدا را شکر میکند؛ من خیلی اوقات وقتی میشنوم تلاوت را، خدا را شکر میکنم.1401/01/14
لینک ثابت
امروز خیلی از قرّاء ما از بسیاری [از قاریان بالاترند]. حالا نمیگویم «همه»؛ شماها هنوز نرسیدهاید به آن برجستههایی که هستند. باید کار کنید؛... شما که خوب میخوانید و درست میخوانید و مستمع را به هیجان میآورید، فکر نکنید کار تمام شد؛ هر وقتی که در هر جایی آدم فکر کرد دیگر به آخر خط رسیده، دیگر بالاتر از این چیزی نیست، همان جا نقطهی سقوط انسان است؛ بنده به شعرا هم همین را میگویم، به نویسندگان هم همین را میگویم، به طلّاب هم همین را میگویم. باید پیش بروید؛ باید باز هم جلو بروید، پیش بروید و تکمیل کنید و جا برای تکمیل هنوز هست؛ این جور نیست که خیال کنید حالا همه چیز تمام شده. امّا آنچه الان هست انصافاً افتخارآفرین است؛ یعنی آنچه ما امروز در اختیار داریم، بحمدالله این تعداد و این کیفیّت را، ما در جایی غیر از همان جایی که اسم آوردم سراغ نداریم که به این اندازه وجود داشته باشد. حتّی خیلی از قرّاء فعلی ما بهتر هستند از بعضی از آن کسانی که دعوت کردهایم آوردهایم اینجا، پول هم به آنها دادهایم، قرآنشان را هم گوش کردهایم، هزار نفر هم بیخودی «اللهالله» داد کشیدند پای خواندنشان که هیچ لزومی هم نداشته! گاهی بد هم میخوانَد، امّا جمعیّت میگویند «الله»؛ او میفهمد که این جمعیّت نمیفهمند خوب و بدِ تلاوت را، لذا سعی هم نمیکند دیگر خوب بخواند. این را بنده دیدهام؛ بعضی از قرّاء در مصر که خواندهاند خوب خواندهاند، اینجا که آمدند خواندند، نه، خواندنشان تعریفی ندارد! این مهم است؛ حالا شماها که با مستمعین طرفید، این تذکّرات را باید به آنها بدهید، اگر چه حالا مدّتی هم هست که مهمانِ آن جوری نداریم. الحمدلله قرّاء ما قرّاء خوبی هستند.1401/01/14
لینک ثابت
تلاوت در جمع یک هنر است، یک هنر مقدّس است. این هنر که در شمار برترین هنرهای قدسی است و جزو برترین هنرهای مقدّس است، باید در خدمت ذکر و در خدمت دعوت باشد. قرآن ذکر است دیگر؛ تلاوت شما باید در خدمت ذکر باشد؛ باید جوری تلاوت کنید که منِ مستمع، متذکّر بشوم، و به یاد خدا، به یاد قیامت، به یاد عوالم بالا بیفتم؛ بیشتر از آنکه انسان متذکّر است، باید از تلاوت شما متذکّر بشود؛ شما در تلاوتتان این را در نظر قرار بدهید، این را بخواهید. مراقب باشیم که چیزهای حاشیهای، بعضی از خودنماییها ــ که ماها خب انسانیم، ضعیفیم، در کارهایمان یک بخشی، یک خودنماییهایی هست، حالا بنده آن مقدار کمش را نمیخواهم خیلی متّه روی خشخاش بگذارم ــ غلبه نکند؛ آن حالت خودنمایی بر آن حالت تذکّر و مُذَکِّریّت و دعوت الیالله غلبه نکند در این تلاوتی که شما انجام میدهید. نباید فقط به عنوان یک هنر به این نگاه کنید؛ بعضی از خوانندههای قرآن غیر ایرانی را که انسان نگاه میکند، به این [کار] فقط به صورت یک هنر نگاه میکنند؛ نه، این فقط یک هنر نیست؛ این، وسیلهی دعوت الیالله است؛ با این شکل بایستی به آن نگاه کنید. باید جوری باشد که «وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایمانا»؛وقتی شما قرآن میخوانید باید ایمان من افزایش پیدا کند؛ ایمان مستمعتان بایستی افزایش پیدا کند. یک مقداری از این به عهدهی شما است که شما باید این کار را انجام بدهید، تا حدود زیادی بر عهدهی قاری است.1401/01/14
لینک ثابت
شما[قاریان] قرائت را با استعاذه شروع میکنید؛ [باید] این استعاذه حقیقی باشد. با این استعاذه واقعاً به خدا پناه ببرید از شرّ شیطان: «فَاِذا قَرَأتَ القُرآنَ فَاستَعِذ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم»که در سورهی مبارکهی نحل است. اگر این تلاوت با استعاذه شد، در خدمت اغراض شیطانی قرار نخواهد گرفت.1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.مهندسی یعنی چه؟ چند جور مهندسی هست: یکی انتخاب لحن مناسب برای هر بخش. مثلاً فرض کنید که همهی لحنها برای لحن قصّه مناسب نیست، یا همهی لحنها برای آیات انذار از عذاب مناسب نیست؛ یک لحنهایی مناسب است، یک لحنهایی مناسب نیست؛ لحن مناسب با آن مضمون را باید پیدا کنید... یک مهندسی دیگر، مهندسی انخفاض و اعتلای صدایتان است؛ صدا را کِی بالا ببرید، کِی پایین بیاورید؛ این مهم است. بعضیها صدا را بیمورد بالا میبرند، جایی که اصلاً جای بلند کردن صدا نیست. باید تشخیص بدهید که کجا بایستی صدا را بلند کرد و با تُن بلند باید خواند، کجا بایستی آرام خواند.... یکی هم کیفیّت القاء است؛ کیفیّت القاء هم خیلی مهم است. بنده حالا یک نمونه را عرض بکنم: تلاوت سورهی مبارکهی فاطر عبدالفتّاح شعشاعی... [وقتی] میرسد