نماز جمعه / ائمه جمعه/نماز
توجه مضاعف امام جمعه به تقوا
امام جمعه باید چهار بُعد را رعایت کند: اوّل، بُعد شخصی: «قوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها النّاس و الحجارة. (۱)» این اوّلش است: «و انذر عشیرتک الاقربین. (۲)» ما اگر باشخاصنا نتوانیم خود را در خطِّ صحیح الهی و اسلامی قرار دهیم، تأثیراتمان ضعیف و کم، و حتّی صفر خواهد بود.
داستانی را مولوی بیان میکند که برای ما بسیار مهمّ است. او مَثَلی میزند و میگوید: این آبی هم که مطهِّر از همهی اقذار و نجاسات و کثافات است، و هر کس کثیف و نجس میشود، یا هر چیز آلوده و پلید میشود، به آن مراجعه میکند و در اطراف دنیا، هر روز، هزاران هزار نفر از مردم با این آبْ سر و کار دارند و آلودگیهای خودشان را با آن پاک میکنند، بالاخره یک موجود است. چگونه میشود خودِ این آب را، از اینکه به یک شیء قذر و پلید تبدیل شود نجات داد؟
البته، این مَثَل است. در مَثَل مناقشه نباید کرد. این مَثَل، از جهت انطباق با موازین عقلی یا علمی یا طبیعی و برای تفهیم یک مطلب است. او میگوید خدای متعال، گردش عالم را اینطور قرار داده است که این آب تبخیر شود و عروج کند؛ آنجا «ماء مطهّراً» دوباره به صورت برف و باران به زمین برگردد. یعنی ای کسانی که مرجع مردمید در ابتلائاتشان، در قذارات نفسانی و روحیشان، در گلهگزاریهایشان، در شبههافکنیهاشان و ذهنها و دلها و روحهای آنها را پاک میکنید؛ مواظب خودتان هم باشید. شما عروجی هم لازم دارید. شما هم باید عروج کنید. خودتان را تطهیر کنید. بعد، از آنجا، پاک و مطهّر، دوباره جمع و آماده برای تطهیر شوید.
خدای متعال، وسیلهی عروج را در اختیار ما قرار داده است. «الصَّلوة معراج المؤمن.» (3) نماز، معراج مؤمن و دعا، سلاح مؤمن است. تضرّع به پروردگار و توبه و انابهی الی الله و توجّه به خدا و ذکر خدا، وسیلههایی است که به وفور در اختیار آحاد بشر قرار دادهاند تا انسان بتواند خودش را با آنها تطهیر و تکمیل کند. ما، البته قاصریم و ناقصیم. ما از این نعمتی که خدای متعال در اختیارمان قرار داده است امثال خودم را عرض میکنم نتوانستهایم درست استفاده کنیم و درست استفاده نمیکنیم. اما باید استفاده کنیم.
وقتی مسؤولیت بهوجود میآید، انسان بیشتر وظیفه پیدا میکند که به آن وسیلهای که از عیوب و ذنوب و اقذار و کثافات و نجاسات مطهّر است، رجوع کند. این، مسألهی اوّل است: تربیت و تهذیب نفس و مواظبت.
تقوایی را که به آن توصیه میکنیم، اوّل خودمان را توصیه کنیم. به معنای حقیقی کلمه. نه اینکه لفظاً بگوییم: «اوصیکم و نفسی بتقوی الله.» وقتی که «من نصب نفسه للنّاس اماماً، فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره.» (4) ما خودمان را امام و پیشوای مردم، در هر محدودهای قرار دادهایم. این، مسألهی اوّل است. البته، اهل انسان مثل خودِ انسان است. بعضی میگویند اهل ما به ما مربوط نیست. نه! اینطور نیست. اهل ما، به ما مربوط است. اهل ما، منتسب به ماست. بنابراین یکی از این دو کار را باید انجام دهیم: یا دربارهی اهل خودمان، با دقّت و شدّت مراقبت کنیم؛ یا اگر نتوانستیم و عاجز ماندیم، برای مردم روشن کنیم. بگوییم که «این از اهل ما نیست»؛ «انّه عمل غیر صالح(5).» والّا مردم به پسر ما، به کسان ما، به نزدیکان ما، به خویشاوندان ما و حتی به کسانی که از نام ما ممکن است خدای ناخواسته برای بعضی از مقاصد، سوء استفاده کنند، نگاه میکنند. این، آن نکتهی اوّل است که به عنوان امام جمعه باید جزو برنامههای قطعی قرارش داد.1372/06/28
1 )
سوره مبارکه التحريم آیه 6
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُم وَأَهليكُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم وَيَفعَلونَ ما يُؤمَرونَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند!
3 )
سفينة البحار، ج2، ص: 268
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم: الصلاة معراج المؤمن
ترجمه:
4 )
قصار 73 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: آن كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مىدهد بايد پيش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام كند، و پيش از آنكه ديگران را به گفتار ادب نمايد، بايد به كردارش مؤدب به آداب كند،
و آن كه خود را بياموزد و ادب نمايد به تعظيم سزاوارتر است از كسى كه فقط ديگران را بياموزد و تأديب كند
5 )
سوره مبارکه هود آیه 46
قالَ يا نوحُ إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ ۖ فَلا تَسأَلنِ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۖ إِنّي أَعِظُكَ أَن تَكونَ مِنَ الجاهِلينَ
ترجمه:
فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [= فرد ناشایستهای است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز میدهم تا از جاهلان نباشی!!»
لینک ثابت
قرآن صریحاً نهی کرده است که ما از دشمنان بترسیم
نماز جمعه، به خودی خود یکی از عوامل حفظ کننده و باقی دارنده و ضدّ زوال در درون نظام اسلامی است. تا وقتی این نماز هست و تا وقتی ائمّهی محترم جمعه و مردم، قدر نماز جمعه را میدانند و تا وقتی نماز جمعه، کما هی حقّها انجام میگیرد، بلاشک در جامعهی اسلامی، خوف و تزلزل وجود ندارد. قرآن صریحاً نهی کرده است که ما از دشمنان بترسیم: «فلا تخشوا النّاس واخشون(1).» مردمی را خدای متعال معیّن میکند که وقتی به آنها میگویند «انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم(2)»؛ به جای اینکه بترسند، «فزادتهم ایماناً و قالوا حسبناالله و نعم الوکیل». اگر آمدند به شما گفتند «امریکا و اروپا و قطبهای اقتصادی و قطبهای سیاسی و مجرمین قضایای فاجعهآمیز عالم، از جمله مسألهی فلسطین، همه علیه شما دست به یکی کردهاند، به جای اینکه بترسید، بگویید: «حسبنا الله و نعم الوکیل.» بگویید: «ما از اینها نمیترسیم. از خدا میترسیم.» بگویید که خدای متعال، به ما، وسیلهی باقی ماندن و حفظ شدن و مقتدر شدن را بخشیده است و آن، وسیلهی ارتباط با خداست: «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی(3).» «عروهی وثقی» یعنی چه؟ یعنی اگر شما چنگ به آن زدید و متمسّک به آن شدید، نمیلغزید، نمیافتید، سقوط نمیکنید، از بین نمیروید.1372/06/28
1 )
سوره مبارکه المائدة آیه 44
إِنّا أَنزَلنَا التَّوراةَ فيها هُدًى وَنورٌ ۚ يَحكُمُ بِهَا النَّبِيّونَ الَّذينَ أَسلَموا لِلَّذينَ هادوا وَالرَّبّانِيّونَ وَالأَحبارُ بِمَا استُحفِظوا مِن كِتابِ اللَّهِ وَكانوا عَلَيهِ شُهَداءَ ۚ فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَاخشَونِ وَلا تَشتَروا بِآياتي ثَمَنًا قَليلًا ۚ وَمَن لَم يَحكُم بِما أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولٰئِكَ هُمُ الكافِرونَ
ترجمه:
ما تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود؛ و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن برای یهود حکم میکردند؛ و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوری مینمودند. بنابر این، (بخاطر داوری بر طبق آیات الهی،) از مردم نهراسید! و از من بترسید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمیکنند، کافرند.
2 )
سوره مبارکه آل عمران آیه 173
الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ
ترجمه:
اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
3 )
سوره مبارکه البقرة آیه 256
لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ
ترجمه:
در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.
