newspart/index2
اصول انقلاب اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اصول انقلاب اسلامی

محور دومی که امروز دشمنان در زمینه‌ی تبلیغات به دنبال آن هستند، تشکیک در اصول مسلّم انقلاب، مثل اصل مسأله دین و دولت است. سالیان متمادی بر اثر برداشتهای غلط، جمعی ترویج کردند، عدّه‌ای معتقد و جمعی قانع شدند که دین از سیاست جداست و این گونه عمل کردند. در گذشته علمای بزرگ دینی اصولاً در مسائل مربوط به امور سیاسی دخالتی نمی‌کردند. البته بعضی افراد نمی‌خواستند دخالت کنند. بعضی می‌خواستند و اهل این معنا بودند؛ ولی سیاستمداران و قدرتمداران و قلدران مانع می‌شدند. آن قدر تبلیغات صحیح و کار پیگیر و مجاهدت خستگی ناپذیر انجام گرفت، تا این ملّت قانع شد که دین از سیاست جدا نیست.
مرکز و سرچشمه‌ی اصلی این دین، یعنی وجود مبارک حضرت خاتم پیغمبران محمّد مصطفی صلی الله‌علیه وآله و سلّم که دین، دین اوست، خود در رأس حکومت و در رأس سیاست بود. برای تشکیل حکومت هجرت کرد و مسأله خلافت و جانشینی و حکومت و سیاست، جزو مسلّماتِ اسلام بوده است. حتی در دوران حکومتهای بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس که خلافت به صورت سلطنت درآمده بود، از نظر حاکم و محکوم، این معنا جزو مسلّمات بود که حکومت جزئی از اجزای دین است و اداره‌ی سیاست، یکی از تکالیف دینی است.
مگر ممکن است سیاست از دین جدا باشد!؟ دین برای اداره‌ی زندگی مردم آمده است. البته دستهایی در طول سالیان متمادی، با کمال خباثت و موذیگری زحمت کشیدند که دین را به گوشه‌ی محرابها و مساجد و کنج خانه‌ها برانند و حدّاکثر به احوال شخصیّه مربوط باشد. لکن اسلام و قرآن این چنین نیست.
پیغمبران آمدند برای این‌که مردم در امور دین و دنیا از آنان اطاعت کنند. انقلاب و حکومت اسلامی هم بر این اساس به وجود آمد. حکومت اسلامی این همه برکات به وجود آورد و دنیای اسلام را بیدار کرد. کسانی که به اسلام پشت کرده بودند و شخصیتهای معروف و مبارز گفتند ما اسلامی که خود را از مسائل زندگی مردم کنار نمی‌کشد قبول داریم و به اسلام گرویدند. ولی حالا دشمنان انقلاب، تشکیک در اصل این قضیه را شروع کرده‌اند که: آقا اصولاً دین و روحانیّت و اسلام به چه مناسبت برای اداره‌ی روح مردم است؟ اینها به زندگی و سیاست مردم کاری ندارد. سیاست امر بد و کثیفی است! سیاست دردسر و ابتلاء دارد! آقایان علما باید پاک بمانند. برای علما دلسوزی هم می‌کنند و می‌گویند علما تشریف ببرند کناری بنشینند و کاری به کار مردم نداشته باشند!
بله؛ نتیجه‌ی کار معلوم است. آقایان بروند کناری بنشینند تا قلدرها، رضاخانها، محمدرضاها، قاجارها، حکّام وابسته، مزدوران اجنبی و بندگان کسانی که برده‌ی شهوات خود بودند، بیایند و امور بندگان خدا را به دست گیرند! به آنها ستم و ظلم کنند و همان بلایی را بر سر ملتها بیاورند که در طول قرنهای متمادی آوردند. آنها این را می‌خواهند. این مسأله امروز یکی از مصاریع بلند تبلیغات دشمن است.
توجّه داشته باشید. بر مبنای تشکیک در این مسأله، در اصل ولایت فقیه؛ یعنی حاکمیّت دین شناس نیز تشکیک خواهد شد. چیزی که در عالمِ اعتبار و در جستجوی ذهنی و عقلانی، با صبر و تقسیم، هیچ چیزی بهتر از آن برای بشریّت نیست. البته یک روز خیال و خوابی بود؛ ولی امروز به فضل پروردگار در جامعه‌ی اسلامی ما یک واقعیّت است. الان در حال تشکیک در این مسأله‌اند. تشکیک در این معنا که آیا جایی که پایبندی به اصول اسلامی، موجب از دست دادن بعضی از منافع شود، باز هم باید پایبند بمانیم؟
فرض بفرمایید که روابط ما با فلان کشور، یک مقدار منافع اقتصادی برای ما دارد، اگر چنانچه پایبند به فلان اصل اسلامی باشیم، این روابط به خطر می‌افتد و از دست می‌رود. آیا جایز است مصالح این مردم مسلمان را به خاطر پایبندی به یک مسأله‌ای از دست بدهیم؟
این نوع مسائل را مطرح می‌کنند؛ یعنی تشکیک در پافشاری بر اصول و مبانی اسلامی به خاطر منافع. در حالی که مسلّم است منافع بلند مدّت جامعه‌ی اسلامی، جز در سایه‌ی اسلام و قرآن، به هیچ نحو دیگری تأمین نخواهد شد. فقط اسلام و قرآن می‌تواند جوامع بشری را به معنای واقعی تأمین و عدالت را بر قرار کند و پاسخگوی نیازهای واقعی آنها باشد. هیچ مکتب و روش دیگری نمی‌تواند. جز راه و حاکمیّت خدا و ارزشهای الهی، هیچ چیز جوابگوی زندگی بشر نیست.
تشکیک کنندگان، به مصالح کوچک؛ مثلاً منافعی در فلان معامله و فلان ارتباط گیری با یک کشور می‌چسبند، می‌نویسند و می‌گویند که آیا باز هم بر اصول پافشاری کنیم!؟
الان هستند کسانی که از میرزای شیرازی، صاحب حماسه‌ی بزرگ شکستن پیمان مزدورانه‌ی استعماری «رژی» انتقاد می‌کنند. کار میرزای شیرازی یک حماسه است. عدّه‌ای امروز در آن تشکیک می‌کنند و می‌گویند این کار مصلحت بود، مصلحت نبود. میرزای شیرازی این کار را کرد، بعداً دولت ایران چند کرور به کمپانی بدهکار شد. پول داده، چه و چه و چه ...، همین الان عدّه‌ای این مطالب را می‌نویسند و ترویج می‌کنند.
امام فرمودند روزی ممکن است کسانی بگویند که آیا اصولاً قضیّه‌ی تصرّف لانه‌ی جاسوسی مصلحت بود؟ امروز دشمن و ایادی او می‌خواهند آن روز را نزدیک کنند. در اساسی‌ترین مسائل اسلامی که از واضحات و بیّنات انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، تشکیک می‌کنند. خوب؛ این هم محور دوم که تشکیک در اصولِ مسلّم است.1374/06/20

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی