هدف دانشگاه فقط این نیست که معلومات به جوان بدهند؛ هدف، ساختن جوان است؛ ساختن یک انسان والا است با سلاح علم؛ بنابراین اخلاق هم، تربیت هم، سبک زندگی هم از جملهی عناصری است که همراه با علم در دانشگاه باید به جوان داده بشود تا جوان ساخته بشود؛ این چیزی است که ضروری است. دانشگاهها را از لحاظ فرهنگی باید غنی کرد، باید غنای فرهنگی لازم را به دانشگاه [داد]. البتّه در بعضی دانشگاهها تا حدودی هست، در بعضی هم نیست، در بعضی هم عکسش هست! جوان باید مؤمن، انقلابی، پاکدامن، دلبسته به کشور، مستعد برای خدمت به مردم تربیت بشود؛ وَالّا اگر جوانی باشد که احساس مسئولیّت نکند، هیچ به سرنوشت کشور اصلاً اعتنائی نداشته باشد، با معلومات بالا هم از دانشگاه بیرون بیاید، چه فایدهای برای کشور خواهد داشت؟۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
ما راجع به «علم نافع» زیاد صحبت کردهایم؛(۸) در دیدارهای مختلف دانشگاهی، دانشجویی و مانند اینها بحث کردهایم راجع به آن. گفتیم «علم نافع» هم یعنی علمی که مسائل کشور را حل میکند؛ حلّ مسائل کشور، علمِ نافع است. یعنی با مسائل گوناگونی که در کشور وجود دارد، مواجههی علمی بشود؛ فقط هم مسئلهی ما، مسئلهی صنعت نیست. بله، ارتباط صنعت و دانشگاه یک نقطهی خاص و مهمّی بود که ما خیلی [وقت] پیش روی آن تکیه کردیم -که من با رئیسجمهور وقت صحبت کردم و این معاونت علمی(۹) اساساً از آن وقت به وجود آمد که بین صنعت و دانشگاه یک ارتباط علمی برقرار بشود- این مربوط به صنعت بود، لکن مخصوص صنعت نیست. در بخشهای مختلف و گوناگون، ما نقاط کور داریم؛ حالا مثلاً در مسائل اقتصادی، بیماریهای مُزمنی داریم؛ مِن باب مثال، «پایین بودن بهرهوری». یکی از مشکلات اقتصادی ما پایین بودن بهرهوری فعّالیّتها است؛ خب این، راه [حلّ] علمی دارد، روی این باید کار علمی بشود، راه حلّ علمی دارد. فرض بفرمایید «اسراف در مصرف انرژی» -که شدّت مصرف انرژی ما چند برابر دنیا است- خسارت بسیار بزرگ و فراوانی است؛ این راه حل دارد. این را البتّه بنده چند سال پیش در سخنرانی گفتهام(۱۰) امّا این جوری نیست که با گفتن و مثل یک نصیحت، قضیّه حل بشود؛ نه، [برای] این باید راه حلّ علمی پیدا بشود و مشخّص بشود؛ اینجا و [در مسائلی] از این قبیل بایست از دانشگاه استفاده بشود.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
ما ظاهراً چند هفتهی قبل بود،(۱۱) صحبت کردیم که دستگاههای مختلف، نیازهای علمی خودشان را فهرست کنند؛ خوشبختانه وزارت صنعت فهرست کرد، ارائه کرد، در رسانهی ملّی هم ارائه شد. خیلی خب، حالا الان وزارت صنعت میگوید من این معضلات را دارم، این اشکالات را دارم، این نیازها را دارم؛ دانشگاه باید وارد بشود؛ شما هم عرضه کنید؛ وزارت علوم با یک مدیریّت درست این قضیّه را جمع و جور کند و مشخّص کند که در قبال این درخواستِ کمکِ وزارت صنعت، دانشگاه چه کار میتواند بکند؛ هم برای صنعت مفید است، هم برای دانشگاه مفید است. به هر حال، این علمِ نافع است که عرض کردیم نیازهای کشور و نقاط کور بخشهای مختلف، چه صنعتی، چه اقتصادی، چه کشاورزی، چه بخشهای گوناگون مدیریّتی و امثال اینها، به وسیلهی تحقیقات دانشگاهی و مقالات دانشگاهی روشن بشود؛ این کمک [میکند].۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
این نکته هم قابل توجّه است که یکی از دوستانی که صحبت کردند، اشاره کردند که تولید دانشگاه، مهندسی دانشگاه در کشور در آغاز پیدایشش، یک مهندسی برای وابسته کردن کشور بود، نه برای استقلال کشور؛ اصلاً از اوّل این جوری دانشگاه تولید شد؛ با همان منطق تقیزادهای که «ایرانی باید سر تا پا غربی بشود»؛ دانشگاه با این نگاه، با این دید در کشور ایجاد شد. حالا همان دانشگاه است که دارد پرچم استقلال علمی و پیشرفت مستقلّ علمی را به اهتزاز درمیآورد؛ همان دانشگاه است. این خیلی حقیقت مهمّی است. خب، این حالا راجع به اینکه دانشگاه بحمدالله از این جهت پیشرفت کرده.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
محیط دانشگاه به خاطر برخی از مشکلات فرهنگی، آن محیطی که مورد انتظار در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی است، نیست؛ یعنی زیاد اتّفاق میافتد که یک جوانی با زمینههای مذهبی، با زمینههای انقلابی، با زمینههای فکریِ خوب وارد دانشگاه بشود و خالی از این زمینهها یا بسیاری از این زمینهها از دانشگاه خارج بشود؛ این وجود دارد، این میراث گذشتهی دانشگاههای ما است. همان طور که عرض کردم، مهندسیِ دانشگاه در کشور ما از اوّل برای این نبوده است که تدیّن و وابستگی به استقلال فکری و فرهنگی در آن شکل بگیرد [بلکه] عکس این بوده؛ این تا حدود زیادی در دانشگاههای ما هنوز سریان و جریان دارد. شما اساتیدِ محترم متدیّن و انقلابی باید کاری کنید که جریان انقلابی و فکری و اسلامی در دانشگاه، جریان رایج بشود.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
همین مسئلهی وابستگی اقتصاد ما به نفت و نفتی بودنِ اقتصاد، دولتی بودنِ اقتصاد، مشکلات نظام مالیاتی، مشکلات نظام بودجهریزی، همهی اینها مشکلات است؛ و در همهی اینها ارتباط بین دستگاههای دولتی و دانشگاه یک امر لازمی است. [مثلاً] طرحهای شکستن تحریم. ما اوّلین کشوری در دنیا نیستیم که تحریم میشویم؛ کشورهای زیادی [بودهاند]؛ تحریم راه حل دارد؛ طرحهایی وجود دارد؛ در مواجههی با تحریم راه حلّ علمی وجود دارد؛ باید این راه حل را جُست؛ جستجو کرد، پیدا کرد و به مسئولین ارائه کرد. یا استفادهی مطلوب از تحریم؛ چون تحریم یک رنجی، مشکلاتی دارد امّا یک منافع و فوایدی هم دارد که ما را وادار میکند به اینکه به تواناییهای درونی خودمان مراجعه کنیم. پس بنابراین اینها کارهایی است که میشود انجام داد. یا همین «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار سال مطرح کردیم، خب راهکار علمی دارد؛ اینها بایستی در دانشگاه بررسی بشود. برای این کار ارادهی محکم لازم است.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
این علمِ نافع است که عرض کردیم نیازهای کشور و نقاط کور بخشهای مختلف، چه صنعتی، چه اقتصادی، چه کشاورزی، چه بخشهای گوناگون مدیریّتی و امثال اینها، به وسیلهی تحقیقات دانشگاهی و مقالات دانشگاهی روشن بشود؛ این کمک [میکند]. این، علم نافع و کاربردی است. خب این را گفتهایم، الان هم عرض میکنیم، تکرار هم میکنیم، روی آن هم اصرار میکنیم، منتها در کنار این بایستی به تحقیقات عمیق و بلندمدّت هم توجّه کرد. کارهای مهمّی وجود دارد که سود نقد ندارد، دستاورد نزدیک ندارد، امّا جادّه و بستر پیشرفت علمی کشور است؛ یعنی بایستی به دانشمند این فرصت را داد، این اجازه را داد که بلندپروازی کند؛ در مسائل علمی، تحقیقات عمیق و بنیانی برایش مطرح باشد و آنها را دنبال بکند. بنابراین دو جریان وجود دارد، یعنی علم نافع که ما میگوییم، صرفاً دانشی نیست که جنبهی کاربردیِ نقد دارد بلکه یکیاش این است؛ یک جریان هم کارهای مهم و اساسی است.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
متّهم میکنند -نمیدانم حالا شما این خبرها را [دارید یا نه؛] لابد در جریان قرار میگیرید- هم محصولات علمی ما را، [هم تحصیلکردگان ما را]. مثلاً فلان مقالهنویس مزدبگیر سعودی برمیدارد راجع به محصولات دفاعی پیشرفتهی ما که آدمهای عاقل دنیا را میترساند، مقاله مینویسد و میگوید اینها چیزی نیست، اینها مال دیگران است، مال ایران نیست، مال خودشان نیست! اصلاً نمیشناسند. حالا او که آن [جور میگوید]، آن مقالهنویس خارجی هم -آمریکایی یا اروپایی- به کمک افراد خائن ایرانی، متّهم میکند این قشر عظیم تحصیلکردهی دانشگاه را، این مجموعهی عظیم اساتید امروز دانشگاه را به کمعمقی و کمسوادی! اگر اینها کمعمقند، پس غنیسازی بیست درصدِ اورانیوم را چه کسی در این کشور درست کرد؟ پیشرفت در دانش نانو را چه کسی دارد در کشور دنبال میکند؟ پیشرفت در همین سلّولهای بنیادی را که ایشان ذکر کردند، چه کسی دارد در کشور پیش میبرد؟ اینها همه، چشمها را خیره میکند؛ البتّه چشمهای آدمهای وارد و مطّلع و چیزفهم را. بنابراین دانشگاه بحمدالله کار بزرگی را انجام داده و حتّی همین کسانی هم که با ظاهر غیر سیاسی و باطن سیاسی راجع به مسائل علمی کشور حرف میزنند، در خلال گزارششان ناگزیر اعتراف میکنند به پیشرفتهای علمی کشور. بنابراین این یک حقیقتی است که وجود دارد و ما بر اساس این حقیقت باید فکر کنیم، کار کنیم، برنامهریزی کنیم.
...
البتّه این را هم عرض بکنم که این پیشرفت دانشگاه در این وضعی که توصیف کردیم، در حالی اتّفاق افتاده که مزاحمتهای زیادی هم وجود داشته، یعنی پیشرفت علمی و تربیت علمی جوانان دانشجو در بخشهای مختلف در حالی اتّفاق افتاده که مزاحمهایی هم وجود داشته؛ یعنی کسانی بودهاند در داخل دانشگاه خودمان -مثلاً بعضاً استادهایی دیده شدهاند- که دانشجو را تشویق میکردند به اینکه درس خواندن را در اینجا ادامه ندهد و بگذارد برود؛ یا آن تحصیلکرده و دانشآموختهی در خارج از کشور را که رفته درس خوانده، خودش را تقویت کرده، حالا آمده و مایل است در کشور بیاید بماند و خدمت کند و فایده بدهد به کشور، مقرّراتی و آدمهایی و مجریانی وجود داشتهاند که با این آدم رفتاری کردهاند که از آمدن پشیمان شده.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
کشور ما در یک برههی تاریخی بسیار تلخی، بر اثر سوء رفتار سیاستمداران و مدیران کشور، حسابی از قافلهی علم عقب افتاد؛ ما آن را داریم جبران میکنیم. ما تا وقتی که برسیم به آن نقطهای که باید رسید، هنوز فاصلهی زیادی داریم، (که من حالا در ادامهی صحبتها مواردی را که یادداشت کردهام، شاید انشاءالله یادم آمد عرض کردم) ما در جای شایستهی خود در میدان علم نیستیم؛ ما در این «گام دوّم» باید به نقطهی اوج برسیم. یکی از دوستان الان گفتند «کشور از لحاظ علمی پیشرفت نمیخواهد، جهش میخواهد»؛ درست است، احتیاج داریم به جهش و این البتّه کاملاً ممکن است، یعنی یک خواستهی دستنیافتنی نیست. البتّه پُررنج است، رنج دارد، زحمت دارد لکن شیرین است، رنج شیرینی [است]؛۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
یأسآفرینی خطر بسیار بزرگی است. این را دیگرانی که [بیان] میکنند -خارجیها- با حساب و کتاب میکنند؛ ببینید، مقاله نوشتهاند و در مقاله تصریح کردهاند که پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است؛ این را صریحاً نوشتند: «پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است»؛ مایهی نگرانیِ کیست؟ معلوم است؛ قدرتهای استعمارگر، قدرتهای متجاوز و سلطهگر که حیاتشان به سلطهی بر ضعفا است، نمیتوانند ببینند که یک کشوری در یک موقعیّت حسّاسی مثل موقعیّت کشور ما، خودش را از ضعف نجات بدهد و به قوّت و قدرت برسد؛ مایهی نگرانیِ آنها است. اینها خیلی راحت موفّقیّتها و پیشرفتها را ندیده میگیرند و بعضی [افراد] هم واقعاً فراموش میکنند. من از آن کسانی که یا آن استادی که به ما خبر میرسد، گزارش میرسد که مثلاً سر کلاس یا در برخورد با مجموعهی دانشجویی یأسْآور حرف میزند، واقعاً تعجّب میکنم که چطور اینها موفّقیّتهای کشور را ندیده میگیرند! این پیشرفت عظیم علمی، این حرکت علمیای که بخصوص در دو دههی اخیر -در حدود هفده هجده سال اخیر، از اوایل دههی ۸۰- در کشور به وجود آمده و سهم ایران را در تولید علم در دنیا چقدر بالا برده، و تواناییهای عملی را جلوی چشم همه قرار داده، میبینند، در عین حال آن دمدمه(۶) و وسوسهی یأسآفرین در آنها اثر میگذارد! [این] مایهی تعجّب است.
اینکه من عرض میکنم پیشرفت علمی، ادّعای ما نیست -البتّه این را ما بارها در این جلسه، در سالهای مختلف عرض کردهایم-(۷) این اظهارات مراکز علمسنجی دنیا است که یک وقتی گفتند که سرعت حرکت پیشرفت ایران در علم، سیزده برابرِ متوسّط دنیا است. این چیز خیلی مهمّی است: شتاب پیشرفت علمی، سیزده برابرِ متوسّط عالم است. رتبههای علمی بالا را انسان ملاحظه میکند در یک بخشهایی که در رتبههای تکعددی -[مثلاً] در رتبهی چهارم، پنجم، ششم- در بعضیها هم در مجموع، در رتبهی شانزدهم، پانزدهم در دنیا؛ این خیلی مهم است؛ این را نمیبینند، این موفّقیّتها را مشاهده نمیکنند. لذاست که یکی از عرایض ما این است: جوری برنامهریزی بشود که موفّقیّتهای عظیم علمی دانشگاهها در معرض دید قرار بگیرد، همه ببینند؛ این گشت و گذار علمی برای استاد و برای دانشجو یک برنامهای باشد که اصلاً در بخشهای مختلف، گشت و گذار علمی کنند؛ پیشرفتهای علمی را بروند ببینند، مشاهده کنند. فرض کنید مثل نمایشگاه کالاهای فلان صنعت که میگذارند، همه میروند میبینند آشنا میشوند، پیشرفتهای علمی را معرّفی کنند تا همه ببینند، و مشخّص کنند که از کِی این اتّفاق افتاده؛ در چه سالهایی، در چه مدّتی این پیشرفتها اتّفاق افتاده است تا امید به وجود بیاید. بنده روی مسئلهی امید تکیه میکنم. خواهش من این است که برادران عزیز، خواهران عزیز، اساتید معظّم و مکرّم، این را در کلاسهای درس، در مواجههی با دانشجویان حتماً در نظر داشته باشید و کاری کنید تا این جوان امیدوار بشود. دشمن میخواهد یأس ایجاد کند؛ یک جریانی هم متأسّفانه در داخل کمک میکند به دشمن -این هست دیگر، وجود دارد- شما در مقابل این جریان خائن و خبیث بِایستید و ایجاد امید کنید.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
همین مسئلهی وابستگی اقتصاد ما به نفت و نفتی بودنِ اقتصاد، دولتی بودنِ اقتصاد، مشکلات نظام مالیاتی، مشکلات نظام بودجهریزی، همهی اینها مشکلات است؛ و در همهی اینها ارتباط بین دستگاههای دولتی و دانشگاه یک امر لازمی است. [مثلاً] طرحهای شکستن تحریم. ما اوّلین کشوری در دنیا نیستیم که تحریم میشویم؛ کشورهای زیادی [بودهاند]؛ تحریم راه حل دارد؛ طرحهایی وجود دارد؛ در مواجههی با تحریم راه حلّ علمی وجود دارد؛ باید این راه حل را جُست؛ جستجو کرد، پیدا کرد و به مسئولین ارائه کرد. یا استفادهی مطلوب از تحریم؛ چون تحریم یک رنجی، مشکلاتی دارد امّا یک منافع و فوایدی هم دارد که ما را وادار میکند به اینکه به تواناییهای درونی خودمان مراجعه کنیم. پس بنابراین اینها کارهایی است که میشود انجام داد. یا همین «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار سال مطرح کردیم، خب راهکار علمی دارد؛ اینها بایستی در دانشگاه بررسی بشود. برای این کار ارادهی محکم لازم است.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
دانشگاه علاوه بر وظیفهای که نسبت به درون خود دارد، یک وظیفهای هم دربارهی جامعه دارد. وظیفهی درونی، همین تولید علم، پیشرفت علمی، تربیت علمی است؛ وظیفهی بیرونی، اثرگذاری در مجموع جامعه است. دانشگاه نمیتواند از مسائل جامعه منفک و منزوی باشد. این یک نکتهی بسیار مهمّی است که بنده به اساتید محترم، برادران و خواهران عرض میکنم: سعی کنید دانشگاه را درگیر مسائل اجتماعی کنید؛۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
یأسآفرینی خطر بسیار بزرگی است. این را دیگرانی که [بیان] میکنند -خارجیها- با حساب و کتاب میکنند؛ ببینید، مقاله نوشتهاند و در مقاله تصریح کردهاند که پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است؛ این را صریحاً نوشتند: «پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است»؛ مایهی نگرانیِ کیست؟ معلوم است؛ قدرتهای استعمارگر، قدرتهای متجاوز و سلطهگر که حیاتشان به سلطهی بر ضعفا است، نمیتوانند ببینند که یک کشوری در یک موقعیّت حسّاسی مثل موقعیّت کشور ما، خودش را از ضعف نجات بدهد و به قوّت و قدرت برسد؛ مایهی نگرانیِ آنها است. اینها خیلی راحت موفّقیّتها و پیشرفتها را ندیده میگیرند و بعضی [افراد] هم واقعاً فراموش میکنند. من از آن کسانی که یا آن استادی که به ما خبر میرسد، گزارش میرسد که مثلاً سر کلاس یا در برخورد با مجموعهی دانشجویی یأسْآور حرف میزند، واقعاً تعجّب میکنم که چطور اینها موفّقیّتهای کشور را ندیده میگیرند! این پیشرفت عظیم علمی، این حرکت علمیای که بخصوص در دو دههی اخیر -در حدود هفده هجده سال اخیر، از اوایل دههی ۸۰- در کشور به وجود آمده و سهم ایران را در تولید علم در دنیا چقدر بالا برده، و تواناییهای عملی را جلوی چشم همه قرار داده، میبینند، در عین حال آن دمدمه(۶) و وسوسهی یأسآفرین در آنها اثر میگذارد! [این] مایهی تعجّب است.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
هدف دانشگاه فقط این نیست که معلومات به جوان بدهند؛ هدف، ساختن جوان است؛ ساختن یک انسان والا است با سلاح علم؛ بنابراین اخلاق هم، تربیت هم، سبک زندگی هم از جملهی عناصری است که همراه با علم در دانشگاه باید به جوان داده بشود تا جوان ساخته بشود؛ این چیزی است که ضروری است. دانشگاهها را از لحاظ فرهنگی باید غنی کرد، باید غنای فرهنگی لازم را به دانشگاه [داد]. البتّه در بعضی دانشگاهها تا حدودی هست، در بعضی هم نیست، در بعضی هم عکسش هست! جوان باید مؤمن، انقلابی، پاکدامن، دلبسته به کشور، مستعد برای خدمت به مردم تربیت بشود؛ وَالّا اگر جوانی باشد که احساس مسئولیّت نکند، هیچ به سرنوشت کشور اصلاً اعتنائی نداشته باشد، با معلومات بالا هم از دانشگاه بیرون بیاید، چه فایدهای برای کشور خواهد داشت؟۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
پیشرفتهای دانشگاهی به معنای واقعی کلمه چشمگیر است؛ این را نبایستی مورد غفلت قرار داد. اینکه من تأکید میکنم روی این قضیّه، به خاطر جریانی است که راه افتاده، نه فقط در ایران [بلکه] در دنیا، برای کوچک کردن، سبک کردن و بیارزش نشان دادن حرکت عظیم علمی کشور؛ الان در دنیا دارد روی این کار میشود؛ پول خرج میکنند، برنامهریزی میکنند؛ یک نمونهاش این برنامهی ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد است(۲) -که لابد شماها مطّلعید یا مطّلع میشوید- دربارهی ایران در ۲۰۴۰، [سال] ۲۰۴۰ و زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی کشور و کارهای مهمّ دانشگاهی کشور؛ که در اینجا هم کسانی هستند که با آنها همصدایی میکنند، برای گُل زدن آنها بهشان پاس میدهند؛ اینجا هم از این کارها انجام میگیرد.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت
یک نکته این است که یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید. امروز یک جریانی در داخل کشور و خارج کشور وجود دارد برای دمیدن روح یأس به جای دمیدن روح امید -که در اوّلِ صحبت اشاره کردم که در خارج مینشینند، راجع به مسائل ایران بحث میکنند، و استنتاجشان با تحلیلهای مغرضانه و خبرهای بعضاً دروغ -یعنی خبرهای خلاف واقع- این است که در ایران حرکت علمی پیشرفتی ندارد و امیدی هم به پیشرفت آن نیست- یأسآفرینی. خب موفّقیّتها را طبعاً نادیده میگیرند و این روی دانشجو اثر میگذارد؛ این جریانِ یأسآفرین در ذهن دانشجو اثر میگذارد؛ وقتی او مأیوس شد، کار نمیکند. اگر چنانچه نخبهای باشد -حالا تعداد اندکی این جور هستند- و توانایی داشته باشد، امکانات داشته باشد، میگذارد میرود خارج، به عقبش هم نگاه نمیکند. ولیکن اکثر، این امکانات را ندارند؛ [لذا] مأیوس میشوند و دنبال یک مدرک دارای ارزش رسمی ولو بدون محتوای علمی میافتند برای اینکه یک شغلی پیدا کنند و یک کاری پیدا کنند؛ پیشرفت علمی پیش نمیآید.۱۳۹۸/۰۳/۰۸
لینک ثابت