لینک ثابت
در باب نماز جمعه... و اهمیت این حادثهی عظیمی که اسلام برای پیروان خود معیّن فرمود و به مرور از مسیر خود منحرف گردید؛ تا آنجا که وسیلهای در دست قدرتمندانِ بیقید نسبت به دین و اخلاق و تقوا شد؛ در حالی که پایه و ستون فقرات این نماز عظیمالشّأن، عبارت است از توصیه به تقوا و تأدّب به آداب شرع. در بعضی از ادوار تاریخ و بعضی از کشورها هم، اگرچه به این فساد و ابتذال کشیده نشد، لیکن بیخاصیت شد و مثل یک نماز جماعتِ معمولی، با آن رفتار کردند. در حالی که این نماز، نماز جمعه است؛ نماز اجتماع است؛ نماز روشنگری و آگاهسازی آحاد مردم است؛ نماز اخبار از آفاق عالم، به مؤمنین و آحاد مردم است. بحمدالله، به برکت انقلاب اسلامی، ما مردم ایران که بخصوص در مناطق شیعهنشین، از این نعمت بزرگ و عبادت عظمی، محروم بودیم، یک بار دیگر از این نماز برخوردار شدیم. از آغاز کار هم اسمِ این نماز در کشور و جامعهی ما «نماز عبادی سیاسی» شد. یعنی هم به جنبهی معنوی و تربیت و تهذیب نفوس و آدمسازی و گسترش روح تقوا در جامعه که از این نماز متوقّع بود دقّت شد و هم به جنبهی سیاسی آن. چرا که نظام اسلامی، یک نظام مبتنی بر آگاهی مردم است و اگر مردمْ آگاه و مؤمن نباشند، نظام اسلامی، در حقیقت، روح خود را از دست خواهد داد. این جنبه هم در نماز جمعهی ما ملحوظ شد و مورد اعتنای کامل قرار گرفت و جمع کردن مردم بر کلمهی «تقوا» و کلمهی «دین» و کلمهی «جهاد» و «اتّفاق کلمه» در همهی امور، جزو ویژگیهایی شد که در این نماز ملحوظ گردید. لذا گفته شد: عبادی سیاسی.1372/06/28
لینک ثابت
[دشمنان] با همهی پدیدههایی که در ایرانِ اسلامی بود مبارزه کردند. از جملهی آن چیزها، یکی نماز جمعه بود. با نماز جمعه هم مبارزه کردند؛ البته مبارزهی تبلیغاتی. مبارزهی غیر تبلیغاتی هم کردند که قابل اهتمام و توجّه نبود. اما از اوّلی که نماز جمعه بهوجود آمد و این نماز در همهی شهرستانهای کشور و بخصوص در تهران مردم را در مسائل گوناگون متّحد کرد و دشمنان دیدند که تا مسألهای در کشور بهوجود آید، همه منتظر روز جمعهاند که ببینند در منبر نماز جمعه، دربارهی این مسأله، چه موضعگیریای میشود و بعد، همان موضعگیری فضای عمومی کشور میشود، بنای مبارزه با آن را گذاشتند. من به دقّت مبارزات شدید تبلیغاتی و حرفهایی را که در همان سالهای ۵۸، ۵۹ و ۶۰ دربارهی نماز جمعه میگفتند که ما هم آنها را در نماز جمعه، گاهی ذکر میکردیم و رشتههای آنها را پنبه میکردیم و تمام میشد به یاد دارم. امروز هم، همچنان ادامه دارد. اگر کسی گمان کند که نماز جمعه، به عنوان یک کانون اجتماع اجتماع در فکر، اجتماع در ممشای سیاسی، اجتماع در اهواء، در عواطف و محبتها، و اجتماع در حرکتهای عمومی از نظر دشمنان این نظام مغفولٌعنه است، اشتباه کرده است. باز هم به نماز جمعه توجّه دارند. هر چه که بتوانند، علیه نماز جمعه کار میکنند. البته کار کردن طرق مختلف دارد: طرق تبلیغاتی دارد، طرق غیرتبلیغاتی دارد، وسوسهانگیزی و وسوسهآفرینی دارد، بدگوییهای گوناگون به وسیله آدمهای غافل دارد؛ کتاب نوشتن هم دارد. بنده کتابی دیدم که در یکی از دانشگاههای کشور که مرکز اجتماع مسلمین است و متأسفانه توی مشت دشمنان اسلام و مسلمین است نوشته شده است. یک نفر در دانشگاه این کشورِ کتابی به اسم «استاد» نوشته و در آن چیزهایی را از جمهوری اسلامی مطرح کرده است که یکی از آن چیزها «نماز جمعه» است. اتّفاقاً روی همین مسألهی عبادی سیاسی تکیه میکند و میگوید: «ایرانیها عبادی سیاسی را از خودشان درآوردهاند.» ببینید از کجا ناراحتند! ببینید روی چه چیز حسّاسند! روی هر دویش حسّاسند؛ از هر دویش ناراحتند. نه فقط از سیاسیاش که از عبادیاش هم! اگر نماز جمعه میتواند ملتی را به تربیت اسلام تربیت کند تربیت اسلام یعنی آن تربیتی که توانست یک تمدّن را به وجود آورد و بر همهی تمدّنها و فرهنگهایی که پیش از او در منطقهی عظیمی از دنیا وجود داشتند، قلم نسخ بکشد و نماز جمعه وسیلهی تربیت اسلامی است، چرا نباید با آن دشمن باشند؟ چرا نباید علیه آن کتاب بنویسند!؟ چرا نباید دلارهای نفتی، صرف تبلیغات علیه چنین نماز جمعهای شود!؟1372/06/28
لینک ثابت
خیال نکنید امامتِ نماز جمعه، یک پیشنمازی است بالاخره پیشنمازی را همهمان، با جمعیت کم یا زیاد، داشتهایم نخیر! اینجا محور است. این، مثل رشتهی تسبیح است؛ مثل کانونی است که به سطح جامعه، نور و گرما میبخشد. شما به دوران فتنهی بزرگِ بعد از انقلاب یعنی دوران سال ۶۰ نگاه کنید که چه فتنهی عظیمی بود! کشور از چه ورطهای عبور کرد! چه پیچ خطرناکی بر سر راه این سیّارهی سریعالسیر بود! ببینید آن روز، نمازهای جمعه چه نقشی ایفا کردند و هر کلمهشان، هر خطبهشان، چه مرهم شفابخشی بر دلهای مردم متدیّن و مؤمن بود!
همیشه به این احتیاج است. لااقل تا سالهای متمادی، به چنین نقشی برای نماز جمعه، نیاز مبرم است.1372/06/28
لینک ثابت
جوان، اگر بداند که اینجا مشکل دینی او حل میشود، با شوق به نماز جمعه خواهد آمد. در دانشگاه است؛ مدرّس آمده و حرفی را مطرح کرده؛ یا کس دیگری آمده و سؤالی مطرح کرده است یا شبههای را دست به دست گرداندهاند. حالا این جوان، مضطرب است. تا وقتی که این شبهه در دلش کارگر شود و او را معتقد کند، خیلی فاصله دارد. اینطور نیست که تا چیزی گفتند، باور کند. او، منتظر شماست؛ ببیند چه میگویید؟ منتظر روحانی است. منتظر مدّعیِ تعلیمِ دین است. میخواهد ببیند او چه میگوید؟ به نماز جمعه میآید؛ میبیند ما سراغ یک مطلب خیلی بیگانه از این حرف رفتهایم. ولو مطلب قویای هم باشد؛ پاسخگوی او نیست.
پس، مطلب باید قوی، مستند، منطقی، قانعکننده و متناسب با سؤال و استفهام و استفسار روحی و فکری او باشد. یعنی متناسب با نیاز. این میشود آن مطلبِ درست و قوی.
این، یک بُعد نماز جمعه است. بُعدِ دیگرش هم این است که نماز جمعه باید به طور طبیعی شیرین باشد. من و شما هم اگر دیدیم کسی شیرین حرف نمیزند، پای صحبتش نمینشینیم. شیرین حرف زدن را، باید آموخت. بعضی طبیعتاً اینگونهاند. بعضی که اینگونه نیستند، باید برای یاد گرفتن این قضیه، سعی کنند.1372/06/28
لینک ثابت
نماز جمعه، به خودی خود یکی از عوامل حفظ کننده و باقی دارنده و ضدّ زوال در درون نظام اسلامی است. تا وقتی این نماز هست و تا وقتی ائمّهی محترم جمعه و مردم، قدر نماز جمعه را میدانند و تا وقتی نماز جمعه، کما هی حقّها انجام میگیرد، بلاشک در جامعهی اسلامی، خوف و تزلزل وجود ندارد.1372/06/28
لینک ثابت
هر چه میتوانیم، کفر به طاغوت و ایمان به خدا را باید تقویت کنیم. هر چه میتوانیم باید عوامل بقا را تقویت کنیم؛ ارتباط با خدا را باید بیشتر کنیم. یکی از آنها نماز جمعه است. هر چه میتوانیم باید اجتماع و وحدت کلمهی مردم را تقویت کنیم. از مهمترین ابزارهایش نماز جمعه است. هر چه میتوانیم باید دلهای مردم را به خدا نزدیکتر و آشناتر کنیم. وسیلهاش هم نماز جمعه است.1372/06/28
لینک ثابت
نماز جمعه نماز اجتماع است؛ نماز روشنگری و آگاهسازی آحاد مردم است؛ نماز اخبار از آفاق عالم، به مؤمنین و آحاد مردم است.1372/06/28
لینک ثابت
نماز جمعه وسیلهی تربیت اسلامی است.1372/06/28
لینک ثابت
نماز جمعه محور است. این، مثل رشتهی تسبیح است. 1372/06/28
لینک ثابت
مثل کانونی است که به سطح جامعه، نور و گرما میبخشد.1372/06/28
لینک ثابت
باید کاری کرد که نماز جمعه مثل مشعل هدایتی باشد.1372/06/28
لینک ثابت
نماز جمعه باید به طور طبیعی شیرین باشد.1372/06/28
لینک ثابت
تا وقتی نماز جمعه، کما هی حقّها انجام میگیرد، بلاشک در جامعهی اسلامی، خوف و تزلزل وجود ندارد.1372/06/28
لینک ثابت
باید کاری کرد که نماز جمعه مثل مشعل هدایتی باشد. مشعل هدایت خصوصیّاتی دارد. اوّلاً باید سرشار از مطلب هدایت کننده باشد. هم هدایت کنندهی دینی، هم هدایتکنندهی سیاسی.1372/06/28
لینک ثابت