به این آیهی شریفه: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله. میدانید که مستمعهای عرب دنبال این هستند که نَفَس بلند به کار برود. وقتی قاری با نَفَس طولانی تلاوت میکند خوششان میآید و تشویق میکنند و اللهالله میگویند، و نَفَس کوتاه را خیلی دوست نمیدارند. عبدالفتّاح نَفَسش کوتاه است امّا این «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله» را با یک لحنی میخوانَد که این مجلس زیر و رو میشود! به نظر من بشنوید این تلاوت را؛ مجلس را زیر و رو میکند؛ از بس با لحن مناسبی این را میخوانَد. این لحن متناسب را در نظر داشته باشید. این [یک] مهندسی.... یک مهندسی دیگری هم وجود دارد و آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید میشنوید، کأنّه دارید میبینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که فوقالعاده است در این جهت.... بالاخره، به طور خلاصه، تلاوت قاری باید منشأ اثر باشد؛ باید شما که تلاوت میکنید، جوری تلاوت کنید که تأثّر در مستمع شما به وجود بیاید و منشأ اثر بشود. اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحمٰنَ بِالغَیب؛ اتّباع باید به وجود بیاید با خواندن شما؛ با تلاوت شما بایستی اتّباع به وجود بیاید.1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.
مهندسی یعنی چه؟.... کیفیّت القاء است؛ کیفیّت القاء هم خیلی مهم است. بنده حالا یک نمونه را عرض بکنم: تلاوت سورهی مبارکهی فاطر عبدالفتّاح شعشاعی ــ که واقعاً یک تلاوتگر فوقالعاده است ــ [وقتی] میرسد به این آیهی شریفه: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله.میدانید که مستمعهای عرب دنبال این هستند که نَفَس بلند به کار برود. وقتی قاری با نَفَس طولانی تلاوت میکند خوششان میآید و تشویق میکنند و اللهالله میگویند، و نَفَس کوتاه را خیلی دوست نمیدارند. عبدالفتّاح نَفَسش کوتاه است امّا این «یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَرآءُ اِلَی الله» را با یک لحنی میخوانَد که این مجلس زیر و رو میشود! به نظر من بشنوید این تلاوت را؛ مجلس را زیر و رو میکند؛ از بس با لحن مناسبی این را میخوانَد. این لحن متناسب را در نظر داشته باشید. 1401/01/14
لینک ثابت
یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید.مهندسی یعنی چه؟.... آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید میشنوید، کأنّه دارید میبینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که فوقالعاده است در این جهت. در آن آیات شریفهی سورهی قصص که «وَجَدَ مِن دونِهِمُ امرَاَتَینِ تَذودانِ قالَ ما خَطبُکُما قالَتا لا نَسقیحَتَّی یُصدِرَ الرِّعآءُ وَ اَبونا شَیخٌ کَـبیرٌ * فَسَقَی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی اِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَىَّ مِن خَیرٍ فَقیرٌ * فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء»،اینها را جوری میخوانَد که شما کأنّه میبینید که این دختر دارد میآید و خجالت میکشد، که این خجالت ناشی از یک احساساتی است؛ رفتهاند پیش پدرشان، صحبت این جوان را کردهاند و گفته خیلی خب، بروید دنبالش بگویید بیاید. «فَجآءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیـآء» را چند بار تکرار میکند. یا مثلاً در سورهی مبارکهی نمل، اَیُّکُـم یَأتینی بِعَرشِهـا قَبلَ اَن یَأتونی مُسلِمین * قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا ءاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک. آنچنان این «اَنَا ءاتیکَ بِهِ» را از زبان این عفریتِ جن تکرار میکند و بیان میکند، کأنّه انسان دارد میبیند این عفریتِ جن را که با یک غروری میگوید من برایت میآورم، قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک. بعد [میفرماید]: قالَ الَّذی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتابِ اَنَا ءاتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُک؛یعنی [آن دیگری] زد تو دهن آن عفریتِ جنّی، گفت قبل از اینکه چشمت را به هم بزنی من حاضر میکنم، که حاضر هم کرد. این را جوری میخوانَد که انسان کأنّه دارد میبیند که این اتّفاق دارد میافتد.1401/01/14
لینک ثابت
قرائت وَرش از این جهت مهم است که در شمال آفریقا و در غرب دنیای اسلام، قرائتِ رایج است. خود وَرش سالها در مصر زندگی میکرده ــ هم وَرش و هم قالون، اصلاً در مصر زندگی میکردند ــ سالهای متمادی وَرش در مصر بوده؛ لذا قرائت وَرش در مصر و در شمال آفریقا و در تونس و مانند اینها معروف است.1401/01/14
لینک ثابت