این کلمهى «بصیرت» که ما دائم تکرار میکنیم، بعضىها هم بشدّت اوقاتشان تلخ میشود که چرا فلانى مکرّر میگوید بصیرت بصیرت؛ معنایش این است. یکى از مصادیق مهم بصیرت همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در جامعه وجود دارد. ما میلیونها جوان داریم؛ جوان در معرض فراگیرى است تا چه به او داده بشود. گفت: من که لوح سادهام هر نقش را آمادهام. همهى نقشها را میشود بر روى این لوح ساده کشید؛ چه کسى مبادرت کند، چه کسى دست پیش را بگیرد، چه کسى جلوتر حرکت بکند، یا چه کسى متوجّه بشود که بر این لوح ساده، نقش نامیمون و غلطى کشیده شده است؛ [تا] برود آن را تصحیح کند؛ همهى اینها بصیرت لازم دارد.1395/06/16
لینک ثابت